فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
°•|💙💠|•°
به مناسبت تولد شهید بابک نوری🌹
#بابک_نوری
#خاطــره🎞
بهنقلازهمرزمشهید :
شبقبلازشهادت بابڪ بود.
یہماشینمهماتتحویلمنبود.
منهمقسمتموشکیبودموهمنیرویآزادادوات.
اونشبهواواقعاسردبود🌬
بابڪ اومدپیشمنگفت:
" علےجانتوۍچادر⛺️جانیستمنبخوابم.
پتوهمنیست🤦🏻♂"
گفتم : توهمشازغافلہعقبےبیاپیشخودم
گفتم:بیااینپتو ؛اینمسوءیچ 🔑
بروجلوماشین🚘بخواب،منعقبمیخوابم🤗
ساعت3شبمنبلندشدمرفتمبیرون🚶🏻♂
دیدمپتوروانداختہرودوشخودش
دارهنمازمیخونہ📿
(وقتیمیگمساعت(۳)صبحیعنےخداشاهده
اینقدرهواسردهنمیتونےازپتوبیاۍبیرون!!)
گفتم: بابڪ
بااینکاراشهیدنمیشےپسر😅
.... حرفےنزد😔
منمرفتمخوابیدم.💤
صبحنیمساعتزودترازمنرفتخط
وهمونروزشهیدشد🙂💔
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
﷽
🔵نماز مخصوص روز چهارشنبه☝️
🌹ان شاءالله حاجت روا باشید بحق امام جواد علیه السلام🤲
🔴لطفا دعابرای مهدی فاطمه سلام الله علیهما فراموش نشود.
↻ #معرفیشھید🌿🕊
شهیدمهدیباکری
👼🏻ولادت: ۱۳۳۳
🕯شهادت: ۲۵ بهمن ۱۳۶۳
محلشهادت: شرق دجله
زندگینامهشهید
مهدی باکری در سال ۱۳۳۳ در شهرستان میاندوآب در یک خانواده مذهبی به دنیا آمد.
وی در دوران کودکی، مادرش را از دست داد. تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در ارومیه به پایان رساند و در دوره دبیرستان (همزمان با شهادت برادرش علی باکری به دست دژخیمان ساواک) وارد جریانات سیاسی شد.
عملیات بدر
پس از اخذ دیپلم با وجود آنکه از شهادت برادرش بسیار متاثر و متالم بود، به دانشگاه راه یافت و در رشته مهندسی مکانیک مشغول تحصیل شد. از ابتدای ورود به دانشگاه تبریز یکی از افراد مبارز این دانشگاه بود. او برادرش حمید را نیز به همراه خود به این شهر آورد.
مهدی باکری در طول فعالیتهای سیاسی خود (طبق اسناد محرمانه بدست آمده) از طرف سازمان امنیت آذربایجان شرقی (ساواک) تحت کنترل و مراقبت بود. پس از مدتی حمید را برای برقراری ارتباط با سایر مبارزان، به خارج از کشور فرستاد تا در ارسال سلاح گرم برای مبارزین داخل کشور فعال شود.
مهدی باکری در دوره سربازی با تبعیت از اعلامیه حضرت امام خمینی (رحمت الله علیه) - در حالی که در تهران افسر وظیفه بود - از پادگان فرار و به صورت مخفیانه زندگی کرد و فعالیتهای گوناگونی را در جهت پیروزی انقلاب اسلامی نیز انجام داد.
پس از پیروزی انقلاب و به دنبال تشکیل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به عضویت این نهاد درآمد و در سازماندهی و استحکام سپاه ارومیه نقش فعالی را ایفا کرد. پس از آن بنا به ضرورت، دادستان دادگاه انقلاب ارومیه شد. همزمان با خدمت در سپاه، به مدت 9 ماه با عنوان شهردار ارومیه نیز خدمات ارزندهای را از خود به یادگار گذاشت.
ازدواج مهدی باکری مصادف با شروع جنگ تحمیلی بود. مهریه همسرش اسلحه کلت او بود. دو روز بعد از عقد به جبهه رفت و پس از دو ماه به شهر برگشت و بنا به مصالح منطقه، با مسئولیت جهاد سازندگی استان، خدمات ارزندهای برای مردم انجام داد.
