هدایت شده از mesaghمیثاق
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 این هم کلیپی در مورد ایران، مهد تمدن
✍شکی نیست که وقتی اسلام وارد آن سرزمین شد، آنجا مرکز و زایشگاه تمدن بود. امکان ندارد عالمی پیدا کنید که ایرانی نباشد. و اگر غیر عجم باشد، حتما استاد و معلمش عجم (ایرانی) بوده است
هدایت شده از mesaghمیثاق
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹مستند در_برابر_طوفان
🎬 قسمت_هجدهم
✍مجموعه مستند "در برابر طوفان" روایتگر تاریخ سیاسی و اجتماعی پهلوی دوم از زمان پادشاهی محمدرضا پهلوی تا انقلاب اسلامی است. در این مجموعه صداها و تصاویر دیده نشده از #تاریخ معاصر کشور نمایش داده می شود.
📽 کارگردان : مهدی نقویان
هدایت شده از mesaghمیثاق
🔻شیخ بهایی با موشهایش شاه عباس را شکست داد!
.
✍ روزی شاه عباس صفوی در اصفهان به دیدن شیخ بهائی رفت. از شیخ پرسید: در برخورد با افراد اجتماع اصالت ذاتی آنها بهتر است یا تربیت خانوادگیشان؟ شیخ گفت: به نظر من "اصالت" ارجح است و شاه بر خلاف او گفت: شک نکنید که تربیت مهم تر است. بحث میان آن دو بالا گرفت و هیچیک نتوانستند یکدیگر را قانع کنند. به ناچار شاه برای اثبات حقانیت خود او را به کاخ دعوت کرد تا حرفش را به کرسی نشاند.
فردای آن روز هنگام غروب شیخ به کاخ رسید. وقت شام فرا رسید سفره ای بلند پهن کردند ولی چون چراغ و برقی نبود مهمانخانه تاریک بود. در این لحظه پادشاه دستی به کف زد و با اشاره او چهار گربه شمع به دست حاضر شدند و آنجا را روشن کردند. دراین هنگام شاه گفت دیدی گفتم "تربیت" از "اصالت" مهم تر است ما این گربه های نااهل را اهل و رام کردیم که این نتیجه اهمیت "تربیت" است.
شیخ در عین اینکه هاج و واج مانده بود گفت من فقط به یک شرط حرف شما را می پذیرم و آن اینکه فردا هم گربهها مثل امروز چنین کنند. شاه که از حرف شیخ سخت تعجب کرده بود گفت: این چه حرفی است؟ فردا مثل امروز و امروز هم مثل دیروز. کار آنها اکتسابی است که با تربیت و ممارست و تمرین زیاد انجام میشود.
ولی شیخ دست بردار نبود تا جایی که شاه عباس را مجبور کرد تا این کار را فردا تکرار کند.لذا شیخ به خانه رفت و بیدرنگ دست به کار شد. چهار جوراب برداشت و چهار موش بخت برگشته در آن گذاشت. فردا او باز طبق قرار قبلی به کاخ رفت تشریفات همان و سفره همان و گربه های بازیگر همان.
شاه که مراسم دیروز را تاکیدی بر صحت حرفهایش می دید برای شیخ رجز می خواند که در این زمان شیخ موشها را رها کرد که در آن هنگام هنگامهای به پا شد. یک گربه به شرق و دیگری به غرب؛ آن یکی شمال و این یکی جنوب.و این بار شیخ بر پشت شاه زد و گفت: شهریارا یادت باشد اصالت گربه، موش گرفتن است؛ گرچه "تربیت" هم بسیار مهم. یادت باشد با "تربیت" میتوان گربه اهلی را رام و آرام کرد ولی هرگاه گربه موش را دید به اصل و "اصالت" خود بر میگردد.
📚منبع: شاه عباس کبیر؛ به کوشش مریم نژاد اکبری
هدایت شده از mesaghمیثاق
🔻تحقیر رهبری با تراشیدن ریش ایشان!
✍افسر زندان با تمسخر گفت: «آشیخ سید علی ریشت را زدند» او هم خندید و گفت: «بله الحمدلله، مدتها بود چانهام را ندیده بودم که دیدم». وقتی در زندان ساواک اسیر بودند، ریش رهبری را تراشیده بودند تا برای تحقیر، به صورتشان سیلی بزنند؛ اما ایشان روحیهشان را به هیچ وجه از دست ندادند
📚منبع: سایه روشن؛
حجت_الاسلام راجی
هدایت شده از mesaghمیثاق
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 شهید عِلم / زیر بمباران دشمن بود که چنین نابغهای تربیت شد!
