‼️پوشیدن تیشرت کوتاه پسرانه و مردانه
🔷س ۶۱۵۱: پوشیدن تیشرتهای کوتاه برای پسران و مردان بهنحوی که بخشی از بدن در معرض دید قرار میگیرد چه حکمی دارد؟
✅ج: بهطورکلی اگر انسان لباسی بپوشد که مثلاً کوتاه است یا قسمتی از بدن پیدا است یا شکل و شمایل خاصی دارد و جلب توجه میکند و ممکن است انگشتنما شود و مردم بگویند این چه وضعیت و لباسی است، اگر در آن حد باشد حرام است.
📕منبع: khamenei.ir
🆔 @resale_ahkam
اَلسلامُ عَلی الحُسین وَعَلی علی بن الحُسین
وَعَلی اُولاد الـحسین وعَلی اَصحاب الحُسین الذين بذلو مهجهم دون الحسين عليه السلام
هرشب بخشی از ملاقات های امام حسین علیه السلام از مدینه تا کربلا را با تأمل و دقت مطالعه کنیم
الف. ملاقاتهای مدینه
3.: محمّد بن حنفیة (8)
محمّد بن حنفیه، قبل از حرکت امام حسین علیه السلام به ملاقات او آمد و گفت: «ای برادر! تو محبوب ترین مردم نزد منی و من از هیچ کس نصیحتم را دریغ نمی دارم، تا چه رسد به شما.. .. از بیعت با یزید کناره گیر و از سکونت در شهرها تا می توانی پرهیز کن. سپس نمایندگان خود را به سوی شهرها اعزام کن و [به این وسیله ] آنها را به سوی خودت دعوت کن؛ اگر تو را اجابت کردند و به بیعت با تو تن دادند، خدا را بر این نعمت شکر کن و اگر با دیگری بیعت کردند، این انتخاب بد به هیچ وجه مزیت و موقعیت تو را به دست فراموشی نخواهد سپرد.... »
امام حسین علیه السلام فرمود: «برادر! به کجا روم؟» محمّد گفت: «به سوی مکه حرکت کن. اگر آن شهر را مناسب اقامت دیدی، در آنجا بمان و اگر احساس کردی که مکه نیز جای امنی برای تو نیست، به بیابانها و کوهها رو کن و همیشه از نقطه ای به نقطه ای در حرکت باش تا آنکه سرانجام کار را دریابی.»
امام حسین علیه السلام در پاسخ فرمود: «ای برادر! تو نصیحت ملاطفت آمیز خود را از من دریغ نداشتی. امیدوارم که پیشنهاد تو مقبول و پسندیده باشد.» (9)
و اضافه فرمود: «یا اَخِی وَاللَّهِ لَوْلَمْ یکنْ مَلْجَاٌ وَلا ماْوی لا بایعْتُ یزِیدَ بْنَ مُعاوِیةَ؛ ای برادر! به خدا قسم اگر [در دنیا ]پناهگاه و محل سکونتی نداشته باشم، هرگز با یزید بن معاویه بیعت نخواهم کرد.» محمّد گریست، امام از او تشکر کرد و فرمود: «ای برادر! خداوند تو را جزای خیر دهد که از سر خیر [ خواهی ]پیشنهاد کردی. من قصد عزیمت به مکه را دارم و خود و برادرانم و فرزندان آنها و پیروان من نیز بر این رأی اند. و امّا تو ای برادر! پس می توانی در مدینه بمانی و گزارشهای لازم را از اخباری که میشنوی برایم بفرستی و چیزی از نظر من پنهان نگاه نداری.» (10)
محمّد بن حنفیه ملاقاتی نیز در مکه با امام حسین علیه السلام دارد که در آن ملاقات چنین عرض می کند: «ای برادر! تو مردم کوفه را خوب می شناسی و می دانی که با پدر و برادرت چه کردند و من می ترسم که سرنوشت شما نیز همان سرنوشت گذشتگان بشود. اگر مصلحت بدانی، در مکه بمان که هم جانت سالم می ماند و هم عزّت و احترامت محفوظ است.»