مهدی باکری در مدت مسئولیتش به عنوان فرمانده عملیات سپاه ارومیه تلاشهای گستردهای را در برقراری امنیت و پاکسازی منطقه از لوث وجود وابستگاه و مزدوران شرق و غرب انجام داد و بهرغم فعالیتهای شبانهروزی در مسئولیتهای مختلف، پس از شروع جنگ تحمیلی، تکلیف خویش را در جهاد با کفار بعثی و متجاوزین به میهن اسلامی دید و راهی جبههها شد.
مهدی باکری با استعداد و دلسوزی فراوان خود توانست در عملیات فتحالمبین با عنوان معاون تیپ نجف اشرف در کسب پیروزیها موثر باشد. در این عملیات یکی از گردانها در محاصره قرار گرفته بود، که ایشان به همراه تعدادی نیرو، با شجاعت و تدبیر بینظیر آنان را از محاصره بیرون آورد.
در همین عملیات در منطقه رقابیه از ناحیه چشم مجروح شد و به فاصله کمتر از یک ماه در عملیات بیتالمقدس (با همان عنوان) شرکت کرد و شاهد پیروزی لشکریان اسلام بر متجاوزین بعثی بود. در مرحله دوم عملیات بیتالمقدس از ناحیه کمر زخمی شد و با وجود جراحتهایی که داشت در مرحله سوم عملیات، به قرارگاه فرماندهی رفت تا برادران بسیجی را از پشت بیسیم هدایت کند.
در عملیات رمضان با سمت فرماندهی تیپ عاشورا به نبرد بیامان در داخل خاک عراق پرداخت و این بار نیز مجروح شد، اما با هر نوبت مجروحیت، وی مصممتر از پیش در جبههها حضور مییافت و بدون احساس خستگی برای تجهیز، سازماندهی، هدایت نیروها و طراحی عملیات، شبانهروز تلاش میکرد. در عملیات مسلم بن عقیل با فرماندهی او بر لشکر عاشورا و ایثار رزمندگان سلحشور، بخش عظیمی از خاک گلگون ایران اسلامی و چند منطقه استراتژیک آزاد شد.
مهدی باکری در عملیات والفجرمقدماتی و والفجر یک، دو، سه و چهار با عنوان فرمانده لشکر عاشورا، به همراه بسیجیان غیور و فداکار، در انجام تکلیف و نبرد با متجاوزین، آمادگی و ایثار همهجانبهای را از خود نشان داد.
در عملیات خیبر زمانی که برادرش حمید، به درجه رفیع شهات نایل آمد، با وجود علاقه خاصی که به او داشت، بدون ابراز اندوه با خانوادهاش تماس گرفت و چنین گفت: شهادت حمید یکی از الطاف الهی است که شامل حال خانواده ما شده است.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلام دوستان
مهمون امروزمون داداش مجید هست🥰✋
*پایان 5 سال گمنامی*🕊️
*روحانی شهید مجید سلمانیان*🌹
تاریخ تولد: ۶ / ۲ / ۱۳۶۷
تاریخ شهادت: ۱۷ / ۲ / ۱۳۹۵
محل تولد: کرج
محل شهادت: سوریه،خان طومان
*🌹مادرش← یک روز مجید گفت دیشب به حضرت زینب(س) گلایه کردم🥀که خانم جان سه ماه است پاسپورتم توی جیبم است و پوتینها در پایم، هنر این نیست که با لیاقتها را ببرید🥀اعجاز شما این است که بیلیاقتی چون من را ببرید🥀دم دمهای صبح خوابم برد و بیبی زینب را در عالم رؤیا دیدم که به من گفت: «بالاخره شما هم قبول شدید.»