eitaa logo
منبرطلاب
20هزار دنبال‌کننده
214 عکس
67 ویدیو
65 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم #منبر در فضای #مجازی #ویژه_طلاب_و_مبلغین اخبار استخدامی ادمین @talabe_admin کانال شخصی است کانون تبلیغاتی پربازده منبر http://eitaa.com/joinchat/1201668109Cc875229ef3
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 تجسّس و لا تجسّسوا؛ تجسس از اوضاع داخلی و زندگی شخصی یک شخص حرام است، من حق ندارم در امور شخصی دیگران دخالت کنم، از درز در نگاه کنم و… یک زنی از خادمش تشکر کرد که تو مدتی است خادم ما هستی و من بعضی اوقات کم‌لباس‌ترم، یک دفعه در رو باز نکردی که با وضع نامناسبی از من روبه‌رو بشی! گفت: بله بله، ما همین جوریم، اول از جاکلیدی نگاه می‌کنم، اگه نامناسب بود نمیام! حالا که الحمدلله از سماء و ارض همه‌جا تجسس می‌بارد، آدم به ستاره هم نمی‌تواند اعتماد کند که آیا ستاره است یا چیز دیگر! امیرالمؤمنین ع: آنچه را که نمی‌خواهی کسی بداند، اصلا انجامش نده. در احوال آخرالزمان داره: بند کفش انسان از ما وقع منزل به او خبر می‌دهد! البته برادر باید از حال برادرش خبر داشته باشد که مشکلی دارد یا خیر. اینجا جای لا تجسسوا نیست، جای تعاون و همکاری است. در امور شخصی، سخنانش رو نباید گوش بدی، نباید ازش عکس برداری و… [ابن ابی الحدید- عبد الرحمن عوف نقل نموده که من با عمر شبی نزدیک خانه‏‌ای رسیدیم، چراغی می‏‌سوخت و آوازی از آنجا بیرون می‏‌آمد. عمر گفت: خانه کیست؟ گفتم: خانه امیه‌بن‌ربیعه. پس به بالای دیوار برآمدیم و تفحص نمودیم، دیدیم امیه با یاران مشغول خوردن خمر بودند، عمر ایشان را نهی و تهدید نمود ایشان گفتند: ای عمر، ما یک فعل منکر نمودیم، و تو چهار فعل منهی مرتکب شدی: به تجسس اقدام نمودی و حال آنکه حق سبحانه فرماید (وَ لا تَجَسَّسُوا). آنکه از درب خانه داخل نشدی بلکه از بالای دیوار آمدی و خدای تعالی فرمود (و لا تؤتوا الْبُیُوتَ مِنْ ظُهُورِها … وَ أْتُوا الْبُیُوتَ مِنْ أَبْوابِها). بدون اذن صاحب خانه داخل شدی و خدای تعالی فرموده (لا تَدْخُلُوا بُیُوتاً غَیْرَ بُیُوتِکُمْ حَتَّی تَسْتَأْنِسُوا) آنکه سلام بر ما نکردی و مخالفت قول خدای تعالی نمودی که (فَإِذا دَخَلْتُمْ بُیُوتاً فَسَلِّمُوا عَلی‏ أَنْفُسِکُمْ) [اهلها] عمر بعد از استماع این قول خجل شده از آنجا بیرون آمد. شرح نهج، ج۱۲، ص۱۷-۱۸] 💠 غیبت و لا یغتب بعضکم بعضا؛ غیبت نکنید…؛ وقتی انسانی بمیرد و گربه‌ای صورت او را بدرد و چرک و خون بیرون بزند، او خودش که نمی‌تواند از خودش دفاع کند، وقتی پوست او جمع شد، معایب زیرش آشکار می‌شود؛ اگر در حضور زید مطلبی را بگویید، از خودش دفاع می‌کند و توضیح می‌دهد و… ولی اگر پشت سرش غیبت کنی، مثل انسان مرده، نمی‌تواند از آبروی خودش دفاع کند. اگر در عالم معنا، چشم برزخی پیدا شود، حقیقت غیبت همین است. 💠 غیبت از سلمان سلمان، خازن بیت المال بود (البته پیامبر نمی‌گذاشتن چیزی در بیت المال بماند). دو نفر آمدند تقاضای کمک و حواله‌ای از بیت‌المال کردند، پیامبر به سلمان فرمود: برو ببین اگر در بیت المال چیزی مانده به اینان بده، رفتند و دیدند چیزی نمانده، بین خودشان گفتند: اگر سلمان پایش به دریا برسد خشک می‌شود! آمدند خدمت پیامبر، حضرت: چقدر گوشت خوردید؟ گوشت نخوردیم! چرا شما گوشت مرده سلمان را خوردید، اشاره‌ای کردند و حالت تهوع به آنها دست داد و تکه‌های گوشت از دهانشان بیرون ریخت! البته این را با چشم برزخی و مثالی دیدند. رسول الله می‌تواند هر نشأه‌ای را به نشأۀ دیگر تبدیل نماید. 💠 شیخ اشراق مراتب ضعیفۀ عالم مثال را به آینه تشبیه کرده، مثلا درباره وسعت قبر، روایاتی وارد شده در حالی که در ظاهر، میت در نهایت فشار است! وقتی حاج علی بغدادی با حضرت بقیه الله تشریف می‌بردند به سمت حرم حضرت موسی‌بن‌جعفر ع جاده‌ای بود که کنارش همه درخت‌های پرتغال بود! اما بعدش که تنها بر می‌گشت درختی وجود نداشت. و ان جهنم لمحیطه بالکافرین؛ لکن احساس نمی‌شود، چون مربوط به نشأۀ دیگر است. 🔻 ادامه دارد👇👇 ✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰 http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
🔰 آیا صحت دارد که شافعی و حنبلی و مالکی از شاگردان امام جعفر صادق (ع) بوده‌اند؟ ✍️ از ميان رهبران مذهبي اهل سنت، ابوحنيفه (نعمان بن ثابت) (۸۰ ـ ۱۵۰ هـ ق) و مالك بن انس (۹۳ ـ ۱۹۷ هـ ق) در دوران امام صادق (ع)(۸۳ ـ ۱۴۸هـ ق) مي زيسته و محضر ايشان را درك كرده اند، اما محمد بن ادريس شافعي (۱۵۰ـ۲۰۴هـ ق) و احمد بن حنبل (۱۶۴ ـ ۲۴۱) كه تولدشان بعد از شهادت امام صادق(ع) بوده نمي توانند، محضر ايشان را درك كرده باشند، لذا جزء شاگردان بدون واسطه آن حضرت محسوب نمي گردند. درباره ابوحنيفه نقل شده كه وي از شاگردان امام صادق(ع) بوده است.(۱) و در عظمت علمي امام گفته است: "من دانشمندتر از جعفر بن محمد نديده ام."(۲) و در عين حال ايشان در برابر امام صادق ـ عليه السّلام ـ قرار داشته است. مالك بن انس پيشواي فرقه مالكي مي گفت: "مدتي نزد جعفر بن محمد رفت و آمد مي كردم و او را همواره در يكي از سه حالت ديدم، يا نماز مي خواند يا روزه بود و يا قرآن تلاوت مي كرد. و هرگز او را نديدم كه بدون وضو حديث نقل كند. در علم و عبادت و پرهيزكاري، برتر از جعفر بن محمد هيچ چشمي نديده و هيچ گوشي نشنيده و به قلب هيچ بشري خطور نكرده است."(۳) از اين بيان استفاده مي شود كه مالك نيز از محضر امام صادق(ع) استفاده نموده و حديث شنيده است، و جزء شاگردان رسمي و يا غير رسمي ايشان محسوب مي گردد. و در عين حال ايشان نيز در مدينه فتوا مي داد و خود را صاحب رأي و بي نياز از امام (ع) مي دانست. بنابراين برخي از رهبران مذاهب اهل سنت، مانند ابوحنيفه و مالك بن انس، در زمان امام صادق(ع) بوده و برخي ديگر مانند شافعي و احمد بن حنبل بعد از شهادت امام صادق(ع) به دنيا آمده اند. و لكن از آنجايي كه احمد شاگرد شافعي بوده است و شافعي شاگرد مالك بن انس، و مالك ان سخنان را در باره امام صادق ذکر کرده است .پس می توان گفت همه انان از ان حضرت مستقیم یا غیر مستقیم، استفاده علمی کرده اند. 📚 پی‌نوشت ها: ۱. شرح نهج البلاغه، ج ۱۵، ص ۲۷۴، کتابخانه نجفی مر عشی ، قم، ۱۴۰۴ه . ۲ . ذهبي، شمس الدين محمد، تذكرة الحفاظ، بيروت، داراحياء التراث العربي، بي تا، ۱/ ۱۶۶. ۳ . ابن حجر عسقلاني، تهذيب التهذيب، چاپ اول بيروت دار الفكر ،۱۴۰۴ه.ق، ج۱، ص۸۸ حيدر، اسد، الامام الصادق و المذاهب الاربعه، ۱/ ۵۴. 🌐 مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی ✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰 http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
💠 عجب و غرور و تکبر یا أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْناکُمْ مِنْ ذَکَرٍ وَ أُنْثی‏ وَ جَعَلْناکُمْ شُعُوباً وَ قَبائِلَ لِتَعارَفُوا إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاکُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلیمٌ خَبیرٌ (حجرات۴۹، ۱۳) منظور از قیافه‌های مختلف این بوده که یکدیگر را بشناشند نه مثل دو تا کبوتر، شناسنامه افراد را سر انگشتشان قرار داده، اینها مایه افتخار نیست. بر مال و جمال خویشتن غره مشو / کان را به شبی بردند و این را به تبی کسی که اعلم است، اتقی است، کسی که خدا و نبی و… را بیشتر بداند، و به آن عمل کند، تقوای بیشتری دارد. ان الله علیم خبیر؛ همین تقوا را هم نباید وسیله عجب و افتخار قرار دهید، خدا می‌داند چه کسی می‌تواند این تقوا را نگه دارد! پیامبر فرمود: دو نفر، یکی بهترین و یکی بدترین وارد مسجد می‌شوند، بهترین، بدترین بیرون می‌آید و بدترین، بهترین! اصحاب: چطور؟ حضرت: آن بهترین به خودش می‌بالد که منم که طاووس علیین شدم! آن بدترین می‌گوید: من چقدر بدبختم، همه از من بهترند و.. منشأ عجب و تکبر، جهل است، یک قرون داره، فکر می‌کنه چی خبره! یکی قطره باران ز ابری چکید / خجل شد چو پهنای دریا بدید / بگفتا گر او هست، من کیستم / گر او هست حقا که من نیستم / چو خود را به چشم حقارت بدید / صدف در کنارش به جان پرورید اگر انسان علم همه دنیا را هم داشته باشد، وقتی خدمت نوکران امام زمان برسد می‌بیند هیچی نمی‌دانسته! در خانۀ مور، شبنمی طوفان است. بزرگترن کوه‌های زمین، آن را از شکل کروی‌اش خارج نمی‌کند، چون مثل نسبت به حجم تمام دنیا، مثل دانه‌های پوست پرتغال‌اند. یک منجمی زمان امیرالمؤمنین ع به حضرت توصیه‌هایی کرد که فلان ساعت حرکت کنید و فلان ساعت نه و… حضرت سؤالاتی در علم هیئت از او پرسیدند و او عاجز ماند. اصل تکبر، جهالت محض و اصل عجب، حماقت محض است. همه چیز از اوست، علاج عجب و تکبر اینست که انسان بفهمد هیچی نمی‌داند. مرحوم استاد ما آیت‌الله شیخ مجتبی قزوینی خیلی ساکت بودند، در ضمن جلسات متعددی مطالبی فرمودند که وقتی ما کنار هم قرار دادیم، این داستان در آمد: ایشان از نجف آمده بودند به قزوین، علما می‌آمدند و ایشان همه را مجاب می‌کردند، خبر دادند به آسید موسی زرآبادی که آشیخ مجتبی همه را ناکوت کرده! ایشان هم آمد به دیدن. آشیخ مجتبی کجا بودید؟ نجف! چیکار؟ درس بخوانم! چیزی هم خوندی؟ بله فلان و فلان و… چیزی هم یاد گرفتی؟ بهترین کتابی که خواندی چی بوده؟ مثلا کفایه، بهترین بحثی که خوب خواندی و حاضر الذهنی چی بوده؟ فلان بحث، مطلب را بگو، گفت. آسید موسی گفت: نه، حرف استادت را نفهمیدی، استادت هم حرف کتاب را نفهمیده و صاحب کتاب هم اصل مطلب را درست نفهمیده، همه را ثابت کرد! چند تا مطلب دیگه هم پرسید و ثابت کرد که تو حرف استادت را نفهمیدی، استادت هم حرف کتاب را نفهمیده و صاحب کتاب هم اصل مطلب را نفهمیده، مردم هم دور و بر نچ نچ می‌کردند، این رفته نجف چکار می‌کرده؟! دیگه چی خواندی؟ امثله، اونجا نوشته ضرب در اصل الضرب بود، پس الف و لامش کجا رفت؟ من موندم! یک وقت من از آشیخ پرسیدم قسم یعنی چه؟ شروع کرد به خندیدن، گفت این یکی از سؤالای آسید موسی از من بود! خلاصه ثابت کرد که در هیچ زمینه هیچی نفهمیدم، آسید موسی بلند شد و رفت و من موندم چکار کنم، بعد دو سه روز به ذهنم رسید که برم از خود سید درس بگیرم، رفتم خدمت سید، چکار داری؟ آمدم از شما درس بگیرم؛ چیزی بلد نیستی! قبول دارم؛ اصلا آدم نیستی! قبول دارم؛ بیا چند روزی بیا یک معراج السعاده نراقی هم بیار روزی چند خطی درست بدم ببینم میشه چیزی یاد بگیری یا نه!! اینجوری گوش آدم رو می‌مالن، فوق کل ذی‌علم علیم. فقط یک نفر در عالم شکست علمی نمی‌خورد، کسی که بخواهد بدون هوا و هوس، از ولایت امیرالمؤمنین دفاع کند. روح القدس موظف است که اگر کسی حمایت کند از حریم ولایت، او را حمایت کند. 🔻 ادامه دارد👇👇 ✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰 http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
