eitaa logo
کانال‌رسمی‌مسجدامام‌حسین‌علیه‌السلام‌شهرجدیدپرند
828 دنبال‌کننده
5.7هزار عکس
1.2هزار ویدیو
56 فایل
﷽ یوسف‌گم‌گشتہ‌باز‌آید، اگر‌ثابت‌شود؛ درفراقش‌مثل‌یعقوبیم وحسرت‌می‌خوریم...! +اللّهُمَّ‌صَلِّ‌عَلی‌مُحَمَّد‌وَآلِ‌مُحَمَّدوَعَجِّل‌فَرَجَهُم+
مشاهده در ایتا
دانلود
🏴ویژگی های عزاداری مورد رضایت اهل بیت 🔷س ۶۱۴۷: یک عزاداری مورد رضایت اهل‌بیت علیهم‌السلام چه ویژگی‌هایی باید داشته باشد؟ ✅ج: در جواب باید عرض کنیم عزاداری دو حیث دارد: یک حیث محتوایی است و مطالبی که گفته می‌شود، یک حیث قالب و شیوه عزاداری است. از نظر محتوا آنچه که گفته می‌شود نباید مطالب حرام و خلاف شرع باشد، یعنی دروغ نباشد، غلو نباشد، موجب وهن مذهب نباشد، موجب تنقیص مقام اباعبدالله علیه‌السلام و معصومین علیهم‌السلام نباشد و همچنین موجب پایین آمدن مقام خود مومنین و عزاداران هم نباشد؛ یعنی از نظر محتوا مطالب مستند باشد، خلاف عقاید مکتب اهل‌بیت علیهم‌السلام نباشد، خلاف مرام اهل‌بیت علیهم‌السلام نباشد. نسبت به شیوه عزادارای اولا همراه با کار حرام نباشد مثل موسیقی حرام و امثال اینها، و موجب وهن مذهب هم نباشد، یعنی کاری نکنند که سوژه به دست دشمنان بیفتد و با این شیوه عزاداری که داریم، آنها علیه مکتب اهل‌بیت علیهم‌السلام و پیروان مکتب اهل‌بیت علیهم‌السلام تبلیغ سوء داشته باشند. اجمالا این را می‌توانیم ویژگی‌های عزاداری مناسب مورد رضایت اهل‌بیت علیهم‌السلام برشماریم. 📕منبع: khamenei.ir 🆔 @resale_ahkam
اَلسلامُ عَلی الحُسین وَعَلی علی بن الحُسین وَعَلی اُولاد الـحسین وعَلی اَصحاب الحُسین الذين بذلو مهجهم دون الحسين عليه السلام هرشب بخشی از ملاقات های امام حسین علیه السلام از مدینه تا کربلا را با تأمل و دقت مطالعه کنیم الف. ملاقاتهای مدینه 2. مروان فردای آن روز، امام حسین علیه السلام در بین راه با مروان بن حکم ملاقات کرد. مروان گفت: من شما را نصیحت می کنم به شرطی که بپذیری! حضرت فرمود: نصیحت تو چیست؟ گفت: من شما را امر می کنم که با امیر المؤمنین یزید بیعت کنی که این بیعت به نفع دین و دنیای شما است. حضرت با ناراحتی فرمود: «اِنَّ لِلَّهِ وَاِنَّا اِلَیهِ راجِعُون» و ادامه داد: «عَلَی الْاِسْلامِ السَّلامُ اِذْ بُلِیتِ الْاُمَّةُ بِراعٍ مِثْلَ یزِیدَ وَیحَک یا مَرْوانَ اَتَاْمُرُنِی بِبَیعَةِ یزِیدَ وَهُوَ رَجُلٌ فاسِقٌ؛ فاتحه اسلام را باید خواند آن زمانی که امت گرفتار امیری چون یزید گردد. وای بر تو ای مروان آیا مرا به بیعت یزید فرمان می دهی، در حالی که او مرد فاسقی است!» سپس فرمود: این سخن ناروا و بیهوده را چرا می گویی؟ من تو را بر این گفتار ملامت نمی کنم؛ زیرا تو همان کسی هستی که پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله تو را هنگامی که هنوز در صلب پدرت حکم بن العاص بودی لعنت کرد. آنگاه فرمود: دور شو ای دشمن خدا! ما اهل بیت رسول خدا هستیم و حق با ما و در میان ما است و زبان ما جز به حق سخن نمی گوید. من خود از پیامبر خدا شنیدم که می فرمود: «خلافت بر فرزندان ابو سفیان و فرزندزادگان آنها حرام است.» و فرمود: «اگر معاویه را بر فراز منبر من دیدید، بی درنگ شکم او را پاره کنید.» به خدا سوگند که مردم مدینه او را بر فراز منبر جدّم رسول خداصلی الله علیه وآله مشاهده کردند؛ ولی به آنچه مأمور شدند، عمل نکردند.» در این هنگام بود که مروان از روی خشم فریاد برآورد: «هرگز تو را رها نمی کنم، مگر اینکه با یزید بیعت کنی! شما فرزندان علی کینه آل ابوسفیان را در سینه دارید و جا دارد که با آنها دشمنی کنید و آنها [نیز] با شما دشمنی ورزند.» امام حسین علیه السلام در جواب فرمود: «دور شو ای پلید که ما از اهل بیت طهارتیم و خداوند درباره ما به پیامبرش وحی کرده است که «إِنَّمَا یرِیدُ اللَّهُ لِیذْهِبَ عَنکمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیتِ وَ یطَهِّرَکمْ تَطْهِیرًا »؛(5) «خداوند می خواهد پلیدی و گناه را از شما اهل بیت دور کند، و کاملاً شما را پاک سازد.» با این بیان، دیگر برای مروان قدرت سخن باقی نماند. امام افزود: «ای پسر زرقاء! به خاطر آنچه که از رسول خدا ناخشنودی، تو را بشارت [و خبر] می دهم به عذاب دردناک الهی روزی که نزد خدا خواهی رفت و جدّم رسول خداصلی الله علیه وآله درباره من و یزید از تو پرسش خواهد کرد.» (6) در این ملاقات امام حسین علیه السلام حقیقت و پستی مروان و آل ابو سفیان را به او معرفی کرد و حقیقت و حقّانیت خویش و اهل بیت را به اثبات رساند و با قاطعیت تمام با این مرد جسور برخورد نمود. در پی این ملاقاتها بود که یزید بلافاصله ولید را از فرمانداری مدینه عزل نمود و مروان بن حکم را به جای او برگزید. (7) 5) احزاب/33. 6) ر.ک: الفتوح، ابن اعثم، بیروت، دار الندوة، ج 5، ص 24؛ حیاة الامام الحسین، ج 2، ص 256؛ مناقب ابن شهر آشوب، ج 4، ص 88. 7) مناقب ابن شهرآشوب، ج 4، ص 88. ادامه مطلب را فردا شب ببینیم بر گرفته از سایت عرفان
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم هر روز آیاتی از قرآن کریم را با تأمل و دقت مطالعه کنیم. ترجمه و تفسیر آیه به آيه سوره زخرف آیات 53 تا 56 أعوذ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیطَانِ الرَّجِیمِ فَلَوْلَا أُلْقِيَ عَلَيْهِ أَسْوِرَةٌ مِّن ذَهَبٍ أَوْ جَاء مَعَهُ الْمَلَائِكَةُ مُقْتَرِنِينَ (53) فَاسْتَخَفَّ قَوْمَهُ فَأَطَاعُوهُ إِنَّهُمْ كَانُوا قَوْماً فَاسِقِينَ (54) فَلَمَّا آسَفُونَا انتَقَمْنَا مِنْهُمْ فَأَغْرَقْنَاهُمْ أَجْمَعِينَ (55) فَجَعَلْنَاهُمْ سَلَفاً وَمَثَلاً لِلْآخِرِينَ (56) ترجمه : (اگر موسى حقّ است) پس چرا دستبندهايى از طلا بر او نياويخته، يا (براى تصديق رسالتش،) با او فرشتگانى همراه نشده اند. پس فرعون قوم خود را سبك شمرد و آنان او را اطاعت كردند زيرا آنان قومى فاسق بودند. پس چون ما را به خشم آوردند، از آنان انتقام گرفتيم و همه آنان را غرق كرديم. پس آنان را پيشگامانى (بد) و عبرتى براى آيندگان قرار داديم. نکته ها : «أسورة» جمع «سِوار» به معناى