هدایت شده از mesaghمیثاق
سفره افطاری صهیونیستها برای سفرای کشورهای به اصطلاح اسلامی!! وزارت خارجه این رژیم معدود سفرای برخی کشورها را دعوت کرده و به آنها غذا داده است! یکی از آنها هم سفیر رژیم باکو بوده؛ به نظر شما اصلا این یارو میداند روزه چیست که سر سفره افطار صهیونیستها نشسته است؟ رژیمی که به تمام مقدسات اسلامی توهین، بخشهای بزرگی از آن را تخریب و تهدید به انهدام مسجدالاقصی کرده و دارد همه کرانه باختری را شهرکسازی میکند باید سفرای شیخکنشین آل خلیفه و نماینده عیال آل نهیان و فرستاده رجب هم سر سفرهشان ارتزاق کنند... هر لقمهای که کوفت میکنید نفرین هزاران مادر داغدار فلسطینی پشت سرتان است و هیچکدام عاقبت به خیر نخواهید شد...
هدایت شده از mesaghمیثاق
✴️اطمینان صهیونیستها از پاسخ قطعی ایران
🔸در طول این چند روز خبرهای بسیاری از بیعملی مسوولان نظامی و سیاسی کشور در پاسخ به صهیونیستها نوشتیم، اما شواهدی وجود دارد که نشان از قطعی بودن پاسخ ایران به این حملات و شهادت دو تن از افسران جوان کشورمان و زخمی شدن تعداد دیگری دارد. من هیچ نکتهای از داخل نقل نخواهم کرد، با این حال نوع برخورد صهیونیستها و تغییر مداوم گفتمان آنها در مورد این حمله نشان میدهد که هم به شدت ترسیدهاند و هم مطمئن هستند که ایران پاسخ این حمله را خواهد داد و جنس آن متفاوت است. این برداشت صهیونیستها است و نه موضع نگارنده.
🔸اگر به خط خبری که از بامداد جمعه رسانههای مختلف رژیم صهیونیستی در مورد این حمله شروع کردند و تا به واکنش نخستوزیر رژیم موقت صهیونیستی برسید متوجه تغییرات بزرگ در این مواضع و رویکردها خواهید شد. با توجه به نوع حمله صهیونیستها در شب دوم که خوابگاه، مراکز رصد و مراقبت را هدف قرار داده بودند، آنها هنوز مطمئن نبودند که ایرانیها در این مواضع مانده باشند، چرا که با توجه به حمله قبل این انتظار را داشتند که مواضع توسط نیروها تخلیه شود، اما این اتفاق در یکی دو مورد روی نداد.
🔸به هر حال با انتشار خبر شهادت این دو افسر ایرانی، صهیونیستها ابتدا آن را «اتفاقی» ارزیابی کردند، اما با توجه به شناخت آنها از روحیه و عملکرد ما، خیلی زود به این نتیجه رسیدند که انتقام 100درصد است و شکل آن هم زدن یک نفتکش یا فرستادن یک پهپاد نیست، بلکه به منظور گرفتن تلفات است. به همین دلیل شروع به تقویت موضع خود و بهرهبرداری از جنایت صورت گرفته کردند. در این موضعگیریها از «اتفاق» رسیدیم به «هشدار» به ایران و سپس از زبان وزیر جنگ یک پا معلق صهیونیست به اخراج ایران و حزبالله در سوریه.
🔸پیش از آن که نتانیاهو به حرف بیاید و بخواهد در این زمینه موضعگیری کند، برخی از رسانههای این رژیم که همگی سر در آخور سیستم کاملا نظامی و امنیتی رژیم دارند مدعی شدند که این پاسخی است به حزبالله و ورود یک فلسطینی به شمال سرزمینهای اشغالی! با این حال، حمله سوم که شب گذشته صورت گرفت، صرفاً به این دلیل انجام شد که این رژیم به قطعیت رسیده بود که پاسخ ایران و حزبالله کاملا جدی است و به همین دلیل سعی کرد آنچه باقی مانده را هم نابود کند که یک حمله ایران در برابر سه حمله این رژیم (البته صدها حمله شما بخوانید) باشد!
🔸به همین دلیل نتانیاهو آمد تا این حملات را خرج سیاسی کند و از همین الان خودش را برای تبعات حمله ایران آماده، به همین دلیل مانند همه سالهای پیش که ادعا کرده بود شش ماه و دو ساله ایران و حزبالله را از سوریه بیرون میکند، دوباره همان ادعاها را مطرح کرد و برای آنکه خودش را هم قدرتمند نشان دهد، مدعی شد که این رژیم آماده پاسخ به هر حملهای را دارد. مجموع واکنشهای صهیونیستها برای کسانی که تحولات این رژیم را رصد میکنند باید جالب باشد و نشان از نوعی سردرگمی دارد، سردرگمی ناشی از بروز اختلافات شدید در سیستم نظامی – امنیتی با نتانیاهو که او را ناچار کرد در نهایت شخصاً موضعگیری کند.
