eitaa logo
مرصاد
896 دنبال‌کننده
4.4هزار عکس
2.1هزار ویدیو
120 فایل
ای لشگر صاحب زمان آماده باش آماده باش به آمریکا بگویید از دست ملت ما عصبانی باش و از این عصبانیت بمیر فرمانده کل قوا اعلام آتش به اختیار کردن جنگ جنگ تا رفع فتنه از جهان @aliakbar_ajorloo علی اکبر آجرلو
مشاهده در ایتا
دانلود
🍂 🔻 واکاوی عملیات کربلای چهار با حضور فرماندهان عملیات 1⃣5⃣ ━•··‏​‏​​‏•✦❁🧿❁✦•‏​‏··•​​‏━ در پی پیشتازی گروهان‌های دیگر در مجموع با دادن هفت هشت شهید، کلیه غواصان مامور به برجانیه، خود را به ساحل رساندند. آرایش و نظم این نیروها در آب و همچنین شجاعت و تجربه کافی آنان از عوامل مهم این موفقیت دانسته‌اند. فرماندهی و عناصر مسئول لشکر ۱۴ از وضعیت غواص‌ها اطلاع کافی نداشتند (فقط فرماندهی لشکر ۱۴ خبر از تیراندازی‌های دشمن داشت و اینکه چه بر سر غواص‌هایش آمده، خبر نداشت) و تنها بر مبنای مشاهده آتش دشمن و... این‌گونه به قرارگاه فشار می‌آوردند که عملیات زودتر آغاز شود. با پیگری برادر محسن و رعایت سین عملیات در ساعت ۲۱:۴۶ دقیقه با رسیدن نیروها به ساحل، درگیر شدند. در واقع درگیری از ساعت ۲۱:۴۶ دقیقه آغاز شد. در خصوص لشکر ۳۱ عاشورا هم باید گفت که نیروهای این لشکر که در خط خودی آماده حرکت بودند، با آتش شدید دشمن مواجه شدند. دشمن با خمپاره ۶۰ این خط را زیرآتش گرفت و در همان جا ۴۰-۳۰ نفر از غواصان شهید و مجروح شدند. سازمان غواص‌ها به هم ریخت، اما به دلیل حضور فرماندهی لشکر و پیگیری‌های وی به سرعت شهدا و مجروحان از ستون جدا شده و بار دیگر با ساماندهی مجدد، حرکت آغاز شد. این نیروها به هر ترتیب در فاصله ۲۰:۴۵ تا ۲۱ داخل آب جهت عبور آماده شدند، اما مشکلات عمده آبی از این پس خود را نشان داد. آقای امین شریعتی (فرمانده لشکر عاشورا) بعداً در جلسه‌ای گفت: «غواصان لشکر ۱۴ را دیدیم که رد شدند و به سمت تنگه رفتند. بلافاصله از ساحل دیدیم که تیربارهای دشمن از همه طرف شروع کرد و خمپاره‌ها آتش پرحجمی به اجرا درآوردند. دیگر طوری شده بود که تمام ساحل را می‌زدند. دو دسته‌ای که هنوز در ساحل بود، همه شهید و مجروح شدند و نیروهای داخل آب با افتادن چند گلوله خمپاره در پشت‌شان، متحمل تلفات سنگین شدند. در نتیجه ستون از همه پاشید.» به هر حال این لشکر موفق شد تنها دو گروهان غواص را راهی اهداف کند. این ستون هنوز مسیر زیادی را طی نکرده بود که در روشنایی حاصل از منورهای زیاد توسط دشمن رویت شد. ستون زیر آتش دشمن قرار گرفت. نتیجه اینکه با شهادت راهنماها، نیروها پراکنده شدند و هر یک سرگردان در رودخانه به طرفی رفتند. بنابراین لشکر عاشورا اصلاً حرکتش شکل نگرفت. در خصوص لشکر ۴۱ ثارالله نیز وضعیت مشابهی رخ داد. این یگان نیز زمانی که به گرفتن آرایش و انجام مقدمات مشغول بود با آتش دشمن مواجه شد. در این زمینه آقای قاسم سلیمانی (فرمانده لشکر ثارالله) در جلسه‌ای گفت: «آتش روی سر بچه‌ها بود. ستون‌ها توی هم خوردند. حتی ستون ما با ستون لشکر عاشورا در هم شد. می‌توان گفت ۲۰ – ۱۰ نفر از بچه‌ها در ساحل زخمی شدند. در مجموع از هر گردان یک گروهان موفق شد وارد آب شود و از مجموع ۲ گردان، ۲ گروهان