eitaa logo
#کانال_میثاق♥🇮🇷🇮🇷🇮🇷 ♥mesahg@🇮🇷🇮🇷🇮🇷
1.2هزار دنبال‌کننده
186.7هزار عکس
169.3هزار ویدیو
2هزار فایل
استقرار اسلام اصیل، دفاع از انقلاب اسلامی وحفظ ارزش های آن تااستقرار عدل و قسطmesahg@
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 دربارۀ عدالت اجتماعی ۳۳. مشارکت مردم و سنت (۴) روایت معروفی است که بارها آن را شنیده‌ایم. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: «مَنْ أَصْبَحَ لَا يَهْتَمُّ بِأُمُورِ الْمُسْلِمِينَ فَلَيْسَ بِمُسْلِمٍ» [الکافی: ۲/۱۶۳] «هرکس صبح کند و به کارهای مسلمانان اهتمام نداشته باشد، مسلمان نیست.» لحن روایت بس است که ما ـ زن و مرد مسلمان ـ را بهوش آورد، اهتمام به امور مسلمانان یعنی قیام با قدرت و فعالانه برای امور عمومی جامعۀ اسلامی داشته باشید و نسبت به مسائل اجتماعی و امور عمومی چون عدالت اجتماعی بی‌تفاوت نباشیم که در این صورت از دایرۀ اسلام خارج شده‌ایم. از سوی دیگر این روایت یکی از پایه‌های مردم‌سالاری دینی است، و نشان می‌دهد که مسئولیت اجتماعی، جنبۀ دینی و اعتقادی دارد و همۀ مردم موظف هستند که برای اقامۀ دین خدا و اقامه حق بپاخیزند و اصولاً «امکان عملیِ تحقّق حاکمیّت دین؛ بدون مردم امکان‌پذیر نیست» [امام خامنه‌ای؛ ۱۴۰۰/۳/۱۴] آری تک‌تک مردم مسئولیت اجتماعی دارند، و باید در حکومت دینی مشارکت فعالانه داشته باشند. زیرا منظور از امور مسلمانان «یعنی همین امور جامعۀ اسلامی که همۀ امور را شامل می‌شود.» [امام خامنه‌ای؛ همان] بنابراین خواست اسلام و پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله و سلم است که مردم نسبت به جامعه مسئول باشند و در امور جامعه مشارکت فعال داشته باشند و حکومت هم موظف به تأمین شرایط این مشارکت است و حق ندارد از آن سرباز زند. و این اهتمام باید در صدر همۀ وظایف و تکالیف مسلمانان باشد. مگر می‌شود به مسلمانی ستم شود، یا فسادی در جامعه رخ دهد، یا فاصله و شکاف طبقاتی چنان جامعه را بگیرد که فاصلۀ فقر و غنی غیرقابل احصاء نباشد، یا آسیب‌های اجتماعی دوروبر ما را بگیرد، و ما بی‌تفاوت باشیم و نام خود را هم مسلمان بنهمیم؟ مگر این‌ها از امور مسلمانان نیست که ضرورت دارد نسبت به آن‌ها اهتمام داشته باشیم؟ کسانی که به هرنحوی اعتقاد دارند ـ هرچند بیان نکنند ـ که مردم در حاکمیت دینی، کاره‌ای نیستند، و امور ادارۀ جامعه به مردم ربطی ندارد، و تنها باید عده‌ای که برگزیده هستند، حاکمیت دینی را إعمال کنند؛ خارج از حقیقت اسلام هستند: «فَلَيْسَ بِمُسْلِمٍ» اما راه امام خمینی عزیز ما و رهبری حکیم ما، راه «استنباط عالمانه است... این‌که دین باید حاکمیّت کند و در این حاکمیّت باید مردم حضور داشته باشند، یعنی مردمسالاری دینی، این از متن اسلام برمیآید.» [امام خامنه‌ای، همان] با حرف و لاپوشانی و دعواهای زرگری چون عدالت مصداقی یا غیرمصداقی هم نمی‌توانیم نسبت به آن‌ها شانه خالی کنیم. بهوش باشیم تا از دایرۀ اسلام خارج نشویم!
