eitaa logo
ملت قوی✊🇮🇷
187 دنبال‌کننده
44هزار عکس
33.4هزار ویدیو
362 فایل
"ملت ایران بایدقوی شود و راهی جزقوی شدن ندارد".امام خامنه ای زیدعزه 🔸تنها راه تقویت ملت ایران بکارگیری صحیح از همه استعدادهای کشور و پس زدن جریانات چپ و راست از تعیین سرنوشت ملت به وسیله احیای نهضت #بسیج‌مستضعفین است. https://eitaa.com/Mellate_ghavi
مشاهده در ایتا
دانلود
2️⃣قسمت دوم- یارانه های پس از انقلاب اسلامی 🔹بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، تغییراتی در تشکیلات اجرائی و نحوه توزیع یارانه ها به وجود آمد و قیمت گذاری گسترده ای توسط سازمان حمایت از مصرف کنندگان و تولیدکنندگان اعمال گردید، لیکن هنوز قیمتها و یارانه ها یکی از چالش های مهم کشور بود. 🔸اولین تحول مهم یارانه ای جمهوری اسلامی، در دولت شهید رجایی رقم خورد و هر لیتر بنزین از 1 تومان به 3 تومان افزایش قیمت یافت. هدف از این تغییر قیمت، توزیع عادلانۀ سوبسید سوخت اعلام شد تا مردم محروم هم از یارانۀ بنزین استفاده کنند. البته شهید رجائی اعلام کرد، دولت با حداکثر توان از افزایش سایر قیمت ها جلوگیری میکند. 🔹قیمت گذاری و تخصیص یارانه به کالاهای مختلف در دهۀ 60 افزایش یافت و بسیاری از کالاها کوپنی شد. با پایان دفاع مقدس، اقتصاددان های کشور در تلفیق سیاست های کینزی با ایدۀ ، یارانه ها را در بخش های زیربنایی کشور توسعه دادند. 🔸سیاست های یارانه ای کشور در دهۀ 70 تغییر کرد و بر توسعۀ مدرن متمرکز شد. تخصیص یارانه برای تاسیس فروشگاه های رفاه و توسعۀ اقتصادی متمرکز، ویژگی اصلی این دوره است. آقای هاشمی رفسنجانی در خطبه های نمازجمعه به این موضوع اشاره میکنند : مردم نباید در مورد حذف یارانه سوخت و نان نگران باشند. به علت مشکلاتی که حذف اینها ممکن است به دنبال داشته باشد، دولت بسیار بااحتیاط عمل خواهد کرد. 🔹سیاست های اقتصادی دولت ششم، توسط آقای خاتمی دنبال گردید. در این دوره، دلار دولتی 165 تومان و دلار آزاد 933 تومان شد تا رانت عظیم اقتصادی برای شرکت های دولتی ایجاد گردد. سید محمد خاتمی در سال 1385 پذیرفت که دولتش در هدفمندکردن یارانه ها موفق نبوده است: « مبلغ یارانه انرژی وحشتناک است. من نتوانستم در هدفمندکردن یارانه ها موفق شوم و متأسفم. متاسفانه این مشکل در دولت من وجود داشت و باقی ماند. به همین دلیل این مسئله را از ناکامی های دولت خود یاد کردم.» ادامه 👇
3️⃣قسمت سوم- تحول یارانه ای 🔸مهمترین نقطۀ عطف یارانه ای در تاریخ معاصر ایران را دولت آقای احمدی نژاد رقم زد. تاسیس سازمان هدفمندی یارانه ها در سال 1388 بستر ایجاد نظام جدید یارانه ای در ایران شد. دولت تصمیم گرفت برای اولین بار به مردم ایران پول نقد پرداخت کند. این سیاست با افزایش قیمت حامل های انرژی و سهمیه بندی بنزین عملیاتی شد و دولت قول داد با نظارت بر بازار، اجازۀ افزایش قیمتها را ندهد. سیاست اقتصادیِ دولت دهم، نهایتا با قیمت گذاری های جدید کالاها و یارانه به دلار دولتیِ 1226 تومانی در برابر دلار آزاد 3500 تومانی به پایان رسید. 