#عشق_پر_دردسر ۱ من و قربون با هم توی ی محله بزرگ شدیم وقتی بزرگ شدیم متوجه نگاههاش میشدم ولی حیا نمیذاشت واکنشی نشون بدم، زیبایی من زبانزد بود و از همه‌جا برام خواستگار میومد خیلیا میخواستم من باهاشون ازدواج کنم اما من نه،تا اینکه قربون اومد خواستگاریم نمیدونم چی شد که بابام بهشون جواب مثبت داد اسمش قربان بود ولی همه میگفتن قربون، وضع مالیشون خوب نبود اما بابام میگفت ادمای خوبی هستن مخالفت های من و مامانمم تاثیر نداشت بابام حکم کرد که زن قربون بشم و منم جرات مخالفت نداشتم، قربون هر چی بی پول بود در عوض خوش زبون بود و بلد بود چطور دلم رو به دست بیاره کم کم شروع کرد به انجام ی کارایی و دستش باز شد هر چی‌میپرسیدم چیکار میکنی هیچی‌نمیگفت

قانون شکنی.....😔 پاساژ ساحل سپهر انزلی هوای گیلان هم بسیار سرد با برنامه و هدفمند این رفتارها رو انجام میدن برای برنامه های هدفمند اینها مسئولین چه تدبیری دارن!؟ ❌تماس با ۱۱۳ و ثبت گزارش اگر اطلاعاتی از آدرس این خانم پیدا کردید به آی دی زیر ارسال کنید تا بدست مراجع قانون برسانیم👇 @Alimolam ⛔️لطفا تماس ها محترمانه و خیرخواهانه بدور از هر گونه توهین باشد🙏 گزارشات مردمی قانون شکنی کشف حجاب 👇 https://eitaa.com/joinchat/2329870603C95c759ba98

🎥خاطره استاد دانشمند از جوانی که عاشق یک دختری شده بود ‌‌‌‌

📌 حمید فرخ نژاد با خاک یکسان شد🥱 انسانیت به تاراج رفته .... فرهنگسازی حیا👇🌷❤️ 🆔@farhangsaze_haya

🔴در این ایام ناامید کننده چرا باید امیدوار بود؟! ⚠️خدای نوح و ابراهیم و اسماعیل و موسی و عیسی و محمد(ص) خدای ماهم هست

#عشق_پر_دردسر ۲ تا اینکه ی روز مامورا ریختن خونمون و به جرم خرید مال دزدی بردنش، قاضی براش ۶ سال زندان برید، من موندم و پنج تا بچه قد و نیم قد با تشک دوزی و کار تو خونه مردم و رب و ترشی فروشی خرجی دادم تا قربون ازاد شد به محض ازاد شدنش ازش‌قول گرفتم که دیگه اینکارو نکنه اونم قول داد خیلی دوسش داشتم میپرستیدمش این مرد دنیای من بود دوسال ازاد بود و بعد دوباره به جرم مال خری رفت زندان، اینبار بهش ده سال حبس دادن، شرایط سختی داشتم پدر شوهر مادرشوهرمم مریض بودن اوردمشون پیش خودم هم کار میکردم هم بچه داری هم نگهداری از پدرشوهرم مادرشوهرم خیلی بهم فشار میومد ولی امید به ازادی قربون بهم انگیزه میداد

توصیه حضرت آقا به سید حسن نصرالله راه بشنویم (۵ دقیقه عالی) 👈 هر گاه شرایط برای تو سخت شد، این کار را بکن ... فرهنگسازی حیا👇🌷❤️ 🆔@farhangsaze_haya

