َّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ
و ما را با شما خاندان طهارت در زمره جد بزرگوارتان حضرت پيغمبر صلى الله عليه و آله جمع و محشور فرمايد
وَ أَنْ لاَ يَسْلُبَنَا مَعْرِفَتَكُمْ إِنَّهُ وَلِيٌّ قَدِيرٌ
و هرگز معرفت شما را از قلوب ما باز نگيرد كه البته او خداى با سلطنت و قدرت است
أَتَقَرَّبُ إِلَى اللَّهِ بِحُبِّكُمْ وَ الْبَرَاءَةِ مِنْ أَعْدَائِكُمْ وَ التَّسْلِيمِ إِلَى اللَّهِ رَاضِياً بِهِ غَيْرَ مُنْكِرٍ وَ لاَ مُسْتَكْبِرٍ
من به درگاه خدا به محبت شما اهل بيت رسالت تقرب مى جويم و از دشمنان شما بيزارى مى جويم و به فرمان خدا تسليمم با رضاى خاطر نه با انكار و غرور و تكبر
وَ عَلَى يَقِينِ مَا أَتَى بِهِ مُحَمَّدٌ وَ بِهِ رَاضٍ نَطْلُبُ بِذَلِكَ وَجْهَكَ يَا سَيِّدِي اللَّهُمَّ وَ رِضَاكَ وَ الدَّارَ الْآخِرَةِ
و با مقام يقين به آنچه محمد به وحى آورده است و به آن راضى و خشنودم و باين ايمان و يقين خود ديدار تو را مشتاقم اى مولاى من اى پروردگار و رضا و خشنودى تو را و سعادت عالم آخرت را مىطلبم
يَا فَاطِمَةُ اشْفَعِي لِي فِي الْجَنَّةِ فَإِنَّ لَكِ عِنْدَ اللَّهِ شَأْناً مِنَ الشَّأْنِ
اى فاطمه معصومه مرا در دخول بهشت شفاعت كن كه تو را نزد خداى متعال شأن و مقام بلند است
اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ أَنْ تَخْتِمَ لِي بِالسَّعَادَةِ فَلاَ تَسْلُبْ مِنِّي مَا أَنَا فِيهِ
پروردگارا من از تو درخواست مى كنم كه عاقبت مرا به سعادت ختم كنى و ايمانى كه اكنون بر آنم هرگز از من سلب نكنى
وَ لاَ حَوْلَ وَ لاَ قُوَّةَ إِلاَّ بِاللَّهِ الْعَلِيِّ الْعَظِيمِ
و مى دانم كه هيچ قوه و قدرتى جز بواسطه خداى بلند مرتبه بزرگ نخواهد بود
اللَّهُمَّ اسْتَجِبْ لَنَا وَ تَقَبَّلْهُ بِكَرَمِكَ وَ عِزَّتِكَ وَ بِرَحْمَتِكَ وَ عَافِيَتِكَ
پروردگارا دعاهاى ما را پذيرفته و مستجاب فرما به حق كرم و بزرگواريت و عزت و جلال و رحمت و بخشايشت
وَ صَلَّى اللَّهُ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ أَجْمَعِينَ وَ سَلَّمَ تَسْلِيماً يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ
و درود و تحيت كامل بر حضرت محمد و تمام اهل بيت آن بزرگوار اى مهربانترين مهربانان عالم
✨ تنها امید روزگار حضرت مهدی «عج»✨
⚜هدیه⚜ هرکجا هستید دستون رو به رسم احترام روی سینه بگذارید و روبه ضریح مطهر حضرت معصومه(سلام الله ع
از ته دل بخونید...♥️♥️
حاجت روا....
