┄┄┅┅✿❀🍃🌼🍃❀✿┅┅┄┄
📜 #خطبه193 ، خطبه متّقین
{قسمت_سوم}
4⃣ نشانه های پرهيزكاران
🔻و یکی از نشانه های پرهيزكاران اين است كه او را اينگونه می بينی:
در دينداری نيرومند، نرمخو و دورانديش، دارای ايمانی پر از يقين، حريص در كسب دانش و با داشتن علم بردبار و در توانگری ميانه رو، در عبادت فروتن و آراسته در تهيدستی، در سختی ها بردبار، در جستجوی كسب حلال، در راه هدايت شادمان، پرهيزكننده از طمع ورزی می باشد. اعمال نيكو انجام می دهد و ترسان است. روز را به شب می رساند با سپاسگزاری، و شب را به روز می آورد با ياد خدا، شب می خوابد اما ترسان و برمی خيزد شادمان، ترس برای اينكه دچار غفلت نشود و شادمانی برای فضل و رحمتی كه به او رسيده است. اگر نفس او در آنچه دشوار است فرمان نبرد، از آنچه دوست دارد محرومش می كند، روشنی چشم پرهيزكار در چيزی قرار دارد كه جاودانه است و آنچه را ترك می كند كه پايدار نيست، بردباری را با علم و سخن را با عمل، درمی آميزد.
پرهيزگار را می بيني كه آرزويش نزديك، لغزشهايش اندك، قلبش فروتن، نفسش قانع، خوراكش كم، كارش آسان، دينش حفظ شده، شهوتش در حرام مرده، خشمش فرو خورده است. مردم به خيرش اميدوار و از آزارش در امانند، اگر در جمع بيخبران باشد نامش در گروه يادآوران خدا ثبت می گردد و اگر در يادآوران باشد نامش در گروه بيخبران نوشته نمی شود، ستمكار خود را عفو می كند به آنكه محرومش ساخته می بخشد، به آن كس كه با او بريده می پيوندد، از سخن زشت دور و گفتارش نرم، بديهای او پنهان و كار نيكش آشكار است. نيكی های او به همه رسيده و آزار او به كسی نمی رسد. در سختی ها آرام و در ناگواريها بردبار و در خوشيها سپاسگزار است، به دشمن ستم نكند، و نسبت به آنكه دوست دارد به گناه آلوده نشود، پيش از آن كه بر ضد او گواهی دهند به حق اعتراف می كند، و آنچه را به او سپرده اند ضايع نمی سازد، و آنچه را به او تذكر دادند فراموش نمی كند. مردم را با لقبهای زشت نمی خواند، همسايگان را آزار نمی رساند، در مصيبتهای ديگران شاد نمی شود و در كار ناروا دخالت نمی كند و از محدوده حق خارج نمی شود. اگر خاموش است سكوت او اندوهگينش نمی كند و اگر بخندد آواز خنده او بلند نمی شود و اگر به او ستمی روا دارند صبر می كند تا خدا انتقام او را بگيرد. نفس او از دستش در زحمت، ولی مردم در آسايشند، برای قيامت خود را به زحمت می افكند، ولی مردم را به رفاه و آسايش می رساند، دوری او از برخی مردم، از روی زهد و پارسایی و نزديك شدنش با بعضی ديگر از روی مهربانی و نرمی است، دوری او از تكبر و خودپسندی و نزديكی او از روی حيله و نيرنگ نيست، سخن امام كه به اينجا رسيد، ناگهان همام ناله ای زد و جان داد. امام (علیه السلام) فرمودند: سوگند به خدا من از اين پيش آمد بر همام می ترسيدم، سپس گفت: آيا پندهای رسا با آنان كه پذيرنده آنند چنين می كند؟ شخصی رسيد و گفت: چرا با تو چنين نكرد؟ امام (علیه السلام) پاسخ داد: وای بر تو، هر اجلی وقت معينی دارد كه از آن پيش نيفتد و سبب مشخصی دارد كه از آن تجاوز نكند، آرام باش و ديگر چنين سخنانی مگو، كه شيطان آن را بر زبانت رانده است.
