مظفرالدین شاه قاجار بسال ۱۲۸۴ یعنی ۶۰ سال قبل از تشکیل کشور امارات متحده به سفیر انگلیس پیغام داده: «جزایر ابوموسی و تنب ملک مطلق ایران است و ما به هیچ وجه از حق خود کوتاه نخواهیم آمد.»

✍روزی مسيح به حواریونش گفت مرا با شما حاجتی است؟ گفتند ای پیامبر بگوی عیسی فرمود میخواهم پای شما را بشویم و باصرار شروع به شستن پای حواریون کرد. آنها گفتند ای پیامبر خدا ما سزاوارتریم که پای تو را بشوییم. فرمود: انسانیت به تواضع و خدمت به مردم است. این کار را کردم تا تواضع کرده باشم و شما هم تواضع را فرا بگیرید و در بین مردم فروتنی کنید. حکمت با تواضع رشد میکند نه با تکبر، چنان که گیاه در زمین نرم می روید نه در زمین سخت.... 📚هزار و یک حکایت اخلاقی

📹 حزب الله لبنان چگونه تشکیل شد؟ ✍علت وقوع جنگ ۳۳ روزه چه بود؟ 🔸ماجرای اسیر گیری از رژیم موقت و اسارت ۳۰ ساله سید الاسرا شهید سَمیر قَنطار چه بود؟ 🔸از سردار حاج عماد مغنیه و ضربه های خارق العاده این شَبَحِ فوق سری خاورمیانه به اسرائیل چه می دانیم؟ توصیه می‌کنم حتماً این مستند مختصر، مفید، بکر و بسیار زیبا را نگاه کنید.

🔻 غیرت ستارخان ‏وقتی سرکنسول روسیه در تبریز از ستارخان خواست برای حفظ جانش، پرچم روسیه را بر سردر خانه‌اش بزند، ستارخان خطاب به وی گفت: "جنرال قنسول من میخواهم هفت دولت به زیر بیرق ایران بیاید، من زیر بیرق بیگانه نمی‌روم" 📚منبع:کتاب تاریخ مشروطه ایران به قلم کسروی/ چاپ: ۱۳۱۹

✍به کسانی که به شما حسودی میکنند احترام بگذارید. زیرا اینها کسانی هستند که از صمیم قلب معتقدند شما بهتر از آنانید. مارک تواین

🔻امضای ۷ پادشاه قاجار / شاهکار ناصرالدین شاه یک. مهر آقامحمد خان قاجار دو. مهر فتحعلی شاه سه. مهر محمد شاه چهار. امضای ناصرالدین شاه پنج. مهر مظفرالدین شاه شش. امضای محمد علی شاه هفت. امضای سلطان احمد شاه

تاریخ به افق کربلا 🔻روز هشتم محرم الحرام سال ۶۱ هجری قمری بر امام حسین(ع) و همراهانشون چطور گذشت؟ ✍در پایان روز هشتم، حضرت سکینه (ع) فرزند اباعبدالله الحسین (ع) می‌گوید مهتاب ‏فضای خیمه امام را روشن کرده بود دیدم پدرم میان جمعیت ایستاده و خطاب به یاران و ‏همراهان می‌فرماید: ای مردم! هر کدام از شما که می‌تواند بر تیزی شمشیر و ضربات ‏نیزه‌ها صبر کند، با ما قیام نماید وگرنه از میان ما برود و خود را نجات دهد. سخنان امام به ‏پایان نرسیده بود که یاران همگی صدا زدند سوگند به خدا چنین نخواهیم کرد، بلکه جان، ‏مال، زن و فرزندان خود را فدای تو خواهیم کرد

📹قدیمی ترین تصاویر از مراسم عزاداری در زمان قاجار ✍چندین صدای ضبط شده به دوره ناصری و مظفرالدین شاه منسوب هستند که نوحه «جبریٔیل» هم از آن جمله است. شعر نوحه «جبریٔیل» منسوب به ناصرالدین شاه قاجار بوده و خواننده آن نامشخص است