💠 دربارۀ عشق ۴۴. عشق در قرآن (۱۷) مقام فرار به سوی خدا میبدی در کشف الاسرار می‌نویسد: «خداى يگانۀ يكتا؛ يگانه در ذات و صفات، يكتا در سزا، از همه كس منزّه و از همه چيز جدا، «لَيسَ كَمِثلِهِ شَى‏ءٌ» [شوری: ۱۱]، «چو او كس نيست و او را مثل و مانند نيست.» مانندگى از انبازي ست و اللَّه جل جلاله بى‏شريك و بى‏انباز است، بى‏نظير و بى‏نياز است. در منعش ببند و در جود واز است. گناه آمرز و معيوب‌نواز است. پيداكنندۀ مهر خود به بنده‌نوازى، دوست‌دار بنده با بى‏نيازى. و مهر او كننده [افکننده] ميان خود و بنده بى‏شركت و بى‏انبازى. پس سزاء بنده آن ست كه در هر حال كه بود اگر خسته تير بلا بود يا غرقه لطف و عطا، دست در كرم وى زند و پناه بوى دارد و از خلق با وى گريزد، چنانك خود مي‌فرمايد جل جلاله: «فَفِرُّوا إِلَى اللَّهِ» [ذاریات: ۵۰]. فرار مقامى است از مقامات روندگان و منزلى از منازل دوستى. كسى كه اين مقام او را درست شود نشانش آن ست كه همه نفس خود غرامت بيند، همه سخن خود شكايت بيند، همه كرد خود جنايت بيند، اميد از كردار خود ببرد و بر اخلاص خود تهمت نهد. اگر دولتى آيد در راه وى، از فضل حق بيند و از حكم ازل، نه از جهد و از كردار خود.»[کشف الاسرار: ۹/۳۲۵ ـ ۳۲۶] داستان و سورۀ یوسف را یک‌بار دیگر ـ با این نگاه بخوانید. چه خوب خواجه عبدالهي انصاری گفت: «پير طريقت گفت: اى بارى‌ببرّ و هادی‌بكرم، فروماندم در حيرت يك دم آن دم كدام است؟ دمى كه نه حوا در آن گنجد نه آدم. گر من آن دم بيابم چون من كيست؟ بي‌چاره زنده‏اى كه بى‏نفسش مي‌بايد زيست. همه خلق زنده از مرده ميراث برد مگر اين طائفه كه مرده از زنده ميراث برد.» [همان: ۳۲۷] و آن میراث عشق است: «فَفِرُّوا إِلَى اللَّهِ» [ذاریات: ۵۰]
💠 دربارۀ عدالت اجتماعی ۳۴. مشارکت مردم و سنت (۵) امام خامنه‌ای در سالگرد رحلت امام خمینی یعنی چهاردۀ خرداد سال جاری (۱۴۰۰) بیانات مهمی در ضرورت مشارکت مردم در حاکمتی دینی ـ با استناد به قرآن و سنت ـ داشتند که ما بخشی از آن را می‌آوردیم: «حاکمیّت دین را قرآن به صورت روشن بیان کرده؛ واقعاً اگر کسی این را انکار کند، حاکی از این است که در قرآن تدبّر درست نکرده. از طرفی قرآن اعلام می‌کند، آیۀ شریفۀ سورۀ نساء است که «ما اَرسَلنا مِن رَسولٍ اِلّا لِیُطاعَ بِاِذنِ الله»؛ [نساء: ۶۴] «پیغمبران را فرستادیم برای این‌که مردم از این‌ها اطاعت کنند» خب در چه چیزی اطاعت کنند؟ موضوع اطاعت پیغمبران چه چیزهایی است؟ صدها آیۀ قرآن این موضوع را بیان می‌کند؛ مثلاً آیات جهاد؛ آیات مربوط به اقامۀ قسط، آیات مربوط به حدود و مجازات‌ها، آیات مربوط به معاملات و قراردادها، آیات مربوط به قراردادهای بین المللی...