هدایت شده از mesaghمیثاق
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢 آمریکا گفته برای مقابله با توقیف کشتیها توسط ایران اف۱۶های بیشتری به منطقه اعزام میکند.
🔻 پ.ن: واکنش سپاه پاسداران به این خبر:
هدایت شده از mesaghمیثاق
💢 #اختصاصی | دردناکتر از مشکلات معیشتی
🔻 رسانه معاند ایران اینترنشنال، شنبه (۱۰ تیرماه) نقل قولی از فردی معمّم، با این عبارات منتشر کرد: خانمی که روسری برمیدارد میگوید با ظلم مبارزه میکنم.
🔻 در اصلِ این سخنرانی، بعدِ نقل جملۀ عتاب آمیز امام ره خطاب به جوانان با این مضمون «که چرا عمامه آخوندهای درباری را برنمیدارید؟» نتیجه گرفته میشود اگر یک مرجعِ فقیه جامعالشرایط هتک حرمت یک مسلمان که حرام قطعی است را به خاطر اینکه برچسب مبارزه با طاغوت خورده واجب دانست، امروز هم خانمی که روسری را برای مبارزه با ظلم برداشته مصداق همان میشود.
🔻 سخنران میافزاید چطور آن حلال بود و این حرام است؟ ما باید به سؤالات نسل جوان پاسخ بدهیم. ما پاسخی نداریم.
🔻 اما آیا آقای سخنران راهی کارآمدتر و عاقلانهتر از تجویز کشف حجاب برای انتقاد و حل مشکلات نیافته است؟ نمیداند با قبحزدایی از گناهِ کشف حجاب و رواج بیبندوباری، چه آتشی به دامان خانوادهها میاندازد و جوانی که هنوز شرایط ازدواج برایش فراهم نیست را در معرض چه فشار مضاعفی قرار میدهد؟
🔻 در واقع وی، نه تنها به اعتراف خود از پاسخگویی به سوالات جوان ناتوان است و هنرِ تبیین ندارد بلکه بلندگوی اتاق فکر سرویسهای جاسوسی بیگانه شده و نقشه آنان را تئوریزه میکند!
🔻 گویا چنین افرادی، هنر را شمارش معضلاتی میدانند که راحتترین کار ممکن نشستن، دیدن و گلایه کردن از آنهاست!
🔻 دردناکتر و نگرانکنندهتر از سختی معیشت، ظلم این جماعت به دین و دنیای مردم است که حرامِ قطعی شرعی و سیاسی را حلال بلکه واجب میانگارند! اما قطار تحریف بناست در چه ایستگاهی متوقف شود و کدام حرام و حلال الهی از گزند تحریفگری این جماعت در امان خواهد ماند؟
🔻 در پایان جملات امام راحل را مرور میکنیم که مربوط به بهمن ۱۳۴۸ در نجفاشرف و ناظر به علمای وابسته به دستگاه شاه میباشد «... اینها دین شما را از بین میبرند. اینها را باید رسوا کرد، تا اگر آبرو دارند در بین مردم رسوا شوند، ساقط شوند. اگر اینها در اجتماع ساقط نشوند امام زمان را ساقط مىکنند، اسلام را ساقط مىکنند. باید جوانهاى ما عمامه اینها را بردارند. عمامه این آخوندهایى که به نام فقهاى اسلام، به اسم علماء اسلام این طور مفسده در جامعه مسلمین ایجاد مىکنند باید برداشته شود. من نمىدانم جوانهاى ما در ایران مردهاند؟ کجا هستند؟ ما که بودیم اینطور نبود؟ چرا عمامههاى اینها را برنمىدارند؟ من نمىگویم بکشند؟ اینها قابل کشتن نیستند، لکن عمامه از سرشان بردارند. مردم موظف هستند، جوانهاى غیور ما در ایران موظف هستند که نگذارند این نوع آخوندها معمم در جوامع ظاهر شوند و با عمامه در بین مردم بیایند. لازم نیست آنها را خیلى کتک بزنند! لیکن عمامههایشان را بردارند، نگذارند معمم ظاهر شوند. این لباس، شریف است نباید بر تن هر کسى باشد. عرض کردم که علمای اسلام از این مطالب منزهاند، و در این دستگاهها نبوده و نیستند. و آنهایی که به این دستگاه وابستهاند، مفتخورهایی هستند که خود را به مذهب و علما بستهاند و حسابشان اصلاً جداست و مردم آنها را میشناسند. خود ما نیز وظایف دشواری داریم. لازم است خودمان را از لحاظ روحی و از حیث طرز زندگی کاملتر کنیم. ...»