🔹رویکرد یارانه ای آقای روحانی در زمان انتخابات 1392 اعلام شد. ایشان وعده داد : "اونچنان رونق اقتصادی ای ایجاد خواهم کرد که کسی به یارانه احتیاج نداشته باشد." اما کمپین بزرگ «انصراف از یارانه» با مخالفت 97%ی مردم شکست خورد و دولت یازدهم مجبور شد یارانه های نقدی 45هزار تومانی را با زجر و عزا ادامه دهد. البته با کاهش 98%ی ارزش ریال، قدرت خرید این یارانه از 1.5 گرم طلا به 0.04 گرم طلا کاهش یافت. 🔸منفعل ترین اتفاق یارانه ای ایران معاصر در سال 98 و اواخر دولت اعتدال رقم خورد و قیمت بنزین آزاد از 1هزار تومان به 3هزار تومان افزایش یافت. دقیقا مشابه این اتفاق(با 000 کمتر) ، 40 سال قبل در دولت شهید رجایی با تغییر قیمت بنزین از 1 تومان به 3 تومان رخ داده بود. 💡به نظر میرسد تجربه ای متراکم و تکراری درمورد یارانه ها وجود دارد که میتواند چراغ راه امروز اقتصاد کشور گردد. ان شاءالله در یادداشت های بعدی به رویکرد دولت آقای رئیسی دربارۀ این موضوع خواهیم پرداخت. @MataNevesht BinesheTamadoni.ir
یک روستایی و یک روستا (منظور روستا به معنای واقعی کلمه است) مصرفش تولیدات خودشه، یعنی هرچی تولید کنه مصرف می‌کنه(رفع تمام نیازها با امکانات روستا)، حالا اگر این روستایی را در مقیاس ملی تکثیر کنیم یعنی نیازهای خودمون رو با تکیه بر امکانات و توان تکنیکی، تاکتیکی، راهبردی داخلی تولید کنیم... در اینصورت مساله ، ، ، و... طی یک پروسه بدیهی حل خواهد شد و نیاز به حذف صورت مساله به جای حل مساله توسط دولت‌ها نخواهیم داشت.! پ. ن ۱: نگارنده به دستاوردهای علمی و فنی امروز بشر کاملا واقف است و روش‌شناسیِ روستا در بستر بومِ ایران مراد است. پ. ن ۲: شاید برخلاف توسعه که به پیچیده شدن مسائل ساده منجر خواهد شد، لازم باشد در الگوی پییشرفت به ساده‌سازی مسائل رو بیاوریم! افقِ @torabiran ارتباط، انتقاد، پیشنهاد: @torab91
☘کانال تحلیل های اقتصادی دکتر حمیدرضا مقصودی @hamidrezamaghsoodi
📝دولت و مقاومت ✍ محمد مهدی میرزایی پور سیاست موسوم به حذف ارز ترجیحی با توجیه‌های مختلفی اتخاذ شده، اما آنچه که می‌توانیم به عنوان یک جمع‌بندی از زمان خروج امریکا از برجام بگوئیم آن است که دولت در ایران نهایتاً فشار تحریم‌ها را به مردم منتقل کرد. دلایلی که دولت بیان کرد در جای خود درست و قابل توجهند؛ نظیر مبارزه با قاچاق و فساد، کسر بودجه یا لزوم صرفه‌جویی، اما منشأ اصلی این دلایل بر خود دولت هم پوشیده است و در مقایسه با آن دلیل اصلی این‌ها به نظر بهانه می‌رسند. زبان حال دولت را در یک کلمه اینگونه شنیدیم: «این فشار تحمّل کردنی نیست». دولت سعی می‌کند این انتقال فشار را مدیریت کند، ولی در ضرورت آن تردید ندارد. ممکن است این بار آشوبی عمومی اتفاق نیفتد، ولی چیزی از این نکته کم نمی‌کند که دولت نحوی نارضایتی عمیق از سیاست‌هایش را در خاطر بسیاری از مردم کاشت. انداختن مشکل به گردن دولت قبل هم چندان مفید فایده نیست، هرچند دولت فعلی تصور می‌کند به خلاف دولت قبل فشار را به سوی اقشار برخوردار و متوسط هدایت کرده و «هزینه»‌ای که او نمی‌پرداخت را پرداخته، اما نهایتاً از همان پیشنهاد زمین مانده‌ی دولت قبل تبعیت کرد. قصد ندارم به موفقیت یا عدم موفقیت نهایی دولت در نیل به اهداف اقتصادی‌اش بپردازم، هرچند این سنجش هم بسیار مهم است و برخی اهل اقتصاد نشان داده‌اند که نهایتاً این وضعیت یک چرخه بی‌پایان به نفع طبقه برخوردار و موجب گسیختگی کلی طبقات اقتصادی خواهد بود. ناهماهنگی‌های اجرایی هم