#خاطرات_امیر_المومنین_علیه_السلام
✍🏻 باز نویسی تاریخ زندگی امیرمؤمنان علی (علیه السلام) به صورت داستانی از زبان ایشان
📃 قسمت صد و دوازدهم
❇️ ادامه مکاتبات و اتمام حجّت با معاویه
🔻در ادامه نامه به معاویه، از حسد ورزیدن قوم نوح و هود علیهما السلام و آیاتی از قرآن در این باره، سخن به میان آوردم، همچنین از حسد ورزیدن طایفهای از بنی اسرائیل به طالوت که پادشاه آنها بود.
به او نوشتم:
🔻همه اینها حوادثی است که پیش از این اتفاق افتاده است و اکنون آنها را برای تو نقل میکنم و تفسیر و تأویل آنها نزد ماست. آنکه دروغ بندد، نومید شود. نشانههای آنها را در شما می یابیم:
« وَمَا تُغْنِي الْآيَاتُ وَالنُّذُرُ عَن قَوْمٍ لَّا يُؤْمِنُونَ؛
و این آیات و هشدارها سودی نمیبخشد به قومی که ایمان نمیآورد».
🔻هنگامی که پیامبر ما مبعوث شد، به او هم کافر شدند و بر او هم حسد ورزیدند؛ حال آنکه نبوت چیزی است که خدای تعالی به هریک از بندگانش که بخواهد، ارزانی می دارد. آری، از اینکه خداوند ما را بر یکدیگر فضیلت داده است، قومی حسد میبرند. بدان که ما اهل بیت، همان خاندان ابراهیم علیه السلام هستیم که بر آنان رشک بردند. ما دستخوش حسد واقع شدیم، همچنان که پدرانمان پیش از این دستخوش حسد واقع شده بودند. خدای تعالی فرمود: آل ابراهیم، آل لوط، آل عمران، آل یعقوب، آل موسی، آل هارون و آل داوود. ما نیز آل محمد صلی الله علیه و آله و خاندان پیامبر هستیم.
🔻ای معاویه، آیا نمی دانی که خدا میگوید:
« إِنَّ أَوْلَى النَّاسِ بِإِبْرَاهِيمَ لَلَّذِينَ اتَّبَعُوهُ وَهَٰذَا النَّبِيُّ وَالَّذِينَ آمَنُوا وَاللَّهُ وَلِيُّ الْمُؤْمِنِينَ؛
نزدیکترین کسان به ابراهیم، همان پیروان او و این پیامبر و مومنان هستند و خداوند یاور مومنان است».
🔻و ما هستیم اولوالارحام که در این آیه آمده است:
«النَّبِيُّ أَوْلَىٰ بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنفُسِهِمْ وَأَزْوَاجُهُ أُمَّهَاتُهُمْ وَأُولُو الْأَرْحَامِ بَعْضُهُمْ أَوْلَىٰ بِبَعْضٍ فِي كِتَابِ اللَّهِ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُهَاجِرِينَ؛
پیامبر سزاوارتر به مومنان است از خود آنها و همسران او مادران مومنان محسوب میشوند و اولوالارحام به یکدیگر اولویت دارند از مومنان و مهاجران در آنچه خدا مقرر داشته است».
🔻ما خاندانی هستیم که خداوند ما را برگزیده و نبوت را در میان ما قرار داده است. کتاب و حکمت و علم از آنِ ماست و خانه خدا و مسکن اسماعیل و مقام ابراهیم نیز از آن ماست؛ پس فرمانروایی سزاوار ماست.
