سلام، میشه لطف کنید تو هر گروهی که عضو هستید به نیت شفای یکی از بندگان خدا به اسم جمشید سلطانی این دعا رو از امروز تا فردا ظهر بذارید تا دیگران ببینن و براش دعا کنن ((يا مَنِ اسْمُهُ دَوآءٌ وَ ذِكْرُهُ شِفاَّء)) و یک حمد شفا خیلی وقت کسی رو نمیگیره اگه این کارو نکنید هیچ اتفاقی براتون نمیفته!!! اما با فرستادن این پیام در کنار هزاران پیام شاید دعای دیگران در حقش مستجاب شد فرستنده خيلی التماس دعا داره. 😔😔😔
مــصــــبـاح الـــهـــدیٰ💚
سلام، میشه لطف کنید تو هر گروهی که عضو هستید به نیت شفای یکی از بندگان خدا به اسم جمشید سلطانی این د
دوستان لطفا پخش کنید😔از اقوام هستن حالشون خوب نیست💔
شاید رفیق شهید خودشم🍃
حاج احمد بود...
#شهید_قاسم_سلیمانی
#ما_ملت_امام_حسینیم
او شبیه آرامش بود شبیه آخرین بازمانده از دوست داشتنی های دنیا...!
#ج.م
#جوادمحمدی🙃
4_5857013658508330358.mp3
8.86M
┈•✿꧁༼﷽༽꧂✿•┈
بزار بگم بـا زبون سـ♡ـاده؛
همین حسین؏حسینم از سـرم زیــــاده؛
خدا اجــازشو به هــر کسی نـــداده...👌👌👌😍
#حاج_محمود_کریمی🎤
#پیشنهاد_دانلود👌👌👌
#قرارعاشقی
.🖤
بزرگے میگه↓
براۍِ اونایےڪه
اعتقاداتتونو مسخره میڪنن
دعا ڪنین خدا به عشقِ #حسین "ع"
دچارشون ڪنه
🏴🥀🖤
#زنم_یادم_رفت😁🤣
#شهید #لبنان #عماد
#خاطرات
#طنز_شهدا #طنز_جبهه 🤣
*😂زنم تو ماشین جاموند!😂*
*🍂یکی از دوستان لبنانیم که با شهید عماد مغنیه همرزم و دوست قدیمی بوده، خاطره جالبی از عماد تعریف کرد که خیلی برام قشنگ اومد. می گفت:سال 1364 بود که با عماد در تهران زندگی می کردیم.*
_خانه ای در زیر پل حافظ داشتیم. محل کارمان هم پادگان امام حسین (ع) (بالای فلکه چهارم تهرانپارس – دانشگاه امام حسین (ع) فعلی) بود که تعدادی نیروهای لبنانی را آموزش می دادیم.عصر یکی از روزها، سوار بر ماشین پیکانم داشتم از در پادگان خارج می شدم که عماد را دیدم. قدم زنان داشت به طرف بیرون پادگان می رفت._
*✨🍃 ایستادم و با او سلام و احوال پرسی کردم. پرسید که به خانه می روم؟ وقتی جواب مثبت دادم، سوار شد تا با هم برویم.*
🍃✨در راه درباره وضعیت آموزش نیروها حرف می زدیم. نزدیکی میدان امام حسین (ع) بودیم و صحبتمون گل انداخته بود. یک دفعه عماد مکثی کرد و با تعجب گفت:
*- ای وای ... من صبح با ماشین رفتم پادگان.*
*زدم زیر خنده😂😂. صبح با ماشین رفته پادگان و یادش رفته بود. ناگهان داد زد:*
- نگه دار ... نگه دار ...
✨🍃گفتم: *"خب مسئله ای نیست که. ماشینت توی پارکینگ پادگانه. فردا صبح هم با هم میریم اون جا."*
که گفت: *"نه. نه. زود وایسا ... باید سریع برگردم پادگان."🤦🏻♂️*
با تعجب پرسیدم: *"مگه چیز توی ماشین جا گذاشتی که باید بری بیاری؟*
😂😂😂خنده ای کرد و گفت:
_*آره. من صبح با زنم رفتم پادگان.به اون گفتم توی ماشین بمون، من الان برمی گردم. توی پادگان که رفتم، اون قدر سرم شلوغ شد که اصلا یادم رفت زنم دم در منتظرمه."*_🤣🤣
بدجور خنده ام گرفت.😂😂😂 زنش از صبح تا غروب توی ماشین مونده بود.🤣
میگن هرجا دلت..
واسه حرم ارباب تنگ شد،💔
هر جا هوای کربلا به سرت زد..🍃.
هر جا یاده لب تشنه ی حسین افتادی..
روبه قبله کن،.🌹. دستتو بزار رو سینتو بگو: ...
السلام علی الحسین....♥️
وعلی علی بن الحسین...🥀
و علی اولاد الحسین ...♥️
و علی اصحاب الحسین....🥀
اقا دلم تنگه😭💔
اقا گرفتارم😭💔
اقا دلم کربلا میخواد💔😭
ٺولدٺمبارڪداداشے🎈
هدیہٺولد↓🎁
#یڪهفتہغیبتنکنیم(:"🌱
#شہیدمصطفےصدرزآده❥