eitaa logo
#کانال_میثاق♥🇮🇷🇮🇷🇮🇷 ♥mesahg@🇮🇷🇮🇷🇮🇷
1.2هزار دنبال‌کننده
185.8هزار عکس
167.9هزار ویدیو
2هزار فایل
استقرار اسلام اصیل، دفاع از انقلاب اسلامی وحفظ ارزش های آن تااستقرار عدل و قسطmesahg@
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از mesaghمیثاق
✅ یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِنْ جاءَکُمْ فاسِقٌ بِنَبَإ فَتَبَیَّنُوا أَنْ تُصِیبُوا قَوْماً بِجَهالَة فَتُصْبِحُوا عَلی ما فَعَلْتُمْ نادِمِینَ؛ حجرات/۶ ای کسانی که ایمان آورده‌اید، هرگاه فاسقی برای شما خبر آورد بر شما واجب است درنگ و جستجو کنید تا مبادا از روی نادانی به گروهی آسیب رسانده و از کرده‌ی خود پشیمان شوید». ⭕️ وقتی دروغگویان رسانه‌ای جریان اصلاحات، بصورت هماهنگ شروع به تخریب دولت شهیدجمهور می‌کنند، نشان می‌دهد این جماعت در دولت آینده بنای خدمت و کار ندارند و می‌خواهند مشکلات آینده مدیریتی خود را گردن دولت قبل بیندازند. #به_خبر_فساق_اعتماد_نکنید
هدایت شده از mesaghمیثاق
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷 تست هوش سیاسی به نظر شما حضرت آقا چه کسانی را به "حیوان نجاست‌خوار" تشبیه کرده است؟ ۱- برخی خواص جبهه‌ی حق ۲- برخی از اصلاح‌طلبان ۳- برخی از اصولگرایان ۴- همه‌ی موارد
هدایت شده از mesaghمیثاق
ولایتی با پزشکیان دیدار کرد مشاور مقام معظم رهبری در امور بین‌الملل با رئیس‌جمهور منتخب دیدار کرد. 🔶🔹 پی‌نوشت یکی از مشکلات روایی که در الگوی فکری اجتماعی کشور، بازتاب منفی خود را به وضوح نشان می‌دهد، استفاده از توصیفاتی است که برای عموم، قابلیت راستی‌آزمایی (از منظر صدق و کذب/ مقیاس) ندارد. در تبلیغات زیاد شاهدیم صفاتی نظیر بزرگترین، اولین، بهترین و ... را در حالی که قاعدتاً باید بار قانونی داشته و نهادهای نظارتی ذی‌ربط، اشراف داشته باشند. ⭕️ این معضل در فضای سیاسی، البته بدتر، عمیق‌تر و نافذتر است. اینکه فردی همواره در دهه‌های گذشته حتی برای انعکاس ساده‌ترین اتفاقات نیز از انتساب به امام جامعه استفاده کند، به شدت محل تأمل است! 🔻 آیا ایشان واقعاً مشاور ولی‌امر مسلمین در امور بین‌الملل است؟ 🔻 آیا اگر نیست، قبلاً بوده؟ 🔻 آیا هرگز نبوده و جعل است؟ 🔻 آیا زمانی یک مشورت‌ معمول بوده که از دیگران هم بارها و بارها گرفته شده اما ایشان از آن برای خود، ابزار نفوذ در سپهر سیاسی کشور فراهم کرده؟ 🔻 آیا حکمی برای چنین عنوانی دارد؟ اگر بله اعتبارش تا چه وقت بوده؟ 🔻 تضادهای عمیق و واضح مثل مواضع برجامی که بیانگر اختلاف فاحش ایشان در مبانی با امام جامعه (حداقل در آن موضوع) است چگونه بررسی و ارزیابی می‌شود؟ ✴️ در عرصۀ سیاست، خسارت‌های بزرگ به جامعه عمومأ بابت پوشش یافتن موضوعات ذیل عناوین اینچنینی نظیر: - پزشک ویژۀ رهبری؛ - مشاور عالی رهبری؛ - معتمد بیت؛ - نامزد مدنظر بیت؛ و ... است که بعداً اگر به خسارت منجر شده، عملا و مستقیما به حساب ولایت زده شده است. ✍️ تمدن‌نگار | شکوهیان‌راد
هدایت شده از mesaghمیثاق
