✨بسم الله الرحمن الرحیم✨
🌹شرح #حکمت23
🔹 کندی در عمل
🔻امیرالمؤمنین (علیه السلام) در حکمت ۲۳ نهج البلاغه، پیرامون کُندی در عمل سخنی دارند که توسط سیّد رضی، به اشتباه عیناً در حکمت ۳۸۹ تکرار شده است. لذا با توضیح حکمت ۲۳ از شرح حکمت ۳۸۹ هم بی نیاز خواهیم شد.
🔻عبارت عربی حکمت ۲۳ چنین است : «مَنْ أَبْطَأَ بِهِ عَمَلُهُ لَمْ يُسْرِعْ بِهِ نَسَبُهُ» ؛ ترجمه مرحوم دشتی کمی احتیاج به اصلاح دارد، لذا بنده ترجمه دقیق تر را خدمت شما عرض میکنم : "کسی که عملش او را کُند کند، افتخارات خاندانش به او سرعت نخواهد داد".
🔰 توضیح مطلب از این قرار است: همانگونه که عزیزان مستحضرید، خداوند متعال در قرآن کریم دنیا را میدان مسابقه معرفی فرموده است، لذا دو صفت را مهمترین صفت برای پیروزی و موفقیّت بیان فرموده است :
1⃣ صفت سرعت
2⃣ وصف سبقت
🔻 درباره سرعت در قرآن می خوانیم: «سَارِعُوا إِلَىٰ مَغْفِرَةٍ مِنْ رَبِّكُمْ وَجَنَّةٍ عَرْضُهَا السَّمَاوَاتُ وَالْأَرْضُ»
(سوره آل عمران، آیه ۱۳۳) سرعت بگیرید به سوی مغفرت و آمرزشی از پروردگارتان و به سمت بهشتی که عرض آن به اندازه همه زمینها و آسمانها است. و درباره سبقت هم فرمود: «سابِقوا الی الخیرات» به سوی خوبیها از همدیگر سبقت بگیرید. " با این نگاه مولا علی (علیه السلام)، راه سریعتر رسیدن به نتیجه و ثمره، یعنی بهشت را سرعت در عمل صالح می دانند.
🔻 همانگونه که مستحضرید، نفس امّاره همچنان که "أمّارَةٌ بالسّوء" هست؛ اگر رهایش بکنیم، دائما امر به بدیها میکند، از آن طرف خیلی هم در اطاعت اوامر الهی کندی می کند.
🔻حضرت در خطبه ۱۱۴ اینگونه می فرمایند: «وَ نَسْتَعِينُهُ عَلَى هَذِهِ النُّفُوسِ الْبِطَاءِ عَمَّا أُمِرَتْ بِهِ السِّرَاعِ إِلَى مَا نُهِيَتْ عَنْهُ» ما از خداوند یاری می خواهیم علیه این نفسهای امّاره ای که در مقابل آنچه که امر شده اند کُندی میکنند، اما به سمت چیزهایی که از آنها نهی شده اند سرعت می گیرند. یعنی خدا اوامر و دستوراتی دارد، نفس امّاره خیلی کندی می کند در اطاعت از آن اوامر؛ برعکس خداوند یک چیزهایی را نهی کرده اما نفس امّاره به سمت آنها شتاب دارد. پس کندی کردن یکی از صفات نفس امّاره است در مقابل عمل صالح.
🔻کندی کردن در مقابل عمل صالح در نهایت دو نتیجه بیشتر ندارد:
1⃣ گاهی انسانی که کندی می کند، فی الجمله، در مجموع به نجات میرسد. مثل رونده ای است که واقعاً می خواهد به راه نجات برود اما آهسته آهسته حرکت میکند. در مورد این گروه حضرت در خطبه ۱۶ فرمودند: «وَ طَالِبٌ بَطِيءٌ رَجَا»؛ کسانی که طالب بهشت هستند، اما یک مقداری کند می روند امید هست به نجات برسند. اگر چه اینها با «ساعٍ سریع نجا» خیلی فرق میکنند. یعنی کسی که تمام تلاشش و همّتش را جمع کرده و با سرعت دارد حرکت می کند به سمت خدا، که او نجات پیدا میکند. اما به هر حال کسی که با کندی طالب بهشت هست و عمل انجام میدهد اما ضعیف، او هم امید هست که به بهشت برسد.