حضرت فرمود: «خوف این را دارم که یزید به طور ناگهانی مرا بکشد و من همان کسی باشم که با کشته شدنش حرمت حرم شکسته می شود.» (11)
محمّد گفت: «پس به اطراف یمن بروید که مناطق امنی است.» حضرت فرمود: «در گفته شما تأمّل می کنم.» ولی فردای آن روز حضرت به سوی کوفه حرکت کرد. محمّد گفت: «چه شد که در حرکت عجله می کنی؟»
حضرت فرمود: بعد از رفتن تو، پیامبر را در خواب دیدم که فرمود: «یا حُسَینُ اُخْرُجْ فَاِنَّ اللَّهَ قَدْ شاءَ اَنْ یراک قَتِیلاً؛ ای حسین! بیرون برو که خداوند خواسته تو را کشته ببیند.» محمّد کلمه استرجاع را بر زبان آورد و گفت: «اکنون که عازم هستی، پس چرا زنان را با خودت می بری؟»
فرمود: «اِنَّ اللَّهَ قَدْ شاءَ اَنْ یراهُنَّ سَبایا؛ خدا خواسته که آنها را اسیر ببیند.» (12)
بردن اهل حرم دستور بود و سرّ غیب ور نه این بی حرمتی را کی روا دارد حسین
8) حنفیة، لقب مادر او است. نام مادرش خوله بود، و پدر بزرگوارش امیر مؤمنان علی علیه السلام است.
9) ر.ک: ارشاد شیخ مفید، ج 2، ص 34.
10) ر.ک: بحار الانوار، محمّدباقر مجلسی، بیروت، مؤسسة الوفاء، ج 44، ص 329.
11) کلام امام علیه السلام اشاره به عبد اللّه بن زبیر دارد که با کشته شدنش، حرمت خامه خدا هتک شد.
12) ر.ک: لهوف، سید بن طاووس، قم، انتشارات داوری، ص 27.
ادامه مطلب را فردا شب ببینیم
بر گرفته از سایت عرفان
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم
هر روز آیاتی از قرآن کریم را با تأمل و دقت مطالعه کنیم.
ترجمه و تفسیر آیه به آيه سوره زخرف
آیات 57 و 58
أعوذ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیطَانِ الرَّجِیمِ
وَلَمَّا ضُرِبَ ابْنُ مَرْيَمَ مَثَلاً إِذَا قَوْمُكَ مِنْهُ يَصِدُّونَ (57)
وَقَالُوا أَآلِهَتُنَا خَيْرٌ أَمْ هُوَ مَا ضَرَبُوهُ لَكَ إِلَّا جَدَلاً بَلْ هُمْ قَوْمٌ خَصِمُونَ (58)
ترجمه :
و همين كه (از سوى بت پرستان) درباره عيسى بن مريم مثالى زده شد (كه اگر معبودان غير خدا هيزم دوزخند پس عيسى نيز كه معبود است دوزخى است) ناگهان قوم تو در پى آن فرياد تمسخر بر داشتند.
و گفتند: آيا خدايان ما بهترند يا او؟ (اگر عيسى كه از معبودهاى ما بهتر است در جهنّم باشد، به جهنّم رفتن ما و معبودهايمان چندان مهم نيست.)اين مثال را براى تو جز از راه جدل نزدند بلكه آنان قومى جدل پيشه اند.
نکته ها:
هنگامى كه آيه 98 سوره ى انبياء نازل شد كه «انّكم و ما تعبدون من دون اللّه حصب جهنّم» بت پرستان، همراه با بت ها و معبودان، هيزم جهنّم قرار خواهند گرفت، شخصى از پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله پرسيد: اگر چنين است عيسى و عُزير نيز معبود نصارى و يهود هستند و طبق اين آيه عيسى و عُزير هيزم جهنّم خواهند بود و اگر عيسى در دوزخ است ما و بت ها آن جهنّم را مى پذيريم. كفّار هلهله كردند و خنديدند. پيامبر فرمود: از انسان ها معبودانى به دوزخ مى روند كه بخواهند معبود باشند، نظير فرعون ولى عيسى و عزير هرگز حاضر به معبود شدن نبودند. به علاوه در ادامه ى همان سوره، حساب اين افراد برجسته از حساب بت ها جدا شده است، چنانكه مى فرمايد: «انّ الّذين سَبقت لهم منّا الحسنى اولئك عنها مبعدون» اين بندگان خدا (كه حاضر نبودند معبود قرار گيرند) و از طرف ما وعده نيك به آنان داده شده از دوزخ دورند. به هر حال مشركان عيسى را مَثَل زدند و خنديدند و فكر كردند پيامبر جوابى ندارد ولى تشبيه عيسى به بت ها، جدلى بيش نيست.
