چرا از #نمازشب محروم هستم؟
مردی حضور حضرت علی (ع) مشرّف شد و عرض کرد:
«یا أمیرَالْمُؤْمِنینَ، اِنّی قَدْ حُرِمْتُ الصَّلاةُ بِاللَّیْلِ؟ قالَ: فَقال أمیرُالمؤمنینَ (ع): أنْتَ رَجُلٌ قَدْ قَیَّدَتْکَ ذُنُوبُک».
ای امیرالمؤمنین، چرا من از فیض نماز شب محروم میشوم؟
آن حضرت (ع) فرمود: تو مردی هستی که گناهانت تو را در بند و [زنجیر] کشیدهاند».
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ
حجت الاسلام ابوالفضل رحیمی
شبیه سازی شهادت حضرت عباس (ع)
💢 با سفر به ۱۴۰۰ سال پیش و قدم زدن در نخلستان های اطراف فرات، شاهد ایثارگری حضرت عباس(ع) خواهیم بود.
تهیه شده در #سازمانفضایمجازیسراج
🎥 گوشه ای از رشادت های حضرت عباس را در ویدئو VR سقا، تماشا کنید.
https://aparat.com/v/W0HeQ
ارسالی:حجت الاسلام زنگوئی
🏴🎙گزارش ساعت به ساعت روز #عاشورا بر اساس مقاتل (عاشورای ۲۱ مهرماه ۵۹ شمسی)
🕐 ۱۲:۵۰ اذان ظهر
🏴 شهادت حبیب بن مظاهر!
حبیب بن مظاهر موقع اذان ظهر شهید شد. چون که نوشتهاند امام(ع) خطاب به اصحاب گفت یکی برود با عمر سعد مذاکره بکند و بخواهد برای نماز ظهر جنگ را متوقف کنیم. یکی از لشکر کوفه صدا زد: «نماز شما قبول نمیشود.» حبیب به او گفت: «ای حمار! فکر میکنی نماز شما قبول میشود و نماز پسر پیامبر(ص) قبول نمیشود؟»
به جنگ او رفت اما از سپاه کوفی به کمکش آمدند و حبیب کشته شد. امام(ع) از شهادت حبیب متاثر شد و برای اولین بار در روز عاشورا گریست. رو به آسمان کرد و گفت: «خدایا رفتن جان خودم و دوستانم را به حساب تو میگذارم.»
امام(ع) نماز را شکسته و به قاعده «نماز خوف» خواند. گروهی از اصحاب به امام(ع) اقتدا کردند و بقیه به جنگ پرداختند. زهیر و سعید بن عبدالله حنفی خودشان را سپر امام کردند. نوشته اند سعید بن عبدالله ۱۳ تیر و نیزه خورد و به شهادت رسید. در آخرین نفس از امام پرسید: «آیا وفا کردم؟»
🎙گزارش ساعت به ساعت روز #عاشورا بر اساس مقاتل👇
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هیهات من الذله، مرگ می پذیرم ولی ذلت نه
🌹 عزاداری #امام_حسین علیهالسلام در کشمیر توسط پلیس هند به خاک و خون کشیده شد
کجایی ای فریادرس بشریت کارد به استخوانمان رسیده
#عاشورا
#ما_ملت_امام_حسینیم
⚫️ #درسهای_عاشورایی
✳️ مبنای تاکید بر #ذکر_مصیبت
استاد شهید مرتضی مطهری
سیری در سیرۀ نبوی، ص ۵۴ _ ۵۵
🔹 اگر بناست مکتبِ امام حسین - علیهالسلام- احیاء بشود، «ذکرِ مصیبتِ» امام حسین هم ضرورت دارد. این دستوری است که ائمۀ اطهار به ما دادهاند و این دستور، فلسفهای دارد و آن، عبارت از این است هر مکتبی، اگر «چاشنیِ عاطفی» نداشته باشد و تنها، مکتبی از جنسِ «عقل» و «فکر» باشد، «نفوذِ روحیِ آنچنانی» ندارد و ازاینرو، امکانِ چندانی برای «بقاء» ندارد، ولی اگر یک مکتب، «چاشنیِ عاطفی» داشته باشد، این عاطفه به آن «حرارت» میدهد. آری، معنا و فلسفۀ یک مکتب، آن مکتب را «منطقی» میکند، و ازاینجهت، مکتبِ امام حسین، «منطق» دارد و درس است و باید از آن آموخت، امّا اگر این مکتب را فقط بهصورتِ یک «مکتبِ فکری» بازگو کنیم، «حرارت» و «جوشش» از آن گرفته میشود و کهنه میگردد. پس توصیه که باید برای همیشه، «چاشنیِ عاطفه» را در قالبِ «ذکرِ مصیبتِ» امام حسین را حفظ کرد، نظرِ «بسیار عمیق» و «دوراندیشیِ فوقالعاده عجیب و معصومانه»ای بوده است.