🔻وای بر تو ای معاویه! [ در مقایسه با خاندان تو ] ما به ابراهیم علیه السلام [ نزدیکتر و ] سزاوارتریم و آل او هستیم و آل عمرانیم و به عمران علیه السلام سزاوارتریم و آل لوط علیه السلام هستیم و به لوط سزاوارتریم و آل یعقوبیم و به یعقوب علیه السلام سزاوارتریم و آل موسی و آل هارون و ال داوود علیه السلام هستیم و به ایشان سزاوارتریم و آل محمّد هستین و به محمّد صلی الله علیه و آله سزاوارتریم. ما همان اهل بیتی هستیم که خدای تعالی ناپاکی را از آنها زدوده و آنان را پاکیزه قرار داده است.( اشاره به آیه۳۳ سوره احزاب)
🔻هر پیامبری را دعوتی ویژه خود او و فرزندان و خاندانش است و هر پیامبری در حق خاندانش وصیتی میکند. آیا نمیدانی که ابراهیم علیهالسلام به پسرش یعقوب علیهالسلام وصیت کرد و وقتی یعقوب علیهالسلام مرگش فرارسید، به پسرانش وصیت کرد و محمد صلیاللهعلیهوآله به خاندانش وصیت کرد؟ این سنّت ابراهیم علیهالسلام و دیگر پیامبران بود و محمد صلیاللهعلیهوآله به فرمان خدا به آن پیامبران اقتدا کرد. خدای تعالی گوید که ابراهیم و اسماعیل وقتی پایههای خانه خدا را بالا میآوردند، گفتند:
« رَبَّنَا وَاجْعَلْنَا مُسْلِمَيْنِ لَكَ وَمِن ذُرِّيَّتِنَا أُمَّةً مُّسْلِمَةً لَّكَ؛
ای پروردگار ما، ما را فرمانبردار خودت ساز و نیز فرزندان ما را امّتی تسلیم خودت قرار بده».
و ما همان «أُمَّةً مُّسْلِمَةً» هستیم.
🔻ما به خدا و کتابی که بر ما نازل شده است، ایمان آوردهایم و به آیین ابراهیم اقتدا کرده و از آن پیروی کردهایم. آیا جز این کاری دیگر کردهایم که کینهی ما را به دل گرفتهای؟
درود خدا بر ابراهیم و بر محمّد و خاندان او!
📚منابع:
۱. سوره یونس، آیه ۱۰۱
۲. سوره آلعمران، آیه ۶۸
۳. سوره احزاب، آیه ۶
۴. سوره بقره، آیه ۱۲۸
۵. الغارات، ج۱، ص۱۱۵
📗 علی علیه السلام از زبان علی علیه السلام
↩️ ادامه دارد...
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
@mehmanenahjolbalagheh
┄═❁✦••••🌿🌹🌿••••✦❁═┄
📜 #خطبه147
1⃣ فلسفه بعثت پيامبر (صلی الله علیه وآله وسلم)
♦️خداوند حضرت محمد(صلی الله علیه و آله) را به حق برانگيخت تا بندگان خود را از پرستش دروغين بُت ها رهايی بخشيده، به پرستش خود راهنمايی کند و آنان را از پيروی شيطان نجات داده به اطاعت خود کشاند. با قرآنی که معنی آن را آشکار کرد و اساسش را استوار فرمود، تا بندگان عظمت و بزرگی خدا را بدانند که نمی دانستند و به پروردگار اعتراف کنند. پس از انکارهای طولانی اعتراف کردند و او را پس از آنکه نسبت به خدا آشنايی نداشتند، به درستی بشناسند. پس خدای سبحان در کتاب خود بی آنکه او را بنگرند خود را به بندگان شناساند و قدرت خود را به همه نماياند و از قهر خود ترساند و اينکه چگونه با کيفرها ملّتی را که بايد نابود کند از ميان برداشت و آنان را چگونه با داس انتقام درو کرد.
