💠 دنيا بدنها را فرسوده، ولی آرزوها را تازه مينمايد، مرگ را نزديك ولی خواستهها را دور و دراز ميسازد، كسي كه به آن دست يافت از آن خسته ميشود، و آنكه به دنيا نرسيد رنج ميبرد.
#حکمت72
#ما_نهجالبلاغه_میخوانیم
@mehman_nahjolbalagheh
💠 كسي كه خود را رهبر مردم قرار داد، بايد پيش از آنكه به تعليم ديگران پردازد، خود را بسازد، و پيش از آنكه به گفتار تربيت كند، با كردار تعليم دهد، زيرا آن كس كه خود را تعليم دهد و ادب كند سزاوارتر به تعظيم است از آنكه ديگري را تعليم دهد و ادب بياموزد.
#حکمت73
#ما_نهجالبلاغه_میخوانیم
@mehman_nahjolbalagheh
💠 انسان با هر نفسی كه میكشد، قدمی به سوی مرگ نزدیک میشود.
#حکمت74
#ما_نهجالبلاغه_میخوانیم
@mehman_nahjolbalagheh
💠 هر چيز كه شمردني است پايان ميپذيرد، و هرچه را كه انتظار ميكشيدي، خواهد رسيد.
#حکمت75
#ما_نهجالبلاغه_میخوانیم
@mehman_nahjolbalagheh
💠 حوادث اگر همانند يكديگر بودند، آخرين را با آغازين مقايسه و ارزيابي مي كنند.
#حکمت76
#ما_نهجالبلاغه_میخوانیم
@mehman_nahjolbalagheh
توضیح #حکمت۷۶:
حکمت ۷۶ اشاره به این مطلب دارد که همیشه آغاز و انجام کارها با یکدیگر پیوند ناگسستنى دارند و در واقع شبیه علت و معلولاند، بنابراین اگر ما در چگونگى پایان کارى شک و تردید داشتیم باید ببینیم آغازش چگونه بوده است. هرگاه در مسیر صحیح بوده عاقبت آن نیز چنین است و مطابق ضرب المثل فارسى: «سالى که نکوست از بهارش پیداست» و اگر آغاز آن در مسیر نادرستى قرار گرفته باید بدانیم که عاقبت آن نیز نادرست و خطرناک است و مصداق این ضربالمثل است:
خشت اول چون نهد معمار کج / تا ثریا مى رود دیوار کج!
#ما_نهجالبلاغه_میخوانیم
@mehman_nahjolbalagheh
💠 ضرار بن ضمرهی ضبایی از ياران امام به شام رفت بر معاويه وارد شد، معاويه از او خواست از حالات امام بگويد، گفت علی (علیه السلام) را در حالی ديدم كه شب پردههای خود را افكنده بود، و او در محراب ايستاده، محاسن را به دست گرفته، چون مارگزيده به خود میپيچيد، و محزون میگريست و میگفت:
ای دنيا!! ای دنيای حرام! از من دور شو، آيا برای من خودنمایی میكنی؟ يا شيفته من شدهای؟ چنانكه روزی در دل من جای گيری؟ هرگز مبادا! غير مرا بفريب، كه مرا در تو هيچ نيازی نيست، تو را سه طلاقه كردهام، تا بازگشتي نباشد، دوران زندگانی تو كوتاه، ارزش تو اندك، و آرزوی تو پست است. آه از توشه اندك، و درازی راه، و دوری منزل، و عظمت روز قيامت!
#حکمت77
#ما_نهجالبلاغه_میخوانیم
@mehman_nahjolbalagheh
💠و در جواب مردي شامي فرمود: (مرد شامي پرسيد آيا رفتن ما به شام، به قضا و قدر الهي است؟ امام با كلمات طولاني پاسخ او را داد كه برخي از آن را برگزيديم:)
وای بر تو! شايد قضاء لازم، و قدر حتمی را گمان كردهای؟ اگر چنين بود، پاداش و كيفر، بشارت و تهديد الهی بيهوده بود. خداوند سبحان بندگان خود را فرمان داد در حالی كه اختيار دارند، و نهی فرمود تا بترسند، احكام آسانی را واجب كرد، و چيز دشواری را تكليف نفرمود، و پاداش اعمال اندك را فراوان قرار داد، با نافرمانی بندگان مغلوب نخواهد شد، و با اكراه و اجبار اطاعت نمیشود، و پيامبران را به شوخی نفرستاد، و فرو فرستادن كتب آسماني برای بندگان بيهوده نبود، و آسمان و زمين و آنچه را در ميانشان است بی هدف نيافريد. اين پندار كسانی است كه كافر شدند و وای از آتشی كه بر كافران است.
#حکمت78
#ما_نهجالبلاغه_میخوانیم
@mehman_nahjolbalagheh
💠 حكمت را هر كجا كه باشد، فراگير، گاهي حكمت در سينه منافق است و بیتابی كند تا بيرون آمده و با همدمانش در سينه مومن آرام گيرد.
#حکمت79
#ما_نهجالبلاغه_میخوانیم
@mehman_nahjolbalagheh
💠 حكمت گمشده مومن است، حكمت را فراگير هر چند از منافقان باشد.
#حکمت80
#ما_نهجالبلاغه_میخوانیم
@mehman_nahjolbalagheh
💠 ارزش هر كس به مقدار دانایی و تخصص اوست.
(اين كلماتی است كه قيمتي برای آن تصور نمي شود، و هيچ حكمتی هم سنگ آن نبوده و هيچ سخني والایی آن را ندارد)
#حکمت81
#ما_نهجالبلاغه_میخوانیم
@mehman_nahjolbalagheh
💠 شما را به پنج چيز سفارش مي كنم كه اگر براي آنها شتران را پرشتاب برانيد و رنج سفر را تحمل كنيد سزاوار است. كسي از شما جز به پروردگار خود اميدوار نباشد، و جز از گناه خود نترسد، و اگر از يكي سوال كردند و نميداند، شرم نكند، و بگويد، نميدانم، و كسي در آموختن آن چه نمیداند، شرم نکند ، و بر شما باد به شكيبايي، كه شكيبايي، ايمان را، چون سر است بر بدن، كه ايمان بدون شكيبايي چونان بدن بيسر ارزشي ندارد.
#حکمت82
#ما_نهجالبلاغه_میخوانیم
@mehman_nahjolbalagheh
💠 (به شخصي كه در ستايش امام افراط كرد، و آنچه در دل داشت نگفت) فرمود: من كمتر از آنم كه بر زبان آوردي، و برتر از آنم كه در دل داري.
#حکمت83
#ما_نهجالبلاغه_میخوانیم
@mehman_nahjolbalagheh