. فارین پالیسی: ترامپ قبلا یک بار در مقابل ایران شکست خورده است   «نظریه مرد دیوانه» ترامپ در برابر ایران کارایی ندارد، چرا که دست ترامپ برای ایران رو شده است. این تحلیل را «فارین پالیسی» نشریه تخصصی سیاست خارجی در آمریکا منتشر کرد و نوشت: دونالد ترامپ در دوران ریاست‌جمهوری خود از «نظریه مرد دیوانه» استفاده کرد تا خود را رهبری غیرقابل پیش‌بینی و خطرناک جلوه دهد. اما آیا این رویکرد توانست ایران را وادار به تغییر رفتار کند، یا صرفاً به تشدید بحران منجر شد؟ ترامپ، به خاطر روش‌های غیرمعمول خود در سیاست خارجی شهرت دارد. یکی از تاکتیک‌هایی که به طور مکرر توسط او به کار گرفته شده، چیزی است که تحلیلگران آن را «نظریه مرد دیوانه» می‌نامند. این نظریه، که ریشه‌های آن به رفتار ریچارد نیکسون در دوران جنگ سرد بازمی‌گردد، مبتنی بر این ایده است که رهبران می‌توانند با نمایش غیرقابل پیش‌بینی بودن و تهدید به اقدامات شدید، طرف مقابل را وادار به امتیازدهی کنند. اما آیا این استراتژی در برابر ایران موفقیت‌آمیز بود یا به تشدید تنش‌ها منجر شد؟ ترامپ بارها با افتخار از سبک مذاکره خود صحبت کرده است. او در یک مصاحبه در سال ۲۰۱۸ اظهار داشت: «من مذاکره‌کننده‌ای هستم که همیشه گزینه‌های متفاوتی را روی میز می‌گذارم. این باعث می‌شود طرف مقابل هرگز نداند که گام بعدی من چیست.» یکی از نمونه‌های برجسته این روش، تهدید او به «نابودی کامل» کره شمالی در سخنرانی‌اش در سازمان ملل بود. اما در مورد ایران، این روش چگونه عمل کرد؟ ترامپ با خروج از توافق هسته‌ای در سال ۲۰۱۸، سیاست «فشار حداکثری» را علیه ایران آغاز کرد و امیدوار بود که این سیاست بتواند ایران را وادار به پذیرش توافقی سختگیرانه‌تر کند. به گفته جان بولتون، مشاور وقت امنیت ملی‌، ترامپ معتقد بود که ایران در برابر فشارهای اقتصادی سر تعظیم فرود خواهد آورد. بولتون در کتاب خود می‌نویسد: «ترامپ تصور می‌کرد که ایرانی‌ها نمی‌توانند فشار را تحمل کنند و در نهایت به میز مذاکره بازخواهند گشت.» اما پاسخ ایران به این فشارها متفاوت بود. تهران نه تنها از مذاکره خودداری کرد، بلکه با گسترش برنامه هسته‌ای خود و افزایش حملات نیابتی در منطقه نشان داد که به راحتی تسلیم نمی‌شود. ظریف، وزیر خارجه وقت ایران، در مصاحبه‌ای اظهار داشت: «ترامپ فکر می‌کند که با فشار می‌تواند ما رابه زانو درآورد، اما تاریخ نشان داده که ایرانی‌ها در برابر فشار مقاومت می‌کنند.» یکی از تصمیمات جنجالی ترامپ، صدور فرمان کشتن قاسم سلیمانی، فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران، در ژانویه ۲۰۲۰ بود. این اقدام که در نزدیکی فرودگاه بغداد انجام شد، به تشدید تنش‌ها میان دو کشور انجامید. ایران در پاسخ، حملات موشکی به پایگاه‌های آمریکا در عراق انجام داد و اعلام کرد که دیگر به محدودیت‌های برجام پایبند نخواهد بود.  نظریه‌ای که شکست خورد! رزانه مک‌مانوس، استاد علوم سیاسی دانشگاه پن استیت اشاره می‌کند که «نظریه مرد دیوانه» تنها زمانی مؤثر است که طرف مقابل باور کند رهبر مربوطه واقعاً در مورد یک موضوع خاص غیرقابل پیش‌بینی است. او توضیح می‌دهد: «اگر رهبر مربوطه بیش از حد غیرمنطقی به نظر برسد، اعتماد به تهدیدهای او کاهش می‌یابد و استراتژی شکست می‌خورد.» در مورد ترامپ، بسیاری از تحلیلگران معتقدند که رفتار او بیش از حد پیش‌بینی‌پذیر شده بود. تصمیم او برای عدم واکنش نظامی به سرنگونی پهپاد آمریکایی توسط ایران در ژوئن ۲۰۱۹، این پیام را ارسال کرد که ترامپ تمایلی به ورود به جنگ ندارد. این تناقضات باعث شد که ایران، تهدیدهای او را جدی نگیرد. ترامپ ممکن است تلاش کند بار دیگر از «نظریه مرد دیوانه» استفاده کند. اما تجربه گذشته نشان می‌دهد که این استراتژی در برابر ایران موفق نبوده است. ایران نه تنها تسلیم فشارهای اقتصادی نشد، بلکه با گسترش برنامه هسته‌ای و تقویت نفوذ منطقه‌ای خود نشان داد که سیاست فشار حداکثری ترامپ نتیجه معکوس داشته است.  مک‌مانوس در این باره هشدار می‌دهد: «رهبران باید مراقب باشند که شهرتشان به دیوانگی به یک نقطه ضعف تبدیل نشود.» در نهایت، اگر ترامپ بخواهد دوباره از این استراتژی استفاده کند، باید به این نکته توجه کند که رقبای او، از جمله ایران، اکنون به خوبی با این بازی آشنا هستند.

