eitaa logo
مرسی تی وی 🌿🌺
29.9هزار دنبال‌کننده
16.7هزار عکس
19.2هزار ویدیو
242 فایل
جهت ارتباط با ما: @mtvadmin Join : http://eitaa.com/joinchat/2805596162Ce0952111b8
مشاهده در ایتا
دانلود
از مخاطبین عزیز🌷 👇👇👇
یکی از سواحل زیبای جنوب ایران، است که در شهرستان کنارک واقع شده است. ساحل پزم تیاب در حاشیه ساحلی دریای عمان قرار گرفته و غروب دل‌انگیز و فراموش‎‌نشدنی دارد. بندر صیادی پزم تیاب، یکی از جاهای دیدنی کنارک محسوب می‌شود و از توانمندی‌ها و پتانسیل‌های بالقوه گردشگری، تفریحی و اقتصادی خوبی برخوردار است. این بندر در حاشیه دریای عمان واقع شده است و با ساحلی آرام و دلنشین، توجه هر ناظر و بیننده‌ای را به خود جلب می‌‌کند. بندر پزم تیاب شبیه به یک شبه جزیره است. دماغه ساحل پزم تیاب، به وال یا نهنگ شباهت دارد و شکل، موقعیت و پیکربندی خلیج پزم به‌طور کلی شبیه به خلیج چابهار، اما به‌اندازه نصف آن است. نام بندر پزم برگرفته از پوزه کوه است. همچنین در بین مردم بومی به خلیج تیاب (ساحلی) معروف است. یکی از جاذبه‌های اصلی این روستا، منظره غروب خورشید در ساحل صخره­‌ای و ماسه­‌ای است که مسافران زیادی برای دیدن این غروب زیبا و خیره‌کننده به بندر پزم می‌­آیند. بوسه ساحل به دریا در وقت غروب خورشید، میان پرواز مرغان دریایی، خیلی زیبا است. غروب خورشید در این ساحل بی‌نظیر، تداعی­‌گر حرکت نور به درون آب‌های نیلگون است. نگاه کردن به این منظره آسیبی به چشم نمی­‌رساند و گردشگران تا آخرین لحظه می­‌توانند از دیدن این صحنه به‌عنوان جلوه‌­ای کوچک از خلقت خداوند لذت ببرند. برای دیدن بهتر ساحل، یک کوه بزرگ کنار دریا و ساحل است که می­‌توان ساعت‌ها روی سنگ‌های آن به تماشای قایق‌ها و لنج‌های صیادی برگشته از دریا نشست. خلیج و اسکله پزم نیز مانند بریس، بسیار زیبا و تماشایی است. آبی بس زلال و شفاف دارد و تعداد زیادی از قایق‌ها و لنج‌های رنگارنگ بر سطح دریا قرار گرفته‌اند. همچنین طاق صخره‌­ای زیبایی در این ساحل وجود دارد. @MER30TV 👈💯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥پدیده عجیب و غریب در محصولات ایران خودرو. چند روز قبل نیز کلیپی مشابه از خودروی پژو منتشر شده بود @MER30TV 👈💯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
راننده لرستانی وقتی دید یک پرنده داخل خودرویش لانه کرده است ماشین خودرا تا زمان پرواز جوجه ها جابجا نمی‌کند❤️ @MER30TV 👈💯
تعهد رو به بچه هاتون یاد بدید... تعهد تو کار، تو رابطه، تو رفاقت و ... این حجم از ویرانی تو همه چی نتیجه "فقط گلیم خودتو از آب بِکش بیرونه" یه سری از پدر و مادرهاست...! @MER30TV 👈💯
کودکان زیر شش سال در دنیای حسی هستند و بعد از این سن تازه شروع به تفکر می کنند. قبل از آن با احساسات خود با دنیا در تماس هستند، مخصوصا قبل از سه سالگی تنها با تقلید از بزرگترها شکل می گیرند. هر چه ما بگوییم باور می کنند پس چیزی بگویید و عمل کنید که حس خوبی به آنها بدهد و عزت نفس آنها را بالا ببرید . مثلا وقتی با کسی تلفنی صحبت می کنید یکی از خوبی های فرزند خود را با لحنی زیبا بیان کنید، فکر نکنید او حواسش جای دیگری است، کودک شما تمام مدت با ذره بین گفتار و اعمال شما را زیر نظر دارد ! این بیان غیر مستقیم به کودک حس خوبی می دهد باور می کند مهم است و شما دائم در فکر او هستید حتی موقع صحبت با دیگری باز هم حرف اوست. @MER30TV 👈💯
هدیه ای برای دوست جدید - @mer30tv.mp3
4.08M
هر شب ساعت 20:30 یک قصه جذاب و آموزنده برای کودکان دلبند شما🥰 در کانال مرسی تی وی😊🌸🍃 @MER30TV 👈💯