┄┄┅┅✿❀🍃🌼🍃❀✿┅┅┄┄
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
@mehmanenahjolbalagheh
✨ بسم الله الرحمن الرحيم✨
🌹شرح #حكمت31 (3)
🔷 مصادیق صبر در نهج البلاغه
🔻عرض شد كه اميرالمؤمنين(علیه السلام) اقسام صبر را به دو نوع كلی تقسیم فرمودند:
🔵 صبر یا در مقابل چیزی است که خیر انسان در آن هست، اما نفس اماره از آن بدش می آید ؛ « صَبْرٌ عَلَى مَا تَكْرَهُ».
🔵 صبر در مقابل چیزی است که ضرر و مفسده دارد اما نفس امّاره آن چیز را دوست دارد؛ «صَبْرٌ عَمَّا تُحِبُّ».
وعده دادیم مصادیق این دو نوع صبر را از نهج البلاغه خدمت شما تقدیم کنیم.
🔻مصداقهای «صَبْرٌ عَلَى مَا تَكْرَه»:
1⃣ اولین مصداق در نهج البلاغه "صبر بر مصیبت" است. بالاخره دنیا دنیای ابتلاء و امتحان با مصیبت هاست. انسان گاهی با از دست دادن عزیزش گرفتار مصیبت و با این مصیبت مورد آزمایش قرار می گیرد.
امیرالمؤمنین (علیه السلام) در حکمت ۲۹۱ وقتی که به منزل اشعث رفتند که فرزندش را از دست داده بود و خیلی خیلی غصّه دار و غمگین بود، درباره این ماجرا یعنی صبر بر مصیبت به او اینگونه فرمودند: ای اشعث اگر برای فرزندت اندوهناکی به خاطر پیوند و عاطفه خویشاوندی سزاوار است، اما اگر صبور باشی، هر مصیبتی را نزد خدا پاداش و ثواب است. ای اشعث اگر صبور باشی تقدیر الهی که بر تو جاری شده است اما تو پاداش داده خواهی شد. یعنی به هر حال چه صبور باشی و چه جزع و فزع کنی فرزندت که زنده نمیشود، اما فرقش این است که اگر صبور باشی در این صبر پاداش می بری. و اگر بی تابی کنی نیز باز تقدیر الهی برتو جاری شده است و تو گناهکاری. ای اشعث پسرت تو را شاد می ساخت و برای تو گرفتاری و آزمایش بود. و مرگ او تو را اندوهگین کرد درحالی که برای تو پاداش و رحمت است. یعنی سعی کن نیمه دوم لیوان را هم ببینی که حالا که مرگ یک واقعیتی است که قابل دفع هم نیست، حالا که این مصیبت سرت آمده لااقل از این مصیبت ثواب و اجر و مقام کسب کن.
خود امیرالمؤمنین (علیه السلام) در حکمت ۱۴۴ درباره صبر بر مصیبت یک مژده فوق العاده میدهند و می فرمایند: صبر به اندازه مصیبت فرود می آید و کسی که در مصیبت ها بی تابی کند و بر رانش بزند، اجر خودش را نابود کرده است.
2⃣ مصداق دوم صبر، صبر بر دشمنی های روزگار است.
امیرالمؤمنین (علیه السلام) در حکمت ۳۹۶ نهج البلاغه می فرمایند: روزگار دو روز است، روزی به سود توست و روزی به زیان تو. پس آنگاه که به سود توست به خوشگذرانی و سرکشی روی نیاور- این یک نوع صبر. اما آن صبر که شاهد بحث ماست- و آنگاه که روزگار به زیان توست صبور باش. به این حکمت ۳۹۶ باید خیلی توجه کرد چون بسیاری از مطالب نهج البلاغه پیرامون دنیا بر اساس همین مبنا حل میشوند.
3⃣ سومين مصداق از مصادیق صبر تلخ، صبر بر بلا و ابتلاء است.
مولا علی(علیه السلام) در خطبه ۹۸ میفرمایند: «إِنِ ابْتُلِيتُمْ فَاصْبِرُوا»؛ اگر مبتلا به یک گرفتاری شدید استقامت کنید.