🔻 مبارزه، ادامه دارد ... ۱. «إن‌شاءالله، خدا به حرمت مادر شهیدان، به آبروی سالار شهیدان و همه شهداء -علیهم‌السلام- به دل‌تان بیندازد که بازگردید. صلوات نذر می‌کنم و صدقه می‌گذارم کنار ...». در این مدت، صدها پیام از این قبیل برای من فرستاده شد. من در برابر حتی یکی از پیام‌های این‌چنینی، احساس خجلت و شرمندگی می‌کنم و پاسخی ندارم؛ نه در دنیا و نه در آخرت. شرایط بر من دشوار است و روزانه اذیت می‌شوم و بر روحم زخم می‌نشانند. محتاج خلوت و گوشه بودم و می‌خواستم تیرهای تهمت و تخریب و‌ ملامت، روانه‌ام نشوند. احساس تنهایی داشتم و معتقد بودم که باید کناره‌گیری کنم تا شاید روزی از این غربت و انزوا و بی‌جبهه‌گی رها بشوم و بشویم. تردیدی نداشتم، اما سیل این پیام‌های صادقانه و مؤمنانه، مرا بازمی‌دارند. من نمی‌خواهم، اما دیگران اصرار می‌ورزند که بر تو، فرض است و نباید به میل و صلاح و علایق‌ات بنگری. بزرگان نیز مرا فراخواندند و امر کردند که بودنت، ضرورت است و تو، از آن خودت نیستی که بتوانی مستقل از شرایط انقلاب، تصمیم بگیری. هرچه گفتم که هیچم و اثر خاصی ندارم و‌ تلاطمات و تنش‌ها، مزاحم تلاش نظری و معرفتی‌ام می‌شوند، فایده نداشت. ۲. برخی دوستان، مرا تندرو و افراطی و هتاک و فاشیست و بی‌اخلاق و بی‌منطق و ... می‌دانند. من بر اساس پنداشت و تصور ناصواب دیگران، خودم را تغییر نمی‌دهم و مرعوب حمله‌ی جمعی و‌ روایت‌سازی نمی‌شوم. اینان می‌توانند هر برداشتی از هویت من داشته باشند، ولی من تکلیف ندارم که تابع سلیقه و پسند اینان باشم.‌ نمی‌توانم هویت فردی‌ام را در اراده‌ی جمعی اینان، مستحیل سازم و در مدار خواست‌شان قرار بگیرم. من محافظه‌کار و دوپهلونویس و وسط‌نشین نیستم و دکان نگشوده‌ام و کاسب‌کار نیستم. هیچ تعارفی با التقاط ندارم و در صراحت، میراث از ابوذر برده‌ام. پس گمان نشود که چیزی تغییر کرده و قرار است سر سبز بر زبان سرخ، ترجیح داده شود. من آداب محافظه‌کاری نمی‌دانم و با خوف و هراس، بیگانه‌ام. ۳. نسبت‌دادن مواضع سیاسی و فرهنگی من به پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه‌ی اسلامی، جفا و نارواست. هرچه که می‌نویسم و می‌گویم، مواضع شخصی خودم است و هرگز، جنبه‌ی نهادی و دستگاهی ندارد.‌ در این مجموعه، تنوع و تکثر وجود دارد و من نماینده و سخنگو و برآیند آن نیستم. مسئولیت همه‌ی مواضعم، فقط‌و‌فقط بر عهده‌ی خودم است و‌ نمی‌خواهم هزینه و عواقب آن، نصیب دیگران بشود. شما با یک چریک معرفتی مواجه هستید، نه یک سازمان. مرا عامدانه منتسب می‌کنند تا از طریق فشار سازمانی، کلماتم را به زنجیر بیفکنند و صراحت‌ها و تلخی‌ها و فریادها را زیر آوار دیوان‌سالاری و اداره‌مآبی، دفن کنند.‌ تکیه‌گاه من، ایمان است و محتاج حمایت خاص نیستم. مرا زیر سایه‌ی دیگران ننشانید و شکایت از قلمم را نزد آنها نبرید. ۴. نه سفارش می‌گیرم و نه پول. وام‌دار و بدهکار کسی نیستم و قلم‌فروشی نمی‌کنم. جهاد تبیین، عرصه‌ی مبارزه و جنگ و روشنگری است، نه معامله و دادوستد و سیاست‌بازی. به تکلیف آمده‌ام و به تکلیف می‌روم. هیچ پشت‌صحنه‌ای در میان نیست. ازاین‌رو، دگراندیشان سکولار در عرصه رسمی و غیررسمی، گمان نکنند که تیغ نقادی و واسازی، کند می‌شود و حقیقت به حاشیه خواهد رفت. مبارزه، ادامه