eitaa logo
کانال خبری مرصاد ایران
429 دنبال‌کننده
11.6هزار عکس
12.6هزار ویدیو
31 فایل
#کانال_خبری_مرصاد_ایران 💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐 🔹گروه مبارزه با منافقین کوردل داخلی و خارجی 🔹تبیین اهداف کلی رزمندگان فضای مجازی 🔹تبادل لینک و مطلب با گروههای جهادی تبیین 🔹مشارکت با گروههای همسو در مبارزه با جهل رسانه ای ارتباط با ادمین👇 @Allah22_5
مشاهده در ایتا
دانلود
8.97M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
توریست آلمانی که دور دنیا رو گشته و نمره اول کشورها رو به ایران میده👌👌 @mersadeiranir
6.93M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
امام رضا جان نظری کن به دلم حال دلم خوب شود 🍃🥺 @mersadeiranir
10.57M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
با نام رضا به سینه ها گل بزنید با اشک به بارگاه او پل بزنید ... فرمود كه هر زمان گرفتار شدید بر دامن ما دست توسل بزنید ... 🏴 سالروز شهادت ولی نعمت و فخر ایران زمین حضرت ثامن الحجج علی بن موسی الرضا علیه السلام را تسلیت می گوییم. ▪یاد دیدار شما▪ ▪باصدای حاج علی ملائکه▪ @mersadeiranir
5.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شجاعت خبرنگار فلسطینی و وحشت خبرنگار اینترنشنال😉 @mersadeiranir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 سکانسی از سریال دلیران تنگستان و سخنان آتشین شهید رئیسعلی دلواری در اعتراض به عزاداری بی محتوا برای علیه السلام 🗓۱۲ شهریور سالروز شهادت شهید رئیسعلی دلواری @mersadeiranir
9.64M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭐️ بزرگترین آرزوی امام رضا علیه‌السلام (آیا این آرزو، آرزوی شما هم هست؟) | @mersadeiranir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خداوند به بنی‌اسرائیل امر کرد هر روز میتونن ماهی‌گیری کنن جز شنبه ماهی‌ها هم روزای شنبه میومدن تو سطح آب اینا هم برداشتن یه چاله درست کردن ماهی‌ها میفتادن توش فرداش که یکشنبه بود صیدشون می‌کردن پ. ن میخوام بگم این دور زدن احکام تو ژنتیکشونه انگار @mersadeiranir
📚 کریم خان زند و درویش درویش تهی‌‌دستی از کنار باغ کریم خان زند عبور می‌کرد . چشمش به شاه افتاد و با دست اشاره‌ای به او کرد . کریم خان دستور داد درویش را به داخل باغ آوردند . کریم خان گفت : این اشاره‌‌های تو برای چه بود ؟ درویش گفت : نام من کریم است و نام تو هم کریم و خدا هم کریم . آن کریم به تو چقدر داده است و به من چی داده ؟ کریم خان در حال کشیدن قلیان بود ؛ گفت چه می‌خواهی ؟ درویش گفت : همین قلیان ، مرا بس است ! چند روز بعد درویش قلیان را به بازار برد و آن را فروخت . خریدار قلیان کسی نبود جز کسی که می‌‌خواست نزد کریم خان رفته و تحفه برای خان ببرد ! پس جیب درویش پر از سکه کرد و قلیان نزد کریم خان برد ! روزگاری سپری شد. درویش جهت تشکر نزد خان رفت. ناگه چشمش به قلیان افتاد و با دست اشاره‌ای به کریم خان زند کرد و گفت : نه من کریمم نه تو ؛ کریم فقط خداست ، که جیب مرا پر از پول کرد و قلیان تو هم سر جایش هست. 👌 شبتون مهدوي 🙏🌸 @mersadeiranir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا