eitaa logo
مِــعـراجٌ الشُّــهَـدا
37.3هزار دنبال‌کننده
14هزار عکس
4.2هزار ویدیو
304 فایل
رفیق به محفل شهدا خوش آمدی😉 در مناسبت های مختلف موکب شهدایی داریم😍 ✤ارتباط‌‌با‌خادم↯ @ya_fatemat_al_zahra ✤تبلیغات↯ @meraj_shohada_tblighat ✤کانال‌های‌ما↯ @meraj_shohada_mokeb @meraj_shohada_namazshab
مشاهده در ایتا
دانلود
مِــعـراجٌ الشُّــهَـدا
.  کتاب‌پسرک‌فلافل‌فروش༆📕✦. شهیدمحمدهادی‌ذوالفقاری༆🌹✦. #قسمت_سی‌و‌ششم🌸/#تحول‌اساسی♻️ دیگر از آن جو
.  کتاب‌پسرک‌فلافل‌فروش༆📕✦. شهیدمحمدهادی‌ذوالفقاری༆🌹✦. 🌸/⛔️ سال اول طلبگی هادی بود. یک روز به او گفتم: میدانی شهریه ای که یک طلبه می گیرد، از سهم امام زمان (عج) است. با تعجب نگاهم کرد و گفت: خب شنیدم، منظورت چیه؟! گفتم بزرگان دین میگویند اگر طلبه ای درس نخواند، گرفتن پول امام زمان (عج) برای او اشکال پیدا می کند. کمی فکر کرد. بعد از آن دیگر از حوزه ی علمیه شهریه نگرفت با موتور کار می کرد و هزینه های خودش را تأمین می کرد، اما دیگر به سراغ سهم امام زمان (عج) نرفت. هادی طلبه ای سخت کوش بود در کنار طلبگی فعالیت های مختلف انجام می داد. اما از مهمترین ویژگیهای او دقت در حلال و حرام بود. او بسیار احتیاط می کرد؛ زیرا بزرگان راه رسیدن به کمال را دقت در حرام و حلال می دانند. او به نوعی راه نفوذ شیطان را بسته بود. همیشه دقت می کرد که کارهایش مشکل شرعی نداشته باشد. به بیت المال بسیار حساس بود حتی قبل از اینکه ساکن نجف شود. یادم هست گاهی در پایگاه بسیج درس میخواند، آخر شب که کار بسیج تمام می شد از دفتر پایگاه بسیج بیرون می آمد! او در راهرو که بیرون از پایگاه بود، مشغول مطالعه می شد. شرایط خانه به گونه ای نبود که بتواند در آنجا درس بخواند. برای همین این کار را می کرد. داخل راهرو لامپهایی داریم که شب نیز روشن است. هادی آنجا در سرما می نشست و درس می خواند یک بار به هادی گفتم چرا اینجا درس میخوانی؟ تو حق گردن این پایگاه داری همه ی در و دیوار اینجا را خود تو بدون گرفتن مزد گچ کاری کردی همه ی تزئینات اینجا کار شماست. خب بمون توی پایگاه و درس بخوان تو که کار خلافی انجام نمی دی. هادی گفت: من این درس رو برای خودم میخوانم. درست نیست از نوری که هزینه اش را بیت المال پرداخت میکند استفاده کنم. از طرفی چون می دانم این لامپ ها تا صبح روش است اینجا می مانم. اما بیشترین احتیاط او درباره ی غذا بود. هر غذایی را نمی خورد. البته دستور دین نیز همین است. برخی از بزرگان به غذایی که تهیه می شد دقت می کردند. در قرآن نیز با این عبارت به این موضوع تأکید شده: پس انسان باید به غذای خودش و اینکه از چه راهی به دست آمده بنگرد. در تهران وقتی غذایی تهیه میکردیم میگفت از کجا آمده؟ چه کسی پخته؟ وقتی می گفتیم پخت مادر است خوشحال میشد، اما غذاهای دیگر را خیلی تمایل به خوردنش نداشت. 🦋همراهمون باشید😉 🌸|@ebrahim_babak_navid_delha .