دارد و تیغی که از نیام بیرون آمده، چوبی نیست. یک نزاع و معارضه‌ی واقعی در میان است و‌ هیچ حساسیتی جز اصالت‌های انقلابی، تعیین‌کننده نیست. اگر واگرایی‌های دهه‌ی هفتاد را در پیش بگیرند و عهد تاریخی سکولاریسم رسمی را تجدید کنند، تردیدی در مواجهه‌ی چالشی نخواهیم داشت و‌ مرگ سرخ را با اشتیاق، در آغوش خواهیم کشید. هر خط و‌ جریانی که استحاله‌ی انقلاب را دستورکار قرار بدهد و بخواهد نظام را از انقلاب، تهی کند، با این لایه‌ی چریکی و حرفه‌ای و شجاع، روبرو خواهد بود. ما خود را برای چنین روزهایی آماده کردیم و با قواعد نبرد هویتی و گفتمانی، زندگی کرده‌ایم. امانت امام راحل و شهیدان مظلوم را رها نمی‌سازیم و مجال نمی‌دهیم که میدان برای معارضان برانداز و دگراندیشان هویت‌سوز و انقلابی‌های پشیمان، فراهم شود. باید ایستاد و تا آخر ماند. این حقیر، کمترین و بی‌مایه‌ترین است و وجود و عدمش، تفاوتی ندارد و فقط لطف اهل معرفت و دعای اهل دل، داشته و اندوخته‌ی اوست. کهنه‌سرباز، تکلیفی جز جنگیدن ندارد. خواست غلیظ شما را بر خواست قطعی خودم ترجیح دادم و با دل‌وجانی که همچنان جراحت دارد، از انقلاب در سپهر رسانه خواهم نوشت؛ به حول و‌ قوه‌ی الهی. مهدی جمشیدی
هدایت شده از mesaghمیثاق
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‌ ❌ او چه گفت که از نمازجمعه‌ی تهران بیرونش کردند⁉️ "اگر در نماز جمعه حرفهایی میزنید که هیچکسی از دست شما عصبانی نمیشود، بدانید شما نهی از منکر نمیکنید، بلکه وراجی میکنید" "شأن نماز جمعه «امر به معروف و نهی از منکر» است، بخصوص در مورد مسئولان و صاحبان قدرت و ثروت" ✍🏻 حزب‌الله در هر شهری باید امام‌جمعه‌ی شهر خود را با معیارهای فوق بسنجد و اگر تطبیق نداشت، با قدرت ایمان، او را کنار زده، امام‌جمعه‌ای انقلابی و جهادی جای او بگذارد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📣 به‌زودی؛ سومین و مهم‌ترین قسمت ⚠️ ‼️ ⭕️ قسمت سوم فروشنده ۳ پرده از موضوعات مهم و سرنوشت‌سازی برخواهد داشت. 📺 تماشای رایگان در عماریار 🌐 Ammaryar.ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📣 به‌زودی؛ سومین و مهم‌ترین قسمت ⚠️ ‼️ ⭕️ قسمت سوم فروشنده ۳ پرده از موضوعات مهم و سرنوشت‌سازی برخواهد داشت. 📺 تماشای رایگان در عماریار 🌐 Ammaryar.ir
هدایت شده از mesaghمیثاق
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷 تست هوش سیاسی به نظر شما حضرت آقا چه کسانی را به "حیوان نجاست‌خوار" تشبیه کرده است؟ ۱- برخی خواص جبهه‌ی حق ۲- برخی از اصلاح‌طلبان ۳- برخی از اصولگرایان ۴- همه‌ی موارد
هدایت شده از mesaghمیثاق
ولایتی با پزشکیان دیدار کرد مشاور مقام معظم رهبری در امور بین‌الملل با رئیس‌جمهور منتخب دیدار کرد. 🔶🔹 پی‌نوشت یکی از مشکلات روایی که در الگوی فکری اجتماعی کشور، بازتاب منفی خود را به وضوح نشان می‌دهد، استفاده از توصیفاتی است که برای عموم، قابلیت راستی‌آزمایی (از منظر صدق و کذب/ مقیاس) ندارد. در تبلیغات زیاد شاهدیم صفاتی نظیر بزرگترین، اولین، بهترین و ... را در حالی که قاعدتاً باید بار قانونی داشته و نهادهای نظارتی ذی‌ربط، اشراف داشته باشند. ⭕️ این معضل در فضای سیاسی، البته بدتر، عمیق‌تر و نافذتر است. اینکه فردی همواره در دهه‌های گذشته حتی برای انعکاس ساده‌ترین اتفاقات نیز از انتساب به امام جامعه استفاده کند، به شدت محل تأمل است! 🔻 آیا ایشان واقعاً مشاور ولی‌امر مسلمین در امور بین‌الملل است؟ 🔻 آیا اگر نیست، قبلاً بوده؟ 🔻 آیا هرگز نبوده و جعل است؟ 🔻 آیا زمانی یک مشورت‌ معمول بوده که از دیگران هم بارها و بارها گرفته شده اما ایشان از آن برای خود، ابزار نفوذ در سپهر سیاسی کشور فراهم کرده؟ 🔻 آیا حکمی برای چنین عنوانی دارد؟ اگر بله اعتبارش تا چه وقت بوده؟ 🔻 تضادهای عمیق و واضح مثل مواضع برجامی که بیانگر اختلاف فاحش ایشان در مبانی با امام جامعه (حداقل در آن موضوع) است چگونه بررسی و ارزیابی می‌شود؟ ✴️ در عرصۀ سیاست، خسارت‌های بزرگ به جامعه عمومأ بابت پوشش یافتن موضوعات ذیل عناوین اینچنینی نظیر: - پزشک ویژۀ رهبری؛ - مشاور عالی رهبری؛ - معتمد بیت؛ - نامزد مدنظر بیت؛ و ... است که بعداً اگر به خسارت منجر شده، عملا و مستقیما به حساب ولایت زده شده است. ✍️ تمدن‌نگار | شکوهیان‌راد
هدایت شده از mesaghمیثاق
🔻 مبارزه، ادامه دارد ... ۱. «إن‌شاءالله، خدا به حرمت مادر شهیدان، به آبروی سالار شهیدان و همه شهداء -علیهم‌السلام- به دل‌تان بیندازد که بازگردید. صلوات نذر می‌کنم و صدقه می‌گذارم کنار ...». در این مدت، صدها پیام از این قبیل برای من فرستاده شد. من در برابر حتی یکی از پیام‌های این‌چنینی، احساس خجلت و شرمندگی می‌کنم و پاسخی ندارم؛ نه در دنیا و نه در آخرت. شرایط بر من دشوار است و روزانه اذیت می‌شوم و بر روحم زخم می‌نشانند. محتاج خلوت و گوشه بودم و می‌خواستم تیرهای تهمت و تخریب و‌ ملامت، روانه‌ام نشوند. احساس تنهایی داشتم و معتقد بودم که باید کناره‌گیری کنم تا شاید روزی از این غربت و انزوا و بی‌جبهه‌گی رها بشوم و بشویم. تردیدی نداشتم، اما سیل این پیام‌های صادقانه و مؤمنانه، مرا بازمی‌دارند. من نمی‌خواهم، اما دیگران اصرار می‌ورزند که بر تو، فرض است و نباید به میل و صلاح و علایق‌ات بنگری. بزرگان نیز مرا فراخواندند و امر کردند که بودنت، ضرورت است و تو، از آن خودت نیستی که بتوانی مستقل از شرایط انقلاب، تصمیم بگیری. هرچه گفتم که هیچم و اثر خاصی ندارم و‌ تلاطمات و تنش‌ها، مزاحم تلاش نظری و معرفتی‌ام می‌شوند، فایده نداشت. ۲. برخی دوستان، مرا تندرو و افراطی و هتاک و فاشیست و بی‌اخلاق و بی‌منطق و ... می‌دانند. من بر اساس پنداشت و تصور ناصواب دیگران، خودم را تغییر نمی‌دهم و مرعوب حمله‌ی جمعی و‌ روایت‌سازی نمی‌شوم. اینان می‌توانند هر برداشتی از هویت من داشته باشند، ولی من تکلیف ندارم که تابع سلیقه و پسند اینان باشم.‌ نمی‌توانم هویت فردی‌ام را در اراده‌ی جمعی اینان، مستحیل سازم و در مدار خواست‌شان قرار بگیرم. من محافظه‌کار و دوپهلونویس و وسط‌نشین نیستم و دکان نگشوده‌ام و کاسب‌کار نیستم. هیچ تعارفی با التقاط ندارم و در صراحت، میراث از ابوذر برده‌ام. پس گمان نشود که چیزی تغییر کرده و قرار است سر سبز بر زبان سرخ، ترجیح داده شود. من آداب محافظه‌کاری نمی‌دانم و با خوف و هراس، بیگانه‌ام. ۳. نسبت‌دادن مواضع سیاسی و فرهنگی من به پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه‌ی اسلامی، جفا و نارواست. هرچه که می‌نویسم و می‌گویم، مواضع شخصی خودم است و هرگز، جنبه‌ی نهادی و دستگاهی ندارد.‌ در این مجموعه، تنوع و تکثر وجود دارد و من نماینده و سخنگو و برآیند آن نیستم. مسئولیت همه‌ی مواضعم، فقط‌و‌فقط بر عهده‌ی خودم است و‌ نمی‌خواهم هزینه و عواقب آن، نصیب دیگران بشود. شما با یک چریک معرفتی مواجه هستید، نه یک سازمان. مرا عامدانه منتسب می‌کنند تا از طریق فشار سازمانی، کلماتم را به زنجیر بیفکنند و صراحت‌ها و تلخی‌ها و فریادها را زیر آوار دیوان‌سالاری و اداره‌مآبی، دفن کنند.‌ تکیه‌گاه من، ایمان است و محتاج حمایت خاص نیستم. مرا زیر سایه‌ی دیگران ننشانید و شکایت از قلمم را نزد آنها نبرید. ۴. نه سفارش می‌گیرم و نه پول. وام‌دار و بدهکار کسی نیستم و قلم‌فروشی نمی‌کنم. جهاد تبیین، عرصه‌ی مبارزه و جنگ و روشنگری است، نه معامله و دادوستد و سیاست‌بازی. به تکلیف آمده‌ام و به تکلیف می‌روم. هیچ پشت‌صحنه‌ای در میان نیست. ازاین‌رو، دگراندیشان سکولار در عرصه رسمی و غیررسمی، گمان نکنند که تیغ نقادی و واسازی، کند می‌شود و حقیقت به حاشیه خواهد رفت. مبارزه، ادامه دارد و تیغی که از نیام بیرون آمده، چوبی نیست. یک نزاع و معارضه‌ی واقعی در میان است و‌ هیچ حساسیتی جز اصالت‌های انقلابی، تعیین‌کننده نیست. اگر واگرایی‌های دهه‌ی هفتاد را در پیش بگیرند و عهد تاریخی سکولاریسم رسمی را تجدید کنند، تردیدی در مواجهه‌ی چالشی نخواهیم داشت و‌ مرگ سرخ را با اشتیاق، در آغوش خواهیم کشید. هر خط و‌ جریانی که استحاله‌ی انقلاب را دستورکار قرار بدهد و بخواهد نظام را از انقلاب، تهی کند، با این لایه‌ی چریکی و حرفه‌ای و شجاع، روبرو خواهد بود. ما خود را برای چنین روزهایی آماده کردیم و با قواعد نبرد هویتی و گفتمانی، زندگی کرده‌ایم. امانت امام راحل و شهیدان مظلوم را رها نمی‌سازیم و مجال نمی‌دهیم که میدان برای معارضان برانداز و دگراندیشان هویت‌سوز و انقلابی‌های پشیمان، فراهم شود. باید ایستاد و تا آخر ماند. این حقیر، کمترین و بی‌مایه‌ترین است و وجود و عدمش، تفاوتی ندارد و فقط لطف اهل معرفت و دعای اهل دل، داشته و اندوخته‌ی اوست. کهنه‌سرباز، تکلیفی جز جنگیدن ندارد. خواست غلیظ شما را بر خواست قطعی خودم ترجیح دادم و با دل‌وجانی که همچنان جراحت دارد، از انقلاب در سپهر رسانه خواهم نوشت؛ به حول و‌ قوه‌ی الهی. مهدی جمشیدی
هدایت شده از mesaghمیثاق
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‌ ❌ او چه گفت که از نمازجمعه‌ی تهران بیرونش کردند⁉️ "اگر در نماز جمعه حرفهایی میزنید که هیچکسی از دست شما عصبانی نمیشود، بدانید شما نهی از منکر نمیکنید، بلکه وراجی میکنید" "شأن نماز جمعه «امر به معروف و نهی از منکر» است، بخصوص در مورد مسئولان و صاحبان قدرت و ثروت" ✍🏻 حزب‌الله در هر شهری باید امام‌جمعه‌ی شهر خود را با معیارهای فوق بسنجد و اگر تطبیق نداشت، با قدرت ایمان، او را کنار زده، امام‌جمعه‌ای انقلابی و جهادی جای او بگذارد.