اجمالا عجب یعنی انسان از خودش خوشش بیاید، تکبر یعنی انسان خودش را بر دیگران برتر بداند. یکی را دهی تخت و تاج و کلاه * یکی را نشانی به خاک سیاه یکی را برآری و شاهی دهی * یکی را به دریا به ماهی دهی یکی را برآری و قارون کنی * یکی را به نانی جگر خون کنی یکی را بر آری به تخت بلند * یکی را نشانی به خاک نژند نه با آن به مهر و نه با این به کین *** تو داناتری ای جهان آفرین هر کس می‌خواهد به چیزی بنازد، فقط تکیه بر خدا؛ توکلت علی الحی الذی لا یموت … که این دعا چند نسخه دارد. امیرالمؤمنین تشریح جنگ بصره که چه و چه می‌شود و هر کس این دعا را و بعد از آن ۱۳نام را .. از همه این بلیات محفوظ. به امیرالمؤمنین: افلاطون گفته انسان در هر آنی در معرض ۱۰۰۰ حادثه ؛ حضرت: ففروا الی الله، بسم الله و بالله و من الله و الی الله و فی سبیل الله. یا الله یا رحمن و یا رحیم یا مقلب القلوب ثبت قلبی علی دینک السلام علیک یا اباعبدالله و علی الاواح المقدسة التی حلت بفنائک … آیت‌الله سید محمود مجتهدی و… ✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰 http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹 وصیت نامه آیت الله فاطمی نیا و ناگفته‌هایی از ایشان که برای اولین بار توسط فرزندشان منتشر شد. 🔸وصیت‌نامه استاد فاطمی‌نیا که توسط پسرشون گفته شد ۲ خط بود: گِله‌گذاری و بدرفتاری در خانه را کنار بگذارید. ✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰 http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
🌺 منبر کوتاه اخلاقی ✅ عزت نفس 💠 عزت در لغت به معنای شأن و احترام است. عزت نفس یعنی من برای خودم احترام قائل باشم. اصلا عزت نفس چه تفاوتی با اعتماد به نفس داد؟ اعتماد به نفس اعتماد به توانایی ها، دانایی و عملکردهایمان است. یعنی من به خودم اعتماد دارم آنچه را می خواهم با تلاش و استفاده از امکاناتم می توانم به آن برسم اما عزت نفس حالتی کاملا درونی است، درباره ی احساسات ما نسبت به خودمان، نگرشمان، طرز فکرمان و … پس عزت نفس احترام به نفس خود، ارزشهای درونی خود است. یعنی برای خود بعنوان یک انسان حرمت قائل شویم. و بُعد انسانی وجود خود را با پرورش ندادن آن، یا فقط پرورش دادن بُعد حیوانی خود به صورت افراطی و از طرق حرام؛ بی حرمت نکنیم… لذا می بینیم افرادی که عزت نفس دارند و به جایگاه انسانی خود واقفند، نیازی نمی بینند که خود را با دستاوردهایشان، یا خود نمایی و از این قبیل موارد ارزشمند جلوه دهند. زیرا آنان از درون احساس ارزشمندی می کنند. در مکتب انبیا و اولیا خدا، تمام عزت ها از آن خداوند متعال است، چنانکه همه قدرت ها از اوست. قرآن هم می فرماید: «فَإنَّ العِزَّهَ لِلَّهِ جَمیعَاً» (نساء،139) ، و از کسانی که به سراغ غیر خدا می روند انتقاد می کند که آیا از غیر خدا عزت می خواهید؟ در بحث نماز و عبادات، که یکی از مباحث آن اتصال به خداوند متعال است، طبیعی است که اتصال به عزیز مطلق و قدرت بی نهایت به انسان عزت می دهد. لذا قرآن به ما دستور می دهد که در سختی ها و مشکلات از نماز و عبادت کسب قدرت و قوت کنیم؛ « وَ استَعینُوا بِالصَّبرِ و الصَّلاهِ». اولیای خدا نیز در مقاطع حساس، خود را با نماز تقویت می کردند. به عنوا مثال درعصر روز نهم محرم در کربلا لشکر یزید به خیمگاه امام حسین علیه السلام حمله کرد، امام فرمود: «یک شب جنگ را به تاخیر بیندازید که من نماز را دوست دارم و می خواهم امشب را تا صبح عبادت کنم.» پ ن : کسی که عزت نفس دارد، درواقع نفوذ ناپذیر است و هر چیز کوچکی او را متزلزل نخواهد کرد. ✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰 http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
📣 پیش ثبت نام جذب طلبه امریه در آموزش و پرورش 🔴 زمان ثبت نام : از چهارشنبه 1401/03/11 لغایت یک شنبه 1401/03/15 🔵 طریقه ثبت نام : مراجعه به پنل شخصی در سامانه پیخشوان حوز ه های علمیه http://login.ismc.ir/ ✅ شرایط: - اتمام سطح یک - نداشتن مشکل صیانتی - داشتن جواز تلبس 🇮🇷اولین رسانه مستقل و جامع طلاب خراسان بزرگ در ایتا🇮🇷 @ettelaeiye_kh
✅نماز بسیار مهم و با فضیلت ۱شنبه‌های ذی القعده رسول خدا(صلى الله علیه وآله) فرمودند: هر کس آن را بجا آورد : توبه اش پذیرفته مى شود گناهانش آمرزیده مى گردد سبب برکت براى نمازگزار و خانواده اش خواهد بود در روز قیامت کسانى که از او طلبى و یا حقّى دارند، از وى راضى گردند با ایمان از دنیا مى رود و قبرش براى او وسیع و نورانى گردد پدر و مادرش از او راضى شوند، و آنها را نیز خدا می‌بخشد فرزندان و نسل او نیز بخشیده شوند و روزى او وسیع گردد فرشته مرگ به هنگام مردن، با او مدارا کند و به آسانى جانش را بگیرد کیفیت آن: (در عکس مشاهده بفرمایید) چهار رکعت نماز بخوان(دوتا دو رکعتی) ✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰 http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
✅ مختصری از زندگی امام رضا (ع) را بفرمایید؟ ▪️تاریخ ولادت امام رضا(ع) هشتمین امام شیعیان، از سلاله پاک رسول خدا(ص) و هشتمین جانشین پیامبر مکرّم اسلام است. بنابر نظر مشهور مورّخان امام رضا(ع)، در یازدهم ذی قعده سال 148 هـجری قمری در مدینه منوّره متولّد شد. ▫️نام و القاب نام مبارکشان «علی»، کنیۀ آن حضرت، «ابوالحسن» و دارای القاب متعدّدی از جمله؛ رضا، ‏صابر، فاضل، قرة ‏اعین المؤمنین (نور چشم مؤمنان) و... هستند، اما مشهورترین لقب ایشان، «رضا» به معنای «خشنودی» است. ▪️صفات ظاهری درباره شمایل و صفات ظاهری امام رضا(ع)، برخی حضرتشان را سفیدرو توصیف کرده و برخی نیز ایشان را دارای رنگی تیره دانسته‌اند. همچنین گزارش شده که امام هشتم(ع) قامتی معتدل داشته و شبیه‌ترین مردم به پیامبر خدا(ص) بود. ▫️پدر و مادر پدر بزرگوار امام رضا(ع)، امام موسی کاظم(ع) پیشوای هفتم شیعیان بودند که در سال 183 ﻫ.ق. به دست هارون عباسی به شهادت رسیدند. مادر گرامی امام رضا(ع) نجمه نام داشت. البته نام های دیگری نیز برای مادر گرامیشان ذکر کرده اند. ▫️ازدواج امام رضا(ع) دارای تعدادی کنیز بودند، از جمله کنیزان ایشان، سبیکه مادر امام جواد(ع) است. وی کنیزى بود که به او سبیکه یا دُرّه می گفتند، حضرت رضا او را خیزران نام گذاشتند و این بانو از اهالى نوبه (منطقه ای در آفریقا) است و همسر دائمی امام رضا(ع) ام حبیبه بود. ▪️فرزندان در تعداد و اسامی فرزندان امام رضا(ع) نقل های مختلفی وجود دارد؛ گروهی آنها را پنج پسر و یک دختر، به نام های محمّد قانع، حسن، جعفر، ابراهیم، حسین و عایشه ذکر کرده اند؛ همچنین در نقلی شیخ صدوق در سلسله سند روایتی از فاطمه به عنوان یکی از دختران آن حضرت نام برده است؛ امّا شیخ مفید بر این عقیده است، که امام هشتم(ع)، فرزندی جز امام جواد(ع) نداشتند. ابن شهرآشوب و طبرسى، نیز بر همین اعتقادند. ▫️امامت امامت و وصایت حضرت رضا(ع) بارها توسط رسول خدا(ص)، پدر بزرگوار و اجداد طاهرینشان(ع) اعلام شده بود. به ویژه امام کاظم(ع) بارها در حضور مردم، ایشان را به عنوان وصی و امام بعد از خویش معرّفی کرده بودند که به یک نمونه از آنها اشاره می‌ شود: از محمّد بن اسماعیل بن فضل هاشمىّ چنین روایت شده است که‏ گفت: بر امام موسى کاظم(ع) وارد شدم در حالى که ایشان به شدّت مریض بودند، به حضرت عرض کردم: اگر خداى ناکرده براى شما اتّفاقى بیفتد- و خدا آن روز را نیاورد- به چه کسى رجوع کنیم (امام بعد از شما کیست)؟ فرمود: «به فرزندم علىّ، نوشته او، نوشته من است، و او وصىّ و جانشین من بعد از مرگم خواهد بود». امام رضا (ع) در مدینه، پس از شهادت پدر، امامت بر مردم را بر عهده گرفت، و به رسیدگى امور پرداخت، شاگردان پدر را به دور خودش جمع کرد و به تدریس و تکمیل حوزه علمیه جدش امام صادق (ع) مشغول شد و در این راستا گام هاى بزرگ و استوارى برداشت. پس از شهادت امام کاظم(ع) که در سال 183 هـ ق رخ داد، آغاز امامت حضرت رضا(ع) شروع شد، و با توجه به این که هارون (پنجمین خلیفه عباسى) در سال 193 از دنیا رفت، ده سال از امامت حضرت رضا(ع) معاصر زمان هارون بود. مدت امامت آن حضرت، حدود 20 سال طول کشید که 17 سال آن در مدینه و سه سال آخر آن در خراسان گذشت. ▪️شهادت امام رضا(ع) پس از هفده سال سکونت در مدینه و تبلیغ دین و ارشاد مردم، با نقشه و حیلۀ مأمون عباسی، راه خراسان را در پیش گرفت. آن حضرت پس از قبول اجباری ولایت عهدی مأمون و گذشت سه سال، در 55 سالگی به دست مأمون خلیفه عباسی به شهادت رسید. در تعیین سال شهادت امام نقل های مختلفی به ثبت رسیده است. گروهی سال 202 هجری قمری را سال شهادت حضرت می دانند و عده ای سال 203 هجری قمری را؛ اما مشهور، نظریه دوم است. در تعیین روز شهادت آن حضرت نیز اتفاق نظر نیست؛ مانند در روز جمعه از ماه رمضان،هفدهم ماه صفر، و آخر ماه صفر. در میان این نقل ها، نظریه آخر؛ یعنی آخرین روز از ماه صفر، مشهورترین و قابل اعتمادترین نقل است. بنابراین، مشهورترین و قوی ­ترین نظریه در تاریخ شهادت آن حضرت، روز جمعه، آخرین روز ماه صفر سال 203 هجری قمری است. ▪️خلفای هم عصر امام رضا(ع) در دوران امامت خود با سه تن از حُکّام و خلفای عباسى روبه‏رو و معاصر بود: هارون الرشید، امین و مأمون. 🌐 مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی ✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰 http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
✅ چرا امام رضا (علیه السلام) را امام رئوف می‌نامند!؟ ✍️ پاسخ: یکی از القاب حضرت ثامن الحجج، علی بن موسی الرضا(ع) لقب رئوف است. چنان‌چه در زیارت‌نامه آن حضرت می‌خوانیم: «السَّلَامُ‌ عَلَی‌ الْإِمَام الرَّءُوف‌ سلام بر امام رئوف». در توضیح این واژه باید بدانیم که رأفت یک نوع شدت در رحمت می‌باشد. در واقع هر چند بین دو واژه رأفت و رحمت، قرابت و نزدیکی در معنا وجود دارد؛ اما در بررسی دقیق لغوی این دو به یک معنا نبوده و فرقی ظریف بینشان وجود دارد. ▫️مرحوم مصطفوی در کتاب «التحقیق» خود فرق بین رأفت و رحمت را این‌گونه بیان می کند: «رأفت، عطوفت، لطف و رحمت خالص و شدید است یعنی لطف و رحمتی است که وقوع درد و ناراحتی را برنمی تابد هر چند آن درد و ناراحتی به مصلحت فرد باشد؛ اما رحمت، صرف عطوفت و مهربانی کردن است مهربانی کردنی که گاهی با درد و ناراحتی فرد نیز همراه است مانند لطف و رحمت یک جراح به یک بیمار علاقه مند به بهبودی. بنابراین «رأفت» مرحله ای دقیق تر و بالاتر از «رحمت» است، و هرگز در مسائل ناخوشایند به کار نمی رود ولی رحمت در امور ناخوشایندی که به خاطر مصلحتی انجام می شود، استعمال می شود. ▪️حال با توجه به روشن شدن معنای رئوف، اگر چه همه اهل بیت(ع) از باب تجلی رأفت حضرت حق، رئوف می‌باشند ولی این رأفت و مهر ورزی در وجود امام هشتم(ع) بروز و ظهور بیشتری دارد و به تعبیر مرحوم علامه طباطبایی: «انسان هنگامی که وارد حرم رضوی(ع) میشود، مشاهده میکند که از در و دیوار حرم آن امام رأفت میبارد. ▪️یکی از مصادیق این رأفت را می‌توان در پاسخی که حضرت به زائرین خود، در قبال زیارت، می‌دهند دانست که در بیانی فرمودند: «مَنْ زَارَنِی عَلَی بُعْدِ دَارِی وَ شُطُونِ مَزَارِی أَتَیْتُهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ فِی ثَلَاثِ مَوَاطِنَ‌ حَتَّی‌ أُخَلِّصَهُ‌ مِنْ أَهْوَالِهَا إِذَا تَطَایَرَتِ الْکُتُبُ یَمِیناً وَ شِمَالًا وَ عِنْدَ الصِّرَاطِ وَ عِنْدَ الْمِیزَان، هر کس مرا زیارت کند روز قیامت در سه جا نزد او خواهم آمد تا از ترس های آن سه جا رهایش سازم: ۱- هنگام پخش شدن نامه اعمال به دست راست یا چپ، ۲- و نزد صراط، ۳- و نزد میزان ▫️امام رضا(ع) در زمان حیات مبارک خویش کانون مهر و عاطفه نسبت به مردم و مظهر عشق و محبت نسبت به آن‌ها بودند و این مهربانی در تک تک زوایای زندگی و برخورد ایشان با آحاد مردم جامعه آن روز به روشنی مشهود است به عنوان نمونه: ◼️«ابراهیم بن عباس» نقل می‌کند: هرگز ندیدم که حضرت رضا (علیه‌السلام) کسی را با سخن خود بیازارد، ندیدم سخن کسی را قطع کند، می‌گذاشت تا حرف او تمام شود؛ هرگز کسی را که قدرت برآوردن حاجت او را داشت رد نمی‌کرد؛ هرگز نزد کسی پای خود را دراز نمی‌کرد، و تکیه نمی‌زد، و هرگز ندیدم سخن درشتی به خادمان خود بگوید، هرگز ندیدم که آب دهان خود را بر زمین بیاندازد و همین طور هرگز ندیدم که با صدای بلند قهقه کند و بخندد بلکه همیشه تبسم می‌کرد. زمانی که به خانه می‌رفت و سفره می‌انداختند تمام خدمت‌گزاران، حتی دربان‌ها را نیز بر سر آن سفره می‌نشاند. 🌐 مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی ✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰 http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
