#خاطرات_امیر_المومنین_علیه_السلام
✍🏻 بازنویسی تاریخ زندگی امیرمؤمنان علی (علیه السلام) به صورت داستانی از زبان ایشان
📃 قسمت صد و یکم
❇️ زیرکترین مردم هستم
🔻[ بر بالای منبر مسجد کوفه به مردم گفتم: ]
ای مردم، اگرنیرنگ و حیلهگری بد نبود، من زیرکترین مردم بودم. آگاه باشید که هر نیرنگی موجب گناه و هرزگی است و هر گناهی، نوعی کفر و انکار در بر دارد! آگاه باشید که نیرنگبازی و تبهکاری و خیانت در آتش است.
❇️ دوستداران ما در انتظار رحمت واسعه خداوندی اند
🔻[ حنش وارد حیاط مسجد شد و به من گفت: حال شما چطور است ای امیرالمومنین؟ به وی پاسخ دادم: ]
در حالی هستم که دوستانم را دوست و دشمنانم را دشمن میدارم. دوستانم در حالی روز را سپری میکنند که شادمان به رحمت الهیاند و دشمن ما در حالی روز را به شب میرساند که گام بر لب پرتگاه دوزخ قرار داده است! و آن لبه پرتگاه چنان سست است که او را در آتش دوزخ میافکند. از سوی دیگر، درهای بهشت برای اهل آن گشوده شده است. پس گوارا باد رحمت خداوندی بر آنان که شایستگی رحمت حق را دارند و هلاکت و آتش ارزانی اهل دوزخ باد!
🔻ای حنش، هر کس دوست دارد بداند که دوست ماست یا دشمن ما، دل خود را بیازماید: اگر دوست ما را دوست میدارد، دشمن ما نیست و اگر دوست ما را دشمن میدارد، دوست ما نیست. به راستی که خداوند از دوستان ما پیمان گرفته است به ما مودت داشته باشند و در لوح محفوظ نام دشمنان ما را ثبت کرده است. آری، ما برگزیدگان خداییم و کسانی که شتابان به دنبال ما در حرکتاند، در حقیقت در راه انبیا سیر میکنند.
❇️ ولایت شرط قبولی اعمال
🔻[ به همراه قنبر در مسجد کوفه بودیم. قنبر متوجه نماز فردی شد که بسیار زیبا نماز میخواند. قنبر تحت تاثیر نماز وی قرار گرفت. به قنبر گفتم: ]
آرام باش ای قنبر! به خدا سوگند، اگر کسی به ولایت ما اهل بیت یقین داشته باشد، به مراتب بهتر از آن است که هزار سال عبادت کند. اگر بندهای هزار سال خدا را عبادت کرده باشد، تا زمانی که ولایت ما اهل بیت را نداشته باشد، خداوند از وی نخواهد پذیرفت! و اگر بنده ای هزار سال خداوند را عبادت کند و عمل هفتاد و دو پیامبر را نیز داشته باشد، خداوند عملش را از او نمیپذیرد، مگر اینکه به ولایت ما اهل بیت معرفت داشته باشد. در غیر اینصورت، خداوند او را با صورت به آتش جهنم خواهد افکند!
📚منابع:
۱. کافی، ج۲، ص۳۳۸
۲. نهج البلاغه، خطبه ۲۰۰
۳. شیخ طوسی، الامالی، ص۱۱۳
۴. جامع الاخبار، ص۱۷۸
📗 علی علیه السلام از زبان علی علیه السلام
↩️ ادامه دارد...
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
@mehmanenahjolbalagheh
┄┄┅┅✿❀🌿🌸🌿❀✿┅┅┄┄
📜 #خطبه172 : (مطالب اين خطبه، بخشی از نوشته های افشاگرانهای است كه در سال ۴۰ هجری برای روشن شدن واقعيّتهای تاريخ اسلام به دستور امام نوشته شد)
1️⃣ گفتگو در روز شورا
♦️ ستايش خداوندی را سزاست که نه آسمانی مانع آگاهی او از آسمان ديگر و نه زمينی مانع او از زمين ديگر می شود.
