هدایت شده از mesaghمیثاق
✨﷽✨
🌼کمک به مردم
✍ يكى از دستورهاى مؤكد شيخ رجبعلى خياط، احسان به مردم بود و براى اين مهم ارزش زيادى قائل بود. وى احسان به خلق را يكى از راههاى بسيار خوب و مؤثر در سير الى الله میدانست، به طورى كه اگر كسى از سير و سلوك عاجز بود، به او توصيه میكرد: «از احسان كوتاهى نكن و تا میتوانى احسان كن».
يكى از شاگردان شيخ میگويد: مرحوم سهيلى [از ياران بسيار نزديك شيخ] ـ رضوان الله تعالى عليه ـ میگفت:... روزى در هواى گرم تابستان ديدم كه شيخ نفسزنان به مغازه من آمد و ضمن دادن مبلغى پول گفت: «معطل نكن، فورا اين پول را برسان به سيد بهشتى.» او امام جماعت مسجد حاج امجد در خيابان آريانا بود. من به هر نحو شده، فورا خود را به منزل ايشان رساندم و پول را به ايشان دادم. بعدها از ايشان پرسيدم كه جريان آن روز چه بود؟ پاسخ داد: آن روز مهمان برايم آمده بود و هيچ چيزى در منزل نداشتم. رفتم در اتاق ديگر و به حضرت ولى عصر عليهالسلام متوسل شدم كه اين حواله به من رسيد. جناب شيخ هم گفت: حضرت ولى عصر عليهالسلام به من فرمودند: «زود به سيد بهشتى پول برسانيد.»
📚 برگرفته از کتاب کیمیای محبت؛
شرح حال شيخ رجبعلى خياط
هدایت شده از mesaghمیثاق
20.2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥هشدار جدی حجتالاسلام دانشمند به مسئولان درباره جوانان
🔹اگر مشکلات معیشتی و اجتماعی جوانان خودمان را حل نکنیم، قلب فلسطینی آنها توسط تبلیغات رژیم صهیونیستی اشغال میشود!
🔹مسئولان ما همانقدر که به فکر فلسطین هستند، باید به فکر وظایف خود و حل مشکلات مردم ایران هم باشند.
هدایت شده از mesaghمیثاق
✨﷽✨
🔰حکایتی جالب از ذکاوت بوعلی سینا
✍نقل است است که شیخ الرئیس ابوعلی سینا وقتی از سفرش به جایی رسید اسب را بر درختی بست و کاه پیش او ریخت و سفره پیش خود نهاد تا چیزی بخورد.
روستایی سوار بر الاغ آنجا رسید.از خرش فرود آمد و خر خود را در پهلوی اسب ابوعلی سینا بست تا در خوردن کاه شریک او شود و خود را به شیخ نهاد تا بر سفره نشیند.
شیخ گفت: خر را پهلوی اسب من مبند که دم لگد زند و پایش بشکند.
روستایی آن سخن را نشنیده گرفت، با شیخ به نان خوردن مشغول گشت.
ناگاه اسب لگدی زد.
روستایی گفت: اسب تو خر مرا لنگ زد.
شیخ ساکت شد و خود را لال ظاهر نمود.
روستایی او را کشان کشان نزد قاضی برد. قاضي از حال سوال کرد. شیخ هم چنان خاموش بود.
قاضی به روستایی گفت: این مرد لال است؟
روستایی گفت: این لال نیست بلکه خود را لال ظاهر ساخته تا اینکه تاوان خر مرا ندهد. پیش از این با من سخن گفته...
قاضی پرسید: با تو سخن گفت؟!
او جواب داد که: گفت خر را پهلوی اسب من نبند که لگد بزند و پایش بشکند.
قاضی خندید و بر دانش شیخ آفرین گفت.
شیخ پاسخی گفت که زان پس در زبان پارسی مثل گشت:
" جواب ابلهان خاموشی است... "
📚منبع: امثال و حکم علی اکبر دهخدا
هدایت شده از mesaghمیثاق
✨﷽✨
💠 گزارش کارهای شیعیان به امامان
✍موسی بن یسار میگوید: من در خدمت #امام_رضا علیه السلام بودم؛ وارد کوچههای شهر طوس شدیم (شهر مشهد امروز) سر و صدایی شنیدم به طرف آن صدا رفته دیدم جنازه ای است میبرند ناگاه امام علیه السلام از مرکب پیاده شدند و تابوت را گرفتند و از پی آن به راه افتادند.
آنگاه فرمودند: «ای موسی بن یسار! هر کس جنازه یکی از دوستان ما را تشییع نماید چنان گناهانش میریزد گویا اینکه تازه از مادر به دنیا آمده است و آثار گناه در پرونده او نمی ماند.»
امام همچنان از پی جنازه رفتند تا اینکه او را در کنار قبر گذاشتند. حضرت جلو رفتند و مردم را از جنازه کنار زدند، تا میت را مشاهده کردند سپس دستشان را روی سینه میت گذاشتند و فرمودند: «فلانی پسر فلان! تو را به بهشت بشارت میدهم؛ دیگر از این ساعت، ترسی نخواهی داشت.»عرض کردم: فدایت شوم این مرد را میشناسید؟! شما که تا کنون به این منطقه قدم نگذاشته اید!
حضرت علیه السلام فرمودند: «مگر نمی دانی "تعرض علینا اعمال شیعتنا صباحا و مساء"؛ اعمال شیعیان هر صبح و شام بر ما پیشوایان عرضه میشود هرگاه کوتاهی داشته باشند، از پروردگار تقاضا میکنیم از آن چشم پوشی نماید، و هر کار خیری را انجام داده باشند، از خداوند درخواست میکنیم اجر آنها را بدهد.»