📸 ‏عکاسی مرکز خدمات پردیسان ✅ تخفیف ویژه خانواده طلاب ⏰ ساعت کاری ۹ الی۱۳ و ۱۷ الی ۲۰ 📲 شماره تماس 09900880292 لینک عضویت در کانال عکاسی و مشاهده نمونه کارها 👇👇👇 https://eitaa.com/mmarkz
برکت در زندگی نویسنده/ سخنران: حجت الاسلام و المسلمین عالی 🌺 بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین بارئ الخلائق الأجمعین والصلاة والسلام علی سید الأنبیاء و خاتم النبیین حبیبنا و حبیب اله العالمین اباالقاسم المصطفی محمد صلی الله علیه و آله الطیبین الطاهرین المعصومین و لعن الدائم علی أعدائهم أجمعین. 💠 برکت در زندگی بحثی را که بنده خدمت دوستان بزرگواری که دیروز ظهر خدمتشان بودیم شروع کردم در رابطه با برکت در زندگی بود یک مؤمن علاوه بر کمیت زندگی باید کیفیت زندگیش را مراقب باشه کیفیت عمرش کیفیت کسب و کارش کیفیت علمش یعنی به تعبیر دیگه ببینه زندگی اش چقدر خاصیت داره چقدر فایده داره برکت زندگی اگر همراه با زندگی نباشه اون عمر اون علم اون مال خیلی ارزش نداره آدمایی بودن شاید عمرشون خیلی طولانی بود ولی خاصیت نداشت چندان فایده ای چندان نداشت اما کسانی بودند شاید چهل پنجاه سال هم بیشتر عمر نکردند ولی به اندازة پانصد سال خاصیت داشتند آدم دنبال برکت زندگیش باشه عرض کردم برکت زیاد بودن نیست برکت مال این نیست که مال زیاد باشه برکت عمر این نیست که عمرش زیاد باشه نه عمرش ممکنه خیلی هم زیاد نباشه خاصیتش زیاد بشه خیرش زیاد باشه کار راه انداز باشه فایده داشته باشه گره گشا باشه این میشه برکت مال برکت عمر 💠 پول با برکت پیامبر پیغمبراکرم(ص) را یک نفر دید دید لباسی که تن پیغمبر هست یک لباس مندرسی هستش یک دوازده درهم به پیغمبر داد گفت آقا این هدیه خدمت شما پیغمبراکرم هدیه را قبول کرد به امیرالمؤمنین(ع) این پول را داد فرمود علی جان یک لباسی تهیه کن حضرت امیر رفت از بازار دوازده درهم یک لباسی خرید اومد خدمت پیغمبراکرم(ص) پیغمبر وقتی دید گفت نه میشه با کمتر از این هم لباسی تهیه کرد اگه میشه اینو پس بده با پول کمتری من لباس می گیرم امیرالمؤمنین رفت پس داد دوازده درهم را آورد پیغمبراکرم بعد از یک مقدار که گذشت گفت علی جان با همدیگه بریم بازار تو مسیر که می رفتند برخورد کردند به یک زنی که نشسته بود یک گوشه ای تو کوچه داشت گریه می کرد کنیزی بود خادمی بود پیغمبر گفت برای چی گریه می کنی گفت یا رسول الله چهار درهم اربابم به من داده خرید بکنم گم کردم از دستم افتاد گم شده هر چی که می گردم پیدا نمی کنم پیغمبر از اون دوازده درهم خودش چهار درهم بهش داد او هم خیلی خوشحال شد و دعا کرد پیغمبر با حضرت امیر رفتند لباس بخرند یک لباسی را از بازار خرید به چهار درهم داشتند برمی گشتند به سمت منزل دیدند که یک کسی لباس پاره ای تنشه آمد خدمت پیغمبر گفت یا رسول الله اگه میشه کمکی به من بدید پیغمبراکرم آن لباسی را که خریده بود داد به او گفت این لباسو تو تنت کن دو مرتبه برگشتند همون مغازه یک لباس دیگری به چهار درهم خریدند وقتی داشتند برمی گشتند تو کوچه همون زن کنیزی را که خادمی که دیده بودند دیدند نشسته داره گریه می کنه پیغمبر گفت من که پول بهت دادم برای چی بازم نشستی گفت یا رسول الله دیر شده زمان گذشته و اگه من الان برگردم برم خونه اربابم منو توبیخ می کنه سرزنش می کنه که چرا دیر اومدی پیغمبر گفتش خود من میام همراهت توضیح می دهم که تو عذر داشتی. با این زن رفتند در خونة اربابش سلام کرد پیغمبراکرم جوابی نیامد برای بار دوم سلام کرد جوابی نیامد برای بار سوم که سلام کرد جواب اومد و علیکم السلام یا رسول الله پیغمبر فرمود شما تو خونه بودی و جواب ندادی گفت یا رسول الله من می دانستم عادت شما اینه که سه بار سلام میدی به یک خونه ای و اگر بعد از بار سوم جوابی نیومد برمی گردی میری خواستم سلام های شما بیشتر به سمت خونه ما بیاد معلومه که آدم با معرفتی هست پیغمبر فرمود که این خادمتون پولی گم کرد اگر دیر کرد و دیر اومد خونه عذر داشته من اومدم که شما ببخشیدش توبیخش نکنی گفت یا رسول الله توبیخش که نمی کنیم هیچی آزادش می کنیم زندگی هم بهش میدیم به برکت اینکه شما اومدی در خونة ما زندگیش را هم تأمین می کنیم پیغمبراکرم تشکر کرد وقتی برمی گشتند به امیرالمؤمنین فرمود چه پول با برکتی بود دو تا برهنه را پوشاند خودش و اون فردی که پیغمبر اون لباس را برده بود و یک کنیزی را آزاد کرد دوازده درهم می شد یک لباس باهاش خرید اما کار راه انداز بود خیلی بیشتر کار راه انداخت . ادامه دارد.. 👇👇 ✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰 http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
💠 صداقت در رفتار و گفتار موجب برکت در زندگی است یکی از چیزهایی که برکت تو زندگی میاره در روایات ما هم آمده هر کسی حتی غیر مسلمان اگر این را رعایت بکنه تو زندگیش برکت میاد حتی غیرمسلمان صداقت این تو روایت هستش که اگر تاجر اگر کاسب، کاسب اعم از کاسب مال کسی که دنبال کسب ماله یا کاسب علم کسی که دنبال کسب علمه اونم کاسبه پیغمبر فرمود: اذ التاجران صدقا ، بورک لهما؛ اگر دو تا تاجر با صداقت باشند برکت براشون میاد صداقت داشته باشد نفرمود اذ التاجران المسلمان؛ اگر دو تا تاجر مسلمان نه حتی قید مسلمان بودن نداره اگر تاجر کاسب اگر صداقت داشته باشد برکت میاره تو زندگیش. یکی از بزرگترین و بهترین صفات مؤمنین صداقته صداقت 💠 اولین مرحله اش صداقت در گفتاره برادر بزرگوار خواهر بزرگوار اگه میخوای ریاضت بکشی اگه میخوای شروع کنی به یک جایی آدم برسه زبانت را شروع کن مهار کردن این زبانی که تو تعبیر روایات اللِّسَانُ جِرْمُهُ صَغِیرٌ وَ جُرْمُهُ کَبِیرٌ؛ جرمش کمه چند گرم بیشتر نیست اما جرمش زیاد بیست تا گناه کبیره از گناهان کبیره ای که اهل آتش می کنه آدم را از همین زبان برمیاد دروغ میتونه بگه میتونه غیبت بکنه میتونه تهمت بزنه میتونه فحش بده میتونه آزار بده میتونه دو بهم زنی بکنه میتونه شایعه پراکنی بکنه بیست تا گناه کبیره از زبان برمیاد این زبان را شروع کنیم حفظ کردن خدا رحمت کنه مرحوم علامة طباطبایی را یکی از ایشون سؤال کرده بود آقا چیکار کنیم تو نماز حضور قلب داشته باشیم ایشون فرمود زبانت را حفظ کن کسانی که زبونشون زیاد کار می کنه خیلی حرف می زنند ولو دروغ و گناه هم تو کلامشون نباشه ولو دروغ و گناه هم تو کلامشون نباشه اما ذهنشون زیاد پراکنده میشه مشغول میشه زبون که زیاد کار بکنه ذهن خیلی مشغول میشه از این جهت تو نماز هم آدم نمیتونه تمرکز داشته باشه ذهنش پراکنده است آدم بتونه زبانش را حفظ بکنه به خصوص عرض کردم از دروغ چهل روز اگه آدم بتونه این ریاضت را بکشه ریاضیت هایی که تو شرع مقدس اسلام هست تو مکتب اسلام هست اینه جوکی بازی و این حرف ها هم نیست همین هاست اینارو باید مهار کرد اینا با دعا صرفاً نمیشه بعضیا فقط دنبال ذکر و دعا هستند. حاج آقا چه ذکری بگیم شجاع بشیم چه ذکری بگیم مثلاً باور بفرمائید اینها را گاهی موقع ها چه ذکری بگیم بچه ما تو کنکور قبول بشه چه ذکری بگیم که مثلاً بچه ما کار براش درست بشه عزیز من هر چند که با دعا و ذکر نیست یک عملی باید آدم انجام بده به آقا بهجت یک کسی گفته بود حاج آقا دعا کن من تو نماز حضور قلب پیدا کنم آقای بهجت فرمود عزیز من اینا دعایی نیست دوایی هست آدم باید مداوا کنه خودشو بعضی از چیزا دوایی هست دعایی نیست من عذر میخوام نمیخوام توهین بکنم به کسی اما گاهی موقع ها تو این مثلاً جلسات خانم جلسه ای ها اینجور چیزا زیاده برای هر چیزی یک ذکر دارند مثل قوطی عطاری این قوطی مال تو باشه میخوای چی این ذکر و بگو دعای هفت هیکل و شش قفل و گنج العرش و این حرفا مؤمن اونی هست که خودش باشه اهل عمل باشه اهل مراقبت باشه زبان خودش را حفظ بکنه عمل خودشو مراقب باشه به هر حال اگه آدم چهل روز نه یک روز اثرش را ببین از همین امشب تا فردا شب یک روز اثرش را ببین نقد نقد ببین چقدر میتونی تأثیر بگذاره تو حالاتت تو نمازت تو دعا خوندنت تو حال زیارتت نقد نقد است خدا رحمت کنه شهید دیالمه را شهید دیالمه نمایندة مشهد بود جوان ترین شاید نماینده بود دور اول مجلس اولی که اوایل اول انقلاب بود. ادامه دارد... 👇👇 ✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰 http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
