eitaa logo
منبرطلاب
20هزار دنبال‌کننده
214 عکس
67 ویدیو
65 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم #منبر در فضای #مجازی #ویژه_طلاب_و_مبلغین اخبار استخدامی ادمین @talabe_admin کانال شخصی است کانون تبلیغاتی پربازده منبر http://eitaa.com/joinchat/1201668109Cc875229ef3
مشاهده در ایتا
دانلود
🏴محرم شد و دلها شکست از غم زینب، دل زهرا شکست باز محرم شد و لب تشنه شد از عطش خاک، کمرها شکست آب در این تشنگی از خود گذشت چله به خون شد دل صحرا شکست قاسم و لیلا همه در خون شدند این چه غمی بود که دنیا شکست فرا رسیدن ماه محرم تسلیت باد🏴
سوم محرم مجلس عزا سبب احیاء قلب نویسنده/ سخنران: حجت الاسلام و المسلمین نظری منفرد «نحمده علی عظیم إحسانه و نیّر برهانه و نوامی فضله و امتنانه، ثم الصلاة والسلام علی سیدنا و نبینا أبی القاسم محمد صلّی الله علیه و علی أهل بیته الطیبین الطاهرین المعصومین المکرمین و اللعنة الدائمة علی أعدائهم أجمعین إلی یوم الدین.» عن الامام ابی الحسن الرضا(علیه السلام): «مَنْ تَذَکَّرَ مُصَابَنَا وَ بَکَى لِمَا ارْتُکِبَ مِنَّا کَانَ مَعَنَا فِی دَرَجَتِنَا یَوْمَ الْقِیَامَةِ وَ مَنْ ذُکِّرَ بِمُصَابِنَا فَبَکَى وَ أَبْکَى لَمْ تَبْکِ عَیْنُهُ یَوْمَ تَبْکِی الْعُیُونُ وَ مَنْ جَلَسَ مَجْلِساً یُحْیَا فِیهِ أَمْرُنَا لَمْ یَمُتْ قَلْبُهُ یَوْمَ تَمُوتُ القُلُوب.»[1] سیره اهل بیت(علیهم السلام) در این روزهای آغازین ماه محرم به چند مطلب راجع به عزاداری باید توجه بشود. یک اندوهی که انسان نسبت به امام حسین(علیه السلام) پیدا می‌کند. کسانی که به اهل‌بیت معتقد هستند به‌طور طبیعی این اندوه را دارند. از ابو عماره منشد روایت است: «ما ذکر الحسین(علیه السلام)یوما عند ابی عبدالله»[2] هیچ روزی خدمت امام صادق(علیه السلام) نام امام حسین برده نمی‌شد مگر این‌که «لا یُرَى مُتَبَسّماً إلی اللّیل» حضرت را تا شامگاه کسی خندان نمی‌دید. روایتی در کامل الزیارات است بدین مضمون، حضرت صادق (علیه السلام) به شخصی می فرماید: تو اهل عراقی؟ چطور جدّم حسین را زیارت می‌کنی؟ عرض کرد أنا رجلٌ مشهور، من یک آدم مشهوری هستم از طاغیان و حکام وقت جرأت نمی‌کنم امام حسین(علیه السلام) را زیارت کنم. حضرت به او فرمود که آیا یاد جدّم حسین می‌کنی؟ عرض کرد بله آقا، یاد می‌کنم به‌گونه‌ای که آن روز خانواده‌ی من احساس می‌کنند که من مهموم و پریشان هستم، دیگر میل به غذا ندارم، غذا نمی‌خورم، این پریشانی این‌طور در من تأثیر می‌گذارد. همین همّ و اندوه مرتبه‌ای از مرتبه‌ی به ‌اصطلاح اعتقاد و معرفت انسان است. اجر کسی که برای سید الشهداء(علیه السلام) اندوهگین است در همین رابطه، امام صادق (علیه السلام)می‌فرماید: «نَفَسُ الْمَهْمُومِ لِظُلْمِنَا تَسْبِیحٌ وَ هَمُّهُ لَنَا عِبَادَةٌ وَ کِتْمَانُ أمرنا جِهَادٌ فِی سَبِیلِ اللَّه»‏[3] نفس المهموم، کسی که مهموم است بخاطر مظلومیت ما، آن نفسی که می‌کشد برای او تسبیح می‌نویسند. همین معنا را سید حمیری در اشعارش آورده، او می‌گوید: إِنّی لَأَکْرَهُ أَنْ أُطیلَ بِمَجْلِسٍ * لا ذِکْرَ فیهِ لِفَضْلِ آلِ مُحَمَّدِ ، من دوست ندارم در مجلسی بنشینم که در آن از آل پیامبر یاد نشود. ادامه دارد👇👇 ✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰 http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
اهمیت برگزاری مجلس عزای امام حسین (علیه السلام) مسأله‌ی بعد تشکیل مجلس برای اهل‌بیت است، این در روایات هست، یک نوعی نشان دادن علاقه به اهل‌بیت علیهم صلوات الله است. ذیل این حدیثی که خواندم حدیث می‌خوانم، حضرت رضا (علیه السلام) می‌فرماید: «منْ جَلَسَ مَجْلِساً یُحْیی فیهِ أمْرُنا لَمْ یَمُتْ قَلْبُهُ یَوْمَ تَمُوتُ الْقُلُوبُ»[4] کسی که در مجلسی بنشیند که در آن مجلس «یُحْیی فیهِ أمْرُنا» امر ما را زنده نگه دارند یعنی از ما سخن بگویند، قلبش نمی میرد. قیامت هم این‌طور است دیگر «إِذِ الْقُلُوبُ لَدَى الْحَناجِر»[5]، قیامت روزی است که «أَفْئِدَتُهُمْ هَواء[6]، ناکِسُوا رُؤُسِهِمْ [7]تعبیر دیگر قرآن؛ قیامت یک چنین روزی است. شخصی که در جلسه‌ای نشسته ذکر اهل‌بیت می‌شود، روزی که تموت القلوب است، دل او نمی‌میرد. همچنین حضرت به فضیل فرمودند: «إِنَّ تِلْکَ الْمَجَالِسَ أُحِبُّهَا.»[8] من این مجالس را دوست دارم «رَحِمَ‌ اللَّهُ‌ امْرَأً أَحْیَا أمرنا» [9] خدا رحمت کند آن کسی که امر ما را احیاء می‌کند. انواع گریه اساساً گریستن و گریاندن آن مقداری که روایات را در کامل الزیارات، امالی صدوق، ثواب الاعمال صدوق احصاء کردم، به نظرم می‌آید روایات راجع به بکاء در حد تواتر می باشد، یعنی این روایات را انسان ببیند یقین پیدا می‌کند. حال،گریه برای چه؟ چرا ما گریه کنیم؟ این یک نکته‌ای است، گاهی بعضی‌ها مطرح می‌کنند که چرا گریه کنیم؟ گریه یک دوره ای دارد. انسان یک مدتی که یک عزیزی از دستش رفت بعد از گذشت یک مدتی کم‌کم ساکت می‌شود. اشعار منسوب به امیرالمؤمنین (علیه السلام) : إذا انقطعت یوماً من العیش مدَّتی فإن بکاء الباکیات قلیلُ بکاء باکیات کم می‌شود، اندک می‌شود؛ اما این همه سفارش راجع به گریه‌ی برای امام حسین(علیه السلام) و این‌طور هم نیست که گریه‌ی برای امام حسین(علیه السلام) کم شود، شاید در دورانی که بر او عمری گذشته، گریه‌اش از روزهای اول بیشتر باشد، کم که نشده زیادتر هم شده باشد. گریه معرفت گاهی منشأ گریه معرفت است. خدای متعال در آیه آخر سوره‌ی مبارکه‌ی اسراء می فرماید: «قُلْ آمِنُوا بِهِ أَوْ لا تُؤْمِنُوا» [10]شما ایمان بیاورید یا ایمان نیاورید «إِنَّ الَّذینَ أُوتُوا الْعِلْم»‏ کسانی که علمی به آن‌‌ها داده شده وقتی آیات رحمان بر آن‌ها خوانده ‌می‌شود«یَخِرُّونَ لِلْأَذْقانِ یَبْکُونَ وَ یَزیدُهُمْ خُشُوعا»[11]اشک می‌ریزند. یا این آیه که راجع به بعضی از اهل کتاب در سوره‌ی مبارکه‌ی مائده است که خدای متعال می‌فرماید: «تَرى‏ أَعْیُنَهُمْ تَفیضُ مِنَ الدَّمْعِ مِمَّا عَرَفُوا مِنَ الْحَق» [12]آن عرفان، آن شناخت، آن معرفت باعث می‌شود اشک انسان را جاری کند. ادامه دارد 👇👇 ✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰 http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
گریه خوف گاهی منشأ گریه در انسان خوف است، خوف باعث گریه می‌شود، خشیت که یک بخشی از خوف است، بین خوف و خشیت، عام و خاص مطلق است، هر خشیتی خوف است اما هر خوفی خشیت نیست. حدیثی از پیغمبر خدا نقل شده ‌وقتی آیات آخر سوره‌ی مبارکه‌ی زمر را تلاوت می‌کردند، توجه داشته باشید که این‌ آیات آخر سوره‌ی زمر خیلی آیات عجیبی است. «وَ ما قَدَرُوا اللَّهَ حَقَّ قَدْرِهِ وَ الْأَرْضُ جَمیعاً قَبْضَتُهُ یَوْمَ الْقِیامَةِ وَ السَّماواتُ مَطْوِیَّاتٌ بِیَمینِهِ سُبْحانَهُ وَ تَعالى‏ عَمَّا یُشْرِکُونَ»[13] پیغمبر خدا یک ‌وقتی این آیات را می‌خواندند اصحاب گوش کردند و گریستند. گاهی منشأ گریه خوف است، چون در این آیات «وَ سیقَ الَّذینَ کَفَرُوا إِلى‏ جَهَنَّمَ زُمَراً» [14]هست. گریه درد گاهی منشأ گریه در انسان خوف نیست، معرفت هم نیست، از درد است، گاهی درد به انسان فشار می‌آورد و اشک انسان را بی‌اختیار جاری می‌کند. مثلا یک بیمار در بیمارستان بستری است درد خیلی دارد می‌بینی اشک می‌ریزد، این هم هست. گریه فراق گاهی گریه در اثر فقدان یک عزیزی است یا یک مالی است؛ عزیزش را از دست داده گریه می‌کند. روایت دارد امام سجاد(علیه السلام) یا حضرت کاظم(علیه السلام) در منا داشت عبور می‌کرد، (سابقاً حج که مشرف می‌شدند منا یک مرکزی برای کسب هم بوده)، دیدند که یک زنی کنار یک گاو مرده‌ای نشسته، گریه می‌کند. به او فرمودند که چرا گریه می‌کنی؟ گفت: آقا من همسر ندارم، شوهرم از دنیا رفته چندتا بچه‌ی یتیم دارم شیر این گاو را می‌دوشیدم و می‌فروختم و از این طریق ارتزاق می‌کردم، هیچ سرمایه‌ی دیگری هم ندارم. الان این گاو مرده و من نمی‌دانم چه کنم؟ حضرت دعایی کردند و بلافاصله آن گاو زنده شد. ناگهان این زن فریاد زد مسیح هذا مسیح‌ بن مریم حضرت رفتند لابلای جمعیت و خودشان را پنهان کردند. گاهی گریه برای فقدان یک مالی است یا برای یک عزیزی است که انسان در فراق اوگریه می‌کند. یک خطبه‌ای را مرحوم سید رضیuدر نهج‌البلاغه نقل کرده از امیرالمؤمنین(علیه السلام)، کنار قبر پیغمبر به رسول خدا عرض کرد: «بِأَبِی أَنْتَ وَ أُمِّی یَا رَسُولَ اللَّهِ، لَقَدِ انْقَطَعَ بِمَوْتِکَ مَا لَمْ یَنْقَطِعْ بِمَوْتِ أحد سِواک مِنَ النُّبُوَّةِ وَ الْإِنْبَاءِ وَ أَخْبَارِ السَّمَاءِ»[15] بعد در ادامه حضرت می‌فرماید که: من اگر ملامتِ ملامت‌کنندگان نبود آن‌قدر گریه می‌کردم که «أَنْفَدْنَا عَلَیْکَ مَاءَ الشُّئُونِ» که سرچشمه‌ی اشکم بخشکد. انسان گاهی گریه می‌کند برای فقدان عزیز. ادامه دارد 👇👇 ✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰 http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
گریه محبت گاهی منشأ گریه محبت است، علاقه است، آن علاقه اشک چشم انسان را جاری می‌کند و انسان را می‌گریاند. یکی از بزرگان می‌فرمودند که یکی از مراجع گذشته، در جلسه‌ی روضه‌ای کنار منبر نشسته بود گریه می‌کرد، آن‌ آقا که روضه می‌خواند گریه می‌کرد من کنارشان بودم زمزمه‌ی ایشان را گوش کردم دیدم به امام حسین(علیه السلام) عرض می‌کند، یا ابا عبدالله من برای ثواب و برای مصائب شما گریه نمی‌کنم، چون دوست‌تان دارم گریه می‌کنم. این علاقه انسان را می‌گریاند. خب همه‌ی این‌‌ها این مراحل پنج‌گانه‌ای که عرض شد و هم اندوه و غم که روایاتش بیان شد، همین طور ذکر و یادآوری را هم روایاتش را خواندیم، مجلس تشکیل دادن را هم روایاتش را بیان کردیم. بکاء که در این فرمایش بود و ابکاء. منشأ تمام این‌ها آن محبت است، این‌ها مبرزات محبت است، این چیزهایی است که محبت این‌ها را بروز داده. و ما چه کنیم که واقعاً محبت‌مان را ابراز بکنیم؟ گریه امام سجاد (علیه السلام) بر مظلومیت سیدالشهداء (علیه السلام) امام سجاد (علیه السلام)همین‌طور اشک می‌ریخت و گریه می‌کرد و وقتی از گریه‌ی آن حضرت سؤال می‌کردند می‌فرمود: «قُتِلَ ابْنُ رَسُولِ اللَّهِ عَطْشَاناً وَ قُتِلَ ابْنُ رَسُولِ اللَّهِ جائعا» به این نکته کمتر اشاره می‌شود که امام حسین (علیه السلام) روز عاشورا هم تشنه بود و هم گرسنه بود، چون همه چیز را بسته بودند بر روی اهل‌بیت «قُتِلَ ابْنُ رَسُولِ اللَّهِ جائعا وَ قُتِلَ ابْنُ رَسُولِ اللَّهِ عَطْشَاناً» [16] البته روز عاشورا امام حسین (علیه السلام) روزه بودند در حال روزه به شهادت رسیدند. اکنون به جهت این‌که بنی‌امیه آن روز را عید ‌گرفتند و روزه می‌گرفتند روزه‌ی روز عاشورا مکروه است. این عامه هم که الان روزه می‌گیرند از جعلیات بنی‌امیه است. حدیثی که در صحاح اهل سنت هست. پیغمبر خدا فرمود: «أَحَبَّ اللَّهُ مَنْ أَحَبَّ حُسَیْنا» [17] خدای متعال دوست دارد آن کسی که حسین را دوست دارد. دیگر چی بالاتر از این انسان می‌خواهد؟ «أَحَبَّ اللَّهُ مَنْ أَحَبَّ حُسَیْنا». با این مجالس و محافل، ما می‌خواهیم محبت‌مان را نشان بدهیم و الا ما کجا و امام حسین(علیه السلام) کجا؟! او یکی از خمسه‌ی طیبه‌ای است که خداوند متعال عالم هستی را برای او آفرید. ادامه دارد 👇👇 ✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰 http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