✡ نبود آزادی بیان در انتقاد از اسرائیل 💥 جان مرشایمر، دانشمند علوم سیاسی: 👈 در غرب وقتی نوبت به اسرائیل می‌رسد #آزادی_بیان محدود می‌شود! 👈 یهودی باشید یا نباشید، لابی اسرائیل با همکاری حکومت‌های غربی اجازهٔ سخن‌گفتن در مورد #اسرائیل را به شما نمی‌دهد و شما را تخریب می‌کند!

✡ مذاکره به سبک اسرائیل 💥 این تجربه چنان شکست‌خورد که برای همهٔ کسانی که مستقیم یا غیرمستقیم با اسرائیل مذاکره می‌کنند، درس عبرت است. 💥 اسرائیل، آمریکا و غربی‌ها از همهٔ ترفندهای شیطانی و حیله‌های انسانی استفاده می‌کنند تا مذاکرات را با شکست مواجه کنند. 💥 گروهی که خارج از قوانین بین‌المللی به‌دنبال یک رابطهٔ خوب با اسرائیل باشد، برای خودش بدبختی و دردسر به بار خواهد آورد.

💎 دروازهٔ اشک‌ها 💥 کاری که انصارالله یمن با اسرائیل و اربابانش می‌کند. 🎞 کیفیت خوب

✅ هنرمند بریتانیایی: 📍با این نسل کشی در غزه، می‌توان گفت مردم سالاری در غرب به زباله دان رفته است...

✅ وقتی حتی کودکان اسرائیلی نیز از خوی وحشیگری اسرائیلی در امان نیستند...

✅ بسکتبالیست آمریکایی: 📍به خاطر توئیت "آزادباد فلسطین" من را از لیگ بیرون کردند...

در انجام وعده صادق 3 در تمامی سطوح سیاسی و نظامی وحدت نظر و وحدت عمل حاکم است. نه فراموش شده و نه اختلافی در اصل آن وجود دارد. مهم آن است که زمان وقوعش، کیفیت انجامش و هدف ترسیمی عملیات، بر اساس ضربه به تصمیمات راهبردی آمریکا و رژیم صهیونیستی در منطقه تنظیم شده است. واضح تر آنکه اقدام، صرفا فعالیت نظامی با دستاورد نظامی و از جنس مدل گذشته نیست بلکه فعالیتی است عملیاتی که باید خروجی متنوع اقتصادی_سیاسی_ نظامی،امنیتی به نفع کلیت کشورهای عضو مقاومت و به ضرر جریانات ضد مقاومتی منطقه داشته باشد و از سویی روند آتش بس در غزه را تسریع نموده، تجاوزات رژیم به لبنان را متوقف و مهمتر آنکه برخلاف دولت بشار، از دل سوریه نهضت مقاومت همانند حزب الله یا انصارالله ایجاد کند... بنابراین تصور تکراری وعده صادق گذشته را باید کنار گذاشت.جمهوری اسلامی بدنبال رخ نمایی مدل تازه و ناشناخته ای از اقدام خود در وعده صادق3 می باشد... *پوریا طیبی ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

1آرمانی فکر کردن( نگاه به اهداف اصلی) 2راهبردی تصمیم گرفتن( نگاه به نقشه راه) 3تاکتیکی و بر اساس واقعیات عمل کردن( نگاه به گام های مناسب برای طی نمودن مسیر طبق فرصت ها و تهدیدات... داشته ها و نداشته ها) *پوریا طیبی ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