اصرار قرآن بر اينكه حضرت عيسى را فرزند مريم معرّفى كند، براى جلوگيرى از غلّو و فرزند خدا دانستن اوست.
تنها نامى كه از زنان در قرآن آمده، نام مريم است. باقى زنان با نام بيان نشده اند، همچون مادر موسى «امّ موسى»(25)، خواهر موسى «اخته»(26)، همسر عمران «امرأة عمران»(27)، همسر فرعون «امرأة فرعون»(28)، همسر عزيز مصر «امرأة العزيز»(29)، همسر لوط «امرأة لوط»(30)، همسر ابولهب «امرأته حمّالة الحطب»(31)، همسران پيامبر «نساء النبى»(32)، همسر نوح «امرأة نوح»(33) و خانمى كه بافندگى مى كرد. «التى نقضت غزلها»(34)
-----
25) قصص، 7.
26) قصص، 11.
27) آل عمران، 35.
28) قصص، 9.
29) يوسف، 30.
30) تحريم، 10.
31) تبّت، 2.
32) احزاب، 30.
33) تحريم، 10.
34) نحل، 99.
پیامها :
- افراط و تفريط در عقايد، به جايى مى رسد كه گروهى عيسى را در حدّ خدايى بالا ببرند وگروهى او را همرديف بت هاى سنگى سازند. «ضرب ابن مريم مثلاً»
- كفّار از هوچيگرى هر صحنه اى كه وسيله ضربه زدن به پيامبر قرار گيرد، استقبال مى كنند. «اذا قومك منه يصدون» (همين كه شخصى گفت: اگر معبودها دوزخى هستند پس عيسى هم دوزخى است، با هلهله خنديدند.)
- جدال نيكو ارزش است، ولى جدال خصمانه محكوم است. «بل هم قوم خصمون»
بر گرفته از کتاب الکترونیکی تفسير نور مرکز اطلاع رسانی غدیر
‼️ حیوانات دریایی حلال گوشت
🔷 س ۶۱۵۴: کدام نوع از حیوانات دریایی، حلال گوشت می باشند؟
✅ ج: از حیوانات دریایی فقط ماهی پولک دار و میگو و نیز برخی از پرندگان دریایی، حلال هستند و بقیه حلال نمی باشند.
📕منبع: leader.ir
🆔 @resale_ahkam
‼️تطهیر دهان
🔷س ۶۱۵۲: آیا برای تطهیر دهان وجود جرم و ذرات غذا روی دندان مانع از پاک شدن آن میشود یا باید علاوه بر تطهیر، دندانها هم تمیز شوند؟
✅ج: داخل دهان، با از بین رفتن عین نجاست، پاک می شود و نیاز به تطهیر ندارد.
📕منبع: رساله آموزشی امام خامنهای
🆔 @resale_ahkam
اَلسلامُ عَلی الحُسین وَعَلی علی بن الحُسین
وَعَلی اُولاد الـحسین وعَلی اَصحاب الحُسین الذين بذلو مهجهم دون الحسين عليه السلام
هرشب بخشی از ملاقات های امام حسین علیه السلام از مدینه تا کربلا را با تأمل و دقت مطالعه کنیم
الف. ملاقاتهای مدینه
4. عبد اللّه بن مطیع
عبد اللّه بن مطیع، امام حسین علیه السلام را در بین راه مدینه به مکه ملاقات کرد و به ایشان عرض کرد: «جانم به فدای تو باد! عزم کجا داری؟» امام حسین علیه السلام فرمود: «در حال حاضر قصد رفتن به مکه را دارم و از خدای متعال طلب خیر می کنم.»
عبد اللّه عرض کرد: «به فدایت گردم! از خدا برای شما طلب خیر می کنم، مبادا از مکه به سوی کوفه حرکت کنی؛ چرا که کوفه همان شهر بدخاطره ای است که پدرت را در آنجا کشتند و برادرت امام حسن مجتبی علیه السلام را در چنگ دشمن رها کردند و خود نیز با او از در نیرنگ درآمدند و او را زخم کاری زدند که نزدیک بود او نیز کشته شود. در حرم و خانه خدا بمان؛ زیرا تو بزرگِ نژاد عربی و از مردم حجاز کسی نیست که با تو در رتبه و مقام برابر باشد. در آنجا بمان تا مردم از اطراف به گرد تو جمع گردند. بخدا سوگند که بعد از تو ما را به زنجیر بردگی می کشند.» (13)
ب. ملاقاتهای مکه
کاروان امام روز جمعه، سوم ماه مبارک شعبان وارد مکه شد. حضرت تاهشتم ماه ذی حجّه در آنجا باقی ماند. در این مدت، ملاقاتهای مختلفی داشته اند که به اهم آنها اشاره می شود:
13) ر.ک: کامل ابن اثیر، ج 4، ص 19. قابل یادآوری است که مورخان دیگر همچون شیخ مفید، زمان به وقوع پیوستن این ملاقات را هنگام آمدن از مکه به سوی عراق می دانند و برخی نیز احتمال داده اند که دو ملاقات با دو نفر متفاوت بوده است؛ هنگام رفتن به مکه با عبد اللّه بن مطیع و هنگام رفتن به عراق با عبد اللّه بن ابی مطیع. (ر.ک: الامام الحسین و اصحابه، فضلعلی قزوینی، قم، باقری، ص 163.)
