eitaa logo
#کانال_میثاق♥🇮🇷🇮🇷🇮🇷 ♥mesahg@🇮🇷🇮🇷🇮🇷
1.2هزار دنبال‌کننده
186.8هزار عکس
169.3هزار ویدیو
2هزار فایل
استقرار اسلام اصیل، دفاع از انقلاب اسلامی وحفظ ارزش های آن تااستقرار عدل و قسطmesahg@
مشاهده در ایتا
دانلود
جوابیه‌ای بر اظهارات اخیر حسن روحانی و سروش محلاتی پیرامون (ص) [ص۲از۳] 🔹بنابراین اگر مستند جناب رئیس‌جمهور آیه فوق باشد باید گفت اولا برداشت شما خلاف دیدگاه مفسران بزرگ شیعه است و ثانیا چطور دو آیه بعد را ندیده‌اند آنجا که در آیه58 سوره انفال می‌فرماید: «وَ إِمَّا تَخافَنَّ مِنْ قَوْمٍ خِيانَهًًْ فَانْبِذْ إِلَيْهِمْ عَلى‏ سَواءٍ إِنَّ اللهَ لا يُحِبُّ الْخائِنِينَ» «و هر گاه (با ظهور نشانه‏هايى،) از خيانت گروهى بيم داشته باشى (كه عهد خود را شكسته، حمله غافلگيرانه كنند)، به‌طور عادلانه به آنها اعلام كن كه پيمانشان لغو شده است؛ زيرا خداوند، خائنان را دوست نمى‏دارد!)» 🔻«خیانت» به معنای عام عبارت است از نقض هر حقی اعم از عهد یا امانت و در آیه فوق به جهت سیاق آیات قبل از این آیه که در مورد عهد و پیمان با کفار است به معنای شکستن عهد است. کلمه «نبذ» هم به معنای لغو کردن است. و کلمه «سواء» به معنی عدالت و برابر است و ترکیب «إِمَّا تَخافَنَّ» به معنای این است که «اگر بیم داشته باشی که امری خطرناک در شرف وقوع باشد.» «معناى آيه اين است كه: اگر از قومى كه ميان تو و ايشان عهدى استوار گشته ترسيدى كه در عهدت خيانت كرده و آن را بشكنند، و ترست از اين جهت بود كه ديدى آثار آن در حال ظهور است تو نيز عهد ايشان را نزد ايشان بينداز و آن را لغو كن، و لغويت آن را به ايشان اعلام هم‏ بكن تا شما و ايشان در شكستن عهد برابر هم شويد، و يا تا اينكه تو در عدالت مستوى و استوار شوى، چون اين خود از عدالت است كه تو با ايشان معامله به مثل كنى، چون اگر بدون اعلام قبلى با ايشان به جنگ درآيى خواهند گفت كه خيانت كرده، و خدا خيانت‏كاران را دوست نمى‏دارد.» نکته جالب این آیه اینجا است که خداوند حتی پیمان شکنی دشمن را مطرح نمی‌کند بلکه می‌فرماید: حتی اگر بیم این را داشتید که دشمن قصد پیمان‌شکنی دارد می‌توانید عهد خود را به همان میزان لغو کنید و منتظر پیمان‌شکنی کامل دشمن نباشید، البته به شرطی که پیش از لغو عهد به دشمن اطلاع دهید. 🔻خداوند می‌فرماید: اگر علاماتی مبنی بر اینکه امری خطرناک و واجب‌الاحتراز درحال وقوع است ظاهر شد و بیم خیانت از جانب قومی داشتی در این صورت عهد را نزد آنان بیانداز و آن را لغو کن و لغو بودن عهد را به آنان اعلام کن تا شما و ایشان در شکستن پیمان با هم برابر شوید، یا اینکه تو در عدالت مستوی و استوار شوی، چون معامله به مثل خود عین عدالت است. بانگاهی به این دو آیه و موضوعاتی که در آن مطرح شده است در می‌یابیم که: 1- پیمان به گونه‌ای باشد که دشمن نتواند آن را نقض کند. 2-به قدری هوشیار باشیم که دشمن قصد خیانت داشت فوراً مطلع شویم و پیمان را با او لغو کنیم و این یعنی در مسائل مهم نظامى و اجتماعى، منتظر وقوع خیانت نباشید، بلکه باید با احتمال خیانت اقدام کنید. فهم استراتژی رفتاری پیامبر(ص) که مبتنی بر آیات قرآن است، بسیار مهم است؛ چرا که معتقدیم رفتارهای معصومان علیهم السلام عین نصّ آیات قرآن است؛ در برآیند این دست از آیات قرآن درمی‌یابیم اصل مذاکره با دشمن محل اشکال نیست، اما این مسئله با شروطی همراه است که شامل عدم خوف از خیانت و خدعه دشمنان و مراقبت از توطئه نهفته آنان است. اتفاقاً رهبر معظم انقلاب در طول مذاکره با دشمن، بر این نوع استراتژی تأکید داشتند؛ ایشان در بیاناتی فرمودند:«جمهوری اسلامی ایران تاکنون به تعهدات خود در برجام پایبند بوده است، اما اروپایی‌ها به وظایف خود عمل نکرده‌اند و این قابل قبول نیست که ما به ‌طور کامل به تعهدات خود در برجام عمل کنیم اما آن‌ها تعهدات خود را انجام ندهند».