❌مژده مژده مژده مژده❌ 💢برگزاری مراسم بزرگ و با شکوه مردمی توسل و نماز استغاثه به امام زمان علیه السلام به نیت تعجیل در امر فرج 🔴 در دل کوه و زیر اسمان با اجتماع چندین هزار نفری منتظران ظهور در روز شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها 🕰سه شنبه ۶ دی ماه ساعت ۱۵ 💢 اصفهان، امام زاده سید محمد خمینی شهر 📌از همه هیئات مذهبی و همچنین منتظرین اقا صاحب الزمان ارواحنافداه دعوت می‌شود که در این اجتماع بزرگ و با شکوه حضور بهم رسانند 🚌حرکت اتوبوسها به سمت امام زاده سید محمد خمینی شهر اصفهان جهت شرکت در مراسم بزرگ نماز استغاثه به امام زمان👇 🔺️مسیر شماره یک: میدان جمهوری اسلامی(دروازه تهران) ، ابتدای خیابان امام خمینی 🔺️مسیر شماره دو: میدان قدس(طوقچی) ، ابتدای خیابان مصلی ، رو به روی مسجد مصلی 🔺️مسیر شماره سه: فلکه ملک شهر ، ابتدای خیابان سید رضی(رباط دوم) 🔺️مسیر شماره چهار: خیابان زینبیه ، خیابان حرم ، حرم حضرت زینب سلام الله علیها رو به روی درب باب القبله 🔴ساعت حرکت اتوبوسها راس ساعت ۱۳:۳۰ روز سه شنبه ۶ دی ماه 👈شماره تماس جهت هماهنگی و ارتباط 09130341010 👌لطفا در حد توان و تا جایی که براتون مقدوره به نیت فرج مبلغ این مراسم بزرگ و عظیم در بین دوستان و اشنایانتون باشید فرهنگسازی حیا👇🌷❤️ 🆔@farhangsaze_haya

من مهدی پور عسکری هستم. طلبه ام و ۵ ساله که به صورت حرفه ای وارد خوشنویسی شدم. الحمد لله در ظرف چند ماه بیش از 90.000 نفر وارد کانالم شدن تا هم خوشنویسی رو یاد بگیرن و هم از محتواهای جذابی که در قالب هنر ارائه میدم استفاده کنن. خط زیبا محتوا رو خیلی جذاب میکنه به همین دلیل هم بسیاری از کانالهای بزرگ ایتا از محتوای کانالم استفاده میکنن. اگر شما هم دوست دارید خط زیبایی داشته باشید حتما کانالم رو دنبال کنید چون یه دوره #رایگان گذاشتم. مطئنم پشیمون نمیشید👇 https://eitaa.com/joinchat/1874395170Cb4e11f3a5e

⭕️ #فـوری 🚨مجتمع گردشگری رفاهی #مهروماه واقع در کیلومتر ۶ بزرگراه قم-تهران . به‌دلیل سرپیچی و تخلف از قانون کشف حجاب و ناهنجاری های متعدد و بی توجهی به تذکرهای متعدد #مردم_متدین و مراجع قضایی #پلمپ_شد . #بی_تفاوت_نباشیم #رعایت_قانون 🔰اخبار تکمیلی اعلام میشود🔰 https://eitaa.com/setad_abm_qom/1839

#عشق_پر_دردسر ۳ بعد از ازادی قربون زندگی برام قشنگ تر شده بود قربونم دیگه نرفت سراغ خلاف از کنار کارایی که میکردم دیگه ی مغازه زدم و بچه هامم بزرگ شده بودن، با ی خانواده اشنا شدیم و رفت و امد کردیم اسم زنه فریبا بود و مرده هم احمد، احمد و فریبد مشکلات زیادی داشتن احمد شدید درگیر اعتیاد بود و فریبا فقط تو خونه ها و مدرسه کار میکرد که بتونه خرج بچه هاش رو بده دلم براش میسوخت با اینکه مثل من سختی کشیده بود ولی خیلی شکسته شده بود تمام دندون هاش ریخته بود و از زیبایی افتاده بود، پوستش خیلی تیره بود کم کم متوجه سردی رابطه احمد و فریبا شدم هر چی با فریبا حرف میزدم که شوهرت رو دوس داشته باش اهمیت نمیداد تا اینکه طلاق گرفتن و چون خونه به نام فریبا بود احمد از اونجا رفت و اواره شد با واسطه چند نفر تونستن فریبا رو راضی کنن و روی پشت بام خونه فریبا ی اتاق ساختن برای احمد