هدایت شده از mesaghمیثاق
💢 #اختصاصی | بهروزشدن یک محاسبه راهبردی درباره مرجعیت
🔻 یکی از اعضای گروهک محققین و مدرسین در گفتگویی با انصافنیوز که هشتم تیرماه منتشر شد، اظهار داشت: امروز در قم هیچکدام از مراجع را نمیشناسم که نسبت به وضع موجود کشور راضی باشند و یا حرفی و سخنی نداشته باشند. خصوصا در دو موضوع همه متفقالقول هستند، یکی اینکه مدیریت کشور ناکارآمد و معلول است و دوم اینکه وضعیت اقتصادی و اجتماعی کشور به شدت بحرانی و دچار فلاکت است.
🔻وی میافزاید بعضی از مراجع هم مثل آیتالله علوی بروجردی یا آیتالله بیات زنجانی رسما اعتراض به وضعیت اتفاقات اخیر کردند، به ویژه در خصوص شیوهی برخورد با معترضینی که به خیابان آمده بودند با این مضمون که اعتراض در قانون اساسی ما آمده است و اینکه این شیوهی برخورد با شخص معترض نیست. معترض حقش نیست که کشته شود، آسیب ببیند یا احکام سنگین زندان بگیرد.
🔻 به نظر میرسد اظهارات وی حاصل بهروزشدن یک محاسبه راهبردی است. محاسبهای که میگوید ضربه اساسی به جمهوری اسلامی وقتی حاصل خواهد شد که بالا بردن نارضایتی اجتماعی با مشروعیتزدایی مبنایی از جمهوری اسلامی، تلفیق و همگامسازی شود. به تعبیر دیگر نارضایتی اجتماعی بدون از بین بردن مشروعیت جمهوری اسلامی به تنهایی کارآمد نیست. عضو گروهک غیرقانونی محققین در همین راستا سخنگوی مراجع عظام فعلی شده و از قول همه آنان وضع اقتصادی و اجتماعی کشور را «به شدت بحرانی» و «دچار فلاکت» جلوه میدهد!
🔻 اما مهمتر از این تفسیر غلط، یاد کردن از سید محمدجواد علویبروجری به عنوان مرجعِ تقلید و تمجید از وی است؛ که در ماجرای فوت مهسا امینی موضع نسنجیده و غیرعالمانهای داشت. این یعنی برجستهسازی و معرفی چنین روحانیونی با مختصات خاص، عملا در برنامه قرار گرفته است تا در داخل و خارج کشور جایگزین علمای انقلابی شوند. اگر روزگاری برای مخالف جلوه دادن برخی بزرگان با نظام شیطنتهایی صورت میگرفت، امروز ضمن ادامه آن شیطنتها، بدیلسازی برای آنان نیز در دستور کار قرار گرفته است که به مراتب خطرناکتر از پروژه قبلی است.
🔻 اظهارات چندی قبل محمدعلی ابطحی مسئول دفتر رئیس دولت اصلاحات و پوستر تبلیغاتی منتشر شده از سوی دفتر آقای علویبروجردی برای راهپیمایی غدیر نیز در همین راستا قابل ارزیابی است. ابطحی ضمن انتشار عکسی از خود با آقای علویبروجردی، در تمجید از وی توییت زده بود: "...واقعاً هدفمند مسایل جامعه را دنبال میکند."
🔻 در چنین شرایطی لازم به نظر میرسد علما و فضلای انقلابی ابتکار عمل را به دست گرفته و با پیشگامی در حرکتهای اجتماعی مانع پرچمداری برخی عناصر مسئلهدار شوند.