دستبند است. حكومت حاكمان بر مردم در نظام باطل، بر اساس استخفاف و تحقير مردم است ولى اطاعت مردم در نظام حقّ، يا بر اساس انتخاب احسن است، «يستمعون القول فيتّبعون احسنه»(22) آن هم همراه با محبّت، «لو كنتَ فظّاً غليظ القلب لانفضّوا من حولك»(23) اگر تو خشن و سنگدل بودى، از تو دور مى شدند. از امام صادق عليه السلام درباره ى تفسير كلمه «آسفونا» سؤال شد. حضرت فرمود: خداوند مثل ما انسان ها تأسّف ندارد، ولى اوليايى دارد كه تأسّف يا رضايت آنان، خشم و رضايت او را به همراه دارد.(24) گذشته را «سَلَف» و آينده را «خَلف» گويند و به آنچه نمونه است «مَثَل» گويند. به افرادى كه به عنوان نمونه نظير ضرب المثل ها بر سر زبان ها جارى هستند، مَثَل گفته مى شود. «فجعلناهم سلفاً و مثلاً للاخرين» ----- 21) قصص، 34. 22) زمر، 18. 23) آل عمران، 159. 24) تفسير راهنما. پیام‌ها : - كسى كه منطق ندارد به ثروت و زينت تكيه مى كند و داشتن آنها را نشانه حقّ و نداشتن آن را نشانه باطل مى پندارد. «فلولا القى عليه» - زينت كردن مردان به طلا، كار فرعونى است. «القى عليه اسورة من ذهب» - تضعيف رهبر الهى و القاى شبهه كار فرعونيان است. «او جاء معه الملائكة...» - اطاعت در نظام فاسد بر اساس تحقير مردم است. «استخف قومه فاطاعوه» - خود باختگى و تهى شدن از هويّت سبب تسليم شدن در برابر طاغوت ها است. «استخفّ قومه فاطاعوه» - سرسپردگى و اطاعت كوركورانه، ريشه در فقر فرهنگى، كوته فكرى و سطحى نگرى انسان ها دارد. «استخفّ قومه فاطاعوه» - جامعه اى كه از خط الهى خارج شد، خود را باور نمى كند و خفت پذير مى شود. «استخف قومه... انهم كانوا قوما فاسقين» («فسق» به معناى خارج شدن از مدار حقّ است) - كسى كه به نهر آب افتخار مى كرد، «و هذه الانهار تجرى من تحتى» در همان نهر غرق شد. «اغرقناهم» - گاهى كيفرها علاوه بر قيامت در دنيا نيز صورت مى گيرد. «اغرقناهم» - در مدار فسق و طغيان، آمر و مأمور با هم هلاك مى شوند. «اجمعين» - خشم و انتقام خداوند از انسان، به خاطر عملكرد خود اوست. «فاطاعوه... آسفونا... انتقمنا منهم» - به گواهى تاريخ، نابود كردن قدرت هاى جبار، سنّت حتمى الهى است. «فجعلناهم سلفاً و مثلاً للاخرين» - حوادث گذشتگان براى آيندگان درس عبرت است. «اغرقناهم... جعلناهم سلفاً و مثلاً» بر گرفته از کتاب الکترونیکی تفسير نور مرکز اطلاع رسانی غدیر
‼️مطالبه ی مبلغ اضافی از بیمار بابت عمل جراحی 🔷س ۶۱۴۹: برخی پزشکان از بیمارانی که می خواهند عمل کنند مبلغی پول به عنوان حق الزحمه ی عمل جراحی ـ که به زیرمیزی مشهور شده ـ می گیرند، حال می خواستم بدانم این پول چه حکمی دارد؟ حلال است یا حرام است؟ ✅ج: پزشک اگر کارمند دولت در بیمارستان باشد که حقوق خود را از صندوق دولت دریافت می کند و یا عمل جراحی را بر اساس دریافت اجرت عمل از شرکت بیمه دریافت می نماید، حق مطالبه ی مبلغ اضافی از بیمار را ندارد. 📕منبع: khamenei.ir 🆔 @resale_ahkam