2⃣ امّا گاهی وقتها کندی و ابطاء در عمل مستوجب نفرین امیرالمؤمنین (علیه السلام) می شود.
🔻مثلاً در خطبه ۲۱۲ حضرت شکایت به خدا می برند؛ می فرمایند: خدایا هر کسی از بندگانت که سخنان ما که عین عدالت است و در آن جور و ظلم نیست را شنید، سخن ما را که اصلاح کننده است و افساد کننده در دین و دنیا نیست را شنید، اما بعد از شنیدن حرف ما روی برگرداند از یاری تو و کندی کرد از عزیز کردن دین، خدایا ما چنین کسانی را ، تو را شاهد میگیریم علیه آنها و تمام مخلوقاتی را که در زمین و آسمانها ساکن کردی علیه آنها شاهد می گیریم. نمونه این کسانی که از نصرت حق روی بر می گردانند و در راه عزیز کردن دین کُندی می کنند، اهل کوفه هستند که حضرت در خطبه ۹۷ آنها را با شامیان اینگونه مقایسه می کنند؛ می فرمایند: شامیان به سمت باطل صاحبشان یعنی معاویه سرعت میگیرند؛ در حالیکه شما درباره حقّ منِ علی، که عین حق هستم کُندی می کنید.
🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
@mehmanenahjolbalagheh
#خاطرات_امیر_المومنین_علیه_السلام
✍🏻 باز نویسی تاریخ زندگی امیرمؤمنان علی (علیه السلام) به صورت داستانی از زبان ایشان
📃 قسمت هفتاد و دوم
❇️ سخنرانی در میان لشکر کوفه
🔻[ با عزل ابوموسی اشعری، مردم کوفه یکدل و متحد به یاری من شتافتند و در منزل ذیقار بود که لشکریان کوفه به جمع ما پیوستند. در جمع آنها حضور یافتم و برایشان سخنرانی کردم: ]
❇️ تعریف و تمجید از اهل کوفه
🔻ای مردم کوفه، شما در میان مسلمانان گرامیترین هستید و در ارزشها میانهروترین و در رفتار عادلترین. سهمی که شما در اسلام دارید، برترین سهم است و در شایستگی و تواناییها از بهترین عرب به شمار میروید. شما شدیدترین محبت و مودت را به رسول خدا و اهل بیتش دارید. من امروز با اعتماد به خدا و اطمینان از یاری شما به سراغ شما آمدهام؛ زیرا از فداکاری و جانفشانی شما اطلاع دارم. از آن طرف، طلحه و زبیر پیمان شکستند، از پیروی من خودداری کردند، برای فتنهانگیزی به عایشه روی آورده، او را از خانه و دیارش بیرون آوردند و به بصره کشاندند، اراذل و اوباش بصره را به صف کردند و گمراهشان ساختند. البته به من خبر رسیده است که مردمان بافضیلت و متدین بصره از پیمان شکنان فاصله گرفته و تن به فرمان آنها ندادهاند و از رفتار طلحه و زبیر ناراحت بوده و حضور آنها را خوش نداشتهاند.
🔻[ اهل کوفه در پاسخ من گفتند: ما یاران تو و لشکریان تو برای رویارویی با دشمنان تو آماده هستیم و اگر ما را به مقابله با چند برابر اینان فراخوانی، با جان و دل میپذیریم و انجام آن را به حساب خدا میگذاریم و امید سعادت در آن داریم.
از آنها تشکر و قدردانی کردم و به سخنانم ادامه دادم: ]
🔻ای جماعت مسلمانان، شما خوب میدانید که طلحه و زبیر از روی رضا و رغبت و با کمال میل با من بیعت کردند. پس از آن، از من اجازه انجام عمره خواستند و من به آنها اجازه دادم. پس به بصره رفتند و مسلمانان را کشتند و کارهای زشتی انجام دادند.
🔻بار خدایا! این دو از من بریدند، به من ستم کردند، بیعت با مرا شکستند و مردم را علیه من شوراندند. پس هر گرهای که آنان ایجاد کردهاند، بگشا و هر مکری را که اندیشیدهاند، به نتیجه نرسان و بدی کردارشان را به ایشان بازگردان.