«دیدار رئیس جمهوری روسیه با رهبر انقلاب 16/6/1397» 3-با این دو اقدام ابتکار عمل به دست دشمن نمی‌افتد و نمی‌توانند حتی گمان کنند که از مسلمانان سبقت گرفته‌اند. ترجمه و تفسیر این دو آیه را بهتر است از قلم جناب آقای در تفسیر راهنما بخوانیم، شاید بیان ایشان تا حدودی آقایان روحانی و محلاتی را قانع کند. مرحوم هاشمی رفسنجانی در تفسیر خود از آیات57 و58 سوره انفال می نویسد: 1-مسلمانان موظفند در صورت ظهور نشانه‌ای حاکی از تصمیم کافران بر پیمان‌شکنی، معاهدات فیمابین را الغا و آن را بی اعتبار بشمارند. 2-لغو و بی‌اعتبار دانستن معاهده را به اطلاع دشمن برسانند. 3-رهبران جامعه اسلامی باید به احتمال وقوع خیانت از سوی کفار ترتیب اثر داده و نباید برای تصمیمات لازم در انتظار وقوع خیانت باشند. 4-با دشمن پیمان ‌شکن همانند خود او برخورد کنند.خداوند، خائنین را دوست ندارد . تو ای پیامبر(ص) موظف هستی معاهده را لغو کنی تا راه برای نبرد با آنان باز شود. 5- پیامبر(ص) از جانب خدا فرمان یافت تا در صورت تسلط بر یهودیان پیمان شکن و جنگ آفرین، آنان را به گونه‌ای مجازات کند که زمینه پراکنده شدن دیگر دشمنان فراهم آید. 🌴🌴🌴 ادامه👇
991208- شهرک گلستان.mp3
9.42M
دستورات قرآنی در مواجهه با نقدی بر سخنان و ۳ خطبه‌های نمازجمعه شهرک گلستان شیراز(۹۹/۱۲/۸) 🌴🌴🌴
تأملاتی در نقد یک برداشت غیرضابطه مند از قرآن کریم 💥اختصاصی|| احمد سعیدی فرد/ ⭕️در پاسخ به یادداشت اخیر سروش محلاتی، نکاتی قابل ذکر است: 🔻اولا: اباحه دو معنی دارد؛ اباحه بالمعنى الأخص: که شارع در آن اباحه را جعل کرده، اینجا منطقة الفراغ نیست. اباحه بالمعنى الاعم: که در آن حکمی جعل نشده است. این جا منطقة الفراغ است. اگر آیه در مقام دفع حظر متوهم ساعت باشد اباحه را جعل و بیان کرده، پس محدوده منطقه الفراغ نیست. 🔻ثانیا وقتی قرآن با این امر توهم حظر را از بین برد، معنایش آنست که اگر کسی دوباره توهم حظر کند، خلاف قرآن فکر کرده است! 🔻ثالثا توهم حظر نیازمند قرینه است. کجا در این آیه توهم حظر شده؟ فقط احمق ها توهم می‌کنند که در صورت نقض طرف مقابل باید به عهد پایبند باشند. آیه نسبت به کسانی که نقض عهد کردند دو پیشنهاد دارد؛ یا یا . 🔻رابعا همیشه اینطور نیست که امر در مقام توهم حظر دلالت بر اباحه کند. 🔻خامسا شدت به کار رفته در تعبیر فانبذ الیهم با اباحه صرف سازگار نیست. 🔻سادسا همانگونه که گفتند امام المسلمین مصلحت را تشخیص می دهد. خوب امام المسلمین تشخیص داده و میگویند انتظار آن بود خارج شوید ولی نشدید! 🌴🌴🌴
ماجرای علیه در حرم حضرت معصومه(س) به روایت آیت‌الله نوری همدانی [صفحه ۳ از ۴] 🔹شاه رئیس شهربانی را خواست و گفت آن سید و آن شیخ کجا هستند؟ در طول اینمدت که در حالت سلام نظامی ایستاده بود گفت جان نثار آن شیخ را گیر آورده است و اکنون همینجا در یکی از غرفه‌های صحنه حاضر است اما آن سید متأسفانه فرار کرده و هرجا گشتیم اثری از او پیدا نشد. شاه با تعلیمی محکم به دهان رئیس شهربانی کوبید به‌طوری که یکی دو دندان او شکست و خون از دهانش راه افتاد و چند ضربت دیگر به کتف رئیس شهربانی کوبید و به یکی از افسران عالی رتبه فرمان داد درجه این توله سگ بی‌عرضه را بکن بفرستش تهران. افسر جلو رفت و درجه های او را در حالی که او همانطور با سلام نظامی و در حال خبردار ایستاده بود کند و به دو تا پاسبان اشاره کرد آنها جلو دویدند و بازوهایش را گرفتند و او را از صحنه و صحن بیرون بردند. شاه بعد از اینکه از مجازات رئیس شهربانی فارغ شد با قیافه خشم آلود فریاد زد شیخ پدر... و... را بیاورید سپهبد احمدی و ضی از افسران درصدد جستجو بر آمده به مسجد بالاسر که عبادتگاه شیخ بود آمدند و شیخ را دیدند که در آنجا