ادامه مطلب را فردا شب ببینیم
بر گرفته از سایت عرفان
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم
هر روز آیاتی از قرآن کریم را با تأمل و دقت مطالعه کنیم.
ترجمه و تفسیر آیه به آيه سوره زخرف
آیات 59 و 60
أعوذ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیطَانِ الرَّجِیمِ
إِنْ هُوَ إِلَّا عَبْدٌ أَنْعَمْنَا عَلَيْهِ وَجَعَلْنَاهُ مَثَلاً لِّبَنِي إِسْرَائِيلَ (59)
وَلَوْ نَشَاء لَجَعَلْنَا مِنكُم مَّلَائِكَةً فِي الْأَرْضِ يَخْلُفُونَ (60)
ترجمه :
عيسى جز بنده اى نيست كه ما بر او نعمت داديم و او را براى بنى اسرائيل الگو و نمونه قرار داديم.
و اگر بخواهيم به جاى شما در زمين فرشتگانى را قرار مى دهيم تا جانشين شما شوند.
نکته ها:
دفاع از شخصيّت هاى معصوم لازم است و نبايد آن بزرگواران دست آويز اهداف سوء قرار گيرند. مشركان حضرت عيسى را مثال زدند كه معبود گروهى است و به گفته قرآن عابد و معبود غير الهى دوزخى است، پس عيسى دوزخى مى باشد، ولى قرآن در اين آيه از عيسى تجليل مى كند.
پیامها :
- عيسى معبود نيست، بلكه عبد مخلص خداست. «ان هو الا عبد»
- عبوديّت سبب دريافت الطاف الهى است. «عبد انعمنا عليه»
- گرچه عيسى پيامبر اولوالعزم بود و براى همه مردم زمان خود معبوث شد امّا مخاطبان اوليه اش بنى اسرائيل بودند. «مثلاً لبنى اسرائيل»
- خداوند نيازى به عبادت مردم ندارد. اگر مى خواست فرشتگانى به جاى مردم قرار مى داد كه دائماً در اطاعت باشند. «لو نشاء»
بر گرفته از کتاب الکترونیکی تفسير نور مرکز اطلاع رسانی غدیر
🏴 تعزیه خوانی
🔷س ۶۱۵۵: در برخی مناطق، بهخصوص روستاها، #مراسم_شبیه_خوانی برگزار می شود که گاهی اثر مثبتی در نفوس مردم دارد، برگزاری این مراسم چه حکمی دارد؟
✅ج: اگر مراسم #شبیه_خوانی مستلزم مفسده و مشتمل بر امور دروغ و باطل نباشد و با توجه به مقتضیات زمان باعث #وهن_مذهب نباشد، اشکال ندارد، ولی در عین حال بهتر است، مجالس وعظ و ارشاد و ذکر #مصائب حسینی و #مرثیهخوانی برپا شود.
#احکام_عزاداری #احکام_تعزیه #مراسم_تعزیه
🆔 @resale_ahkam
‼️غَشّ در معامله
🔷س ۶۱۵۷: در یک #شرکت_تولیدی کار میکنم، متوجه شدم شرکت #جنس_درجه_پایین را به عنوان #جنس_درجه_یک میفروشد، حکم کار در این شرکت و دریافت حقوق چیست؟
✅ج: در صورتی که در فروش جنس درجه پایین به عنوان جنس درجه یک دخالت نداشته باشید، کار کردن و #دریافت_حقوق برای شما اشکال ندارد.