شخصی در روز شورا به من گفت: «ای فرزند ابوطالب! نسبت به خلافت حريص می باشی.» در پاسخ او گفتم: به خدا سوگند! شما با اينکه از پيامبر اسلام(صلی الله علیه و آله) دورتريد، حريص تر می باشيد، امّا من شايسته تر و نزديک تر به پيامبر اسلام(صلی الله علیه و آله) هستم. همانا من تنها حقِّ خود را مطالبه می کنم که شما بين من و آن حائل شديد و دستِ رد بر سينه ام زديد. پس چون در جمع حاضران با برهان قاطع او را مغلوب کردم، درمانده و سرگردان شد و نمی دانست در پاسخم چه بگويد!."
2️⃣ شكوه از قريش
♦️بار خدايا! از قريش و از تمامی آنها که ياريشان کردند به پيشگاه تو شکايت می کنم، زيرا قريش پيوند خويشاوندی مرا قطع کردند و مقام و منزلت بزرگ مرا کوچک شمردند و در غصب حقِّ من، با يکديگر هم داستان شدند، سپس گفتند: برخی از حق را بايد گرفت و برخی را بايد رها کرد. (يعنی خلافت حقّی است که بايد رهايش کنی.)
3️⃣ شكوه از ناكثين
♦️و آنها (طلحه و زبير و يارانشان) بر من خروج کردند و همسر رسول خدا(صلی الله علیه و آله) - عايشه - را به همراه خود می کشيدند، چونان کنيزی را که به بازار بَرده فروشان می برند، به بصره روی آوردند در حالی که همسران خود را پشت پرده نگهداشتند. امّا پرده نشين حَرَم پيامبر(صلی الله علیه و آله) را در برابر ديدگان خود و ديگران قرار دادند. لشکری را گرد آوردند که همه آنها به اطاعت من گردن نهاده و بدون اکراه و با رضايت کامل با من بيعت کرده بودند. پس از ورود به بصره، به فرماندار من و خزانه داران بيت المال مسلمين و به مردم بصره حمله کردند، گروهی از آنان را شکنجه و گروه ديگر را با حيله کشتند. به خدا سوگند! اگر جز به يک نفر دست نمی يافتند و او را عمدآ بدون گناه می کشتند، کشتار همه آنها برای من حلال بود، زيرا همگان حضور داشتند و انکار نکردند و از مظلوم با دست و زبان دفاع نکردند، چه رسد به اينکه ناکثين به تعداد لشکريان خود از مردم بی دفاع بصره قتل عام کردند.
┄┄┅┅✿❀🌿🌸🌿❀✿┅┅┄┄
📜 #خطبه171 : دعای امام (علیه السلام) در آغاز نبرد صفين در نبرد با قاسطین در هفتم صفر در سال ٣٧ هجری
1️⃣ نيايش در آستانه جنگ
♦️ای خدای آسمانِ برافراشته و فضایِ نگاه داشته! که آن را زمينه پيدايش شب و روز و جريان گردش ماه و خورشيد و مسير آمد و شد ستارگان سيّار قرار داده ای و جايگاه گروهی از فرشتگانت ساخته ای که از عبادت تو خسته نمی گردند؛ ای پروردگار اين زمين! که آن را جايگاه سکونت انسان ها و مکان رفت و آمد حشرات و چارپايان و پديده های ديدنی و ناديدنی غيرقابل شمارش قرار داده ای و ای پروردگار کوه های بلند و پابرجا! که آن را برای زمين چونان ميخ های محکم و برای مخلوقات تکيه گاهی مطمئن ساخته ای. اگر بر دشمن پيروزمان ساختی، ما را از تجاوز بر کنار دار و بر راه حق استوار فرما و چنانچه آنها را بر ما پيروز گرداندی شهادت نصيب ما فرموده و از شرک و فساد و فتنه ها، ما را نگهدار!
2️⃣ روش بسيج نيروها در جنگ
♦️کجايند آزادمردانی که به حمايت مردم خويش برخيزند؟ کجايند غيور مردانی که به هنگام نزول بلا و مشکلات مبارزه می کنند؟ هان مردم!! ننگ و عار پشت سر شما و بهشت در پيش روی شماست.