🔻 تلاش بیش از پیش برای پویایی فقه جواهری و تولید علوم موردنیاز نظام اسلامی از یکسو؛ و تقویت بیشتر رابطه هدایتگرانه با مردم از سوی دیگر برخی خلأهای موجود را پر کرده و مانع جذابنمایی کاذب و مرجعیت یافتن بدیلهای ساختگی خواهد شد.
هدایت شده از mesaghمیثاق
💢 #اختصاصی | توپخانههای دشمن و بلندگوهای خودی!
🔻 رهبر معظم انقلاب در سخنرانی چهاردهم خردادماه، با اشاره به اهمیت انتخاباتِ امسال فرمودند: «دشمن از همین حالا توپخانههای خودش را به طرف این انتخابات روشن کرده، مشغول بمبارانِ انتخاباتی است که هنوز حدّاقل نُه ماه فاصله داریم تا آن انتخابات. باید انشاءالله ملّت ایران، جوانان عزیز این بیداری را، این هشیاری را، این انگیزه را، این ایمان و امید را روزبهروز افزایش بدهند و دشمن را ناکام کنند.»
🔻 سوال اینجاست که توپخانههای دشمن چه نقاطی را مورد هدف قرار میدهند؟ و آیا این بمباران صرفا توسط بیگانه صورت میگیرد یا در داخل کشور هم افراد و جریاناتی وجود دارند که به دشمن کمک میکنند؟
🔻 رهبر معظم انقلاب در چهاردهم خردادماه دو سال قبل با اشاره به بیانات انتخاباتی امام (ره)، در این رابطه فرمودند: «این ایدئولوژیزدایی که گاهی میبینید در بعضی از تعبیرات هست، همان حرف مخالفین است؛ ایدئولوژیزدایی یعنی اسلام و تفکّر اسلامی را در باب جمهوری اسلامی و مردمسالاری دینی کنار بگذاریم، و برویم سراغ همان تفکّرات لیبرالدموکراسی فاسد و منحرف که امروز مردم دنیا را بیچاره کرده. .. حالا بعضیها دلسوزی میکنند برای مردمسالاری که «آقا! مردمسالاری از بین رفت» [امّا] اینها در واقع خیلی برای مردمسالاری دلسوزی نمیکنند، اینها میخواهند ریشهی اسلامیّت را بزنند، اسلام را کنار بزنند تا وجود نداشته باشد؛ و واقعاً خطای بزرگی است اگر ما مردمسالاری را از تفکّر اسلامی و روح اسلامی بیگانه کنیم.»
🔻 بنابراین ایدئولوژی یکی از نقاط مهمی است که در موضوع انتخابات مورد هدف توپخانههای دشمن قرار میگیرد و برخی بلندگوهای خودی عامدانه یا جاهلانه همان نقطه را مورد هجمه قرار میدهند.
🔻 برخی افراد و گروههای داخلی به جای اینکه مردمسالاری را بر محور فرهنگ توحیدی و فرهنگ اسلامی تعریف کنند، به جامعه چنین القاء میکنند که آزادی در صورتی تأمین میشود که به سیطرۀ جهانی نظام لیبرالدموکراسی پایبند باشیم! هرچند ممکن است برای وجاهت بخشیدن به این سخن رنگولعاب اسلامی هم به آن بدهند و حتی خود را پیرو امام(ره) جلوه دهند!
🔻 تکرار حرفهای دشمن از برخی بلندگوهای خودی مسئلۀ مهمی است که میبایست مورد توجه فرهیختگان و مبلغان دینی قرار بگیرد. بنا به رهنمود اخیر رهبر معظم انقلاب در تبلیغ باید پشت صحنه تبلیغات دشمن را شناخت و به مبانی فکری جبهه مقابل حمله کرد.
🔻 پیوند جمهوریت و اسلامیت یکی از ابداعات امام خمینی رحمةاللهعلیه بود که در فصل نوینی نه فقط برای ایران اسلامی، بلکه برای دنیای اسلام یک الگوی سیاسی متفاوت با آنچه در گذشته تجربه شده بود محسوب میشود لذا باید با دوگانهسازی کاذب بین جمهوریت و اسلامیت مقابله نمود و برتری مردمسالاری دینی بر دیگر نظریات را برای مردم تبیین کرد.