نشسته است جلو آمدند و دست‌های خود را روی سر او بلند کرده و فرمان دادند بی‌حرکت و را به طرف شاه می بردند 🔹شیخ با قدم هایی محکم و دلی سرشار از اطمینان و اخلاص به طرف آن می رفت و از اینکه توفیق انجام وظیفه امر به معروف و نهی از منکر را در جای خود به دست آورده است خوشحال بود و بالأخره شیخ محمدتقی بافقی آمد و بدون هیچ تشویش و هراس روبروی شاه ایستاد. ایستادن این عالم مجاهد و فریادگر شجاع در برابر این طاغوت روزگار، یادآور مواردی از تاریخ حوادث آفرین اسلام است؛ یادآور ایستادن مسلم بن عقیل در برابر ابن زیاد همچنین ایستادن میثم تمار در برابر ابن زیاد و ایستادن حجربن عدی و رشید هجری در برابر زیاد است و بالاخره ایستادن سعیدبن جبیر و کمیل بن زیاد رو در روی حجاج بن یوسف را تداعی می کند. یکی با دلی مست و مغرور مقام و جاه و جلال دنیا، یکی با دلی سرشار از اخلاص و عشق به نیکی ها و محبت خدا شیخ محمدتقی محکم و قاطع رو در روی شاه ایستاده بود و به چشم هایش نگاه می کرد شاه در منتهای درجه عصبانیت فریاد زد شیخ... (از همان فحش های آبدار و مخصوص و منحصر به فرد خویش نثار شیخ نمود) و با تعلیمی و لگد به جان او افتاد و بعد با اشاره او، شیخ محمد تقی را دمر خوابانیدند و شاه با عصای ضخیم خود بر پشت او می نواخت و شیخ تنها می گفت یا امام زمان یا امام زمان شیخ چون این برای امر به معروف و نهی از منکر را از اثنای دعای ندبه آغاز کرده بود لذا این سرباز مجاهد امام عصر(ع) از آن ساعت تا این لحظه که زیر چکمه و شلاق جلاد است پیوسته به یاد آن حضرت است و برای جلب خوشنودی و احیای آرمان او همه این مصیبت ها را تحمل می‌کند و می‌گوید یا امام زمان و یا امام زمان و خوشحال است که در راه او چوب می خورد بعداز کتک زدن های بسیار شاه از حاج شیخ محمدتقی پرسید:چه کسی به تو گفت که به ملکه ایران توهین کنی؟ حاج شیخ درکمال اطمینان و قوت نفس گفت توهین نبود امر به معروف بود من گفتم بی حجابی در اسلام حرام است خاصه در حرم مطهر دختر پیغمبر هنوز هم همین را ميگويم! شاه که به خیال خودش با توهین و کتک رضایت خاطر ملکه را حاصل کرده بود و زهر خود را نیز ریخته بود، راه افتاد و گفت این شیخ را برای استنطاق با ما بیاورید تهران آن سید را هم پیدا کنید و به تهران بفرستید مأمورین شیخ محمدتقی را به تهران و از آنجا یکسره به زندان شهربانی بردند ولی سیدناظم در همان گیر و دار اول از میان جمعیت خارج شد و مأمورین نتوانستند او را پیدا کنند و بعدها معلوم شد به نجف اشرف رفته و در آنجا مشغول تحصیل گردید و تا بعد از شهریور۱۳۲۰ به ایران مراجعت نمود. طلاب علوم دینی و علما و اهالی مذهبی شهر قم از اعمال خشن و شدید رضاشاه سخت ناراحت شدند و در حال بهت و حیرت بودند؛ چون تصور نمی کردند که کار به اینجا بکشد و شامل چنین اقدامات سختی که نسبت به آستانه حضرت معصومه و مقام روحانیت در انظار عامه توهین آمیز بود جرات نماید لذا چون نمی توانستند به سکوت بگذرانند و اقدامی نکنن جمعی از علما و مردم در این بین به محضر موسس حوزه علمیه آیت‌الله حاج شیخ عبدالکریم شتافته و از ایشان تقاضا کردند که حکم جهاد صادر کنند ولی آیت‌الله العظمی حائری چون از خوی ددمنشانه شاه اطلاع داشتند که اگر حرکتی از ناحیه مردم صورت بگیرد مأمورینی برای سرکوب خواهد فرستاد و این جریان از قم به شهرهای دیگر هم (بر اساس این که آیت الله حائری یک مرجع عالی مقام مذهبی است حکم جهاد صادر کرده) سرایت خواهد کرد یک بلوای عمومی به وجود خواهد آمد و خونریزی وسیعی به راه خواهد افتاد و ایادی رضاخان حوزه علمیه را متلاشی و نابود خواهند ساخت. 🌴🌴🌴 ادامه🔰🔰