┄┄┅┅✿❀🌿🌸🌿❀✿┅┅┄┄
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
@mehmanenahjolbalagheh
┄┄┅┅✿❀🌿🌸🌿❀✿┅┅┄┄
📜#خطبه170
📣 (در آستانه جنگ بصره، گروهی از اعراب،《 کلیب جرمی》 شخصی را جهت آگاهی از حقيقت و دانستن علل مبارزه امام (علیه السلام ) با ناكثين به نمايندگی نزد حضرت علی (علیه السلام ) فرستادند، امام به گونه ای با آن شخص صحبت فرمود كه حقيقت را دريافت، آنگاه به او فرمود: بيعت كن! كليب جرمی گفت: من نماينده گروهی هستم و قبل از مراجعه به آنان به هيچ كاری اقدام نمی كنم امام علیه السلام فرمود:)
🔹روش هدايت كردن
♦️اگر آنها تو را می فرستادند که محلِّ ريزش باران را بيابی، سپس به سوی آنان باز می گشتی و از گياه و سبزه و آب خبر می دادی، اگر مخالفت می کردند و به سرزمين های خشک و بی آب روی می آوردند، تو چه می کردی؟ گفت: آنها را رها می کردم و به سوی آب و گياه می رفتم، امام فرمود: پس دستت را برای بيعت کردن بگشای. مرد گفت: سوگند به خدا به هنگام روشن شدن حق، توانايی مخالفت نداشتم و با امام(علیه السلام) بيعت کردم.
┄┄┅┅✿❀🌿🌸🌿❀✿┅┅┄┄
📜 #خطبه169 : (این سخنرانی را در سال ٣٦ هجری، هنگام حرکت اصحاب به سوی بصره ایراد فرمود. )
1️⃣ ضرورت اطاعت از رهبری
♦️همانا خداوند پيامبری راهنما را با کتابی گويا و دستوری استوار برانگيخت. هلاک نشود جز کسی که تبهکار است و بدانيد که بدعت ها به رنگ حق در آمده و هلاک کننده اند، مگر خداوند ما را از آنها حفظ فرمايد و همانا حکومت الهی حافظ امور شماست، بنابراين زمام امور خود را بی آن که نفاق ورزيد يا کراهتی داشته باشيد، به دست امام خود سپاريد.
به خدا سوگند! اگر در پيروی از حکومت و امام، اخلاص نداشته باشيد، خدا دولت اسلام را از شما خواهد گرفت که هرگز به شما باز نخواهد گردانيد و در دست ديگران قرار خواهد داد.
2️⃣ افشا توطئه ناكثين
♦️همانا ناکثين عهدشکن، به جهت نارضايتی از حکومت من به يکديگر پيوستند و من تا آنجا که برای وحدت اجتماعی شما احساس خطر نکنم، صبر خواهم کرد، زيرا آنان اگر برای اجرای مقاصدشان فرصت پيدا کنند، نظام جامعه اسلامی متزلزل می شود. آنها از روی حسادت بر کسی که خداوند حکومت را به او بخشيده است، به طلب دنيا برخاسته اند. می خواهند کار را به گذشته باز گردانند. حقّی که شما به گردن ما داريد، عمل کردن به کتاب خدا (قرآن) و سنّت پيامبر(صلی الله علیه و آله) و قيام به حق و بر پاداشتن سنّت اوست.
┄┄┅┅✿❀🌿🌸🌿❀✿┅┅┄┄
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
@mehmanenahjolbalagheh
✨ بسم الله الرحمن الرحیم✨
🌹 شرح #حکمت36 (1)
🔷 آرزوهای طولانی و بزهکاری
💠 درود خدا بر امیرالمؤمنین فرمودند: "كسى كه آرزوهايش طولانى است، كردارش نيز ناپسند است".
🔻امیرالمؤمنین (علیه السلام) در حکمت ۳۶ نهج البلاغه پیرامون عواقب مهلک آرزوی طولانی میفرمایند: «مَنْ أَطَالَ الْأَمَلَ أَسَاءَ الْعَمَلَ»؛ کسی که آرزویش طولانی باشد رفتار و کردارش زشت میشود.
🔻 بحث آرزو به معنای آرزوهای دنیای و مخصوصاً آرزوهای دنیای دور دست در نهج البلاغه بسیار مورد توجه واقع شده است.