روضه: امام حسین (علیه السلام)دیشب را راه می‌آمدند، از قصر بنی مقاتل که حرکت کردند دیشب در مسیر بودند، شب‌ها معمولاً توقف می‌کردند. امروز صبح که حرکت کردند بعد از خواندن نماز صبح، سپاه حر هم در حال حرکت بود، حضرت هم در حال حرکت بودند، یک سواره‌ای از طرف کوفه نمایان شد آمد: «لَمْ یُسَلِّمْ عَلَى الْحُسَیْن»‏ بر امام حسین(علیه السلام) سلام نکرد «سَلَّمَ عَلَى الْحُر» به حربن یزید ریاحی سلام کرد، دست کرد یک نامه‌ای را درآورد به حر داد. حر نامه را باز کرد، عبارتی که ابن زیاد در آن نامه نوشته بود این بود «أَمَّا بَعْدُ فَجَعْجِعْ بِالْحُسَیْنِ وَ لَا تُنْزِلْهُ إِلَّا بِالْعَرَاءِ عَلی غَیرِ خُضْرٍ وَ عَلَى غَیْرِ مَاء» بر حسین تنگ بگیر و حسین را در یک سرزمینی که نه آب است و نه سبزه محاصره کن، و این آورنده‌ی نامه عین بر تو است، خلاف این دستور را عمل بکنی به من گزارش خواهد کرد. حر از اول آدم مؤدبی بوده. نامه را با آن آورنده‌ی نامه برداشت آورد خدمت امام حسین (علیه السلام)عرض کرد که آقا من دیگر از این لحظه‌ به بعد مأمور هستم نگذارم شما دیگر به حرکت ادامه دهید، همین‌جا باید متوقف شوید، این نامه است، آورنده‌ی نامه هم عین است. امام نار و امام نور یکی از اصحاب امام حسین(علیه السلام) به نام ابوالشعثاء کندی، آمد جلو یک نگاهی کرد به چهره‌ی این آورنده‌ی نامه، به او گفت تو مالک‌بن نصیری؟ گفت: بله، گفت: عجب تو مرید ابن‌زیاد شدی؟ مرید یزید؟ نامه از او می‌آوری برای حر؟ بیا از پسر پیغمبر دفاع کن. این نکات در تاریخ برای انسان واقعاً باعث عبرت است. گفت: أَطَعْتُ إِمَامِی‏ گفت: من امامم را اطاعت کردم، یعنی یزید امام من است. ابوالشعثاء کندی گفت: مگر نخواندی این آیه‌ی شریفه را «وَ جَعَلْناهُمْ أَئِمَّةً یَدْعُونَ إِلَى النَّار»[18]امام تو از آن امام‌ها هست که تو را دعوت به آتش می‌کند، بیا به امام حسین(علیه السلام) بپیوند. امروز هم که یک عده‌ای را شستشوی مغزی می‌دهند و دست به جنایت‌‌هایی می‌زنند، کوچک و بزرگ مردم را می‌کشند. مغز‌شان را این‌طوری شستشو داده بودند که یزید امام است به تعبیر امام حسین (علیه السلام)شرابخوار، سگ‌باز، مُعلِن بفسق، یزید شده امام و اطاعتش لازم است! به‌هرحال به حضرت عرض کرد که آقا من مأمور هستم نگذارم شما دیگر حرکت کنید. یکی از اصحاب به امام حسین (علیه السلام)عرض کرد که آقا جان ما گوش به حرف حر نمی‌کنیم، این‌ها الان هزار نفر هستند و تعداد این‌ها فردا و پس‌فردا زیاد خواهد شد، جنگیدن با این هزار نفر بر ما الان آسان است، ما می‌جنگیم، اجازه بدهید ما پیش برویم . حضرت فرمودند که: «انى اکره ان اُبدئهم بالقتال»[19] من نمی‌خواهم آغازگر جنگ باشم. این‌ها فردا بهانه دست‌شان بیفتد و بگویند حسین‌بن علی خودش شروع کرد، خودش جنگ را آغاز کرد. گفت آقا پس یک کاری بکنیم، چون زهیر مال کوفه بوده آشنای به منطقه، عرض کرد آقا این نزدیکی یک جایی هست به آن گفته می‌شود کربلا، برویم آن‌جا سکنی اختیار کنیم. اشک در چشم امام حسین (علیه السلام)حلقه زد، «فتنفس الصعداء یک آهی کشید ابی عبدالله (علیه السلام)و فرمود: «اللَّهُمَّ إِنِّی أَعُوذُ بِکَ مِنَ الْکَرْبِ وَ الْبَلَاء» [20]آمدند توی آن منطقه «فاخذ من تربتها فشمها و قال بهذه التربة وعدنی جدی رسول الله» این همان خاکی است که پیغمبر به من وعده داده. ابن جوزی در تذکره نقل می‌کند که امام حسین (علیه السلام)فرمود: «والله هذه رسول الله(صلی الله علیه و آله وسلم) و اننی اقتل فیها» فرمودند: این همان خاک است و من در این‌جا شهید خواهم شد. بارها را بگذارید، بچه‌ها را پیاده کنید، امروز امام حسین (علیه السلام) دستور دادند انصار یک طرف خیمه‌‌های‌شان سرپا شد و اهل‌ّبیت طرف دیگر. ادامه دارد 👇👇 ✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰 http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
بار بگشایید این‌جا کربلاست آب و خاکش با دل و جان آشناست بار بگشایید خوش منزلگه‌یست تا به جنّت زین مکان اندک رهی‌ست کربــلا گهواره اصغر تویــــی مدفـــــــن عباس نام آور تویـــی زینب آمد صدا زد برادر این‌جا مسکن نکنید، من این بیابان را بیابان خطرناکی می‌بینم. فرمود: نه خواهرم، همین‌جا باید پیاده شویم. در این‌جـــا باید اکبر کشته گردد تنش در خـــاک و خون آغشته گردد «هَاهُنَا مَحَطُّ رِحَالِنَا وَ مسَفْکُ دِمَائِنَا، وَ مَحَلُّ قُبُورِنَا» [21] خواهرم برادرت را همین‌جا می‌کُشند، محل قبرهای ما همین‌جاست. پیاده شدند، نُه روز دیگر روز یازدهم صبح سوار شدند، زینب همه بچه‌ها را سوار کرد نوبت به خودش رسید صدا زد برادر بلند شو خواهرت را سوار کن ... 🏴 وسَیعلَمُ الّذینَ ظَلَموا أَیَّ مَنقَلَبٍ ینقَلِبونَ پی نوشت ها: [1]. امالی صدوق، جلد 1، صفحه 37 [2].بحارالانوار، ج 44، ص 280 .[3]امالی مفید جلد 1، صفحه 338 .[4]وسائل الشیعه، ج ۴۴، ص ۲۷۸ [5]. سوره غافر، آیه 18 [6]. سوره ابراهیم، آیه43 [7]. سوره سجده، آیه12 [8]. کامل الزیارات، صفحه 103 [9]. عیون أخبار الرضا(علیه السلام): ج۱، ص ۳۰۷، ح ۶۹ [10]. سوره اسراء، آیه 107 [11]. سوره اسراء، آیه 109 [12]. سوره مائده، آیه 83 [13]. سوره زمر، آیه 67 [14] . سوره زمر، آیه 71 [15] . خطبه 235، نهج البلاغه [16] .مثیر الأحزان، جلد۲، صفحه۱۱۵ [17] . سنن الترمذی، ج ۵، ص ۶۵۸ [18]. سوره قصص، آیه 41 [19] .مناقب ابن شهر آشوب، جلد 4، صفحه 110 [20] .لهوف، سید بن طاووس، ص 133 [21] .مقتل الحسین خوارزمی ج1، ص 237 ✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰 http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کاهش معنویت و دینداری (شب سوم محرم 94، حرم حضرت معصومه (س) ، دکتر رفیعی) نویسنده/ سخنران: حجت الاسلام و المسلمین رفیعی اَعوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّيطانِ الرَّجيم بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم لا حَوْلَ وَلا قُوَّةَ اِلاّ بِاللَّهِ الْعَلِىِّ الْعَظيمِ الحمدلله رب العالمین والصلاة والسلام علی سیدنا ونبینا ابی القاسم مصطفی محمدوعلی آله طیبین الطاهرین سیما بقیة الله فی الارضین ولعن علی اعدائهم اعداء الله اجمعین. قال الله تبارک و تعالی «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اتَّقُواْ اللّهَ وَکونُواْ مَعَ الصَّادِقِينَ». شام جمعه است روز جمعه متعلِق به وجود مقدس ولی عصر امام زمان روحی و أرواح العالمین لتراب مقدمه الفداء برای سلامتی آن وجود مقدس و تعجیل در ظهور با برکتشون صلواتی عنایت کنید. دیشب عرض کردیم بحث این دهة ما با عنوان هشدارهای حسینی است یعنی تذکرات نهیب‌ها و خطراتی که اباعبدالله ـ علیه السلام ـ قبل از حادثة کربلا یا روز عاشورا بیان کردند اینها خیلی مهم است کاربردی به درد امروز ما همه روز ما که بدانیم از تکرار این قصه حداقل بپرهیزیم از مبتلا شدن به این مواردی که ابی‌عبدالله هشدارشو داده دوری کنیم. 💠 هشدار قبل از واقعه دیشب عرض کردم هشدار همیشه قبل از واقعه است شما بیائید جادة که پیچ خطرناکی است سر پیچ نمی‌آیند هشدار بدهند هزار متر دو هزار متر قبلش تابلو میزنن اینجا پیچ خطرناکه این تابلو هشدار برا تصادف است در جاهایی که پر خطر هست غالباً هشدار میدن یا در ماشین شما می‌بینید بعضی از چراغ‌ها لامپ‌ها آمپرها وقتی روشن میشه یا از یک مرحلة بالاتر میره این هشدار به راننده است قبل از اینکه موتور بسوزه ماشین متوقف کنه هشدار نسبت به یک خطری تو این ماشین هست در بدن ما هم همینطور است بعضی‌ اوقات یه دردی در ناحیة سینه یه دردی در ناحیة جای دیگة بدن ممکنه هشدار به یک بیماری قلبی مغزی فشار و لذا انسان اگر دقت کنه منجر به اون واقعه و حادثه نمی‌شود در مباحث اخلاقی و دینی هم همینطور است اینکه شما می‌بینید مرتب ما تو قرآن هشدار داریم بعضی هشدارها دیشب عرض کردم تکرار میشه هی خدا بیان می‌کنه تو سوره‌های مختلفی میگه مثلاً هشدار به خطر شیطان چرا اینقد تو قرآن آمده خب یکجا خدا بیان می‌کرد و تمام می‌شد اما تو هر سوره‌ای شما به هر شکلی می‌بینید. 💠 کاهش معنویت و دینداری در سوره‌های مختلفی خداوند این خطر را متذکر میشه یادآوری می‌کنه حالا ابی‌عبدالله ـ علیه السلام ـ در نامه‌هاشون فرمایاتشون روی یکسری محورهایی دست گذاشته که مشکل جامعه این است که داره یک حادثه‌ای اتفاق می‌افته به نام کربلا کشتن پسر پیامبر و حادثه‌ای که به هر حال عواملی دست به دست هم داده و اون ایجاد کرده یکی از اون هشدارها را دیشب گفتم بدعت بود که توضیح دادم فرمودند جامعه دچار بدعت شده البدعة قد احییت که بدعت‌ها را توضیح دادم که چی بود دومین هشداری که امشب عرض می‌کنم و ابی‌عبدالله صریح در کلامش فرموده کاهش معنویت، کاهش دینداری، کاهش توجه به ارزش‌های معنوی است ببینید. ادامه دارد 👇 ✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰 http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
💠 نیازهای مادی و معنوی آقایون من یه توضیح بدم ما دو تو بُعد داریم یه بُعد جسم داریم یه بُعد روح به صورت ساده یکسری نیازهای مادی داریم یکسری نیازهای معنوی نیازهای مادی ما با حیوانات مشترک است میل به غذا ما داریم حیوانات هم دارد میل به آب ما داریم حیوان هم داره میل جنسی ما داریم حیوان هم داره میل به خواب نیاز به خواب ما داریم حیوان هم داره میل به سکنی ما داریم حیوان هم دلش میخواد یک جایی ساکن باشه در یک محلی مثلاً محل زندگیش باشه محل استراحتش اینها چیزهایی است که چیز خیلی در واقع ضروری و در عین حال عادی است اگر یک کسی تمام زندگیش شد همین کما اینکه کمونیست‌ها همینو گفته آخرتی نیست خدایی نیست و همینه خوردن و خوابیدن إطفای غریزة جنسی خب این انسان مساوی میشه با حیوانات یعنی همه زندگیش شد همین خوردن، خوابیدن، مسکن، ازدواج، کار، تلاش و در واقع از این دایره که الان بعضی دنیا اینطور دارند زندگی می‌کنند این زندگی لازم است اما کافی نیست این زندگی بُعد حیوانی است اما به خودمون نگاه می‌کنیم یک نیروی داریم به نام عقل خب عقل در ما برا چی نهاده شده فطرت حس پرستش حس دوستی حس محبت حس این احساس‌هایی که اینها فوق مادی است ما به اینها می‌گوئیم احساس‌های معنوی نیازهای فوق مادی که نیازی هم به دلیل نداره بگیم آقا به این دلیل نه شما به گذشتة تاریخ مراجعه می‌کنی هزاران سال پیش تو غارها الان علامت‌هایی که به دست میاد نشان میده مردم نقاشی می‌کشیدند خدا داشتند ولو بت می‌پرستیدند ولی حسن پرستش حس زیبایی حس با هم بودن حس خلاقیت درشون بوده حالا اگر یک کسی گفت نه آقا همون اولی امیرالمؤمنین می‌فرماید: این دیگه انسان نیست این حیوان است چهره‌اش چهرة‌ انسانی است این کلام نهج‌البلاغه است الصورة صورة الإنسان بعضی از انسانیت فقط قیافة انسان دارد و القلب قلب الحیوان قلب قلب حیوان است و ذلک میت الحیاء؛ اینا انسان نیستند اینا مردة متحرک هستند کسی میتونه بگه نتانیاهو انسان است آدمی که اینطور داره جنایت می‌کنه آدم می‌کشه لذت می‌بره حجاج انسانه صدام انسان بود این کسانی که امروز دارند در صعودی مردم یمن را اینطور به خاک و خون می‌کشند کودک‌کشی می‌کنند خب این همة هدفش اینه حکومتش حفظ بشه ریاستش حفظ بشه ولو به قیمت کشتن نزدیکان خودش فرزندان خودش خب چقدر تو تاریخ شما شاهان قدرتمندان فرزندان خودشون از بین بردن مأمون برادرش امین را کشت برای اینکه به قدرت برسه تو شاه‌های دیگه نگاه کنید چقدر جنایت صورت گرفته برای این ریاست پس اگر یک کسی گفت همه چیز همینه امیرالمؤمنین می‌فرماید: این اسمشو انسان نذارید قرآن هم می‌فرماید: این مرده است «إِنَّک لَا تُسْمِعُ الْمَوْتَي» (سوره نمل، آیه 80)؛ این یک قصه. اما اگر قرار شد این دومی هم باشه جامعه‌ای که اون دومی توش کاهش پیدا کنه یا تعطیل بشه یا فروکش که این جامعه خطرات درش ایجاد میشه امیرالمؤمنین ـ‌ علیه السلام ـ این داستان را من عرض کنم بعد نتیجه‌گیری کنم در جنگ صفین وقتی رسیدند به منطقة صفین که در سوریة فعلی واقع شده منطقة رقه که شهدای صفین اونجا دفن هستند ان‌شاء‌الله خداوند با نابودی این سلفی‌ها، داعشی‌ها، تکفیری‌ها، مجدداً راه زیارت به قبور سوریه و دمشق را سایر اون زیارتگاه‌ها را برا ما باز کنه حضور پیدا کنیم یکی از محل‌های زیارتی که گاهی عزیزان قبلاً می‌رفتند همین منطقة رقه قبر عمار یاسر و قبر اویس قرن شهدای صفین است وقتی حضرت رسید به این منطقه دید سپاه معاویه زودتر رسیدند وقتی زودتر رسیدند آب را محاصره کردند چند هزار لشکر همراه امیرالمؤمنین از کوفه آمده تا صفین آب بسته خب اینا از تشنگی میمیرند اصلاً نیازی به جنگ نیست آب وقتی تعطیل بشه آب خودش یکی از عوامل اصلی حیات است طَعمُ الماءِ طَعمُ الحَياةِ؛ از امام صادق پرسیدند آقا طعم آب چیه فرمود: طعم آب طعم زندگی است طَعمُ الماءِ طَعمُ الحَياةِ؛ (کافی، ج6، ص381) ماء حیات زندگی است ادامه دارد 👇👇 ✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰 http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