یادداشت محلاتی؛ برداشتی غیرعقلایی و مخالف استظهار مفسران بزرگ اسلامی / احمد درخشان جناب سروش محلاتی در مورد آیات مورد بحث رئیس جمهور گفته است که آیه قرآن در مقام بیان این است که در صورت نقض عهد کفار، وجوب نقض عهد برای مسلمانان وجود ندارد و فقط بیان می‌کند که برای مسلمانان هم نقض عهد جائز است. لکن ایشان چیزی را به آیات قرآن و خداوند متعال نسبت می‌دهد که نسبت دادن آن به هر عاقلی موجب کدورت آن فرد می‌شود، فضلا از قرآن کریم و خداوند متعال که مبرا از این امور اند. وقتی که طرف مقابل نقض عهد کرده است چرا باید مسلمین همچنان به عهدنامه خود ملتزم بمانند، البته کلام حضرت آقا هم ظهور در این داشت که با وجود اینکه دستور قرآن بر نقض عهد بوده، ولی ما لطف کرده و خارج نشده‌ایم. از طرفی مرحوم طبرسی و علامه طباطبایی معنای وجوب نقض عهد را اختیار فرموده‌اند. باید توجه داشت که در صورت تحقق نقض عهد از طرف مشرکین، احتمال وجوب نقض عهد وجود دارد و در چنین مواردی به ظهور اولیه امر تمسک می‌شود. 🌴🌴🌴
نقدی بر انگاره‌ی عدم وجوب خروج از برجام پاسخی به یادداشت جنجالی ۸ ||محمد عشایری منفرد/استاد سطح عالی قم [صفحه ۱ از ۲] 🔹 رهبری معظم انقلاب در بیانات اخیرشان فرمودند: «وقتی آمریکا از برجام خارج شد دستور قرآن این است که تو هم تعهد را رها کن، با این حال باز هم دولت محترم ما تعهدات را رها نکرد». یادداشتی در فضای مجازی منتشر شده، که منسوب به یکی از استادان حوزه علمیه قم است. در این یادداشت که ظاهراً بی‌تعریض به سخن رهبری انقلاب نیست، ابتدا ادعا شده است که تنها دلیل قرآنی نقض عهد پیمان‌شکنان، آیه‌ی مبارک «إِمَّا تَخَافَنَّ مِنْ قَوْمٍ خِیَانَهً فَانْبِذْ إِلَیْهِمْ عَلَى سَوَاءٍ» است. آنگاه در بررسی دلالت یا عدم دلالت این آیه بر نقض عهد برجام آمده است: «تعبیر «فَانْبِذْ إِلَیْهِمْ…» … در اینجا در مقام «دفع توهّم حظر» و برای زائل کردن این پندار است که نقض عهد حتی پس از خیانت طرف مقابل، ممنوع است؛ و در علم اصول ثابت شده که امر در چنین موقعیتی به معنی وجوب نیست و صرفاً جواز و اباحه را می‌فهماند. پس معنی آیه آن است که با نقض عهد از سوی دشمنان، نقض تعهد از طرف مسلمانان «جایز» است، نه اینکه به آن‌ها دستور داده شود که باید تعهد خود را کنار بگذارید! مشابه این ترکیب در قرآن زیاد است مثل امر به صید پس از پایان احرام، که صید را واجب نمی‌کند: «وَ إِذَا حَلَلْتُمْ فَاصْطَادُوا»(مائده/۲)…» و در ادامه با نقل قول برخی فقیهان متقدم و متأخر نوشته‌اند: «پس نه برای لزوم ماندن در برجام به قرآن می‌توان استناد کرد و نه برای خروج از آن. این یک تصمیم سیاسی است که در منطقه الفراغ قرار دارد و بر عهده حاکمان است که مطابق مصالح کشور و بر طبق نظر کارشناسان متعهد اقدام کنند»(پایان نقل قول) ظاهراً این استاد بزرگوار مفروض انگاشته‌‌اند فعل امر در این آیه، دال بر جواز است، و منظور از جواز را هم همان جواز بالمعنی الاخص یعنی جواز در برابر وجوب و حرمت است سپس از این پیش‌فرضشان نتیجه گرفته‌اند که خروج از برجام یا ماندن در آن واجب نبوده بلکه جایز بوده است. البته امکان تغییر این جواز شرعی به‌وسیله مصلحت را نیز مطرح کرده‌اند. نقد: یکی از مسائل دیرین دانش اصول، استعمال صیغه امر بعد از نهی یا در مظان نهی است. در تحلیل معنای این قبیل امر‌ها چند قول وجود دارد: یکیاز اقوالی که در مساله وجود دارد جواز و اباحه است. بی‌تردید منظور از این اباحه «جواز اصطلاحی» نیست بلکه جواز به معنای عام است. چنانکه آمُدی در الإحکام، نیز قول به اباحه را با تعبیر «رفع الحِجر» توضیح داده ونشان داده که منظور قائلان، اباحه به معنای عام است. اصولیان معاصر نیز این فعل امر را به معنای جواز اصطلاحی نمی‌دانند. محقق بروجردی معتقد است از این فعل امر، حکم مساله قابل برداشت نیست و باید به ادله دیگر مراجعه کرد (تقریرات اشتهاردی ص ۵۸) محقق خویی نیز معتقد است چنین فعل امری مجمل است و بر هیچ حکمی دلالت نمی‌کند (محاضرات ج ۲ ص ۲۰۶)؛ بنابراین پیش‌فرض نویسنده محترمِ آن یادداشت که فعل امر را دال بر جواز بالمعنی الاخص انگاشته‌اند، قابل درک نیست! 🌴🌴🌴 ادامه👇