وارد آب شدند. هنگام حرکت در داخل آب هم خودم از این طرف با چشمانم دیدم که عراقی‌ها روی کانال ایستاده بودند و یکی یکی بچه‌ها را می‌زدند. در نتیجه بین راه هم تلفاتی دادند». تیپ ۲۱ امام رضا (ع) هم قرار بود در جزیره ماهی و بوارین عمل کند. این یگان‌ها قرار بود سواحل تنگه را باز کنند تا موج‌های دوم و سوم (قایق‌ سوارها) عبور کنند و نیروهای اصلی عازم شوند. تیپ ۲۱ هم که می‌بایست از تنگه عبور کند، نقطه رهایی‌اش در کنار یگان‌های فوق بود (فاصله بین نهر عرایض و نهر خین) سرنوشت مشابه‌ای داشت. این یگان از ساعت ۲۰:۲۰ شروع به آب‌اندازی نیروهای خط‌شکن کرد. وقتی نوبت به گروهان سوم رسید، آتش دشمن متوجه آن‌ها شد و آنان را مورد اصابت قرار داد. در نتیجه این گروهان دچار تلفات شد و لاجرم از حرکت بازماند. ۲ گروهان اول که موفق به حرکت در آب شده بودند، در داخل آب گرفتار آتش دشمن شدند که در نتیجه این نیروها با دادن تلفات پراکنده و بعضاً منحرف شدند. این نیروها در واقع از همان ابتدا از کنترل و فرماندهی خارج شدند. برخی از آنان به تنگه رسیدند، اما در همان نقطه زیر آتش دشمن گرفتار شدند و فقط تعداد اندکی توانستند خود را به سواحل مدنظر در جزیره ماهی برسانند که آن‌ها نیز قادر به انجام کاری نبودند. •┈┈• ❀ ❀ •┈┈• ادامه دارد @mersad598
هدایت شده از قرارگاه فرهنگی نماز جمعه شهر اندیشه ✅
11.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠🔺️کاروان خودرویی و موتوری بمناسبت اولین سالگرد ترور شهید حاج قاسم سلیمانی در شهر اندیشه @andishehnamazjomeh
🍂 🔻 واکاوی عملیات کربلای چهار با حضور فرماندهان عملیات 1⃣6⃣ ━•··‏​‏​​‏•✦❁🧿❁✦•‏​‏··•​​‏━ ..البته حوادث اینچنینی در قرارگاه نجف هم بود. بخش جنوبی قرارگاه نجف (لشکرهای نصر و ۱۷) که قرار بود به جزیره بوارین بیایند، سرنوشت مشابه‌ای داشتند، اما هرچه از مرکز ثقل فاصله گرفته می‌شود، حوادث کمتر می‌شود. سردار نائینی: آیا تمامی این حوادث با جزئیات به قرارگاه منعکس می‌­شد؟ داوود رنجبر: حوادث به این شدت و با این جزئیات به قرارگاه منعکس نشد. این‌ها را بیان کردم تا بعداً جمع‌بندی کنیم که رفتار دشمن، رفتار مشخصی بوده است. برخی از این ماجراها مربوط به گزارش­های بعدی یگان­ها است که به قرارگاه می­رسید. همان‌قدر که برخی از اخبار که به قرارگاه می‌رسید، حکایت از یک مشکل جدی بود و آن تیراندازی به سمت نیروهای غواص در آب بود، همزمان با اتفاقاتی که در تنگه و محور ام‌الرصاص رخ می‌دهد اخبار مثبتی از سایر قرارگاه­‌ها هم می‌­رسید. آقای علایی فرمانده قرارگاه نوح می‌گوید: «بچه‌ها همه رفتند و ۱۰:۱۰ و ۱۰:۲۵ بعضاً خواهند رسید.» آقای غلامپور (فرمانده قرارگاه کربلا) نیز در تماس با آقای شمخانی گفت: «ما مساله‌ای نداریم، منتهی نگران آقاعزیز(فرمانده قرارگاه قدس) هستیم.» با توجه به این حوادث، اکنون قرارگاه تلاش می‌کند تا قرارگاه‌های دیگر را زودتر به خط و هدف برساند. تا اینجا عملیات به طور رسمی شروع نشده است. قدم بعدی قدم بعدی حوادث بین ساعت ۲۲ تا ۲۲:۳۰ دقیقه است. قرارگاه در این زمان هنوز حاضر به اعلام رمز نیست، اما عملاً درگیری آغاز شده است؛ چراکه غواص‌ها