eitaa logo
#کانال_میثاق♥🇮🇷🇮🇷🇮🇷 ♥mesahg@🇮🇷🇮🇷🇮🇷
1.2هزار دنبال‌کننده
188هزار عکس
170.6هزار ویدیو
2هزار فایل
استقرار اسلام اصیل، دفاع از انقلاب اسلامی وحفظ ارزش های آن تااستقرار عدل و قسطmesahg@
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از mesaghمیثاق
🔻حیدر محمدی رئیس سازمان غذا و دارو شد 🔹وزیر بهداشت در حکمی حیدر محمدی را به عنوان معاون وزیر و رئیس سازمان غذا و دارو منصوب کرد. @mesagh
هدایت شده از mesaghمیثاق
🔻کشته‌شدن یک آمریکایی در بغداد 🔹منابع عراقی از حمله مسلحانه به یک خودرو در منطقه الکراده بغداد خبر دادند که به گفته آنها منجر به کشته‌شدن یک آمریکایی شده است. @mesagh
هدایت شده از mesaghمیثاق
9.99M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 آتش زدن مسجد ابوذر محله دلاوران و قرآن‎های داخل مسجد توسط اغتشاشگران @mesagh
هدایت شده از mesaghمیثاق
سید جمال الدین گلپایگانی.mp3
1.53M
🔹 حکایت جالب از عارف واصل؛ مرحوم سید جمال الدین گلپایگانی(ره) 🎙 از زبان مرحوم شهید مطهری(ره) @mesagh
هدایت شده از mesaghمیثاق
روضه خانگی - امام حسن(ع) - 1316.mp3
8.86M
🎙مهرت به کائنات برابر نمی‌شود... 🔻روضه (ع) 🔻روضه (ع) ⏱ | 09:19 👤حاج مهدی @mesagh
هدایت شده از mesaghمیثاق
روضه خانگی - حضرت علی اکبر (ع) - 1317.mp3
9.01M
🎙اشبه الناس خَلقاً و خُلقاً و منطقاً برسول الله... 🔻روضه (ع) ⏱ | 09:30 👤استاد @mesagh
هدایت شده از mesaghمیثاق
📸تاثیر اغتشاشات بر بازار ارز 🔹مسعود براتی:درباره نسبت ناامنی و اغتشاشات و قیمت ارز خوب است تجربه سال ۹۸ را مرور کنیم از ابتدای ۹۸ قیمت ارز نزولی بود تا آبان. بعد از آبان علی رغم افزایش فروش نفت، نرخ افزایشی شد. @mesagh
هدایت شده از mesaghمیثاق
✨﷽✨ یک وقت می‌گوییم علی(ع) را "که" کُشت یک وقت می‌گوییم "چه" کُشت؟ اگر بگوییم علی را "که" کُشت؟!! البته عبد الرحمن ابن ملجم، و اگر بگوییم علی را "چه" کُشت، باید بگوییم "جمود"، "خشک مغزی" و "خشکه مقدسی"؛ همین هایی که آمده بودند علی را بکشند، از سر شب تا صبح عبادت می‏کردند، واقعاً خیلی تأثرآور است. علی به جهالت و نادانی این ها ترحم می‌کرد، تا آخر هم حقوق این ها را از بیت المال می‌داد و به این ها آزادی فکری می‌داد... ابن ابی الحدید می‌گوید، اگر می‌خواهید بفهمید که جمود و جهالت چیست، به این نکته توجه کنید که این ها وقتی که قرار گذاشتند این کار را بکنند، مخصوصاً شب‏ نوزدهم رمضان را انتخاب کردند و گفتند: ما می‌خواهیم خدا را عبادت بکنیم و چون می‌خواهیم امر خیری را انجام بدهیم، پس بهتر این است که این کار را در یکی از شب های عزیز قرار بدهیم که اجر بیشتری ببریم... 📖 اسلام ونیازهای زمان - شهید مطهری ‌‌‌‌ @mesagh
هدایت شده از mesaghمیثاق
✨﷽✨ ✍اربابی یکی را کشت و زندانی شد. و حکم بر مرگ و قصاص او قاضی صادر کرد. شب قبل از اعدامش، غلامش از بیرون زندان، تونلی به داخل زندان زد و نیمه شب او را از زندان فراری داد. اسبی برایش مهیا کرد و اسب خود سوار شد. اندکی از شهر دور شدند، غلام به ارباب گفت: ارباب تصور کن الان اگر من نبودم تو را برای نوشتن وصیتت در زندان آماده می‌کردند. ارباب گفت: سپاسگزارم بدان جبران می‌کنم. نزدیک طلوع شد، غلام گفت: ارباب تصور کن چه حالی داشتی الان من نبودم، داشتی با خانواده‌ات و فرزندانت وداع می‌کردی؟ ارباب گفت: سپاسگزارم، جبران می کنم. اندکی رفتند تا غلام خواست بار دیگر دهان باز کند، ارباب گفت تو برو. من می‌روم خود را تسلیم کنم. من اگر اعدام شوم یک بار خواهم مرد ولی اگر زنده بمانم با منتی که تو خواهی کرد، هر روز پیش چشم تو هزاران بار مرده و زنده خواهم شد 💐قرآن کریم: لاتبطلوا صدقاتکم بالمن و الذی هرگز نیکی‌های خود را با منت باطل نکنید ‌‌‌‌ @mesagh