پاسخی به یادداشت جناب سروش محلاتی درنقد رهبری! ۴ محسن قنبریان 🔹آقای سروش محلاتی به اتکای خبرگزاری ها که از رهبرانقلاب نقل کرده اند: "وقتی آمریکا از برجام خارج شد، قرآن این است تو هم تعهد را رها کن"؛ بر رهبر انقلاب نوشته اند که اینجا(آیه۵۸انفال)، فعل امر "فَانبِذ" دلالت بر وجوب و دستور ندارد و صرفا بر جواز و اباحه دلالت دارد. استشهاداتی هم از فقهاء آورده و در آخر بر تعبیر صاحب جواهر فرود آمده که: اینگونه قرار دادها تابع مصلحت است و امام مسلمین به اقتضای مصلحت عمل می کند.اینجا 🔹گرچه امکان حاکم اسلامی، افتخاری برای حکومت اسلامی است؛ اما کاش ایشان اقلا برای نقد منصفانه اصل کلمات رهبر انقلاب را که در رسانه ها پخش شد می شنیدند بعد دست به قلم می شدند! چون بر قبری می گریند که مرده ای ندارد! رهبر انقلاب کلمه ای دال بر وجوب و دستور نگفتند! 🔹اگر گفته بودند نیز تطبیق معیار نقل شده از صاحب جواهر می شد: امام مسلمین مصلحت را ترک قرارداد دیده بود! 🔹از انسان محقق بیش از شنیدن اصل آن یک جمله هم انتظار است. آیت الله خامنه ای در مباحث فقهی "مهادنه" مفصل و اجتهادی به این آیه پرداخته اند و پیش از ایشان این استظهار را خود کرده اند. بلکه فقیهانه بین "نقض کردن عملی" و "اعلام نقض معاهده" فرق نهاده اند(۱) اگر این بحث فقهی ایشان را می دیدند چنین نقدی نمی نوشتند. 🔘چند نکته مهم درباره آیات مورد بحث(۵۶تا۵۸انفال): 1⃣آیات دو حالت متفاوت با احکام متفاوت را تصویر می کنند: الف)"نقض عهد آشکار" اهل معاهده: آیه۵۷ سخت گیری برآنان در جنگ، طوری که مایه عبرت دنباله‌روها شود را بیان می کند. ب)"خوف از خیانت" اهل معاهده(بدون نقض علنی و آشکار): اینجا "فَانبِذ الیهم" دارد. یعنی افکندن معاهده جلویشان و اعلام عدم پایبندی! 🔺در مورد(ب)فقهاء بزرگ بین "صرف احتمال خیانت"، "خطور قلبی خیانتِ دشمن" با "علائم و اماراتی که استشمام خیانت از آنها میشود" فرق گذاشته اند و حکم "فانبذ "را مربوط به این قسم دانسته اند. ❓برجام کدامیک است؟! توهم خیانت اروپائیان داریم یا علائم موجّه برای خوف خیانت؟! یا اصلا نقض عملی هم اتفاق افتاده(مفاد آیه قبل)؟! 2⃣"امَّا تَخَافَنَّ" مفید چند تاکید است: "اِن"، شرطیه و "مَا"، زایده و برای تاکید شرط است. "نون تاکید" در فعل نیز، برای تاکید دوباره است. "فَانبِذ"، جواب شرط است. به لحاظ اصولی و فقهی در این سیاق دلالت بر "جواز عام" می کند. یعنی: " اعلان خروج از معاهده با خوف خیانت؛ حتی اگر خیانت آشکار و عملی از سوی دشمن رخ نداده باشد". برفقیه واضح است ، شامل "وجوب" هم می شود و منحصر در اباحه نیست!(۲) نقد آقای محلاتی خالی از این دقت فقیهانه است. واضح است تطبیق مورد (که اعلام خروج از پیمان، آیا واجب است یا مستحب یا مباح؟) برعهده امام مسلمین است؛ چنانچه از جناب صاحب جواهر نقل کردند! ⬅️پس اگر آیت الله خامنه ای براساس این آیه، دستور و وجوب را هم درمورد برجام تصریح میکردند، مطابق قواعد بالا بود و اشکالی وارد نبود! 3⃣ فقهای بزرگ در استعمال این آیه بین "اهل ذمه" و "اهل معاهده از کفار حربی" فرق موثری گذاشته اند: برای اهل ذمه، به صرف خوف خیانت، "تعهدِ ذمه" نقض نمی شود؛ اما در معاهده با کفار حربی، با صرف خوف خیانت، جواز نقض هست(۳). یکی از دلایل لطیف این تفاوت چنین بیان شده که: تعهدِ ذمه، "یک حق" برای اهل کتاب در کشور اسلام است که به صرف خوف خیانتشان نباید شکسته شود. اما معاهده با کفار حربی، "بخاطر مصلحت مسلمین" است لذا در صورت خوفِ فوتِ مصلحت(با خوف خیانت آنان)، باید خروج از پیمان اعلام شود(۴). جالب تر اینکه در