اینها یعنی حکومت» این آیات نشان می‌دهد که در این موارد بایستی از رسول اطاعت بشود: در مسئلۀ دفاع از کشور، در مسئلۀ اجرای حدود، در مسئلۀ معاملات و قراردادهای اجتماعی، در مسئلۀ قرارداد با کشورهای دیگر، در مسئلۀ اقامۀ قسط و اقامۀ عدل، ایجاد عدل در جامعه؛ در این‌ها باید از پیغمبر اطاعت بشود؛ این یعنی حکومت؛ معنای حکومت غیر از این نیست. حاکمیّت اسلام با این وضوح در قرآن منعکس و روشن است.» رهبری حکیم حکومت و حاکمیت دینی را که مردم باید از آن اطاعت و فرمان‌برداری کنند، بیان کردند. بنابراین اطاعت مردم، به معنای مشارکت فعالانۀ مردم در اقامۀ حکومت و حاکمیت دینی است که کسی نباید از آن سرباز بزند و بگویند به من و تو چه! ادامۀ کلام معظم‌له: «و البتّه در سنّت و حدیث و کلمات پیغمبر و کلمات معصومین هم که الی‌ما‌شاء‌الله [هست]. خود رسول اکرم (صلّی الله علیه و آله‌ و سلّم) آن وقتی که نمایندگان مردم یثرب آمدند مکّه برای اینکه پیغمبر را دعوت کنند به یثرب -که بعد شد مدینة‌النّبی- و با پیغمبر صحبت کردند در عقبه‌ی منی، همین پیمان را از این‌ها گرفت؛ گفت من می‌آیم [لکن] بایستی دفاع کنید، باید تا پای جان حمایت کنید؛ و آن‌ها قبول کردند، قول دادند. بعد هم وقتی پیغمبر وارد مدینه شد، حکومت اسلامی را تشکیل داد، حاکمیّت را به وجود آورد؛ این حاکمیّت مربوط به پیغمبری او بود، یعنی مسئلۀ دیگری نبود؛ چون پیغمبر بود، چون به او ایمان آورده بودند، این بود که حاکمیّت را تشکیل داد.» آری پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم که حاکمیت دین در مدینه را تشکیل دادند، مردم بثرب پذیرفتند که در این حاکمیت مشارکت فعال داشته باشند و همواره در امور جامعه مشارکت فعالانه داشته باشد. بنابراین حاکمان حق ندارند، مردم را از حاکمیت دور کنند و خود را وکیل الرعایاء بدانند؛ زیرا این از حقوق مردم است. اما مردم هم حق ندارند که حق خود را به دیگران واگذارند، و قدرت و مسئولیت را از شانۀ خود کناری بیافکنند، زیرا این حق مساوی با تکلیف الهی است؛ که البته سخت است و همراه با مشکلات و چالش‌هاست، اما از آن گریزی نیست.
💠 دربارۀ عدالت اجتماعی ۳۵. مشارکت مردم و سنت (۶) مکتب امام بخوبی و بادقت مشارکت فعالانۀ مردم در حاکمیت دینی و اقامۀ دین و حق و عدل روشن کرده است که جای هیچ شک و شبهه‌ای در آن نیست. امام خامنه‌ای در بیانات به مناسبت رحلت امام [۱۳ خرداد ۱۴۰۰] این نظریه را باز کردند که ما در شمارۀ پیش بخشی از آن را بازگو کردیم و در این شماره وشماره آتی بخش دیگر را بیان می‌کنیم. معظم‌له بحث مردم‌سالاری دینی در مکتب امام را از دو منظر بررسی کردند: منظر اول این‌که مسئولیت مردم در حاکمیت دینی؛ حقی است که خدای تعالی تعین کرده است، بنابراین مسأله، جنبۀ اعتقادی و دینی دارد و صرفاً یک مسألۀ عرفی نیست که برخی بخواهند از آن سرباز زنند. اما منظر دوم «امکان عملیِ تحقّق حاکمیّت دین است» به عنوان خوب دقت شود، «که بدون مردم امکان‌پذیر نیست.» [همان] بدون حضور مردم اصولاً حاکمیت دین تحقق پیدا نمی‌کند و اگر کسی مدعی چنین حاکمیتی باشد، دورغ گفته است که نوع افراطی آن را در حکومت منحوس داعش دیدیم. بنابراین «حضور مردم، یک حضور قطعی در باب حکومت اسلامی است» و این «از مسئولیّت انسان‌ها فهمیده می‌شود.» [همان] معظم‌له در این مجال به روایات متعددی اشارت می‌کنند: «در قرآن کریم و در روایاتِ ما دربارۀ مسئولیّت مردم نسبت به سرنوشت جامعه مطالب روشن و فراوانی هست: «کُلُّکُم راعٍ وَ کُلُّکُم مَسئولٌ عَن رَعِیَّتِه» [جامع الاخبار: ۱۱۹] یعنی همۀ آحاد جامعه مسئولند نسبت به وضع جامعه. «مَن اَصبَحَ لا یَهتَمُّ بِاُمورِ المُسلِمینَ فَلَیسَ بِمُسلِم» [الکافی: ۲/۱۶۳] امور مسلمین یعنی همین امور جامعۀ اسلامی که همۀ امور را شامل می‌شود.