🔸حالا باید دید که پاسخ به چه شکل خواهد بود، به نظرم اگر قرار است پاسخی داده شود باید یک پایگاه هوایی این رژیم مانند آرامکو یا عینالاسد هدف قرار بگیرد. از موشکهای هایپرسونیک هم نیازی نیست استفاده شود. همین موشکهای بالستیک معمولی که در انبارها داریم به تعداد قابل توجه به سمت یکی از این پایگاهها که در خلبانان و نیروهایش در حملات اخیر و شهادت این دو افسر جوان کشورمان شرکت داشتهاند، شلیک شود. صهیونیستها باید بدانند که هر کسی که در شهادت فرزندان ایران مشارکت کرد، باید تقاص پس بدهد و این عاملی به شدت بازدارنده خواهد بود.
🔸نیروی هوایی این رژیم به عنوان نقطه قوت آن باید هدف حملات شدید موشکی قرار بگیرد، چه از سوریه، چه از عراق و چه از ایران. این مساله مهم نیست، مهم این است که علاوه بر مبحث انتقام پیامی قابل توجه هم به کشورهایی ارسال میشود که فکر میکنند میشود پشت خاکریز رژیم موقت صهیونیستی سنگر گرفت. این حمله در صورت داشتن شدت و قدرت کافی، مخالفتها با نتانیاهو به دلیل ماجراجویی و اعمال هزینههای هنگفت را بیشتر خواهد کرد و بر دامنه مخالفتها با این یهودی پدرسوخته عقدهای خواهد افزود. حالا تصمیم در این مورد بر عهده آنهایی است که اختیار کشور را در دست دارند، ما که هیچکارهایم. به من بود همان شب میزدم...
هدایت شده از mesaghمیثاق
دو جوان رعنای ایرانی به دست صهیونیستها شهید شدند، مقامات سیاسی به اندازهای که برای مرگ پدر و زن و پدرزن و فک و فامیل همدیگر عریضه مینویسند و به خبرگزاریها میدهند تا منتشر کنند، یکیشان یک پیام تسلیت بابت شهادت این دو جوان عزیز ما منتشر نکرد، بیانیهای فقط در حد روابط عمومی کل سپاه... همین و بس. سایتها و خبرگزاریها هم هیچ... یادم میآید وقتی دو تا خبرنگار در حادثه اتوبوس فوت شدند، تا 40 روز و بعدش هم تا چند ماه کشور را درگیر کرده و پای همه را وسط کشیدند اما امروز برای این دو جوان هیچ... مانند هزاران نفری که رفتند و شهید شدند تا اینها بهتر و راحتتر پیامهای تسلیتشان را برای هم بفرستند...
بچه کدام مسوول در سوریه است یا در ماموریت امنیتی در خارج از کشور به سر میبرد؟ شاید برای تجارت و سیاحت و درس خواندن و نهایت هم زندگی با پول بابایی به این کشور و آن کشور بروند، اما مانند دوران جنگ که پولدارها بچههایشان را در بشکههای 200 لیتری از راه دریا و یا سوار یابو از کوهها از کشور فراری میدادند حالا هم داستان به همان منوال است. خیلی خودم را گرفتم تا این چهار خط را ننویسم، اما مگر شد... یک جو غیرت داشته باشیم باید بمیریم، نوشتن چیست... در این سالها فقط و فقط مسوولان نگاه بود و نگاه. بنیاد شهید هم نهایتش از کار و کاسبی و هلدینگ بازی نجات پیدا کند شاید چندقاز مواجب ببرد تا ....