‼️پوشیدن تی‌شرت‌ کوتاه پسرانه و مردانه 🔷س ۶۱۵۱: پوشیدن تی‌شرت‌های کوتاه برای پسران و مردان به‌نحوی که بخشی از بدن در معرض دید قرار می‌گیرد چه حکمی دارد؟ ✅ج: به‌طورکلی اگر انسان لباسی بپوشد که مثلاً کوتاه است یا قسمتی از بدن پیدا است یا شکل و شمایل خاصی دارد و جلب توجه می‌کند و ممکن است انگشت‌نما شود و مردم بگویند این چه وضعیت و لباسی است، اگر در آن حد باشد حرام است. 📕منبع: khamenei.ir 🆔 @resale_ahkam
اَلسلامُ عَلی الحُسین وَعَلی علی بن الحُسین وَعَلی اُولاد الـحسین وعَلی اَصحاب الحُسین الذين بذلو مهجهم دون الحسين عليه السلام هرشب بخشی از ملاقات های امام حسین علیه السلام از مدینه تا کربلا را با تأمل و دقت مطالعه کنیم الف. ملاقاتهای مدینه 3.: محمّد بن حنفیة (8) محمّد بن حنفیه، قبل از حرکت امام حسین علیه السلام به ملاقات او آمد و گفت: «ای برادر! تو محبوب ترین مردم نزد منی و من از هیچ کس نصیحتم را دریغ نمی دارم، تا چه رسد به شما.. .. از بیعت با یزید کناره گیر و از سکونت در شهرها تا می توانی پرهیز کن. سپس نمایندگان خود را به سوی شهرها اعزام کن و [به این وسیله ] آنها را به سوی خودت دعوت کن؛ اگر تو را اجابت کردند و به بیعت با تو تن دادند، خدا را بر این نعمت شکر کن و اگر با دیگری بیعت کردند، این انتخاب بد به هیچ وجه مزیت و موقعیت تو را به دست فراموشی نخواهد سپرد.... » امام حسین علیه السلام فرمود: «برادر! به کجا روم؟» محمّد گفت: «به سوی مکه حرکت کن. اگر آن شهر را مناسب اقامت دیدی، در آنجا بمان و اگر احساس کردی که مکه نیز جای امنی برای تو نیست، به بیابانها و کوهها رو کن و همیشه از نقطه ای به نقطه ای در حرکت باش تا آنکه سرانجام کار را دریابی.» امام حسین علیه السلام در پاسخ فرمود: «ای برادر! تو نصیحت ملاطفت آمیز خود را از من دریغ نداشتی. امیدوارم که پیشنهاد تو مقبول و پسندیده باشد.» (9) و اضافه فرمود: «یا اَخِی وَاللَّهِ لَوْلَمْ یکنْ مَلْجَاٌ وَلا ماْوی لا بایعْتُ یزِیدَ بْنَ مُعاوِیةَ؛ ای برادر! به خدا قسم اگر [در دنیا ]پناهگاه و محل سکونتی نداشته باشم، هرگز با یزید بن معاویه بیعت نخواهم کرد.» محمّد گریست، امام از او تشکر کرد و فرمود: «ای برادر! خداوند تو را جزای خیر دهد که از سر خیر [ خواهی ]پیشنهاد کردی. من قصد عزیمت به مکه را دارم و خود و برادرانم و فرزندان آنها و پیروان من نیز بر این رأی اند. و امّا تو ای برادر! پس می توانی در مدینه بمانی و گزارشهای لازم را از اخباری که میشنوی برایم بفرستی و چیزی از نظر من پنهان نگاه نداری.» (10) محمّد بن حنفیه ملاقاتی نیز در مکه با امام حسین علیه السلام دارد که در آن ملاقات چنین عرض می کند: «ای برادر! تو مردم کوفه را خوب می شناسی و می دانی که با پدر و برادرت چه کردند و من می ترسم که سرنوشت شما نیز همان سرنوشت گذشتگان بشود. اگر مصلحت بدانی، در مکه بمان که هم جانت سالم می ماند و هم عزّت و احترامت محفوظ است.» حضرت فرمود: «خوف این را دارم که یزید به طور ناگهانی مرا بکشد و من همان کسی باشم که با کشته شدنش حرمت حرم شکسته می شود.» (11) محمّد