« به تعبیر دقت شود، مردم در همۀ امور جامعه مسئول هستند که باید اهتمام داشته باشند، وگرنه از دایرۀ اسلام خارج می‌شود که در شماره‌های پیشین بیان کردیم. «یا در این خطبۀ معروف صفّین، که مطالب زیادی در باب حکومت در این خطبه وجود دارد، امیرالمؤمنین (علیه السّلام) یک عبارتی دارند که به نظر من خیلی مهم است: «وَ لَکِن مِن واجِبِ حُقوقِ اللَهِ سُبحانَهُ‌ عَلَى عِبادِهِ النَّصیحَةُ بِمَبلَغِ جُهدِهِم وَ التَّعاوُنُ عَلَى اِقامَةِ الحَقِّ بَینَهُم» [نهج البلاغۀ: خطبۀ ۲۱۶] «جزو مهم‌ترین و لازم‌ترین حقوق پروردگار این است که «َالتَّعاوُنُ عَلی اِقامَةِ الحَقِّ بَینَهُم» باید همکاری کنند تا حق در جامعه اقامه بشود، بر پا بشود؛ یعنی این مسئولیّت مردم است دیگر؛ مردم مسئولند، بایستی کمک کنند که در کشور، حکومت حق بر پا بشود، حکومت خدا بر پا شود.» خطبۀ ۲۱۶ باید با دقت تمام بررسی شود، که در بحث مشارکت مردم و ضرورت آن بسیار مهم است. اما همین‌قدر را توجه کنیم که مردم موظف هستند که برای اقامۀ حق در درون جامعۀ اسلامی باهم همکاری کنند. و این از حقوق واجب الهی است که بر همۀ بندگان واجب کرده است و این معنی خیرخواهی در درون جامعۀ اسلامی است که هرکس باید به مقدار توان خود به آن قیام کند. آری جای چون‌وچرا نمی‌ماند و راه گریزی هم نیست!
💠 دربارۀ عشق ۴۵. عشق در قرآن (۱۸) فقر به خدا قرآن می‌فرماید: «يا أَيُّهَا النَّاسُ أَنْتُمُ الْفُقَراءُ إِلَى اللَّهِ وَ اللَّهُ هُوَ الْغَنِيُّ الْحَمِيدُ» [فاطر: ۱۵] «ای مردم شما به خدا نیازمندید، و خداست بی‌نیاز ستوده» حقیقت عشق بنده به خدای سبحان از حقیقت «فقر ذاتی» انسان و «غنای ذاتی» خدای سبحان برمی‌آید، اگر بنده به این دو حقیقت معرفت پیدا کند، به سوی خدای تعالی شوق پیدا می‌کند، زیرا می‌داند که تنها با اوست که امکان می‌یابد، فقر خود را برطرف کند. خواجه عبدالله انصاری فقر را چنین تعریف می‌کند: «فقر، اسمی است برای رهایی بنده از این‌که خود را مالک ببینند.» [شرح منازل السائرین: ۲۹۹] به این دلیل فقر مقدمۀ فناء فی الله است. عطار زیبا این حقیقت را تشریح کرده است: «فقر اگرچه محض بی‌سرمایگی‌ست‏ ‎ ‎‏با خدای خویشتن، همسایگی‌ست ‎‏این چه بی‌سرمایگی باشد؟ که هست‏ ‎ ‎‏تا ابد هر دو جهانش زیرِ دست‏‎ ‎‏چون به چیزی سر فرو نارد فقیر‏‎ ‎‏پس ز بی‌سرمایگی نبود گزیر [مصیبت‌نامه: ۳۱۲] و این مقام عشق است که او از هرچه غیر اوست رهایی می‌یابد. زیرا حقیقت انسان، فقر محض است، یعنی کاملاً نیازمند و محتاج است، اما این «فقر الی الله» است، یعنی نیاز انسان فقط به خدای سبحان است و لاغیر. از سوی دیگر خدای تعالی غنای ‌و بی‌نیاز محض است. از سویی فقدان و نداری و بی‌چارگی است و از سوی دیگر وجدان، بی‌نیازی و هستی ناب. به این دلیل فقر بی‌سرمایگی محض بنده و در عین حال همسایگی او با خدای تعالی است.