❇️ ملاقات با اویس قرنی
🔻[ در منزل ذیقار بود که به اطرافیان گفتم: ]
از سمت کوفه هزار مرد بدون کم و زیاد میآیند و به شرط جان و ایستادن تا پای مرگ با من بیعت میکنند!
🔻[ ابن عباس از این خبر نگران بود که مبادا تعدادشان کم و زیاد شود و مردم مردد شوند. سرانجام گروهی که گفته بودم رسید د ابن عباس شمارش کرد و دید یک نفر کم شده است. بر نگرانیاش افزوده شد تا اینکه نفر هزارم نیز رسید. او اویسقرنی بود که به من گفت: دست خود را بده تا با تو بیعت کنم. پرسیدم: ]
🔻بر چه چیز با من بیعت میکنی؟
[ گفت: بر اطاعت از سخنان تو و پیروی از دستورهای تو و جنگیدن در رکاب تو، تا آنکه به شهادت برسم یا اینکه خداوند فتح و پیروزی را نصیب تو کند. نامش را پرسیدم، گفت: اویسقرنی هستم. وقتی نامش را شنیدم، گفتم: ]
🔻الله اکبر! حبیب من رسول خدا صلی الله علیه و آله به من خبر داده بود که مردی از امت او را درک خواهم کرد که او را اویس قرنی میگویند، او از حزب خدا و رسول اوست، مرگش شهادت خواهد بود و جماعت بسیاری، به اندازه دو قبیله ربیعه و مضر، را شفاعت خواهد کرد.
📚منابع:
۱. الارشاد، ج۱، ص۲۴۹
۲. الجمل، ص۲۶۶
۳. شرح نهج البلاغه، ج۲، ص۱۸۸
۴. اعلام الوری، ص۱۷۰
۵. الصراط المستقیم، ج۱، ص۱۰۶
📗 علی علیه السلام از زبان علی علیه السلام
↩️ ادامه دارد...
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
@mehmanenahjolbalagheh
📜 #خطبه236 : از هجرت و پیوستن به پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم ) سخن می گوید:
🔹 ياد مشكلات هجرت
🔻خود را در راهی قرار دادم كه پيامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) رفته بود و همه جا از او پرسيدم تا به سرزمين "عرج" رسيدم.
(اين جملات در يك سخن طولانی آمده است، جمله "فاطا ذكره" در همه جا از او می پرسيدم) يكی از سخنانی است كه در اوج فصاحت قرار دارد، يعنی خبر حركت پيامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) از ابتداء حركت تا پايان به من می رسيد، كه امام اين معنا را با كنايه آورده است)
┄┄┅┅✿❀🍃🌼🍃❀✿┅┅┄┄
📜 #خطبه235 : هنگام غسل دادن پيامبر (صلی الله علیه و آله وسلم ) فرمود :
🔻پدر و مادرم فدای تو ای رسول خدا! با مرگ تو رشته ای بريد كه در مرگ ديگران نبريد، با مرگ تو رشته پيامبری و فرود آمدن پيام و اخبار آسمانی گسست، مصيبت تو ديگر مصيبت ديدگان را به شكيبایی واداشت و همه را در مصيبت تو يكسان عزادار كرد، اگر به شكيبایی امر نمی كردی و از بی تابی نهی نمی فرمودی، آنقدر اشك می ريختم تا اشكهایم تمام شود و اين درد جانكاه هميشه در من می ماند و اندوهم جاودانه می شد كه همه اينها در مصيبت تو ناچيز است. چه بايد كرد كه زندگی را دوباره نمی توان باز گرداند و مرگ را نمی شود مانع شد، پدر و مادرم فدای تو، ما را در پيشگاه پروردگارت ياد كن و در خاطر خود نگه دار.