@mehrentezar
#رمان_مهدوی
⚜قسمت هفتم⚜
🔹 در طول پرواز آرتور دائم در فکر خوشگذرانی و شبنشینیهای طولانی در هامبورگ، مشغول رؤیاپردازی بود و از همه نقشههایش برای ادموند صحبت میکرد. برخلاف ادموند که تمایلی به این قبیل نشست و برخاستهای مبتذل نداشت و برایش جذاب نبود فقط با لبخند به صحبتهای او در ظاهر گوش میکرد اما در باطن با افکار خودش درگیر بود. بعد از مدتی که از پرچانگیهای آرتور گذشت، ادموند گفت:
🔸 آرتورِ عزیزم، بهتر نیست بهجای اینکه همش در فکر گشتوگذار و انتخاب باشگاههای معروف برای خوشگذرانی باشی، یه کم به این فکر کنی که چطوری قراره از این دختر حرف بکشیم؟! آرتور با دلخوری نگاهی به دوستش انداخت و گفت: یعنی از تو ضد حال تر آدم ندیدم! خب بگو ببینم مشکلت چیه؟! من اون روز به تو گفتم حرف کشیدن از دختره رو بذار به عهده من، دیگه چرا اینقدر حرف بیخود میزنی، ضد حال؟
- اِ...! این چه حرفیه؟! خب ما اومدیم این سفر تا پسرعمه لوگان رو پیدا کنیم، ولی تو همش داری برای کارهای غیر ضروری برنامهریزی میکنی!
- خب تو احمقی دیگه، این چیزها رو نمیفهمی. همش سرت تو کار و کتابه، به هیچچیز دیگه هم فکر نمیکنی، زندگی رو عشق است، آدم مگه چند سال زنده است؟! باید بهت تو این دنیا خوش بگذره!
📚 رمان #ادموند تالیف آمنه پازوکی
🔄 با ادموند همراه باشید تا ابعاد جدید و جذاب این زندگی عجیب روشن شود...
☘سراج ۳۱۳☘
@mehrentezar
#علائم_ظهور
♦️قسمت اول♦️
⭕️ چرا علائم؟
🔹 وقتی فصل پاییز از راه می رسد برگ های درختان طلایی می شود و آرام آرام میریزد. این نشانه ای است برای آغاز فصل پاییز اما خود فصل پاییز نیست بلکه پیام آور آغاز این فصل می باشد و هیچ نقشی در به وقوع پیوستنِ پاییز ندارد.
🔸 زردیِ رُخ علامت بیماریست اما علت بیماری، «رنگ رُخ» نیست.
🔺 نشانه های ظهور هم #پیام آور #ظهور هستند و هیچ نقشی در به وقوع پیوستن این #امر #الهی ندارند و فقط جنبه ی تابلوی #راهنما و نشان دهنده مسیر را دارند
♻️ به عبارتی دیگر علائم هیچ نقشی در #نزدیک کردنِ ظهور ندارند؛ بلکه فقط #علامتِ نزدیک شدنِ ظهورند. برای وقوع امر ظهور باید #شرایط را فراهم کنیم نه اینکه بدنبال وقوع #نشانه ها باشیم
☘سراج ۳۱۳☘
@mehrentezar
#حکایات_وتشرفات_مهدوی
🌿قسمت اول🌿
⭕️ ایران، شیعه خانه ی امام زمان
🔸 پس از فشارهایی که در جنگ جهانی اول اوضاع کشورمان را بسیار متشنج کرده بود و دشمنان برای تصاحب ایران هجوم آورده بودند، #مرحوم میرزای نائینی (از علمای بزرگ شیعه) #شکایات زیادی به امام زمان کردند. آقای نائینی می گوید:
🔹 خیلی نالیدم و به #امام زمان شکایت کردم، یک روز برایم مکاشفه ای شد و #حضرت را دیدم که ایستاده اند و به من با انگشت اشاره کردند که دیوار بسیار بلندی که کج شده بود را ببینم. بعد دیدم انگشت حضرت به طرف #دیوار است و فرمودند:
🔅 این دیوار، ایران است، کج میشود اما با انگشتمان نگهش داشته ایم نمی گذاریم خراب شود. اینجا #«شیعه خانه ی ماست»، کج می شود اما نمی گذاریم خراب شود.