به طور نامنظم، یکی یکی و بدون هماهنگی با جناحین به ساحل دشمن رسیدند. از آنجا که با دشمن آماده مواجه شدند (بالای سیل‌بنده با چراغ‌قوه منتظر نیروها بودند)، ناگزیر به خط می‌رسند و درگیری را شروع می‌کنند و نمی‌توانند منتظر دستور فرماندهی باشند. دشمن در طول مسیر غواص‌ها را دیده بود. بعدها که از عراقی‌ها اسیر گرفته شد، آنان گفتند ما در طول مسیر غواص‌های شما را دیدیم. آنان هم زدند و هم منتظر بودند، غواص‌ها به خط برسند. همانطور که در گزارش لشکر ۱۴ آمده بود، اولین خبر درگیری جدی با نیروهای دشمن را این لشکر اعلام کرد. لشکر ۱۴ اعلام کرد نیروهای غواص به خط رسیدند، اما به محض رسیدن ناگزیر به درگیری شدند. جالب است بدانید، وقتی خبر درگیری در برجانیه آمد، حسین خرازی در ساعت ۲۱:۵۵ در تماسی اعلام کرد که نیروهای این یگان به ساحل برجانیه رسیده و درگیر هم شده‌اند. با اعلام این خبر بانگ صلوات حضار، جو امیدوارانه‌ای به وجود آمد. محمد رخصت‌طلب (راوی لشکر ۱۴): غواصان لشکر ۱۴ از غواصان ماهر و باتجربه‌ای بودند که عملیات کربلای ۳ را اجرا کردند. داوود رنجبر: فرمانده کل سپاه به حسین خرازی؛ فرمانده لشکر۱۴ تاکید کرد تا کمک کند، لشکر عاشورا و حتی ثارالله هم غواص‌هایشان را از تنگه عبور دهند. آقای محسن رضایی امیدوار شد و حتی به خرازی گفت: «پرچم امام رضا باید اول صبح روی جاده دوم نصب شود. خون‌سردی‌تان را کامل حفظ کنید.» •┈┈• ❀ ❀ •┈┈• ادامه دارد @mersad598
، شهید پورجعفری حدود ۳۰ سال از صبح تا شب همراه سردار سلیمانی بوده و در آخر هم کنار سردار شهید شدند. در یک برهه‌، حوالی سال ۹۵ خانواده شهید پورجعفری از ایشان میخواهند که دیگر جهاد کافی هست و بیشتر به امور خانواده بپردازند. شهید هم بدلیل ملاحظات خانواده استعفا میدهند. بعد از آن، شهید سلیمانی برای اولین‌بار برای مأموریت عازم سوریه میشوند درحالی که برخلاف همیشه پورجعفری همراهشان نبوده. در آن سفر، شهید سلیمانی نامه ای را برای حسین پورجعفری می نویسد که بسیار خواندنی هست. ظاهراً بعد از این نامه، شهید پورجعفری خانواده را راضی می‌کند و دوباره برمیگردند به سپاه قدس و نهایتا در کنار شهید سلیمانی به فیض شهادت می‌رسد. متن این نامه خواندنی حاج قاسم به این شهید به شرح زیر تقدیم به شما 👇 بسم الله الرحمن الرحیم عزیز برادرم حسین، پس از سی سال خصوصا در این بیست سال که نفس تو پیوسته تنفسم بود، اولین سفر را بدون تو درحال انجام هستم. در طول سفر بارها بر حسب عادت صدایت کردم. همه تعجب کردند، در هواپیما، ماشین و . . . . بارها نگاه کردم، جایت خالی بود، معلوم شد خیلی دوستت داشته‌ام. حسین عزیز تو نسبتی با من داشتی که حتما فرزندانت با شما و شما با فرزندانت نداشته ای و فرزندانم هم با من نداشته اند. همیشه نه تنها از جسمم مراقبت می کردی، بلکه مراقب روحم هم بودی. اصرار به استراحت، اصرار به خوردن، خوابیدن و . . . بیش از احساس یک فرزند به پدرش بود. بیست سال اخیر پیوسته مراقبت کردی که تمام وقت من صرف اسلام و جهاد شود و اجازه ندادی وقت من بیهوده هدر رود. حسین عزیز! خوشحالم از من جدا شدی، خیلی خوشحالم. اگر چه مدتی از لحاظ روحی گمشده