داستان کوتاه گردآفرید و سهراب گُردآفرید نخستین شیرزن حماسه ملی ایران است. گردآفریدِ دلربا و چالاک با این که در شاهنامه حضوری کوتاه دارد و شکست هم می‌خورد، بسیار برجسته است و یکی از گیراترین زنان شاهنامه. وی را می‌توان مانند فرانک، ارنواز و شهرناز، نمونه زن اصیل ایرانی دانست. او در جنگاوری بی‌همتاست. در رهسپاری سهراب از توران به ایران، هنگامی که وی در جستجوی پدرش رستم است، با او آشنا می‌شویم. در مرز توران و ایران، دژی به نام سپیددژ هست. گُژدَهَم که یک ایرانی سالخورده است، بر آن فرمان می‌راند و همواره در برابر دشمن پایداری سرسختانه‌ای می‌ورزد و با این کار، دل همه ایرانیان را به آن دژ امیدوار می‌سازد. گژدهم پیر، پسری خرد به نام گُستَهَم دارد، و دختری به نام گردآفرید. سهراب ناچار است پیش از درآمدن به خاک ایران از این دژ بگذرد. در نبرد میان سهراب و هژیر، فرمانده دژ، سهراب بر او پیروز می‌گردد. سهراب، نخست می‌خواهد او را بکُشد، اما سپس او را اسیر کرده راهی سپاه خود می‌کند. آگاهی از این رویداد، دژنشینان را سراسیمه می‌سازد، اما گردآفرید چنان این را مایه ننگ می‌داند که بر آن می‌شود خود به نبرد او رود. سهراب در پی چالش آن شیرزن به رزمگاه درمی‌آید و آن دو به پرخاش و نبرد درمی‌آیند. سهراب در برابر باران تیر گردآفرید، ناچار سپرش را به کار درمی‌آورد. وی جنگ‌کنان نزدیک گردآفرید می‌شود و نیزه او را می‌گیرد. با نیزه جامه جنگی او را می‌درد، گردآفرید شمشیر می‌کشد و با فرود آوردن آن نیزه سهراب را می‌شکند. سرانجام می‌بیند که توان رویارویی با سهراب را ندارد و می‌کوشد سوی دژ بگریزد. اما سهراب به او می‌رسد و کلاه‌خودش را برمی‌گیرد. تازه می‌بیند که آن پیکارگر نه مرد، بلکه دختری زیباروی است. گردآفرید به نیرنگ دست می‌یازد و به سهراب می‌گوید که خوب نیست رزمندگان ببینند که وی در نبرد با یک دختر به چنین کوشش و رنجی گرفتار آمده و به او پیشنهاد می‌کند که همراهش به درون دژ برود و دژ در چنگ اوست. سهراب که خیره او شده، در دام شگرد گردآفرید می‌افتد. گردآفرید او را تا در دژ می‌آورد، سپس با چابک‌دستی بسیار به درون دژ می‌جهد و در را می‌بندد. سهراب بیرون می‌ماند. گردآفرید به بالای دژ می‌رود و ریشخندکنان فریاد می‌زند: «ترکان ز ایران نیابند جفت!» سپس به اندرز به او می‌‌گوید که بهتر است پیش از آن که رستم به آنجا برسد، همراه سپاهش به توران برگردد. @MER30TV 👈💯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
زندگے حڪایت قدیمے ڪوهستان است..⛰ هرچہ را ڪہ صدا میڪنی، همان را میشنوی.. پس بہ نیڪے صدا ڪن تا بہ نیڪے بہ تو پاسخ دهد...🌷 سلام.صبحتون بخیر و شادی🌺 روزتون پر از دوستی،صفا، صمیمیت و صداقت 💞 @MER30TV 👈💯
سبک بالی...(رادیو مرسی) - @mer30tv.mp3
5.89M
دیروز کیلومترها دور شده و امروز روزی جدید با اهداف نو برای محقق شدنه که منتظر تلاش و نگاه مثبت توست!☁️🤍
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
صحنه جالبی از عبور دسته جمعی گله گراز در بخش مرکزی شهرستان سیریک استان هرمزگان😱 از مخاطبین عزیز🌹 @MER30TV 👈💯
هم اکنون، در آستانه آغاز تعطیلات، شاهد افزایش حجم تردد خودروها به سمت شمال کشور هستیم @MER30TV 👈💯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بعد از دیدن این ویدیو متوجه میشوید تا الان فقط در مورد شنیدید! @MER30TV 👈💯
بسيار بودند كسانى كه در آغاز روز زنده بودند اما روز را به پايان نبردند. و چه بسيار كسانى كه در آغاز شب زندگيشان مورد غبطه مردم بود اما پايان همان شب عزاداران به سوكشان نشسته بودند. نهج البلاغه، حکمت ۳۸۰ به یاد همه اسیران خاک ، بخوانیم صلوات و فاتحه ای🌷 @MER30TV 👈💯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چگالی جیوه انقدر زیاده که سندان فولادی آهنگری توش شناور میشه @MER30TV 👈💯