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🧡🌱.. •| تـــم شهید ضرغام |•😍 📲 /✨ .
:: الحمدالله با کمک های شما پیوند کلیه انجام شد و حال این دختر سادات خوب هست🤲 این خانواده برای خرید کلیه از چندین نفر پول قرض گرفتن که برای پرداخت بدهی همچنان به کمک های شما نیاز دارن🌾 در حد توان کمک شون کنید تا بتونند بدهی شون پس بدن🙏 به‌ نام‌ آقای خدابنده‌لو"↙️ - 💳
6104 3373 3900 3897
- 💳
6037 6916 5972 8216
- 💳
5859 8318 0862 7060
- 💳
6037 9917 0320 4846
الهی مادر سادات آمین گوی دعاهاتون باشه😍 جهت هماهنگی با خیرین و ارسال فیش: 🆔@ya_fatemat_al_zahra ☎️09108818291 ::
6.54M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
╰•❲﷽❳•╮ آقـــــــــــــایِ امـــــــــام رضــــــــــا ... دوســـــــــــــــت داشــــــــــــتَـــنَــت ، برکتِ زنــــدگی ماست 🙂🧡 🌝 .
°•.🦋.•° 🤝عــــنایـت شـــــــهدا سلام خدمت دوستانِ دوستدار شهدا. من کتاب تنها گریه کن (در مورد شهید محمد معماریان ۱۶ ساله عزیز) رو چندین با خوندم و هیچوقت از خوندن این کتاب سیر نشدم اینقدر مادر این شهید عزیز بزرگوار هستن که احساس میکنید این کتاب افسانه ست. از اون موقع به بعد من به این شهید توسل میکنم. یکی از همسایه های پدرم که از رزمندگان دفاع مقدس و مرد بسیار شریفی بودن بعد از بازنشستگی به روستا برگشتن تا بتونن کنار اقوام باشن و به مشکلات روستا رسیدگی کنن.ایشون تقریبا ۵ سال تو روستا بودن و کلی از مشکلات رو حل کردن مسجد رو گسترش دادن،نماز جماعت مدام برپا میکردن،از فرزندانش و برادرزاده هاش و فامیل های دیگه و افرادی که وضعیت مالی خوبی داشتن ماهیانه پول جمع میکردن و برای خانواده های بی سرپرست یا بد سرپرست یا پیر و ازکار افتاده ها مواد غذایی و لباس مناسب فصل میخریدن .حال و هوای روستا رو کلا عوض کرده بودن و اون اواخر تلاش میکردن آسفالت شدن کوچه ها زود انجام بشه.متاسفانه ناگهان دچار بیماری سرطان شدن و تقریبا در عرض چند ماه بیماریشون عود کرد و کل روستا غرق اندوه شد.پیر و جوان،زن و مرد همه چشمانشون اشکبار شد تا لحظه های آخر هم با اشاره تاکید میکردن آسفالت کوچه ها رو تمام کنید😔. وقتی دکترا قطع امید کردن توسل کردم به شهید محمد معماریان و با قلبی پر از اندوه ازش خواستم یا ابرو گرو بذاره به درگاه خداوند معجزه رخ بده و ایشون خوب بشن و یا اگر عمری طلب ندارن شب اول قبر تنهاشون نذارن.اون مرد بزرگوار از دنیا رفت و روستا سیاه پوش شد. بعد از مراسم ختمشون خواب دیدم مراسم تشییع اون مرد بزرگوار هستش ،خیلی همهمه بود در حرم آقا امام رضا مراسمش بود از یکنفر پرسیدم چه خبره گفتن یه نوجوون ۱۶ ساله به تنهایی تابوت رو بدست گرفته و فرشته ها دو طرفش گل افشانی میکنن .جلو رفتم اون نوجوان شهید محمد معماریان بود با موهای مجعد و بلند پیشونی بند یازهرا بسته بود و لباس رزمندگی پوشیده بود و با یک دست تابوت رو گرفت و از کنار گنبد آقا امام رضا به آسمان برد .😭😭😭😭😭😭 دوستان جان شهیدان زنده اند 🌺شما هم اگر کرامتی از شهدا دیدید برامون ارسال کنید(: ↯ 🆔@ya_fatemat_al_zahra .