📚 کتاب مجالس حضرت مهدی؛ ص۲۶۱
☘سراج ۳۱۳☘
#دیکشنری_مهدوی
✨قسمت اول✨
🔅 الف- أبدال
🔹 (از یاران حضرت مهدی در عصر ظهورند) عده ای معلوم از شایستگان خدا هستند که میگویند: هیچگاه زمین از آنان خالی نباشد و جهان بر ایشان برپاست و آن گاه یکی از آنان بمیرد، خدا دیگری را بر می گزیند.*۱ در روایات اسلامی آمده: اینان گروهی از یاران حضرت مهدی در محدوده سوریه کنونی اند و هنگام ظهور، خود را به مکه میرسانند و با ایشان بیعت می کنند.*۲ امام رضا: أبدال همان اوصیا هستند که خدا، ایشان را بَدَلِ پیامبران قرار داد.*۳
🔅 الف- اَنطاکیه
🔺 (محل بیرون آوردن تورات و انجیل واقعی از آن پس از ظهور) شهری در روم باستان بوده که بدست یوناییان ۳۰۰ سال قبل از میلاد مسیح بناشده و الان جزو قلمرو ترکیه ست. شاید ذکر انطاکیه در روایات مهدویت، وجود رابطه تنگاتنگ بین حضرت مهدی و مسیح است. امام باقر فرمودند: تورات و انجیل (واقعی) را از سرزمینی که انطاکیه نام دارد، بیرون می آورد.*۴
📚 ۱-کنزالعمال ج۱۱؛ ۲-کتاب الغیبة طوسی ص۴۷۶؛ ۳-الاحتجاج ج۲؛ ۴-علل الشرایع ج۱
☘سراج ۳۱۳☘
@mehrentezar
استاد کفیل - انتظار - قسمت اول.mp3
3.53M
🔊 #صوت_مهدوی ( #پادکست)
📝 موضوع: #انتظار
👤حجة الاسلام استاد #کفیل
📜 #سلسله_مباحث_مهدویت
☘سراج ۳۱۳☘
@mehrentezar
#رمان_مهدوی
⚜قسمت هشتم⚜
🔹 آرتور در حال قهقهه زدن بود که کسی به در اتاق زد. نیمنگاهی گذرا به هم انداختند و یکصدا اجازه ورود دادند اما بهمحض وارد شدن شخص، ادموند از جا پرید. وعده محقق شده و ملیکا حسینی، دختر محجبه و مسلمان دانشگاه برای دیدار او آمده بود. هر دو نفر تا حدودی دستپاچه شدند چون با وجود اینکه انتظار آمدن او را میکشیدند چند لحظهای را بهغفلت گذرانده بودند.
🔸 با لهجه خاصی که کاملاً نشان میداد خارجی است پرسید: آقای ادموند پارکر! قبل از هر چیز میخوام مراتب سپاسگزاری صمیمانه خودم رو بابت نجات جونم بهتون اعلام کنم، من زندگیم رو مدیون شما و دوستتون هستم و دوم اینکه باید باهاتون خصوصی در مورد موضوع مهمی صحبت کنم؛ و نگاهش را از او برداشت.
🔺 از حرکات و رفتار ملیکا هم میشد فهمید که دستپاچه و نگران است اما خیلی زود ظاهرش را حفظ کرد. آرتور هم متوجه شد که باید زودتر اتاق را ترک کند، بعد از کمی منمن کردن گفت: یه پروژهای هست که باید برم کتابخانه مرکزی دانشگاه، بهتره من زودتر برم، پس فعلاً تنهاتون میذارم. (ادامه دارد...)
📚 رمان #ادموند تالیف آمنه پازوکی
🔄 با ادموند همراه باشید تا ابعاد جدید و جذاب این زندگی عجیب روشن شود...
☘سراج ۳۱۳☘
@mehrentezar
#دلنوشته_مهدوی
⭕️ واسه امام زمانت چی کار کردی؟
🔹 حواسمون باشه، حواستون باشه؛ من و شما مسئولیم؛ به خدا قسم باید جواب بدیم در مورد حق امامِ وقت؛ یعنی اون دنیا جلومونو می گیرن، می گن واسه امام زمانت چی کار کردی؟
-در مورد حق امام زمان
-حق مالیش که تو جیبمونه
-حق زمانی که چقد وقت می ذاریم برای ایشون، برای شناخت ایشون، معرفت ایشون
-حقی که در مورد شیعیان امام داریم
-ناظر بدونیم خدا رو بر خودمون
🔸 شیشه ی رفلکس دیدی؟ خدا می بینه؛ امام زمان می بینه؛ امیدش به من و توئه؛ مگه کل زمین ۷ میلیاردی چندتا شیعه داره؟ میبینه و میگه ای وای، اینم خراب کرد؟! این که قول داده بود؟ سبک زندگیتو درست کن؛ خدا داره می بینه...
👤 " استاد علی اکبر رائفی پور"
☘سراج ۳۱۳☘
@mehrentezar