#بدون‌شرح.... ببینید چقدر سطح فکر و مرام آدم ها با هـــــم مــــتـــــــــفاوت هــــــست ...🤌 ‌•یک عزیزی بدون هیچ شناختی از ما هزینه قـــــــرض داد.. 😇 •یـــــکی کل پس انـــــدازش رو داد..🥲 •یکی هم فکر میکنه ما برای خودمون پول مــــیگیریم☹️ .

. کمک به نیازمند هم از سیـــره و سبک زندگی همین شهداست (: + ما هیچکسی رو اجبار نمیکنیم برای کمک و خودشون هستند که واقعا خالصانه کمک میکنند حتی شده با هزارتومن✌️ و شمایی که کمک میکنید قدر خودتون رو بدونید که خداوند به شما لیاقت داده 😍 .

⚡️ بفرمایید شارژ همراه اول 😃👇

‎*140*#813682484875940#

هرکسی زد اطلاع بده(: @ya_fatemat_al_zahra ⚡️

مبارک تون باشه🌺

• 🔴گام‌_های‌_رفاقت‌_با‌_شهدا ⇩⇩⇩ 1⃣گام اول: انتخاب فقط یک شهید👌 2⃣گام دوم: عهد بستن با شهید🤝 3⃣گام سوم: شناخت شهید😇 ‌4⃣گام چهارم: هدیه کردن ثواب اعمال خود به روح شهید🎁 5⃣گام پنجم: درگیر کردن خود با شهید🧐 ‌6⃣گام ششم: عدم گناه در حضور رفیق❌   7⃣گام هفتم: اولین پاسخ شهید😍 8⃣گام هشتم: حفظ و تقویت رابطه تا شهادت🕊 بزنید روی گام‌ها و توضیحات کامل رو بخونید↻↻ _میدونید محسن حججی هم رفیقِ شهید داشت😍؟ +رفیقِ شهید محسن حججی شهید ابراهیم هادی بود🥺 ❣ارتباط با ما (: 🆔@ya_fatemat_al_zahra •

•📽🎞 وصیت نامه شهید: عــــمریست شـــــب و روزم را بـــــه عــــشق شـــــهادت گذرانده ام❤️ و هــــــمیشه اعتقادم این بوده و هست که با شهادت به بالاترین درجــــــه ی بــــــندگی مـــــیرسم✨ #شهید_محسن_حججی🌱 .

🌹🕌°•~ ❖ توجه شهدای مدافع حرم به شـــهید ابـــراهیم هادی ❖ میلاد هر طور بود در راهیان نور به کانال کمیل می رفت و با ابراهیمش خلوت می کرد...😇 #از_شهدا‌_الگو‌_بگیریم🤝🏻 #شهید_سید_میلاد_مصطفوی🦋 .

.  کتاب‌پسرک‌فلافل‌فروش༆📕✦. شهیدمحمدهادی‌ذوالفقاری༆🌹✦. #پـــــــارت_هفتم🌸/#جوادین🕊 توی خیابان شهید عجب گل پشت مسجد مغازه ی فلافل فروشی داشتم. ما اصالتاً ایرانی هستیم اما پدر و مادرم متولد شهر کاظمین می باشند. برای همین نام مقدس جوادین را که به دو امام شهر کاظمین گفته می شود، برای مغازه انتخاب کردم. همیشه در زندگی سعی میکنم با مشتریانم خوب برخورد کنم. با آنها صحبت کرده و حال و احوال می کنم. سال ۱۳۸۳ بود که یک بچه مدرسه ای مرتب به مغازه ی من می آمد و فلافل می خورد. این پسر نامش هادی و عاشق سس فرانسوی بود. نوجوان خنده رو و شاد و پرانرژی نشان می داد. من هم هر روز با او مثل دیگران سلام و علیک می کردم. یک روز به من گفت آقا پیمان من میتونم بیام پیش شما کار کنم و فلافل ساختن را یاد بگیرم گفتم مغازه متعلق به شماست، بیا. از فردا هر روز به مغازه می آمد. خیلی سریع کار را یاد گرفت و استادکار شد. چون داخل مغازه ی من همه جور آدمی رفت و آمد داشتند، من چند بار او را امتحان کردم دست و دلش خیلی پاک بود.خیالم راحت بود و حتی دخل و پولهای مغازه را در اختیار او می گذاشتم. در میان افراد زیادی که پیش من کار کردند هادی خیلی متفاوت بود؛ انسان کاری با ادب خوش برخورد و از طرفی خیلی شاد و خنده رو بود. کسی از همراهی با او خسته نمی شد. با اینکه در سنین بلوغ بود اما ندیدم به دختر و ناموس مردم نگاه کند. باطن پاک او برای همه نمایان بود. من در خانواده ای مذهبی بزرگ شده ام در مواقع بیکاری از قرآن و نهج البلاغه با او حرف میزدم از مراجع تقلید و علما حرف می زدیم. او هم زمینه ی مذهبی خوبی داشت. در این مسائل با یکدیگر هم کلام می شدیم. یادم هست به برخی مسائل دینی به خوبی مسلط بود. ایام محرم را در هیئت حاج حسین سازور کار می کرد. #ادامه_دارد🦋همراهمون باشید😉 🌸|@ebrahim_babak_navid_delha .