ای دارم، اما از جدا شدن تو خوشحالم، چون طاقت نداشتم تو را از دست بدهم. من همه عزیزانم را از دست داده ام و عزادار ابدی آنها هستم، لحظه ای نمی توانم بدون آنها شاد باشم. هر وقت خواستم زندگی کنم و آرامش داشته باشم، یک صف طولانی از دوستان شهیدم که همراهم بودند، مثل پروانه دورم می چرخیدند و جلو چشمم هستند. حسین! بارها که با هم به خطوط مقدم می رفتیم، من سعی می کردم تو با من نیایی و تو را عقب نگهدارم. اگر چه هرگز بر زبان جاری نکردم و می نویسم برای آینده پس از خودم، که خدا می داند با هریک از آنها که از دست داده ام چه بر من گذشت و حتی بادپا، جمالی، علی دادی را از دست دادم و نگران بودم که تو را هم از دست بدهم. همیشه جلو که می رفتم نگران پشت سرم بودم که نکند گلوله ای بخورد و تو شهید شوی. به این دلیل خوشحال هستم که از من جدا شدی، حداقل من دیگر داغدار تو نمی شوم و تو زنده از من جدا شدی که خداوند را سپاسگزارم. حسین جان! شهادت می دهم که سی سال با اخلاص و پاکی و سلامت و صداقت زندگیت را فدای اسلام کردی. تو بی نظیری در وفا، صداقت، اخلاص و کتمان سر. حسین! پسرم، عزیزم، برادرم، دوستم، از خداوند می خواهم عمری با برکت داشته باشی و حسین پورجعفری را همانگونه که بود، با همان خصوصیت تا آخر حفط کنی. حسینی که برای هر مجاهدی اعم از عراقی، سوری، لبنانی، افغانی و یمنی، آشنا بود. او نشانه و نشانی من بود. چه زیبا بود در این چند روز سراغت را از من می گرفتند و کسی باور نمی کرد همراهم نباشی. حسین عزیز! فقط قیامت است که حقیقت ارزش اعمال معلوم می شود و چه زیباست آنوقتی که همه حیران و متحیرند و تو خوشحال و خندانی. اجر این خستگی ها را آنوقت دریافت خواهی کرد، آنوقت که خانواده و وابستگان به تو نیازمندند و به تو توسل می جویند، خداوند اجر جهاد تو برادر خوبم را اجر شهید قرار دهد. به تو قول می دهم که اگر رفتم و آبرو داشتم، بدون تو وارد بهشت نشوم. حسین عزیزم! سعی کن پیوسته تر و تازه بودن جهادی را در هر حالتی در خودت حفظ کنی، اجازه نده روزمرگی روزانه و دنیا یاد دوستان شهیدت را از یادت ببرد. یاد حسین اسدی، یاد حسین نصرالهی، یاد احمد سلیمانی، یاد حسین بادپا، یاد که را بگویم و چند نفر را بجویم؟ چرا که فراموشی آنها حتما فراموشی خداوند سبحان، است. حسین جان! عمر انسان در دنیا به سرعت سپری می شود، ما همه به سرعت از هم پراکنده می شویم و بین ما و عزیزانمان فاصله می افتد. ما را غریبانه در گودال و حفره وحشت که می گذارند،در این حالت هیچ فریادرسی جز اعمال انسان نیست. چون فقط چراغ اعمال مقبول است که امکان روشنایی در آن خاموشی و ظلمت مطلق را دارد. حسین عزیز! اجازه نده در هر شرایطی هیچ محبتی بر محبت خداوند سبحان و هیچ رضایتی بر رضایت خداوند سبحان غلبه کند. برادر خوبم! اگر می خواهی دردمند نشوی، دردمند شو! دردی که خنکای وجودت را در گرمای سوزنده غیر طاقت است. دردی که گرمای وجودت در سرمای جانکاه باشد، عزیز برادرم همه دردها، درد نیستند و همه بلاها، بلا نمی باشند. چه بسیار دردهایی که دوای دردند و چه بسیار بلاهایی که در حقیقت خودت را به او بسپار و رضایتش را عین نعمت و لطف و محبت بدان.