هدایت شده از mesaghمیثاق
🔻منطق سرخ حسین و منطق بی‌رنگ ما: ارادت دینی، اراده‌ی انقلابی 🖊مهدی جمشیدی ۱. روزگار عجیبی‌ست که در آن، کسانی کربلا را در سال شصت‌ویک هجری متوقف کرده‌اند و برای امام شهید، حسین -علیه‌السلام- ناله سر می‌دهند، اما حاضر نیستند که در کربلای امروز، سر بدهند. همراهی‌شان با حسین، از سوگواری و گریه فراتر نمی‌رود؛ چنان‌که اشک‌های کوفیان نیز پس از کربلا جوشید، اما قیامی از آن نخروشید. نشسته‌اند و به گذشته می‌نگرند و اکنون‌شان، شبیه میلیون‌ها نظاره‌گر سال شصت‌ویک هجری است. نه این سو هستند و نه آن سو. در هنگامه‌ی کربلا، خاموش و بی‌طرف هستند و پس از کربلا نیز، جز عزا و مویه و فغان نمی‌دانند. دلداده‌ی عزای حسین هستند و نه خط حسین. می‌گریند، اما فریاد برنمی‌آورند. تشنه‌ی چای روضه هستند، اما از شمشیرهایی که تشنه‌ی خون‌شان هستند، هراس دارند. با خون، عهد نبسته‌اند و جان خویش را عزیزتر از راه حسین می‌شمارند. از کربلا، یک داستان غم‌انگیز ساخته‌اند که فقط باید در سوگ آن گریست و محزون بود، اما اکنون‌شان و انتخاب‌های اکنون‌شان را به آن عرضه نمی‌کنند. در این روایت، کربلا نمی‌تواند خودآگاهی تاریخی ایجاد کند و مسئولیت اجتماعی بیافریند، بلکه در احوال و نقلیات شخصی، محدود می‌ماند و از درس و عبرت تاریخی، تهی‌ست. براین‌اساس، خط مقاومت و مخالفت و تضاد و عصیان از درون آن برنمی‌خیزد که هزینه‌دادن برای آن، معنا پیدا کند. ۲. و کاش فقط نظاره‌گر بودند و بیرون از معرکه، در مرداب زندگی شخصی خویش فرومی‌رفتند، اما بسیاری، با کربلای دیروز، هم‌دردی می‌کنند و با کربلای امروز، نامردمی. زخم زهرآگین بر قلب خط مقاومت و مبارزه و انقلابی‌گری می‌نشانند و جبهه‌ی سازش و تسلیم و انقیاد را برمی‌گزینند. از راه‌ رفته، بازمی‌گردند و تجربه‌ی گره‌گشای مقاومت را کنار می‌نهند. مقاومت را باطل و بی‌فرجام می‌شمارند و بی‌اعتنا به خط حسین، به سوی قبله‌ی مذاکره و التماس و ذلت، سجده‌ می‌کنند. وعده‌ی همراهی می‌دهند اما اندکی بیش، دوام نمی‌آورند و به جبهه‌ی مقابل می‌گریزند. برای غربت حسین، بر سینه می‌کوبند، اما برای تداوم راه حسین، قدم برنمی‌دارند. منطق حسین را دفن کرده و قیام خونینش را به یک خاطره‌‌ی محزون فروکاهیده‌اند که بازخوانی سالیانه‌اش، حاصل عملی و عینی ندارد. در طلب ثواب شخصی هستند نه صواب جمعی. حق را می‌بینند و می‌یابند، اما جانب لذت و