┄┄┅┅✿❀🍃🌼🍃❀✿┅┅┄┄
📜 #خطبه234 : ذعلب یمانی از احمد بن قتبیه، از عبدالله بن یزید، از مالک بن دحیحه نقل کرد که در حضور امام (علیه السلام) از علت تفاوتهای میان مردم پرسیدند امام (علیه السلام) فرمود:
🔹علل تفاوتها ميان انسانها
🔻علت تفاوت های ميان مردم، گوناگونی سرشت آنان است؛ زيرا آدميان در آغاز تركيبی از خاك شور و شيرين، سخت و نرم بودند، پس آنان به ميزان نزديك بودن خاكشان با هم نزديك و به اندازه دوری آن از هم دور و متفاوتند يكی زيباروی و كم خرد، ديگری بلندقامت و كم همّت، يكی زشت روی و نيكوكار، ديگری كوتاه قامت و خوش فكر، يكی پاك سرشت و بداخلاق، ديگری خوش قلب و آشفته عقل و آن ديگر سخنوری دل آگاه است.
┄┄┅┅✿❀🍃🌼🍃❀✿┅┅┄┄
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
@mehmanenahjolbalagheh
📜 #خطبه233 : هنگامی که "جعده بن حریره" خواهر زاده امام (علیه السلام) نتوانست در حضور آن حضرت سخن بگوید، فرمود:
1⃣ فصاحت و بلاغت اهل بيت(علیهم السلام)
🔻آگاه باشيد همانا زبان پاره ای از وجود انسان است، اگر آمادگی نداشته نباشد سخن نمی گويد و به هنگام آمادگی، گفتار او را مهلت نمی دهد. همانا ما اميران سخن می باشيم، درخت سخن در ما ريشه دوانده و شاخه های آن بر ما سايه افكنده است.
2⃣ علل سقوط جامعه انسانی
🔻 خدا شما را رحمت كند، بدانيد كه همانا شما در روزگاری هستيد كه گوينده حق اندك و زبان از راستگویی عاجز و حق طلبان بی ارزشند، مردم گرفتار گناه و به سازشكاری هم داستانند، جوانشان بداخلاق و پيرانشان گناهكار و عالمشان دورو و نزديكشان سودجويند، نه خردسالانشان بزرگان را احترام می کنند و نه توانگرانشان دست مستمندان را می گيرند.
┄┄┅┅✿❀🍃🌼🍃❀✿┅┅┄┄
📜 #خطبه232 : عبدالله بن زمعه از یاران امام بود و درخواست مالی داشت، در جوابش فرمود:
🔹 احتياط در مصرف بيت المال
🔻اين اموال كه می بينی نه مال من و نه از آن توست، غنيمتی گردآمده از مسلمانان است كه با شمشيرهای خود به دست آوردند، اگر تو در جهاد همراهشان بودی، سهمی چونان سهم آنان داشتی وگرنه دسترنج آنان خوراك ديگران نخواهد بود.
┄┄┅┅✿❀🍃🌼🍃❀✿┅┅┄┄
📜 #خطبه231 : این سخنرانی در سرزمین "ذی قار" هنگام حرکت به سوی بصره در سال ٣٦ هجری ایراد شده
🔹ويژگيهای پيامبر(صلی الله علیه و آله وسلم)
🔻پيامبر اسلام (صلی الله علیه و آله وسلم) آنچه را كه به او فرموده شد آشكار كرد و پيامهای پروردگارش را رساند، او شكافهای اجتماعی را با وحدت اصلاح و فاصله ها را به هم پیوند داد، ميان خويشاوندان يگانگی برقرار كرد پس از آنكه آتش دشمنی ها و كينه های برافروخته در دلها راه يافته بود.
┄┄┅┅✿❀🍃🌼🍃❀✿┅┅┄┄
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
@mehmanenahjolbalagheh
✨بسم الله الرحمن الرحیم✨
🌹شرح #حکمت24
🔹 فرصت استثنایی برای از بین بردن آثار وضعی و تکلیفی گناهان کبیره
💠 درود خدا بر امیرالمؤمنین (علیه السلام) : " از كفّاره گناهان بزرگ، به فرياد مردم رسيدن و آرام كردن مصيبت ديدگان است".
🔰 قطعاً یکی از دلهره ها و نگرانیهای مؤمنین برای آینده دنیوی و مخصوصاً اخروی خودشان گناهانی است که در طول زندگی انجام داده اند و بعضاً حواسشان نبوده؛ شیطان فریبشان داده است؛ نفس تسویل کرده و مرتکب معصیت شده اند و میدانند که این گناهان آثار وضعی و تکلیفی خیلی سنگینی دارد. مخصوصاً گناهان کبیره.
🔻گناهان کبیره گناهانی هستند که در قرآن یا روایات پیامبر و اهل بیت(علیهم السلام) بر آنها وعده عذاب داده شده است.
🔻 این دلهره یک دلهره واقعی است.
⁉️چه باید کرد؟
🔻توبه یکی از راه هایی است که می تواند انسان را کمی آرام کند. اما آثار گناه معمولا بعد از توبه هم باقی می ماند.
امیرالمؤمنین (علیه السلام) در نهج البلاغه یک راه بسیار بسیار آسان که در دسترس همه ما هست معین می کنند، اما حیف که به قول خودشان « مَا أَكْثَرَ الْعِبَرَ وَ أَقَلَّ الِاعْتِبَارَ» ؛ کم هستند کسانی که این توصیه را بپذیرند و تا دیرتر نشده عمل می کنند و خودشان را از قید آثار وضعی و تکلیفی گناهان کبیره نجات بدهند.
🔻در حکمت ۲۴ نهج البلاغه می فرمایند: " از کفّاره گناهان بزرگ است ؛ به فریاد مردم رسیدن و آرام کردن مصیبت دیدگان".
همیشه و در هر شرایطی و در هر مکان و زمانی، کسانی اطراف ما هستند که یا احتیاج به کمک دارند یا غم و مصیبتی بر دل آنهاست که باید برویم و از دلشان دربیاوریم. یک سنگ صبوری می خواهند که با او درد دل کنند، غصه هایشان را بگویند.
🔻امروز این وضعیت یک مقدار بیشتر هم هست. هم در داخل کشور هم در جهان. گرفتاریها، مشکلات، مخصوصاً با این ویروس منحوس کرونا کسانی که مصیبت مرگ عزیزانشان را دارند، زیاد هستند. مشکلات معیشتی زیاد است، کسانی که شغلهای خودشان که در حالت عادی هم درآمد زیادی نداشت را از دست داده اند. پس برای کفّاره گناهان، امروز یک فرصت استثنایی است که افراد در پوشش مواسات فردی و جمعی مشکلات مردم را در حد توان خودشان رفع کنند تا خداوند متعال این رحمی که به هم می کنیم را بهانه ای کند تا او هم به ما رحم کند.
🔻بنابراین در نگاه امیرالمؤمنین (علیه السلام) این فرصت است که انسان بتواند به دیگران کمک کند. لذا در نامه ۳۱ بند ۹ مولا علی(علیه السلام) خطاب به فرزند عزیزشان اینگونه می نویسند: "بدان راهی پر مشقّت و بس طولانی در پيش روی داری و در اين راه بدون کوشش بايسته و تلاش فراوان و اندازه گيری زاد و توشه و سبک کردن بار گناه موفّق نخواهی بود. بيش از تحمّل خود بار مسوًوليّت ها را بر دوش نگير که سنگينی آن برای تو عذاب آور است."
🔻 حالا چگونه می شود بار سنگین گناهان را کم کرد؟ چگونه ما می توانیم برای آخرت که مسافرتی به این طولانی و مسیری به این مشقت است توشه جمع کنیم؟ میفرمایند: " اگر مستمندی را ديدی که توشه ات را تا قيامت می برد و فردا که به آن نياز داری به تو باز می گرداند، کمک کردن به او را غنيمت بشمار و زاد و توشه را بر دوش او بگذار و اگر قدرت مالی داری بيشتر انفاق کن و همراه او بفرست، زيرا ممکن است روزی در رستاخيز در جستجوی چنين فردی باشی و او را نيابی. به هنگام بی نيازی و ثروت اگر کسی از تو وام خواهد غنيمت بشمار، تا در روز سختی و تنگدستی به تو بازگرداند، بدان که در پيش روی تو گردنه های صعب العبوری وجود دارد، که حال سبکباران به مراتب بهتر از سنگين باران است و آنکس که کند رود حالش بدتر از شتاب گيرنده می باشد و سرانجام حرکت بهشت و يا دوزخ خواهد بود."
🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
@mehmanenahjolbalagheh