حسین! می دانی چه وضعی دارم و آگاهی بر غم و اندوه درونم. می دانی چقدر به دعایت نیازمندم. خوب می دانی چقدر هراسناکم و ترس همه وجودم را فراگرفته است و لحظه ای رهایم نمی کند. اما نه ترس از دشمن و نه ترس از نداشتن، نه ترس از از مقام و مکان. تو می دانی! چون پاره ای از وجودم بودی، ترس من از چگونه رفتن است، تو آگاهی به همه اسرارم! دعایم کن و در دعایت رهایم نکن. انشالله تو و خانواده مجاهد و صبورت همیشه موفق و موید باشید. خداحافظ برادر خوب و عزیزم، دوست و یار باوفاو مهربان و صادق سی ساله ام. خداحافظ، برادرت قاسم سلیمانی ۱۰ / ۸ / ۱۳۹۵ سفر حلب @mersad598
☑️ آماده‌باش متحدان ایران برای ضربه به اسرائیل 🔹روزنامه کیهان در ستون اخبار ویژه خود نوشت: روزنامه سعودی الوب با ‌اشاره به رزمایش بی‌سابقه‌ای که اخیراً از سوی گروه‌های مقاومت فلسطینی برگزار شد، نوشت: رزمایش نظامی گروه‌های فلسطینی در غزه، نشان دهنده افزایش نفوذ نظامی ایران در نوار غزه و تبدیل شدن آن به تریبونی برای رساندن پیامهایش به اسرائیل و ایالات متحده است، آن هم زمانی که محمود عباس غرق در تحرکات جنبش فتح بوده است. 🔹این گروه‌ها در رزمایش خود موشک‌هایی را از مدیترانه به سمت نوار غزه شلیک کردند، تا اولین رزمایش مشترک نظامی را انجام داده باشند. به گفته مجامع فلسطینی، این نمایش در غزه با حمایت ایران صورت گرفته و گروه‌های همسو با ایران تلاش کردند در گرامیداشت یاد حاج قاسم سلیمانی، فرمانده سابق سپاه قدس، قدرت‌نمایی کنند. 🔹به نظر می‌رسد هدف ایران از این رزمایش، رساندن پیام قدرت برای هدف گرفتن اسرائیل، در صورت هرگونه تحرک نظامی از سوی ترامپ بود. ظاهرا ایران روی گروه‌های مقاومت فلسطینی حساب ویژه‌ای باز کرده است. 🔹محمد مشارقه، تحلیلگر مسائل سیاسی در لندن بر این عقیده است که طرف‌های فلسطینی مرتبط با ائتلاف ایرانی و به‌ویژه جنبش جهاد اسلامی و جنبش حماس، اصرار دارند خارج از دولت خودگردان باقی بمانند. 🔹وی تصریح کرد: بدیهی است که این رزمایش‌ها در چارچوب آماده‌باش شبه‌نظامیان عربی همسو با تهران در راستای مشارکت برای پاسخ دادن به ضربات آمریکا و اسرائیل انجام شد. 🔹تنش‌ها بین ایران و اسرائیل از زمان ترور دانشمند هسته‌ای، محسن فخری‌زاده بالا گرفت. 🔹تحلیلگران بر این عقیده‌اند که ایران تلاش می‌کند تا از طریق نیروهای نیابتی خود، استراتژی خود را اجرا کرده و به دشمن ضربه بزند. @mersad598
🍂 🔻 واکاوی عملیات کربلای چهار با حضور فرماندهان عملیات 1⃣7⃣ ━•··‏​‏​​‏•✦❁🧿❁✦•‏​‏··•​​‏━ نبرد در برجانیه در خصوص نبرد در برجانیه باید بگویم که علی­رغم وجود هوشیاری و حساسیت‌ها در اطراف تنگه، دشمن در برجانیه کاملاً غافلگیر شد. منطقه برای پیشروی بسیار مساعد بود. در این محور بنا به دلایلی توجه‌ای از دشمن مشاهده نشد. نیروهای غواص با کمی عده موفق شدند بسیاری از منطقه را پاکسازی کنند و تلفاتی بر نیروها و امکانات دشمن وارد کنند، اما چون قابل تقویت نبود لاجرم با روشن شدن هوا برنامه به هم ریخت. در مجموع حدود ۳ گروهان غواص به اضافه تعدادی نیرو که توسط ۲ یا ۳ قایق موفق به پیاده‌سازی در ساحل برجانیه شدند. این نیروها نه تنها برجانیه را پاکسازی کردند، بلکه از آن عبور کردند و در ساحل اصلی دشمن پیشروی‌هایی داشتند