واقعیت تلخ گزنده فراموش شده؛ بارها گفته ایم که تو جبهه انقلابی ها، شوربختانه نگاه آسیب شناسی نداریم. یا همه موارد را به اسم حریت و عدالت خواهی و... می ترکونیم یا از همه اتفاقات حمایت مطلق می کنیم به بهونه اینکه نظام تضعیف نشه ولی نمی دونیم جمهوری اسلامی با تضعیف حکمرانیش در عرصه های اقتصادی_ سیاسی_ فرهنگی_ اجتماعی_ علمی_ صنعتی_ هنری_ رسانه ای_ مذهبی، تضعیف میشه نه با نقد مدیرانش... اما در مقابل،یعنی جبهه لیبرال یا مخالفین اصل جمهوری اسلامی،اول نگاه انتقادی به خودشون دارن و بعد با نتیجه گیری از این نگاه و اصلاح روندهاشون، تو کنش گری های اجتماعی_ سیاسی فعال می شن و ذهن مخاطب عام از طلبه،دانشجو،استاد،فرهنگی،صنعت گر، هنرمند، کاسب، فعال اقتصادی، فعال مجازی،تاجر، تولید کننده، فعال فرهنگی، حقوق دان،جامعه شناس، نخبه علمی و... در باورمندی به مواضع سیاسی_ اجتماعی_اقتصادی_ سیاست خارجی_ مذهبی با خودشون همراه می کنند... به نظر بنده انقلاب اسلامی تو چله دومش، نیاز به حجامت داره( مبارزه بی امان با نفوذ جریانی_ گفتمانی و مبارزه با قرائت های من درآوردی به اسم و پرچم ولایتی،انقلابی!) وگرنه واضح است که منافق و سلطنت طلب و مذهبییون سکولار و خانواده معدومین(به هر دلیلی)نگاهشون با جمهوری اسلامی صاف نمیشه. به اعتقاد ما ضد ولایت که صرفا نباید سلاح بدست باشه یا جاسوسی کنه که به عنوان ضد انقلاب معرفی بشه. وقتی در نگاهمون به اولولیت های فرهنگی_ اقتصادی_علمی جمهوری اسلامی، پا جاپای تدابیر و خواست های ولی فقیه طبق بیانیه گام دوم و مواضع صریح ایشون نمی زاریم ، ما هم در سطح خودمون، نفاق پنهان داریم... مشکل حاد ما این جاست که جریان توجه به عقلانیت انقلابی گری را رها کرده ایم و یا خطرناکتر هدایت گری فکری را داده ایم به دست سلبریتی ها تو جبهه انقلابییون! و از آن طرف نظریات و شارحین گفتمان انقلاب اسلامی مانند آیت الله مصباح ره، علامه جوادی آملی،علامه حسن زاده، شهید مطهری، آیت الله میرباقری تا حد زیادی رفتن تو حاشیه... بدلیل آنکه مباحث جدی علوم انسانی تمدن ساز و لازم برای تحقق حکمرانی جامع، ریاضت فکری می خواهد دوستان زیاد به سمتشان نمی روند و از طرفی چون ادبیات لمپنیسم هوچی گر، فحش محور، تهمت محور، غیر عقلانی دارای جذابیت های انحرافی می باشد، بعضی سطوح عناصر حامی انقلاب با این بزرگان و شخصیت علمی و سلوک معرفتیشون، بی گانه هستند. مثل سلوک معرفتی_ اخلاقی و علمی آقا که باهاشون به جد بی گانه هستیم. متاسفانه آقا را خلاصه کرده ایم تو کنش ها و واکنش های سیاسی_ اجتماعی ایشون اون هم در حد خبر ۱۴ و چهارتا تعریف بدرد نخور غیر جریان ساز از طرف بعضی مبلغین. اساتید انقلابی دانشگاه ها هم که تو بسط علمی نظریات آقا تعطیل یا خجالت زده تشریف دارن... نهایت امر اینکه ناراحت شده، داد و بی داد می کنیم که چرا مدیریت افکار مردم تو جمهوری اسلامی افتاده دست طرفداران نظریات غیر انقلابی از نوع شرقی و غربیش یا افراد بدون دغدغه و بدتر افرادی که منافع شخصیشون بر منافع ملی و آبروی جمهوری اسلامی میچربه . واضح است چون سطح نگاهمون به مقوله حکمرانی و مدیریت تو جریان خودی، بالا نیست و بی تعارف عمده جریان حامی جمهوری اسلامی اصلا فکر به مدیریت های پر چالش سیاسی_ اجتماعی_ اقتصادی تو جمهوری اسلامی و شانه زیر بار آن بردن، نمی کنن. این نگاه ها بی شک درونش سکولاریسم پنهان جا گرفته حتی اگر ادعای ولایت مداری و انقلابی گری داشته باشیم. بعضی دوستان انقلابی و ولایی، افتادن تو مسیر مدیریت های پر ریسک و چالشی جمهوری اسلامی را یا قبول ندارن و رگ تحجدشون گل میکنه که به وادی انحراف و دنیا خواهی نیوفتن و یا اگر ورود می کنند، گرفتار رفتارهای صفر و صدی هزینه ساز برای کشور، می شوند و... راهکار چیست؟ خوانش دوباره انقلاب اسلامی، شعارها،آرمان ها، واقعیات کشور از نگاه حضرت امام ره و حضرت آقا به عنوان تنها مرجع رسمی شناخت اصل و حقیقت جمهوری اسلامی در برابر نسخه های بدلی و دل بخواهی که به اسم جمهوری اسلامی سکه رایج در بعضی محافل، هیات، حوزه های علمیه، دانشگاه ها، مدارس شده است... ما و کانال سر الاسرار، حامی و مروج جمهوری اسلامی با نگاه سلسله ولات فقیه هستیم. نه نگاه واقفیه های دست چپی لیبرال مسلک به اسم خط امامی را قبول داریم و نه نگاه افراطییون هزینه ساز سلبریتی جماعت به اسم انقلابی گری را وقعی می گذاریم... ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

چهار لایه در روابط سیاسی_ اجتماعی: ۱ لایه اول دوست یا رفیق ۲لایه دوم شریک ۳لایه سوم حریف ۴لایه چهارم دشمن در لایه اول؛ ما شاهد تطابق ایدئولوژی ها( گفتمان ها) و استراتژی ها( راهبردهای کلان آینده نگر) دو طرف یا دو جریان یا دو دولت هستیم. در لایه دوم؛ ما شاهد تطبیق استراتژی ها و تاکتیک ها بر اساس نگاه به منافع فردی،جریانی و دولت ها هستیم. همچنین الزاما شاهد تطابق ایدئولوژی ها و گفتمان ها نمی باشیم. هرچند که تلاش برای نزدیکی نگاه ها برقرار است. در لایه سوم؛ ما شاهد عدم تطابق استراتژی ها و ایدئولوژی ها از ناحیه دو فرد، دو جریان و یا دو دولت می باشیم. ولی شاهد قطعیت در حذف طرف مقابل هم نمی باشیم. در لایه چهارم؛ علاوه بر ویژگی های لایه سوم، ما شاهد نگاه منازعه از نوع جنگ تمام عیار هستیم. نگاه ها حذفی می باشد و الزاما در این لایه یک سو باید حذف شود. #در روابط سیاسی_ اجتماعی داخلی تمام تلاش حاکمیت تبدیل کردن لایه چهارم و سوم شهروندان به لایه دوم می باشد و در وضعیت آرمانی اقدام به گسترش کمی لایه اول نمود. # در روابط سیاسی_ اجتماعی خارجی، تمام تلاش حاکمیت ها افزایش روابط در لایه دوم و کاهش از لایه سوم می باشد.همچنین مناسبات در لایه اول و چهارم بشدت جزمی بوده و بسختی می توان از کمیت و کیفیت رفقا و دشمنان کاست. به وضوح مشاهده می گردد که عمده کنش گری ها و جابجایی ها عالم سیاست، در لایه دوم و سوم قابل تحقق است و بسختی می توان جزمیات و اتصالات در لایه اول و چهارم تعاملی را تغییر داد. به عنوان مثال: در تعاملات خارجی، حزب الله لبنان در لایه اول و رژیم صهیونیستی در لایه چهارم جای می گیرند. روسیه و چین و ترکیه در لایه دوم قرار گرفته و اتحادیه اروپا در لایه سوم قرار می گیرند. در تعاملات داخلی، هسته سخت نظام یا همان انقلابییون در لایه اول تعاملی قرار گرفته و جریانات منافقین،توده ای ها، درآویش، سلطنت طلبان، طیف شیرازی ها در لایه چهارم جای می گیرند. همچنین عمده توده جامعه با گرایشات متنوع فکری، اقتصادی،فرهنگی در لایه دوم جای می گیرند و عمده احزاب لیبرال درون جمهوری اسلامی_ انجمن حجتیه_ منتقدین سیاسی حاکمیت_ طیف استاد و دانشجوی روشنفکران دانشگاهی_ روحانیت سنتی در لایه سوم جانمایی می گردند. هنر جمهوری اسلامی در مناسبات اجتماعی_ سیاسی_ اجتماعی در کاستن از لایه سوم و افزایش بر لایه دوم می باشد. در گام نهایی و با پذیرش منطق عقلانیت انقلابی جمهوری اسلامی باید شاهد افزایش لایه اول یا همان هسته سخت باشیم. راه مهندسی معکوس در داخل میان لایه سوم و دوم تلاش وافر نظام برای تحقق کارآمدی دین سیاسی، در مناسبات اجرایی کشور می باشد که می تواند منافع ملی را حداکثری تامین کند و در گام تکمیلی پس از ارائه تصویر کیفی در کارآمدی دین نسبت به مدیریت چالش ها و افزایش فرصت های ملی، می توان بر روی جذب حداکثری جامعه در لایه اول بر اساس نگاه ایدئولوژی محور خوش بین و موفق بود... در نگاه ولی فقیه، جمهوری اسلامی بدلیل منطق حکمرانی جذب حداکثری و دفع حداقلی، نباید و نمی تواند نسخه های مربوط به سیاست خارجی را در سیاست های داخلی اعمال کند چرا که عمده ابزار اعمال قدرت ملی در مناسبات خارجی، قدرت پایه و بر اساس منطق بازدارندگی( سخت) پیش می رود و در مناسبات داخلی، اقناع پایه و بر اساس توسعه منطق گفتگو محور در اجتماع_ توسعه کارآمدی دین در مدیریت کشور و بر مبنای شبهه زدایی( نرم) می باشد... * طیبی کارشناس مسائل راهبردی ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