بنده سعی میکنم مختصراً نظام مفهومی این موضوع را در نهج البلاغه، محضر شما بزرگواران تقدیم کنم.
🔻 اولین نکته این است که گرفتار شدن به آرزوها و مخصوصاً آرزوهای طولانی یکی از مهمترین و شایع ترین روشهای فریبکاری دنیا است.
حضرت در این باره در خطبه ۱۱۱ می فرمایند: « الدُّنْیا تَحَلَّتْ بِالْآمَالِ » ؛ دنیا زینت داده شده با آرزوها ؛ و شما میدانید که تزیین دنیا یکی از راهبردهای ابلیس است.
در حکمت ۷۲ هم حضرت می فرمایند: « الدَّهْرُ يُجَدِّدُ الْآمَالَ » ؛ روزگار دائماً آرزوها را نو به نو می کند. یعنی انسان هرچه مسن تر و پیرتر می شود، به جای اینکه به فکر اجل و آخرت باشد آرزوهای دنیایی اش تازه تر و جدیدتر می شود .
و در خطبه ۶۴ می فرماید : «فَإِنَّ أَجَلَهُ مَسْتُورٌ عَنْهُ وَ أَمَلَهُ خَادِعٌ لَهُ» ؛ اجل انسان از او پوشیده است و آرزویش فریب دهنده اوست. به همین دلیل مولا علی (علیه السلام) در نهج البلاغه بارها ما را هشدار دادهاند و ترسانده اند از گرفتار شدن به آرزوی طولانی.
هم در خطبه ۲۸ و هم در خطبه ۴۲ این عبارت عیناً آمده است که: « إِنَّ أَخْوَفَ مَا أَخَافُ عَلَيْكُمُ اثْنَانِ، اتِّبَاعُ الْهَوَى وَ طُولُ الْأَمَلِ» ؛ همانا چیزی که من از هر چیز دیگری بیشتر بر شما نگران هستم دو چیز است، یکی پیروی از هوای نفس و دیگری آرزوی طولانی .
آرزوهای طولانی عواقب بسیار بسیار مهلکی دارند که بخشی از این عواقب در نهجالبلاغه به این ترتیب آمده است :
1⃣ هلاکت: در خطبه ۱۴۷ میخوانیم : «إنَّما هَلَكَ مَن كانَ قَبلَكُم بِطُولِ آمالِـهِم و تَغَيُّبِ آجالِـهِم »؛ کسانیکه قبل از شما بودند به خاطر این هلاک شدند که آرزوهای طولانی داشتند و از اجلهای خود غفلت کردند، از مرگ غفلت کردند.
ریشه این هلاکت و غفلت در نهج البلاغه در خطبه ۴۲ است که حضرت فرمود: ریشه این که انسان دچار هلاکت به واسطه طول آرزوها می شود فراموشی مرگ و آخرت است. در خطبه ۴۲ میخوانیم : « أمَّا طُولُ الأَمَلِ فَیُنْسِى الاْخِرَةَ » ؛ آرزوی طولانی باعث فراموشی آخرت می شود. و وقتی انسان آخرتش را فراموش کرد در عمل و در جمع آوری زاد و توشه برای قیامت کوتاهی میکند.
در خطبه ۲۸ این نتیجه را اینگونه میفرماید: «مَن قَصَّرَ فی ایام أمَلهِ قبلَ حضورِ أَجَلِهِ فَقَد خَسِرَ عَمَلُه و ضرّهُ أجَلُه» ؛ کسی که در روزگار آرزوهایش در انجام وظایف کوتاهی کند، قبل از رسیدن اجل و مرگ در عمل کوتاهی کند عملش به خسران کشیده می شود و اجلش به او ضرر می زند.