هدایت شده از mesaghمیثاق
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢 دو کار بدون زحمت ولی با اجر زیاد
حاج آقا مجتهدی تهرانی
هدایت شده از mesaghمیثاق
🔰 استدلال ←اختلاف ← جانبداری ← قضاوت و در آخر شکل گیری فلسفه سیاسی
🔻فلسفه سیاسی را میتوان در سیاست عملی نیز پیدا کرد اما سیاست عملی، تلاشهای ابتدایی است که سزاوار نام فلسفه سیاسی نیست و از آن طرف سیاستمداران معمولا، فیلسوفان را نابغههای بیدست و پا، میدانند!
در هر صورت فلسفه و فلسفه سیاسی در یک چیز مشترک اند: #استدلال!
در مناظرهها و میزگردها، میبینید که با حرارت از موضع خود دفاع و یا به دیگری حمله میکنند و سیاست چیزی نیست جز، اختلاف و جانبداری! و برای متقاعد کردن دیگری و یا #قضاوت یک قاضی منطقی دست به استدلال میزنند تا موضع خودشان را در #خیر رساندن به بیشترین افراد معرفی کنند و با این دلیل آوردنها، فلسفه سیاسی به میان میآید!
🔻فلسفه سیاسی با سقراط شروع میشود. اینجا بر ارتباط سیاست و فلسفه سیاسی تاکید دارم که نمیتوان در علوم سیاسی یافت چرا که به قول هاروی منسفیلد، علوم سیاسی میکوشد تا میمونوار از #علوم_طبیعی تقلید کند و متاسفانه این علوم در دانشکده علوم سیاسی مسلط شده است و به اختلافها نمیپردازد و بجای پرداختن به عدالت و اصالت، از سودمندی و برتری سخن میگوید و ریاکارانه خود را بیطرف میداند اما همانطور که گفته شد، در فلسفه سیاسی، جانبدارانه عمل میشود... عالِمان سیاست مانند نسبیگرایان، هیچ چیز را عادلانه، خوب یا اصیل نمیبینند مگر اینکه همگان بر آن توافق کنند.
هدایت شده از mesaghمیثاق
♦️ ۲/ علوم سیاسی خود را مشغول درک واقعیتها کرده و خصلتی #تجربی (پوزیتیویسم) دارد. یعنی با توجه به اتفاقات و واقعیتها، نسخه میدهد و در مقابل، فلسفه سیاسی، خصلتی #هنجاری دارد و ارزشها را بدون توجه به تجربه، خوب یا بد بودن را توضیح میدهد! پس فلسفه سیاسی درباره اختلافاتی که در علوم سیاسی است، قضاوت میکند و بهترین رژیم سیاسی را تدوین میکند!
اما قضیه مقداری پیچیده میشود چرا که علوم سیاسی، خود از فلسفه سیاسی نیز تغذیه میکند و همزمان از وقایع گذشته تا کنون به عنوان تجربه و این یعنی وجود یک چرخه تولید معرفت علمی و فلسفی که در غرب، از قرن پانزده با ماکیاول شروع، با آگوست کنت و تاثیر علم #فیزیک بر علوم انسانی، به شکل علم درمیآید که تا کنون مسلط است!
هدایت شده از mesaghمیثاق
🔰 وقتی در کما بودم...
( با موسیقی بالا، بخوانید)
... تقریبا از بدنم جدا شده بودم بجز چشمهایم! با کلی تقلا، کامل جدا شدم و از تونل سفیدِ خالخالی بالا رفتم و همه چیز زیر پایم بود. خانهها، خیابانها... هرجا اراده میکردم میرفتم!
آشفتگی میدیدم... در خیابانها دیوار کشیده شده بود، دیوارهای کینه! جنگ سردی درگرفته بود، به سردی یخ... جنگِ نگاهها حاکم بود، دوقطبی چشمها! جنگ بنرها با نوارها... انگار روزهای اول جنگ بود!