هدایت شده از mesaghمیثاق
پهپادی که در آسمان شمال فلسطین سرنگون شد، 40 کیلومتر وارد خاک سرزمینهای اشغالی جولان و فلسطین شده بود و بعد رهگیری شده بود. حالا صهیونیستها میگویند این پهپاد ایرانی بوده و یک عده هم دارند داستانسرایی میکنند که این اقدام بیسابقه و خطرناک است... پدرسوختهها، شما سه شب 48 موشک به سمت داخل سوریه شلیک کردید و کلی شهید و زخمی از ما گرفتید، خطرناک نبود؟ ورود یک پهپاد این همه شما را ترسانده؟ یهودی از خون میترسد، چهار نفر کنارشان سقط شوند، بقیه خود به خود قبض روح میشوند... همهاش یک پهپاد بود و این همه خبر مینویسید و واکنش نشان میدهید؟
به خدا دو جوان ایرانی شهید شدند، مسوولان ما به اندازه یک پهپاد ناراحت نشدند و واکنش نشان ندادند؟ میشود بیایید و راهش را به مسوولان سیاسی و نظامی ما هم نشان بدهید تا بفهمند و بدانند چگونه میشود موضعگیری کرد و به رسانههای هم یاد بدهید که به چه شکل میشود خبر نوشت؟
هدایت شده از mesaghمیثاق
🔻«عصیان جامعه» در برابر «الزام خدا»؟!
🖊 مهدی جمشیدی
۱. دبیر شورای فرهنگ عمومی در یادداشتی تصریح کردهاند: «به هر دلیل فرهنگی، اقتصادی یا سیاسی، توافق یا سکوت نسبت به کشف حجاب، به نوعی در بدنه مردم دیده میشود؛ شاید بخاطر گلایه جدی از دولت و ناکارآمدیها و فشارها. [...] من چون نبض جامعه و آخرین اطلاعات افکار عمومی را دارم - و کاش اجازه از مافوق داشتم که آن را منتشر کنم – میگویم رسماً جامعه به دو قطب مخالف و موافق اِعمال حاکمیت نظام در این موضوع [حجاب] تقسیم شده.»
( https://www.pcci.ir/fa/news/683366/).
مضمون این سخنان را در ماههای گذشته تا کنون، فراوان شنیدم، امّا «نتایج» و «لوازم» آن را خیر. اجازه بدهید شفاف و صریح، «دنبالۀ منطقی» و «تبعات قهریِ» این منطق را در چند بند بعدی، بیان کنم تا شاید تنبّهی حاصل شود.
۲. اگر این آمار و این تحلیل مقام رسمی، درست است، پس دیگر چه توقعی از دولت انقلابی باید داشت؟! «مصلحت»، اقتضای عقبنشینی از حجاب را دارد و «مطالبهگری» هم برخلاف مصلحت است؛ چراکه اصرار بر دخالت حاکمیّت نسبت به مسألۀ کشف حجاب، موجب «تشدید فضای دوقطبی» میشود و جامعه را «پارهپاره» میکند. نوشتم «تشدید فضای دوقطبی»، چون دبیر شورای فرهنگ عمومی بر این باور است که هماکنون نیز در موقعیّت «دوقطبی اجتماعی» به سر میبریم و جامعه گرفتار «تشتّت» و «تفرّق» و مستعد «گسستگیِ بحرانزا» شده است. برایناساس، روشن است که «دستکاری حاکمیّتی»، وضع را هرچه بیشتر ناگوار و پیچیده خواهد کرد و قطبهای درون جامعه را به جان هم خواهد انداخت. واقعیّت اجتماعی، آرمان تحقّق حجاب را برنمیتابد و حضور حاکمیّت و قانون را در آن تحمّل نمیکند.
۳. از این منظر، بهترین کار «تمکین نسبت به واقعیّت فرهنگیِ نوپدید» است تا شکاف مردمی، شدّت نگیرد و بحران نیافریند. هیچ «دفاع مقدّس» و هیچ «فتح خرمشهر»ی در میان نیست، بلکه باید خود را برای نوشیدن «جام زهر» در آخرین پردۀ این «عقبنشینیِ عرفیِ ضدّفرهنگی» - و نه دفاعِ مقدّسِ فرهنگی - آماده کرد. هرچه هم که در نقد برهنگی در غرب و مذمّت کشف حجاب و تبعات آن و اثبات حجابمندی زنان در عمق تاریخیِ جامعۀ ایران و ... گفته شود، همهوهمه، حرفهای شیرین و گوشنوازی هستند که امکان تبدیلشدن به «سیاست رسمی» و «اقدام حاکمیّتی» ندارند. «شرایط امکان»، از دست رفته و حاکمیّت، «قفل» شده است و حاکمان همچون اهل بحث و گفتگو و سخن، بضاعت و امکانی جز «موعظه» و «دعوت» و «تبیین» ندارند. اینهمه به آن دلیل است که «شرایط اِعمال قدرت رسمی» زائل شده است و نباید با «اصرار نابجا» و «حسّاسیّت نابهنگام»، این وضع ناخوشایند و تلخ را «آشکار» کرد. وقتی «اقتدار» فروپاشیده است، حاجت به «قدرت» فزونی میگیرد و در این حال، شکاف «دولت» و «ملّت» رخ مینماید. جامعۀ ناسازگار با دولت، جز زبان قدرت نمیفهمد، امّا مسأله این است حتّی بهکاربستن اهرم قدرت هم هزینههای گزاف در پیش دارد.