#احکام_کسب_و_کار #احکام_خرید_و_فروش #غش_در_معامله #اشتغال_در_شرکت_تولیدی #فروش_جنس_درجه2_به_جای_درجه1
🆔 @resale_ahkam
اَلسلامُ عَلی الحُسین وَعَلی علی بن الحُسین
وَعَلی اُولاد الـحسین وعَلی اَصحاب الحُسین الذين بذلو مهجهم دون الحسين عليه السلام
هرشب بخشی از ملاقات های امام حسین علیه السلام از مدینه تا کربلا را با تأمل و دقت مطالعه کنیم
ب. ملاقاتهای مکه
1. گروهی از مردم و عبد اللّه بن زبیر
با ورود امام حسین علیه السلام به مکه، مردم و کسانی که برای حجّ به مکه مشرف شده بودند، به محضر آن حضرت می رسیدند، از جمله عبد اللّه بن زبیر که در جوار کعبه اقامت گزیده و سرگرم نماز و طواف بود، هر روز یا دو روز یک بار به محضر آن حضرت می آمد. وی در اضطراب شدیدی بسر می برد؛ زیرا به خوبی می دانست که امام حسین تا زمانی که در مکه شرف حضور داشته باشد، اهل حجاز با او بیعت نخواهند کرد؛ زیرا امام حسین علیه السلام دارای موقعیت خاص اجتماعی بود و مردم بیش تر از او اطاعت می کردند. (14)
هدف از تظاهر عبد اللّه به عبادت، به دام انداختن افراد بود. علی علیه السلام درباره او فرمود: «ینْصِبُ حِبالَةَ الدِّینِ لِاصْطِفاءِ الدُّنْیا؛(15) دام دینی می گستراند تا دنیا را بدست آورد.»
با این حال، ابن زبیر به امام حسین علیه السلام پیشنهاد کرد که در مکه اقامت کند تا او با امام بیعت نموده، مردم نیز با امام بیعت نمایند. این کار بدین جهت بود که از خود رفع تهمت کند و مردم این پیشنهاد را به عنوان حسن نیت و خیرخواهی اوتلقی کنند. (16)
حضرت فرمود: «یابْنَ زُبَیر لَئِنْ اُدْفَنُ بِشاطِی ء الْفُراتِ اَحَبُّ اِلَی مِنْ اَنْ اَدْفَنَ بِفِناءِ الْکعْبَةِ؛ پسر زبیر! اگر در سرزمین فرات دفن شوم، برایم بهتر است از اینکه در آستانه کعبه به خاک سپرده شوم.»
و در ادامه فرمود: «اِنَّ اَبِی حَدَّثَنِی اَنَّ بِها کبْشاً یسْتَحِلُّ حُرْمَتَها فَما اُحِبُّ اَنْ اَکونَ ذلِک الْکبْشُ؛(17) پدرم به من خبر داد که در مکه قوچی کشته می شود که به وسیله او حرمت خانه خدا شکسته می گردد و من دوست ندارم (هتک حرمت الهی با کشته شدن من باشد و) آن قوچ با شم.»
در نقل دیگر آمده هنگامی که عبداللّه متوجه شد امام حسین علیه السلام عازم کوفه است، به ملاقات امام آمد و گفت: «چه تصمیمی دارید؟ به خدا سوگند که من از عدم مبارزه و جهاد علیه بنی امیه به خاطر ستمهایی که بر بندگان صالح خدا روا می دارند، بسیار بیمناکم و از عذاب الهی می ترسم!» امام حسین علیه السلام فرمود: «تصمیم دارم به کوفه بروم.» عبد اللّه گفت: «خدا تو را موفق بدارد؛ اگر من هم یارانی همانند انصار و یاران تو داشتم، از رفتن به آن دیار امتناع نمی کردم.»
ابن زبیر با اینکه قلباً از رفتن امام حسین به کوفه خوشحال بود؛ ولی برای حفظ ظاهر و رفع اتهامات احتمالی گفت: «اگر شما در همین جا بمانید و ما و مردم حجاز را به بیعت با خود فرا خوانید، به سوی تو خواهیم شتافت و با تو بیعت خواهیم کرد؛ چرا که تو را به امر خلافت سزاوارتر از یزید و پدر یزید [معاویه ]می دانیم.» (18)
شاهد این ظاهرسازی، سخنان عبد اللّه بن عباس است که دست بر شانه ابن زبیر گذاشت و گفت: «ای پسر زبیر! فضا برای تو باز شد و حسین به سوی عراق کوچ کرد.» و در ادامه گفت: «چرا خود را نامزد خلافت نموده ای؟» گفت: به جهت شرافتم.» ابن عباس گفت: «به چه چیز شرافت پیدا کرده ای؟ اگر برای تو شرافتی باشد، از ناحیه ما است و ما از تو شریف تریم.... » (19)
این ملاقاتها ماهیت اصلی زبیر را رو کرد و نشان داد که نامزدی خلافت با درخواست بیعت با امام حسین علیه السلام و ماندن در مکه سازگاری ندارد.