گفت: «پس به اطراف یمن بروید که مناطق امنی است.» حضرت فرمود: «در گفته شما تأمّل می کنم.» ولی فردای آن روز حضرت به سوی کوفه حرکت کرد. محمّد گفت: «چه شد که در حرکت عجله می کنی؟» حضرت فرمود: بعد از رفتن تو، پیامبر را در خواب دیدم که فرمود: «یا حُسَینُ اُخْرُجْ فَاِنَّ اللَّهَ قَدْ شاءَ اَنْ یراک قَتِیلاً؛ ای حسین! بیرون برو که خداوند خواسته تو را کشته ببیند.» محمّد کلمه استرجاع را بر زبان آورد و گفت: «اکنون که عازم هستی، پس چرا زنان را با خودت می بری؟» فرمود: «اِنَّ اللَّهَ قَدْ شاءَ اَنْ یراهُنَّ سَبایا؛ خدا خواسته که آنها را اسیر ببیند.» (12) بردن اهل حرم دستور بود و سرّ غیب ور نه این بی حرمتی را کی روا دارد حسین 8) حنفیة، لقب مادر او است. نام مادرش خوله بود، و پدر بزرگوارش امیر مؤمنان علی علیه السلام است. 9) ر.ک: ارشاد شیخ مفید، ج 2، ص 34. 10) ر.ک: بحار الانوار، محمّدباقر مجلسی، بیروت، مؤسسة الوفاء، ج 44، ص 329. 11) کلام امام علیه السلام اشاره به عبد اللّه بن زبیر دارد که با کشته شدنش، حرمت خامه خدا هتک شد. 12) ر.ک: لهوف، سید بن طاووس، قم، انتشارات داوری، ص 27. ادامه مطلب را فردا شب ببینیم بر گرفته از سایت عرفان
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم هر روز آیاتی از قرآن کریم را با تأمل و دقت مطالعه کنیم. ترجمه و تفسیر آیه به آيه سوره زخرف آیات 57 و 58 أعوذ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیطَانِ الرَّجِیمِ وَلَمَّا ضُرِبَ ابْنُ مَرْيَمَ مَثَلاً إِذَا قَوْمُكَ مِنْهُ يَصِدُّونَ (57) وَقَالُوا أَآلِهَتُنَا خَيْرٌ أَمْ هُوَ مَا ضَرَبُوهُ لَكَ إِلَّا جَدَلاً بَلْ هُمْ قَوْمٌ خَصِمُونَ (58) ترجمه : و همين كه (از سوى بت پرستان) درباره عيسى بن مريم مثالى زده شد (كه اگر معبودان غير خدا هيزم دوزخند پس عيسى نيز كه معبود است دوزخى است) ناگهان قوم تو در پى آن فرياد تمسخر بر داشتند. و گفتند: آيا خدايان ما بهترند يا او؟ (اگر عيسى كه از معبودهاى ما بهتر است در جهنّم باشد، به جهنّم رفتن ما و معبودهايمان چندان مهم نيست.)اين مثال را براى تو جز از راه جدل نزدند بلكه آنان قومى جدل پيشه اند. نکته ها: هنگامى كه آيه 98 سوره ى انبياء نازل شد كه «انّكم و ما تعبدون من دون اللّه حصب جهنّم» بت پرستان، همراه با بت ها و معبودان، هيزم جهنّم قرار خواهند گرفت، شخصى از پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله پرسيد: اگر چنين است عيسى و عُزير نيز معبود نصارى و يهود هستند و طبق اين آيه عيسى و عُزير هيزم جهنّم خواهند بود و اگر عيسى در دوزخ است ما و بت ها آن جهنّم را مى پذيريم. كفّار هلهله كردند و خنديدند. پيامبر فرمود: از انسان ها معبودانى به دوزخ مى روند كه بخواهند معبود باشند، نظير فرعون ولى عيسى و عزير هرگز حاضر به معبود شدن نبودند. به علاوه در ادامه ى همان سوره، حساب اين افراد برجسته از حساب بت ها جدا شده است، چنانكه مى فرمايد: «انّ الّذين سَبقت لهم منّا الحسنى اولئك عنها