2⃣ خبر از آينده تأسف بار اسلام و مسلمين
♦️ همانا پس از من روزگاری بر شما فرا خواهد رسيد که چيزی پنهان تر از حق و آشکارتر از باطل و فراوان تر از دروغِ به خدا و پيامبرش(صلی الله علیه و آله) نباشد. و نزد مردمِ آن زمان، کالايی زيانمندتر از قرآن نيست، اگر آن را درست بخوانند و تفسير کنند و متاعی پرسودتر از قرآن يافت نمی شود، آنگاه که آن را تحريف کنند و معانی دلخواه خود را رواج دهند. در شهرها چيزی ناشناخته تر از معروف و شناخته تر از منکر نيست. حاملان قرآن آن را واگذاشته و حافظان قرآن آن را فراموش می کنند، پس در آن روز قرآن و پيروانش از ميان مردم رانده و مهجور می گردند و هر دو غريبانه در يک راهِ ناشناخته سرگردانند و پناهگاهی ميان مردم ندارند. پس قرآن و پيروانش در ميان مردمند، امّا گويا حضور ندارند؛ با مردمند ولی از آنها بريده اند، زيرا گمراهی و هدايت هرگز هماهنگ نشوند گرچه کنار يکديگر قرار گيرند. مردم در آن روز در جدايی و تفرقه هم داستان و در اتّحاد و يگانگی پراکنده اند، گويی آنان پيشوای قرآن بوده و قرآن پيشوای آنان نيست. پس از قرآن جز نامی نزدشان باقی نماند و آنان جز خطّی را از قرآن نشناسند و در گذشته نيکوکاران را کيفر داده و سخن راست آنان را بر خدا دروغ پنداشتند و کار نيکشان را پاداش بد دادند. و همانا آنان که پيش از شما زندگی می کردند به خاطر آرزوهای دراز و پنهان بودن زمان اَجَل ها نابود گرديدند، تا ناگهان مرگِ وعده داده شده بر سرشان فرود آمد، مرگی که عذرها را نپذيرد و درهای باز توبه را ببندد و حوادث سخت و مجازات های پس از مُردن را به همراه آورد.
3⃣ پندهای حكيمانه
♦️ ای مردم! هر کس از خدا خيرخواهی طلبد، توفيق يابد و آن کس که سخنان خدا را راهنمای خود قرار دهد به راست ترين راه هدايت خواهد شد. پس همانا همسايه خدا در أمان و دشمن خدا ترسان است. آن کس که عظمت خدا را می شناسد سزاوار نيست خود را بزرگ جلوه دهد، پس بلندیِ ارزشِ کسانی که بزرگی پروردگار را می دانند، در اين است که برابر او فروتنی کنند و سلامت آنان که می دانند قدرتِ خدا چه اندازه می باشد، در اين است که برابر فرمانش تسليم باشند. پس از حق نگريزيد چونان گريز انسانِ تندرست از فردِ «گَر» گرفته، يا انسان سالم از بيمار و بدانيد که هيچ گاه حق را نخواهيد شناخت جز آنکه ترک کننده آن را بشناسيد. هرگز به پيمان قرآن وفادار نخواهيد بود، مگر آنکه پيمان شکنان را بشناسيد و هرگز به قرآن چنگ نمی زنيد، مگر آنکه رهاکننده آن را شناسايی کنيد.
4⃣ ویژگیهای اهل بیت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلّم( امامان دوازده گانه)
♦️ پس رستگاری را از اهل آن جستجو کنيد، که اهل بيت پيامبر رمزِ حياتِ دانش و رازِ مرگِ جهل و نادانی هستند. آنان که حکمتشان شما را از دانش آنان و سکوتشان از منطق آنان و ظاهرشان از باطنشان، اطّلاع می دهد. نه با دين خدا مخالفتی دارند و نه در آن اختلاف می کنند، دين در ميان آنان گواهی صادق و ساکتی سخنگوست.