💠 إِیَّاکَ نَعْبُدُ وَ إِیَّاکَ نَسْتَعینُ ایشون می گفتش که یک مرتبه سر درس تو کلاس استاد ما تو دانشگاه دانشگاه فردوسی مشهد راجع به راست گفتن و راستگویی و صداقت و اینجور چیزا بحث به میان آمد و استاد ما گفتش که اینکه آدم بتونه راست بگه دروغ نگه کار خیلی سختیه بعد گفتش که بچه ها کی میتونه قول بده یک ترم تحصیلی دروغ نگه کی میتونه قول بده هیچکی دستش را بلند نکرد شهید دیالمی میگه من دستمو بلند کردم گفتم آقا من میتونم گفت کار سختیه آ یک ترم تحصیلی به اندازه حدود چهار ماه گفتم من میتونم گفت از فردا شروع کن از فردا مراقب باش دروغ نگی شهید دیالمه میگه من ظهر از دانشگاه اومدم بیرون رفتم نماز ظهر و عصر توی یک مسجد بخوانم وقتی خواندم رفت پیش اون استاد گفتش که جناب استاد می تونیم اون قراردادمون را فسخش کنیم اون قرارمون گفت به همین زودی الان تازه از فردا میخواستی شروع کنی گفت بله من رفتم تو مسجد موقع نماز گفتم إِیَّاکَ نَعْبُدُ وَ إِیَّاکَ نَسْتَعینُ؛ به خودم گفتم قرار شو من از فردا دروغ نگم آیا واقعاً إِیَّاکَ نَعْبُدُ؛ حقیقتاً من خدا را می پرستم مطیع خدا هستم دیدم نه خیلی موقع ها اطاعت از دلم می کنم اطاعت از نفسم می کنم آیا واقعاً من کمک از خدا فقط می گیرم إِیَّاکَ نَسْتَعینُ؛ دیدم نه گاهی موقع ها برای یک چیز کوچک یک نمره که بالا و پایین میشه برای یک حقوق که بالا و پایین میره پیش هر کس و ناکسی من سر خم می کنم متوسل به هر چیزی می شوم اون آخر که کارم به خنسی خورد یاد خدا می افتم کجا إِیَّاکَ نَسْتَعینُ؛ حالا خدا رو بزرگواریش به روی ما نمی آورد و هیچی نمیگه اما اگر قرار باشه من دروغ نگم بالأخره باید اینارو مراقب باشم به اون استاد گفتم اون قرارداد را فسخش کن گفت باشه واقعاً هم همینجور است. 💠 صداقت در گفتار حالا من نمیخوام بگم اینقدر سخت نه حالا اون را خدا به بزرگواری خودش مهلت به ما میده و با فضل خودش برخورد می کنه اما حقیقتاً دونه درشت هاشو بیایم جلوشو بگیریم اولین مرحلة صداقت صداقت در گفتار هست مرحلة بعدیش که از این سخت تر هست و بسیار مهم تر هست صداقت در عمل هست من عذر میخوام این چیزی که میخوام بگم هر کسی خودشو حساب کنه جسارت به احدی نمی کنم تو عمل راست میگیم مسلمانیم تو عمل راست میگیم شیعه ایم ما ادعا می کنیم که اهل بیتی هستیم ما ادعا می کنیم مسلمانیم اما گاهی موقع ها عملمون با ادعامون راست در نمیاد نمی خوره نمی خوره مسلمان تو روایت پیغمبر فرمود: اَلْمُسْلِمُ مَنْ سَلِمَ النَّاسُ مِنْ یَدِهِ وَ لِسَانِهِ؛ (میزان الحکمه ج 5) مثل گل میمونه مثل تیغ نیست تو تن و بدن دیگران بره مثل خار نیست تو تن و بدن دیگران نمی گزه دیگران را نیش نداره اذیت نداره . به پیغمبر آمدند گفتند یا رسول الله یک خانمی هست اهل نماز و اهل روزه هستش اهل مسجد است اما اطرافیانش از زبانش در امان نیستند خیلی می گزه اینو اونو خیلی تیکه می اندازه به این و اون پیغمبر فرمود: لَا خَیْرَ فِیهَا؛ خیری توش نیست هِیَ مِنْ أَهْلِ النَّار؛ این اهل عذاب است هِیَ مِنْ أَهْلِ النَّار؛ نشسته بود پیغمبر اکرم با یک تعدادی از اصحاب داشت صحبت می کرد یکی از اصحاب متوجه شد که یک قراری داره یک جایی یک قولی داده یک کاری کرده یک کاری داره بلند شد و از این جمع پیغمبر و اصحاب رفت یادش رفت کفشش را برداره کفشش را یادش رفت برداره رفت به سمت در یک کسی که این کنار نشسته بود دید این کفشش را جا گذاشته فوری کفش را گذاشت زیر خودش این بندة خدا رفت تا دم در دید کفشش را نیاورده برگشت که کفشش را برداره نگاه کرد دید کفش نیست هی اینورو نگاه کرد اونورو نگاه کرد اونی هم که کفش را گذاشته بود زیر خودش هی به این و اون لبخند می زد که مثلاً داریم دستش می اندازیم پیغمبر داشت نگاه می کرد بعد چند لحظه بیشتر نگذشت سه مرتبه پیغمبر اکرم فرمود: فکیف بروعة المؤمن؟؛(کنزالعمال ج 17) چطور میتونه آدم یک مؤمنی را دست بیندازد چند لحظه اینجوری سرگردونش بکنه تو مؤمنی؟ تو مسلمونی ؟برای خندیدن خودت یک چند لحظه یک مسلمان دیگری را دست می اندازی کیف بروعة المؤمن؛ گاهی موقع ها ماها حرفامون با ادعاهامون نمی خوره. ادامه دارد... 👇👇 ✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰 http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
💠 عمل به توصیه های دین مرحوم سید جمال الدین اسدآبادی خب همه تون این عالم بزرگوار را شنیدید و می دانید ایشون خیلی غصه می خورد سید جمال الدین اسدآبادی از تفرقه ای که بین مسلمین هست از اختلاف و تفرقه ای که بین ملت های اسلامی هست و همین باعث شده که استعمار برشون غلبه داشته باشه از این جهت خیلی منادی وحدت بود بین مسلمین و خیلی مسافرت هایی داشت چه تو کشورهای اسلامی چه تو کشورهای غربی خیلی کشورهای غربی را هم دیده بود یک جمله ای داره سید جمال الدین اسدآبادی من نمیگم این جمله اش کاملاً درسته نه انتقاد داره این جمله جای نقد داره اما یک قسمتش به هر حال خالی از واقعیت نیست سید جمال الدین اسدآبادی میگه من تون کشورهای غربی رفتم مسلمان ندیدم ولی اسلام دیدم تو کشورهای اسلامی مسلمان دیدم ولی اسلام ندیدم عرض بکنم نمیخوام بگم این جمله کامل درسته ها جای نقد داره نه تو کشورهای غربی اگه آدم واقعاً چشمشو اونجا باز بکنه اونجا درسته مسلمان نیست اما اینم نیست که آدم بگه اسلام اونجا هست نه خیلی اونجا آلودگی های باطن هم هست درش اگه کسی واقعیت اونجا را نگاه بکنه الان از جهت خانه خانواده از این جهت واقعاً غرب دچار مشکل است دچار بحران است پیوندهای عاطفی تو خانواده و تو قوم و خویش نیست اما خوبی های اونجارو آدم باید ببینه سید جمال الدین اسدآبادی اینو میگه من اونجا مسلمان ندیدم ولی اسلام دیدم توصیه هایی که دین کرده ما عمل نکردیم من اونجا دیدم اونجا دیدم نظم هست اونجا دیدم وجدان کاری هست از کار نمی دزدند جنس بُنجل را غالب نمی کنند وقتی میگه این جنس درجة یکه یعنی درجة یکه اونجا رعایت حقوق همدیگه هست قانون پذیری هست 💠 تطابق اعمال با آموزه های اسلام اما تو کشورهای اسلامی مسلمان دیدم اسلام ندیدم بازم من عرض می کنم این جمله نقد داره ولی یک بخشش خالی از واقعیت نیست ما کشورمون کشور اسلامی هستش واقعاً بازارمون اسلامیه واقعاً سینماهامون اسلامیه هنرمون اسلامیه دانشگاهامون اسلامیه کوچه بازارمون اسلامیه ببینید خودمون هم قبول داریم که اونوقت گاهی موقع ها میاد جوان میاد میگه حاج آقا برای چی تو کشور ما مثلاً فرض کیند با اینکه ما مسلمون هستیم خشکسالی هستش جایی بارون نمیاد یا یک جایی بارون میاد سیل میشه خرابی میاد اما اونطرف نه قارة سبزه و بارندگی زیاد پیش میاد میگم عزیز من خدا با کسی فامیلی که نداره خدا براساس یک سنت هایی عالم را اداره می کنه براساس یک فرمول هایی بعضی از فرمول های خدا مسلمان و غیرمسلمان نداره هر کی رعایت بکنه برکت میاد براش مثل صداقت همینی که اول صحبت عرض کردم پیغمبر فرمود اگر کسی صداقت داشته باشد برکت براش میاد چه نمازخون باشه چه مشروب خور باشه یعنی این قانون بین المللی است این قانون فقط و فقط مخصوص مسلمین نیست چند تا قانون هستند که بین المللی است یکی اش صداقت یکیش وفای به عهده اگه کسی وفای به عهد بکنه هر کی میخواد باشه این یه برکاتی تو زندگیشه یکیش امانتداریه اگه کسی امانتدار خوبی باشه این برکت تو زندگیش میاد هر چی میخواد باشه صلة رحم چه نمازخون باشه چه مشروب خور باشه اگر کسی اهل صلة رحم و رسیدگی به اطرافیانش باشه عمرش دراز میشه قانون بین المللیه بعضی از قانون ها و سنت های خدا مخصوص مسلمین نیست شرطش مسلمان بودن نیست من بهش می گفتم که خب عزیز من ما ادعای اسلام می کنیم اما تو بازار ما سر همدیگه کلاه می گذاریم جنس را به عنوان درجة یک مارکش را می زنیم درجه دو می فروشیم از جنس می دزده آدم فرض کنید فلان کار خونه یک جایی که ماشین داره درست می کنه جنسی می گذاره که بعد از یک مدتی اون بندة خدا را به خطر می اندازه ما این کارا را می کنیم و اسممون را می گذاریم مسلمون اونوقت برکت از زندگیمون میره از خدا گله مند میشیم میگیم خدایا چرا بارون نمیاد ادامه دارد... 👇👇 ✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰 http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
یا اگه یک جایی بارون میاد سیل میشه آدم در عمل مسلمان باشه صادق باشه راست بگه مسلمان اون کسی هستش که اهل رعایت حقوقه ما چقدر رعایت حقوق دیگران را می کنیم راست میگیم مسلمانیم رعایت حقوق دیگران را چقدر می کنیم در روایات ما هست بعضی از افراد هستند که دزدی های پنهان تو زندگیشون سرقت پنهان تو زندگیشون اگر کسی این من دارم متن روایت را می خوانم اگر کسی خمس به عهده اش هست خمس نمیده این دزدی پنهانه چون مال امام زمان تو مالشه نمیده غصب کرده اگر کسی زکات به عهده اش هست نمیده این دزدی پنهانه چون مال فقرا بر عهده اش هست نمیده اگر کسی مهریة همسرش به گردنشه نمیده مهریه یک دین است یک بدهی است مثل بقیة بدهی ها بدهی است بله از اون طرف به زن گفتند که توبیخش توصیه کردند برای اینکه مهر و محبت زیاد بشه ببخش اما از اونطرف هم به مرد گفتن حقشه اگر نبخشید هم حقشه بدهی است باید بدی اگه ندی این دزدی پنهانه اینا سرقت های پنهانه که تو روایات اسم برده شده تو روایات ما هست که اگر کسی جنس درجه دو و درجه یک را با همدیگه قاطی بکنه به عنوان درجه یک بفروشد چایی مثلاً فرض کنید بد و خوب را با هم قاطی بکنه مارک چایی خوب بزنه برنج درجه دو و درجه یک را قاطی بکنه مارک درجه یک بزنی این دزدیه اینا دزدی های پنهان و حقوقی هستش که مؤمنین به گردن ما دارند حقوق خانوادگی یک مسلمان حقوق خانوادگی اش را باید رعایت بکنه اگه راست میگه مسلمانه حقوق خانوادگی را باید رعایت بکنه من عذر میخوام این مثال ها را دارم میزنم اما چون مبتلا بهش هستیم مبتلابه من همین چندی پیش بود تو جریان یک طلاقی بودم که یک خانمی از شوهرش بعد از پانزده سال زندگی داشت طلاق می گرفت می دونید دلیلش چی بود آدم ابتدا به نظرش میرسه خیلی کوچیکه دلیلش این بود می گفت من به اینجام رسیده دیگه نمیتونم تحمل بکنم از بوی بد بدن و دهان شوهرم هر چی هم بهش میگم خودشو درست نمی کنه هر چی هم بهش میگم درست نمی کنه من دیگه نمی تونم تحمل بکنم حالا من نمیگم کار خوبیه من اینو نمیخوام بگم ولی ببینید این حقوق او را رعایت نکردند پیغمبراکرم(ص) تو و همچنین اهل بیت. ادامه دارد... 👇👇 ✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰 http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
💠 آراستگی ظاهری در دین اسلام در روایات داریم پیغمبراکرم(ص) پولی که برای عطر می داد که عطر بیشتر از پولی بود که برای غذا می داد امام جواد یک مرتبه یک عطر بسیار خوشبو و گران قیمتی را زده بود یک کسی بهش اشکال کرد که آقا یک همچین عطری شما می زنید امام رضا فرمود: بابامو ندیدید امام رضا را ندیدی اون عطری که می زد چی بود پیغمبراکرم(ص) در اون زمان ببینید هزار و خورده ای سال پیش تو جامعه جاهلی اون موقع پیغمبراکرم(ص) لباس هاشو داره کان یقلی ثوبه؛ لباساشو می جوشوند تمیز تمیز بود موهاشو شونه می زد و می گفت هر کسی مو داره به موهاش برسه حالا برسه نه اینکه از اونور بیفته زیاده روی دو ساعت پای آیینه بایسته نه برسه به موهاش بعد پیغمبر می فرمود: اگر کسی مو داره به موهاش نرسه روز قیامت با شانه های آتشین موهاشو شانه می زنند خودش هم هر موقع می خواست بره بیرون اگر آیینه نبود تو آب خودشو می دید درست می کرد موهاشو تمیز مرتب یک مسلمان مثل گل می ماند کیف می کند کسی پیشش بنشیند هم ظاهرش قشنگه هم باطنش همه چی اش قشنگه مسلمان اینه مثل گل میمونه ببینید چقدر آدم این چیزا را رعایت می کنه همین چیزهایی که گاهی موقع ها آدم فکر می کنه خیلی کوچیکه بی اهمیته نخیر خیلی هم با اهمیت است امام صادق(ع) من یک روایتی هست نمی دونم بگم یا نگم اینو هم با خودم دارم کلنجار میرم بگم به من چه روایت از امامتون هست فرمودند کسی دهانشو مسواک نزنه اینو داخل آدم ندونید این دین ماست بخدا قسم دینمون خیلی قشنگه به والله قسم مذهبی که ما داریم تو این عالم ببینید روح است از همة مذاهب را ما می تونیم مطالعه کنیم اینکه دیگه چیزی نیست مطالعه بکنید زیبایی های مکتب ما را هم از جهت عقلی هم از جهت فطری از هر جهت کامل هیچ مذهب و مکتبی نداره منتهی باید رعایت بشه این چیزا خیلی از اوقات ما اینارو رعایت نمی کنیم جوان های ما آنچنان که باید و شاید دیندار نیستند یعنی جوان من بچة من وقتی باباشو می بینه مادرشو می بینه که نمازخون هست مسجدیه هیئتیه سینه زن امام حسین هست مادر محجبه است اما در عین حال اخلاق درستی تو خونه نداره وقتی تو خونه میاد با یک من عسل هم نمیشه خوردش مادرش را می بیند همون مادر محجبه اش را که غیبت از اینو اون می کنه تهمت می زنه نیش می زنه این جوان تو ذهنش میاد میگه اگه دین اینه من نمیخوام اگر قرار بود این دین کسی را درست بکنه خودتو درست می کرد نمیخوام گاهی موقع ها البته نمیخوام بگم پدر و مادر ولی خیلی از اوقات خود پدر و مادر مسلمان که عمل دینی دارند ولی اخلاق دینی ندارند بچه هاشون را زده می کنند عمل دینی دارند اما اخلاق دینی ندارند بچه هاشونو زده می کنند وإلا اگه عمل به دین بشه این دین همه را سنگ را عوض می کنه. ادامه دارد... 👇👇 ✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰 http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