هدایت شده از mesaghمیثاق
🔻 الماس دریای نور
✍دریای نور یک الماس صورتی رنگ و یکی از بزرگترین الماس های شناخته شدهٔ جهان و بزرگترین الماس صورتی جهان با وزن ۱۸۲ قیراط معادل ۳۶/۴ گرم است
🔸این الماس را نادر شاه افشاردر جنگ با هند در سال ۱۷۳۹ میلادی همراه خود به ایران آورد. دریای نور پس از قتل نادرشاه به نوهٔ او شاهرخمیرزا رسید و دست به دست شد تا سر انجام به دست آغا محمدخان قاجار افتاد. او برای تولیت این گوهر قیمتی منصبی مخصوص قرار داده بود. این جواهر در زمان محمدعلی شاه و هنگام شکست وی از مشروطهخواهان به سفارت روسیه برده شد که توسط مشروطهخواهان بازپس گرفته شد و هماکنون در موزهٔ بانک مرکزی واقع در خیابان فردوسی تهران قرار دارد
هدایت شده از mesaghمیثاق
🔻شیوخ کوفه /آنهائی که فقط می گریستند و دعا می کردند
✍سعد بن عبيده مى گويد: «در روز عاشورا و گرماگرم نبرد، برخى از شيوخ كوفه را ديدم كه بر تپّهاى رفته، مىگريستند و از خدا مى خواستند كه حسين عليه السلام را يارى كند. به آنان گفتم: اى دشمنان خدا، به جاى دعا، برويد او را يارى كنيد!
هدایت شده از mesaghمیثاق
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 مستند در_برابر_طوفان
🎬 قسمت_نوزدهم
✍مجموعه مستند "در برابر طوفان" روایتگر تاریخ سیاسی و اجتماعی پهلوی دوم از زمان پادشاهی محمدرضا پهلوی تا انقلاب اسلامی است. در این مجموعه صداها و تصاویر دیده نشده از تاریخ معاصر کشور نمایش داده می شود.
📽 کارگردان : مهدی نقویان
هدایت شده از mesaghمیثاق
🔻چرا رضاخان حامی قدرتمند خود را ترور کرد؟!
✍ رضاشاه بعد از تثبیت قدرتش، به قول سیدحسن تقیزاده از هر کسی که جُربُزه داشت، وحشت میکرد و همه را میخواست از میان بردارد. هرچند در راه کمک به او و قدرتش قدمهای بزرگی برداشته بود
🔸بلوشر، سفیر وقت آلمان در ایران در خاطرات خود درباره ماموریتش در ایران و سرنوشت دردناک تیمورتاش چنین میگوید: «این مرد نازپرورده ناگزیر شد بر سنگ مرطوب و برهنه کف اتاق بخوابد. غذای خصوصی را هم منع کردند و او مجبور شد غذای زندان را، که میترسید مسموم باشد، بخورد. چندی بعد تیمورتاش به فراست دریافت که غذایی که پیش او گذاشتهاند، مسموم است. از خوردن آن ابا کرد و چندین روز را بدون غذا گذراند. آنگاه گرسنگی زورآور شد. خورد و همان شب با دردهای وحشتناک روزگارش به سر آمد».
📚منبع: معماران عصر پهلوی؛ نجفقلی پسیان و خسرو معتضد
هدایت شده از mesaghمیثاق
✨﷽✨
🏴ارزش يك قطره اشك براى اباعبدالله عليه السلام
✍چون روز قیامت شود و بنده را در موقف حساب و کتاب بیاورند، وقتی نامه عملش را از حسنات تهی می بیند، با یأس راه جهنم را در پیش میگیرد. خطاب می رسد ای بنده به کجا می روی!؟ میگوید خود را مستحق آتش می دانم. در این هنگام خطاب می رسد که صبر کن، زیرا نزد ما امانتی داری. پس دانهای از درّ می آورند که شعاع نورش همه عرصات را روشن مینماید.
می پرسد من چنین دانه گرانبهایی نداشتم! ندا میرسد: این دانه، قطره اشکی است که در فلان مجلس در مصیبت حسین بن علی (عليه السلام) از دیدگانت جاری شد و ما آن را برای این روز که یوم الحسرة است، ذخیره کردیم تا به کارت آید. حالا این درّ را از تو خریداریم. آن را نزد انبیاء ببر تا قیمت گذاری کنند.
نزد آدم صفی الله (عليه السلام) می برد و آن حضرت می فرماید من سررشته قیمت این درّ را ندارم. نزد نوح (عليه السلام) و سایر انبیاء هم می آورد و همه به دیگری حواله مینمایند تا نزد خاتم الانبیاء (صلى الله عليه وآله) می آورد. حضرت میفرماید نزد علی مرتضی (عليه السلام) ببر. امیرالمؤمنین نیز او را نزد فرزندش حسین (عليه السلام) می فرستد.