┄═❁✦••••🌿🌹🌿••••✦❁═┄
📜 #خطبه146 : ( عمر با امیرالمؤمنین علیه السلام مشورت کرد که آیا در جنگ ایران شرکت کند، حضرت پاسخ دادند)
1⃣ علل پيروزی اسلام و مسلمين
♦️پيروزی و شکست اسلام، به فراوانی و کمی طرفداران آن نبود، اسلام دين خداست که آن را پيروز ساخت و سپاه اوست که آن را آماده و ياری فرمود و رسيد تا آنجا که بايد برسد، در هر جا که لازم بود طلوع کرد و ما بر وعده پرودگار خود اميداوريم که او به وعده خود وفا می کند و سپاه خود را ياری خواهد کرد. جايگاه رهبر چونان ريسمانی محکم است که مُهره ها را متّحد ساخته به هم پيوند می دهد. اگر اين رشته از هم بُگسلد، مهره ها پراکنده و هر کدام به سويی خواهند افتاد و سپس هرگز جمع آوری نخواهند شد. عَرَب امروز گرچه از نظر تعداد اندک، امّا با نعمت اسلام فراوانند و با اتّحاد و هماهنگی عزيز و قدرتمندند. چونان محور آسياب، جامعه را به گردش درآور و با کمک مردم، جنگ را اداره کن، زيرا اگر تو از اين سرزمين بيرون شوی، مخالفان عرب از هر سو تو را رها کرده و پيمان می شکنند، چنان که حفظ مرزهای داخل که پشت سر می گذاری، مهم تر از آن باشد که در پيش روی خواهی داشت.
2⃣ واقع بينی در مشاوره نظامی
♦️همانا، عَجَم اگر تو را در نبرد بنگرند، گويند اين ريشه عرب است، اگر آن را بريديد آسوده می گرديد و همين فکر سبب فشار و تهاجماتِ پياپی آنان می شود و طمع ايشان در تو بيشتر گردد. اينکه گفتی آنان به راه افتاده اند تا با مسلمانان پيکار کنند، ناخشنودی خدا از تو بيشتر و خدا در دگرگون ساختن آنچه که دوست ندارند تواناتر است. امّا آنچه از فراوانی دشمن گفتی، ما در جنگ های گذشته با فراوانی سرباز نمی جنگيديم، بلکه با ياری و کمک خدا مبارزه می کرديم.
┄═❁✦••••🌿🌹🌿••••✦❁═┄
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
@mehmanenahjolbalagheh
✨ بسم الله الرحمن الرحیم✨
🌹 شرح #حکمت38 ( 9 )
🔷 پرهیز از دوستی با بخیل
🔻در ادامه حکمت ۳۸ ، امیرالمؤمنین به فرزند عزیزشان سفارش می کنند: « إِيَّاكَ وَ مُصَادَقَةَ الْبَخِيلِ» ؛ از دوستی با بخیل بپرهیز ، «فَإِنَّهُ يَقْعُدُ عَنْكَ أَحْوَجَ مَا تَكُونُ إِلَيْهِ» ؛ زیرا بخیل دقیقاً در چیزی که به آن احتیاج داری پشت تو را خالی می کند.
🔷 "بخل" در نهج البلاغه سیمای خیلی دقیقی دارد :
1⃣ اولین مبحث، زشتی بخل است.
🔻حضرت در حکمت سوم می فرمایند : « الْبُخْلُ عَارٌ»؛
بخل ننگ است.
همچنین مولا علی (علیه السلام) در حکمت ۳۷۸ می فرمایند : « الْبُخْلُ جَامِعٌ لِمَسَاوِئِ الْعُيُوبِ» ؛ بخل جامع تمام عیب های زشت است.
و نیز مولا علی (علیه السلام) در خطبه ۱۲۹ می فرمایند: « هَلْ تُبْصِرُ إِلَّا بَخِيلًا اتَّخَذَ الْبُخْلَ بِحَقِّ اللَّهِ وَفْراً » ؛ روزگار ما را می بینی؟ بخیل را می بینی که با بخل ورزیدن در مورد حقّ الله ، دارد ثروت وافر جمع می کند؟
2⃣ نکته دوم ریشه بخل است .
🔻مولا علی (علیه السلام) معتقدند بخل ، حرص و ترس، ریشه در سوءظن به خدا دارند. یعنی اعتقاد کسی که اهل بخل است ، خراب است.