💠 زنده بودن و ذلیل بودن؛ مرگ است قرآن می‌فرماید: همه چیز از آب حی زنده است یک سخنرانی کرد امیرالمؤمنین خیلی کوتاه خدا رحمت کنه همة گذشتگان مرحوم شهید مطهری می‌فرماید: این یک خط کلام یک سخنرانی کوتاه غوغایی ایجاد کرد در سپاه امیرالمؤمنین به گونه‌ای که فوراً حمله کردند آب را آزاد کردند چی فرمود: این تعبیر را ببینید فرمود: فَالْمَوْتُ‌ فِي حَيَاتِكُمْ‌ مَقْهُورِينَ‌ وَ الْحَيَاةُ فِي مَوْتِكُمْ قَاهِرِين‌؛ (بحار الأنوار، ج32، ص442) فرمود: شما زنده باشید اما ذلیل باشید بدبخت باشید این مرگ است زندگی نیست فَالْمَوْتُ‌ فِي حَيَاتِكُمْ‌ مَقْهُورِينَ‌؛ زنده باشید اما مثل یک آدم میت مثل یک آدم ذلیل که معاویه به شما زور بگه حاکم باشه برید برا آب التماس کنید اما وَ الْحَيَاةُ فِي مَوْتِكُمْ قَاهِرِين‌؛ بمیرید اما با عزت باشید با کرامت باشید پیروزید این جمله یک موجی ایجاد کرد بعد هم فرمود: آب نمی‌نوشید مگر اینکه شمشیرهای شما از خون اینها بنوشه اول باید شمشیرهاتون از خون اینها سیراب کنید بعد خودتون آب بنوشید که حمله کردند آب را آزاد کردند خیلی با سرعت این همون کلام ابی‌عبدالله است که فَإِنِّي لا أَرَى الْمَوْتَ إِلَّا سَعَادَةً وَ الْحَيَاةَ مَعَ الظَّالِمِينَ إِلَّا بَرَماً؛ (بحار الأنوار، ج44، ص381) حیات و زنده بودن هر زنده بودنی که تو اسلام ارزش نداره هر زنده بودنی که تو اسلام نمره نداره زنده بودن با ننگ و عار این به اصطلاح حیات نیست و لذا این هشدار را امام حسین ـ‌ علیه السلام ـ داد آقایان عزیز، خواهران گرامی همینی که پیغمبر هم می‌فرمود، می‌فرمود: إنی أخاف علیکم استخاف بالدین؛ من یک چیز خیلی میترسم بعد از خودم و اون خفی شدن دین است یعنی آدم‌ها برا تحصیل بچه‌اشون برا خرابی خونه‌اشون برا بیماریشون برای خراب شدن ماشینشون برای همه چیز اهمیت قائل بشند اما برا دینشون اهمیت قائل نشن واقعاً اگر یک نماز صبح قضاء بشه یا فوت بشه به اندازة یه بچه بیمار بشه آدم ناراحت میشه واقعاً تو زندگی اینقدی که مثلاً انسان نتوانه نیازهای مادیشو ناهارشو شامشو لباسشو خونه‌اشو فراهم کنه اینقدم دغدغة روزة ماه رمضان داره اینقد دغدغة خمس داره اینقدم دغدغة در واقع دینداری داره لقمه حرام تو زندگیش نیاد لقمه حرام تو زندگیش نیاد اما از اون زمانی که دینداری در زندگی انسان اهمیت رتبه‌اش بیاد پایین‌تر از دنیاداری یعنی این آقا برای سرماخوردگی بچه‌اش تو دو نیمة شب بلند میشه بره بیمارستان بچه تب کرده حقم داره لازمم هست پولم نداشته باشه انگشترش می‌فروشه عرض می‌کنم که ساعتشو گرو میذاره هر جوری که شده این بچه امشب سرم بخوره آمپول بخوره نیازش رفع بشه تبش پایین بیاد اما واقعاً‌ این دغدغه‌رو برا دین خودش برا دین بچه‌اش برا مسائل اعتقادی‌اش این هست یا نیست این خیلی مهمه و لذا اونقد دین آقایون خواهرا اونقد دین کمرنگ میشه در طول تاریخ حجاب کمتر دینداری کمرنگ لقمة حلال هی توجیهات اینقد تو دین هی توجیهات تزریق میشه ادامه دارد 👇👇 ✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰 http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
💠 کتاب و سنت جدید روایت داریم امام صادق فرمود: وقتی امام زمان ظهور می‌کنه مردم میگن یأتی بالدین جدید و کتاب جدید و سنت جدیده و قضاء جدید؛ میگن امام زمان چهار تا چیز جدید اُورده امام زمان چیز جدید نمیاره همونی که پیغمبر فرموده میگن دین نو اُورده قرآن نو اورده سنت جدید اورده و قضاء یعنی قضای با قاف و صاد ضاد یعنی قضاوت حالا چقدر انحراف ما تو برداشت از این چهار تا نه تو اصلش امام زمان قرآن غیر از این قرآن نمیاره همین قرآن است ولی میگن کتاب جدید اورده دین جدید سنت جدید قضاوت جدید این همان خطری است که در واقع تذکرش را داد من یک عبارتی امروز دیدم خیلی جالب بود که به نظرم شیخ صدوق نقل کرده این را وقتی اباعبدالله ـ علیه السلام ـ را به شهادت رساندند یک منادی ندا داد تو آسمان اینم از اون چیزهایی بود که من جدید باز دیدم ندیده بودم قبلاً یک منادی تو آسمان ندا داد بعد از شهادت ابی‌عبدالله اینو تو منابع آمده فریاد زد که این فریاد را همه شنیدن لشکر دشمن شنید اون ندا این بود أیتها القوم الظالمه؛ ببینید عبارت را آی امتی که ظلم کردی القاتله کشتی عترت نبیها؛ فرزندان پیغمبر را کشتی أیتها امته الظالمه القاتله عترت نبیکم لا وفقکم الله لفطر و لا أضحی؛ (من لا یحضره الفقه، ج2، ص89) امیدواریم دیگه نه روی عید فطر را ببینید نه روی عید قربان فطر یعنی عید فطر که بعد ماه رمضان هست أضحی یعنی قربان این یعنی چی چرا یک منادی بعد از حادثة عاشورا تو آسمان ندا میده آی قوم ظالم قاتل که پسر پیغمبر کشتید لا وفقکم الله لفطر و لا أضحی؛ می‌دونید یعنی چی؟ یعنی دیگه روزه‌ای باقی نذاشتی فطر مال مسلمان‌هاست شما مسلمان نیستید دو تا عید مهم همة مسلمان‌ها عید قربان و فطر است لا وفقکم الله لفطر و لا أضحی؛ یعنی نه شما فطر و نه أضحی دیگه از شما خدا توفیقش بگیره یعنی شما چون قربان راجع حج است فطر راجع روزه است دو تا رکن مهم و دو تا از مبانی که اسلام داره یکیش روزه است یکیش حج است این میخواد بگه یعنی شما اصلاً مسلمان نیستید چون فطر و قربان مال مسلمان‌هاست این هشداری بود که اباعبدالله ـ علیه السلام ـ داد و قرآن کریم مکرر خطر اینکه دین لهو و لعب بشه دین بازیچه بشه غلو در دین بشه سست مردم به دین نگاه کنند امان امان از اون زمانی که دین نگاه بهش نگاه حاشیه‌ای بشه فصلی بشه اصلی نشه اگه دینداری فصلی شد نه اصلی اگر دینداری فرعی شد نه مبنایی اگر دین هم یه گوشه‌ای مثل دیدید گاهی تو حاشیة کتاب یه چیزی می‌نویسند اومد یعنی نماز، روزه، حج، جهاد،‌ خمس دین یعنی همینا دیگه دین توحید،‌ اعتقادات و فروع است ابی‌عبدالله فرمود: اِنَّ النّاسَ عَبيدُ الدُّنْيا وَ الدِّينُ لَعْقٌ عَلى اَلْسِنَتِهِمْ يَحوطونَهُ ما دَرَّتْ مَعائِشُهُمْ فَاِذا مُحِّصوا بِالْبَلاءِ قَلَّ الدَّيّانونَ؛ (بحار الأنوار، ج44، ص383) مردم شدن تو اون بُعد اول قوی شدند برا دنیا وَ الدِّينُ لَعْقٌ عَلى اَلْسِنَتِهِمْ؛ دین به زبانشون هست بعد حضرت فرمود: بعضی‌ها دین را برا دنیا می‌خواهند يَحوطونَهُ ما دَرَّتْ مَعائِشُهُمْ؛ هر چقدر از دین که با دنیاشون منافات نداشته باشه لذا شما ببینید درصدی که خمس می‌پردازند با درصدی که فرض کنید نماز می‌خوانند با درصدی که روزه می‌گیرند با درصدی که عزاداری می‌کنند مساوی است؟ نه یعنی دینداری که خلاصه میزانش هزینه نداشته باشه به دنیاشون لطمه نزنه فَاِذا مُحِّصوا بِالْبَلاءِ قَلَّ الدَّيّانونَ؛ تا یک آزمایشی پیش میاد جهادی، مبارزه‌ای، فرزند دادنی، دیانون و دینداران کم می‌شوند خب این دومین هشدار ابی‌عبدالله که امشب عرض کردیم هشدار به معنویت کاهش دینداری فصلی و فرعی شدن اعتقادات. ادامه دارد 👇 ✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰 http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
💠 کاهش معنویت اما اجازه بفرمائید یک حدیثی بخوانم این حدیث معنا کنم که در روایت داریم اگر چهار گروه وظیفه‌اشون خوب انجام بدن دین حفظ میشه خیلی روایت قشنگی است وَ قَالَ لِجَابِرِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ الْأَنْصَارِیِّ یَا جَابِرُ قِوَامُ الدِّینِ وَ الدُّنْیَا بِأَرْبَعَةٍ عَالِمٍ مُسْتَعْمِلٍ عِلْمَهُ وَ جَاهِلٍ لَا یَسْتَنْکِفُ أَنْ یَتَعَلَّمَ وَ جَوَادٍ لَا یَبْخَلُ بِمَعْرُوفِهِ وَ فَقِیرٍ لَا یَبِیعُ آخِرَتَهُ بِدُنْیَاهُ فَإِذَا ضَیَّعَ الْعَالِمُ عِلْمَهُ اسْتَنْکَفَ الْجَاهِلُ أَنْ یَتَعَلَّمَ وَ إِذَا بَخِلَ الْغَنِیُّ بِمَعْرُوفِهِ بَاعَ الْفَقِیرُ آخِرَتَهُ بِدُنْیَاهُ؛ قِوَامُ الدِّینِ وَ الدُّنْیَا؛ (بحار الأنوار، ج2، ص36) جالب اینجاست حدیث دنیا هم داره قِوَامُ الدِّینِ وَ الدُّنْیَا بِأَرْبَعَةٍ؛ پایه‌ها و استواری دین و دنیای مردم به چهار چیز است اگر چهار گروه وظیفه‌‌اشون خوب انجام بدهند دین حفظ میشه من بی‌هیچ حاشیه‌ای این بحث امشب عرض می‌کنم به عنوان تبیین این روایت خوب عنایت کنند عزیزانی که صدای ما را می‌شنوند می‌بینند گوش می‌دهند ببینید چقدر این روایت زیبا برا حفظ دینداری وظائف هر بخشی تعیین کرده ما تو جامعه یک عالم داریم یک جاهل خواص و عوام افرادی به هر حال اطلاعات دینی دارند تحصیل کردند آگاهی دارند کار علمی ازشون میاد جاهل هم به معنای بی‌سواد نیست یعنی افرادی هم نه عموم مردم هم ممکنه تحصیلات دیگر هم داشته باشه اما تو بحث دینی مطالعاتی ندارد این دو تو جامعه یک فقیر داریم یک غنی همیشه هم بوده پس عالم داریم جاهل فقیر داریم غنی شد ✅ چهار گروهی که به وظیفه خودشون عمل کنن دین حفظ می شود چهار گروه در این روایت می‌فرماید: اگر این چهار گروه وظیفة خودشون را انجام بدهند دین حفظ میشه چیه این چهار وظیفه اون چهار اساسی که دین نگهداری میشه یک: عالم مستعمل لعلمه؛ عالمی که علمش به کار ببره از علمش استفاده کنه استفاده برسونه فریاد بزنه سکوت نکنه آقایون خواهران اولین دلیلی که قضیة کربلا ایجاد شد یعنی یکی از ادله سکوت عالم بود عبدالله بن عمری که نفوذ داره تأثیر داره اگه تو مکه فریاد بزنه خودشم بیفته جلو دهها نفر آدم پشت سرش راه می‌افتند هم امام حسین می‌شناسه هم جایگاه آقا را می‌دانه هم خودش دیده پیغمبر چون از اصحاب پیغمبر است یعنی زمان پیغمبر درک کرده اصحاب به این معنا سینة ابی‌عبدالله را بوسید گفت یا رسول الله اینجا جایی که یابن‌الرسول‌الله اینجا جایی است که جدت بوسیده خب این آدم سکوت کرده خب وقتی عبدالله بن عمر سکوت کرد چند صد نفر چند هزار نفر سکوت می‌کنند اینها خطرناک است سلیمان‌بن صرد خزاعی عالم تو کوفه فریاد او اثر داره سکوت او هم عده‌ای را کنار میکشه شما چرا جنگ جمل آفریده شد جنگ جمل امیرالمؤمین فرمود: زبیر منا اهل البیت؛ کم حرفی نیست منا اهل البیت تعبیر منا اهل البیت را هر کجا به کار نمی‌بردند اهل‌بیت فرمود: زبیر از ما اهل‌بیت بود حالا چی شد یک مرتبه رفت تو جبهة مقابل امیرالمؤمنین می‌دونید چقد آدم بخاطر زبیر از علی جدا شد چون نگاه می‌کنند می‌بینند همینکه مقام معظم رهبری فرمود، فرمود: سکوت خواص اثرش خیلی است حالا حرفم که نزنه گاهی خود سکوت عالم مستعمل لعلمه. ادامه دارد 👇👇 ✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰 http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
خدا رحمت کنه همة گذشتگان از مرحوم آیت‌الله العظمی بهجت یک کتابی چاپ شده به نام رحمت واسعه؛ دیشب این کتاب را یه آقایی برا من آورد کتاب خوبیه راجع امام حسین البته نوشتة ایشون نیست فرمایشاتی که ایشون تو جلسات مختلف ازشون سؤال شده یا گفتند جمع‌آوری شده یک جلد کتاب به نام رحمت واسعه خیلی خواندنی است یک وقتی بگیرید مطالعه کنید ساده و روان و پر داستان پر مطلب ایشون در اون کتاب نقل می‌کند که مرحوم آیت‌الله آسید مهدی قزوینی در حله یک منبر رفت یک منبر چهار هزار نفر را مستبصل کرد یعنی چهار هزار نفر شیعه شدند برگشتند من الان خدمت آیت‌الله شبیری زنجانی که نماز محضرشون بودید و بودیم سؤال کردم ایشون فرمودند: بالاتر از اینه آشیخ عباس قمی در منتهی الآمال میگه صد هزار نفر در حله به واسطة حضور آسید مهدی قزوینی شیعه شده یک آدمی با یک منبر چهار هزار نفر این خیلی مهمه این عالم باید تأیید بشه باید حمایت بشه باید فریاد زد بشه که مرحوم عراقی یک کتابی دارد به نام دارالسلام دارالسلام مرحوم نوری هم داره منتهی دارالسلام مرحوم عراقی است مرحوم عراقی در دارالسلامش می‌گوید که یک کسی آسید مهدی قزوینی سؤال کرد گفت شما خدمت حضرت حجت رسیدید خب خیلی مرد بزرگی بوده ایشون شما خدمت حضرت حجت ارواحنا فدا رسیدید فرمودند اینکه مشرف بشم و بشناسم نه متوجه بشم ولی سه جا یقین دارم حضرت حجت تشریف آوردند و من نشناختم البته می‌دانید این آدم‌ها اهل دفتر و دستک و دکان نبودند که حالا که در روایات داریم تکذیب کنید اگر کسی ادعای رؤیت کرد منظور اینها نیست اوناییکه می‌خواهند برا خودشون یک اعتباری یک دکانی باز کنند یا از این طریق یک پولی به جیب بزنند یا یک اعتباری کسب کنند نه راه خدمت امام زمان رسیدن بدون تردید مفتوح است اما برا همه کس هم نه بعد اون سه تا قصه را اینجا نقل می‌کنه حالا من دیگه وقت نیست الان بگم برا شما تو همین دارالسلام مرحوم عراقی ایشون آسید مهدی نقل می‌کنه خب این عالمی است که مستعمل لعمه؛ تأثیر داره مرحوم آشیخ غلامرضای یزدی که باز هم تو همین کتاب آیت‌الله بهجت نقل می‌کنه ایشون میگه من یک منبر آشیخ غلامرضای یزدی را دیده بودم آشیخ غلامرضا یزدی از علمای به اصطلاح یزد هست که عکسشم تو یزد من دو سه تا دیدم نصب کردند یک خیابونی هم به اسمشه خیلی مرد زاهد و عابد و متدین و عالمی بوده ایشون می‌گوید یک مقداری نان جو و ماست با خودش برمی‌داشت از این روستا به این روستا برا تبلیغ می‌رفت حمد و سورة مردم درست کنه قرائت مردم درست کنه احکام مردم ما الان در جامعه‌امون خیلی جای تأسفه با این همه تبلیغات دینی با این همه تبلیغات مذهبی گاهی انسان می‌بینه بعضی‌ها ابتدائیات نماز بلد نیستند ابتدائیات دین را بلد نیستند این نکتة مهمی است که عالمی که علم خودش را بیان کنه ذکر کنه و این در واقع وظیفة اول وقتی هم میگم عالم فوراً ذهنتون روحانی و مرجع و نه آقا شما معلم هستید تو فامیل خودت تدریس می‌کنید تو مدرسه کتاب دینی درست میدی فرهنگی هستی لیسانس الهیات داری میتونی بچه‌های فامیل جمع کنی این هیئت‌ها این گروه‌هایی که قبلاً بود خیلی کم شده متأسفانه همة وقت جوان‌ها را این فضاهای مجازی گرفته یعنی هر کسی گوشة خونه مثل اینکه با هم قهر هستند یک موبایل دستشه مشغوله حالا آثار تخریبی‌اش بمانه آثار روانی‌اش بمانه محرومیت این هیئت‌های خانگی الزاماً لازم نیست حتماً یک کسی در سلک روحانیت باشه نه افرادی هستند گاهی مطالعات دینی دارند میتونند قرائت قرآن جلسه بگذارند قرائت قرآن بچه‌ها را درست کنند حمد و سوره‌ها را درست کنند احکام دین را برا مردم بگند این یک. ادامه دارد 👇👇 ✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰 http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
عالم مستعمل بعلمه؛ یکی از قصه‌هایی که موجب شد عواملی که موجب شد کربلا آفریده بشه سکوت خواص بود نه هنگام کربلا بعدشم بعضی‌ها سکوت کردند اما نقطة مقابلش اونجاهائیکه فریاد زده شد ببینید چقدر اثر داره عبدالله بن... یک تنه تو مجلس ابن‌زیاد بلند شد دفاع کرد از امام حسین اثر گذاشت تأثیر گذاشت تو مجلس یزید ابو برزه از اصحاب پیغمبر است یک تنه بلند شد فریاد زد وقتی دید سر مقدس اباعبدالله دارند جسارت می‌کنند دفاع کرد اثر گذاشت من در روایت دیدم اونقد سخنان تو مجلس یزید همان خطبه‌ای که امام سجاد خواند و چند نفری هم گوشه و کنار مطالبی گفتند اثر گذاشت که خانوادة یزید خانوادة یزید ملعون یعنی همسرش دختراش سر اباعبدالله را بردند شستشو دادند معطر کردند در یک جای مناسبی قرار دادند یعنی بعد از قصة شام و اون قضایایی که برای ابی‌عبدالله پیش اومد این متن تاریخ است که سر را شستشو دادند معطر کردند نگهداری کردند حالا یا بلافاصله اونجا یا اجازه داده شد به کربلا برگرده به خاک سپرده شد این اثرش بود شما کاروان ابی‌عبدالله از شام خروجش غیر از خروج از کربلاست ببینید حسابی براشون محمل آماده کردند وسائل آماده کردند محافظ گذاشتن اینا اثر سخن یک عالم است این اولین وظیفه‌ای که دین را حفظ می‌کنه دوم: جاهل لا لیستنکب أن یتعلم؛ دومین عاملی که دین را حفظ می‌کنه افراد جاهل گفتم جاهل یعنی بی‌سواد نه جاهل یعنی کسی که تو دین متخصص نیست بابا هر کسی ما الان تو پزشکی جاهلیم تو مهندسی جاهلیم من خودمو عرض می‌کنم تو علم فیزیک و شیمی و مدیریت جاهلم بنده من مطالعه نکردم رشتة من نیست خب حالا من اگه مریضشم انستنکاف کنم به یک پزشک مراجعه کنم خودم دارو تجویز کنم درست میشه خودم بیام در واقع برا خودم برنامه‌ریزی کنم صحیح است یا خودم بیام بدون یک نقشه راهی ساختمان منزلم را بسازم نه جاهل تو هر رشته‌ای به عالم باید مراجعه کنه عزیزانی که گاهی شبهه براتون پیدا میشه تو اینترنت ماهواره‌ها تو فضاهای مجازی یا نه الان متأسفانه بازار تشکیک در دین بازار پر رونقی است هر کسی سعی می‌کنه یا تو این دعا یا تو این روضه یا تو این سند همه مثل اینکه حمله‌ها و هجمه‌ها همه جای عالم اومده رو این بُعد عیب نداره شبهه اگه با غرض و مرض نباشه عیب نداره بپرسند جواب بگیرند اما بعضی‌ها نمی‌آیند بپرسند با دو تا شبهه نماز میذاره کنار با دو تا شبهه مجلس اباعبدالله را میذاره کنار إ فلانی اینطور گفته خب بیا جوابشم بشنو از بعد از قضیة عاشورا شبهة علیه عاشورا شروع شد خود یزید شروع کرد یزید ملعون سر مقدس اباعبدالله جلوش گفت این قضیه جبری است خدا خواسته ما پیروز بشیم شما کشته بشید یعنی بلافاصله اولین شبهه را او انداخت که قصة کربلا جبر است همین حرفی که گفتم بعضی جاها تو این کشتار منی سردمداران بی‌کفایت صعودی گفتند قضا و قدر الهی است اصلاً قضا و قدر بیا معنا کنید همة امور عالم به قضاء و قدر است اصلاً قضا و قدر یعنی در واقع علم الهی به حوادث حکم الهی اما حکم الهی به ظلم نیست به کشتن مردم نیست کی گفته شما با بی‌کفایتی مردم را اینطور خونش این‌گونه جانشون از دست رفت فوراً به جبر انتصاب این اصلاً جبر نظر اموی‌ها بود چون پشتوانه‌اشون بود لذا معروفه که جبر یک دیدگاه اموی است نه یک دیدگاه علوی نه یک دیدگاه اسلامی اینم دومین گروهی که می‌توانند دین را حفظ کنند یعنی افرادی که بلد نیستند به خودش زحمت بده متخصص مراجعه کنند بابا یه رساله عالم دینی تقلید مثل سایر علوم مثل سایر کارها چطور تو پزشکی شما مقلدید تو دین خودت متخصصی ادامه دارد 👇👇 ✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰 http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
سومین گروهی که با کارشون دین را حفظ می‌کنند وَ جَوَادٍ لَا يَبْخَلُ بِمَعْرُوفِهِ؛ یا غنی هم داره تو بعضی روایات ثروتمندی که بخل نورزه بابا هزینه کن تو این محله شما پولداری میتونی برا ابی‌عبدالله روضه بگیری میتونی کلاس بذاری میتونی برنامة دینی بذاری خیلی مهمه من یکبار این مطلب اینجا گفتم منتهی این جمعیت نبوده چهارشنبه‌ شب‌ها که یه قدری خلوت‌تر بوده عرض کردم من اراک رفتم یک جایی یک باغ بسیار بزرگی یک زمین مزرعه بسیار بزرگی که دامداری داشت مزرعه داشت و نمی‌دونم چند هکتار بود ولی گفتند سالی ده میلیارد تومان هزینة درآمد اینجاست سالی ده میلیارد تومان درآمد اون گندم و جو درخت‌های گردویی که داشت و دام‌هایی که گوسفند و گاو خیلی نزدیک شاید 150 ـ‌200 نفر اونجا کار می‌کردند من پرسیدم این برا کیه زیرنظر اوقاف بود رئیس اوقاف اراک گفت اینجا مال یکی از افراد قاجار بوده قبل از پهلوی آخرآیی که دیگه رضاخان آمد سرکار ایشون این باغ را کلش وقف کرده برا کارهای فرهنگی نجف اشرف ببینید این پولدار ارزش داره می‌گفت الان در نجف اشرف ما از اینجا مدرسه ساختیم حوزه را تقویت کردیم کمک به عرض می‌کنم مسائل مالی نجف الحمدلله به برکت خون شهداء به برکت عنایت امام زمان من امسال که نجف بودم دیدم اصلاً مدارس، حوزه‌ها، خیلی شیک ساخته شده رونق گرفته حوزة نجف خب یکی از افرادی که حالا اومده پولشو باغشو خانه‌اشو زندگی‌اشو با ده میلیارد تومان در ماه درآمد اومده اون زمان که اینقد نبوده این یواش یواش به این درآمد رسیده وقف کارهای فرهنگی نجف اشرف این فکر بلند اگر افراد صاحب ثروت کمک نکنند به این هیئت‌ها به این مجلس‌ها آقایون جوان‌هایی که تو محله‌هاتون هیئت می‌گیرند بیست تا پانزده تا تو دانشگاه‌ها تو دبیرستان‌ها اینها را تقویت کنید خدا می‌داند من یه وقتی باز این قصه را گفتم یه جاهایی یکی از این عزیزانی که از مسئولین نظام هم هست حالا اسم نمی‌برم از ایشون شاید راضی نباشه می‌گفت من یه وقتی در تهران خانه می‌ساختم یه زمینی گرفته بودیم اون بالای تهران آپارتمان بسازیم ایشون می‌گفت تعدادی کارگر اوردم مثلاً ‌30 تا 40 کارگر که در این ساختمان کار کنند گفتیم دیگه شما ثابت بمونید ما هر روز صبح نیام کارگر از سر چهار راه بیاریم پنج ماه شش ماه که ما کار داریم کارگر اینجا باشید خیالتون راحت باشه که به هر حال اینجا کار دارید همین جا دعا می‌کنیم به آبروی امام حسین ان‌شاء‌الله خداوند این رکود را از این کشور مرتفع بگرداند زمینة شغل، ازدواج، کار، برا همة جوان‌ها مخصوصاً این کارگرها افرادی که روزآمد هستند صبح باید تا شب کار کنه شب خرج کنه من خیلی غصه می‌خورم گاهی می‌بینم این عزیزان صبح میان شب برمی‌گردند منزل از خدا می‌خواهیم به آبروی امام حسین ان‌شاء‌الله زمینة کسب و کار و اشتغال رونق اقتصادی در این کشور فراهم بفرماید ایشون می‌گفت: خود به اول محرم این کارگرها به من گفتند که اجازه میدی ما تو این زمین شما یه روضه‌ای بگیریم گفتم باشه من کاری با شما ندارم دور این زمین یه پرچمی زدند و 30 ـ‌40 تا کارگر اونم مال شهرستان‌اند غالباً تو تهران کار می‌کنند اول محرم یه روضه‌ای گرفتند که خودشون شب‌ها دور هم تو این زمین این برنامه را داشته باشند می‌فرمود من شب چهارم پنجم بود گفتم برم شرکت کنم ببینم روضة اینا چیه واقعاً به چه شکلیه روضة سادة بدون شام بدون حسینیه تو یه زمین ساده می‌فرمود رفتم و نشستم و دیدم یک صندلی گذاشتند گفتم مگه شما سخنران هم دارید؟ گفتند بله ما یه آقایی پیدا کردیم اینجا شب‌ها برامون منبر میره گفتم کی هست؟ گفتند نمی‌شناسیمش ولی خوب حرف می‌زنه خیلی قشنگ صحبت می‌کنه گفتم خب حالا ما امشب نیت می‌کنیم تو مجلس شما شرکت کنیم همینطور که نشسته بودیم گفتند آقا آمد نگاه کردم می‌فرمود: دیدم که مرحوم علامه محمدتقی جعفری(ره) اون شخصیتی که من خودم یه وقت حالا دانشگاه پنج شش ماه قبل از مراسم زنگ زدم فرمود: من نمیتونم بیام یعنی فرصت اقتضاء نمی‌کرد خیلی تعجب کردم یک جلسه‌ای به این سادگی به این آلایشی آقای علامة جعفری(ره) ایشون می‌شناختم منبر که تمام شد من سوار کردم با ماشین ببرم سؤال کردم گفتم شما اینجا گفت راستش من می‌رفتم دانشگاه تو مسیر بودم این کارگرآ اومدن سراغ ما گفتن ما یه همچنین جلسه‌ای داریم بانی هم نداره کسی هم نیست خودمونم هستیم می‌خواهیم شما بیائید شبی نیم ساعت برا ما صحبت کنید گفتم باشه گفتم این جلسه برا خداست قول دادم بیخود کسی علامه جعفری نمیشه ادامه دارد 👇👇 ✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰 http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