خوانش های اسلام: در یک تقسیم بندی کلی دو نوع گرایش در جهان اسلام شاهد هستیم. ۱ گفتمان سیاسی_ اجتماعی ۲گفتمان سکولار، فرد محوری گفتمان اول؛ شامل نگاه های متحجرانه_ نگاه های مدرن_ نگاه های انقلابی می باشد. گفتمان دوم؛ شامل نگاه های سنتی_ نگاه های مدرن می باشد. ۱_۱ نماینده نگاه اسلام سیاسی متحجرانه را می توان در جریان وهابیت و جریان سلفی تکفیری تبلیغی و جهادی دید. ۲_۱نماینده نگاه اسلام سیاسی مدرن را می توان در جریان اخوان المسلمین و جریانات ملی_ مذهبی درون کشورهای اسلامی دید. ۳_۱نماینده نگاه اسلام سیاسی انقلابی را می توان در اسلام سیاسی شیعی دید. ۱_۲نماینده اسلام غیر سیاسی سنتی را می توان در دو جریان شیعی و سنی مشاهده کرد که می توان به عمده حوزه های علمیه شیعه در غیبت حضرت عج تا قبل از دوره صفویه ، اخبارییون و انجمن حجتیه درون تفکر شیعی و به عمده مدارس اهل سنت با گرایشات اشعری،صوفیه،مالکی،حنفی،آفریقای مرکزی_ جنوبی، اشاره کرد. ۲_۲نماینده اسلام غیر سیاسی مدرن را هم می توان در دو شعبه شیعی و سنی مشاهده کرد. از جمله در شیعه به جریان تشیع لندن نشین شیرازی ها و در اهل سنت به اسلام جنوب شرق آسیا اشاره کرد. همچنین می توان به خورده گفتمان هایی انحرافی مانند بهاییت،دراویش،ایزدی،دیوبندیه، ابن تیمیه و... که بانی ضربات معرفتی با آثار اجتماعی منفی به جهان اسلام بوده اند، اشاره کرد. در زمانه ما چهار گفتمان از موارد گفته شده، در حال فعالیت جدی برای جذب مخاطب از میان امت اسلامی، مسیحیت و...می باشند: ۱ اسلام سیاسی انقلابی ۲ اسلام سیاسی مدرن ۳ اسلام سیاسی متحجر ۴ اسلام سکولار غیر سیاسی مدرن مابقی جریانات بدلایلی از جمله ضعف در جذابیت های گفتمانی_ انگیزشی، ضعف مفرط در تحرکات و پویایی های انگیزشی مناسب نسل های امروزی یا در حال فرسایش است و یا حتی با وجود حمایت های مالی سرویس های انگلیس،اسراییل،آمریکا در مرحله مرگ نباتی قرار دارند... *پوریا طیبی کارشناس مسائل راهبردی ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