🌀 برکت پول منبر امام حسین علیه السلام 💠 سید مهدی قوام خدا رحمت کنه حدود پنجاه شصت سال پیش تو تهران یک آقای آسیدمهدی قوام بود رضوان خدا برش از خوبان تهران بود از شاگردان مرحوم حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی بود که اومده بود تهران دیگه ماندگار شده بود پیرمردای تهران ایشون را درک کردند من برخورد داشتم با کسانی که خیلی پا منبر ایشون بودند از جمله مقام معظم رهبری ایشون می گفت من می شناختمش آقا آسیدمهدی قوام را من رفتم پای منبرش مقام معظم رهبری خودشون می فرمود از خوبان تهران بود این آقای آسیدمهدی قوام از اون کسانی بود که مثل گل بود همه چیش قشنگ بود یک دهة محرمی تو یکی از حسینه ها یا مساجد تهران منبر رفت روز شام غریبان تموم شد دهه ده شبش تمام شد اون بانی مجلس یه پاکت پول به ایشون داد گفت حاج آقا ما بضاعتمان همین مقدار است هدیة امام حسین به شما هست این ده شبی که اومدید این خدمت شما ایشون هم تشکر کرد و این پاکت را گذاشت توی جیبش از حسینیه اومد بیرون یک همراهمی هم داشت با همدیگه اومدند شب داشتند می اومدند از کوچه لاله زار عبورشان افتاد اوناییکه تهران را آشنا هستند باهاشون می دونند با تهران کوچه لاله زار جایی بود که کاباراها و عیاشی ها و رقاصی ها و بعضی از فسادها تو کوچه لاله زار تهران بود از کوچه لاله زار عبورش افتاد دید کنار خیابون یک خانمی با یک وضعیت بسیار نامناسب از جهت پوشش و آرایش غلیط کنار خیابون ایستاده آقای آسیدمهدی قوام به این همراهش گفت برو به این خانم بگو بیا من کارش دارم گفت حاج آقا این خانم فاسد معلومه واسه چی ایستاده کنار خیابون گفت تو چیکار داری بهش بگو بیا من کارش دارم این بندة خدا میره به اون خانم میگه که خانم اون آقا سیدی که اونطرف ایستاده با شما کار داره خانم میاد این طرف می بینه یک سیدروحانی ایستاده گفت با من کاری داشتی آقای آسیدمهدی قوام این پاکت پول را درآورد گفت خانم این هدیة امام حسین امشب به شماست بیا تا اون موقعی که این زندگیت خرجت با این پاکت پول خرجت در میاد به امام حسین قول بده که سر خیابون وانستی دیگه نیای اینجا واستی تا موقعی که خرج زندگیت با این پاکت در بیاد اینو بهش داد و رفت پشت سرش هم نگاه نکرد گذشت تا یکسال بعد آقای آسیدمهدی قوام کربلا بود از حرم سیدالشهدا(ع) اومد بیرون تو صحن داشت می رفت یک آقایی بدو بدو اومد خودشو به ایشون رسوند گفت حاج آقا خانم من اونطرف ایستاده با شما یک کار خصوصی داره منم نمیام جلو آقای آسیدمهدی قوام میگه من نگاه کردم دیدم یک خانم محجبه با پوشیه اونطرف ایستاده رفتم جلو گفتم خانم با من کاری دارید یک مقدار پوشیه اش را زد بالا که صداش بیاد بیرون دیدم هق هق داره می کنه گریه داره می کنه گفت حاج آقا منو می شناسی گفتم نه گفت من همونی هستم که سال گذشته شام غریبان سیدالشهدا تو کوچه لاله زار کنار خیابون ایستاده بودم شما اون پاکت پول را به من دادید من همونم شما اون پاکتو به من دادی و رفتی پشت سرتو نگاه نکردی من تا یک ربع فقط نشستم گریه کردم که امام حسین با من چیکار داری من فاسدم با من چیکار داری اما فهمیدم امام حسین با منم کار داره هر کسی که رشته ای از محبت تو دلش با اهل بیت است اهل بیت با او کار دارد امام حسین با او میگه همونجا حاج آقا عهد بستم با سیدالشهدا که آقا خلافامو میذارم کنار خرجم با این پاکت پول در بیاد یا نیاد خلافامو میذارم کنار گفت حاج آقا محجبه شدم بعد از یک مدت کوتاهی خدا عنایت کرد خواستگاری برام اومد همین آقایی که اونطرف ایستاده باهاش ازدواج کردم الان بعد از یکسال اومدیم کربلا برای زیارت از حرم که اومدیم بیرون شما را دیدم اومدم بهت بگم حاج آقا تا قیامت مدیونتم شما سرنوشت زندگی منو عرض کردید دست منو گذاشتی تو دست امام حسین بخدا قسم دین ما خیلی دین قشنگیه اگه بهش عمل بشه چرا جذب نکنه چرا آدمو عوض نکنه چرا من باید بچه هامون را خدایی نکرده جوان هامون را از دست بدیم با بد عمل کردن خودمون با بد عمل کردن خودمون مسلمانی که ادعا می کند من مسلمانم ادعا می کند من مؤمن هستم اگه راست میخواد بگه باید جوری باشه که زحمت های زندگی خودش رو به دوش دیگران نندازه امیرالمؤمنین تو نهج البلاغه میگه یکی از نشانه های مسلمان اینه نَفْسُهُ مِنْهُ فِي عَنَاءٍ وَ النَّاسُ مِنْهُ فِي رَاحَةٍ؛(خطبه، متقین نهج البلاغه) خودشو به زحمت می اندازد اما مردم را نه مردم از دستش راحت اند گاهی موقع ها خودشو به زحمت می اندازه من نمیخوام این مثال رو بزنم حالا فقط به عنوان مثالی است. ادامه دارد... 👇👇 ✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰 http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
💠 رعایت حال دیگران شما فرض کنید ببینید یک سیگاری هست خب چیز خوبی نیست اما بندة خدا وقتی میخواد سیگار بکشه خودشون به زحمت می اندازه ولو هوا سرده میره بیرون تو یک محیطی که محیط دربسته هست و یک تعدادی هستند اونارو اذیت نکنه خودشون اذیت بکنه اگه یک بیماری ای دارد که واگیرداره تو جمع نمیره که دیگران را اذیت بکنه خودشو به زحمت می اندازد مسلمان اینه به تعبیر امیرالمؤمنین(ع) وَ النَّاسُ مِنْهُ فِي رَاحَةٍ؛ مردم از دستش راحت اند مردم از دستش راحت هستند یک آقای الله اکبر خدا رحمتش کنه پیرمردی بود این اواخر بود دیگه از دنیا ایشون می گفت من سه تا دعا کردم دوتاش مستجاب شده تا حالا تو زندگیم یکیش را نمی دانم سومی را نمی دانم سومیش اینه که از خدا خواستم که خدایا آخر عمر منو یکجوری قرار بده که دیگران را به زحمت نندازم لگن بیار ببر و دوشم بکنن اینور و اونور ببرن و دعا کردم که خدایا اون آخر عمرم دیگران را به زحمت نندازم بعضی از آدم ها چقدر قشنگه چه دعاهایی بلدند اتفاقا همینجور هم شد این بندة خدا آخر عمرش رفته بود حمام از حمام خودشو تمیز مرتب شسته بود اومده بود هنوز لباساشو کامل نپوشیده بود از دنیا رفت یعنی زحمت لباس درآوردن هم به دیگران نداد زحمت لباس درآوردن هم به دیگران نداد نَفْسُهُ مِنْهُ فِي عَنَاءٍ وَ النَّاسُ مِنْهُ فِي رَاحَةٍ؛(خطبه، متقین نهج البلاغه) خودشو به زحمت می اندازه ولی مردم از دستش راحتند مردم هیچ اذیتی ازش نمی بینند. 💠 شیخ مرتضی زاهد آقای آشیخ مرتضی زاهد بچه هاش تو تهران الان هستند دیگه آقای آشیخ مرتضی زاهد خیلی سال پیش از دنیا رفت ایشون یک شب دیر اومده بود خونه یک مجلسی داشت ساعت یک نصف شب تقریباً اومده بود خونه وقتی اومد از تو کوچه نگاه کرد دید چراغ های تو اتاق چراغ های داخل خونه خاموشه فهمید خانواده اش خوابند در نزد زنگ نزد گفت من جلسه داشتم دیر اومدم خانواده ام چه تقصیری داره گرفته خوابیده الان من بیام زنگ بزنم حق اونا ضایع میشه اونارو بیدار بکنم هوا با اینکه سرد بود عباش دور خودش پیچید گوشة کوچه گرفت همون پشت در یعنی تصمیمش این بود که تا صبح دم در باشه که خانواده اشو اذیت نکنه که خانواده اشو حق اونارو ضایع نکنه حالا از اون طرف خانمش امام زمان را خواب دید حضرت ولی عصر فرمود پاشو در و باز کن آشیخ اومده پاشو درو باز کن اون خانمش دید والا خود آقا در نزد زنگ نزد من چرا زحمت به او بدم زحمت به خودم میدم من دیر اومدم چرا حق او را ضایع بکنم این آدما خیلی قشنگن خیلی قشنگ 💠 سلمان آیینه امیرالمومنین سلمان فرماندار مدائن بود خب رضوان خدا بر سلمان که ما ایرانیا خیلی مدیونشیم سلمان آیینه امیرالمؤمنین بود یعنی ما ایرانیا سلمان را دیدیم علی را دیدیم و بعد زانو زدیم در مکتب اهل بیت و شیعه شدیم واسه همینم سلمان به گردن ایرانیا خیلی حق داره این سلمان بزرگوار تو مدائن بود شنید که یکی از اصحاب خوب امیرالمؤمنین زاهد شده به نام زید بن صوحان، زید بن صوحان برادر صعصعة بن صوحان هر دو نفر از فدایی های امیرالمؤمنین بودند هر دو هم به شهادت رسیدند آخرشون زید بن صوحان اون موقع زاهد شده بود و روزها روزه و شب ها شب زنده داری سلمان متوجه شد این به خانواده اش خیلی نمیرسه این زهدش باعث زحمت خانواده اش شده سلمان خب سنش خیلی زیاد بود بعضی ها تا می دونید سن سلمان را بالای دویست سال گفتند سنش خیلی زیاد بود عصا را برداشت رفت در خونة زید بن صوحان رفت خانمش اومد دم در سلمان گفت به زید بگو بیاد گفت آقا خونه نیست الان روزه هستش و توی یک جمعی از دوستانش فلان مسجد هست سلمان گفت خانم یک مقدار غذا بده به من یک مقدار غذا بده یک مقدارم به خودت برس آرایش بکن یک مقدار به خودشت برس غذا را گرفت رفت زید را پیدا کرد غذا را گذاشت گفت یالا بخور زید گفت من چی بخورم من روزه هستم سلمان گفت باید بخوری اگر نه این چوب را باید بخوری عصاشو بلند کرد گفت اینو باید بخوری خب اونم به هر حال سلمان بود می دونست یک درجاتی از عصمت دارد آدم معمولی که نیست روزه اش هم مستحبی بود روزه اشو خورد سلمان بهش این چه وضعیه پیغمبر زاهدترین مردم بود اما بیش از همه به خانواده اش می رسید تو چرا بخوای زاهد بشی خانواده تو فشار انداختی شب ها روزه روزها روزه شب ها شب زنده داری اصلاً به خانواده ات نمیرسی اینکه وضعش نشد رویه اتو عوض بکن یک مقدار نصیحتش کرد. ادامه دارد... 👇👇 ✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰 http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