هدایت شده از mesaghمیثاق
✨﷽✨ ✍روزی رسول اکرم (ص) با یکی از اصحاب از صحرایی نزدیک مدینه می‌گذشتند. پیرزنی بر سر چاه آبی می‌خواست آب بکشد و نمی‌توانست. رسول خدا (ص) پیش رفت و فرمود: حاضری من برای تو آب بکشم؟ پیرزن که حضرت را نشناخته بود گفت: ای بنده خدا اگر چنین کنی برای خود کرده‌ای و پاداش عملت را خواهی دید. حضرت دلو را به چاه انداخت و آب کشید و مشک را پر کرد و بر دوش نهاد و به پیرزن فرمود: تو جلو برو و خیمه خود را نشان بده، پیرزن به راه افتاد و حضرت از پی او روان شد. آن مرد صحابی که همراه حضرت بود، گفت: یا رسول‌الله! مشک را به من بدهید اما پیامبر (ص) قبول نکردند، صحابی اصرار کرد ولی حضرت فرمودند: من سزاوارترم که بار امت را به دوش بگیرم. رسول خدا (ص) مشک را به خیمه رساندند و از آنجا دور شدند. پیرزن به خیمه رفت و به پسران خود گفت: برخیزید و مشک آب را به خیمه بیاورید. پسران وقتی مشک را برداشتند تعجب کردند و پرسیدند: این مشک سنگین را چگونه آورده‌ای؟ گفت: مردی خوش‌روی، شیرین‌کلام، خوش‌اخلاق، با من تلطف بسیار کرد و مشک را آورد. پسران از پِی حضرت آمدند و ایشان را شناختند، دوان دوان به خیمه برگشتند و گفتند: مادر! این همان پیغمبری است که تو به او ایمان آورده‌ای و پیوسته مشتاق دیدارش بودی. پیرزن بیرون دوید و خود را به حضرت رساند و به قدم‌های مبارکش افتاد. گریه می‌کرد و معذرت می‌خواست. حضرت در حق او و فرزندانش دعا کرد و او را با مهربانی بازگرداند. جبرئیل نازل شد و این آیه را آورد: 📖وَإِنَّكَ لَعَلَىٰ خُلُقٍ عَظِيمٍ (4 - قلم) و تو اخلاق عظیم و برجسته‌اى دارى. 📚قصص‌الروایات ‌‌‌‌ @mesagh
هدایت شده از mesaghمیثاق
✨﷽✨ ✍آیت الله بهجت: دو کلمه از شیخ انصاری رحمه‌الله نقل شده است که بر علوّ مقام او دلالت دارد: اول آن‌ که: یکی از اهل علم حاجتی داشته و مدت‌ها به حرم مشرف می‏ شده و توسل می‏ کرده است، تا این‌ که روزی، عربی را می‏ بیند که وارد حرم شد و عرض حاجت کرد (فرزندش بیمار بوده) و فوراً همان‌جا حاجتش برآورده شد؛ از این‌رو ، خیلی ‏ناراحت می‏ شود و به اصطلاح، قهر می‏ کند و تصمیم می‏ گیرد از عراق برود. وقتی به محل اقامتش بر می‏ گردد، به او می‏ گویند: چندین بار، خادم شیخ به سراغ شما آمد و شما نبودید. در همین وقت، دوباره خادم سر می‏ رسد. سرانجام بعد از آن‌ که شیخ، حوایج او (هزینه حج، منزل و عیال) را برآورد، به او می‏ فرماید: "شما نگاه نکنید به این‏ مردم. این‌ها را این‌طور عادت داده ‏اند؛ اما شماها اگر خواستید حاجت‌تان برآورده شود، بر خشوع و خضوع خود در نماز بیفزایید." کلام بزرگی است. کأنّه می‏ فرماید که به این، أحوج هستید. دوم آن ‌که، ایشان مریض شده بودند و اهل علم و عرب‌ها به دیدنشان آمده، و طی عیادت گفته بودند: ان ‌شاء الله خوب ‏می‏ شوید. ایشان در پاسخ فرموده بود: "الموت و الحیاة من عوارض البدن ، و المصیبة سواد الوجه في الآخرة"؛ مرگ و زندگانی از عوارض بدن است ، ولی مصیبت، سیاه‌ رویی در آخرت است. 📚نکته‏‌های ناب ، ص ۸۵ ‌‌‌ @mesagh