🕊️(فیلمش موجود است) همین خواب باعث شده بود که مجید حتم کند در مسیر دفاع از حرم حضرت زینب (س) به شهادت خواهد رسید💫 عاقبت دوم اردیبهشت ماه ۹۵ رفت و ۱۵ روز بعد به شهادت رسید🕊️ قبل از شهادت در یکی از تماسها، به مجید گفتم: دیشب خواب دیدم تو شهید شدی🕊️و تمام منطقه را چراغانی کردیم💡این را که گفتم از خوشحالی پشت تلفن داد میزد و به دوستانش میگفت که مادرم خواب شهادتم رو دیده💫همان شب ساعت ۲ بامداد، مجیدم عزیز دلم با تیری به سینهاش🥀که دو بار اَشهد خودش را میخواند به شهادت میرسد🕊️بعد از شهادت مجید فقط عمامه و چفیه خونیاش به دستم رسید🥀🩸پیکرش گمنام بود تا اینکه بعد از 5 سال مهر ماه 1399 سالروز شهادت امام رضا(ع)💫 پیکرش به وطن بازگشت*🕊️🕋
*روحانی*
*شهید مجید سلمانیان*
*شادی روحش صلوات*💙🌹
↻ #معرفیشھید🌿🕊
شهیدحسینپورحبیبی
👼🏻ولادت: ۱۳۴۶
🕯شهادت: ۲۲ دی ۱۳۶۵
محلشهادت: شلمچه
زندگینامهشهید
نام پدر: علی
تاریخ تولد: 1346
محل تولد: شهرستان زرند
محل شهادت: عملیات کربلای 5 در منطقه عملیاتی شلمچه
شهید، ازطلوع تا عروج :
شهید حسین پور حبیبی فرزند علی و فاطمه در خانواده ای نسبتاً ساده و مذهبی در سال 1346 در شهرستان زرند کرمان چشم به جهان گشود وی در آغوش گرم مادری دلسوز و خداجو پرورش یافت. وی فرزند چهارم خانواده بود که هم چون دیگر همرزمانش در محیط کار رشد یافت. پدر با تاول دست خرج زندگی را به دست می آورد و مادر بدون وضو به فرزندش شیر نمی داد، کانونی که عشق به خدا و عشق به ولایت را در دل می پروراند. دوران طفولیت سپری شد و دوران نوجوانی آغاز گردید. در این مدت دروس ابتدایی را در مدرسه ریحان آیه الله بروجردی آغاز نمود و هم زمان با طی کردن دوران ابتدایی، فراگیری قرآن را نزد مادربزرگش شروع کرد و باهوش سرشار و حافظه قوی به آموختن قرآن پرداخت. وی دوره ی راهنمایی را در مدرسه آیت الله صدر آغاز نمود.
ویژگی های شهید:
وی فرزندی مطیع و مودب و دارای علاقه ای وافر به انجام فریضه نماز در اول وقت بود. وی فردی خوش اخلاق بود و با همکلاسی ها هم چون برادر رفتار می کرد. در مقابل مسلمانان متواضع بود ودر خدمت به والدین متواضع تر بود که بارها والدینش می گفتند : فلانی برکت خانه ماست. دوره آموزش نظری را آغاز نمود و تصمیم گرفت که به حوزه علمیه برود و سرباز امام زمان «عج» شود تا بتواند برای جامعه اش خدمتی کند. ضمن فراگیری دروس طلبگی، علاقه فراوان به خطاطی داشت.
در دفاع مقدس به تبلیغ اسلام و جذب نیرو ها در جبهه پرداخت و ارشاد نیروها و پاسخ به سوالات شرعی و آگاه کردن نیروها را در جنگ و مسئولیت پیک را بر عهده گرفت. وی در چندین عملیات از جمله والفجر مقدماتی و کربلای 8 شرکت نمود . در جبهه به عنوان نیروی رزمی گردان بود . وی در مراسم نماز جمعه ، و تشکیل کتابخانه موسی بن جعفر ریحان و راهپیمایی های مختلف حضور فعال داشت و محافظ صندوق های رای بود.
ایشان در عملیات کربلای 5 در منطقه عملیاتی شلمچه، به دلیل اصابت ترکش خمپاره از ناحیه سر به شهادت رسید.
خاطراتی درباره شهید از زبان دیگران:
پدر شهید می گوید : هر کاری ما داشتیم کمک می کرد ،به بازی فوتبال علاقه داشت و با قوم و خویشان با خواهر و برادرهایش همه خوب بود و خواهرش را از همه بیشتر دوست می داشت.