💠 رعایت حقوق دیگران مسلمان کسی است که حقوق را چه حقوق مالی چه حقوق خانوادگی چه حقوق اجتماعی چه حقوق حیثیتی همه را رعایت بکنه اگر این شدیم راست میگیم با صداقتیم ان شاء الله که همینجور هم باشه من عذر میخوام بیشتر از این مصدع تان نمیشم چون ایام ایام میلاد هست من روضه نمیخوام بخونم به عنوان روضه قصدم نیست بگم به عنوان چیز دیگری قصدم هست که کنار مرقد مطهر امام رضا(ع) از این بزرگوارا تا می تونید بگیرید. مرحوم علامه امینی می گفت آدم باید پررو باشد از اهل بیت زیاد بگیره کم نگیره پررو سفت و سبر وایستید بگیرید این چیزی که میخوام عرض بکنم خدمتتان از زبان یک عالم بزرگواری که در قم همین سال های اخیر خیلی دور نه شاید مثلاً ده بیست سال پیش ایشون می گفتش که من یک دهه محرم بود منبر می رفتم خونة یک بنده خدایی که آدم خیری بود اصالتاً عرب بود خونه اش من منبر می رفتم دهة محرم شب اول محرم به من گفتش حاج آقا اگه میشه یکی دو شب اول را روضة حضرت زهرا را بخوان گفتم عزیز من روضة حضرت زهرا فاطمیه است الان ایام محرم روضة خودشو داره گفت حاج آقا می دونم شما یکی دو شب اول روضة حضرت زهرا را بخوان من خواهش ازتون می کنم ایشون میگه گفتم باشه عیب نداره حالا یکی دو شب اول روضة حضرت زهرا را میخونم بعد روضه های محرم را میگه خوندیم دهة محرم تمام شد وقتی که جلسه مجالس تمام شد این عرب یک سفرة ناهار انداخت همة کسانی که زحمت می کشیدند تو مجلسش مداح سخنران همة اونایی که سرپایی بودند همه را دعوت کرد برای اینکه یک ناهار بهشون بده این عالم بزرگوار می گفت من کنار این صاحب مجلس همین عرب نشستم می گفت کنارش نشسته بودم بهش گفتم که فلانی برای چی اون شب اول و دوم اینقدر به من اصرار می کردی که روضه حضرت زهرا را بخونم تو محرم گفتش که حاج آقا من به کسی تا حالا نگفتم اما به شما میگم من یک دین خاصی نسبت به حضرت زهرا به گردنم هست یک دین همه امون مدیون حضرت زهرا اما یک دین خاصی به گردنم هست گفتم چی ایشون گفت من شیعه نبودم من تو عمارات تو دبی زندگی می کردم تجارت داشتم یک کمپانی بزرگ داشتم شرکت بزرگ داشتم و از جهت ثروت فوق العاده از جهت ثروت ثروتمند بودم هیچی کم نداشتم خدا بهم یک دختری داد این دختر خیلی قشنگ بود از همون موقعی که به دنیا اومد عجیب مهرش تو دل من نشست هر روز که از زندگیش می گذشت بیشتر خودشو تو دل من جا می کرد اینقدر بهش وابسته شده بودم که گاهی موقع ها تو شرکت که می اومدم برای کار یکی دو مرتبه روز زنگ می زدم به خانمم حالشو می پرسیدم تا حدود تقریباً دو سالش حدوداً شد که تازه زبان باز کرده بود و می توانست حرف بزنه خیلی شیرین تر شده بود می گفت یک مرتبه من تو شرکت بودم زنگ تلفن خورد برداشتم خانمم گفت فلانی اگه میخوای بچه اتو ببینی پاشو بیا اگه میخوای یکبار با اضطراب و گریه می گفت می گفت اگه میخوای بچه اتو ببینی پاشو بیا میگه من نفهمیدم چه جوری رفتم خونه حال خودمو نمی فهمیدم وقتی رسیدم خونه دیدم این بچه یک سکه قورت داده یک سکه قورت داده و از این جهت خانمم نشسته گریه می کنه نمی دونه چیکار بکنه می زنه پشتش هیچ کاری از دستش برنمیاد میگه من بچه رو برداشتم سریع اومدم بیمارستان تو قسمت اورژانس بردم بعد از چند لحظه اومد اون دکتری که تو اورژانس بود اومد گفتش که این سکه فرو رفته تو ریه اش بسیار عملش خطرناکه ما هم الان تجهیزات لازم را نداریم برای عمل اگر میخوای این را سالم ببیندیش بدون فوت وقت ببریدش یک بیمارستانی به من آدرس دادند تو فرانسه تو پاریس ببریدش اونجا اگه براتون امکان پذیر هست ما نداریم تو امارات نیست امکانات لازم را نداریم ایشون میگه من یک هواپیمای اختصاصی گرفتم از جهت مالی هیچی کم نداشتم همه چی هم آماده بود می گفت رفتم شاید یک نصف روز گذشت بچه رو دست من سرخ شده بود رنگش عوض شده بود نفس هاش دیگه به شماره افتاده بود گمانم نبود که زنده بماند با اضطراب وارد بیمارستان شدم پرستارا که دیدند فهمیدند از من گرفتند سریع بردنش تو اتاق عمل دکتر و متخصص هم رفت بعد از چند لحظه اومد به من گفتش حالا یا فرانسوی می فهمید یا مترجم داشت به من گفتش که اگر این بچه زیر عمل سالم بمونه زنده بمونه تارهای صوتی اش را از دست میده دیگه نمیتونه حرف بزنه حاج آقا من وقتی که این عرب می گفت می گفت وقتی که این را دکتر به من گفت عرق سردی رو بدنم نشست عقب عقب رفتم پاهام ضعف کرد نشستم به دیوار تکیه دادم نشستم اصلاً حال ایستادن نداشتم ذهنم دیگه کار نمی کرد نمی فهمیدم میگه همینجور فقط وارفته بود نشسته بودم یک لحظه یک چیزی به ذهنم اومد میگه بلند شدم به یک سمتی رو کردم که گمانم این بود که به سمت مکه و مدینه است من تو دلم همینجوری افتاده بود به این سمت می خواستم با پیغمبر حرف بزنم شروع کردم گریه کردن ادامه دارد... 👇👇 ✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰 http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
و اصلاً اطرافیان خودم را نمی دیدم فقط تو حال خودم بودم گفتم یا رسول الله شما یک دختر داشتی منم یک دختر دارم شما اون دخترت را خیلی دوست داشتی یا رسول الله منم این دخترمو فوق العاده دوست دارم قسم می خورم به خودت و دخترت فاطمه زهرا اگر دختر من شفا پیدا کنه من شیعة فاطمه و بچه های او میشم من شیعة فاطمه و بچه های فاطمه زهرا میشم تو را به جان دخترت فاطمه زهرا این بچة منو این تک بچة من هست نجات بده میگه همینجور شروع کردم با پیغمبر حرف زدن و اشک می ریختم نمی دونم چقدر گذشت یک مرتبه یدم یک سر و صدایی شد یک هیاهویی شد به خودم اومدم از اتاق عمل پرستارا دارند می دوند میان بیرون بعد از چند لحظه دکتر جراح با هیجان اومد بیرون گفت معجزه شد معجزه شد مسیح معجزه کرد گفتم چطور مگه گفتش که سکه به راحتی خارج شد از گلوش هیچ مشکلی نداره چند لحظة دیگه چند دقیقة دیگه به هوش میاد می تونید برید دخترتون را ببینید من دیگه بهش نگفتم مسیح معجزه نکرد بهش نگفتم که کسی معجزه کرد که مسیح و مادرش به گدایی در خونة اونا می روند هیچی نگفتم رفتم پشت درب اتاق عمل از پشت شیشه نگاه کردم دیدم دخترم بی هوشه هنوز چند لحظه ایستادم دیدم چشماشو داره باز می کنه اجازه گرفتم رفتم تو تا من را دید شروع کرد گریه کردن ترسیده بود این مدتی که گذشت بغلش کردم بوسیدمش به خودم چسباندم وقتی آروم شد یک مقدار آروم گرفت گفت بابا الان که من خوابیده بودم اون بی هوشی اش را می گفت می گفت الان که من خوابیده بودم یک خانمی را دیدم اومدن من را بغلم کرد می گفت زد پشتم زد پشتم این سکه اینجوری اومد بیرون می گفت زد پشتم بعد به من گفت که عزیز من به بابات بگو پدرم رسول خدا خیلی بیشتر از اونی که تو فکر می کنی منو دوست داشت خیلی بیشتر از اونی که تو فکر می کنی مو دوست داشت یا رسول الله در جوار فرزندتان امام رضا ایام میلاد فاطمه زهراست اینایی که اینجا نشستند هر کی گرفتاری مشکلی حاجتی داره خیلی ها هم بهشون التماس دعا گفتند یا رسول الله شیعه های شما هست مجلس گرم کن های دختر شما هستند مجلس گرم کن های بچه های شما هستند ما تو عزاشون اومدیم گریه کردیم تو شادیشون اومدیم شادی کردیم تو را قسمت میدیم به آبروی فاطمه زهرا دست ما را در دنیا و آخرت از دامانتون کوتاه نفرما. خدایا به رسول خدا به فاطمه زهرا تو را قسمت میدیم فرج مولامون امام زمان تعجیل بفرما. خدایا تو را قسمت میدیم به حق فاطمه زهرا گرفتاری ها مشکلات از جوامع اسلامی خصوصاً کشور امام زمان ایران برطرف بگردان. خدایا حاجت شرعی جمع حاضر هر کسی حاجتی داره تو را به فاطمه زهرا قسمت میدیم حاجات شرعی این جمع حاضر و همه مؤمنین و شیعیان امیرالمؤمنین برآورده بخیر بگردان. 🌺والسلام علی من اتبع الهدی🌺 ✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰 http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
🌀 اصول حاکم بر زندگی حضرت زهرا (س) نویسنده/ سخنران: ✅ حجت الاسلام و المسلمین رفیعی 💠 انگیزه امام حسین(علیه السلام) از قیام الحمد للّه الذی جعل الحمد مصباحالذکره وسببا لمزید من فضله ودلیلاً علی آلائه وعظمته، ثم الصلاة والسلام علی حبیبه وخیرته حافظ سره و مبلّغ رسالاته سیدنا و نبینا ابی القاسم المصطفی محمد و علی آله الطیبین الطاهرین المنتجبین لا سیما بقیة اللّه فی الارضین. قال اللّه تبارک و تعالی: «یا أَیُّهَاالَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللّهَ وَکُونُوا مَعَ الصادِقِین»؛ حادثه عاشورا در ساعاتی محدود در سرزمین تفتیده عراق و نبردی نابرابر بین دو جبهه عزت و ذلت، دو جبهه کرامت و رذالت، دو جبهه ارزش و ضد ارزش برگزار شد. از آن حادثه زمانها و سالهای زیادی گذشته است.هر کس این حادثه کوتاه از نظر زمان؛اما بلند از نظر پیام، محدود در سرزمین کوچک؛ اما بزرگ و گسترده در همه عالم، از طریق خودش و برداشت خودش، به بررسی و تبیین آن پرداخته است. بهترین راه شناخت اهداف امام حسین علیه السلام ، انگیزه ایشان و جریاناتی که منجر به این واقعه خونین و ماندگارشد، کلمات خود امام حسین علیه السلام است.قبل از هر کس و هر جریانی می توانیم با مراجعه به سخنان خود ابا عبداللّه علیه السلام تحلیل این قیام و تحلیل این حادثه رااز خود امام دریافت کنیم. من اجازه می خواهم در این محضر شریف به 5 انگیزه مهم اباعبداللّه علیه السلام با ذکر 5 شاهد مثال ازکلمات امام حسین علیه السلام یا کلمات ائمّه معصومین علیهم السلام بپردازم. 💠 چرا امام حسین علیه السلام قیام نمود؟ 🔻 اوّل: انگیزه دینی: یعنی اقامه دین،حفظ دین، که حفظ آن در رأس همه امور است. حضرت علی علیه السلام می فرماید: «دِینُکُمْ، دِینُکُمْ فَاِنَّ السَّیِئَةَ فِیهِخَیْرٌ مِنَ الْحَسَنَةِ فِی غَیْرِهِ؛ مردم مواظب باشید دینتان و آئین تان را حفظ کنیدبدرستی که گناه در عالَم دینداری بهتراز نیکی در عالَم بی دینی است.» اگرکسی متدین باشد جامعه ای دیندارباشد. یک وقت خطایی در ان صورتب گیرد بهتر است تا جامعه ای بی دین باشد و به ظاهر کارهای خوب انجام دهد. چرا؟ چون دین و آئین واعتقادات باید در هر جامعه و ابعاد آنجریان داشته باشد. نخستین انگیزه اباعبد اللّه علیه السلام انگیزه دینی است و شاهدآن همین جمله ای است که امام حسین علیه السلام نامه نوشت به مردم بصره؛به 5 نفر از سران بصره. من کاری به عکس العمل رؤسای قبایل بصره ندارم - متأسفانه عکس العمل خوبی نبود - آن گونه که می بایست پاسخ مثبت ندادند. کار به پیام نامه دارم؛فرمود: «اَلا وَاِنَّ السنَّةَ قَدْ اُمِیتَتْ وَاِنَّ الْبِدْعَةَ قَدْ اُحْیِیَتْ؛ هشیار باشید سنت پیامبر ازبین برده شد و بدعت زنده گردید.»خطر ا ز این بالاتر! سنّت پیغمبر که خودش فرمود: مردم سنّت مرا حفظ کنید. امیر المؤمنین علیه السلام در نهج البلاغه فرمود: «اَقِیمُوا هذَیْنِ الْعُمُودَیْنِ؛ مردمستون و استوانه کتاب خدا و سنت راحفظ کنید» سنّتی را که بعد از بعثت،پیامبر 23 سال برایش زحمت کشید. سنّت پیامبر صلی الله علیه و آله چه بود؟ یکی ازسنت های پیامبر این است که حاکم بایدعادل باشد. الآن که یزید حکومت می کند ظالم است. یکی دیگر ازسنّت های پیامبر صلی الله علیه و آله محبّت پیامبر بود که می فرمود: «مزد رسالت من مودّت فامیل و قربی و بستگان و خاندان مناست.» این چه محبتی است که ابی عبداللّه را در بیابانهای حجاز و کوفه،اینگونه با خانواده می چرخانند واین گونه جسارت به خاندان اهل بیت و ابا عبد اللّه علیه السلام می کنند؟ یک وقتی کسی از انس بن مالک پرسید، سنّت پیغمبر صلی الله علیه و آله چقدر مانده است؟ این جریان بعد از شهادت ابا عبد اللّه علیه السلام است. او گفت: من سالها با پیامبر صلی الله علیه و آله محشور بودم، فقط همین نمازی که مردم می خوانند و شهادت - ان لا اله الااللّه -، دیگر هر چه نگاه می کنم سنّت پیغمبر صلی الله علیه و آله نمی بینم، سنت پیامبر صلی الله علیه و آله محبت اهل بیت علیهم السلام و حکومت عدالت بود. سنت پیامبر صلی الله علیه و آله این نبودکه این گونه در جامعه ای که نیم قرن ازرحلت پیامبر صلی الله علیه و آله آن نگذشته این همه ظلم و تعدّی و تجاوز و شرابخواری باشد. ادامه دارد... 👇👇 ✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰 http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