دلیل اصلی نارضایتی نیست. البته دولت ما امیدوار است که این فشارها با توجه به ناتوانی احتمالی امریکا در وارد آوردن تحریم‌های بیشتر آخرین مرحله از یک اصطلاحاً جراحی دردناک باشد. اگر هم این قول و پیش‌بینی را بپذیریم با نگاه به تلاطم‌های شدید اقتصاد جهانی در سالهای اخیر در می‌یابیم که تکیه بر این دریای موّاج به این سادگی هم نخواهد بود. موجهایی از فشار به سوی ما آمدند که ارتباطی با تحریم‌ها نداشتند. امید به پایان امواج تحریمی پاسخی نامطمئن و خُرد به پرسشی دامنه‌دار و راهبردی است. این پرسشی است درباره جایگاه دولت. دولت، یعنی خود دولت، از تأمل برانگیزترین و شاخص‌ترین پدیده‌های دوره مدرن است. این ادعا که دولت تا پیش از دوره مدرن وجود نداشته از جنبه‌های زیادی درست است. اما دولت در دوره پیشامدرن چه معنایی داشته و تفاوت آن با دولت مدرن چیست؟ سرآغاز دولت در دوره مدرن را باید خواست یک زندگیِ قابل ارزیابی بدانیم. زندگی با همه انواع و اشکال مختلفش در سطح جامعه بایست قابل ارزیابی باشد؛ به این معنا که هر فرد برای اینکه دست به کار شود نخست باید بداند حاصل عمومی‌اش از زندگی چیست، چگونه محاسبه و پذیرفته می‌شود تا نهایتاً برای خودش و جامعه ذخیره شود. تلاطم‌های سیاسی و اقتصادی خصوصاً در هزاره دوم پس از میلاد در اروپا موجب پیدایش این درک عمومی شد که آن کیهان سنتیِ باثباتی که می‌توانستیم به آرامش و استواری و محاسبه‌پذیری آن تکیه کنیم و با آن زندگی را تضمین نماییم دیگر به آن معنا وجود ندارد. بایست تکیه‌گاهی مستحکم «ساخت» و اگر حتی لازم شد دوباره «جهان» را با تکیه بر آن به دست خویش تأسیس کرد. هم سرمنشأ و سرآغاز دولتِ مدرن و هم مایه تداوم و معناداری آن تا امروز تدارک چنین تکیه‌گاهی برای اقتصاد و سیاست داخلی بوده است. در استعمار هم شاید دولت مدرن، عناصر محاسبه‌ناپذیر سیاست داخلیش را در خارج از مرزهایش تسویه می‌کرد. برای نگه داشتن تعادل داخلی، دولت‌ها تا هزاران کیلومتر آن‌سوتر رفتند و از آن زمان تاکنون أصولاً هیچ نقطه‌ای خارج از مسئولیت‌ دولت قابل تصور نیست، هرچند در حیطه‌ی مرزهای او نباشد. مشخص شد تأسیس و نگهداشتن یک دولت نیازمند بر عهده گرفتن «جهان» است. جهانی که به واسطه تأسیس دولتهای مجزا در تکثری روزافزون فرو می‌پاشد به تدریج توسط خود این دولت‌ها دوباره تأسیس می‌شود. این اتفاقی است که توسط کانت رسماً اعلام شد. در فلسفه کانت تأسیس مفهوم جهان مطلق و واحد یک ضرورت تنظیمی است تا بتوانیم به تفکر علمی بپردازیم، اما این ما هستیم که آن را با تکیه بر قانون علمی و اخلاقی تأسیس کرده‌ایم و دیگر خبری از آن جهان طبیعی سنتی نیست. این حکم کانت بازتاب همین یافت عمیقاً سیاسی در فلسفه است که از عصر روشنگری به این سو دولت تکیه‌گاه تأسیس مفهوم جهان است. دولتی که ابتدا تنها متعهد به مصلحت خویش بود، به تدریج متوجه شد چاره‌ای ندارد جز آنکه جهان را در یک جمع‌بندی نظری بر عهده بگیرد. در زمینه اقتصادی هم ابتدا مرکانتیلیست‌ها به عنوان نخستین نسل اقتصاددان‌ها مناسبات اقتصادی را با محوریت اقتدار دولت تحلیل می‌کردند؛ اما سرانجام کار آن‌ها به نظریه تقسیم کار «جهانی» آدام اسمیت رسید. پیدایش مفهوم «جهان» در اندیشه و سیاست مدرن با پیدایش آن در اقتصاد مدرن همزمان است.