مادر شهید می گوید : شهید کتابخانه ای داشت و کتاب می خواند . مرد کارمان فقط او بود. هر کاری داشتیم حسین می بایست به اتمام برساند. همیشه نماز شب می خواند. می رفت مسجد. ازکارهای ناپسند و از آدمهای بدنفرت داشت. به من وپدرش خیلی احترام می گذاشت.
خواهر شهید می گوید : از افراد بد حجاب خیلی بدش می آمد. ازکودکی همیشه نیت خیر داشت. انقلابی بود و همواره می خواست کمک کند به اسلام بچه هم بود دلش می خواست کمک کند به اسلام. بچه هم که بود می خواست کمک کند به اسلام. همیشه در راه خیر کمک می کرد.
همرزم شهید می گوید : این شهید بزرگوار واقعاً از لحاظ معنویت و اخلاص در درجة بالایی بود و در هنگام عبادت و در راز و نیازبا خدا واقعاً در حدی بودند که شاید از خود بی خود می شد و به معبود خود می اندیشید. زمان دعا ی کمیل و توسل بر ما واضح می شد که این شهید بزرگوار در این عالم نیست و از قالب جسم بیرون رفته است و در حالی دیگر با معبود خود راز و نیاز می کند و هنگام دعا تا اخر همیشه در حال راز و نیاز بود و اگر کسی او را صدا می زد، متوجه نمی شد و کاملاً مشخص می شد که ایشان در جای دیگر هست و حتی ممکن بود تا چندین ساعت بعد از اتمام دعا، حال خود را به دست می آورد. اگر دوستان مشکل داشتند در حد توان حل می کرد و همیشه مد نظر داشت که همه یک سطح هستیم و کسی بر دیگری از لحاظ سواد و مرکب برتری ندارد .
ali-fani-8.mp3
21.06M
🌸دعاۍعــھدموݩ🌸
صبحٺ بخیر آقاۍ مݩ
آقاۍ دݪتنگۍ💔
صبحٺ بخیر آقاۍ مݩ
آقاۍ تنهایۍ💔
قرارصبحگاھےموݩ💕:)
العجݪالعجݪیآصاحبالزماݩ
4_5823481272575459907.mp3
8.41M
#روضه امام حسن عسکری علیه السلام
#حاجمهدیرسولی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هَمنامِ حَـــــسَن بی بُرو بَرگَرد کَریم اَست
آمادِه شُدِه کاسِــــهیِ خــالیِ گِـــــدایی...
◾️شهادت امام حسن عسکری تسلیت
#امام_حسن_عسکری 🏴
#آجرک_الله_یا_صاحب_الزمان 😔
#ویدیو_استوری 🎞 #استوری
🌱شما یک پیغام از طرف امام زمان عليه السلام دارید😍
به انتخاب خودت بزن روی یکی از این دوازده تا لینک و قول بده به حرف آقا امام زمان (عليه السلام ) گوش بدی ❤
اول🌸 https://digipostal.ir/cnsrsg0
دوم💐 https://digipostal.ir/c7uj6b7
سوم🌻 https://digipostal.ir/c9dwo5u
چهارم🌹 https://digipostal.ir/cnhjy2j
پنجم🌺 https://digipostal.ir/cq4r1gc
ششم🍁 https://digipostal.ir/c3t9sub
هفتم🌼 https://digipostal.ir/cl8fi0v
هشتم🌷 https://digipostal.ir/cjmvyxy
نهم🍀 https://digipostal.ir/c35uvd9
دهم 🍂 https://digipostal.ir/ctquouh
یازدهم🍃https://digipostal.ir/c0oioy5
دوازدهم🌸 https://digipostal.ir/ceizndn
🌸 برای تعجیل در ظهور آقامون صلوات
رفیق شهید!
گاهی از آن بالا
نگاهی به ما اسیران
دنیا کن ؛ دیدنی
شده حال خسته ما
و چشم های
پر از حسرتمان !
حسرت پرکشیدن
تا #آسمان !
#محتاج_دعای_تو_ایم
#مهـربـونبـرادرم
#شهیدجهادعمادمغنیه♥️🌱
#صبحتون_شہـدایے♥️🌿