حضرت فرمود: مردم بصره دواتفاق افتاده: یک، سنت پیامبر از بین رفته، دو، بدعت در دین گذاشته شده.برادران عزیز و خواهران گرامی!بدعت چیست؟ هر چیزی که خدانگفته، پیامبر صلی الله علیه و آله نگفته و در دیننیست، کسی بیاورد و در دین بگذارد،به اسم دین به خورد مردم بدهد. ما درطول تاریخ با بدعتهای زیادی مواجهبوده ایم. از زمان رحلت پیامبر صلی الله علیه و آله حتی قبل از آن، پیامبر صلی الله علیه و آله می فرمود، برمن دروغ می بندند - عده ای - و هرکس دروغ ببندد، جایگاه او آتش است.مرتب ا ین خطر را پیامبر صلی الله علیه و آله متذکرشد. چقدر روایت به اسم پیامبر صلی الله علیه و آله جعل کردند. چقدر آیات قرآنتفسیرش را جابجا کردند. طرف آمده پیش معاویه پول گرفته، آیه ای را که درشأن علی بن ابی طالب علیه السلام است می گوید در شأن ابن ملجم لعنة اللّه علیه نازل شده، چقدر فضایل امیرالمؤمنین علیه السلام را آمدند مخفی کردند وپوشاندند. برای دیگران فضایل تراشیدند، اینها بدعت است. امروزفرق نمی کند اگر کسی سنّت پیامبر صلی الله علیه و آله را زیر پا گذاشته است. بدعت در دین گذاشته، از خودش چیزی اختراع کرده به اسم دین به خورد جامعه داده، همین پیام امام حسین علیه السلام شامل حال او می شود. حال در جواب، یک راهکاربیش تر نیست: «ان تطیعوا امری، اگردنبال من باشید، اگر دنبال من بیائیدحرف مرا - من حسین را - گوش کنید،اهدکُمْ سَبِیلَ الرَشاد؛ من شما را به راه راست و هدایت می برم.» البته شما می دانید ما یک عمل به وظیفه داریم و یک اخذ به نتیجه. ما وظیفه را انجام می دهیم، یعنی مؤمن وظیفه را انجام می دهد، نتیجه را توکل به خدا پدید می آورد. امام حسین علیه السلام وظیفه و تکلیف را انجام داد، با ادای وظیفه بیداری هایی پیدا شد و قیامهایی شکل گرفت. حکومت بنی امیه که چهل سال برای استقرارش معاوی هتلاش کرده بود، مدتی فرماندار بوده،مدتی خلیفه بوده؛ امّا بعد از شهادت امام حسین علیه السلام از هم پاشید و مدتین گذشت قیام حرّه در مدینه، قیام توّابین و قیام مختار شروع شد. من در مقام تأیید و نفی این قیامها نیستم؛ امّا نوشته اند از بعد عاشورا ازهمین امروز افرادی در کربلا فریاد زدند و گفتند خون حسین، خون مظلوم بوده، از سپاه افراد عمر سعد افرادی از همین روز عاشورا در کربلا فریاد زدند خون حسین علیه السلام خون مظلوم بود. و باید برای اعاده و انتقام از خون مظلوم قیام کرد. مردم کوفه در خانه سلیمان بن صُرد خزاعی جمع شدند.او این آیه را برایشان خواند که وقتی بنی اسرائیل موسی را تنها گذاشتند و رفتند و دنبال آن گوساله سامری، قرآن می فرماید: موسی بن عمران به آنهاگفت: «ظَلَمْتُمْ اَنْفُسَکُمْ بِاِتِّخاذِکُمُ الْعِجْلَ»؛«شما به خودتان ظلم کردید چون آمدید [خدا را رها کردید و[گوساله پرست شدید.» مردم گفتند: ما بد کردیم، ما کوتاهی کردیم حسین علیه السلام را تنها گذاشتیم، بعضی را نگذاشتند بیایند بعضی هم کوتاهی کردند.سلیمان گفت: توبه کنید! علّت اینکه توّابین نام گرفتند شاید از همین جهت است. لذا نوشته اند آمدند کنار قبر ابی عبد اللّه علیه السلام گریه کردند، اشک ریختند و عزاداری کردند و از آنجا قیام توابین شکل گرفت، البته غالب نهضتها ناموفق بود؛ ولی تأثیر حرکت ابی عبد اللّه بود. ادامه دارد... 👇👇 ✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰 http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
💠 دومین انگیزه از قیام ابا عبد اللّه علیه السلام انگیزه اجتماعی بود. جامعه اگر دچار انحراف شد دچار کجی و اعوجاج شد، امام علیه السلام طبق نقل مشهوری که در کلام و نامه ایشان به محمد حنفیه آمده است «اِنَّماخَرَجْتُ لِطَلَبِ الاِْصْلاح؛ من قیام کردمکه اصلاحات ایجاد کنم.» برادران و خواهران محترمه! اصلاح را آدم کجا می گوید؟ جایی که چیزی خراب باشد می گویند اصلاح.اگر ساختمانی خراب بود و از ریشهدرآوردند و جدید ساختند، می گوینداصلاح. اصلاح هر چیزی هم به حسب خودش است. اصلاح یک ساختمان به این است که پایه های محکم، سقف محکم و دیوارهای استوار داشته باشد.گاهی رابطه ما با خدا به هم می ریزد،باید این رابطه را اصلاح کنیم. حدیث داریم: «مَنْ اَصْلَحَ ما بَیْنَهُ وَبَیْنَ اللّهِ اَصْلَح اللّهُ ما بَیْنَهُ وَبَیْنَ النّاسِ»؛ هرکس رابطه خودرا با خدا اصلاح کند خدا رابطه او را بامردم اصلاح می کند.» کاری می کند پیش مردم محبوب شود و مردم او رادوست داشته باشند، خودش در قرآن می فرماید: «اِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصالِحاتِ سَیَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمانُ وُدّا»؛«کسانی که ایمان آوردند و عمل صالح انجام دادند بزودی خداوند برای آنها مودّت قرار می دهد.» شما ببینید این همه تلاش در واقعه عاشورا برپا شد،زینب علیها السلام رو کرد به دشمن، فرمود: هرکاری می خواهید بکنید؛ ولی محبّت مارا از دل مردم نمی توانید بیرون کنید،همین طور هم شد. امام سجاد علیه السلام برمنبر شام فرمود: «ما چند خصوصیت داریم، یکی این است که «اَلْمَحَبَّةُ فِیقُلُوبُ الْمُؤْمِنِینَ؛ محبت ما در قلبهای مؤمنین است.» یکی از خلفای بنی عباس آمده در کنار قبر امام هادی علیه السلام ،وزیرش به او گفت: قبر پدر شما این جاست، تخریب شده و به هم ریخته؛ اما قبر امام شیعیان و مسلمانان با وجود اینکه بودجه ای ندارد و شماهزینه نمی کنید چقدر زیبا و شکیل است! به او گفت: «برای اینکه اینها دردل مردم جای دارند.» طرف از خانه اش کم می گذارد،برای ضریح امام حسین علیه السلام هزینه می کند، از زندگیش می زند، برای قبرائمه علیهم السلام هزینه می کند، برای اصلاح رابطه با خدا هزینه می کند. امام کاظم علیه السلام وقتی با هارون الرشید ملاقات کرد در مکه، به هارون گفتند، این آقا که بود؟ گفت: «هُوَ اِمامُ الْقُلُوبِ؛ این آقا جایش توی دل مردم است.» از دل که نمی توان محبت رابیرون کشید، آن وقت ببین امروز توی دنیا با این تهدیداتی که هست چه عزاداری در هندوستان، در پاکستان،در عراق در همه جای دنیا عزاداری اباعبداللّه علیه السلام برپا است. کدام جریان سیاسی مردم را به این عزاداری می کشاند؟ کدام جریان منسجم مردم را به کوچه و خیابان می کشاند؟ عزیزان من! گاهی رابطه با خدا به هم می ریزد که باید اصلاح کرد، اینشبها شب توبه و شب محبت و شب انابه است. باید اصلاح کرد. شبِ نماز باحضور قلب خواندن است. از خدا توفیق حضور قلب در نماز خواستن است. این یک نوع اصلاح است. این رامی گویند اصلاح ذات البین. حضرت عیسی علیه السلام می فرمایند: «اگر رابطه ات را با مردم، آشنا، فامیل به هم ریخته ای،اگر اصلاح کنید از یک عمر عبادت بالاتر است، البته بعضی معنا کرده اند ازیک سال عبادت بالاتر است. خواهران عزیز، برادران گرامی!این پیام عاشورا است، بیائید رابطه ها را با هم اصلاح کنید، اگر کینه وکدورتی است، اصلاح کنید، این یکنوع رابطه است، اصلاح رابطه با مردم. ادامه دارد... 👇👇 ✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰 http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
💠 انگیزه سوم، اصلاح فرهنگی در جامعه است. نظام حاکم باید نظام اصلاح شدهباشد. نظام حاکم باید دینی باشد، اباعبد اللّه علیه السلام فرمود: من خارج شدم«لِطَلَبِ الاِْصْلاحِ فِی اُمَّةِ جَدِّی مُحَمَّدٍ صلی الله علیه و آله ؛چرا از خود امام حسین علیه السلام دلیل قیام را نخواهیم. خیلیها تحلیل کردند امام علیه السلام برای حکومت، برای تکلیف، برای عدم بیعت آمد. خیلیها کتاب نوشتند،از مسلمانان و غیر مسلمانان، از شیعه وغیر شیعه؛ ولی بهترین خاستگاه برای پی بردن به انگیزه قیام امام، کلمات خودش است. گاهی جامعه دچار جهل و نادانی می شود. شما زیارت اربعین را ببینید،امام صادق علیه السلام می فرماید: حسین، جان داد که: «یَسْتَنْفِذَ عِبادَکَ مِنَ الْجَهالَةِ وَحَیْرَةِالضَّلالَةِ؛ خدایا بندگانت را از جهالت و از سرگردانی گمراهی نجات دهد.»وقتی کسی در آب غرق می شود،نجات غریق می آید از آب و گرداب اورا بیرون می کشد خوشحال می شود.وجود مقدس امام صادق علیه السلام جامعه راتعبیر کرده به گرداب جهل و کسانی که در گرداب بودند. و امام حسین علیه السلام را به نجات غریق. جدّ ما قیام کرد مثل کسیکه غریق را از آب نجات داد، جامعه رااز جهل نجات داد. وقتی ابو العباس سبّاح به قدرت رسید بعضی ها گفتند ما فامیلی را برای پیامبر صلی الله علیه و آله غیر از بنی امیه نمی شناسیم، تا این حد تبلیغات کرده بودند. آگاهی دادن به جامعه و مردم وظیفه است. اگر مردم اثر دینداری وتقوا و اثر حجاب و اثر روابط را بدانند این صحیح است. مشکل ما در جامعه،علیرغم همه پیشرفتها و مطالعات و تحصیلات علمی به جهل برمی گردد.خیلی ها گفته اند خدا به عبادت ما نیازندارد تا نماز بخوانیم، او خدا است ونیازی ندارد جمله کائنات کافر گردد.مگر بر کبریایی او گردی می نشیند؟برای چه بخوانیم، چه نیازی به سجده و رکوع من دارد؟ این ندانستن است.اتصال و وصل رودخانه به دریا دلیلنیاز دریا نیست، دلیل نیاز رودخانهاست اگر وصل شد ماندگار می شود،اگر وصل شد به خالق، خودش را بالامی برد. وصل به باقی، فانی را ماندگارمی کند وصل به خدای غفور و رفیق وشکور به انسان رفق و شفقّت ومهربانی می دهد. خدا نیاز ندارد من نیاز دارم. مثلاً در زندگی و ساختار ماگاهی رابطه دختر خاله و پسرخاله مثل رابطه خواهر و برادر است. نامحرم نمی دانیم. این فرهنگ که شد، ساختار که شد، اگر دخترخاله مثل خواهر؛ بله؛مثل خواهر است از نظر ارزش واحترام برای تو؛ ولی اسلام حریم گذاشته، بالاخره مرز گذاشته و مرزشکنی ممنوع است. بسیاری از اوقات این ناشی از عدم اطلاع است. من باپدران اینها، با همسران اینها صحبت کردم که شما راضی هستید که همسرت یا خانمت با این وضع در کوچه وخیابان توجّه های زیادی به خودش جلب می کند. می بینی خیلی حساساست، غیرت دارد؛ ولی بخواهی ونخواهی بخشی از این در واقع بهره مندی را در اختیار مردم قرارمی دهیم و در اختیار جوان عزب قرارمی دهیم، در اختیار جوان مجرّد قراردادی، بالاخره این پوشش محرّک است، این لباس تحریک کننده است.اگر در عط ر باز شد، نمی شود به بوی عطر گفت بمان! بیرون نرو! نه، تو بایددر عطر را مسدود کنی، تو اگر دُرّ وصدف را از میان محل حفاظت، درمحل باز گذاشتی، جلو هزارتا دزد رانمی توانی بگیری؛ ولی می توانی برای درّ، حفاظ درست کنی. تو نمی توانی به همه بگویی نگاه نکن؛ ولی می توانی خودت خانواده ات را با حجاب بیرون آوری، این ارزش است. چرا شام عاشورا وقتی زینب کبری علیهاالسلام آمد کناردختر داغدیده و پدر از دست داده گرسنه و تشنه است، در بیابان مسیر راگم کرده تا عمّه می آید بالای سرشمی گوید ای عمه جان یک قطعه پارچه بده من سرم را بپوشانم. با اینکه شاید اصلاً تکلیفی هم ندارد. «عمه جان!اَحَزِقَةٌ عِنْدَکَ اَسْتُرُ بِها رَأسِی»؛ پس سومین انگیزه امام حسین علیه السلام انگیزه فرهنگی بود. جهل زدایی.جوان، اگر بداند اثر دروغ، اثربدحجابی و اثر عبادت چیست علاقمند می شود. ما این اثر را بایدبگوییم. خود قرآن را هم نگاه کنید می گوید: نماز بخوان برای یاد کردن،روزه بگیر تقوایت زیاد می شود. زکات و خمس بده مالت زیاد می شود.همدیگر را مسخره نکنید، غیبت نکنیدتهمت نزنید، جامعه سالم می ماند.جامعه زمان امام حسن علیه السلام گرفتارترس و نیاز زندگی است. جامعه زمان امام حسین علیه السلام گرفتار جهل است.خیلی از افرادی که آمده بودند کربلا واقعا نمی دانستند قضایا را و قدرتتحلیل نداشتند. مردم شام واقعاتصورشان این بود که با ورود اهلبیت علیهم السلام جشن بگیرند، چون افرادیکه به زعم آنها بر علیه حکومت قیامکردند کشته شدند؛ اما خطبه امام سجاد علیه السلام جهل زدایی کرد. سخنان زینب کبری علیهاالسلام جهل زدایی کرد. ادامه دارد... 👇👇 ✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰 http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
