کتابِ "پول، خدا، بچه ها" (کتاب اقتصاد اسلامی برای رده سنی کودکان) فقط میتونم بگم: خسته م...

کانادا تخت‌گرا عااالی بود 😂

♨️خود تحقیری شرکت کننده رو کنار بگذاریم! انصافا من که اطلاع نداشتم حالا مهم نیست مهم اینه که الان میدونیم. یادتونه تو فیلماشون گاهی نشون میدن زندانی فراری میره تو ماشین میگرده بعد میبینه راننده سوییچ رو پشت ابرویی ماشین گذاشته! یا اینکه توی فیلماشون عموما درهای ماشین باز هست! اولین چیزی که به ذهنتون میرسه اون لحظه چیه؟ وااای چقدر امنیت دارن چقدر خوبه اونجا... حالا اینها رو بگذارید کنار فیلمهایی که از ایران توی جشنواره ها نشون میدن! همه دزد، همه معتاد، همه آشپزخونه ها کابینت حلبی زنگ زده ، درها زنگ زده ، کوچه ها باریک و همه چادری ها فقیر و بدبخت... همیشه‌ هم یه بچه یکساله هست که داره توی اون شلوغی فیلم گریه میکنه و اعصاب ما رو خُرد میکنه که همون لحظه مخاطب رو نسبت به هر چی بچه بیزار میکنه. خیانت که شاخ و دم نداره همین کارهاست دیگه...

♨️ صهیونیسم پس از شکست‌ مفتضحانه خود، خاخام های ساحر خود را به تعداد زیادی فراخوانده اند. 🔴 ببینید چگونه عرعر می کنند و از اجنه و ارواح اشرار کمک می خواهند.😱🤣 ╭━━⊰❀☀️❀⊱━━╮ 🇵🇸 اسرائیل باید محو شود ישראל צריכה להימחק מעל ‌‌

بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم 🔴 حکایت تکان دهنده فرزند شیخ رجبعلی خیاط از پدرش در مورد یک زن بی حجاب، 🔰یکی از دوستان پدرم می‌گفت: یک روز با جناب شیخ به جایی می‌رفتیم؛ یکدفعه من دیدم جناب شیخ با تعجب و حیرت به زنی که موی بلند و لباس شیکی داشت نگاه می‌کند! از ذهنم گذشت که جناب شیخ به ما می‌گوید چشمتان را از نامحرم برگردانید؛ و حالا خودش اینطور نگاه می‌کند! فهمید! گفت: 🔸️ تو هم می‌خواهی ببینی که من چه می‌بینم! ببین! من نگاه کردم؛ دیدم همین طور از بدن آن زن، مثل سرب گداخته، آتش و سرب مذاب به زمین می‌ریزد! و آتش او به کسانیکه چشم‌هایشان به دنبال اوست #سرایت می‌کند. جناب شیخ گفت: ... او راه می‌رود؛ و مردم را همین طور با خودش به آتش #جهنم می‌برد.

بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم 💢شیخ رجب علی خیاط(ره) به ناگاه احساس کردم پرده های دنیا به کنار رفته اند. کلیپ راببینید؛ ومتن را بخوانید جالبه، مرحوم عبد الکریم حامد می فرمود: «شخصی در مجالس سیدالشهدا (علیه‌السلام) خدمت می کرد؛ و زیر لب این شعر را می خواند: « حسین دارم چه غم دارم؟!» شیخ رجبعلی با دیدن این شخص دردل گفت: سید الشهدا  به این شخص تفضل خواهد کرد؛ و او را از هم ها و غم های قیامت نجات خواهد داد. پس از مدتی جناب شیخ رجبعلی شبی در خواب دید که محشر به پا شده وامام حسین (علیه السلام )به حساب مردم رسیدگی می کند؛ و آن شخص هم در ابتدای صف، نزدیک حضرت قرار دارد. شیخ رجبعلی می گفت: با خودگفتم امروز روز توست؛ گوارایت باد! ناگهان دیدم که امام حسین(علیه السلام )به فرشته ای امر می کند؛ که آن مرد را به انتهای صف بیندازد؛ در آن هنگام حضرت نگاهی به من کرد و با ناراحتی فرمود: شیخ رجبعلی! ما رئیس دزدها نیستیم! از سخن حضرت تعجب کردم؛ و پس از بیداری جستجو کردم که شغل آن مردچیست؛ و فهمیدم که عامل توزیع شکر است؛ و شکر را به جای این که با قیمت دولتی به مردم بدهد؛ آزاد می فروشد.» شیخ_رجبعلی_خیاط