در خطبه ۱۹۰ هم می فرمایند: « وَ اصْبِرُوا عَلَى الْبَلَاءِ» ؛ در بلاها صبور باشید.
4⃣ مصداق بعدی از مصادیق صبر در چیزی که به ظاهر تلخ و زحمت آور است اما در باطن زیبا و شیرین است، صبر کردن مسؤولین و کارگزاران نظام در رفع و رجوع حوائج مردم است.
در نامه ۵۱ نهج البلاغه میخوانیم: «وَ اصْبِرُوا لِحَوَائِجِهِمْ»؛ به کارگزاران حکومت خودشان می نویسند برای برطرف کردن حوائج مردم صبور باشید، استقامت داشته باشید.
5⃣ مصداق بعدی مصداق حق است. حق گفتن، حق حکم کردن و در مقابل باطل از حق دفاع کردن و آثار و تبعات دفاع از حق را تحمل کردن خیلی کار سختی است، لذا صبر و استقامت می خواهد.
🎙 حجت الاسلام مهدوی ارفع
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
@mehmanenahjolbalagheh
#خاطرات_امیر_المومنین_علیه_السلام
✍🏻 باز نویسی تاریخ زندگی امیرمؤمنان علی (علیه السلام) به صورت داستانی از زبان ایشان
📃 قسمت هشتاد و نهم
✳️ عبداللهبنعباس؛ استاندار بصره
🔹امیدوار به تقوای ابنعباس
🔻[ عبداللهبنعباس را به استانداری بصره منصوب کردم و به مردم اطلاع دادم: ]
ای جماعت مردم، من عبداللهبنعباس را جانشین خودم در سرزمین شما قرار دادم. به سخنانش گوش فرا دهید و مادامی که او از خداوند و رسولش اطاعت میکند، شما نیز فرمان او را گردن نهید؛ اما اگر در میان شما بدعتی پدید آورد یا از حق فاصله گرفت، به اطلاع من برسانید تا او را از استانداری عزل کنم.
من امیدوارم که او را عفیف و باتقوا و پارسا بیابم و اگر او را به این مسئولیت برگزیدم، برای این بود که درباره وی چنین گمانی دارم. خداوند ما و شما را بیامرزد!
✳️ تذکرهایی به ابنعباس
[ و به عبداللهبنعباس سفارشهایی نیز کردم: ]
🔻ای فرزند عباس، تو را سفارش میکنم به رعایت تقوای الهی و اقامه عدل درباره کسانی که بر آنان ولایت داری. با مردم با چهره گشاده برخورد کن و به آسانی زمینه حضور آنان را نزد خودت فراهم ساز و با بردباری با آنان رفتار کن. تو را برحذر میدارم از خشم، که گذرگاه شیطان است. تو را برحذر میدارم از پیروی هوای نفس که از پیمودن راه حق بازت میدارد.
و متوجه باش که هر آنچه موجب تقرب تو به خدا باشد، موجب دوری تو از آتش نیز خواهد شد و هر آنچه تو را از خدا دور کند، به یقین موجب نزدیکی تو به آتش خواهد شد. خدا را بسیار یاد کن و از غافلان مباش.
✳️ خروج از بصره
🔻[ هنگامی که میخواستیم از شهر بصره خارج شده و به سمت کوفه رهسپار شویم، با اشاره به لباس خودم، به مردم بصره گفتم: ]
ای مردم بصره، چه جای انتقاد از من است؟! به خدا سوگند، این لباسی را که به تن من است، خانوادهام بافتهاند.
[ و با اشاره به کیسه غذای خودم، به آنان گفتم: ]
ای مردم بصره، چرا باید از من انتقام بگیرید؟ به خدا سوگند، این خوراک من از مزرعهای که در مدینه دارم، تهیه شده است.
اگر از نزد شما با چیزی بیشتر از همین که میبینید بیرون رفتم، در پیشگاه خداوند از خیانتکاران باشم.