📚 بحار،ج 49، ص 98
هدایت شده از mesaghمیثاق
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥زینب کبری خلاصه پنج تن آل عبا
👤حجت الاسلام و المسلمین دانشمند
هدایت شده از mesaghمیثاق
10.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔰 فناوری مقاومت
کار بزرگ امام این بود که فناوری مقاومت را از قرآن استخراج کرد و وارد میدان زندگی و مبارزه کرد.
قرآن کتاب مقاومت است...ما به غزه فناوری مقاومت دادیم، این خیلی مهمتر از فناوری موشک است...
هدایت شده از mesaghمیثاق
18.43M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 تماشا کنید:
عراق، رابطِ جدید خاورمیانه به اروپا؟
🔹گزارشی از پروژه «جاده توسعه»
هدایت شده از mesaghمیثاق
8.72M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⚡️واکاوی دلایل عدم انزجار آذربایجان از جنایات غزه
🔹در درگیری های اخیر در غزه، دولت آذربایجان در کنار اسرائیل قرار گرفت و با وجود جمعیت بالای مسلمانان از حماس حمایت نکرد.
مسلمنا
📽 ویدیوی پیوست به دلایل اتحاد تل آویو - باکو پرداخته است.
هدایت شده از mesaghمیثاق
🔰تقی زاده های جدید
سید حسن تقی زاده از رجال سیاسی – فرهنگی زمان قاجار و پهلوی است. مردی که معروف به غربگرایی و طبق باور عدهای عامل وابستگی و عقبماندگی ایران است.
❇️معروفترین جملهای که از او در تاریخ مانده و بیانگر نهایت درجه غربزدگی اوست همان جمله «ایران باید ظاهراً و باطناً و جسماً و روحاً فرنگیمآب شود و بس» می باشد یعنی سبک زندگی در ایران باید غربی بشود که در زمان خود نیز در ایران واکنشهای متفاوتی ایجاد کرد.
♦️اما تقیزاده منحصرا محدود به یک نفر در زمان سابق نیست و منطق و فکر او در زمان حال نیز در افکار عدهای به اصطلاح روشنفکر، ساری و جاری است. چنانکه رهبر انقلاب نیز در نقد این جریان فرمودهاند: «امروز هم تقی زاده های جدید از این حرفها میزنند؛ البتّه به این صراحت نمیگویند امّا مضمون حرفشان این است. آنهایی که افکار غربی را، سبک زندگی غربی را، روشهای غربی را، لغات غربی را به طور پیوسته در داخل، در ادبیّات ما، در افکار ما، در دانشگاههای ما، در مدارس ما تزریق میکنند، پمپاژ میکنند، اینها همین تقی زاده های جدیدند.»( ۱۳۹۸/۰۱/۰۱)
🔹البته به برکت آگاهیهایی که امروز جوانان و مردم انقلابی ایران کسب کردهاند به صراحت جرأت بیان این حرفها را ندارند بلکه با طرح مطالب ظاهرا علمی مقصودشان را دنبال میکنند. به عنوان مثال«آنهایی که پشت سر سند ۲۰۳۰ میایستند، همان تقی زاده های امروز هستند»( ۱۳۹۸/۰۱/۰۱) و مثالهای دیگری که نتیجهاش خودباختگی واستحاله هویت ایرانی مردم شود
هدایت شده از mesaghمیثاق
📚 قطعه ای از کتاب
🔴جاسوسی که رضاشاه برای تقی_زاده گذاشته بود...
رضاشاه هیچ گونه انتقادی را بر نمی تابید. هیچ کس حق نداشت از او انتقاد کند. همه می بایست تنها از او تعریف می کردند! همه بایست ارادتمند او می بودند! اگر کسی از او انتقاد می کرد، ابتدا مدتی دورا دور تحت نظر بود. بعد برای مدتی بازداشت می شد. پس از آن به نقطه ای دور تبعید می گشت و سرانجام می کشتنش. سیدحسن تقی زاده از محدود کسانی بود که در این زمینه جان سالم به در برد:
«وقتی که دوره ی آن مجلس نزدیک به اتمام رسید و اعلان انتخابات جدید کردند- که بر حسب مرسوم سه ماه به آخر دوره مانده شروع به انتخابات جدید می کردند- مداخلات دربار از حد تجاوز کرد. در حقیقت رضا شاه تصمیم قطعی گرفته بود که یک نفر هم از اشخاصی که مطیع او نباشد انتخاب نشود. من در مجلس برخلاف این اقدامات حرف زدم و این باعث آن شد که دوباره اطراف منزل من را مفتش گذاشتند. طول هم کشید، قریب دو سه ماه . منزل ما در کوچه ی نوبهار در خیابان نادری بود. مفتش دایما مراقب بود. آخر هوا خیلی گرم شد رفتیم به قلهک. مفتش هم آمد. گفته بود خدا به فلان کس عمر بدهد که من هم از برکت ایشان آب سردی اینجا می خورم. دو سه ماه طول کشید و خسته شدم. به هر کجا حتی بقال سر کوچه هم که می رفتیم این مفتش می آمد. عاقبت کاغذی نوشتم، وقت خواستم بروم شاه را ببینم. وقت هم داد.»1
تقی زاده در ادامه این بخش از خاطراتش می نویسد که شاه را راضی کرد که دست از سر او بردارد. او احتمالا جزء محدود کسانی است که توانست شاه را در این زمینه راضی کند. بگذریم از اینکه پس از این ارادت خود را نیز به شاه نشان داد.
📚سیدحسن تقی زاده، زندگی طوفانی، تهران، انتشارات فردوس، 1379، ص 232