و طی آن تعداد ۴۰-۳۰ تانک و نفربر و تعدادی خودرو از دشمن را منهدم کردند. در محدوده‌ای از این منطقه این نیروها آزادانه هر کاری می‌توانستند، کردند؛ چراکه دشمن حضور جدی و استقراری نداشت. در این زمینه خرازی گفت: «زمینی عادی بود و دشمن حضور آنچنانی نداشت.» فرماندهان دو گروهانی که در آنجا عمل کردند، گفتند اگر نیرو پشت سر ما می‌رسید، تا بصره می‌رفتیم. منطقه این قدر باز بود. دشمن در این منطقه گیج بود. مواضع دشمن فقط سه ردیف سیم خاردار بود. خورشیدی هم نداشت. فاصله هر سنگر ۳۰-۲۰ متر بود و با این وجود از هر ۵ سنگر، یک سنگر دارای نیرو بود. همانطور که پیش از این گفته شد، مهمترین نقطه ثقل این عملیات، عبور از تنگه بود. سوال این است که چرا آقامحسن (فرماندهی) اصرار داشت که نیروها از تنگه عبور کنند و به سمت پتروشیمی بروند؟ اگر مسیر برجانیه ادامه می‌یافت، نیروها پشت سپاه هفتم درمی‌آمدند. دلیل اینکه دشمن در این منطقه سنگر نداشت، به این دلیل بود که تصور نمی‌کرد از پشت سر او دربیاییم. رودخانه اروند تنها معبر بین سپاه‌های سوم و هفتم بود که می‌توانستیم نفوذ کنیم؛ نه مانعی و نه آتشی روی آن بود. به نظر من عملیات به درستی طراحی شده بود. اگر عملیات لو نرفته بود، کاری می‌شد، کارستان! در ادامه خبرهای تیراندازی در محور قرارگاه نوح هم رسید. آقای شمخانی با آقای علایی تماس گرفت. آقای علایی اعلام کرد که آتش در منطقه آنان شروع شده است. خبر دیگری که به قرارگاه رسید، عدم موفقیت لشکر عاشورا بود. وقتی این خبر رسید، شوکی به قرارگاه فرماندهی وارد آمد. ابتدای این واهمه و مشکل که در تنگه است، از این خبر است. این خبر را آقاعزیز داد. آقای شمخانی بعد از این که با آقای عزیزجعفری تماس گرفت، گفت: «عاشورا نتوانست حرکت کند. امام حسین هم مثل اینکه درگیر شده.» آقامحسن گوشی را گرفت و با آقاعزیز صحبت کرد. مجدد تاکید کرد که بچه‌ها تیراندازی نکنند. آقاعزیز گفت: «در ساحل بچه‌های امین (فرمانده لشکر عاشورا) آماده بودند. بچه‌های حسین هم که خواستند رد بشوند، تیربار دشمن زیاد بود. بچه‌های امین هم حتی نتوانستند حرکت کنند. تلفات دادند و نتوانستند به آب بیفتند. از روبرو جایی که حسین رد می‌شد، اینقدر تیربار زدند، تیرها رد شد و به بچه‌های در ساحل خورد. یعنی دشمن روی رودخانه تیراندازی کرد. هدفش بچه‌های روی آب بودند، اما تیرها عبور کردند و به ساحل رسیدند که بچه‌های لشکر عاشورا را هدف می‌گیرد. امین می‌گفت اکثر بچه‌ها مجروح شدند و هیچ کس نتوانست وارد آب شود.» این گزارش‌ها که آمد شوکی در قرارگاه ایجاد شد. تاکنون آقامحسن تلاش می‌کرد یگان‌ها را هماهنگ کند اما از ساعت ۱۰ به بعد اخبار درگیری‌ها و عدم موفقیت در عبور از تنگه می‌آمد. همچنان فرماندهی امیدوار است. علی­رغم این‌گزارش­‌ها باز تلاش و اصرار دارد طبق برنامه عملیات انجام بشود. آقای غلامپور نگران است که درگیری زودتر شروع شود. آقامحسن به او گفت: «ما سعی می‌کنیم آقاعزیز را کنترل کنیم. شما هم سعی کنید زودتر حرکت کنید.» آقای علایی به طور کشف درخواست آتش کرد. تا اینکه آقای شمخانی خبری از شنود داد. شمخانی گفت: «دشمن پشت بی‌سیم به صورت کشف صحبت می‌کند و درخواست آتش دارد.» این خبر که آمد، آقامحسن فهمید، درگیری شروع شده است. (ساعت ۱۰:۰۵) در ساعت ۱۰ و ۹ دقیقه شب لشکر ۱۹ فجر و تیپ ۵۷ هم درگیری خود را شروع کردند. بنابراین از ساعت ۱۰ تا ۱۰ و ۱۰ دقیقه شب تقریباً درگیری به طور غیررسمی اما واقعی شروع شد که سرانجام در ساعت ۲۲ و ۴۰ دقیقه رمز اعلام شد. ۱۰ دقیقه فاصله در اعلام رمز (قرار بود رمز ساعت ۲۲ و ۳۰ دقیقه اعلام شود.) به این دلیل بود که فرماندهان پرهیز داشتند به درگیری‌ها رسمیت بدهند تا شاید با عدم اعلام رمز، یگان‌هایی که درگیر هستند، ضعیف‌تر برخورد کنند و یگان‌هایی که در راه هستند، برسند. •┈┈• ❀ ❀ •┈┈• ادامه دارد @mersad598
🍂 🔻 واکاوی عملیات کربلای چهار با حضور فرماندهان عملیات 1⃣8⃣ ━•··‏​‏​​‏•✦❁🧿❁✦•‏​‏··•​​‏━ محمد باقری در ساعت ۲۲ و ۱۵ دقیقه بنا بر خبری که از شنود دریافت کرد، گفت: «این‌ها از یک ربع پیش (ساعت ۲۲) دستور شلیک داشتند. وقتی که توپخانه شروع به شلیک می‌کند، یعنی درگیری به صورت رسمی آغاز شده است.» آقامحسن علی­رغم همه این‌ها فکر می‌کند که خیلی کاری با بحث غافلگیری نداریم و دیگر درگیر شده‌ایم. او گفت: «خبر تا به آن‌ها برسد طول می‌کشد. این‌ها خیلی وقت است که بچه‌ها را دیدند. ۳ ساعت است که دیدن‌شان.» فرماندهان امیدوار بودند تا خبر به بالا برسد، نیروها به اهداف دست پیدا کنند. 🔅 زمان درگیری قدم بعدی مربوط به ساعت ۲۲ و ۳۰ دقیقه تا ۲۳ و ۳۰ دقیقه است. در این مقطع درگیری شروع شده و تقریباً همه نیروها درگیر شده بودند. در برخی محورها، خبرها مثبت است. به طور مثال ایزدی (فرمانده قرارگاه نجف) از عملکرد لشکرهای ۱۷ و ۱۹ گفت که حکایت از شروع درگیری و پیشرفت داشت. ایزدی گفت: «یک گردان از لشکر ۱۷ در محور نفوذ کرده و در حال پیشروی است. لشکر فجر نیز به سیل‌بند کانال پرورش ماهی رسیده، اما لشکر نصر به جز یک محور موفق به نفوذ به محور بوارین نشده و در سه محور با دشمن همچنان درگیر است.» آقای باقری هم به نقل از شنود خبر داد که دشمن می‌گوید از پشت به سمت ما نارنجک می‌اندازند یا اینکه شناورها و غواص‌ها را در بعضی نقاط دیده‌اند. بی‌سیم‌چی نیرویی از دشمن گریه‌کنان گفته است که نیروها در حال فرار هستند. نیروهای درگیر دشمن اعلام نیاز و درخواست کمک کرده‌اند. آقای باقری همچنین گفت: «آتش دشمن از آتش خودی بیشتر است.» به هرحال خبرهای مثبتی به قرارگاه می‌رسید. اما سوال این است در شرایط مثبت تلقی فرماندهان چیست؟ تلقی فرماندهان  بسیار مثبت است که در ادامه به چند نمونه اشاره خواهم کرد. آقارحیم گفت: «دشمن یا توپخانه ندارد. یا هنوز خوابند و به آن‌ها خبر نرسیده است.» آقامحسن گفت: «خبر که الان نمی‌رسد.» محمدزاده گفت: «به نظر من دشمن غافلگیر شده است.» ساعت ۲۲ آقارحیم گفت: «دشمن صد درصد غافلگیر شده است.» تلقی فرماندهان تا اینجا این است که دشمن غافلگیر شده است. آقارشید با لبخندی گوش می‌داد، گفت: «نمی‌توان به این سرعت نتیجه‌گیری کرد.» آقامحسن که در ارائه نظرات خود سکوت کرده بود و نشان می‌داد هنوز قادر به گرفتن تصمیم قطعی در این شرایط نیست. اما چهره وی مانند سایر برادران خوشحال بود و اظهارنظرهای غیرمستقیم و تلویحی نسبتاً امیدوارانه‌ای که با خنده همراه بود از او شنیده شد. به طور مثال به رفیق­دوست گفت: «اگر یک مقدار قایق بیشتر داده بودی، کار درست می‌شد.» باقری گفت: «تیربار دشمن کم شده است. ظاهراً پاکسازی شده. اخبار به گونه‌ای مثبت است که آقامحسن گفت، خیلی جالب شد. یک بلایی سر عراقی‌ها دربیاوریم ان‌شالله که...» آقامحسن خیلی امیدوار است. جو مثبت، ناشی از اخبار مثبتی است که به قرارگاه می‌رسید. نکته دیگری که در اینجا ظهور می‌کند، حرکت موج دوم و قایق‌هاست. وقتی که درگیری می‌شود، تقریباً هم و غم فرماندهی از موضوع غواص‌ها فارغ می‌شود و به سمت تقویت خط می‌آیند و حرکت موج سوم آغاز می‌شود. باتوجه به طرحی که داشتند، بخش عمده‌ای از قایق‌ها در نهر عرایض در پشتیبانی از یگان‌هایی که قرار بود در تنگه ام‌الرصاص عمل بکنند و بخش عمده در کارون عقبه و استقرار قایق‌ها بود. بخشی هم نهری که جزیره مینو را تشکیل می‌دهد و پشتیبانی از قرارگاه نوح می‌کرد. •┈┈• ❀ ❀ •┈┈• ادامه دارد @mersad598
🍂 حماسه هویزه در آذر ماه ۱۳۵۹ش. یک گروهان از نیروهای سپاه اهواز برای محافظت از شهر هویزه، به این شهر اعزام شدند. در این حال، بنی صدر، دستور تخلیه هویزه از نیروهای سپاه را صادر و محافظت از این شهر را به ارتش واگذار کرد؛ اما با مخالفت و پی گیری شهید علم الهدی (فرمانده سپاه هویزه)، این حکم لغو شد و قرار عملیات مشترک سپاه و ارتش گذاشته شد. در این عملیات، به دلیل نرسیدن نیرو و مهمات و پاتک دشمن، نیروهای خودی مجبور به عقب نشینی شدند و تنها شهید علم الهدی به همراه یکصد تن از نیروهای پاسدار و دانشجویان بسیجی، به دفاع از شهر در برابر تانک های دشمن پرداختند و با شهادت مظلومانه خود، حماسه هویزه را در ۱۶ دی ۱۳۵۹. آفریدند. سرانجام شهر هویزه که از روزهای اول جنگ، در اشغال نیروهای بعث عراق بود، در جریان عملیات بیت المقدس، به محاصره رزمندگان اسلام درآمد و در ۱۸ اردیبهشت ۱۳۶۱ش. به طور کامل آزاد شد. @mersad598
بیش از ۴ هزار مدرسه در تهران که از گاز برای گرمایش استفاده می‌کردند، امسال تعطیل هستند. بیش از ۳۰ واحد دانشگاهی تهران مانند دانشگاه شریف و خوابگاه‌های این دانشگاه‌ها که برای گرمایش و طبخ غذا از گاز استفاده می‌کردند هم ۹۵ درصد تعطیل هستند.اکثر سالن‌های پذیرایی و رستوران‌ها و سینماها و...... هم که تعطیل می‌باشند. هوا هم که هنوز کاملا سرد نشده است. روحانی و بیژن زنگنه و کلانتری ملت را احمق فرض کردند که می‌گویند مصرف گاز زیاد شده و برای تولید برق باید مازوت بسوزانیم تا ملت خفه شوند؟ چرا مجلس شورای اسلامی و قوه قضائیه خواب هستند و کاری نمی‌کنند. جنایت و خیانت دولت تزویر و دروغ را نمی‌بینند؟ @mersad598
🔴کشف حجاب رضا خانی ♦️امام خمینی(ره):"در طول این مدت هم گرفتاریهای همه جانب ملت ما را چه مردها و چه زنها همه می‌دانید. شاید بسیاریش را یادتان نباشد که من یادم است که اینها در زمان رضاخان به اسم اتحاد شکل، به اسم کشف حجاب، چه کارها کرده‌اند، چه پرده‌ها دریدند از این مملکت، چه زورگوییها کردند و چه بچه‌ها سقط شد در اثر حمله‌هایی که اینها می‌کردند به زنها که چادر را از سرشان بکشند. " 📚 صحیفه امام، ج10، ص 490 ـ 489 @mersad598
حضرت امام خمینی: «اگر آمریکا و اسرائیل لا اله الا الله بگویند ما قبول نداریم.» حسن روحانی: «اگر آمريکا توبه کند ما توبه‌اش را می‌پذيريم !» آیا صحبتهای حسن روحانی ارتباطی به مدرک انگلیسی اش دارد؟ @mersad598