دولت مدرن که اولاً متعهد به حفظ زندگی در حیطه‌ای محصور بود، در ادامه عرصه جهانی را به مصرف این تعهد رساند. این تعهّد اساسی و عمومی دولت چنان شدید بود که نگذاشت در طول دوران استعمار ملاحظات اخلاقی مانعی پیش رویش باشد. حتی برده‌داری نیز زمانی لغو شد که از پس انقلاب صنعتی دیگر نیازی به آن نبود، وگرنه تنش میان زندگی داخلی با جهان نامتعینِ خارجی همواره باقی بوده و هنوز هست. دولت مبدأ و منتهای این تنش است. در کانون این تنش می‌ایستد تا زندگی شهروندان را محاسبه‌ و تضمین کند؛ دولت میان حیطه‌ی درونیش با جهان نامتعین خارج همواره همچون مرز و معیاری عمل می‌کند. از منظری دیگر، دولت در ملتقای سیاست و اقتصاد است. این موقعیت محدود به هیچگونه دوران گذاری نیست، بلکه موقعیت اساسی دولت ایستادن و باقی ماندنش در این موضع ظاهراً تحمل‌ناپذیر است. ما همواره از این وهم ترسیده‌ایم که برای داشتن جهانی از آنِ خودمان مرزها را به روی خودمان ببندیم و از الگوی کره شمالی پیروی کنیم؛ اما سوی دیگر این ترس انصراف از تشکیل دولتی از آن خودمان است. خواستِ داشتن یک دولت در حالی که خود را در میانه تلاطم کنونی سیاست و اقتصاد جهانی بتواند پیدا کند خواستِ کوچکی نیست. بالاخص که ما هرچه کردیم به این «جهان» از پیش موجود غربی راه داده نشدیم و برخی به استبصار از مدتها پیش دریافته بودند که دروازه‌های آن جهانِ مطلق برای ما بسیار تنگ‌تر از آن است که بتوانیم از آن گذر کنیم. ترکیه هم در اتحادیه اروپا پذیرفته نشد. وضعیت روسیه هم پس از جنگ اوکراین بیشتر و بیشتر با این جهان مشخص می‌شود. چین هم مدتهاست که آماج تهدید جهان غربی است، هرچند هر دو طرف از رسیدن مناقشه به مراحل بحرانی دوری می‌کنند. این نه تنها صورت مسئله‌ی ما را عوض نمی‌کند، بلکه تأیید می‌کند: هنوز هم اگر بخواهیم جهانی داشته باشیم بدون داشتن دولتی رو به جهان نمی‌توانیم. شاید مهمترین پیامی که تحریم‌ها قرار بود در خاطر ما ایرانیان بکارد این بود که «شما نمی‌توانید دولتی از آن خویش داشته باشید تا به شیوه‌ی خویش در این جهان باشید.» برای آنکه بتوانیم دولتی داشته باشیم، پیشتر باید موقعیت اساسی دولت را که مقاومت در مرز سیاست و اقتصاد داخلی با تلاطم خارجی برای حفظ تعادل زندگی است، بشناسیم و بپذیریم. پذیرش