منفعت و تعصب را می‌گیرند. هم‌اشک و هم‌درد حسین هستند، نه هم‌راه و هم‌منطق او. حقیقت را تنها نهاده‌اند و سر در لاک زندگی شخصی فروبرده‌اند. جز به خود نمی‌اندیشند و نصیبی از بی‌تعلقی نبرده‌اند. حسین را برای محرم و هیأت می‌خواهند و نه برای همیشه و جامعه. حزن را بر حماسه ترجیح می‌دهند و مذاکره را بر مقامت. به میدان رفتن حسین را می‌ستایند، اما خودشان، دیپلماسی را برمی‌گزینند و حتی از احتمال جنگ می‌هراسند. آداب تقیه می‌دانند و با مبارزه بیگانه‌اند. برای حسین، قیام را می‌پسندند و برای خویش، تقیه را. از حسین، توقع خون دارند و از خویش، توقع اشک. در پوسته‌ها و ظواهر، متوقف مانده‌اند و خط و مرام و منطق حسین را دور افکنده‌اند. هم‌عهد با عافیت هستند و تن به بلا نمی‌سپارند. رفیق منفعت هستند و نارفیق مصیبت. ۳. چه کنیم با این تعارض‌ها و تهافت‌ها؟! چه کنیم با این تذبذب‌ها و تلاطم‌ها؟! چه کنیم با این فهم تاریخی‌شده از حسین؟! چه کنیم با ناهمسازی ادعا و عمل؟! چه کنیم با این ارادت‌های منهای اراده‌ی انقلابی؟! تشنگی حسین کجا و خوف اینان از تحریم کجا؟! معامله‌گری اینان کجا و مقاومت حسین کجا؟! او برای دین، هم نان می‌دهد و هم جان، و اینان برای دنیا و لذت، دین‌فروشی می‌کنند. از دین خویش می‌فرسایند برای طلب دنیا. دنیای‌شان تا آنجا دینی‌ست که هزینه ندارد. دین‌داری‌شان، بی‌هزینه و عافیت‌طلبانه و کاسبکارانه است. دکان گشوده‌اند و کیسه دوخته‌اند، اما حسین نیزه‌نشین را می‌ستایند. هرکه به مکتب و مرام حسین، نزدیک‌تر باشد را افراطی و‌ تندرو می‌خوانند؛ چنان‌که در زمانه‌‌ی حسین نیز، او را خارجی شمردند. اهل دنیا، در طلب زندگی هستند و نه مبارزه. و حسین، چه زیبا و‌ موجز، این حقیقت تلخ را در قالب کلمات ریخت و فرمود: «إنَّ الناسَ عَبيدُ الدُّنيا و الدِّينُ لَعقٌ على ألسِنَتِهِم يَحوطُونَهُ ما دَرَّت مَعائشُهُم، فإذا مُحِّصُوا بالبلاءِ قَلَّ الدَّيّانُونَ؛ همانا مردمان، بنده‌ی دنيايند و دين، لقلقه‌ی زبان آنهاست، و هر جا منافع‌شان به‌وسيله‌ی دين، بيشتر فراهم آید، زبان مى‌چرخانند و چون به بلا آزموده شوند، آنگاه دين‌داران، اندكند.» این سخن حسین، اعتراض صریح و گزنده‌ی او به جامعه‌ای است که دین را در سایه‌ی دنیا می‌طلبد و هر آن‌گاه که زمینه‌ی امتحان و ابتلاء فراهم گردد و میان این دو، تزاحم رخ بدهد، دین را به کناری می‌افکند و دنیا را بر صدر می‌نشاند.