✳️ رعایت انصاف با مردم و احسان به آنان
🔻[ پس از خروج از بصره، نامهای از عبداللهابنعباس دریافت کردم که نشاندهنده وجود اختلاف بین مردم بود. در پاسخ وی نامهای نوشتم: ]
از بنده خدا علی، امیرالمومنین، به عبداللهابنعباس
اما بعد، حمد و ستایش مخصوص خدایی است که پروردگار جهانیان است و صلوات خدا بر سرور و سالار ما محمد که بنده و رسول خداست.
فرستاده تو نزد من آمد و آنچه درباره مردم بصره یاد کردی و چیزهایی را که پس از خروج من از بصره دیدی و شنیدی، به اطلاع من رساند.
🔻من نیز به تو خبر میدهم که مردم بصره چند گروه هستند: گروهی از آنان در اطاعت تو باقی می مانند؛ زیرا به تو امید دارند. گروهی از ترس مجازات دست به شورش نمیزنند. پس با کسانی که به تو دلبسته و امیدوارند، با رعایت عدل و انصاف و نیکی رفتار کن و با کسانی که هراسناک و نگراناند، اینگونه باش: عقده ترس را از دلهای آنان بگشای و آرامش خاطر برایشان ایجاد کن.
🔻متوجه این نکته هم باش که مردم بصره برای فرمانروایشان شأن و عظمتی معتقد نبودند و جز به اندکی از آنان، به بقیه احترامی نمیگذاشتند. به تذکرات من توجه کن و در رعایت آنها جدی باش. نیز به قبیله ربیعه نیکی کن و به همه کسانی که در نزد تو هستند، در حد توان خویش احسان کن. ان شاء الله. والسلام.
📚منابع:
۱. الجمل، ص۴۲۰
۲. مناقب آل ابیطالب، ج۲، ص۹۸
۳. الامامة و السیاسة، ص۱۰۵
۴. نهج البلاغه، وصیت۷۶
۵. وقعة صفین، ص۱۰۵
📗 علی علیه السلام از زبان علی علیه السلام
↩️ ادامه دارد...
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
@mehmanenahjolbalagheh
┄┄┅┅✿❀🍃🌹🍃❀✿┅┅┄┄
📜 #خطبه192 : اين خطبه را «قاصعه» يعنی تحقير كننده ناميدند كه در آن ارزشهای جاهلی را كوچك و خوار شمرد و از طولانی ترين سخنرانيهای امام است كه در سال ۴۰ هجری در حاليكه سوار بر اسب بود ايراد فرمودند.
{قسمت_اول}
1⃣ والایی پروردگار
🔻ستايش خداوندی را سزاست كه لباس عزّت و بزرگی پوشيد و آن دو را برای خود انتخاب و از ديگر پديده ها باز داشت. آن دو را مرز ميان خود و ديگران قرار داد و آن دو را برای بزرگی و عظمت خويش برگزيد و لعنت كرد آن كس را كه در آرزوی عزّت و بزرگی با خدا به ستيزه برخيزد، از اين رو فرشتگان مقرّب خود را آزمود و فروتنان را از گردنكشان جدا فرمود، با آن كه از آنچه در دلهاست و از اسرار نهان آگاه است، به فرشتگان فرمود: «من بشری را از گل و خاك می آفرينم، آنگاه كه آفرينش او به اتمام رسيد و روح در او دميدم برای او سجده كنيد، فرشتگان همه سجده كردند مگر ابليس» كه حسادت او را فرا گرفت.