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌱.. •| تـــم شهید زرین |•😍 📲 /✨ .
•°🌻°• شهید از کارکنان حـفـاظـتـی و امـنـیتی ســپـاه در فـرودگــاه اردبـیــل بـــود کـــه مظلومانه و با زبان روزه هـنگـام دفـاع از حریم اهـل بـیــت(ع)درمـاه رمــضـان در شهر «حماء» سوریه به مقـام رفـیع شـــــهـــــادت نــــائــــل گــــشــــت..(:🌹" "۱۴صلوات سهم شما هدیه به شهید🌱" 🕊 🌾 •
10.22M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🖇❤ ✍🏻وصیت نامه شهید: اگر خدا لطف کرد و شهادت را نصیبم کرد، بنــده از آن شهدایی هستم که حــتما یــقه بی حجابی ها و آنها که ترویج بی حجابی می کنند را در آن دنیا خــواهم گرفت💯 | 💞 📿۱۴صلوات‌سهم‌شما‌هدیه‌به‌شهید(: .
پخش زنده
فعلا قابلیت پخش زنده در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چهارشنبه های امام رضایی🦋 نیابت اعضا محترم وخادمین🌷
پخش زنده
فعلا قابلیت پخش زنده در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چهارشنبه های امام رضایی🦋 نیابت اعضامحترم وخادمین🌹
مِــعـراجٌ الشُّــهَـدا
.  کتاب‌پسرک‌فلافل‌فروش༆📕✦. شهیدمحمدهادی‌ذوالفقاری༆🌹✦. #قسمت_سی‌و‌هفتم🌸/#احتیاط⛔️ سال اول طلبگی ها
.  کتاب‌پسرک‌فلافل‌فروش༆📕✦. شهیدمحمدهادی‌ذوالفقاری༆🌹✦. 🌸/✋ می گویند اگر میخواهی شیعه ی واقعی آقا ابا عبد الله ان را بشناسی سه بار در مقابل او نام مقدس حسین را بر زبان جاری کنید. خواهید دید که محب و شیعه ی واقعی حالتش تغییر کرده و اشک در چشمانش حلقه می زند. شدت علاقه و محبت هادی به امام حسین وصف ناشدنی بود. او از زمانی که خود را شناخت در راه سید و سالار شهیدان قدم بر می داشت. هادی از بچگی در هیئت ها کمک می کرد. او در کنار ذکرهایی که همیشه بر لب داشت، نام یا حسین را تکرار می کرد. واقعا نمی شود میزان محبت او را توصیف کرد. این سالهای آخر وقتی در برنامه های هیئت شرکت میکرد حال و هوای همه تغییر می کرد. یادم هست چند نفر از کوچک ترهای هیئت می پرسیدند: چرا وقتی آقا هادی در جلسات هیئت شرکت میکند حال و هوای مجلس ما تغییر می کند؟ ما هم می گفتیم به خاطر اینکه او تازه از کربلا و نجف برگشته. اما واقعیت چیز دیگری بود. محبت آقا ابا عبد الله با گوشت و پوست و خون او آمیخته شده بود. او تا حدودی امام حسین را شناخته بود. برای همین وقتی نام مبارک آقا را در مقابل او می بردند اختیار از کف می داد. وقتی صبح ها برای نماز به مسجد می آمد. بعد از نماز صبح در گوشه ای از مسجد به سجده می رفت و در سجده کل زیارت عاشورا را قرائت می کرد. 🦋همراهمون باشید😉 🌸|@ebrahim_babak_navid_delha .