این موقعیت موجب می‌شود مقاومت از یک موقعیت گذار تبدیل به برنامه همیشگی دولت شود. معیار مقاومت حفظ زندگی است. شاید به نظر رسد دولت صرفاً یک ابزار برای این هدف است، اما در واقع و بیشتر این «سایه»ی دولت است که کار می‌کند. سایه‌ای که به اندازه بلندای جهان ما می‌گسترد و زیر آن تازه زندگی سیاسی ما معنا می‌شود. امروز مردم برخی کشورهای منطقه حتی در عین معارضه با دولت ایران عملاً در سایه‌ی دولت ایران هستند، چرا که به واسطه او می‌توانند به شیوه‌ی خویش زندگی کنند. پس دولت باید بتواند از سایه‌اش محافظت کند. جهانی که قرار است با دولت شکل بگیرد به واسطه اعتبار دولت شکل می‌گیرد. دولتهای مدرن برای اعتبارشان جنگ‌ها به راه انداختند و معنای اقتصادی آن را به خوبی و تا عمق استخوان درک ‌کردند. ما نیز چاره‌ای از آن نداریم، ولو در جهانی زندگی کنیم که اساس دولت در آن متزلزل شده است. (مانوئل کاستلز در کتاب خوب جدیدش تحت عنوان «گسست» بحران جهانی دولت را با جزئیات زیادی نشان داده که به مخاطبان سیاسی‌ام خواندنش را پیشنهاد می‌کنم.) انقلاب اسلامی خیز بلندی بود برای شکل‌گیری دولت در ایران، با این خیز به جاهایی رسیده‌ایم، اما همواره و به دلایل مختلف هنوز هم خود را در حال تجدید نظر در امکان یک دولت راستینِ ایرانی می‌بینیم. در این تردیدها، آنچه رفته رفته خرج شده نه سرمایه اقتصادی که سرمایه اعتباری دولت بوده است. دولتی که در برابر رخدادهای جهانی، عکس‌العمل‌هایی برخاسته از ادراک‌های ابتدایی از سیاست و نسخه‌های فراگیر اقتصاد دارد و موقعیت خود را فراموش می‌کند، فشار تحریم‌ها را اصولاً به داخل منتقل می‌کند. چنین دولتی جایی برای ایستادن و ایستاندن در جهان پیدا نمی‌کند. هیچگاه واقعاً نخواستیم برنامه‌ای برای افزایش صادرات و بهبود فناوری تولید در اثر کاهش ارزش ریال داشته باشیم، هرگز موفق نشدیم برنامه‌های منسجم فرهنگی برای کاهش مصرف را به رسمیت بشناسیم، همکاری و مشارکت اصناف برای اهداف ملی را به مکانیسم بازار واگذاشتیم، نتوانستیم قیمت و توزیع کالایی را که تماماً در داخل تولید و مصرف می‌کنیم کاملاً بدست بگیریم، با مرزنشینان نساختیم و همکاری‌شان را جلب نکردیم و بسیاری نخواستن‌ها که بیشتر برخاسته از انصراف دولت از ایستادن در «موقعیت مقاومت» است.