وقتی درّ را به حضرت اباعبدالله (عليه السلام) می دهد آن حضرت، درّ را نزد خداوند می آورد و عرض میکند خدایا قیمت دانه این است که این بنده را به همراه پدر و مادرش به من ببخشی و ایشان را با من محشور کنی. خطاب می رسد که او را با پدر و مادرش به تو بخشیدیم و همسایهات در بهشت خواهند بود.
📚 از کتاب ارزشمند حسینیه نوشته ملا حبیب الله شریف کاشانی (ره)، ص34و35
هدایت شده از mesaghمیثاق
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
السلام علی ساکن کربلاء
بانی ماه غم یابن خیرالنساء
هدایت شده از mesaghمیثاق
✨﷽✨
◾️عظمت اشک بر سیدالشهداء علیهالسلام
حکایتی از آیتالله بهجت در مورد توجه اهلبیت علیهالسلام به گریهکنهای امام حسین علیهالسلام
✍آیتالله بهجت (ره) : در نزدیكی نجف اشرف، در محل تلاقی دو رودخانۀ فرات و دجله، آبادیای است به نام «مصیب»، كه مردی شیعه برای زیارت مولای متقیان امیرالمؤمنین علیهالسلام از آنجا عبور میكرد. مردی كه در سر راه مرد شیعه خانه داشت، چون میدانست او همواره به زیارت حضرت علی علیهالسلام میرود، او را مسخره میكرد. حتی یکبار به امیرالمؤمنین علیهالسلام جسارت كرد و همچنین گفت: به او (امام علی علیهالسلام) بگو من را از بین ببرد، وگرنه در بازگشت، تو را خواهم کشت! مرد شیعه خیلی ناراحت شد. چون به زیارت مشرف شد، بسیار بیتابی كرد و عرض کرد: شما که میدانی این مخالف چه میكند؛ چرا پاسخش را نمیدهید؟! آن شب آن حضرت را در خواب دید و به ایشان شكایت كرد. حضرت امیر علیهالسلام فرمودند: او بر ما حقی دارد كه نمیتوانیم در دنیا او را كیفر دهیم. مرد شیعه میگوید: آری، لابد بهخاطر آن جسارتهایی كه او میكند، بر شما حق پیدا كرده است؟! حضرت فرمودند: روزی او در محل تلاقی آب فرات و دجله نشسته بود و به فرات نگاه میكرد، ناگهان ماجرای كربلا و منع سیدالشهدا علیهالسلام از نوشیدن آب، به خاطرش آمد و پیش خود گفت: عمربنسعد كار خوبی نكرد كه اینها را تشنه كشت، و ناراحت شد و یک قطره اشک از چشم او ریخت؛ از این جهت بر ما حقی پیدا كرد كه نمیتوانیم او را در این دنیا مجازات کنیم.
💥آن مرد شیعه میگوید: از خواب بیدار شدم و به سمت منزل خود رفتم. در سر راه با آن سنی ملاقات کردم. با تمسخر گفت: امامت را دیدی و از طرف ما پیام رساندی؟! مرد شیعه گفت: آری، پیام تو را رساندم و پیامی دارم. او خندید و گفت: بگو چیست؟ مرد شیعه جریان را تا آخر تعریف كرد. مرد سنی با شنیدن این ماجرا سر به زیر افكند و كمی به فكر فرو رفت و گفت: خدایا، در آن زمان هیچكس در آنجا نبود و من این را به كسی نگفته بودم، علی علیهالسلام از كجا فهمید؟! بلافاصله شیعه شد.
📚 رحمت واسعه، ص٢٧٢
هدایت شده از mesaghمیثاق
✅ثواب گریه بر امام حسین(ع)
✍امام رضا(ع) فرمودند: هر مؤمنی که به خاطر شهادت امام حسین(ع) گریه کند تا اشکش بر گونههایش جاری گردد، خداوند منان غرفهای در بهشت به او دهد که مدتها در آن ساکن گردد. و هر مؤمنی به خاطر آزاری که از دشمنان ما در دنیا به ما رسیده گریه کند تا اشکش بر گونههایش جاری شود، خداوند متعال در بهشت به او جایگاه شایستهای دهد و هر مؤمنی در راه ما اذیت و ازاری به او رسد پس بگرید تا اشکش بر گونههایش جاری گردد، خداوند متعال آزار و ناراحتی را از او بگرداند و در روز قیامت از غضب و آتش دوزخ در امانش قرار دهد
📚کامل الزیارات/صفحه ۳۲۲
هدایت شده از mesaghمیثاق
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥عمه بیا گمشده پیدا شده..." 🖤🥀"
هدایت شده از mesaghمیثاق
✨﷽✨
🏴حکایتی زیبا
✍جناب حجه الاسلام و المسلمين آقای سيد عسكر حيدری، از طلاب علوم دينيه حوزه علميه زينبيه شام چنين نقل كردند که : روزی زنی مسيحی دختر فلجی را از لبنان به سوريه میآورد.