مبعدون» اين بندگان خدا (كه حاضر نبودند معبود قرار گيرند) و از طرف ما وعده نيك به آنان داده شده از دوزخ دورند. به هر حال مشركان عيسى را مَثَل زدند و خنديدند و فكر كردند پيامبر جوابى ندارد ولى تشبيه عيسى به بت ها، جدلى بيش نيست. اصرار قرآن بر اينكه حضرت عيسى را فرزند مريم معرّفى كند، براى جلوگيرى از غلّو و فرزند خدا دانستن اوست. تنها نامى كه از زنان در قرآن آمده، نام مريم است. باقى زنان با نام بيان نشده اند، همچون مادر موسى «امّ موسى»(25)، خواهر موسى «اخته»(26)، همسر عمران «امرأة عمران»(27)، همسر فرعون «امرأة فرعون»(28)، همسر عزيز مصر «امرأة العزيز»(29)، همسر لوط «امرأة لوط»(30)، همسر ابولهب «امرأته حمّالة الحطب»(31)، همسران پيامبر «نساء النبى»(32)، همسر نوح «امرأة نوح»(33) و خانمى كه بافندگى مى كرد. «التى نقضت غزلها»(34) ----- 25) قصص، 7. 26) قصص، 11. 27) آل عمران، 35. 28) قصص، 9. 29) يوسف، 30. 30) تحريم، 10. 31) تبّت، 2. 32) احزاب، 30. 33) تحريم، 10. 34) نحل، 99. پیام‌ها : - افراط و تفريط در عقايد، به جايى مى رسد كه گروهى عيسى را در حدّ خدايى بالا ببرند وگروهى او را همرديف بت هاى سنگى سازند. «ضرب ابن مريم مثلاً» - كفّار از هوچيگرى هر صحنه اى كه وسيله ضربه زدن به پيامبر قرار گيرد، استقبال مى كنند. «اذا قومك منه يصدون» (همين كه شخصى گفت: اگر معبودها دوزخى هستند پس عيسى هم دوزخى است، با هلهله خنديدند.) - جدال نيكو ارزش است، ولى جدال خصمانه محكوم است. «بل هم قوم خصمون» بر گرفته از کتاب الکترونیکی تفسير نور مرکز اطلاع رسانی غدیر
‼️ حیوانات دریایی حلال گوشت 🔷 س ۶۱۵۴: کدام نوع از حیوانات دریایی، حلال گوشت می باشند؟ ✅ ج: از حیوانات دریایی فقط ماهی پولک دار و میگو و نیز برخی از پرندگان دریایی، حلال هستند و بقیه حلال نمی باشند. 📕منبع: leader.ir 🆔 @resale_ahkam
‼️تطهیر دهان 🔷س ۶۱۵۲: آیا برای تطهیر دهان وجود جرم و ذرات غذا روی دندان مانع از پاک شدن آن می‌شود یا باید علاوه بر تطهیر، دندان‌ها هم تمیز شوند؟ ✅ج: داخل دهان، با از بین رفتن عین نجاست، پاک می شود و نیاز به تطهیر ندارد. 📕منبع: رساله آموزشی امام خامنه‌ای 🆔 @resale_ahkam
اَلسلامُ عَلی الحُسین وَعَلی علی بن الحُسین وَعَلی اُولاد الـحسین وعَلی اَصحاب الحُسین الذين بذلو مهجهم دون الحسين عليه السلام هرشب بخشی از ملاقات های امام حسین علیه السلام از مدینه تا کربلا را با تأمل و دقت مطالعه کنیم الف. ملاقاتهای مدینه 4. عبد اللّه بن مطیع عبد اللّه بن مطیع، امام حسین علیه السلام را در بین راه مدینه به مکه ملاقات کرد و به ایشان عرض کرد: «جانم به فدای تو باد! عزم کجا داری؟» امام حسین علیه السلام فرمود: «در حال حاضر قصد رفتن به مکه را دارم و از خدای متعال طلب خیر می کنم.» عبد اللّه عرض کرد: «به فدایت گردم! از خدا برای شما طلب خیر می کنم، مبادا از مکه به سوی کوفه حرکت کنی؛ چرا که کوفه همان شهر بدخاطره ای است که پدرت را در آنجا کشتند و برادرت امام حسن مجتبی علیه السلام را