من عرضم رو این قسمتش است آقایون این هیئت‌های بچه‌ها را دبیرستانی‌ها را دانش‌آموزان را محله‌ها را حضور پیدا کنید کمک کنید پشتوانة مالی بدهید گره‌های زندگی شما گاهی از همین راه‌ها گشوده میشه حتماً نباید به هیئت‌های بزرگ شهر کمک بشه نه اونم باید بشه هیچ چیزی جای دیگه نمیذاریم ولی سومین گروهی که دین را حفظ می‌کنند ثروتمندها هستند پول داشته باشند مسجد، حسینیه، عرض می‌کنم که کمک به فقرا به جهیزیه دخترآ که فقر اگر جامعه را بگیره دینداری کاهش پیدا می‌کنه چهارم فقیرٍ لا یبیع آخرته بالدنیا؛ چهارمین گروهی که دین را حفظ می‌کنند فقیری است که دینش به دنیا نفروشه بخاطر فقر دینش کنار نذاره بخاطر فقر کار حرام نکنه بخاطر نداری دست به ربا نزنه رشوه نزنه کم کار نذاره دزدی نکنه حالا ببینید چقد این حدیث قشنگه عالم داد بزنه جاهل به عالم مراجعه کنه غنی هزینه کنه فقیر خودش حفظ کنه قناعت کنه قوام الدین و الدنیا باربعه؛ استواری دین و دنیا فرمود به این چهار گروه هست خب اینم دومین هشداری که امشب گفتیم دیشب هشدار بدعت و امشب هشدار کاهش معنویت و دینداری ان‌شاء‌الله به قید حیات شب‌های آینده هم هشداری‌های دیگه ابی‌عبدالله را عرض خواهیم کرد. 💠 روضه: السَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَی الاَْرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّی سَلامُ اللَّهِ [اَبَداً] ما بَقیتُ وَ بَقِیَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّی لِزِیارَتِکُمْ اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَ عَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَصْحابِ الْحُسَیْنِ. کربلا شهدای برادر داریم گاهی دو برادر سه برادر به شهادت رسیده مثل اباالفضل العباس چهار برادر شهدای پدر و پسر داریم پسر عمو و پسر عمو داریم یعنی بستگانی هستند با هم یکی از کسانی که در کربلا به شهادت رسیده شاب القتل ابوه فی المعرکه؛ جوان ده یا یازده ساله‌ای هست که پدرش تو کربلا به شهادت رسید اومد مقابل ابی‌عبدالله ـ علیه السلام ـ اجازه گرفت میدان بره ابی‌عبدالله هم إذن کلی داد به اصحابش شب عاشورا فرمود: هر کسی میخواد بره بره که همه گفتن نمیریم می‌مانیم هم إذن فردی داد یعنی هر کسی می‌اومد جداگانه بهش می‌فرمود حالا یا به بعضی‌ها یا به همه می‌تونید برید مثلاً به نافع بن هلال شب عاشورا فرمود از این منطقه نشونشم داد فرمود اینجا میشه فرار کرد از اینجا برو به بشیر صبح عاشورا فرمود تو پسرت اسیر شده در مرز میتونی بری به جون فرمود من بیعتمو از تو برداشتم برو اجازه می‌داد به بعضی‌ها اجازة رسمی می‌داد برا رفتن هیچ‌کدام هم نرفتن البته یکی از اون کسانی که ابی‌عبدالله معاف کرد و فرمود: برگرد همین نوجوان ده یازده‌ای ساله‌ای هست که اومد مقابل ابی‌عبدالله آقا فرمودند: برگرد پدرت به شهادت رسیده کافیه خون پدرت ریخته شده کفایت می‌کنه برگرد چون مادرشم کربلا بود چند تا از مادرآ در کربلا بودند مادر وهب بوده مادر قاسم بن الحسن بوده مادر این جوان عمر بن جناده بوده فرمود برگرد عرض کرد یابن‌الرسول‌الله مادرم منو فرستاده مادرم زره به تنم کرده مادرم شمشیر بهم داده برگردم نه خودم راضی میشم نه مادرم مادرم منو فرستاده چه روحیه‌ای ما تو جنگ این روحیه‌ای را دیده بودیم اینها برا شماها مردمی که پدرای شهید مادرای شهید استبعاد نداره دیده بودیم بچة دوم سوم می‌فرستند جبهه خبر شهادت میاد بعدی میره این روحیه از کربلا گرفته شده با این تفاوت که این می‌دانه شهید میشه عزیزان ما جبهه می‌رفتند خب احتمال شهادت این مادر می‌دانه لحظاتی بعد داغ این بچه را به دلش میذارن اما میگه برو ابی‌عبدالله فرمود برو آمد میدان این افرادی که آمدن میدان شعار می‌دادند رجز می‌خواندند تو رجز دو تا مطلب می‌گفتند یکی می‌گفتند من کیم یکی می‌گفتند برا چی آمدم هم هدفشون می‌گفتند هم اسمشونو اما این جوان اسم از خودش نبرد این نوجوان ده یا یازده ساله نگفت من کیم پدرم همینی بود که الان شهید شد مادرم کربلاست نه تا وارد شد فریاد زد امیری حسین و نعم الأمیر آقام ابی‌عبدالله است ای خدا میشه شب اول قبرم به ما بگند اسمت چیه بگیم امیری حسین و نعم الأمیر هیچی دیگه نگید آقا نیازی نیست اگه گفتن اسمت چیه بگو امیری حسین و نعم الأمیر اگه گفتند عملت چیه؟ بگو محبت ابی‌عبدالله دینم دین حسین است دین حسین دین خداست دین توحید است همة معارف اسلامی درش جمع است گفت امیری حسین و نعم الأمیر گفت فکر نکنید این امیر من یه آدم عادی هست سرور فؤاد البشیر نذیر؛ ادامه دارد 👇👇 ✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰 http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
سرور قلب‌هاست شادی قلب‌هاست آقای من آقایی است که وقتی میگم حسین دل آدم نشاط پیدا می‌کنه آرامش پیدا می‌کنه بازم ادامه داد گفت علی و فاطمه والداه؛ آقای من علی باباشه فاطمه مادرشه و هل تعلمون له من نذیر؛ ای دشمن بی‌رحم آدمایی بهتر از اینا سراغ دارید شما دارید پسر امیرالمؤمنین را می‌کشید وقتی به شهادت رسید بعضی از سرها بعداً جدا شده یعنی بعد از عصر عاشورا اما بعضی از سرها تو همون معرکه جدا شده موقع جنگ یکی از سرهایی که موقع جنگ جدا شد همین سر بود چه جور دشمن به او ضربه زد که سر از بدن کامل جدا شد دشمن هم سر را پرتاب کرد در مقابل مادر مقابل خیمه مادر شهید سر را برداشت گذاشت به سینه صدا زد یا ثمرة فؤادی یا قرة عینی نور چشمم پسرم عزیزم سر را در مقابل دشمن قرار داد ابی‌عبدالله ـ علیه السلام ـ یک نگاهی به این مادر کرد فرمود: ساعد الله مادر را دعا کرد ابی‌عبدالله فرمود: برگرد إرجعی الی... یا اباعبدالله این مادر شهید تسلی دادی کاش یک کسی هم بود دختر سه سالة تو را اونجاییکه سر مقدس تو را برداشت أبتا من الذی ایتمنی علی صغرر سنی؛ کاش یک کسی هم سه سالة تو را آرام می‌کرد. 🏴 صلی الله علیک یا أباعبدالله ✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰 http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
🏴 شناخت حق از باطل (شب چهارم محرم 94، حرم حضرت معصومه (س) ، دکتر رفیعی) اَعوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّيطانِ الرَّجيم بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم لا حَوْلَ وَلا قُوَّةَ اِلاّ بِاللَّهِ الْعَلِىِّ الْعَظيمِ الحمدلله رب العالمین والصلاة والسلام علی سیدنا ونبینا ابی القاسم مصطفی محمدوعلی آله طیبین الطاهرین سیما بقیة الله فی الارضین ولعن علی اعدائهم اعداء الله اجمعین. قال الله تبارک و تعالی «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اتَّقُواْ اللّهَ وَکونُواْ مَعَ الصَّادِقِينَ». ان‌شاء‌الله خداوند دل‌های همه‌امون‌رو به نور قرآن و معارف اسلامی منور بگرداند برای سلامتی وجود مقدس حضرت ولی عصر ارواحنا فدا و تعجیل در ظهور با برکتشون و نثار روح کریمة اهل‌بیت حضرت فاطمه معصومه ـ علیها السلام ـ صلواتی عنایت کنید. 💠 عوامل اتفاق واقعه کربلا عنوان بحث ما این شب‌ها هشدارها و نهیب‌های عاشوراست نهیب‌ها و هشدارهایی که در واقع امام حسین ـ علیه السلام ـ قبل از شهادتشون بیان کردند و در یک جمله می‌توان گفت اینها عواملی بود زمینه‌هایی بود که موجب شهادت ایشان شد موجب حادثه و واقعة کربلا شد این هشدارها و نهیب‌ها را بعضی‌هاشون روز عاشورا فرمود بعضی‌هاشو قبل از عاشورا در خطبه‌ها در نامه‌هاشون فرمودند دو تا از این هشدارها را شب‌های گذشته اشاره کردیم یکی ظهور بدعت در جامعه که اباعبدالله اشاره کردند دومم که دیشب گفتیم کاهش معنویت و کاهش دینداری الدین لعق علی ألسنتهم؛ سومین هشدار آسیب و خطری که اباعبدالله عرض فرمودند که دیشبم گفتم اینها را به این منظور میگیم که مواظب باشید تکرار نشه کربلای دیگری آفریده نشه به عبارت دیگر اگر سر اباعبدالله ـ علیه السلام ـ بالای نیزه رفت اگر فرزند پیامبر به شهادت رسید مواظب باشند امت‌ها، ‌مسلمان‌ها که این عوامل اگر در یک جامعه‌ای اتفاق بیفته ممکنه همین حادثه در یک قالب دیگری تکرار بشه کما اینکه شما تو همین کشور سر امثال شیخ فضل الله نوری حالا قابل مقایسه نیست با امام نمیخوام مقایسه کنم میخوام به هر حال بگم شخصیتی مثل شیخ فضل الله نوری سرش تو این کشور بالای دار رفت اوناییکه هم ایستاده بودند تماشا می‌کردند مسلمان بودند کف می‌زدند شادی می‌کردند چه شخصیت‌هایی چه افرادی این کسانی که در گذشته مثل مرحوم آیت الله غفاری‌ها آیت‌الله سعیدی‌ها به شهادت رسیدند تو زندان‌های اسرائیل که شهید نشدند کشور اسلامی شیعه در اثر یک حکومت ظالمی یک حکومت شاه اینها به شهادت رسیدند یا عزیزانی که تو همین کشور توی نماز جمعه تو محراب به شهادت رسیدند در حال عبادت به شهادت رسیدند خب اینها را کفار نکشتن مرحوم شهید مطهری را کی کشت؟ اون آقایی که ایشون را به شهادت رسوند یک آدم مذهبی بود علی‌الظاهر آشنای با قرآن و تفسیر بود تو مصاحبه‌اش هم گفت گفت ما با تفسیر قرآن به این نتیجه رسیدیم که آقای مطهری را باید از میان برداشت این نکتة بسیار مهمی است که جامعة اسلامی مبتلا نشه دوباره یک وقتی ابن‌عباس یک جمله‌ای قشنگ و زیبایی گفت وقتی اباعبدالله ـ علیه السلام ـ حرکت کرد به طرف کوفه و مسیر کربلا عرض کرد آقا نرید برگردید به یمن برید یک پیشنهادهایی داشت یک جمله گفت گفت آقا اگر شما را کشتند دیگه حرمت احدی را نگه نمی‌دارند وقتی مثلاً یک مرجع تقلید را بکشند حرمت یک طلبه را نگه می‌دارند وقتی مثلاً فرض کنید شما بالاترین درجة نظامی را سرتیپی و سرهنگی را بکشند حرمت یک سرباز نگه می‌دارند وقتی امام را دیگه برترین آدم امام است فرزند پیغمبر است پارة تن حضرت زهراست اگه او به شهادت رسید دیگه به ابن‌عباس رحم نمیشه دیگه به مردم مدینه رحم نمیشه دیگه به امثال رتبه‌های اینطوری کسی در واقع توجه نمیشه گفت آقا اگر شما کشته بشید عَلَمِ دین کشته شده و راه کشته شدن بقیه آسان میشه دیگه براشون دیگه مهم نیست میگن ما اونی که رئیس بود امام بود حجت خدا بود اینطور از بین بردیم این نکتة مهمی است. ادامه دارد 👇👇 ✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰 http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
💠 نشناختن و عمل نکردن به حق و باطل سومین هشداری که امشب عرض می‌کنم در کلام اباعبدالله موضوع نشناختن حق و باطل و عمل نکردن به حق و منع نکردن از باطل است خیلی بحث مهمی هم هست این بحث اباعبدالله فرمود آیا نمی‌بینید أن الحق لا یعمل به کسی به حق عمل نمی‌کنه حالا چرا عمل نمی‌کنه به حق یا نمی‌دونه حق چیه یا می‌دونه و میترسه و أن الباطل باطلاً لا یتنها عنه؛ کسی هم جلوی باطل وانمی‌ایسته و لذا آخرین لحظه‌ای هم که می‌خواست بره میدان روز عاشورا آمد امام سجاد ـ علیه السلام ـ را در آغوش گرفت سه چهار تا مطلب گفت که من اینارو تحت عنوان آخرین کلمات امام حسین تو سخنرانی‌ها گفتم یک دعایی بود متعلق به مادرشون حضرت زهرا اون دعا را خواند بعضی از نکات دیگر فرمود به نظرم پنج تا مطلب اون آخرین لحظه‌ای که با امام سجاد دیگه آخرین حرف‌ها را زد و رفت میدان یکیش این بود قل الحق و إن کان مرا؛ پسرم حق بگو ولو تلخ باشه 💠 مردم درباره حق سه دسته می شوند همینجا من این توضیح بدم برادران عزیز خواهران گرامی مردم دربارة حق سه دسته می‌شوند: یک: حق‌پذیر دو: حق‌ستیز دستة اول حق را می‌شناسند و می‌پذیرند دستة دوم حق می‌شناسند و جلوش وامی‌ایستند میگه می‌دونم حق است ابوجهل می‌گفت من می‌دونم پیغمبر حقه ولی من حق نمیخوام بپذیریم این حق‌ستیز است می‌دانه قرآن می‌فرماید: یهودی‌ها می‌دانستند این پیغمبر پیغمبر آخرالزمان است «يَعْرِفُونَهُ» می‌شناختنش «کمَا يَعْرِفُونَ أَبْنَاءهُمْ» (بقره / 146)؛ آدم تو شناخت بچة خودش شک می‌کنه شاید تو همسایه آدم شک کنه یادش بره این همسایه ما هست یا نیست این هم محلی همکار ولی بچه‌اشو کسی تا حالا شده شک کنه این بچه‌اش است یا نه؟ «يَعْرِفُونَهُ کمَا يَعْرِفُونَ أَبْنَاءهُمْ» (بقره / 146)؛‌ مثل فرزند خودشون پیغمبر را می‌شناختند باهاش هم می‌جنگیدند حق‌پذیر حق‌ستیز دسته سوم سکوت در مقابل حق بعضی‌ها نه می‌پذیره نه سکوت می‌کنه نه له امام حسین است نه علیه امام حسین است کار با یزید هم نداره اینام زیاد بودند اینا خطرشون بیشتر است اینها که در واقع مثل هرثمة بن سلیب که قصه‌اشو یک وقتی گفتم اگه فرصتم بشه اشاره خواهم کرد حق‌پذیر حق‌ستیز و سکوت در مقابل حق اما اولی خوب عنایت کنید برای حق‌پذیری قبلش حق‌شناسی لازم است آدم حق بشناسه بعد می‌پذیره امام صادق فرمود: سه تا چیز است که همه می‌گویند حق با ماست یکی دین ثلاث خصال یا خلال یقول کل الإنسان... شما به هر که مراجعه کنید تو این سه تا میگه حق با منه یکی دین شما الان به هندوها بگید میگه حق با ماست به مسیحی‌ها بگید میگن حق با ماست به مسلم این ادیانی که الان تو دنیا هست هیچ کدام نمی‌گویند ما باطل هستیم و این دین را داریم این دیوانگی است نه می‌دانیم باطل است ولی می‌خواهیم داشته باشیم این بابایی که الان وهابی است همینکه الان آدم می‌کشه اصلاً بمب به خودش می‌بنده منفجر می‌کنه یعنی اعتقاد نباشه این کار را نمی‌کنه که میگه درسته واقعاً معتقد با این کار بهشت میره واقعاً معتقد این کار صحیح است کاریش هم نمیشه کرد در تمام دنیا همیشه اینطور بوده امروزم هست حق با ماست سه چیز همه میگن حق با ماست یکی دینی که دارند دینه الذی یعتقده دوم تدبیره فی اموره؛ برنامه‌ریزی‌هایی که می‌کنند حرف‌هایی که هر کسی میگه برنامة‌ من درسته روش زندگی اونیکه فقیرانه زندگی می‌کنه اونیکه با ثروت زندگی می‌کنه سوم هواء الذی یستعلی علیه؛ اون موضع‌گیری‌ها الان شما مثلاً من مثال ساده می‌زنم تو این قصة برجام خب یک عده مخالفن یک عده هم موافق هستند هر دو هم می‌گویند حق با ماست حالا این واقعاً نه مخالفین خودشون ناحق می‌دانند نه موافقین هر دو هم می‌گویند حق با ماست شما خب تو همین مجلس تو گفتگوها دیدید دیگه نزدیک رأی‌ها تقریباً بهم نزدیک هم بود صد تا مخالف صد و سی چهل تا موافق هم مخالف میگه حق با ماست هم موافق تو برنامه‌ریزی‌ها هر دولتی میگه حق با منه توی مدیریت‌ها انسان‌ها تو مدیریتشون تو درخواست‌هاشون و تو ادیانشون اینها می‌گویند حق با ماست ادامه دارد 👇👇 ✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰 http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