در نگاه اول، مردمانی از طرفین دعوا، در گوشهای از شهر زیلو انداخته بودند و به شکل عجیبی تحصن کرده بودند. ترسیده بودند... ترسشان را به شکل یک موجود میدیدم، یک موجود تنبل اما نگران که به همه چیز چنگ میزد بجز ریسمان محکم عقل! ... بنرهای بزرگ و جالبی تدارک دیده بودند... بنرِ خواهرم نافَت! ... برادرم شکافَت! خلاصه طرحهای خلاقانهای بود و جنگ ترکیبی دشمنشان را خنثی میکرد... بعضی از خواهران جبهه مقابل با دیدن بنرها، احساس شرم و نافشان را پنهان میکردند، بعضی از برداران هم... دیگر خبری از بنرِ یک مردِ سیبزمینی، کنار زنِ بزَک کرده نبود، آخر این ایده برای قبل بود و آن زمان جواب میداد!
طرف دیگر دعوا، قوی بودند... مجهز آمده بودند. مجهز به هفت گناه کبیره که در گوشهای دیگر اردو زده بودند. زیلو پهن کرده بودند برای تماشای عقد محمدرضا و آیسان و مبتذلتر از این نمیشد زندگی مضحک خود را پشت ویترین قرار دهند! دینشان، دین جالبی، بنام انسانیت بود اما سگها را بیشتر از انسانها دوست داشتند... با اینکه بادی نمیوزید، شمشادها، بیش از حد تکان میخوردند، ماشینها بدون اینکه حرکت کنند، بالا و پایین میشدند، بوی سوختن علف همهجا پیچیده بود، بعضیها عرق میکردند و به تماشای ماهیهای زلال پرست در شبنشینیِ خرچنگهایِ مردابی نشسته بودند... هرچه جلوتر میرفتیم، هیجان بیشتر میشد. نفسها حبس شده بود... لیدر خواهران، عفت بود و دستور داده بود، بریزید بیرون! خواهران هم اطاعت امر کرده بودند! خواهران این جبهه برای پاتک زدن به طرف مقابل، نوار بهداشتی را در پلاستیک شفاف میگذاشتند و پریودیشان را جار میزدند و به این عمل افتخار میکردند... هرچند که از افتخار به ماه تولد هم کودکانهتر بود اما عجیب کارآمد بود و خشم طرف مقابل را برافروخته میکرد و آنها را از آن ریسمان دورتر مینمود. دمشان گرم، برداران این جبهه، با اینکه عرق میکردند، به شدت غیرتی بودند... غیرت روی زنان و دخترانشان، که مبادا حرف عفت را گوش نکنند! سعی کردم مکالمه دو نفرشان را گوش کنم. میگفتند کسی که تلویزیون دارد، سینما نمیرود؟!، دوستش پوزخندِ موافقی زد... متوجه نشدم و عبور کردم...
حالا فهمیدم چرا چشمانم دوست نداشت، جدا شود!
بین گروه اول برگشتم. خیلی عقب بودند و بنرها دیگر جواب نمیداد. آن موجود تنبل، هی بزرگتر میشد! عقب بودند، کلافه بودند و خلاقیتشان ته کشیده بود و از جایی که جلویش تحصن کرده بودند، طلب کمک میکردند. بدجور سرکار بودند...
... ادامه دارد
[ هشتگ #گلآقا را پیگیری کنید]
هدایت شده از mesaghمیثاق
•
🔰 «شکاف اجتماعی» چیست و چگونه از آن میتوان برای ایجاد التهاب در یک جامعه استفاده کرد؟!
امروز درباره این موضوع با مورد مطالعاتی #مهسا_امینی توضیح خواهم داد...
هدایت شده از mesaghمیثاق
🔰 توضیح مسئله شکافهای اجتماعی با مورد مطالعاتی #مهسا_امینی! (۱)
نخستین وظیفه جامعهشناسی سیاسی، شناخت تعارضات (نزاع) و #شکافهای_اجتماعی است. بیشتر گروههای اجتماعی، تصادفی به وجود نمیآیند، بلکه بر اساس علایق مختلفی شکل میگیرند و همین علایق، تضاد منافع ایجاد میکند و در آخر منجر به تشکیل سازمانهای سیاسی میشوند!