🔻روز نهم(تاسوعا) سال ۶۱ هجری قمری بر امام حسین(ع) و همراهانش چه گذشت؟   ✍ شمر بن ذی‌الجوشن، با چهار هزار نفر، همراه با نامه‌ای از ابن زیاد به عمر بن سعد مبنی بر جنگیدن با امام حسین (ع) و قتل ایشان، برای دومین بار وارد کربلا شد.   ابن سعد با دستوری که از ابن زیاد دریافت کرده بود، آماده جنگ با امام حسین (ع) شد و لشکر خویش را بانگ زد که: ای لشکرهای خدا سوار شوید و شما بهشت بشارت باد. پس جنود او سوار گشته و به اصحاب حضرت رو آوردند

🔻نام ايراني جزيره‌ي «ابوموسي» چيست؟ ✍ پيش از حضور انگليسي‌ها در این جزیره، نام آن «گپ سبزو» به معني جزيره‌ي بزرگ خرم بوده است. در دوره‌اي از تاريخ، آبادي‌ها براساس نام افرادي كه آنجا را آباد كرده بودند، نامگذاري مي‌شدند، مانند علي‌آباد يا حسن‌آباد. از آنجا که پيش از ورود انگليسي‌ها نیز، فردي به نام موسي سبب رونق و آباداني اين جزيره شده بود، نام «بابا موسي» بر جزيره گذاشته شد. «بابا موسي» در زبان محلي جنوبي به «بابو موسي» تغيير پيدا كرد و به‌تدريج به آن «بوموسي» گفتند. سپس اعرابي ساکن جزيره، به‌دليل متجانس بودن واژه «بو» و «ابو» نام «بوموسي» را به «ابوموسي» تغيير دادند و كم‌كم استفاده از اين واژه رواج يافت و جزيره حتی پس از رفتن انگليسي‌ها نيز به همين نام باقي مانده! 📚مصاحبه خبرگزاری ايسنا با زهرا پيشگاهي‌فرد، استاد جغرافياي سياسي دانشگاه تهران

🔻 طیلسان بر سر گذاشتن شمر ✍ شمر تنها کسی بود که در کوفه «طیلسان» بر سر می‌گذاشت. در تاریخ آمده که انس بن مالک با دیدن جماعت طیلسان‌پوش بصره، به یاد یهودیان خیبر افتاد پانوشت: طیلسان چیزی است شبیه به این لباس یهودی که بر شانه و سر می‌اندازند 📚منبع: تاریخ مدینة دمشق، ج۲۳، ص۱۹۰* بخاری، ج۵، ص۷۶

🔻مردی که در اتاقش را قفل می زد ✍ گویند که ایاز غلام سلطان محمد غزنوی ، در آغاز چوپان بود و با گذشت زمان ، در دربار پادشاه صاحب منصب شد. او اتاقی داشت که هر روز صبح به آن سر می زد و وقت خروج بر در اتاق قفلی محکم می زد تا این که درباری ها گمان کردند ایاز گنجی در اتاق پنهان کرده است و موضوع را از سر حسادت به گوش شاه رساندند . 🔸پادشاه دستور داد وقتی غلام در اتاقش نیست در را باز کنند و گنج نهان را به محضر شاه بیاورند. به این ترتیب 30 نفر از بدخواهان به اتاق ایاز ریختند و قفل را شکستند و هرچه گشتند چیزی نیافتند جز یک چارق کهنه و یک دست لباس مندرس که به دیوار آویخته شده بود. 🔸به این ترتیب دست خالی پیش شاه برگشتند و آنوقت سلطان به خنده افتاد که « ایاز مردی درستکار است . آن لباس های مندرس مربوط به دوره چوپانی اوست و آنها در اتاقش آویخته است تا روزگار فقر و سختی اش را به یاد داشته باشد و به رفاه امروزش غره نشود. هدف مولانا داستان ایاز، این است که مخاطب هایش در هر جایگاهی که هستند همیشه پوستین کهنه روزگار سختی را برای خودشان نگه دارند تا قدرت، آنها را مغرور و غافل نکند 📚مثنوی معنوی