در نامه ۵۳ خطاب به مالک اشتر ( رحمت الله علیه) می نویسند : « فَإِنَّ الْبُخْلَ وَ الْجُبْنَ وَ الْحِرْصَ غَرَائِزُ شَتَّى »
همانا بخل و ترس و حرص، اخلاقها و خصلت های متفاوت اند ، امّا «يَجْمَعُهَا سُوءُ الظَّنِّ بِاللَّهِ » ؛ این سه در یک ریشه به هم می رسند و آن سوءظن به خداست.
🔻مولا علی (علیه السلام) در نهج البلاغه معتقدند رفتار بخیل واقعاً غیر عاقلانه و تعجّب برانگیز است.
🔻 در حکمت ۱۲۶ می فرمایند : «عَجِبْتُ لِلْبَخِيلِ» ؛
من از بخیل تعجب می کنم ، چرا ؟ زیرا :
يَسْتَعْجِلُ الْفَقْرَ الَّذِي مِنْهُ هَرَبَ » ؛ به سمت همان فقری تعجیل می کند که از آن فراری است. « وَ يَفُوتُهُ الْغِنَى الَّذِي إِيَّاهُ طَلَبَ» ؛ بی نیازی و ثروتمندی که دنبالش است را با بخل از دست می دهد.
🔻 مولا علی (علیه السلام) در خطبه ۱۴۲ معتقدند "بخل" و "جود" می توانند نابجا از انسان ظهور کنند.
در خطبه ۱۴۲ می خوانیم ، برای کسی که نابجا به ناکسان نیکی کند بهره ای جز ستایش فرومایگان، توصیف سرکشان و اشرار و سخنان جاهلان بدگفتار نیست و اینها نیز تا هنگامی که به آنها بخشش می کنند، ادامه دارد. گفت :
" قربون بند کیفتم
تا پول داری رفیقتم! "
به نااهل جود کردن اینگونه است.
🔻دست سخاوتمندی ندارد آن کس که از بخشش در راه خدا بخل می ورزد ، آن کس که خدا او را مالی بخشیده، پس باید به خویشاوندان خود بخشش نماید و سفره مهمانی خوب بگستراند و اسیر آزاد کند و رنجدیده را بنوازد و مستمند را بهره مند کند و قرض وامدار را بپردازد و برای درک ثواب الهی در برابر پرداخت حقوق دیگران و مشکلاتی که در این راه به او می رسد صبور باشد، زیرا به دست آوردن صفات یادشده موجب شرافت و بزرگی دنیا و درک فضایل سرای آخرت است ان شاالله.
🎙 حجت الاسلام مهدوی ارفع
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
@mehmanenahjolbalagheh
#خاطرات_امیر_المومنین_علیه_السلام
✍🏻 باز نویسی تاریخ زندگی امیر مومنان علی علیه السلام به صورت داستانی از زبان ایشان
📃 قسمت صد و سیزدهم
❇️پاسخ به اتهامات و جوسازیهای معاویه
🔸خودت برای مبارزه با من به میدان بیا
🔻[ معاویه در نامهای به من نوشت:
بهراستی که هواوهوس، پیروانش را گمراه میکند و حرص و طمع، جویندگان محرومش را به رنج و سختی دچار می سازد. بهترین عاقبتها، عاقبت کسی است که به راه رشد و صلاح ختم شود و شگفتآورترین شگفتیها این است که کسی دنیا را مذموم بداند. در عین حال زبان به مدح آن بگشاید و خود را بیرغبت به آن نشان دهد، ولی به آن دلبسته باشد و دم از توکل کند، ولی حریص به دنیا باشد. این سخنی بود که برای مثال به تو گفتم تا در حکمتهای آن بیندیشی و از همه فهم خویش برای درک آن استمداد بجویی و با دوری از هواوهوس و برای نصیحت نفس خویشتن، در آن تدبر کنی.
🔻ای پسر ابوطالب، به جان خودم سوگند، اگر نبود رابطه خویشاوندی که مرا با تو مهربان میسازد و همچنین سابقه محترم تو، حتماً یکی از عقاب های اهل شام تو را همچون دانهای از زمین بر میچید و به هوا پرتاب میکرد و بر سر کوههای بلند میافکند و تو همانند گندمی که روی سنگ آسیاب تبدیل به آرد شده است، چنان ناچیز میشدی که حتی مورچهها نیز رغبتی به خوردن تو پیدا نمیکردند. من تصمیم قطعی خود را گرفتهام و هیچ عطوفت و انعطافی در آن راه نمیدهم. اگر از آرزویت قطع امید نکنی و از طلب آنچه دیرزمانی به درازا کشیده است دست برنداری، تو را به مصیبتی گرفتار کنم که اگر تا آن روز زنده بودی، برایت پشیمانی به بار آورَد؛ گرچه به گمانم پیش از آن در زمره نابود شدگان خواهی بود. چه بد رأیی است رأیی که صاحبش را به ورطهی نابودی بکشاند و او را به جایی برساند که جز آرزوی مرگ، هیچ چارهای نداشته باشد. البته که حق بر باطل غالب آید و فرمان خدا پیروز باشد؛ با اینکه اهل باطل از آن اکراه داشته باشند؛ زیرا "حجت بالغه" و نعمت آشکار از آنِ خداست. والسلام.
در پاسخ وی نوشتم: ]
از بنده خدا امیرالمومنین علی فرزند ابوطالب، به معاویه فرزند ابوسفیان
🔻نامه تو به ما رسید با گفتاری زینتیافته و ضربالمثلها و ادعاهایی دور از واقعیت. از حکمت دم زدی با اینکه اهل آن نیستی! یاد تقوا کردی و خودت ضد آن هستی! از هوا و هوس خویش پیروی کردی که موجب فاصله گرفتن از دلیل روشن است و بالاخره، از راه راست دور ماندی! تو غرق در لذت فتنهها و فریفته شکوفههای دنیا شدهای. گویی نه به قیامت اعتقادی داری و نه به بازگشت به سوی خدا. تاج شاهی بر سر نهادی و همانند قیصران روم و پادشاهان فارس جامه خز بر تن کردی و فرشهای ابریشم گستردی. به این مقدار هم اکتفا نکردی؛ چون به من خبر رسیده است به فکر تعیین جانشین و ولیعهد نیز افتادهای تا پس از تو، بر تخت نشیند.[ بدان که] تو حساب او را نیز در درگاه الهی بازپس خواهی داد.
🔻به جان خودم سوگند، اگر چنین کنی، البته که گمراهی را از پدر و قوم خویش به ارث بردهای. آری، تو پسر کسی هستی که بر اهل دین ستم روا میداشت و بر مسلمانان حسد میورزید.
🔻از ارتباط خویشاوندی و مهربانیکردن با من یاد کردی. به خدای بزرگ سوگند، اگر کسی با تو در امر خلافت به ستیزه برخیزد، گرچه همان فرزندی باشد که تو زمینه خلافت را برای او فراهم میسازی، رشته محبت خود را از او میبُری و ریشه او را قطع میکنی.
🔻همچنین در خصوص تهدیدهای او به جنگ، از رشادتهای خود در میدانهای نبرد گفتم و اینکه چه بسیار پهلوانانی که بر خاک افکندم! در آخر برای او نوشتم:
🔻چگونه و کجا تو در میدان جنگ حضور یابی، وقتی همچون دوشیزه پردهنشینی هستی که از آواز رعد میهراسد؟ من علی فرزند ابوطالبم که از نبرد بیم به خود راه ندهم و از رزم هراسی ندارم!
ای معاویه، اگر میخواهی، برای نبرد با من آماده شو. والسلام.
📚منابع:
۱. کنز الفوائد، ج۲، ص۴۲
📗 علی علیه السلام از زبان علی علیه السلام
↩️ ادامه دارد...
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
@mehmanenahjolbalagheh