صورت خروج از پیمان، حق استیفای حقوق فوت شده از سوی کفار توسط امام مسلمین محفوظ است(۵) ❓آیا برجام مصداقی از این نیست؟! بخاطر خیانت عملی یا خوف خیانت اروپائیان با وقت کُشی و عدم انجام تعهدات، مصلحت ایران اقتضاء نمی کند با اعلام خروج تدریجی از تعهدات، آنها را وادار به وفاداری کنیم؟! حتی اسیفای حقوق فوت شده را مطالبه کنیم؟! 4⃣معصوم این آیه را کجا استعمال کرده است؟! امیرالمومنین پس از جمل، عبدالله بن عباس را جای خود در بصره نهاد و به استناد این آیه(۵۸انفال)، جریر بن عبدالله را نزد معاویه فرستاد(۶). به جریر نوشت:" وقتی نامه من به تو رسید معاویه را وادار تا کار را یکسره کند و تردید را کنار بگذارد. آنگاه او را میان جنگی آواره ساز و صلحی ذلت بار مخیّر گذار.اگر جنگ را برگزید به او اعلام جنگ کن(فَانبِذ اِلَیه) واگر تسلیم شدن را برگزید از او بیعت بگیر"(۷). ⬅️امیرالمومنین خوف خیانت از معاویه برده بود وقبل از شروع به لشکر کشی معاویه، به استناد این آیه، "امان" را از او برداشت که مثل مسلمین بیعت کند و از حکومت شام کنار برود یا آماده جنگ شود. 🌴🌴🌴
5e6e09a3cabb612d0e60b260_7372647911537673341.mp3
6.74M
یک سال و نیم بعد تو سالار تشنه لب... شهادت حضرت زینب(س) تسلیت باد... 🌴🌴🌴
ماجرای علیه در حرم حضرت معصومه(س) به روایت آیت‌الله نوری همدانی [صفحه ۴ از ۴] 🔶قبل از آنکه از مردم حرکتی سر بزند، آیت‌الله حائری بر اساس حسن تدبیر و درایت حکیمانه خود این حکم را صادر نمود: اظهار هرگونه عکس‌العملی در مورد واقعه ضرب و شتم و دستگیری حضرت آیت الله حاج شیخ محمدتقی بافقی دامت برکاته و یا حتی صحبت کردن در مورد معظم له تا اطلاع ثانوی حرام است! اگر چه حد زیادی از مردم فلسفه چنین حکم ظاهراً شگفت‌آوری را نفهمیدند اما بنا به انضباط دینی و اعتقادی ایمانی قلبی و اطاعت از رهبر مذهبی اطاعت کرد و در قم آب از آب تکان نخورد و بدین ترتیب مؤسس کبیر حوزه علمیه، حوزه را از خطر حفظ کرد. 🔹حتی بنده از اساتید بزرگ خود شنیده‌ام که گاهی مردم متعهد و علمای بزرگ از اعمال خلاف شرع و رضاخان از قبیل کشف حجاب اجباری زنان و قدغن کردن عزاداری از سید الشهدا(ع) و خلع لباس روحانیت و برداشتن و عمامه ها از سر و اهانت به علما سخت ناراحت می‌شدند و از آیت‌الله حائری با اصرار می خواستند که ایشان که یک مرجع بزرگ مذهبی بود حکم کند که مردم مسلمان در مقابل این رژیم به نحوی قیام کنند، لااقل مالیات ندهند، ولی ایشان امر به صبر و سکوت می‌کرد تا اینکه روزی علما را جمع کردند و فرمودند می‌دانید که در جریان عاشورا چرا اصحاب سیدالشهدا(ع) آن‌قدر عظمت پیدا کردند و نسبت به شهدای دیگر اسلام برتری یافتند؟ ایشان فرمودند: رمز عظمت چشمگیر و مهم آنان این است که تا زنده بودند و می‌توانستند نگذاشتند امام حسین(ع) به میدان برود و تا آخرین نفر و آخرین نفس جنگیدند و کشته شدند ولی وجود حضرت امام حسین(ع) را حفظ کردند و چند دقیقه شهادت فرزند پیغمبر(ع) را به تأخیر انداختند، ما هم لازم است چند روز هم شده این حوزه را حفظ کنیم و کاری نکنیم بهانه دست دشمن بدهیم تا حوزه علمیه را به هم بزند و نابود بکند، صبر کنیم تا خداوند فرج عنایت بفرماید و این درحالی بود که رضاخان دیکتاتور حوزه‌های اصفهان و مشهد و شهرهای دیگر را به تعطیلی کشانده بود و بسیاری از رجال علمی و دینی در زندان ها و تبعید گاه ها به سر می بردند و یا اساساً به دستور شاه آنها را کشته بودند. ⭕️این مرد بزرگ با تدبیر حکیمانه و بردباری عظیمی که شایسته نائب لایق و مقتدر امام عصر(عج) است حوزه را حفظ کرد تا اینکه حوزه علمیه رشد کرد و جمعیت آن از هزار نفر آن روز امروز تقریباً به [چندین] هزار نفر می‌رسد و در آغوش این مرکز بزرگ علمی رجال بزرگ فقهی ادبی فلسفی و مفسرین و محدثین و متکلمین تربیت و هر یک مشعل نورانی گردیدند که چهره اسلام را متجلی ساختند و علوم اهل بیت عصمت(ع) را به سراسر دنیا رساندند و به اسلام قدرت و قوت بخشیدند و مهمتر از همه اینکه این شجره طیبه که به بار نشست، از میان آنها به موازات طلوع چهره های درخشان فقهی و علمی چهره درخشنده، ابرمردی فقیه با صلابت ایمان و شجاعت و شهامت فوق‌العاده نیز ظاهر شد که ریشه ۲۵۰۰ساله را خشکاند و به جای آن که منتهای آرزوی علمای بزرگ قرون و اعصار بود را برقرار کرد. 