🎙 حجت الاسلام مهدوی ارفع
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
@mehmanenahjolbalagheh
#خاطرات_امیر_المومنین_علیه_السلام
✍🏻 بازنویسی تاریخ زندگی امیرمؤمنان علی (علیه السلام) به صورت داستانی از زبان ایشان
📃 قسمت صد و دوم
❇️ برای دعای هر مومنی آمین میگویم
🔻[ روز جمعهای خطبه میخواندم که از بالای منبر مشاهده کردم یکی از یارانم به نام رمیله، از شدت درد به خود میپیچد. بعد از نماز که از مسجد بیرون آمدیم، به وی گفتم: ]
چرا افسرده حالی؟ دیدم که از شدت درد به خود میپیچدی و تب و لرز داشتی. میدانم که امروز با خود گفتی: بهتر از انجام غسل و خواندن نماز در پشت سر من، چیزی وجود ندارد. به نماز آمدی و احساس آرامش و سبکی کردی؛ ولی بعد از اینکه من بالای منبر رفتم، بیماریات برگشت و تب و لرز کردی!
🔻[ رمیله گفت: به خدا سوگند ای امیرالمومنین، آنچه فرمودی عین واقعیت بود. به وی گفتم: ]
رمیله، هر مرد یا زن مومنی که بیمار شود، ما هم به خاطر او بیمار میشویم! و هر اندوهی به او برسد، ما هم اندوهگین میشویم و هر دعای بکند، برایش آمین میگوییم و هر گاه ساکت باشد، برایش دعا میکنیم!
🔻[ رمیله تعجب کرد و گفت: ای امیر المومنین، آنچه گفتی برای کسانی است که در این شهر با تو هستند؛ اما کسانی که در شهرهای دیگر هستند، چگونه مشمول دعای شما میشوند؟ به وی توضیح دادم: ]
ای رمیله، هیچ مرد و زن مومنی در شرق و غرب عالم از نظر ما پنهان نیست. او با ماست و ما با اوییم.
❇️ سیمای شیعه
🔻[ شبی مهتابی بود که از مسجد خارج شدم. گروهی پشت سر من آمدند. پرسیدم: شما کیستید؟ پاسخ دادند: شیعیان شما هستیم.
با دقت در چهرههایشان نگریستم و گفتم: ]
اگر به راستی شما شیعه من هستید، چگونه نشانههای شیعه را در چهره شما نمیبینم و سیمای شیعه ندارید؟!
🔻[ آنها گفتند: مگر علامت شیعه چیست؟ توضیح دادم: ]
بر اثر شب زندهداری چهرههایی زرد دارند و از گریه زیاد، چشمانی ناتوان. از کثرت قیام برای نماز، پشتشان خمیده و از روزهداری فراوان شکمها به کمرشان چسبیده است. لبهایشان از دعا خشک و چروکیده و گرد و غبار فروتنی بر وجودشان نشسته است.
❇️ شهادت بر حدیث غدیر
🔻[ در مسجد کوفه، حاضران در غدیر خم را دعوت کردم تا برای مردم درباره حدیث غدیر شهادت دهند: ]
به خدا سوگند میدهم کسانی را که از رسول خدا صلیاللهعلیهوآله شنیدند که میفرمود: "هرکس که من مولای او هستم، پس علی مولای اوست. پروردگارا، با دوستان او دوستی و با دشمنانش دشمنی کن."
🔻اکنون آنان برخیزند و شهادت دهند.
[ دوازده نفر از بازماندگان جنگ بدر برخاستند و شهادت دادند؛ اما زیدبنارقم و انسبنمالک که در غدیر حضور داشتند، شهادت ندادند! از انس پرسیدم: ]
ای انس، چرا شهادت ندادی با اینکه کلام رسول خدا صلی الله علیه و آله را شنیده بودی؟!
🔻[ او پاسخ داد: ای امیرالمومنین، پیر شدهام و فراموش کردهام! من که میدانستم وی فراموش نکرده است، دعا کردم: ]
پروردگارا، اگر دروغ میگوید او را به بیماری پوستی مبتلا کن که حتی با عمامهاش نتواند آن را بپوشاند!
📚منابع:
۱. ارشاد القلوب، ج۲، ص۲۸۲
۲. رجال الکشی، ص ۱۰۲
۳. الارشاد، ج۱، ص۲۳۷
۴. صفات الشیعه، ص۱۷
۵. نهج البلاغه، قصار ۳۱۱
📗 علی علیه السلام از زبان علی علیه السلام
↩️ ادامه دارد...
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
@mehmanenahjolbalagheh