eitaa logo
مهمان نهج‌البلاغه
113 دنبال‌کننده
223 عکس
198 ویدیو
12 فایل
ارتباط با ادمین @M_R_Ta
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📜 : دستور العمل امام( علیه السلام ) به دو تن از اميران لشگر، زیاد بن مضر و شریح بن هانی 🔹رعايت سلسله مراتب فرماندهی 🔻من مالك اشتر پسر حارث را بر شما و سپاهيانی كه تحت امر شما هستند فرماندهی دادم. گفته او را بشنويد و از فرمان او اطاعت كنيد، او را چونان زره و سپر نگهبان خود برگزينيد، زيرا كه مالك نه سستی به خرج داده و نه دچار لغزش می شود، نه در آنجایی كه شتاب لازم است كندی دارد و نه آن جا كه كندی پسنديده است شتاب می گيرد. ┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄ 📜 : دستور العمل نظامی به معقل بن قيس الرياحی، که با سه هزار سرباز به عنوان پیشاهنگان سپاه امام به سوی شام حرکت کردند. (معقل از بزرگان و شجاعان به نام کوفه بود) 🔹احتياط های نظامی نسبت به سربازان پيشتاز 🔻از خدایی بترس كه ناچار او را ملاقات خواهی كرد و سرانجامی جز حاضر شدن در پيشگاه او را نداری، جز با كسی كه با تو پيكار كند، پيكار نكن. در خنكی صبح و عصر سپاه را حركت ده، در هوای گرم لشكر را استراحت ده و در پيمودن راه شتاب مكن، در آغاز شب حركت نكن زيرا خداوند شب را وسيله آرامش قرار داده و آن را برای اقامت كردن، نه كوچ نمودن، تعيين فرموده است پس آسوده باش و مركبها را آسوده بگذار، آنگاه كه سحر آمد و سپيده صبحگاهان آشكار شد، در پناه بركت پروردگار حركت كن. پس هر جا دشمن را مشاهده كردی در ميان لشكرت بايست، نه چنان به دشمن نزديك شو كه چونان جنگ افروزان باشی و نه آنقدر دور باش كه پندارند از نبرد می هراسی، تا فرمان من به تو رسد، مبادا كينه آنان پيش از آنكه آنان را به راه هدايت فراخوانيد و درهای عذر را بر آنان ببنديد شما را به جنگ وادارد. ┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄ 📜 : دستور العمل امام (علیه السلام) به لشکری که آن را به فرماندهی زیاد بن نضر حارثی و شریح بن هانی به سوی شام و معاویه فرستاد. 🔹آموزش نظامی به لشكريان 🔻هرگاه به دشمن رسيديد يا او به شما رسيد، لشكرگاه خويش را بر فراز بلنديها يا دامنه كوهها يا بين رودخانه ها قرار دهيد تا پناهگاه شما و مانع هجوم دشمن باشد، جنگ را از يك سو يا دو سو آغاز كنيد و در بالای قله ها و فراز تپه ها ديده بانهایی بگماريد، مبادا دشمن از جایی كه می ترسيد يا از سویی كه بيم نداريد، ناگهان بر شما يورش آورد! و بدانيد كه پيشاهنگان سپاه ديدبان لشگريانند و ديدبانان طلايه داران سپاهند. از پراكندگی بپرهيزيد، هر جا فرود می آييد، با هم فرود بياييد و هرگاه كوچ می كنيد همه با هم كوچ كنيد و چون تاريكی شب شما را پوشاند، نيزه داران را پيرامون لشكر بگماريد و نخوابيد مگر اندك، چونان آب در دهان چرخاندن و بيرون ريختن. ┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄ @mehmanenahjolbalagheh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨بسم الله الرحمن الرحیم✨ 🌹شرح 🔹 عوامل محرومیت و ناکامی در نهج البلاغه 💠 درود خدا بر امیرالمؤمنین فرمودند: ترس با نااميدی و شرم با محروميت همراه است و فرصتها چون ابرها می گذرند پس فرصتهای نيك را غنيمت شماريد. 