💠 معنای حق و لذا اینجا خیلی نکته مهم است که در مسئلة حق اول باید حق شناخت خب چه جوری حق بشناسیم؟ آقایون، خواهران، حق یعنی مطابق واقع من حق اول معنا کنم هر چی مطابق واقع است حق است این لیوانی که دست منه آب توشه اگه من گفتم در این چای هست این خلاف حق است حق اینکه آب داخلش باشه این میزی که جلوی منه جنس چوبه کسی بگه آهنه این خلاف واقع است اونیکه میگه آهن باطل است اونیکه میگه چوبه حق است حق یعنی هر چیزی که مطابق با واقع باشه 💠 سه یا چهار راه اساسی تشخیص حق سه تا راه اساسی یا چهار تا راه اساسی برا تشخیص حق داریم خوب گوش بدید حس: اولین چیزی که آدم باید بفهمه حق و باطل است خلقت باید بفهمیم عالم خدا داره یا نداره ببینیم این عالم خود به خود درست شده همانطوری که بت‌پرست‌ها میگن کمونیست‌ها میگن یا نه خدا داره بعد حالا که خدا را شناختیم این خدا الان دینی که برا ما اُورده چی درسته مسیحیت یهودیت اسلام پیغمبر ما آخرین پیغمبر هست یا نیست بعد موضوع امامت آیا این درسته یا نه نقطة مقابل حرف اونایی که میگن خلافت همینطور بیائید جلو خیلی بحث مهم اعتقادی است یکی یکی گزینه‌ها را تقلیدی هم نیست اینا آدم باید بذاره جلوش اینو برا خودش تکلیفشو روشن کنه یک راه حسه دیدن و لذا بعضی‌ها معجزه می‌دیدند مسلمان می‌شدند مثل ساحرها چه جور فهمیدن موسی حق است اتفاقاً یه روایت دیدم فردایی که قرار بود حضرت موسی با اینا گفتگو کنه چون فرعون گفت ساحرها را بیاورید با موسی بحث کنم محکومش کنم شب قبلش رئیس ساحرها این روایت خیلی جالبه این داستان گفت که اگه بشه امشب بریم عصای موسی را بدزدیم چون این عصا شنیدیم کارهای عجیبی ازش میاد اگه ما اینو ازش سرقت کنیم فردا دستش خالی میشه چون خودش می‌دونست اینا چیزی ندارند این شعبده‌باز بودند خطای چشم انجام می‌دادند حتی اگه ساحر هم بودند سحر با معجزه خیلی فرق داره سحر یک هنری است یک کسی ممکنه با یک آموزشی با یک قدرتی به دست بیاره اما اعجاز خلق عادت است به‌طور طبیعی نمیشه با بچه تو گهواره صحبت کنی یک انسانی بی‌سوادی بدون درس‌خوانده‌ای حالا بی‌سواد درست نیست تعبیر قشنگی نیست درس ناخواندة نزد مردم قرآن بیاره این معجزه است دو سه نفر فرستادن حضرت موسی هم که محافظی نداشت اصلاً فرعون راهش نداد خودش و برادرش وقتی از دربار فرعون اومدند بیرون بعد از آنکه حرف زدن با فرعون راه نداد تو قصرش بمونند اومدند یک جایی خارج از قصر یک فضای آزادی بازی خواب بودند این بندة خدا دو سه نفر آمدند دیدند عصا بالا سرشه خودشم خوابه اومدند بردارند عصا تکان می‌خورد تبدیل شد چون قرآن نمیگه عصا اژدها شد یکجا میگه مار یکجا میگه اژدها تعبیرهای قرآن چند تا تعبیر است معلوم میشه این عصا متنبع تبدیل می‌شده گاهی أفعی می‌شد گاهی مار کوچیک می‌شده تبدیل شد به مار ترسیدن و فرار کردند اومدند برا رئیسشون تعریف کردند گفت حق با اوست این ساحر نیست این معجزه است لذا فردا اینا به تعبیر من فیلم بازی کردند شب قبل فهمیده بودند قصه چیه فردا تا موسی اومد جلو ایمان آوردند نمیتونه یک کسی تو یک جلسه به این محکمی ایمان بیاره گفتند دست و پامون قطع کنید دست از ایمانمون برنمی‌داریم چون شب قبلش رصد کرده بودند دیده بودند و جالبه اون کسی که اومد پیش رئیس ساحرها گفت موسی خواب بود ولی خدای موسی خواب نبود «لاَ تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَلاَ نَوْمٌ» (بقره / 255)؛ این یک راه تشخیص حق است ائمه هم از این استفاده می‌کردند گاهی امام می‌فرمود شما برید تخم‌مرغ نگاه کن میشه این خودش درست شده باشه شما به این عالم نگاه کن به شتر قرآن میگه نگاه کن میشه خودش درست بشه یک راه تشخیص حق حس است فطرت: راه دوم تشخیص حق فطرت است آقا این فطرت شما می‌پذیره این عالم یک بشر آفریده باشه سنگ آفریده باشه تو کشتی وقتی گیر می‌کنی تو هواپیما وقتی میخواد سقوط کنه یا اتفاقی می‌افته دلت پیش کی میره همون خداست یک راهم گذاشتن «فِطْرَةَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْهَا» (بحار الأنوار، ج64، ص130)؛ ادامه دارد 👇👇 ✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰 http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
عقل: یک راه سوم هم گفتند عقل بابا شما تو درست کردن این بلندگو قبول نمی‌کنید خودش درست شده باشه قبول نمی‌کنید یک کسی که یک مؤسسه‌ای درست می‌کنه بعد از خودش ول کنه به امید خدا بگه هر کی میخواد اداره کنه اونوقت راجع پیغمبر خدا قبول می‌کنید جانشین تعیین نکرده باشه راجع عالم تعیین می‌کنید خود به خود درست شده باشد عقل، فطرت، حس اعتماد: یک راه چهارمی هم من عرض می‌کنم اعتماد یعنی چی اعتماد آقا ما پیغمبر قبول داریم ما امام حسین قبول داریم ما امام صادق قبول داریم ایشون فرموده خدا هست ایشون فرموده قرآن وحی اینم میگن اعتماد اینم اشکال نداره ان الظن لا یغنی من... با گمان نمیشه حق را ثابت کرد ولی بعضی‌ها با اعتماد اباذر به پیغمبر اعتماد کرد چرا حالا یا می‌شناسه یا حشر و نشر داشته یا سابقه‌اش را می‌بینه یا شما مثلاً فرض کنید که این جوانی یک کسی یک آقایی یک خانمی آقا من می‌بینم این آقا این آدمی که پنجاه سال هشتاد سال هفتاد سال تو علم است این کتاب راجع خدا نوشته خدا از دین از امامت حمایت می‌کنه اگه اینا ناحق بود این آقا حمایت نمی‌کرد اینم اشکال ندارد تو جنگ جمل بعضی‌ها حق و باطل براشون مخفی شد حتی یکیشون آمد خدمت آقا امیرالمؤمنین گفت من نمی‌دونم حق با کیه اونوقت یک کسی اونجا بود به ایشون گفت ببین عمار کجاست ببین اویس کجاست ببین مالک‌اشتر کجاست اینا که نمیرن زیر علم یک آدم باطل سینه بزنند عمار پیرمردی که ریش اسلام سفید کرده اینکه نمیاد از باطل دفاع کنه اون شخص یک نگاهی کرد دید عمار تو سپاه حضرت امیر اویس تو سپاه حضرت امیر مالک‌اشتر تو سپاه حضرت امیر بلافاصله اومد تو جبهه حضرت امیر اینم یک راهش گرچه علی مع الحق و الحق مع علی؛ خود پیغمبر یک معیار داده هر کجا امیرالمؤمنین است حق است ولی خب ممکنه کسی امیرالمؤمنین قبول نداشته باشه کما اینکه قبول نداشتند اونجا یک عده‌ای از راه عمار به امیرالمؤمنین پی می‌بره عیبی نداره معرف أجلای از معرف نیست ولی خب یک راه حس و فطرت و عقل و اعتماد به افراد عاقل به افراد برگزیده این بحث بحث اعتقادی است من حالا در حدی که هم وقت باشه هم کشش جلسه باشه خدمت شما عرض می‌کنم یک داستانی بگم براتون این داستان را مرحوم آشیخ عباس قمی یک کتابی دارد به نام أنوار البهیه خیلی کتاب خوبیه شنیدم که ایشون این کتاب را خیلی هم دوست داشته یعنی کنارش بوده موقع حتی وفاتشون این کتاب کنارشون بوده مثل منتهی الامال است منتهی خلاصه‌تر است جمع و جورتر ایشون نقل می‌کند یک آقایی بود به نام بریرهه رئیس مسیحی‌ها در زمان امام صادق بود بهش می‌گفتند جاسلیق حالا جاسلیق و اسقف به این بزرگان مسیحیت میگن دیگه رتبه‌هایی هست که اونها دارند کشیش اسقف جاسلیق دیگه اون فرد نهایی و کسی که هفتاد سال تو مسیحیت کار کرده بود هفتاد سال به عنوان مروج مسیحیت بود این بندة خدا یک خانمی هم بود تو خونه‌اش حالا یا خادمش بود یا همسرش بود ایشون می‌گوید که یه وقت دیدم این بُرَیه بهم ریخته چون تو عراق زندگی می‌کرد عراق هم اکثراً مسلمون بودند الان البته عراق مسیحی داره کما اینکه ما هم تو کشورمون داریم ولی بالأخره مؤثر که مثلاً یک مسیحی توی یک جامعه‌ای زندگی کنه که همه مسجد میرن نماز میخونن شک برش پیدا میشه دیگه کار ما درسته یا نه تو عراق بود می‌دید مردم نماز میخونن مسجد میرن میگه تردید برام پیدا شد به یکی از دوستانم گفتم کسی نیست تو این عراق من باهاش وارد بحث بشم گفتند چرا یک آقایی است به نام هشام بن حکم بسیار قوی برید پیش ایشون اُوردنش بُریه را پیش هشام بن حکم یک جلسة‌ نشست با او تردیدش بیشتر شد نسبت به عقائد خودش بیشتر سست شد جلسة دوم اولی با افراد می‌رفت جلسة دوم خصوصی رفت دید بد میشه جلسة اول عده‌ای از مسیحی‌ها را با خودش برد کم اورد تو جواب جلسه دوم خصوصی رفت با هشام گفتگو کرد بعد به ایشون گفت که میشه منو ببرید پیش رهبرتون اون کسی که خلاصه حرف آخر میزنه در دین شما گفت بله باید بری مدینه بریه را هشام با خودش اورد مدینه منزل امام صادق ـ علیه السلام ـ خودش میگه میگه وقتی که آمدم وارد بشم منزل امام صادق ـ علیه السلام ـ‌ دیدم یک کودکی بیرون از منزل هست یا تو دالون منزل هست تا منو دید گفت بریه میخواهی تورات برات بخونم انجیل برات بخونم گفتم مگه تو خونة امام صادقم مسیحی پیدا میشه تو اینجا تورات انجیل گفت نه من مسلمانم ولی تمام تورات و انجیل شما را حفظم یه بچه گفتم بخون شروع کرد با یک لحن زیبایی خواندن انجیل تورات از جاهای مختلف میخ‌کوب کرد بریه را گفت که کأنه کأن عیسی یقرأ؛ مثل اینکه عیسی بن مریم زنده شده داره انجیل میخونه اینقد تو قشنگ میخونی ادامه دارد 👇👇 ✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰 http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
