میدونستی پرچم اوکراین🇺🇦 چرا این رنگیه؟
- چون یکی از بزرگترین تولیدکنندگان گل آفتابگردون و روغن هست
@MER30TV 👈💯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خواب مامانشو میبینه😍
@MER30TV 👈💯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هنر قابل توجه یک طراح و گرافیست سوئدیه که دیدنش حس خوبی داره👌
@MER30TV 👈💯
🌸🍃🌸🍃
هر مرحله ی جدیدی از زندگیت، نیاز به تویی جدید داره؛
تا اون تویِ جدید رو نسازی، محال ممکنه که در مرحله ی جدید موفق باشی!
بـاید تغییر رو هر چه سریعتر شروع کنی:
تـغییر می تونه از عادت های تو شروع بشه:
شیوه راه رفتنت!
طرز خندیدنت،!
طـرز صحبت کردنت!
طرز غذا خوردنت!
طرز برخوردت!
طرز رفتار کردنت!
همه و همه باید برن سمت یه خودباوری؛ یه غرور واقعی؛ یک اعتماد به نفس و یه عزت نفس....
لطف کن و فرمت ظاهری حرکاتتو از یه انسان ضعیف ِ بی اعتماد به نفس، به یه انسان قدرتمند و با شکوه، تغییر بده
@MER30TV👈💯
ساختمان اقاقیا - @mer30tv.mp3
4.03M
#قصه_کودکانه
هر شب ساعت 20:30
یک قصه جذاب و آموزنده
برای کودکان دلبند شما🥰
در کانال مرسی تی وی😊🌸🍃
@MER30TV 👈💯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یه دومینوی آرامشبخش👌
@MER30TV👈💯
✨🌸🍃🌼🌸🍃🌼🌸🍃🌼
🌸🍃🌼🌸🍃🌼
🍃🌼
🌸
✨ #داستان_شب ✨
دو پیرمرد که یکی از آنها قدبلند و قوی هیکل و دیگری قدخمیده و ناتوان بود و بر عصای خود تکیه داده بود، نزد قاضی به شکایت از یکدیگر آمدند.
اولی گفت: به مقدار 10 قطعه طلا به این شخص قرض دادم تا در وقت امکان به من برگرداند و اکنون توانایی ادا کردن بدهکاریش را دارد ولی تاخیر می اندازد و اینک می گوید گمان می کنم طلب تو را داده ام.
حضرت قاضی! از شما تقاضا دارم وی را سوگند بده که آیا بدهکاری خودش را داده است، یا خیر. چنانچه قسم یاد کرد که من دیگر حرفی ندارم.
دومی گفت: من اقرار می کنم که ده قطعه طلا از وی قرض نموده ام ولی بدهکاری را ادا کردم و برای قسم یاد کردن، آماده هستم.
قاضی: دست راست خود را بلند کن و قسم یاد کن. پیرمرد: یک دست که سهل است، هر دو دست را بلند می کنم.
سپس عصا را به مرد مدعی داد و هر دو دستش را بلند کرد و گفت: به خدا قسم که من قطعات طلا را به این شخص دادم و اگر بار دیگر از من مطالبه کند، از روی فراموشکاری و نا آگاهی است.
قاضي به طلبكار گفت: اكنون چه ميگويي؟
او در جواب گفت: من می دانم که این شخص قسم دروغ یاد نمی کند، شاید من فراموش کرده باشم، امیدوارم حقیقت آشکار شود.
قاضی به آن دو نفر اجازه مرخصی داد، پیرمرد عصای خود را از دیگری گرفت.
در این موقع قاضی به فکر فرو رفت و بی درنگ هر دوی آنها را صدا زد.
قاضی عصا را گرفت و با کنجکاوی دیواره آن را نگاه کرد و دیواره اش را تراشید، ناگاه دید که ده قطعه طلا در میان عصا جاسازی شده است.
به طلبکار گفت: بدهکار وقتی که عصا را به دست تو داد، حیله کرد که قسم دروغ نخورد ولی من از او زیرک تر بودم.
@MER30TV 👈💯
🌸
🍃🌼
🌸🍃🌼🌸🍃🌼
✨🌸🍃🌼🌸🍃🌼🌸🍃🌼
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
توے آسمون خدا✨
از یـہ ارتفاعے بـہ بعد
دیگـہ هیچ ابرے وجود ندارہ
هر وقت آسمون دلت❤️ ابرے☁️ شد؛
با دنیا نجنگ...
فقط اوج بگیر!🌟
شبتون بخیر🌺
@MER30TV 👈💯