🔻امیرالمؤمنین (علیه السلام) در حکمت ۲۱ نهج البلاغه سه عامل از عوامل محرومیت و ناکامی را بر می شمارند که به ترتیب عبارتند از: 1⃣ ترس 2⃣ خجالت 3⃣ تنبلی کردن 🔻درباره ترس می فرمایند: کسی که در مقابل کاری یا کسی، گرفتار هیبت آن بشود، از رسیدن به هدفِ حق خودش مأیوس خواهد شد؛ «قُرِنَتِ الْهَيْبَةُ بِالْخَيْبَةِ». 🔻 درباره خجالت نابجا و ناروا می فرمایند: کسی که جایی که باید راحت حقش را بیان کند، حرفش را بیان کند، اما بیخود خجالت می کشد دچار محرومیت می شود؛ «وَ الْحَيَاءُ بِالْحِرْمَانِ». 🔻 درباره تنبلی کردن هم می فرمایند: فرصتهای خیر همیشه در زندگی ما وجود دارند، اما گاهی وقتها انسانها از سر تنبلی و غفلت این فرصتها را از دست می دهند و این باعث می شود که نگران شوند و محروم بشوند؛ پس«الْفُرْصَةُ تَمُرُّ مَرَّ السَّحَابِ»، فرصتها مانند حرکت ابرها که سریع اما صدا هست، از دست می روند، «فَانْتَهِزُوا فُرَصَ الْخَيْرِ»؛ فرصت های خیر و نیک را غنمت بشمارید. 🔻مهمترین مصداق ترسی که مایه حرمان و ناامیدی میشود: 1. اول ترس در مقابل دشمن است. کسی که حق با اوست اما از دشمن می ترسد، چه بخواهد چه نخواهد خودش با دست خودش حق خودش را به دشمن واگذار میکند و محروم میشود. 2. دوم حیاء نابجا و نادرست است. در نهج البلاغه شریف درباره حیاء نابجا و نادرست، یعنی خجالت بی بجا بیاناتی دارند. 🔻مثلا حضرت درباره سخاوت در حکمت ۵۳ می فرمایند:« سخاوت این است که قبل از اینکه نیازمند اظهار نیاز کند به او ببخشی وگرنه چیزی را که بعد از اظهار نیاز به او می بخشی یا از سر خجالت است یا از ترس مذمّت و حرف مردم است. یا در روایت دیگری داریم «لاَ تَفْعَل ِاَلْخَيْرَ رياءً» هیچ کار خوبی را سر ریا انجام نده و «لا تَتْرُكْه حياءً»؛ از آن طرف هم هیچ کار خوبی را از روی خجالت ترک نکن. 🔻مثلا ذکر صلوات روایت داریم که وقتی نام پیامبر عزیز می آید، صلوات را بلند بفرستید که نفاق را از دلها می برد. بعد می بینی خیلی از مردم خجالت میکشند صلوات را بلند بگویند و ذکر کنند. در حالی که حرفهای دیگری که گاهی بی ربط و لغو و معصیت است را بلند بلند در خانه یا در خیابان و مجامع می گویند. بنابراین حیا اگر بیجا باشد جزء عوامل محرومیّت است. 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع @mehmanenahjolbalagheh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✍🏻 باز نویسی تاریخ زندگی امیر مومنان علی علیه السلام به صورت داستانی از زبان ایشان 📃 قسمت شصت و هشتم ❇️ ره‌آورد بعثت پیامبر صلی الله علیه و آله 🔻[ برای مردم خطبه‌ای ایراد کردم و به آنها گفتم: ] ستایش مخصوص پروردگاری است که حضرت محمد صلی الله علیه و آله را مبعوث کرد. در عصری که از عرب، کسی کتابی نخوانده بود و ادعای وحی و پیامبری نداشت. رسول خدا صلی الله علیه و آله با یاران فرمان‌‌بر خود به مبارزه با دشمنانش پرداخت تا آنان را به سر منزل رهنمون شد و پیش از آنکه قیامت فرا رسد، آنان را به رستگاری رساند. با خستگان مدارا کرد، شکسته‌ دلان را زیر بال گرفت، همه را به راه راست هدایت کرد و جز آنان که راه گمراهی پیمودند و در آن‌ها خیری نبود، همه را نجات داد و در جایگاه مناسب رستگاری، استقرار شان بخشید. 