🔹امروز تاریخ در برابر عمق و عظمت فکر آیت‌الله العظمی حاج شیخ عبدالکریم حائری اعلی الله مقامه سر تعظیم فرود می‌آورد و صبر و حلم او را شایسته هزاران تکریم و تمدید می‌داند و کاملاً درک می‌کند که آن مرد بزرگ چه نظر صائبی در حفظ این شجره طیبه داشته است. آیت‌الله حائری با متانت و پیگیری دقیق از طریق علمای تهران، عظمت مقام حاج شیخ محمدتقی بافقی را به حکومت وقت ابلاغ کرد و زمینه آسایش او را در زندان فراهم نمود؛ از جمله به پدر آیت‌الله سیدمحمود طالقانی پیام فرستاد که برای حاج شیخ مرتب از منزل خود غذا بفرستد زیرا می‌دانست که حاج شیخ اهل خوردن غذای دولتی نیست. در نتیجه پیگیری آیت‌الله حائری، شیخ محمدتقی بافقی پس از حدود ۶ ماه از زندان آزاد شد. اما کینه رضاخان بیش از آن بود که بگذارد ها چه به قم باز گردد پس او را به شهر ری تبعید کرد و او در آن شهر به تبلیغ معارف اسلامی و اقامه نماز جماعت و تربیت افراد (مخصوصاً با زهد و ساده‌زیستی و اخلاصی که داشت) تا پایان عمر اشتغال داشت. 🔶حاشیه پهلوی‌ها با این سابقه سیاه، به واسطه تبلیغات دروغین و اطلاعات کم نسل جدید، تلاش می‌کنند از رضاخان خائن، یک قهرمان ملی بسازند. شوربختانه با گذشت ۴ دهه از استقرار نظام اسلامی، هنوز در گوشه و کنار حوزه مقدسه، کسانی پیدا می‌شوند که گفتمان سیاه پهلوی‌ها را تکرار می‌کنند و به تضعیف حکومت اسلامی مشغول اند و روحانیان را از خدمت به نظام باز می‌دارند. آیا می‌خواهند آن دوران سیاه دوباره بر کشور حاکم شود که چنین کفر نعمت می‌کنند؟ به (ع) سیره پهلوی‌ها بود! 🌴🌴🌴
؛ زمینه‌ها و ناگفته‌ها 💥اختصاصی @mesagh 🔹جریان غربزده نشان داده حاضر است برای دستمالی، قیطریه را به بکشد! آن قیطریه در سال ۸۸ تهران و کل ایران بود. حالا سیستان است! 🔹فتنه سیستان گرچه پیچیده است اما ریشه‌یابی اش اصلا دشوار نیست؛ ظاهرا با یک تحرک اعتراضی نسبتا گسترده مردمی با ریشه‌های مذهبی و قومی مواجهیم اما آیا واقعا ماجرا همین است؟! 🔹سال‌هاست رسانه‌های بیگانه به موضوع متمرکز شده‌اند و آقای را در قامت یک رهبر معرفی می‌کنند. از سوی رسانه‌های غربگرای داخلی نیز همین خط دنبال شده است. امروز هم امثال زیباکلام صراحتا پرده برانداخته اند! 🔹طمع به رأی اهل سنت، را بر آن داشته که هنگام انتخابات ریاست‌جمهوری، خطوط قرمز مبتنی بر منافع ملی را رد کنند و در قامت اپوزسیون، شعارهای ساختارشکنانه مذهبی و قومی سر بدهند یا بر چنین خواست‌هایی صحه بگذارند. این است که ریشه فتنه سیستان به گره خورده است! 🔹عجیب آنکه که اغلب رویکرد و گاه نسبت به عامه دارند نیز در سیاست به همین جریان غربزده گره می‌خورند! از تا ، وضع همین بوده است که از طرفی اهل سنت و از طرفی سکولارهای حوزوی، پله پیروزی جریان غربزده محسوب می‌شده است. 🔹این پیچیدگی ها نشان می‌دهد که مسائل به ظاهر قومی و مذهبی را از دریچه سیاست باید نگریست؛ جایی که مرزهای گاه جابجا می‌شود! ⭕️الغرض! فتنه در سراوان و سیستان، ریشه در تهران و لندن و واشنگتن دارد! برای آرامش منطقه هم راهی نیست جز یقه‌گیری از ! 🌴🌴🌴