14) ر.ک: ارشاد مفید، ج 2، ص 35.
15) ر.ک: حیاة الحسین علیه السلام، دمیری، قم، منشورات رضی، ج 2، ص 310؛ قصّه کربلا، ص 81 - 82.
16) قصّه کربلا، ص 157.
17) کامل الزیارات، ابن قولویه، نجف، مرتضویه، باب 23، ص 72.
18) ر.ک: نفس المهموم، ص 167؛ قصه کربلا، ص 158.
19) ر.ک: شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج 20، ص 134؛ قصه کربلا، ص 158؛ تأمّلی در نهضت عاشورا، رسول جعفریان، نشر مورّخ، قم، 1386، ص 75.
ادامه مطلب را فردا شب ببینیم
بر گرفته از سایت عرفان
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم
هر روز آیاتی از قرآن کریم را با تأمل و دقت مطالعه کنیم.
ترجمه و تفسیر آیه به آيه سوره زخرف
آیات 61 و 62
أعوذ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیطَانِ الرَّجِیمِ
وَإِنَّهُ لَعِلْمٌ لِّلسَّاعَةِ فَلَا تَمْتَرُنَّ بِهَا وَاتَّبِعُونِ هَذَا صِرَاطٌ مُّسْتَقِيمٌ (61)
وَلَا يَصُدَّنَّكُمُ الشَّيْطَانُ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُّبِينٌ (62)
ترجمه :
و همانا عيسى (چون مرده زنده مى كرد) مايه علم وآگاهى به قيامت است.
پس در قيامت شك نكنيد و از من پيروى كنيد كه اين راه مستقيم است.
و شيطان شما را (از راه خدا) باز ندارد، همانا او دشمن آشكار شماست.
نکته ها:
در مقابل مشركان كه حضرت عيسى را مثلى براى معبودان غير خدايى مى شمردند، اين آيه مى فرمايد: حضرت عيسى، خود يكى از علائم قيامت است. تولدش از مادرى بدون همسر، نشانه قدرت خدا بر آفريدن مجدد انسان ها در قيامت است، چنانكه او در همين دنيا مردگان را زنده مى كرد و در پايان عمر جهان از آسمان نازل مى شود كه مقدّمه قيامت است.
پیامها :
- وجود اولياى خدا، نشانه اى از قيامت و يادآور آن است. «لعلم للساعة»
- با ديدن نشانه هاى قدرت الهى ترديد در امكان زنده شدن مردگان سزاوار نيست. «فلا تمترنّ»
- رهبران معصوم بر راه مستقيم هستند و پيروى از آنان نيز راه مستقيم است. «اتبعون هذا صراط مستقيم»
- انسان به طور فطرى دنبال راه است كه خداوند آن را نشان مى دهد. «هذا صراط مستقيم»
- ترديد نابجا مايه ى دور افتادن از راه مستقيم است. «فلا تمترنّ... واتبعون هذا صراط مستقيم»
- انسان براى حركت در راه مستقيم، به الگو نياز دارد. «واتبعون هذا صراط مستقيم»
- راه مستقيم يك راه بيش نيست. «هذا صراط مستقيم»
- شيطان در كمين رهروان راه مستقيم است. «هذا صراط مستقيم - ولا يصدنكم الشيطان»
- با توجّه به سابقه شيطان در فريفتن آدم و حوا، دشمنى او بر كسى مخفى نيست. «عدوّ مبين»
- شناخت وسوسه هاى شيطان نيازى به تأمّل و تعقّل ندارد، زيرا فطرت انسان به راحتى انحراف را مى فهمد. «عدوّ مبين»
بر گرفته از کتاب الکترونیکی تفسير نور مرکز اطلاع رسانی غدیر
تشکر ویژه از شبکه ی سه بابت این تبلیغ مهم 🌹🌹حکم کاشت ناخن... برای آدمی که ناخن میذاره و آرایشگری که این کار رو انجام میده.... 👌🤪🤪