هدایت شده از mesaghمیثاق
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مردم شریف ایران! تاکنون تصور می‌کردم که اگر وارد ساختارهای کلان حاکمیت بشوم چه‌ها خواهم کرد؛ اما حالا که نماینده مجلس شده‌ام به خوبی متوجه شده‌ام که اگر شما نخواهید و اگر شما حمایت نکنید منان رئیسی‌ها در برابر مافیای عریض و طویل مسکن و خودرو و ... هیچ غلطی نمی‌توانند بکنند و مثل آب خوردن امثال بنده را قورت خواهند داد! مردم شریف ایران! کاش همگی با عمق وجودمان باور کنیم که خدای اقتصاد، همان خدای جبهه‌هاست و اگر دوباره به سبک و سیاق جبهه، میدان را به خود مردم بسپاریم، در جنگ اقتصادی و ابعاد مختلف آن نظیر مسئله مسکن پیروز خواهیم شد. حالا لطفا این ویدئوی کوتاه را مشاهده بفرمایید و بیاندیشید که منافع چه کسانی به خطر می‌افتد که در مسائل اقتصادی از جمله مسئله مسکن، اجازه میدان‌داری به خود مردم را نمی‌دهند؟! کمک کنید تا انشاالله امثال بنده بتوانیم موازنه میدان را به نفع شما تغییر دهیم... ✍🏻دکتر منان رئیسی نماینده‌ی مردم شریف قم
هدایت شده از mesaghمیثاق
‌ 🔴‌ دانـسـتـن، تـکـلـیـف مـردم اسـتبه مناسبت ۵ مرداد و برگزاری اولین نماز جمعه در انقلاب اسلامی
هدایت شده از mesaghمیثاق
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
? مستندجنجالی 👇 🌐 b2n.ir/majma-o ✅ در ، با خانواده فیلم ببینید ✍🏻پانوشت: وقتی اکثریت مسئولان وقت، توانستند با سوءاستفاده از اعتماد امت حزب‌الله به خود، خلاف خواسته‌ی امام‌خمینی عمل کنند و جام‌زهر صلح را به او بنوشانند پس امروز هم خیانت مسئولان رده‌ی بالای کشور به امام‌خامنه‌ای محال نیست. کما اینکه در موضوعاتی نظیر: تبریک مذاکرات برجامی، جلوگیری از استیضاح و محاکمه‌ی حسن روحانی و ظریف و زنگنه و امثالهم، جلوگیری از بی‌حجابی و ولنگاری، ... متأسفانه شاهد تردیدافکنی و خیانت بسیاری از مسئولان بوده‌ایم. لذا امت حزب‌الله باید بیش از گذشته، مواضع و عملکرد مسئولان را رصد کند تا مبادا مشابه حوادث تلخ تاریخ انقلاب، تکرار شود. این انقلاب به آسانی به دست نیامده که بخاطر رودربایستی با فلان و بهمان، به راحتی تضعیف شود. نکته‌ی آخر اینکه اگر امت حزب‌الله به مسئولان وقت ازجمله به هاشمی و محسن رضایی و میرحسین خاتمی و روحانی، اعتماد بیجا نکرده بود چه بسا می‌توانست جلوی خیانت آنها به امام خمینی را بگیرد و این مطلب، اکنون نیز صادق است یعنی اعتماد بیجا به مسئولان و دادن چک سفیدامضا به آنان، زمینه‌ساز خیانت به ولایت‌فقیه و خون شهداست.
هدایت شده از mesaghمیثاق
🇮🇷امام خامنه‌ای ارواحنافداه: «اجازه ندهید عدّه‌ای با تکیه به نام آزادی - که واقعاً باید بر عنوان مظلوم آزادی گریست که چه سوء استفاده‌هایی از این نام میشود - منکرات و فحشا و بی‌بندوباری را در جامعه رایج کنند. عکس‌العملِ آن این است که عدّه‌ای به نظام بدبین شوند؛ مثل اوّل مشروطه. یکی از عواملی که موجب شکست مشروطیت در ایران شد، این بود که متدیّنین بعد از مدتی احساس کردند کأنّه کار به سمت بی‌دینی پیش میرود. جنجال زیاد مطبوعاتی که آن وقت همه انگیزه خودشان را این قرار داده بودند که به مقدّسات دینی حمله کنند - البته کسانی که در مشروطیت با اساس دین و مظاهر دینی و اعتقادات دینی و روحانیت و با این‌طور چیزها در مجامع به صورت قلمی و شعاری مقابله و اهانت میکردند، عدّه زیادی نبودند، اما جنجالشان زیاد بود - موجب شد که متدیّنین و علما که در صفوف اول مبارزه مشروطیت بودند، بتدریج دلسرد شدند و کنار نشستند. وقتی چنین شد، نهضت شکست میخورد؛ و مشروطیت شکست خورد. بعد از پانزده، شانزده سال از عمر مشروطیت، دیکتاتورىِ رضاخانی به وجود آمد. این بسیار عبرت‌انگیز است. رضاخانِ قلدر و چکمه‌پوش کجا، شعار مشروطیت کجا؛ چقدر اینها با هم فاصله دارند! چرا این‌طور شد؟ چون اطمینان و اعتماد مردم مؤمن سلب شد؛ کنار نشستند و از صحنه بیرون رفتند. مسؤولان نباید بگذارند چنین حالتی در مؤمنین به وجود آید.» ۱۳۸۰/۰۵/۱۱