۴. این یعنی حجاب، هرچه که مطلوب و نافع هم باشد، باید «اختیاری» و «داوطلبانه» بشود و «حاکمیّت» و «قانون» در برابر آن، موضع سکولار را برگزیند. این «باید»، خواست دولت انقلابی نیست، بلکه خواست بخشی از جامعه است که دولت نیز باید بهناچار به آن گردن بنهد و تسلیم بشود. «دولت»، سکولار نیست، امّا اگر «بخشی از جامعه» سکولار شد و حکم دین را برنتابید، همواره دولت نمیتواند بر سر اجرای حکم الهی، چانهزنی و اِعمال قدرت کند و از شوکت و هیبت خود برای تحقّق شریعت بهره بگیرد. دولت اگر گامی پیشتر بنهد و با جامعه دستبهگریبان بشود، «اساس» و «کیان» فرو خواهد ریخت و «شیرازه» از هم خواهد پاشید. در این موقعیّت، حاکمیّت تنها میتواند همچون گروههای خودجوشِ فرهنگی یا اصحاب قلم یا سخنرانان، به «تبلیغ دربارۀ حجاب» همّت بگمارد و برای مردم دربارۀ فضایل و محاسن آن بگوید، امّا دیگر این امکان و مجال را در دست ندارد که جامۀ «قانون» و «بایدِ حکومتی» بر تن این ارزش نماید.
۵. اینک دو پرسش انتقادی و نقضی را دربارۀ «نوشتۀ» دبیر شورا و «نتایج نانوشتۀ» - و البتّه ناخواستۀ - آن با ایشان در میان میگذارم و متواضعانه، خواهان تجدیدنظر ایشان در موضعشان هستم:
اوّلاً، آن بخشی از مردم که مخالف دخالت حاکمیّت در مسألۀ حجاب هستند، مخالف هر نوع دخالت حاکمیّت هستند؟ آیا دخالت «هوشمند» و «غیرمستقیم» هم مانند دخالت «میدانی» و «عینی» برتابیده نمیشود؟ آیا تجدیدنظر در «روشها» و «سازوکار»، موجب «بازاندیشی مردم» نخواهد شد؟
ثانیاً، اگر هر آنچه که گفته و تحلیل شده است، درست است، آیا حاکمیّت دینی تکلیف ندارد که این بخش از جامعه را نسبت به چالشهای برآمده از برهنگی آگاه سازد و «چرخش نگرشی» بیافریند؟ تسلیمشدن و انفعال، تنها گزینه است؟ این منطق «دموکراسی سکولار» است یا «مردمسالاری دینی»؟
هدایت شده از mesaghمیثاق
🌸بسم الله النّور علی نور🌸
🕌دُعِیتُمْ فِیهِ إِلَی ضِیَافَةِ اللَّهِ🕌
🙏🌸یا اله العاصین🌸🙏
#انسان_در_ساحت_معرفت_به_نورانیّت
بحث پیرامون انسان در ساحت معرفت به نورانیت به قوای حیوانی(شهوت و غضب و وهم و خیال) و غلبه آنها بر انسان رسید! بیان شد، چنانچه هریک از قوای مذکور بر شخص غالب شود شاکله باطنی او به صورت یکی از طایفه ی حیوانات شهوت ران یا نوشخارکننده یا گزنده یا مکّار یا وهوش یا طایفه شیاطین انشاء میشود! ولیکن چون ذات آدمی(شاکله باطنی) او مجرّد از ماده و مدّت و صورت(بی نهایت) است لذا صورت حیوان یا شیطان در مقیاس بی نهایت خواهد بود!
یک اصل اصیلِ انسان در عرف عرف اینست تمام ادراکات حاصل از کسب و دریافت کمالات حسّی و خیالی و وهمی و ملکی تبدیل به ذات شخص شده و بخشی از وجود او خواهند شد! خلاصه کلام اینکه آدمی تبدیل به ادراکات کسب کرده خویش است، در قیامت با همان ادراکات محشور میشود، پس هویّت آدمی جز ادراکاتی که کسب کرده، چیز دیگری نیست!