در چنگ دشمن رها کردند و خود نیز با او از در نیرنگ درآمدند و او را زخم کاری زدند که نزدیک بود او نیز کشته شود. در حرم و خانه خدا بمان؛ زیرا تو بزرگِ نژاد عربی و از مردم حجاز کسی نیست که با تو در رتبه و مقام برابر باشد. در آنجا بمان تا مردم از اطراف به گرد تو جمع گردند. بخدا سوگند که بعد از تو ما را به زنجیر بردگی می کشند.» (13) ب. ملاقاتهای مکه کاروان امام روز جمعه، سوم ماه مبارک شعبان وارد مکه شد. حضرت تاهشتم ماه ذی حجّه در آنجا باقی ماند. در این مدت، ملاقاتهای مختلفی داشته اند که به اهم آنها اشاره می شود: 13) ر.ک: کامل ابن اثیر، ج 4، ص 19. قابل یادآوری است که مورخان دیگر همچون شیخ مفید، زمان به وقوع پیوستن این ملاقات را هنگام آمدن از مکه به سوی عراق می دانند و برخی نیز احتمال داده اند که دو ملاقات با دو نفر متفاوت بوده است؛ هنگام رفتن به مکه با عبد اللّه بن مطیع و هنگام رفتن به عراق با عبد اللّه بن ابی مطیع. (ر.ک: الامام الحسین و اصحابه، فضلعلی قزوینی، قم، باقری، ص 163.) ادامه مطلب را فردا شب ببینیم بر گرفته از سایت عرفان
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم هر روز آیاتی از قرآن کریم را با تأمل و دقت مطالعه کنیم. ترجمه و تفسیر آیه به آيه سوره زخرف آیات 59 و 60 أعوذ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیطَانِ الرَّجِیمِ إِنْ هُوَ إِلَّا عَبْدٌ أَنْعَمْنَا عَلَيْهِ وَجَعَلْنَاهُ مَثَلاً لِّبَنِي إِسْرَائِيلَ (59) وَلَوْ نَشَاء لَجَعَلْنَا مِنكُم مَّلَائِكَةً فِي الْأَرْضِ يَخْلُفُونَ (60) ترجمه : عيسى جز بنده اى نيست كه ما بر او نعمت داديم و او را براى بنى اسرائيل الگو و نمونه قرار داديم. و اگر بخواهيم به جاى شما در زمين فرشتگانى را قرار مى دهيم تا جانشين شما شوند. نکته ها: دفاع از شخصيّت هاى معصوم لازم است و نبايد آن بزرگواران دست آويز اهداف سوء قرار گيرند. مشركان حضرت عيسى را مثال زدند كه معبود گروهى است و به گفته قرآن عابد و معبود غير الهى دوزخى است، پس عيسى دوزخى مى باشد، ولى قرآن در اين آيه از عيسى تجليل مى كند. پیام‌ها : - عيسى معبود نيست، بلكه عبد مخلص خداست. «ان هو الا عبد» - عبوديّت سبب دريافت الطاف الهى است. «عبد انعمنا عليه» - گرچه عيسى پيامبر اولوالعزم بود و براى همه مردم زمان خود معبوث شد امّا مخاطبان اوليه اش بنى اسرائيل بودند. «مثلاً لبنى اسرائيل» - خداوند نيازى به عبادت مردم ندارد. اگر مى خواست فرشتگانى به جاى مردم قرار مى داد كه دائماً در اطاعت باشند. «لو نشاء» بر گرفته از کتاب الکترونیکی تفسير نور مرکز اطلاع رسانی غدیر
🏴 تعزیه خوانی 🔷س ۶۱۵۵: در برخی مناطق، به‌خصوص روستاها، برگزار می ‌شود که گاهی اثر مثبتی در نفوس مردم دارد، برگزاری این مراسم چه حکمی دارد؟ ✅ج: اگر مراسم مستلزم مفسده و مشتمل بر امور دروغ و باطل نباشد و با توجه به مقتضیات زمان باعث نباشد، اشکال ندارد، ولی در عین حال بهتر است، مجالس وعظ و ارشاد و ذکر حسینی و برپا شود. 🆔 @resale_ahkam