📡📡📡
📌گروسی: آژانس هیچ مدرکی درباره غنی‌سازی مخفیانه اورانیوم در ایران ندارد
رافائل گروسی، مدیر کل آژانس بین المللی انرژی اتمی:
🔹آژانس هیچ مدرکی در اختیار ندارد که نشان دهنده غنی‌سازی مخفیانه اورانیوم در ایران باشد.
🔹گروسی در مصاحبه با اندیشگده استیمسون سنتر (Stimson Center) گفت: من هیچ مدرکی در اختیار ندارم که آنها این کار را مخفیانه انجام دهند.
*مصباح : حرف گروسی، از جنس ماموریت برای اربابانش است یا اعتراف به واقعیت هسته ای ایران؟!!... شما چطور فکر می کنید. **
*باسمه تعالی*
*دیده بان مصباح :*
(شماره ۳)
.... وزارت امور خارجه اعلام کرده، گرفتن جشن تولد برای نماینده مذاکره کننده اروپا در تهران، از سوی این وزارت نبوده!! بلکه یکی از مدیران وزارتخانه، شخصا اقدام به خرید کیک تولد نموده !! عذر بدتر از گناه!.... واقعا جای تاسف است.!! عملکرد جناب امیر عبداللهیان، در این مدت کوتاه قابل تحسین است و مواضع اصولی، انقلابی و عزتمندانه ایشان، امیدوارکننده و دلگرم کننده است. اما این حرکات نسنجیده و سخیف را کجای دلمان بگذاریم؟!! ما عهد کرده ایم، تا از شاخصه های انقلابی و انقلابی گری، تمام قد دفاع کنیم! دیده بانی مصباح ، از جنس دفاع از دولت انقلابی است.! آقای وزیر انقلابی، لطفا اقدام لازم را مبذول دارید.!
*#جهاد _ تبیین **
📡📡📡
🔴 کانال 12 اسرائیل:
🔹«آویو کوخاوی» رئیس ستاد ارتش اسرائیل به نیروی هوایی دستور داده تا پس از توقف دو ساله، رزمایش هایی را درباره احتمال حمله به تأسیسات هسته ای ایران انجام دهد که در صورت شکست مذاکرات هسته ای باید اتخاذ شود
🔸در اسرائیل و شاید در ایالات متحده نیز این تفاهم حاصل شده که در صورت شکست کانال سیاسی باید یک طرح نظامی تهیه شود.
*مصباح : واکنش های اسرائیل در موضوع هسته ای ایران، مجموعه ای از عملیات جنگ روانی، فرافکنی برای مشکلات داخلی و بلوف نظامی است.! اسرائیل، لات کوچه های خلوت است.! **
*باسمه تعالی*
*مهدویت*
(۶)
*شرح میلاد امام زمان (عج)*
نقل مشهور از شرح ولادت امام زمان(عج)، بر اساس روایت حکیمه خاتون عمه امام عسکری(ع)است .در بخش هایی از گزارش شیخ صدوق از سخنان حکیمه آمده است:
" امام حسن عسکری(ع) مرا به نزد خود فراخواند و فرمود: ای عمه! امشب نزد ما باش که شب نیمه شعبان است و خدای تعالی امشب حجت خود را که حجت او در روی زمین است ظاهر سازد .گفتم: مادر او کیست؟ فرمود: نرجس .
گفتم :فدایت شوم! اثری از حمل در او نیست. فرمود: همین است که به تو می گویم.گوید: آمدم و چون سلام کردم و نشستم، نرجس آمد، تا کفش مرا از پایم درآورد و گفت: بانوی من و بانوی خاندانم حالتان چطور است؟ گفتم: تو بانوی من و بانوی خاندان من هستی . [نرجس] از کلام من ناخرسند شد و گفت: عمه! این چه سخنی است؟ بدو گفتم: دخترم! خدای تعالی امشب به تو پسری خواهد بخشید که در دنیا و آخرت آقاست. نرجس خجالت کشید و حیا کرد. چون از نماز فارغ شدم، افطار کردم و در بستر خود خوابیدم .نیمه های شب برای ادای نماز برخاستم و آن را به جای آوردم؛ در حالی که نرجس در خواب بود و هیچ تغییری در او پدید نیامده بود .به تعقیبات نماز پرداختم و پس از آن دراز کشیدم .سپس هراسان بیدار شدم .او همچنان خواب بود .پس برخاست و نماز گزارد و خوابید.حکیمه در ادامه گوید: بیرون آمدم و در جستجوی فجر به آسمان نگریستم. دیدم فجر اول دمیده است و او در خواب است. شک بر دلم عارض گردید .در این هنگام ابومحمد (امام عسکری ع ) از اتاق خود صدا زد: ای عمه! شتاب مکن که آن امر، نزدیک شده است. گوید: نشستم و به قرائت سوره های الم سجده و یس پرداختم. در این میان او هراسان بیدار شد .
به نزد او رفتم و گفتم: آیا چیزی احساس می کنی؟ گفت: آری ای عمه! گفتم: بر خودت مسلط باش و دلت را استوار دار، که این حالت، همان است که با تو گفتم. حکیمه گوید: مرا چُرتی فراگرفت و تولد انجام یافت. پس با ندای سرورم به خود آمدم و جامه را از روی او برداشتم و او (فرزند نرجس) را دیدم که در حال سجده بود و مواضع سجودش بر زمین است. او را در آغوش گرفتم. دیدم پاک و تمیز است. ابومحمد فرمود: ای عمه جان! فرزندم را به نزد من آور! او را نزد وی بردم. ابومحمد یک دستش را زیر کمر او و دست دیگر را زیر کتفش گذاشت به گونه ای که پاهایش بر روی سینه او قرار گرفت .آن گاه زبانش را در دهان او گذاشت و دستش را بر چشم و گوش و مفاصل وی کشید .
سپس فرمود: پسرم! سخن بگو و او فرمود :
" أشهد أن لا اله الا الله وحده لاشریک له و أشهد أن محمدا رسول الله ."
سپس بر امیر مؤمنان و سایر امامان(ع) درود فرستاد تا آنکه بر پدرش رسید و زبان درکشید.
ادامه دارد...
*اللهم عرفنی حجتک*🤲