زيرا دكترهای لبنان او را جواب كرده بودند .
زن با دختر مريضش نزديک حرم با عظمت حضرت رقيه (س) منزل می گيرد، تا درآنجا برای معالجه فرزندش به دكتر سوريه مراجعه كند، تا اينكه روز عاشورا فرا می رسد و او می بيند. مردم دسته دسته به طرف محلی كه حرم مطهر حضرت رقيه(س) آنجاست می روند. از مردم شام می پرسد اينجا چه خبر است ؟ می گويند اينجا حرم دختر امام حسين (س) است .
او نيز دختر مريضش را در منزل تنها گذاشته درب اطاق را میبندد، و به حرم حضرت رقيه سلام الله عليها روانه ميشود و گريه می كند،به حدي كه غش می كند و بيهوش می افتد ... درآن حال كسي به او ميگويد بلند شو برو منزل ... حركت می كند و می رود درب منزل را می زند، می بيند دخترش دارد بازی می كند! وقتی مادر جويای وضع دخترش می شود و احوال او را می پرسد، دختر درجواب مادر میگويد وقتی شما رفتيد دختری به نام رقيه وارد اطاق شد و به من گفت : بلند شو تا با هم بازی كنيم .
آن دختر به من گفت، بگو :
( بسم الله الرحمن الرحيم )
تا بتوانی بلند شوی و سپس دستم را گرفت و من بلند شدم ديدم تمام بدنم سالم است... او داشت با من صحبت می كرد كه شما درب را زديد، گفت : مادرت آمد . سرانجام مادر مسيحی با ديدن اين كرامت از دختر امام حسين (س) مسلمان شد ...
📚 کتاب کرامات حضرت رقیه(س)
هدایت شده از mesaghمیثاق
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بیا دعا کنیم امام غائب رو
بانی روضهی ام المصائب رو
هدایت شده از mesaghمیثاق
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥نکته ای مهم برای کسانی که می خواهند در مجلس امام حسین علیه السلام شرکت کنند
👤استاد دانشمند
هدایت شده از mesaghمیثاق
✨﷽✨
🌼برسد به دست همه کارهء عالم
✍حجت الاسلام والمسلمین آقا شیخ مرتضی زاهد (ره) می فرمودند:به جهت اینکه به فقراء کمک می کردم؛ یک بدهی پیدا کردم. رفع این بدهی را از امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) تقاضا کردم. یک نامه ای به حضرت نوشتم و گفتم: آقاجان! من که نمی توانم این نامه را در چاه های امامزاده ابوالحسنین بیاندازم، کسی را هم ندارم تا این نامه را در حرم ثامن الحجج (ع) بیاندازد. ایشان می فرمود: رفتم به بازار حلبی سازها، آنجا یک نهر آب بود که جریان داشت، به آن دستورات عمل کردم و نامه را در آن نهر آب انداختم، و تا عصر جواب نامه از طرف حضرت آمد.
روزهایی در زندگی ات هست که احساس دلتنگی عجیبی به تو دست می دهد، حس می کنی تمام غصه های دنیـــــــا تلمبار شده ست روی دلت، انگار اصلا کسی حرفت را نمی فهمد، دلت می خواهد باشد محرم رازی، سنگِ صبوری، بنشینی ساعت ها برایش درد و دل کنی و روی شانه هایش هق هق شب گریه های دلتنگی ات را بنشانی...
وضویی دست و پا کن در این گرفتگی های دل،گوشه ی دنجی بنشین و قلم و کاغذی بردارو تمام نگفتنی هایت را بگو برای آنکه محرم رازت می شود و سنگ صبورت، برای امام زمانت نامه ای بنویس و در چاهی، رودخانه ای، امام زاده ای و یا هر نقطه ای که به دلت می افتد بیانداز، امید داشته باش که نامه ات را می خواند و جوابت را می دهد، که دستِ خالی رد کردنِ کسی در مرام آن جوانمرد نیست...
دلت را خانه ی مـا کن، مصفّـا کردنش با من
به ما درد دل افشا کن، مـداوا کردنش با من
اگر گم کردهای ای دل، کلید استجــابت را
بیا یک لحظه با ما باش، پیــدا کردنش با من
اگر درها به رویت بسته شـد دل برمکَن بازآ
درِ این خانه دقالبـاب کُـــن وا کردنش با من
به من گو حاجت خود را، اجـابت میکنم آنی
طلب کن آنچه می خواهی، مهیا کردنش با من
هدایت شده از mesaghمیثاق
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
◾روایت خدمت
روایتی از توفیقات اقتصادی، رشد ابعاد ماموریتی و مجموعه اقدامات سازمان اقتصادی کوثر وابسته به بنیاد شهید و امور ایثارگران در خدمت رسانی به جامعه معزز ایثارگری