💠 دربارۀ عشق (۴۶) عشق در قرآن (۱۹) رابطۀ فقر و عشق رابطۀ فقر و عشق از آن‌جا روشن می‌شود که حقیقت فقر نیازمندی به خدای بی‌نیاز و بی‌نیاز از غیرحق است. بنده به مقامی می‌رسد که خود و هرچه در جهان است، عین نیاز و فقر به بی‌نیاز مطلق می‌بیند، و مشاهدۀ این حقیقت که غیر او هیچ غنی و بی‌نیازیی نیست، و او فقط بی‌نیاز و «حمید» و «ستوده» است، بنده را ـ با همۀ هستی‌اش ـ بسوی او می‌کشاند و از غیر او بی‌زار می‌کند. امام خمینی این مقام را چنین تصویر می‌کنند: «‏‏اگر کسی پشت پا بر علاقمندی دنیا زد و روی دل و وجهۀ قلب را متوجه‏‎ ‎‏به غَنیّ علی‌الاطلاق کرد و ایمان آورد به فقر ذاتی موجودات و فهمید که‏‎ ‎‏هیچ‌یک از موجودات از خود چیزی ندارند و هیچ قدرت و عزت و‏‎ ‎‏سلطنتی نیست مگر در پیشگاه مقدس حق و به گوش دل از هاتف ملکوتی و‏‎ ‎‏لسان غیبی شنید کریمۀ « يا أَيُّهَا النَّاسُ أَنْتُمُ الْفُقَراءُ إِلَى اللَّهِ وَ اللَّهُ هُوَ الْغَنِيُّ الْحَمِيدُ» [فاطر: 15] آن‌وقت مستغنی از دو عالم شود و به‌طوری قلبش بی‌نیاز شود که‏‎ ‎‏ملک سلیمان در نظرش به پشیزی نیاید.» [چهل حدیث: ۴۴۴ ـ ۴۴۵] این حقیقت غرق‌شدن در بی‌نیازی مطلق است که تنها با معرفت و عشق حاصل شود، چنان‌چه قرآن کریم از زبان پیامبر خدا موسی علیه السلام نقل می‌کند که گفت: «رَبِّ إِنِّي لِما أَنْزَلْتَ إِلَيَّ مِنْ خَيْرٍ فَقِير» [قصص: ۲۴] «پروردگارا! من به آن‌چه از خیر نازل کنی، نیازمندم» او مستغرق در حقیقت توحید است و به پرودگار جهان و فروفرستادۀ او نیازمند است نه به دیگران. «اللَّهُمَ‏ أَغْنِنِي‏ بِالافْتِقَارِ إِلَيْكَ وَ لَا تُفْقِرْنِي بِالاسْتِغْنَاءِ عَنْك» ‏[بحارالانوار: ۶۹/۳۱] «خدایا مرا با نیازمندی به خودت بی‌نیاز کن و با بی‌نیازی دورغین از خودت فقیر مگردان» این دعا اقتداء به دعای موسای کلیم الهن علیه السلام است. حافظ خوش سروده: ای گدای خانقه بازآی که در دیرِ مغان می‌دهند آبی، و دل‌ها را توانگر می‌کنند
💠 دربارۀ عدالت اجتماعی ۳۶. مشارکت مردم و سنت (۷) تبیین حضور مردم و لزوم مشارکت آنان در حاکمیت دینی در مکتب امام و بنابر تفسیر رهبری حکیم موضوع چنین یادداشت پیشین بود که بیانات معظم‌له در چهاردهم خرداد ١۴۰۰ شده است. ادامۀ آن بیانات بشرح ذیل است، که به مسألۀ مهم امر به معروف و نهی از منکر و اقامۀ حق و عدل برپایۀ آن پرداختند: «وظیفۀ امر به معروف؛ این یک وظیفۀ عمومی است که یکی از مهم‌ترین معروف‌ها حکومت حق و عدل است. در جامۀ بایستی حکومتِ عادلانه باشد، حکومتِ حق باشد؛ باید مردم امر کنند به این [معروف]؛ مسئولیّت مردم را نشان می‌دهد. یا مسئلۀ لزوم مبارزۀ با