🌟 🌟 دختری با پدرش می‌خواستند از یک پُل چوبی رد شوند. پدر رو به دخترش گفت: دخترم دست من را بگیر تا از پل رد شویم. دختر رو به پدر کرد و گفت: من دست تو را نمی‌گیرم تو دست مرا بگیر. پدر گفت: چرا؟ چه فرقی می‌کند؟ مهم این است که دستم را بگیری و با هم رد شویم. دخترک گفت: فرقش این است که اگر من دست تو را بگیرم ممکن است هر لحظه دست تو را رها کنم، اما تو اگر دست مرا بگیری هرگز آن را رها نخواهی کرد! این دقیقا مانند داستان رابطه‌ی ما با خداوند است، هرگاه ما دست او را بگیریم ممکن است با هر غفلت و ناآگاهی دستش را رها کنیم، اما اگر از او بخواهیم دست‌مان را بگیرد، هرگز دست‌مان را رها نخواهد کرد! و این یعنی عشق. دعا کنیم فقط خدا دستمونو بگیره. @MER30TV 👈💯
دروغ گفتن کار بدیه - @mer30tv.mp3
4.64M
هر شب ساعت 20:30 یک قصه جذاب و آموزنده برای کودکان دلبند شما🥰 در کانال مرسی تی وی😊🌸🍃 @MER30TV 👈💯
✨🌸🍃🌼🌸🍃🌼🌸🍃🌼 🌸🍃🌼🌸🍃🌼 🍃🌼 🌸 ✨ ✨ در یکی از مدارس، معلمی دچار مشکل شد و موقتا برای یک ماه معلم جایگزینی بجای او شروع به تدریس کرد. این معلم جایگزین در یکی از کلاسها سوالی از دانش آموزی کرد که او نتوانست جواب دهد، بقیه دانش آموزان شروع به خندیدن و او را مسخره می کردند. معلّم متوجّه شد که این دانش آموز از اعتماد بنفس پایینی برخوردار است و همواره توسّط هم کلاسی هایش مورد تمسخر قرار می گیرد. زنگ آخر فرا رسید و وقتی دانش آموزان از کلاس خارج شدند، معلّم آن دانش آموز را فرا خواند و به او برگه ای داد که بیتی شعر روی آن نوشته شده بود و از او خواست همان طور که نام خود را حفظ کرده، آن بیت شعر را حفظ کند و با هیچ کس در مورد این موضوع صحبت نکند. در روز دوم معلّم همان بیت شعر را روی تخته نوشت و به سرعت آن بیت شعر را پاک کرد و از بچّه ها خواست هر کس در آن زمان کوتاه توانسته شعر را حفظ کند، دستش را بالا ببرد. هیچ کدام از دانش آموزان نتوانسته بود حفظ کند. تنها کسی که دست خود را بالا برد و شعر را خواند همان دانش آموز دیروزی بود که مورد تمسخر بچّه ها بود. بچّه ها از این که او توانسته در این فرصت کوتاه شعر را حفظ کند مات و مبهوت شدند. معلّم خواست برای او کف بزنند و تشویقش کنند. در طول این یک ماه، معلّم جدید هر روز همین کار را تکرار می کرد و از بچّه ها می خواست تشویقش کنند و او را مورد لطف و محبّت قرار می داد. کم کم نگاه همکلاسی ها نسبت به آن دانش آموز تغییر کرد. دیگر کسی او را مسخره نمی کرد. آن دانش آموز خود نیز دارای اعتماد به نفس شد و احساس کرد دیگر آن شخصی که همواره معلّم سابقش "خِنگ " می نامید، نیست. پس دانش آموز تمام تلاش خود را می کرد که همواره آن احساس خوبِ برتر بودن و باهوش بودن و ارزشمند بودن در نظر دیگران را حفظ کند. آن سال با معدّلی خوب قبول شد. به کلاس های بالاتر رفت. در کنکور شرکت کرد و وارد دانشگاه شد. مدرک دکترای فوق تخصص پزشکی خود را گرفت و هم اکنون پدر پیوند کبد جهان است. این قصه را دکتر (ملک حسینی ) در کتاب زندگانی خود و برای قدردانی از آن معلّم که با یک حرکت هوشمندانه مسیر زندگی او را عوض نمود، در صفحه اینستاگرامش نوشته . انسان ها دو نوعند: نوع اوّل کلید خیر هستند. دستت را می گیرند و در بهتر شدنت کمک کرده و به تو احساس ارزشمند بودن می دهند نوع دوم انسان هایی هستند که با دیدن اوّلین شکستِ شخص، حس بی ارزشی و بدشانس بودن را به او منتقل می کنند. این دانش آموز میتوانست قربانی نوع دوم این انسان ها بشود که بخت با او یار بود. @MER30TV 👈💯 🌸🍃🌼🌸🍃🌼