ظاهر و باطن قرآن کریم بعد گفت تأویل این کودک تأویل این انجیل می‌دونی خب هر کتابی یک ظاهری داره یک باطنی قرآن هم همینطور قرآن هم یک آیاتی آیات قرآن یک تفسیر داره یک تأویل تفسیر را میتونه هر کسی انجام بده لغت نگاه کنه عرض می‌کنم که یه خورده فکر کنه بگه مثلاً‌ قل هو الله أحد یعنی چه اما تأویل باطن آیه است باطن آیه را قرآن میگه کسی سر در نمیاره جزء معصوم «وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلاَّ اللّهُ وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ» (کافی، ج1، ص213)؛ گفت تأویل می‌دونی گفت یکمی چند تا از این تأویلات تورات و انجیل را اشاره کرد اصلاً ماند بریه رو کرد به اون هشام و افرادی که بودند گفت همین برا حقانیت اسلام کافیه یک کودک ناآشنای بچة که حالا نه کلاسی نه مدرسه‌ای رفته اینطور آشناست وارد شد بر امام صادق قصه‌رو گفت گفت آقا یه آقازاده‌ای بود آقا فرمودند:‌ این فرزندم موسی ـ‌ علیه السلام ـ موسی‌بن‌جعفر پدر بزرگوار فاطمة معصومه ـ علیها السلام ـ ایشون فرزندم است «ذُرِّيَّةً بَعْضُهَا مِن بَعْضٍ وَ اللّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ» (آل عمران / 34)؛ این آیه را امام خواند یعنی ما خواندن از همیم کوچک و بزرگ نداریم امام حجت خدا «ذُرِّيَّةً بَعْضُهَا مِن بَعْضٍ وَاللّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ»؛ بعد بریه مسلمان شد لاأعلم مسلمان شد منظورم اینجاست این جمله خوب دقیق است دقت کنید گفت یابن الرسول الله قصة اعتقاد به امامت در بین شما چیه؟ حالا من مسلمان شدم ولی الان مسلمان‌هایی داریم تو جامعه که دور امام صادق هم زیاد بودند ابوحنیفه بود مالک بود دیگران بود اینها به امامت قائل نیستند چرا شما به عنوان فرزند پیغمبر غیر از قرآن و نبوت موضوع امامت قائل هستید این قصة‌ امامت چیه جواب زیبایی داد امام صادق فرمود: بریه ببین هر زمانی باید تو جامعه یک کسی باشه که نمی‌دانم به مردم نگه نمی‌دانم نگه یعنی از علوم روز پرسیدن بداند یعنی از ماوراء پرسیدن بداند از قرآن پرسیدن بگه این خیلی حرف مهمی است هر زمانی تو جامعه یک کسی باید باشه که لاأعلم نگه و می‌گفتند خلفا باید می‌گفتند لاأعلم کسانی که جانشین پیغمبر ادعا می‌کردند خیلی جاها می‌گفتند نمی‌دانیم یک مظهر نه گفتن نمی‌دانم و اون آدم امروز منم بعد فرزندم بعد فرزندم حالا تا دوران غیبت که واقعاً ما الان بخاطر محرومیت از حضور البته معتقدیم امام زمان تو جامعه نظارت دارند تو جامعه حضورشون هست ظهور نیست شما می‌بینید گاهی از اوقات بزرگان ما هم ممکنه تو یه فتوایی تو یه قصه‌ای با احتیاط نظر بدن نظر قطعی ندهند اون کسی که نمی‌دانم میگه نظر قطعی میده امام هست و این بریه از دنیا رفت نص داستان اینه امام صادق ـ علیه السلام ـ البته نه اون روز بعد از مدتی که از دنیا رفت زمان امام صادق از دنیا رفت آقا با دست مبارک خودشون غسلش دادند کفنش کردند بدنش میان قبر گذاشتند و این جمله را فرمودند، فرمودند:‌ هذا حواریون من حوار المصیع یعرف حق الله علیه؛ این یکی از حواریون و یکی از پیروان حضرت مسیح بود که حق را شناخت خب ببینید این از چه راهی شناخت از راه گفتگو با امام اعتماد با امام اصلاً شما می‌دانید خدا معجزه را علم غیب را عصمت را تصرف در عالم هستی اینارو در اختیار انبیا و ائمه قرار میده برا همین نه برا استفادة شخصی قرار نیست امام حسین از علم غیب استفادة شخصی کنه کربلا نره امیرالمؤمنین استفادة شخصی کنه صبح تو محراب نیاد نه استفادة از این ابزار علم غیب ابزار تصرف تو عالم هستی مثلاً دریا شکافتن مرده زنده کردن کارهایی که انبیاء داشتن به عنوان وحی و معجزه ائمه هم نه به عنوان نبوت به عنوان کرامت دارند این رو اینها همون مسئلة تشخیص حق است. ادامه‌ دارد 👇👇 ✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰 http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
💠 تبلیغ شبکه های ماهواره ای بر علیه امام حسین علیه السلام تو همین قصة کربلا شما نگاه کنید ام وهب فرزندش اینها مسیحی هستند اما با یک گفتگو با امام حسین ملحق می‌شوند می‌آیند کربلا و فرزند جوان به شهادت میرسه جوانی که چند روز هفده هجده روز ازدواج کرده و مسیحیت مذهبش هست با یک معجزه‌ای که از امام حسین اینجا آدم باید مریض نباشه باید لجاجت نداشته باشه باید تعصب نداشته باشه وإلا آسمون هم به زمین وصل می‌کردی تمام کرة زمین پر معجزه می‌کردی ابوجهل ایمان نمی‌آورد فایده نداشت اون مریض بود اگر کسی مریض شد دنبال اشکال می‌گرده دنبال شبهه‌های بی‌خود نمیخواد زیربار بره غافل شد نمیخواد زیربار بره و این نکتة مهم و اساسی است من باز یک داستان دیگه خدمتتون بگم برا اینکه روشن بشه این مسئلة دفاع از حق اینم جالبه به نظرم اونیکه به ذهنم هست این را مرحوم فیض کاشانی نقل می‌کنه این داستان را یک شخصی آمد خدمت امام صادق صادق آل محمد ـ‌ صلی الله علیه و آله ـ به نام ابو مصروف میخوام اینو به شما بگم با این بحث که اگر کسی اطمینان به حقانیتش داشت نمیترسه شجاعت داره این اصحاب ابی‌عبدالله اطمینان داشتند به حقانیت ابی‌عبدالله نه کسی فرار کرد نه کسی صحنه را خالی کرد نه کسی ترسید نه فرسان المصر فرسان الحر با شجاعت زدن به قلب دشمن این اطمینان مهمه این اطمینان هست که من بارها گفتم شما الان امسال دیشب در مجتمع هم گفتم ببینید شب اول و دوم محرم مجلس امام حسین پر شبکه‌های مبارزه با امام حسین و دین بیشتر نشده ماهواره، موبایل، اینترنت، فضاهای مجازی، کتاب‌ها یعنی هیچ موقع به اندازة امروز هجمه علیه شیعه نبوده شاید بالغ بر بیست شبکة ماهواره‌ای مستقیم علیه شیعه دارند کار می‌کنند و متأسفانه چند تا شبکه‌ای که به اسم شیعه دارند تخریب می‌کنند شیعه را دارند لطمه می‌زنند یعنی جزء ایجاد تنش دنیا جزء تحریک احساسات مردم یک وقتی به یکی از اینها در عراق گفتم البته خود مدیر اون شبکه نبود رفتم دفترشون تو عراق گفتم سلام منو به این آقا برسونید من نمی‌شناسم ایشون ولی بهش بگید با این حرکتت یک نفر را به تشیع جذب نمی‌کنید فقط می‌ریزی از شیعه با این کاری که تو شروع کردی تو شبکه‌ات خودتم تک و تنها اداره می‌کنی با این حرف‌ها و توهین‌ها و فحش‌ها و ناسزاها و حتی به مراجع حتی به رهبری حتی به اسم شبکة شیعه به اسم اهل‌بیت گفتم بگید فلانی آمد یادداشت کرد اون آقا گفتم بگید جزء لطمة به شیعه هیچ کاری نخواهد کرد بعضی از این کتا‌ب‌هایی که تو کویت و جاهای دیگه چاپ شد من خبر دارم که عده‌ای از مستبصرین را هم برگرداند یعنی عده‌ای از افرادی که با تلاش آمده بودند گرایش پیدا کردند به مکتب اهل‌بیت برشون گرداند و ازشون یک سلفی خواست یک وهابی ساخت یعنی این کتاب‌ها این شبکه‌ها که به اسم شیعه در دنیا در آمریکا در لوس آنجلس در انگلیس از اونجاها داره تأمین میشه اینها جزء لطمه نمی‌زنند و این را بدانند اگر آقایون صدای ما را می‌شنوند و فردا یک فحشی یک کلیپی برا ما درست نمی‌کنند این را بدانند که اینها به اندازة همون شبکه‌هایی مثل نور وصال که دارند مجریانش علیه تشیع کار می‌کنند اینها هم راحت دارند آب به آسیاب اونها می‌ریزند من نمیخوام بگم حالا با صراحت شما دشمنید اگه قصد و غرض نیست کج سلیقه هستید ذوق ندارید ادامه دارد 👇👇 ✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰 http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
💠 ترویج و تبیین دین در ترویج و تبیین دین مقام معظم رهبری فرمود هیچ‌گاه با توهین به مقدسات یک مذهب نمیشه از مذهب خودمون دفاع کنیم یا اون مذهب را افراد را جذب کنیم بابا شما پیرو امام صادق هستید من خواهشم اینه آقایون بیایند تمام مذاکرات و گفتگوها چاپ شده اینها احتجاج طبرسی چاپ شده کتاب مناظرات چاپ شده بذارید جلوتون باز کنید ما هر چی انجام می‌دهیم در مسیر اهل‌بیت ببینید یک جا تو مناظرات امام صادق از فرهنگ فحش استفاده کرده العیاذبالله از فرهنگ توحید از فرهنگ در واقع زیر سؤال بردن با این شکل بهترین نوع بحث داشتند با بهترین نوع بیان قرآن می‌فرماید: با مشرکین هم که بحث می‌کنید به بت‌هاشون فحش ندید آیه قرآن «لا تصب الذین یدعون» صریح قرآن سب معناش همینه می‌فرماید شما به اونا وقت بدهید با اینکه مشرکین از نظر قرآن ورودشون به مسجدالحرام به مکه ممنوع بود اما با این حال می‌فرماید: «وَإِنْ أَحَدٌ مِّنَ الْمُشْرِکينَ» (توبه / 6)؛ اگر یکی از مشرکین خواست بیاد پیغمبر حرف‌های شما را بشنوه بهش امان بدید بذارید بیاد حرف بشنوه این داستانی که میگم میخوام برا اطمینان از دفاع از حق بگم ابو مسروق اومد خدمت امام صادق ـ علیه السلام ـ گفت آقا من رفتم بحث کنم با مخالفین با کسانی که مخالف شیعه هستند و مذهب ما را قبول ندارند من سه تا آیه را با اینها بحث کردم یک آیة «أَطِيعُواْ اللّهَ وَأَطِيعُواْ الرَّسُولَ وَأُوْلِي الأَمْرِ مِنکمْ» (نساء / 59)؛ اطاعت از خدا و پیغمبر و اولی الأمر خب خدا که معلومه پیغمبرم معلومه اولی الأمر مبهم است حالا بعضی‌ها میگن خدا اینم روشن می‌کرد می‌گفت: و علی بن ابی طالب خب نفرموده ما که برا خدا نمی‌تونیم تعیین و تکلیف کنیم که ما هستیم و این قرآن مگه اسم افراد دیگه را آورده مگه تو قرآن آیه‌ای داریم مبنی بر مشروعیت مثلاً سقیفه نه ما این خیلی بد که بعضی‌ها برای فرار از مسئولیت من بارها اینو گفتم ما در میان انبیاء پیغمبری داریم 950 سال پیغمبری کرد مثل حضرت نوح پیغمبر ما هم 23 سال پیغمبری داریم از ثروت نمی‌دونست چه کنه تمام عالم در اختیارش بود حضرت سلیمان پیغمبری هم داشتیم نان شب نداشته مثل ایوب پس چرا خدا به سلیمان داد به ایوب نداد مگه قراره من برا خدا ترسیم چرایی کنم من برا خدا نقشة راه بکشم فرمود: اولی الأمر اسم نبرده به هر دلیلی حالا توجیه هم میتونه انسان بکنه به این دلیل به این دلیل لازم مثلاً تو روایت هم داریم گاهی که آقا رکعات نمازم تو قرآن نیامده پس چرا نماز میخونیم مقدار زکاتم تو قرآن نیامده پس چرا زکات میدیم مقدار طوافم تو قرآن نیامده جواب داده شده ولی اصلاً سؤال را غلط می‌دانند ما هستیم و این قرآن رو این هم می‌خواهیم بحث کنیم چرا چیز دیگه‌ای نیامده این بحث دیگری است اینکه رسول‌خدا نازل شده تحریف هم نشده حافظ‌ها حفظ کردند کاتب‌ها نوشتند این همین قرآن است خدا رحمت کنه آیت‌الله العظمی بروجردی(ره) فرمود: همینکه کربلایی کاظم بدون مطالعه بدون تحصیل بدون سواد حافظ قرآن شد و همین قرآن هم حفظ شد این میرسونه که این قرآن همون قرآن نازل شده بر پیغمبر وقتی اُوردنش خدمت آیت‌الله العظمی بروجردی فرمود: سوره‌های مختلف را ازش سؤال کنید یس الرحمن عین همونی که در اختیار ماست می‌خواند این دلیل بر عدم تحریف قرآن حالا گفت آقا اومدن به این مخالفین میگن «أَطِيعُواْ اللّهَ وَأَطِيعُواْ الرَّسُولَ وَأُوْلِي الأَمْرِ مِنکمْ»؛ میگن که نزلت فی أمرا سرایا؛ ادامه دارد 👇👇 ✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰 http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
💠 اولی الأمر اولی الأمر منظور فرمانده‌های جنگ‌ها هستند خدا می‌گوید منو پیغمبر و فرماندة جنگ اطاعت کنید قبول نکردن حرف ما را که گفتیم اولی الأمر اهل‌بیت خب الان هم شما بخواهید بحث کنید همینو بهتون میگن حالا میشه وارد شد روایت آورد بحث کرد آقا فرماندة جنگی اطاعت محض ندارد اطاعتی که در ردیف اطاعت خداست مال معصوم است ولی حالا یا ایشون قدرت بحث نداشت یا حریف نشد گفت آقا این آیه را از ما قبول نکرد گفتم آیه ولایت «إِنَّمَا وَلِيُّکمُ اللّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُواْ الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلاَةَ وَيُؤْتُونَ الزَّکاةَ وَهُمْ رَاکعُونَ» (مائده / 55)؛ حالا برا کی داره میگه برا امام صادق این آیه را خوندم گفتند نزلت فی المومنین این برای همة مؤمناست هر مؤمنی که صدقه بده نمازم بخونه این آیه مال اونه قبول نکردند که این مال علی بن ابی طالب این دو تا یابن‌الرسول‌الله آیة قربی را خواندم «قُل لَّا أَسْأَلُکمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَي» (شوری / 23)؛ بگو که من هیچ اجری از شما نمیخوام مگر مودت در قربی مودت اهل‌بیت آقا اینم خوندم جالبه متن روایت اینه اینم خوندم گفتند که نزلت فی القرب المسلمین اینم مال فامیل نازل شده یعنی اگر کسی فامیل داره احترامش کنید سه تا آیة کلیدی که هر سه آن دال بر حقانیت مذهب امامت منم نمیخوام اینجا بحث کنم جالب امام صادقم به ایشون نگفت خب برو دوباره این آیات براشون بخون نتونسته بود تو این آیات ورود پیدا کنه آیة اولی الأمر آیة ولایت آیة مودت «قُل لَّا أَسْأَلُکمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَي» (شوری / 23)؛ چی گفت امام صادق بهش دقت بفرمائید فرمود: برو باهاشون مباهله کن مباهله یک قانون شرعی است هنوزم هست یعنی دو نفر که میگن ما حقیم وقتی تو بحث به نتیجه نمی‌رسند می‌توانند مقابل هم بایستند و همدیگر را نفرین کنند یکیشون بگه اگه من حق میگم اگه من باطل میگم و تو حق میگی عذاب الهی بیاد من از بین برم اونم بگه نه اگه من ناحق میگم و تو حق میگی عذاب الهی بیاد من از بین برم کار خطرناکی است مسیحی‌های نجران جرأت نکردند با پیغمبر گرامی اسلام مباهله کنند آقا بهش فرمودند که فدعوهم الی مباهله؛ برو باهاش مباهله کن بعد فرمودند:‌ وقتی میری مباهله کنی اینطور بگو بگو ان کان أبو مسروق جهد حقاً باطلاً و أنزل عذاب ألیما؛ خدایا اگه ابی مسروق