ایا از زندگی خود خسته شده اید؟ با دیدن این فیلم نشاط را به خانواده خود برگردانید :)) @seyedebrahim69

صدر عشق: ✨امام حسن عسکري عليه السّلام فرمودند:👇 جُعِلَتِ الْخَبائِثُ كُلُّها فى بَيْتٍ، وَ جُعِلَ مِفْتاحُها الْكِذْبُ؛ تمام پليديها در خانه اى گردآمده و كليد آنها دروغگويى قرار داده شده است. [جامع الاخبار ص 418 ح 1162] گهرهاي عسکري عليه السلام @seyedebrahim69

#کتاب_قرار_بی_قرار #قسمت_سی_و_پنج #فصل_سوم_کتاب #دلم_را_با_خودش_برد #از_زبان_خواهر_بزرگوار_شهید 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 🌀 مهر ۱۳۷۴، مصطفی رفت کلاس سوم ابتدایی. 🌀 اهل دعوا و کتک‌کاری نبود، اما زیر بار حرف زور هم نمی‌رفت.👏 🌀 یادم هست به خاطر زورگویی یکی از بچه‌های مدرسه، دعوای شدیدی بین مصطفی و هم‌کلاسی‌اش پیش آمد. 🌀 درگیری‌شان آن‌قدر شدید بود که کارشان به دفتر مدیر هم کشیده شد. 🌀 ظهر که مصطفی آمد خانه با ناراحتی به مامان گفت: «مدرسه‌م رو عوض کنید!»🙏 🌀 مامان پرسید: «چرا؟»⁉️ 🌀 مصطفی با بغض، درحالی‌که دستانش را مشت کرده بود گفت: «با یکی از بچه‌ها دعوام شد، مدیر هر دوی ما رو خواست، اما وقتی هم‌کلاسی‌م می‌خواست حرف بزنه، به عربی با مدیر صحبت کرد. منم هیچی نفهمیدم و نتونستم از خودم دفاع کنم. بعدم مدیر نذاشت حرف بزنم. این کار مدیرمون بی‌عدالتی بود!»😡 🌀 آخر سر هم روی حرفش آن‌قدر پافشاری کرد تا مامان مجبور شد مدرسه‌اش را عوض کند. 🌀 خانه‌مان دو اتاق خواب بیشتر نداشت، ما چهارتا با هم در یک اتاق بودیم. 🌀 محمدحسین و مصطفی همیشه وسایلشان روی زمین ولو بود.😡 🌀 قانون گذاشته بودم هر کسی باید جوراب‌هایش را داخل کیسه مخصوص خودش بگذارد، اما همیشه جوراب نشسته‌ی آن دوتا را باید از گوشه کنار اتاقمان جمع می‌کردم.😡 🌀هر بار که مجبور می‌شدم جوراب‌ها را بردارم، تهدید می‌کردم که «اگه یه بار دیگه روی زمین جوراب ببینم یک‌راست می‌رن توی سطل آشغال!» 🌀 فکر نمی‌کردند حرفم جدی باشد. برای همین یک‌بار که از مدرسه آمدند جورابشان را گلوله کردند و گوشه اتاق انداختند. من هم جوراب‌ها را دور انداختم. 🌀 صبح موقع مدرسه‌رفتن جوراب نداشتند و حسابی دعوایمان شد.😡 🌀 مصطفی می‌گفت: «آبجی تو چی‌کار به جورابای ما داری؟ اصلا اینجا اتاق ما هم هست. نمی‌شه که همه‌ش تو رئیس باشی!» 🌀 محمدحسین هم می‌گفت: «دلت می‌خواد ما هم وسیله‌های تو رو بندازیم دور یا خراب کنیم؟» 🌀 من هم دستم را به کمرم زدم و گفتم: «نه اینکه وسایل من رو خراب نمی‌کنید؟! حقتونه تا یاد بگیرید مرتب باشید!» 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 🔴 ادامه دارد... 📚 منبع: کتاب قرار بی قرار _ مجموعه مدافعان حرم _ انتشارات روایت فتح ✅ @seyedebrahim69