#باکمک‌های‌شما‌انجام‌شد🤲 ↻↻ مادر دو دخــتر ســـادات ۸ میلیون از قبل برای درمان قرض گرفته بودند که با کمک های شما عزیزان پرداخت شد💸 خدا خیرتون بده 🌸 .

#دعوتیدبه‌موکب‌معراج‌الشهدا🤗 جمعه و شنبه ۱۴ و ۱۵ اردیبهشت در جوار مـــــزار دو شــــهید گمنام " زیر طاق صـــحن مسجد مقدس جمکران " موکب داریم⛺️ پذیرایی از زائرین شرکت کننده در تشییع پیکر پاک دو شهید گمنام هم به عهد موکب ما خواهد بود ✌️ 📍زمان: جمعه ( ساعت ۱۴ تا ۲۱) شنبه (صبح تا ظهر ) 🔮پذیرایی: چای شربت آب معدنی جهت شریک شدن در موکب⇩⇩ [

6104337339003897

خدابنده لو/ملت ] ☘اجرتون با صاحب الزمان (عج) ☘ جهت هماهنگی با خیرین و ارسال فیش: 🆔@ya_fatemat_al_zahra ☎️09108818291 .

••{﷽}•• تـــــکیه کـــن بــــه شــــــهـــــدا 😇 شـهدا تکیه شان‌ بھ خداست.. اصـــلا کنار گل بــنشینی بوے گل میگیری(: پس گلستان کن زندگیت را با یاد شهدا🌹 #شــــهید_بابـــــک‌_نــــــوری🍀 #صبحتون_شهدایی☺️ .

. #کــرامت_شـهید_بابک_نوری😍 #ارسالی_اعضا💌 🔴 والله شهدا زنده اند ..‼️ سلام و عرض ادب اومدم اینجا که از کرامات شهدا و لطف هایی که در حق من داشتن بگم براتون ...اول اینکه خدا رو شاکرم که تو همچین کانالی دعوت شدم . 🤲 دوم اینکه من وقتی توی کانال خوبتون عضو شدم داستان شهید بابک نوری هریس رو هر روز داخل کانال میخوندم. خیلی خوشم اومد. و من چون احساس میکردم که بعد ها قرار هست که دیگه ایشون توی زندگی من نباشند ومن ایشون رو فراموش کنم ، خیلی دوست داشتم که یک نشانی از اون شهید داشته باشم. تا جلوی چشمام باشه و همش به یاد ایشون و رفتار هاشون بیفتم. از این ماجرا یک ماه یا دو ماهی میگذره، تا امروز که مادرم به یک مراسمی رفتند ﴿مادرم از علاقه ی من به شهد بابک نوری هیچ اطلاعی نداشت ﴾و من بی خبر از همه جا اومدم خونه بعد مامانم گفت که اون کیف رو بیار گفت یک پوشه اون تو هست اون رو باز کن... بازش کردم و از خوشحالی میخ کوب شده بودم . یک یادگاری از شهید بابک نوری بود. و جالب اینجاست که اون اخلاق هایی رو که شهید داشتند ﴿من خیلی دوست داشتم که اون اخلاق ها رو مثل شهید داشته باشم ﴾ توی اون پوشه و پشت اون یادگاری نوشته بودن. وَاللّه، وَاللّه ، وَاللّه، که شهدا زنده اند و ما رو تماشا می کنن. 🌸🌹 🌷شما هم اگر کرامتی از شهدا دیدید برامون ارسال کنید(: ↯ 🆔@ya_fatemat_al_zahra .