نقدی بر انگاره‌ی عدم وجوب خروج از برجام پاسخی به یادداشت جنجالی [صفحه ۲ از ۲] خلاصه آنکه: وقتی فعل امر ممنوعیت و حرمت قبلی را برداشت باید به دنبال دلیل دیگری برای تعیین تکلیف جدید بود. حال باید دید «نقض عهد و خروج از یک پیمان قانونی و شرعی»، وقتی حرمت خود را از دست داد، چه حکمی دارد؟ ناگفته پیدا است که عهد و پیمان‌ها در ذات خود موجب الزامات و تضیّقاتی برای طرفین قرارداد می‌شوند و از این جهت ماندن در آن‌ها مادامی که از طرف مقابل امتیازی به دست نیاید، خود به خود مطلوبیتی ندارد بلکه مصداق «اضرار یا تضییق بیهوده بر نفس» بوده و از نظرگاه نقل و عقل عملی، مذموم و حرام است. چنین است که در این آیه ابتدا به دلالت فعل امر، حرمت قبلی برداشته می‌شود سپس به دلالت عقل (به‌مثابه‌ی قرینه متصله) ماندن بیهوده در هر قراردادی که مصداق تضییق یا إضرار بیهوده بر نفس و مشتمل بر امتیازدهی یک طرفه به بیگانگان باشد، محکوم به حرمت عقلی و نقلی و خروج از آن قرارداد واجب می‌شود. در اینجا جای این پرسش باقی است که پس چرا فقیهانی مانند شیخ طوسی و علامه رحمهم‌االله (چنانکه نویسنده آن یادداشت نیز از آنان نقل کرده) به‌جای وجوبِ نقض عهد، تعبیر جواز نقض را به کار گرفته‌اند. پاسخ این پرسش آن است که بحث این بزرگان در کتاب الجهاد و در مقام بررسی «مستثنیات وجوب رعایت مهادنه» بوده است. بدیهی است که در قرارداد مهادنه با صرف مشاهده آثار و نشانه‌های عهدشکنیِ دشمن، نمی‌توان به‌صورت مطلق، حکم به وجوب خروج از مهادنه (و وجوب استدامه‌ی جنگ) کرد بلکه باید مسأله را به مصلحت‌سنجی حاکم سپرد اما در قراردادهای غیرجنگی که صرفاً مشتمل بر دادن بسته‌‌ای از امتیازات اقتصادی و سیاسی در برابر گرفتن دسته‌ی دیگری از امتیازات اقتصادی و سیاسی هستند، وقتی امتیازدهیِ طرف مقابلْ متوقف و این توقف رسماً نیز اعلام شود، دیگر قطع امتیازدهی یک طرفه به بیگانگان به دلالت عقل و نقل واجب می‌شود نه جایز. لذا توقع نمی‌رفت که نویسنده آن یادداشت، عبارت فقهی شیخ طوسی و علامه حلی را که درباره جنگ و قرارداد مهادنه است، نقل کنند و بر یک قرارداد اقتصادی حمل کنند! 🌴🌴🌴
تهافت مبنایی در یادداشت توجیهی آقای سروش محلاتی 💥اختصاصی|| علی مؤمنی زاده/ در نقد نوشته اقای سروش محلاتی این نکته قابل توجه است که ایشان از نظریه منطقه الفراغ شهید صدر، استفاده میکند و آن را کنار نظر بزرگانی همچون شیخ طوسی یعنی جواز نقض عهد در برابر دشمن خائن و نقض کننده قرار میدهد. صرف نظر اینکه شیخ طوسی در مقام جواز برای ورود به جنگ است نه توقف یکطرفه تعهدات اقتصادی، و صرف نظر از اینکه اباحه بالمعنی الاخص خود یکی از احکام خمسه است، و ایشان در این عبارت که امر در چنین موقعیتی به معنای وجوب نیست و صرفا جواز و اباحه را میفهماند، اباحه به معنای اخص را اراده کرده، از نظر مبنایی نیز بزرگانی همچون شیخ طوسی نظریه منطقه الفراغ را نمیپذیرند و برای تمام افعال قائل به وجود حکم الهی هستند. لذا نظریه منطقه الفراغ، نظریه ای بر خلاف رای مشهور فقیهان است. اقای سروش محلاتی چطور بین این دو جمع کرده است؟ آیت الله مکارم شیرازی می‌نویسد: بزرگان شیعه معتقدند شریعت، ذکر هیچ حکمی را فرونگذارده و هیچ واقعه‌ای خالی از حکم الهی نیست. آن‌چه مورد نیاز بشر بوده، حتی «ارش الخدش» توسّط پیامبر(ص) و لو با ذکر عمومات و اطلاقات ذکر شده است و به تصریح ائمه(ع) ایشان خود نیز تشریع کننده نبوده‌ و آن‌چه بیان می‌کردند از پیامبر به آن‌ها رسیده بوده است. حتی با فرض تفویض امر دین به آن‌ها (که معنایش محل بحث است) نیازی به اعمال آن نبوده است. در این صورت، حال فقهای اعلام چگونه خواهد بود؟ (مکارم، بحوث فقهیه هامه، صص 516-520 و 536) برخی دیگر نيز تصریح دارند که؛ منطقه الفراغ که نظریه مرحوم‌ شهید صدر است، با همین نگاه مورد قبول نیست. (علیدوست، فقه و مصلحت، 216) از این جهت، به نظر میرسد یادداشت توجیهی آقای سروش، است که با عجله برای دفاع از و توجیه رویکرد ، نگاشته شده است. 🌴🌴🌴