دروغ میگه ناحق میگه عذابی از آسمان برش نازل بشه البته دو تا توصیه هم کرد امام یکی فرمود: أصلح نفسک؛ خودتو اصلاح کن آدمی که مباهله می‌کنه باید پاک باشه باید سالم باشه دوم صم واقتصر؛ فردا روزه می‌گیری غسل می‌کنی خودتو اصلاح می‌کنی مباهله می‌کنی حالا دیگه من دنبال نکردم که این کار را کرد یا نکرد چرا امام صادق به ایشون میگه مباهله کن اطمینان از حق داره اطمینان از این داره که این تو قصة بحث اگه کم آورده تو مباهله کم نمیاره شما تو همین قصة کربلا بریر وقتی آمد میدان یک کسی از سپاه دشمن آمد به نام کعب همدیگر را می‌شناختند مقابل هم ایستادند کعب به بریر گفت بابا حق با یزید است چرا اومدی تو ورودی امام حسین تو قاری قرآنی بچه‌های ما پیش تو درس قرآن خواندند تو می‌دانی مثلاً امام حسین علیه حکومت خروج کرده بیا پیش ما بریر گفت خدا تو را لعنت کنه حق با یزید ظالم شرابخوار پسر پیغمبر حق باش نیست یک مدتی با هم کار تبلیغاتی کردند حالا نه این قبول می‌کنه نه اون بریر گفت بیا مباهله کنیم نفرین کنیم بعد بجنگیم هر کدام ناحقیم کشته بشیم دعا کنیم خدایا تو این درگیری هر کی حقه زنده بمونه هر کی ناحق کشته بشه مباهله را قبول کرد اون بندة خدا این کار را کردند وارد جنگ شدند تو اولین ضربه کعب به درک واصل شد خیلی‌ها دیدند ولی درس نگرفتند این در مسئلة حق آقایون یک مسئلة حق‌شناسی است که حق‌شناسی بعدش حق‌پذیری است بعدش دفاع از حق است حالا حق‌شناسی یا از راه حس مثل افرادی که از امام معجزه می‌دیدند تو عالم نگاه می‌کردند به خدا پی می‌بردند یا از راه فطرت شهود درونی یا از راه عقل و اندیشه یا اعتماد اعتماد را چرا اضافه کردم چون اومد یک کسی خدمت امام صادق گفت آقا شما فرمودید تقلید نباید کرد قرآن هم مذمت می‌کنه تقلید از آباء را می‌فرماید: این مشرکین باباهاشون بت‌پرست بودند می‌گفتند: إنا وجدنا آبائنا علی امه؛ بابای ما بت‌پرست بوده ما هم بت‌پرستیم خدا هم میگه اشتباه می‌کنید خب آقا ما هم که از شما تقلید می‌کنیم شما میگی خدا هست میگیم چشم چه فرقی بین ما با مشرک مشرک باباش میگه خدا نیست قرآن میگه چرا از بابات اطاعت می‌کنی و عرض می‌کنم شما هم میگید که صلواتی عنایت بفرمائید شما هم میگید خدا هست من از شما قبول می‌کنم خوب دقت کنید ادامه دارد 👇👇 ✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰 http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
امام صادق ـ علیه السلام ـ فرمودند: اطاعت شما از ما اطاعت علمی است به من امام صادق اعتماد می‌کنید چون منو عالم می‌دانید چون حرف من مطابق و لذا تو بحث تقلید، تقلید جاهلانه مذمت شده نه عالمانه ما تو پزشکی هم دیشب گفتیم مقلدیم تو مهندسی هم مقلدیم حرف پزشک گوش میدیم این مطلب اول البته عرائض من راجع حق تمام نشد چون بحث دوم که حق‌ستیزی است و بحث سوم که کتمان حق و سکوت در مقابل حق است ماند یه جمع‌بندی بکنم هشدارهای عاشورا مورد بحث ماست بدعت و ضعف دینداری و عدم تشخیص حق این سه تا را تا امشب گفتیم و امشب تو این بحث حق‌پذیری را نحوه‌اش شکلش را صحبت کردیم ان‌شاء‌الله فردا شب در دو موضوع دیگر حق‌ستیزی کتمان حق و موانع تشخیص حق عرائضی را تقدیم خواهیم کرد. ادامه دارد 👇👇 ✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰 http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
💠 ذکر مصیبت السَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَی الاَْرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّی سَلامُ اللَّهِ [اَبَداً] ما بَقیتُ وَ بَقِیَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّی لِزِیارَتِکُمْ اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَ عَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَصْحابِ الْحُسَیْنِ. ابی‌عبدالله روز عاشورا سر چند شهید را به دامن گرفته بالای سر چند شهیدم آمده یعنی بعضی سرها را آمده ولی به دامن نگرفته بعضی سرها را برداشته روی زانو گذاشته بعضی‌ها را نیامده حالا نیامدن شرایطش فراهم نشده یا تو حملة اول عده‌ای شهید شدن اصلاً امکان اینکه ابی‌عبدالله بیاد نبوده مرحوم سماوی می‌گوید هشت یا نه نفر را ابی‌عبدالله اومد بالای سرشون یا سرشون به دامن گرفت یا بالا سرشون حضور داشت وقتی به شهادت رسیدند یکی از اون کسانی که ابی‌عبدالله ـ علیه السلام ـ سرش به دامن گرفته و این کاری که عرض می‌کنم فقط نسبت به او انجام داده و علی‌اکبر ـ علیه السلام ـ غلام ابی‌عبدالله است شخصی است به نام أسلم که البته اون چند تا غلام و از بردگان تو کربلا داشتیم جون بوده ایشون بوده افراد دیگه‌ای بودند این شخصی است که غلام ترکی معروفه یعنی عربم نبوده اصالتاً ترک بوده و از کسانی است که در کاروان حسینی همراه ابی‌عبدالله اول ابی‌عبدالله بهش اجازة میدان نداد فرمود: برگردد أنت فی حل فی إذن منی من به شما اجازه میدم برگردی قبول نکرد خیلی اصرار کرد خیلی التماس کرد خیلی از اباعبدالله خواهش کرد آقا بهش اجازه داد اومد میدان وقتی هم آمد میدان اسم خودش نگفت خودش به نام ابی‌عبدالله و غلامی ابی‌عبدالله ـ علیه السلام ـ معرفی کرد امروز بریم امشب بریم در خانة این غلام ابی‌عبدالله از خدا بخواهیم ان‌شاء‌الله ما هم همینطور لحظة آخر ابی‌عبدالله را ببینیم و جان بدیم ما هم همینطور لحظة آخر نمیگم سر ما را به دامن بگیره خودمو عرض می‌کنم من لایق نیستم اما نگاهمون به چهرة ابی‌عبدالله ـ علیه السلام ـ خب این سلام‌ها یک جوابی داره ابی‌عبدالله سلام کسی را بی‌پاسخ نمیذاره یعنی میشه موقع جان دادن بگیم السلام علیک یا أبا عبدالله با نام ابی‌عبدالله خدا رحمت کنه مرحوم آیت‌الله حجت وقتی از دنیا می‌رفت دخترشون یه قدری تربت ابی‌عبدالله داخل آب ریخت داد به ایشون ایشون خورد گفت خدایا بدون آخرین چیزی که از این دنیا خوردم تربت ابی‌عبدالله بود آخر زادی من الدنیا تربة‌ الحسین مرحوم آشیخ مرتضی حائری داماد ایشون بود میگه وقتی این تربت خورد مرحوم آیت‌الله حجت به هر حال حالشون نامساعد بود یه وقتی دیدم لحظات آخر یه نگاهی کرد صدا زد السلام علیک یا رسول الله السلام علیک یا أمیر المؤمنین به تمام ائمه سلام داد همه را دید و هی هم می‌فرمود: خوش آمدید تعبیر خوش آمدید در کلامش بود همین است خودشون وعده دادن وقتی افتاد روی زمنی امام حسین صدا نزد مثل حر مثل حبیب اینا امام حسین صدا زدن بعضی‌ها صدا نزد گفت بسمه همین قدر که آقام اجازه داد میدان برم کافی است من کیم که ابی‌عبدالله بیاد سرم را به دامن بگیره غرقه به خون غرق تیر و نیزه آرام سرش گذاشت رو خاک کربلا جان بده ولی اباعبدالله راضی نیست تو سرت رو خاک کربلا باشه آمد آمد نشست کنار بدن سر را بلند کرد رو زانو گذاشت تعجب کرد این غلام من که آقا را صدا نزدم کسی هم تو کربلا ندارم کی سر منو به دامن گرفته نه اکتفا نکرد به همین خم شد لب‌ها را گذاشت به صورت غلام وقتی غلام چشماش باز کرد دید ابی‌عبدالله داره جان میده فقط یه جمله گفتش شهید شد من مثلی من مثلی وابن رسول الله خده علی خدی؛ آی دنیا کی افتخار منو داره پسر پیغمبر صورت رو صورتم گذاشت کی افتخار چی مدالی خدا به من داد وضع خده علی خدی؛ بمیرم برات ابی‌عبدالله حاضر نشدی صورت این غلام رو خاک باشه و جان بده آمدی اربابانه سرش با کمال تواضع به دامن گرفتی اما کسی نبود تو گودی قتلگاه سر خود ابی‌عبدالله را از رو زمین برداره وضع خده علی رمل و التراب؛ صورت را رو خاک کربلا گذاشت چرا چرا آمد یک کسی آقا یک وقت متوجه شد یک کسی آمده اما نه کنار ابی‌عبدالله نه بیاد سر را به دامن بگیره دید رو سینة ابی‌عبدالله و الشمر جالس علی صدره. 🏴 صلی الله علیک یا أباعبدالله ✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰 http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
حق پذیری، حق ستیزی (شب پنجم، محرم 94، حرم حضرت معصومه (س) ، دکتر رفیعی) اَعوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّيطانِ الرَّجيم بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم لا حَوْلَ وَلا قُوَّةَ اِلاّ بِاللَّهِ الْعَلِىِّ الْعَظيمِ الحمدلله رب العالمین والصلاة والسلام علی سیدنا ونبینا ابی القاسم مصطفی محمدوعلی آله طیبین الطاهرین سیما بقیة الله فی الارضین ولعن علی اعدائهم اعداء الله اجمعین. قال الله تبارک و تعالی «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اتَّقُواْ اللّهَ وَ کونُواْ مَعَ الصَّادِقِينَ» (توبه / 119). برای سلامتی وجود مقدس ولی عصر أرواحنا فدا و تعجیل در ظهور با برکت ایشان و ان‌شاء‌الله توفیق شفاعت ابی‌عبدالله روز قیامت صلواتی عنایت بفرمائید. 💠 حق پذیری، حق ستیزی بحث ما این شب‌ها در رابطة با هشدارهای امام حسین ـ علیه السلام ـ بود یعنی تذکراتی که دادند در حادثة عاشورا چه قبلش چه روز عاشورا که این هشدارها و تذکرات و این نهیب‌ها و خطرهایی که ایشون فرمودند هر زمانی ممکنه تو جامعه اتفاق بیفته هر زمانی ممکنه جامعه بهش مبتلا بشه دیشب عرض کردم یکی از هشدارهای ابی‌عبدالله این بود که حق بهش عمل نمیشه برعکس به باطل عمل میشه حق فراموش شده ترک شده و در مقابلش باطل را عده‌ای علم کرده و دفاع می‌کنند «اَلا تَرَوْنَ اِلَي الْحَقِّ لا يُعْمَلُ بِهِ، وَ اِلَي الْباطِلِ لا يُتَناهي عَنْهُ، لِيَرْغَبَ الْمُؤْمِنُ في لِقاءِ رَبِّهِ ... اِنَّ النَّاسَ عَبيدُ الدُّنْيا، وَالدّينَ لَعِقٌ عَلي اَلْسِنَتِهِمْ، يَحُوطُونَهُ ما دَرَّتْ مَعايِشُهُمْ، فَاِذا مُحِّصُوا ...» (لهوف، ص79)؛ یک مقداری دیشب توضیح دادم گفتم مردم سه دسته هستند بعضی‌ها حق‌پذیر هستند بعضی‌ها حق‌ستیز هستند بعضی‌ها سکوت می‌کنند امروزی‌ها تو اصطلاحات سیاسی‌ها تو ادبیات امروزی یه جور دیگه میگن میگن سفید و سیاه و خاکستری بعضی‌ها سفید شفاف مشخص آقا این موضعش دفاع از امام حسین است مثل مثلاً فرض کنید حبیب‌بن‌مظاهر بعضی‌ها هم سیاه است سفت می‌ایسته نه حرف امام قبول می‌کنه نه نصیحت درش اثر می‌کنه مثل عمرسعد اون دستة‌ خاکستری همیشه خطرش بیشتر دستة خاکستری دسته‌ای که نه با امام است نه علیه امام است امام را قبول داره ولی جرأت یاری کردن نداره امروز و فردا می‌کنه تأخیر می‌اندازه این همیشه تو همة نظام‌ها ما این افراد را داریم این خاکستری‌ها را کسانی که بالأخره معلوم نیست این موافق است مخالف با نظام علیه نظام عرض می‌کنم که کدوم طرفی است پس دستة اول که حق‌پذیر هستند باز من یک کمی امشب اینو توضیح بدم البته اینو عرض کنم باطل همیشه در بستر حق خودش نشون میده نمیگه من باطلم یعنی سامریم که گوساله درست می‌کنه مردم بت‌پرست می‌کنه از آثار موسی ـ علیه السلام ـ استفاده می‌کنه تا خداپرستی نباشه بت‌پرستی نمیتونه درست بشه مردم یه فطرت پاکی دارند به نام خداپرستی دشمن میاد یه باطلی به نام بت سامری میاد یه گوساله‌ای به نام معبود کنارش میذاره کربلا همینطور بود عمرسعد به اسم دین یا خیل الله خود یزید به اسم جانشینی پیغمبر می‌گفت من خلیفة رسول‌خدا هستم این خطر امام باقر فرمود: روز عاشورا کل یتقرب الی الله بدمه؛ هر کسی فکر می‌کرد با کشتن امام حسین به خدا نزدیک میشه لذا روزه گرفتن بنی‌امیه جشن گرفتن یعنی به شکرانة این پیروزی مثل قانون یعنی باطل مثل انگل میمونه انگل تو بدن سالم رشد می‌کنه از خون سالم تغذیه میشه اون بیماری‌هایی که مثل سرطان، تومور، تو بدن ایجاد میشه تو جای سالم تو مخ تو خون تو معده یک جایی میگن سالم بود یه همچین بیماری در کنارش رشد کرد این را قرآن هم می‌فرماید، می‌فرماید: باطل کف روی آب است حق آب است کف بدون آب که ما نداریم تا کف آبی نباشی کف خودش را نشون نمیده اگه توحید نباشه بت‌پرستی بغلش درست نمیشه اگه نام پیامبر باشه کنارش اون میگه من خلیفة رسول‌خدا هستم این قانون باطل و إلا باطل هیچ‌وقت نمیگه من باطل هستم 🔻 ادامه دارد 👇👇 ✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰 http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d