2⃣ نكوهش تكبر و خودپسندی شيطان
🔻شيطان بر آدم (عليه السّلام) به جهت خلقت او از خاك فخر فروخت و با تكيه به اصل خود كه از آتش است دچار تعصّب و غرور شد. پس شيطان دشمن خدا و پيشوای متعصّبها و سر سلسله متكبّران است كه اساس عصبيّت را بنا نهاد و بر لباس كبريایی و عظمت با خدا در افتاد. لباس بزرگی را بر تن پوشيد و پوشش تواضع و فروتنی را از تن در آورد. آيا نمی نگريد كه خدا به خاطر خود بزرگ بينی، او را كوچك ساخت و به جهت بلند پروازی او را پست و خوار گردانيد پس او را در دنيا طرد شده و آتش جهنّم را در قيامت برای او مهيّا فرمود؟
3⃣ آزمايشها درمان تكبّر
🔻خداوند اگر اراده می كرد، آدم (عليه السّلام) را از نوری كه چشمها را خيره كند و زيباييش عقلها را مبهوت سازد و عطر و پاكيزگی اش حس بويایی را تسخير كند می آفريد كه اگر چنين می كرد، گردنها در برابر آدم فروتنی می كردند و آزمايش فرشتگان برای سجده آدم (عليه السّلام) آسان بود، امّا خداوند مخلوقات خود را با اموری كه آگاهی ندارند آزمايش می كند تا بد و خوب تميز داده شود و تكبّر و خودپسندی را از آنها بزدايد و خود بزرگ بينی را از آنان دور كند. پس از آنچه خداوند نسبت به ابليس انجام داد عبرت گيريد، زيرا اعمال فراوان و كوششهای مداوم او را با تكبّر از بين برد. او شش هزار سال عبادت كرد كه مشخّص می باشد از سالهای دنيا يا آخرت است، امّا با ساعتی تكبّر همه را نابود كرد، چگونه ممكن است پس از ابليس، فرد ديگری همان اشتباه را تكرار كند و سالم بماند نه، هرگز! خداوند هيچ گاه انسانی را برای عملی وارد بهشت نمی كند كه برای همان عمل فرشته ای را محروم سازد. فرمان خدا در آسمان و زمين يكسان است و بين خدا و خلق، دوستی خاصّی وجود ندارد كه به خاطر آن حرامی را كه بر جهانيان ابلاغ فرموده حلال بدارد.
┄┄┅┅✿❀🍃🌹🍃❀✿┅┅┄┄
┄┄┅┅✿❀🍃🌹🍃❀✿┅┅┄┄
📜 #خطبه192 ، خطبه قاصعه
{قسمت_دوم}
4⃣ هشدار از دشمنی های شيطان
🔻ای بندگان خدا از دشمن خدا پرهيز كنيد، مبادا شما را به بيماری خود مبتلا سازد و با ندای خود شما را به حركت در آورد و با لشكرهای پياده و سواره خود بر شما بتازد به جانم سوگند، شيطان تير خطرناكی برای شكار شما بر چلّه كمان گذارده و تا حد توان كشيده و از نزديكترين مكان شما را هدف قرار داده است و خطاب به خدا گفت: «پروردگارا ! به سبب آن كه مرا دور كردی، دنيا را در چشمهايشان جلوه ميدهم و همه را گمراه خواهم كرد» امّا تيری در تاريكيها و سنگی بدون نشانه روی رها ساخت، گرچه فرزندان خودپسندی و برادران تعصّب و خود خواهی و سواران مركب جهالت و خود پرستی او را تصديق كردند. افراد سركش شما تسليم شيطان شدند و طمع ورزی او را در شما كارگر افتاد و اين حقيقت بر همه آشكار گرديد و حكومت شيطان بر شما استوار شد و با لشكر خويش به شما يورش برد و شما را به ذلّت سقوط كشانيد و شما را به مرز كشتار و خونريزی كشاند و شما را با فروكردن نيزه در چشمها، بريدن گلوها، كوبيدن مغزها پايمال كرد، تا شما را به سوی آتشی بكشاند كه از پيش مهيّا گرديد. پس شيطان بزرگترين مانع برای دينداری و زيانبارترين و آتش افروزترين فرد برای دنيای شماست. شيطان از كسانی كه دشمن سر سخت شما هستند و برای در هم شكستنشان كمر بسته ايد خطرناك تر است.