دولت باید از اعتبار سیاسی و اقتصادی‌اش چه در داخل کشور و چه در خارج کشور جانانه دفاع کند. شیوه‌های ایرانی دفاع دولت از حیثیت خودش البته همواره با صبر و مشارکت برای طرف‌های متنوع و مختلف و حتی معارض همراه بوده و هست و در این مسیر موفقیت‌های بسیاری نیز به دست آمده، اما امروز دولت عمیقاً نیاز دارد اهمیت معیارگذارانه جایگاهش و حق و وظیفه گسترده‌ای که در قبال مردمش دارد را متذکر شود، تا بتواند فشار را تحمل و تخلیه کند یا حتی به فشارآورندگان منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای با قدرت بازپس دهد. بعید است حساب دولت صرفاً اقتصادی تسویه شود و ادامه این بازی یک بعدی با ارقام، جز آشوب فایده‌ای نخواهد داشت. چه بسا با مشاهده یک برنامه تمام عیار مقاومت که متناسب با فشاری باشد که تحمل می‌کنیم و نشان از درک عمیق دولت از شرایطی باشد که در آنیم راه‌های بازتر و عمومی‌تری پیش رویمان داشته باشیم. این انتظار گزافی از دولت نیست که جایگاه خویش را بشناسد. چرا که تنها وقتی می‌تواند از یک دولت اسمی به یک دولت حقیقی تبدیل شود که توان روحی و نظری این کار را داشته باشد. باید بفهمیم مقاومت ناگزیر و اساسی است، هرچند هر زمان و هر جا دلالت و شیوه‌ی خاص خودش را دارد. دولت جای کسانی است که بتوانند در اینباره تأمل کنند و بازی‌های کهنه را به شکل تازه‌ای بازی کنند. اینکه دولت از کار خود تلقی صرفاً اجرایی داشته باشد و همواره بدنه خاصی از نیروها را به دولت فرا ‌خواند که امیدی جز به معیارهای جهانی ندارند از دولت چیزی باقی نمی‌گذارد. اجرا کور است و از کوری بهره و نیرو می‌گیرد. حال آنکه حتی برای آبادانی یک روستای مرزی نیاز به افراد آموخته‌ای است که درکی از موقعیت تاریخی و ضرورت کلی کار خویش داشته باشند و در مناسبتی با طرح کلی کشور آن کار را به انجام برسانند. ممکن است در اینجا تصور شود این خواسته احاله به محال است، اما با اصلاح آهنگ دولت ممکن است.▪️ امروز فرصت ماست🔸 علم و سیاست فارسی🔸 ☘کانال تحلیل های اقتصادی دکتر حمیدرضا مقصودی @hamidrezamaghsoodi
آفرین بر دکتر اسماعیلی وزیر محترم ارشاد که دریافته اند عنصر قدرت در ساختار فرهنگی انقلاب اسلامی، هیات ها هستند و باتفاق حجت الاسلام قمی این رویداد را بر پا کرده اند. عناصر قدرت دولت انقلابی در اقتصاد هم، حوزه های علمیه، هیات ها، مردم و نهادهای مردمی هستند. امید به اینکه در اقتصاد هم این را دریابیم... ☘کانال تحلیل های اقتصادی دکتر حمیدرضا مقصودی @hamidrezamaghsoodi
اقتصادنا47-دکتر مقصودی-تولید دانش بنیان اشتغال آفرین در مکتب اقتصادی مقاومتی-کم حجم .mp3
24.04M
🔰 سلسله نشست‌های 🔖پرونده ویژه «تولید در الگوی اسلامی – ایرانی پیشرفت» 🎵نشست سوم « 47» 🔍 تولید دانش‌بنیانِ اشتغال آفرین در مکتب اقتصاد مقاومتی 🎙دکتر حمیدرضا مقصودی (عضو هیئت علمی گروه اقتصاد دانشگاه قم) @eghtesadhozehkh معاونت پژوهش حوزه علمیه خراسان
🔴 عصر جدیدی دیگر حالا که نخبگان علمی و فرهنگی و ادبی و مخترعین و خیلی دیگر از افراد خارق العاده ای وجود دارند که امکان حضور در برنامه عصر جدید را ندارند ؛ ای کاش برنامه ای بود و این افراد را به مردم نشان می داد تا همه متوجه باشند که موفقیت و توفیق افتخارآفرینی برای وطن فقط در آواز و پشتک وارو و به طور کلی کارهای نمایشی خلاصه نمی شود ... ✍"قاسم اکبری" ✌️جنبش مستضعفین @jonbeshmostazafin
تخلیه لوله های آبرساني مجتمع عزیز آباد کپری شهرستان رودبار جنوب بخش جازموریان تعداد۶۵شاخه سایز۳۱۵به متراژ۷۸۰متر ۵شاخه سايز ۲۵۰به متراژ ۶۰متر توسط قرارگاه پیشرفت آبادانی سپاه ثارالله استان کرمان ✅✊🇮🇷 🆔 @MellateGhavi✌️