💠 انگیزه چهارم انگیزه سیاسی است، یعنی جامعه، امام را بشناسد، هر کسین می تواند جامعه را اداره کند، امام خمینی رحمه الله فرمود: ثمره عملی تمام فقه،حکومت اسلامی است. حکومت اسلامی و ولایت فقیه تصورش تصدیق می آورد. روشن است.جامعه ای داریم مسلمان با چه اداره می شود، با قوانین اسلام، قوانین اسلام را که می داند، پیغمبر خدا صلی الله علیه و آله و ائمه.بعد از ائمه، کارشناس دینی. اگربیمارستان را خواستند با قوانین پزشکی اداره کنند نمی آیند مهندس رارئیس بیمارستان بگذارند اگرساختمانی را از نظر مهندسی پی ریزیکنند یک جامعه شناس را مهندس ناظرساختمان نمی گذارند باید کسیرشته اش عمران باشد. همه جا دنبالمتخصص هستند. در دین هم متخصص می شوند و مسائل شرعی هم متخصص وصاحب نظر می خواهد. چطور برای ساختمان مهندس عمران، برای برق مهندس الکترونیک و برای پزشکی می روند سراغ پزشک متخصص؟ دین آنقدر مظلوم است که باید یزید شود متخصص دین! معاویه می شود متخصص دین! کعب الاحبارمی شود مفسر قرآن! جایی که امام صادق علیه السلام هست، چرا دیگران؟ جاییکه ابا عبد الله علیه السلام است چرا دیگران؟ ابا عبداللّه علیه السلام نامه ای نوشت به مردم کوفه «وَلَعُمْرِی مَا الاِْمامُ اِلاَّ الْحاکِمُ بِالْکِتاب؛ به جانم قسم! امام کسی استکه براساس قرآن حکم کند.»قرآن شناس، اهل بیت علیهم السلام هستند. 💠 انگیزه پنجم، انگیزه شخصی است. گفتند امام علیه السلام خروج کرده از مسیر. به تعبیر آنها خارج شده. ابا عبد اللّه علیه السلام باید به مردم دنیا بگوید من چه کسی هستم؟ چرا روز عاشورا خطبه خوانده؟ چرا محاجّه کرده؟ گاهی می گفت بروید از اصحاب بپرسید از اباسعید، از جابر، من کی هستم، گاهی می فرمود: «بِمَ تَسْتَحِلُونَ دَمِی؛ چرا خونمرا می ریزید.» گاهی می فرمود: «هَلْ اِبْنُ النَّبِیّ غَیْرِی فِی الاَْرضِ؛ آیا در روی اینکره زمین پسر پیامبری غیر از من هست؟» چرا آنقدر تأکید می کند؟ این انگیزه شخصی است که خود او رابشناسند، طرف نیاید یک انگ و یک برداشت و تحلیلی از حادثه و حضورامام حسین علیه السلام داشته باشد که منجر بهآن برداشتهای نادرست بنی امیه شود.آنها دلشان می خواست همانجا دیگرقضیه کربلا بسته شود، چیزی از اینجابیرون نرود؛ ولی ابا عبد الله علیه السلام بایدحداقل خودش را معرفی می کرد. خواهران و برادران! عزاداری ها عاشورا را تقویت کرد. وقتی زینب کبری علیهاالسلام آمد، توی گودی قتلهگاه روضه خواند «فَوَ اللّهِ بَکَتْ وَابْکَت عَدُوّ؛به والله دوست و دشمن شروع کردندبه گریه.» وقتی کوفیان در دروازه کوفه اشک ریختند، وقتی امام سجاد علیه السلام بالای منبر شام فرمود: «اَنَا بْنُ العَطْشانِ بِکَرْبَلا؛ بابای مرا لب تشنه کشتند.» من فرزند کسی هستم که بدنش را عریان کردند. امام سجاد علیه السلام هر بار اگر، آب آوردند و غذا آوردند گریه کرد وفرمود: «قُتِلَ بْنُ رَسُولِ اللّهِ عَطْشانا؛ فرزندرسول خدا تشنه کشته شد.» با نگاه به غذا یاد گرسنگی بابا می افتاد. با نگاه به اطفال صغیر یاد غربت علی اصغرمی افتاد. ادامه دارد... 👇👇 ✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰 http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
برادران و خواهران! خودعزاداری جزء اهداف است. خود گریه هدفمند است. گریه برای ابا عبدالله علیه السلام نتیجه اثر آشنایی است. یکی از دوستان اهل خبر می گفت:«در ایتالیا بودم، عربهای زیادی از لبنان و عراق می آمدند، کسی را که باشگاه رااز او اجاره کرده بودیم، یک مسیحی بود، ده شب مراسم، را تماشا می کرد.شب دهم بعد از سخنرانی و عزاداری به واعظ گفت: «چه خبر است در این باشگاه؟ من اینجا را برای جشنها می دهم. برای میتینگها و ملاقاتها چیده شده است. ده شب است مردم می نشیند و عزاداری می کنند. چی می گویی که گریه می کنند؟ چرا آنقدراشک می ریزند و به سر و صورت می زنند؟ واعظ گفت: نبی ما، رسول خدا دختری داشت به نام فاطمه که تنها یادگارش بود و دو تا پسر که پیامبر، آنهارا روی زانوهایش می نشاند. صورت آنها را می بوسید. لبهایشان رامی بوسید. آنها را نوازش می کرد و به آنها احترام و محبت داشت. پیامبر، ازدنیا رفت. حرمت دختر او را نگه نداشتند. او را کشتند. امام حسن علیه السلام هم شهید شد. امام حسین را در کربلامحاصره کردند آب را به رویش بستند.شش ماهه اش را جلوی رویش کشتند.جوان او را جلوی چشم او قطعه قطعه کردند. بدنش را سم اسب دوانیدند وزن و بچه اش را چهل منزل در شهرهادوانیدند. نزدیک دو ساعت مقتل را برای اوگفتم، آنقدر آن آقای مسیحی گریه کرد،خانمش گفت من سی سال است با اوزندگی می کنم، گریه کردن او را ندیده بودم، گفتم از حسین است گفتم حسین قتیل العبرات است. از ابا عبدالله گفتم،حسین که گاهی پیامبر او را روی سینه می گذاشت لبهایش را روی لبهای اومی گذاشت؛ ولی یزید با او چه کرد.یزید چکار داری با حسین من! وَسَیَعْلَمُ الَّذِینَ ظَلَمُوا أَیَّ مُنْقَلَبٍ یَنْقَلِبُون. خدایا به حق مظلومیت آقا اباعبداللّه الحسین علیه السلام تعجیل در ظهور مولایمان، صاحب الزمان بفرما. منبع:مجله مبلغان - دی و بهمن 1387 - شماره 111 ✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰 http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
🔴 اوراقی از پرونده رضاشاه و محمد رضا شاه: 💥حقایقی که هر ایرانی باید بداند ✍️بنظر می رسد برخی ازناآگاهان که شعار "رضا شاه روحت شاد" سرمیدهند اطلاع ندارند که ایشان هوادارهیتلر و ایدئولژی نازیسم بود و در جنگ جهانی دوم به همین خاطر انگلیس ، شوروی و امریکا او را از تخت سلطنت پائین کشیدند و فرستادند تبعید در افریقای جنوبی. ملتی که تاریخش را نداند، متاسفانه مجبور به تکرارش است! برای آشنایی وشناخت صحیح از سیاست رضا شاه و منافع اقتصادی او وغارت اموال ملت بطور مختصر به اسناد زیر اشاره می کنیم: 🔍 ۴۶ درصد نقدینگی کل کشور در حسابهای شخصی او بود (نگاهی به شاه، ملک زاده میلانی، مدیر برنامه مطالعات ایران در دانشگاه استنفورد، ص۱۰۷) 🔍 ۴۴هزار زمین زراعی روستایی خوش آب و هوای کشور را به زور گرفته و به نام خودش کرده بود (تاریخ بیست ساله ایران، حسین مکی، ج۶، ص۱۳۷) 🔍 بعد از تبعید ۱۰ ملیون لیره انگلیس(در سال ۱۳۲۰) در بانکهای خارج داشت. (رضاخان در گذرگاه تاریخ، فتح الله نوری اسفندیاری، رییس مجلس رضاخان، ج۲،ص۹۹۱) 🏁 از قاطعیت رضاخان برایتان گفته اند.اما آیا پرسیده اید که این قاطعیت چگونه بوده؟ خیلی قاطع بود اما در چه چیزهایی؟ 🔍 در ۲۴ تا ۲۶ آذرماه ۱۳۰۶ رضاشاه با هواپیما شهرهایی از لرستان را بمباران کرد(و مردم بی گناه و هموطنان من و شما را به خاک و خون کشید) (عملیات لرستان، سرتیپ محمدشاه بختی(فرمانده لشکر رضل شاه در لرستان و آذربایجان)، ص۲۴۹_۲۵۰) 🔍 ویلیام داگلاس آمریکایی در کتابش مینویسد افسران رضاشاه سر جوانان لر را قطع میکردند، سینی آهنی گداخته ای را بر روی گردن بریده آنها میگذاشتند تا جنازه چند قدم بدود سپس بر سر قدمهای آنها شرط بندی میکردند (سرزمین های شگفت، ویلیام داگلاس، قاضی دیوان عالی آمریکا، ص۱۷۵) داگلاس میگوید 🔍 در حمله به عشایر لر سربازها به هر بچه‌ها ای میرسیدند لوله هفت تیر خود را در شقیقه او میگذاشتند و مغزش را متلاشی میکردند (همان، ص۱۷۳) 🔍 استفانی کرونین آمریکایی در کتابش مینویسد، سرهنگ دولو در دشت ترکمن در هر دهکده تعدادی مردم را به دار آویخت، اموالشان را غارت کرد به زنانشان هتک حرمت کرد و جواهراتشان را سرقت نمود (ارتش و حکومت پهلوی، استفانی کرونین(استاد دانشگاه اکسفورد)ص۳۴۵) 🔍 خوانین بویر احمد را با دادن وعده تامین جان و سوگند به تهران آوردند و کشتند، از طایفه بهمنی در کهکیلویه ۹۷ نفر را در یک روز کشتند که یک نفرشان ۱۳ ساله بود. 🔍 چهارصد نفر را در اهواز حبس کردند که سیصد نفرشان در زندان مردند (تاریخ بیست ساله ایران، حسین مکی، ج۵، ص۴۷۱) 🔍 عبدالله مستوفی به ارتش تحت امر رضا خان نوشت برادارانه توصیه میکنم زنهای ایل را به شیر دادن سگهای خود وادار نکنید (شرح زندگانی من، ج۳، ص۵۱۴) 🏁 برای همین خیلی پولدار شدند. 🔍 محمدرضا نفت رایگان به مصر میداد (مستند آریا مهر شبکه منوتو) 🔍 بیش از یک ششم جمعیت ایران سوء تغذیه داشتند (تاریخ تحول ایران، جان فوران، ترجمه احمدتدین، ص۴۷۷) 🔍 سالی ۴هزار لیره انگلیس(پوند) به نوه پادشاه برکنار شده اتیوپی پول میداد رفاقتی(هدایای دربار پهلوی به بیگانگان، ص۲۶۸) 🔍 اسدالله علم در خاطراتش میگوید حقوق ۶تا۷ هزار دلار برای ثریا تعیین شد، حال آنکه چندی قبل ۱٫۵میلیون دلار به او داده بودیم. (یادداشتهای علم، ج۶،ص۳۰۹) 🔍 به دوست دختر هالیوودی اش گریس کلی، یک قفس طلا که داخلش یک قطعه الماس و یک پرنده ساخته شده از یاقوت کبود بود و یک دستبند طلا از مروارید و الماس و یک جعبه طلا که داخلش یک ست با ۳۲ عدد الماس بود داد. گریس اولش به اصالت آنها شک کرد که این ها را پس بدهد از بس زیاد بود (زندگی و زمانه پرنسس های آمریکایی، وندی لی، ص۴۷) 🔍 هنگام فرار فقط شمس و اشرف یک ملیارد و هشتصد ملیون دلار از ایران خارج کردند (نگاهی به شاه، عباس ملک زاده میلانی، مدیر برنامه مطالعات ایران در استنفورد، ص۲۳۶) 🏁 وقتی از نگه داشتن او ناامید شدند چه کردند؟ 🔍 سالیوان سفیرا آمریکا و ژنرال هایزر نزد شاه رفتند بعد از گفتگو شاه گفت: اینها به ما تکلیف کردند که از کشور برویم، ما که به انگلیس و آمریکا بد نکردیم (کتاب پروژه تاریخ شفاهی ایران در دانشگاه هاروارد، حبیب لاجوردی، ج۱۳، ص۶۱۱) 🔍 اردشیر زاهدی میگوید شاه گفت من تمام عمرم را در خدمت آمریکا گذراندم و اکنون آمریکا حتی اجازه نمیدهد در بیمارستانهای ان کشور بستری شوم (۲۵ سال در کنار شاه، زاهدی، ص۳۶۴_۳۸۰) . ✅ نشر جهت پیشگیری از تحریف تاریخ ✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰 http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
تاریخچه رساله عملیه.pdf
3.67M
🔴 نسخه PDF 📘تاریخچه ✅ تعاریف و اصطلاحات ✅ سیر تحول در رساله نویسی از ابتدا تا کنون(تحلیل و بررسی) ✅ معرفی رساله مجتهدین بزرگ شیعه ✅ سرگذشت مکتومِ برخی از رساله های عملیه(رساله های عملیه و فقهیِ مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری، شهید رابع، اعلی الله مقامه الشریف) ✅ نمونه دستخط و امضاء ۲۵ مرجع بزرگ شیعه در یک قاب ماندگار ✅ منابع و مستندات ✍ با بهره گیری از آثار جمعی از پژوهشگران ... ✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰 http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
آلبوم تصاویر مراجع فقید.pdf
3.05M
⏩ PDF 📸 📒 آلبوم تصاویر مراجع فقید شیعه ✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰 http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d