🔴دفاع بس است حمله کنیم امشب باختیم بخاطر یک تصمیم راهبردی اشتباه.... اشتباه راهبردی که تا دقیقه ۶۰ فقط دفاعی بازی میکردیم بعد از گلی که خوردیم و بازی را هجومی کردیم اما آشکار شد که تیم افسانه ای و پر ستاره اسپانیا چقدر آسیب پذیر و شکننده است موقعیت های طلایی که بدست آوردیم و در یک قدمی گل زدن قرار گرفتیم این را مسلم کرد که اگر از اول هجومی بازی میکردیم میتوانستیم اسپانیا و ابهتش را زودتر در هم بشکنیم و حتی پیروز میدان شویم از بس ملت را از گروه به اصطلاح مرگ ترساندند که حتی در میدان بازیکنان تیم ملی ما انگار فقط برای دفاع وارد بازی شدند.... دفاع بس است هجومی بازی کنیم ، حمله کنیم ، ما قوی هستیم ، ابهت های پوشالی ساخته شده از قدرت دیگران را میتوان راحت درهم شکست #سعیددرخشان @seyedebrahim69

صادق زیباکلام: 🔰ایران تو مسابقات میبازه من کیف میکنم!!! تنها این جماعت غربزده داخل ایران هستند که امشب بخاطر باخت تیم ملی ایرانیان خیلی خوشحال هستند @seyedebrahim69

هوایت می زند بر سر، دلم دیوانه می گردد چه عطری در هوایت هست؟! نمیدانم ✨ سلام! صبحت بخیر علمدار...🌹 ✅ @seyedebrahim69

۳۱ خرداد؛ سالگرد به ثمر رسیدن یک عمر مجاهدت دکتر مصطفی چمران با شهادت در منطقه #دهلاویه‌ی خوزستان گرامی باد...🌹 #شهید_مصطفی_چمران ✅ @seyedebrahim69

🔸پیام مقام معظم رهبری به کاروان تیم ملی فوتبال ایران در روسیه 🔹طی تماس دفتر مقام معظم رهبری با اردوی تیم ملی در روسیه و مدیر کاروان اعزامی، فدراسیون فوتبال، پیام مقام معظم رهبری به کاروان و بازیکنان تیم ملی فوتبال جمهوری اسلامی ایران را به شرح ذیل اعلام می‌کند: بازی دیشب شما #عالی بود. خدا قوت. @seyedebrahim69

#کتاب_قرار_بی_قرار #قسمت_سی_و_شش #فصل_سوم_کتاب #دلم_را_با_خودش_برد #از_زبان_خواهر_بزرگوار_شهید 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 ⭕️ کم‌کم بزرگ‌تر شدیم و با هم صمیمی.💕 ⭕️ تا جایی که وقتی رفتیم شمال، همه‌چیز یک‌باره عوض شد. ⭕️ آنجا غریب بودیم و بیشتر هوای همدیگر را داشتیم. ❣ محمدحسین و مصطفی مراقب رفت‌وآمدم بودند و تنهایم نمی‌گذاشتند. ⭕️ مصطفی مثل خود شمالی‌ها لباس می‌پوشید و مدل آن‌ها حرف می‌زد تا جایی که حتی میمیک صورتش را مثل محلی‌های آنجا تغییر می‌داد و صحبت می‌کرد.😉 ⭕️ هیچ‌کس هم متوجه نمی‌شد که مصطفی شمالی نیست. 😉 حتی گاهی در خانه که بیکار بودیم برایمان نمایش مازندرانی اجرا می‌کرد. ما هم از بامزگی مصطفی کلی می‌خندیدیم.😄 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 🔴 ادامه دارد... 📚 منبع: کتاب قرار بی قرار _ مجموعه مدافعان حرم _ انتشارات روایت فتح ✅ @seyedebrahim69

✨من که از مادرِ خود تا به ابد ممنونم ✨که سپرده‌ست مرا دست اباعبدالله... #السلام_علیک_یا_اباعبدالله #شب_زیارتی_ارباب ✅ @seyedebrahim69

آقا مصطفی... امشب که همه‌ی انبیاء و اولیاء جمع‌اند کربلا تو دعا کن برای دل #جامانده‌ها... ✅ @seyedebrahim69

@seyedebrahim69 مادری آمد و از ”کرب وبلا” رنگ پرید روضه ای نو شد و دل، باز به دلدار رسید ”شب جمعه” شده و ”فاطمه” فریادکشید جلوی چشم ترم، از پسرم سر مبرید #شب_زیارتی💞