➖ علایق← تضاد منافع ←بسیج اجتماعی← سازمان سیاسی
🔻به دلیل وجود علایق و منافع متعدد و همچنین تنوعات جغرافیایی و تاریخی، شکافها نیز متعدد است و به چند دسته فعال، غیرفعال، ساختاری یا تاریخی تقسیم میشود (نکته مهم*)!
در جوامع به حکم تقسیم کار اجتماعی، تبار، جنسیت، قومیت، نسل، طبقه، مذهب و ... چندین شکاف وجود دارد.
۱) ممکن است شکاف طبقاتی، به دلیل نبود آگاهی و عدم سازماندهی خفته و غیرفعال باشد اما وقتی شکافی فعال میشود که عمل و آگاهی سیاسی تکوین یابد!
مثال «من به دلیل علاقه به قومیتم، به منافع آن فکر میکنم. به قومیت من ظلم شده اما توانایی بسیج کردن دیگر همتبارهایم را ندارم. پس نمیتوانم عمل سیاسی انجام دهم...»
۲) شکاف #ساختاری، همیشگی و در اثر وجود ویژگی طبیعی هر جامعهی انسانی مثل تقسیم جنسیتی، شکل گرفته و در برخی در اثر تخصصی شدن امور ایجاد میشود و طبقات را از هم و یا از دولت فاصله میدهد.
برای مثال « من یک زن هستم و در قومیتی بزرگ شدهام که در آن به من ظلم شده است. آگاهی سیاسی خود و دیگر زنان را بالا میبرم و آنها را بسیج میکنم»
کم کم خطرناک میشود و شکافهای خفته، در اثر همپوشانی یکدیگر را تقویت میکنند و فعال میشوند...
۳) برخی شکافها در دستهی تاریخی جا میگیرند که حاصل تصادف است. مثل وجود یا عدم وجود تنوعات قومیتی و مذهبی.
در ادامه ممکن است « من به عنوان زنِ فلان قومیت، مذهبی اقلیت داشته باشم و به دلیل جغرافیایی (مرز نشینی) مشاغل سختی مثل کولهبری به من تحمیل شده باشد. ما باید حول محور این شکافها، منافع خود را تنظیم کنیم، بسیج شویم و عمل سیاسی انجام دهیم اما ... !»
هدایت شده از mesaghمیثاق
♦️(۲) مورد مطالعاتی اشارهشده، تصادفی انتخاب نشده بود. همه گزینههای فعال کردن انواع شکافها را داشت به علاوه شکافی که مختص ایران و چند کشور دیگر در غرب آسیا بود، یعنی شکاف دین سیاسی و دین غیرسیاسی که در مسئله حجاب دیده میشود. همچنین توان برانگیختن دیگر قومیتها را داشت کما اینکه شدت درگیریها در مرزها و نقاط خاص تدارک دیده شده بود ...
فردی که از قومیت خاص، مذهب خاص، جنسیت خاص، نسل جدید و بر اثر مسئله کاملا خاص، میمیرد، کشته شده معرفی میشود و مهمتر از همه گروههایی وجود دارند که توانایی بسیج کردن این قوم خاص را دارند اما... شکست میخورند چرا که ماهیت این گروهها، ضد دینی است و در آخر توانایی اجماعسازی بزرگان قوم خاص را ندارد و متوسل به خشونت میشود...
هدایت شده از mesaghمیثاق
🔰چرا مسئله حجاب، دیگر توان به خیابان آوردن را ندارد؟! (۳)
حالا با این اوصاف، به نظر میرسد «حجاب» دیگر مسئلهای نیست که بتوان از آن برای ایجاد شورش یا جرقهی بزرگتر شدن شکاف اجتماعی استفاده کرد! توان و ظرفیت نیروهای پشتیبانی کننده از این مسئله، سال گذشته گرفته شد، نیروهای عملیاتی آن تار و مار شد و امکان ضربه زدن به نظام سیاسی از این طریق وجود ندارد و اتفاقا بخش ساکت اما همسو با اعتراضات نیز تا حدودی علیه آن شد!
چنان که گفته شد شکافها حول محور نیروهای سیاسی_اجتماعی شکل میگیرد که سال گذشته این نیروها، بجز شکاف دین سیاسی و غیرسیاسی، تقریبا به حاشیه رفت...