حالا به فرض اینکه آدمی کمالات حسّی و خیالی و وهمی و ملکی را کسب کرده در چهارچوب شریعت نبوی باشد اما نهایتاً آنی که نصیب اش میشود بهشت جسمانی است! بهشتی که حیوانات هم در یک سطحی دیگر از آن بهره مند خواهند بود! به همین دلیل امام سجّاد علیه السلام میفرمایند: بهشت با همه عظمتش پاداش جسم شماست ولیکن پاداش جان شما، لقاء پروردگار است(اشاره به آیه شریفه أَلا إِنَّهُمْ في مِرْيَةٍ مِنْ لِقاءِ رَبِّهِمْ أَلا إِنَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ مُحيط : آگاه باشيد كه آنها از لقاى پروردگارشان در شكّ و ترديدند و آگاه باشيد كه خداوند به همه چيز احاطه دارد) بهشت پاداش جسم است یعنی اینکه: اعمال عبادی و دینی که با بدن انجام داده ای مثل نماز و حج و خمس و روزه و جهاد و کارهای خیر و کسب و کار حلال و....ادراکاتی بابت آنها نصیب انسان میشود، همه حسّی خواهند بود البته با مُهرِ نبوّت محمّدیه! یعنی هرچند ادراکات شخص، حسّی و خیالی و وهمی است اما در چهارچوب شریعت، صورت حسّی او شبیه انسان، انشاء خواهد شد! صورتی که قابلیت دارد به بهشت جسمانی وارد شود و از نعمات آن بهره مند شود! اما پاداشِ جان های ما! جزایِ ذات ما! چشم روشنی روح های ما! عبارتست از بهشت لقاء الله! بهشتِ رسول الله صلی الله علیه و آله! بهشت ِ امیرالمومنین علیه السلام! بهشتِ حسنین علیهماالسلام! بهشتِ امام سجاد علیه السلام! بهشت امامجعفرصادق و امام علی ابن موسی رضا علیه السلام تا بهشتِ امام زمان علیه السلام!
خدای متعال در قیامت و بهشت هم با اسماء الله اش تجلّی میکند! قیامت هم اسماالله، اهل بیت علیهماالسلام هستند! خلیفه الله مطلق! انسان کامل! که حامل کل اسماء الله اند!
بهشت لقاء خدا، بهشت امام علیه السلام است! به همین دلیل در زیارت جامعه کبیره فقره ای هست که شهادت میدهیم: ما گواهی میدهیم که در قیامت، بازگشت ما بسوی شماست! خوب این کلام امام هادی علیه السلام است! تو قرآن سخن از لقاء خداست! سخن از انالله و اناالیه راجعون است! چطور بین فرمایش امام هادی علیه السلام و قرآن را جمع کنیم!
قیامت هم، ذات احدیت الله با اسماء اش تجلّی و ظهور بی نهایت دارد و ظرف تجلّی و ظهور مطلق، اهل بیت علیهماالسلام هستند پس در قیامت هم بازگشت ما بسوی حقیقت نوری خلیفه الله مطلق یا امام علیه السلام است!
حالا امامسجاد علیه السلام میفرمایند: اِنَّ اَبدانَکُم لَیسَ لَها ثَمَنٌ اِلَّا الجَنَّهٌ، فَلا تَبیعُوها بِغَیرِها: همانا بدنهای شما را بهایی جز بهشت نیست. پس آنها را به غیر بهشت نفروشید.
یعنی بهشت با همه عظمتی که دارد حداقل پاداش انسان است(پاداش جسم) اما غایت انسان، کمال المطلوب لقاء المحبوب است! اما این لقاء و هم آغوشی مربوط به ساحت روحانی انسان است! مربوط به شاکله باطنی است که بصورت انسان کامل انشاء شده باشد! میان شاکله باطنی ما با صورت حقیقی انسان کامل، کفویت و زوجیّت برقرار باشد! یادمان باشد بهشت جسمانی با همه نعمتهایی که هیچ چشمی هنوز ندیده و بر هیچ قلبی هنوز خطور نکرده در برابر بهشت روحانی، مثل سایه تاریک است! کسی میتواند به بهشت لقاء الله واصل شود که شاکله باطنی او برایش با مقام منّا و معیّت اهل بیت علیهماالسلام رسیده باشد! اما این منّا و معیّت برای شاکله باطنی انسان حاصل نمیشود مگر با شفاعت و شفاعت حاصل نمیشود مگر به زوجیّت و کفویّت و سنخیّت!
خوب! حالا وجود اهل بیت علیهماالسالام که در مقام اعلی علیین و مافوق عرش اسماء الله! مافوق سدرالمنتهی! مقیم و بر کرسی ولایت مطلقه الله و حقیقت فاطمی تکیه زده اند عین نور علی نور هستند!....
پی نوشت:
[۱] - تحف العقول، ص۳۸۹
🔸️#بخش_ششم🔸️