انحرافات جامعه که امیرالمؤمنین در خطبه‌ی شقشقیّه، یکی از دلایل قبول حکومت را این قرار داد: «وَ ما اَخَذَ اللهُ عَلَی العُلَماءِ اَلّا یُقارّوا عَلی کِظَّةِ ظالِمٍ وَ لا سَغَبِ مَظلوم» [نهج البلاغۀ؛ خطبۀ سوم] «یعنی خدای متعال این پیمان را از علما گرفته... که به شکاف اجتماعی، به فاصله‌های اجتماعی تن ندهند و قبول نکنند؛ فاصله‌های اجتماعی را که یکی از سیری مُشرف به موت بشود، یکی از گرسنگی. حالا «علما» که فرمود، یا به خاطر این است که علما یک طبقۀ ممتازی هستند که این حق دربارۀ این‌ها بیشتر وجود دارد و این مسئولیّت دربارۀ این‌ها بیشتر است، یا به خاطر این است که علما به معنای دانایان است؛ یعنی هرکسی که مطّلع می‌شود؛ کسی که مطّلع نیست، طبعاً مسئولیّت ندارد؛ کسی که مطّلع می‌شود، طبعاً مسئولیّت دارد. خب پس بنابراین این مسئولیّت همگانی است. حالا چه‌ جوری این مسئولیّت اِعمال بشود؟ این در زمان‌های مختلف، مختلف است؛ امروز با انتخابات است، ممکن است یک روزی با یک وسیلۀ دیگری باشد؛ [بنابراین] این مسئولیّت وجود دارد. این «مسئولیّت» از یک‌سو، و از یک‌سو «حق»؛ [یعنی] حقّ تعیین سرنوشت [وجود دارد.] انسان‌ها آزادند: «لا تَکُن عَبدَ غَیرِکَ لَقَد خَلَقَکَ اللهُ حُرّاً»؛ [نهج البلاغۀ؛ نامۀ 31] فرمایش امیرالمؤمنین است؛ تو برده و دنباله‌رو دیگران نباش، خدا تو را آزاد آفریده، خودت انتخاب کن، خودت تعیین کن سرنوشت خودت را؛ این جزو مسلّمات اسلام است.» تبیین دقیق مقام معظم رهبری نیازی به تفسیر ندارد. اما نکتۀ جالب آن است که ایشان اصل مهم و واجب شرعی امر به معروف و نهی از منکر را پایۀ مردم‌سالاری و مشارکت همگانی مردم قرار دادند و کلام امیرالمومنین سلام الله علیه در تفسیر همین مشارکت بیان کردند. و این نکتۀ دقیقی است.
9.72M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔊 این صوت گزیده‌ای از مصاحبه‌ای پیرامون آسیب‌شناسی عدالت‌خواهی است
12.52M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 سازمان سراج یک اپ استور تخصصی و مناسب برای کودکان راه اندازی کرده است. خوب است پدران و مادران با دقت آن را ملاحظه فرمایید و فرزندان خود را به استفاده از آن ترغیب کنند.
هدایت شده از mesaghمیثاق
20.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✅ وجه داخلی طرح ۸۸ یعنی پروژه «فشار از پایین، چانه‌زنی از بالا» چگونه توسط امام خامنه‌ای خنثی شد؟ استاد حسن عباسی
هدایت شده از mesaghمیثاق
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅ کارشناس صهیونیست: ⭕️ایرانی‌ها با ایجاد کمربندی موشکی به دنبال محاصره و خفه کردن ما هستند...