مردم! آتش خشم خود را بر ضد شيطان به كار گيريد و ارتباط خود را با او قطع كنيد. به خدا سوگند، شيطان بر اصل و ريشه شما فخر فروخت و بر حَسب و نسَب شما طعنه زد و عيب گرفت و با سپاهيان سواره خود به شما هجوم آورد و با لشكر پياده راه شما را بست، كه هر كجا شما را بيابند شكار می كنند و دست و پای شما را قطع می كنند، نه می توانيد با حيله و نقشه آنها را بپراكنيد و نه با سوگندها قادريد از سر راهتان دور كنيد. زيرا كمينگاه شيطان ذلّت آور، تنگ و تاريك، مرگ آور و جولانگاه بلا و سختيهاست، پس شراره های تعصّب و كينه های جاهلی را در قلب خود خاموش سازيد كه تكبّر و خود پرستی در دل مسلمان از آفتهای شيطان، غرورها و كشش ها و وسوسه های اوست. تاج تواضع و فروتنی را بر سر نهيد و تكبر و خود پسندی را زير پا بگذاريد و حلقه های زنجير خود بزرگ بينی را از گردن باز كنيد و تواضع و فروتنی را سنگر ميان خود و شيطان و لشكريانش قرار دهيد، زيرا شيطان از هر گروهی لشكريان و يارانی سواره و پياده دارد و شما همانند قابیل نباشيد كه بر برادرش تكبّر كرد، خدا او را برتری نداد، خويشتن را بزرگ می پنداشت و حسادت او را به دشمنی واداشت، تعصّب آتش كينه را در دلش شعله ور كرد و شيطان باد كبر و غرور در دماغش دميد و سرانجام پشيمان شد و خداوند گناه قاتلان را تا روز قيامت بر گردن او نهاد.
┄┄┅┅✿❀🍃🌹🍃❀✿┅┅┄┄
┄┄┅┅✿❀🍃🌹🍃❀✿┅┅┄┄
📜 #خطبه192 : خطبه قاصعه
{قسمت_سوم}
5⃣ پرهيز از تكبّر و اخلاق جاهلی
🔻آگاه باشيد، در سركشی و ستم زياده روی كرديد و در زمين در دشمنی با خداوند فساد به راه انداختيد و آشكارا با بندگان خدا به نبرد پرداختيد.
خدا را، خدا را، از تكبّر و خودپسندی و از تفاخر جاهلی بر حذر باشيد كه جايگاه بغض و كينه و رشد وسوسه های شيطانی است كه ملّتهای گذشته و امّتهای پيشين را فريب داده است، تا آنجا كه در تاريكی های جهالت فرو رفتند و در پرتگاه هلاكت سقوط كردند و به آسانی به همان جایی كه شيطان می خواست كشانده شدند. كبر و خود پسندی چيزی است كه قلبهای متكبّران را همانند كرده تا قرنها به تضاد و خونريزی گذراندند و سينه ها از كينه ها تنگی گرفت.
6⃣ پرهيز از سران متكبّر و خود پسند
🔻آگاه باشيد، زنهار! زنهار! از پيروی و فرمانبرداری سران و بزرگانتان، آنان كه به اصل و حسب خود می نازند و خود را بالاتر از آنچه كه هستند می پندارند و كارهای نادرست را به خدا نسبت می دهند و نعمتهای گسترده خدا را انكار می كنند، تا با خواسته های پروردگاری مبارزه كنند و نعمتهای او را ناديده انگارند. آنان شالوده تعصّب جاهلی و ستونهای فتنه و شمشيرهای تفاخر جاهليّت هستند. پس از خدا پروا كنيد و با نعمتهای خدادادی درگير نشويد و به فضل و بخشش او حسادت نورزيد و از فرومايگان اطاعت نكنيد، آنان كه تيرگيشان را با صفای خود نوشيديد و بيماريشان را با سلامت خود درهم آميخته ايد و باطل آنان را با حق خويش مخلوط كرده ايد، در حالیكه آنان ريشه همه فسقها و انحرافات و همراه انواع گناهانند. شيطان آنها را برای گمراه كردن مردم، مركبهای رام قرار داد و از آنان لشكری برای هجوم به مردم ساخت و برای دزديدن عقلهای شما آنان را سخنگوی خود برگزيد، كه شما را هدف تيرهای خويش و پايمال قدمهای خود و دستاويز وسوسه های خود گردانيد.
┄┄┅┅✿❀🍃🌹🍃❀✿┅┅┄┄
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
@mehmanenahjolbalagheh