🔻به خدا سوگند، من پیوسته در جمع یاران رسول خدا صلی الله علیه و آله بودم تا باطل شکست خورد و عقب نشست و همگان دین اسلام را پذیرفتند. در این راه هرگز ناتوان نشدم، نترسیدم، خیانت نکردم و سستی در من راه نیافت. به خدا سوگند، امروز هم کالبد باطل را می‌شکافم تا حق را از پهلویش بیرون کشم. ❇️ شناساندن طلحه و زبیر 🔻به خدا سوگند، طلحه و زبیر و پیروانشان در کارهای من خلافی سراغ ندارند که به انگیزه اصلاحگری قیام کرده باشند. آن‌ها میان من و خودشان راه انصاف نپیمودند. آن‌ها حقی را می‌طلبند که خود ترک کرده‌اند و انتقام خونی را می‌خواهند که خود ریخته‌اند. اگر من در ریختن این خون شریکشان بودم، آن‌ها نیز از آن سهمی دارند و اگر خودشان به تنهایی این خون را ریخته‌اند، از من چه می‌خواهند؟ باید از خود انتقام بگیرند. نخستین گام که باید در راه عدالت بردارند. آن است که خود را محکوم شمارند. 🔻بصیرت و حقیقت‌بینی من با من همراه است؛ نه حق را از خود پوشیده کرده‌ام و نه بر من پوشیده بوده است. ناکثین گروهی سرکش و ستمگرند. تیره‌دلی، خشم و کینه، زهر عقرب و شبهاتی همچون شب ظلمانی در دل‌هایشان وجود دارد؛ وگرنه حق آشکار است. 🔻به خدا سوگند، حوضی برایشان پر از آب کنم که تنها خود بتوانم آبش را بیرون کشم. آن‌ها نه از آن آب سیراب شوند و نه از هیچ آبشخور دیگری! ❇️ سه شاخصه مهم در درک فتنه‌ها و نبرد با فتنه‌گران 🔻اکنون آتش جنگ بین شما و اهل قبله شعله‌ور شده است و فقط اهل صبر و بصیرت و افراد آگاه از جایگاه حق، توان برداشتن این پرچم را دارند. پس بدان‌چه شما را فرمان داده‌اند، عمل کنید و از آنچه شما را نهی کرده‌اند، دست بردارید و در هیچ کاری تا روشن نشود شتاب نکنید؛ زیرا در آنچه شما اکراه دارید، توان تغییراتی داریم. 📚منابع: ۱. نهج البلاغه، خطبه۱۰۴ ۲. الارشاد، ج۱، ص۲۴۸ ۳. نهج البلاغه، خطبه۱۳۷ ۴. نهج البلاغه، خطبه۱۷۳ ۵. الاستیعاب، ج۲، ص۳۱۸ 📗 علی علیه السلام از زبان علی علیه السلام ↩️ ادامه دارد... @mehmanenahjolbalagheh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📜 : نامه دیگری به معاویه در سرزمین صفین در سال ٣٦ هجری پیش از آغاز نبرد؛ 1⃣ افشای چهره معاويه 🔻چه خواهی كرد آنگاه كه جامه های رنگين تو كنار رود؟ كه به زيباييهای دنيا زينت شده است؟ دنيا تو را با خوشی های خود فريب داده و تو به دعوت آن پاسخ داده ای؛ فرمانت داد و اطاعت كردی، همانا به زودی تو را وارد ميدان خطرناكی می كند كه هيچ سپر نگهدارنده ای نجاتت نمی دهد. ای معاويه! از اين كار دست بكش و آماده حساب باش و آماده حوادثی باش كه به سراغ تو می آيد، به گمراهان فرومايه گوش مسپار، اگر چنين نكنی به تو اعلام می دارم كه در غفلت زدگی قرار گرفته ای، همانا تو ناز پرورده ای می باشی كه شيطان بر تو حكومت می كند و با تو به آرزوهايش می رسد و چون روح و خون در سراسر وجودت جريان دارد. معاويه! از چه زمانی شما زمامداران امت و فرماندهان ملت بوديد؟ نه سابقه درخشانی در دين و نه شرافت والایی در خانواده داريد، پناه به خدا می برم از گرفتار شدن به دشمنی های ريشه دار، تو را می ترسانم از اينكه به دنبال آرزوها تلاش كنی و آشكار و نهانت يكسان نباشد. 2⃣ پاسخ به تهديد نظامی 🔻معاويه! مرا به جنگ خوانده ای، اگر راست می گویی مردم را بگذار و به جنگ من بيا و دو لشكر را از كشتار بازدار، تا بدانی پرده تاريك بر دل كدام يك از ما كشيده و ديده چه كس پوشيده است؟ من ابوالحسن، كُشنده جدّ و دایی و برادر تو در روز نبرد بدر می باشم كه سر آنان را شكافتم، همان شمشير با من است و با همان قلب با دشمنانم ملاقات می كنم، نه بدعتی در دين گذاشته و نه پيامبر جديدی برگزيده ام، من بر همان راه راست الهی قرار دارم كه شما با اختيار رها كرده و با اكراه پذيرفته بوديد. 3⃣ پاسخ به خونخواهی دروغين معاويه 🔻خيال كردی به خونخواهی عثمان آمده ای؟ در حالی كه می دانی خون او به دست چه كسانی ريخته شده، اگر راست می گویی از آنها مطالبه كن! همانا من تو را در جنگ می نگرم كه چونان شتران زير بار سنگين مانده، فرياد و ناله سرمی دهی و می بينم كه لشكريانت با بی صبری از ضربات پياپی شمشيرها و بلاهای سخت و بر خاك افتادن مداوم تنها مرا به كتاب خدا می خوانند در حالی كه لشكريان تو كافرند و در انكار از بيعت كنندگان پيمان شكنند. ┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄
📜 : نامه به معاويه در سال ٣٦ هجری 1⃣ افشای دشمنی های قريش و استقامت پيامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) 🔻خويشاوندان ما از قريش می خواستند پيامبرمان (صلی الله علیه و آله وسلم) را بكشند و ريشه ما را بركنند و در اين راه انديشه ها از سر گذراندند و هر چه خواستند نسبت به ما انجام دادند و زندگی خوش را از ما سلب كردند و با ترس و وحشت به هم آميختند و ما را به پيمودن كوه های صعب العبور مجبور كردند و برای ما آتش جنگ افروختند، اما خدا خواست كه ما پاسدار دين او باشيم و شرّ آنان را از حريم دين باز داريم، مؤمن ما در اين راه خواستار پاداش بود و كافر ما از خويشاوندان خود دفاع می كرد، ديگر افراد قريش كه ايمان می آوردند و از تبار ما نبودند، يا به وسيله هم پيمانهايشان و يا با نيروی قوم و قبيله شان حمايت شده و در امان بودند، هرگاه آتش جنگ زبانه می كشيد و دشمنان هجوم می آوردند پيامبر اسلام (صلی الله علیه و آله وسلم) اهل بيت خود را پيش می فرستاد تا به وسيله آنها، اصحابش را از سوزش شمشيرها و نيزه ها حفظ فرمايد، چنانكه عبيده بن حارث در جنگ بدر و حمزه در احد و جعفر در موته، شهيد گرديدند. كسانی هم بودند كه اگر می خواستم نامشان را می آوردم، آنان كه دوست داشتند چون شهيدان اسلام شهيد گردند، اما مقدّر چنين بود كه زنده بمانند و مرگشان به تأخير افتاد، شگفتا از روزگار، كه مرا همسنگ كسی قرار داده كه چون من پيش قدم نبوده و مانند من سابقه در اسلام و هجرت نداشته است، كسی را سراغ ندارم چنين ادعایی كند، مگر ادعاكننده ای كه نه من او را می شناسم و نه فكر می كنم خدا او را بشناسد، در هر حال خدا را سپاسگزارم. 2⃣ افشای ادعای دروغين معاويه در خونخواهی عثمان ♦️اينكه از من خواستی تا قاتلان عثمان را به تو واگذارم، پيرامون آن فكر كردم و ديدم كه توان سپردن آنها را به تو يا غير تو ندارم، سوگند بجان خودم، اگر دست از گمراهی و تفرقه برنداری، به زودی آنها را خواهی يافت كه تو را می جويند، بی آنكه تو را فرصت دهند تا در خشكی و دريا و كوه و صحرا زحمت پيدا كردنشان را بر خود هموار كنی و اگر در جستجوی آنان برآیی بدان كه شادمان نخواهی شد و زيارتشان تو را خوشحال نخواهد كرد، و درود بر اهل آن. ┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄ @mehmanenahjolbalagheh