eitaa logo
♥مشکات♥
185 دنبال‌کننده
11.7هزار عکس
6.1هزار ویدیو
125 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
در هر کدام از این انواع، فیلم‌های زیادی ساخته شده است که در تمام آن‌ها، نجات‌بخشِ کره‌ى زمین باید از نژاد یهودی یا آنگلوساکسون باشد و اگر منجی یا منجیان غربی نباشند، همه‌ى افراد بشر در خطر نابودی یا بردگی همیشگی شیطان هستند.
در یک تقسیم‌بندی دیگر، می‌توان دو نوع کلی از آخرالزمان را در آثار سینمایی برشمرد:
✅ آخرالزمان غیر دینی: در این نوع تصویر آخرالزمان، کمتر نامی از خدا و مسیح و (ماشیحا) برده می شود، و بشر به تنهایی با اراده‌ى قوی خود، جبر و تقدیر را می‌شکند و به تنهایی با تکیه بر تکنولوژی و عقلِ خود بر دشمنِ شریرش فائق آمده و برتری انسان بر همه چیز و اومانیسم افراطی را به وضوح به تصویر می‌کشد. در این قبیل آثار، به جای قدرت الهی، در برخی موارد قدرت عشق مطرح می‌شود که قهرمان داستان با عشق خالصانه و صد در صد زمینی به ستاره‌ى مؤنّث فیلم، جهان را از شرّ شیاطین می‌رهاند؛ مانند فیلم «پسر جهنمی» : داستانِ آمدن یک پسر سرخ رنگ آتشین از جهنم به این دنیاست که مأموریت ذاتی‌اش زمینه‌سازی برای ظهور شیطان اصلی و حضور او در این عالم است. این پسرک سرخ رنگ را آلمان‌‌ها با هدف تسلط بر دنیا به این جهان آوردند، ولی او بر اثر زندگی با آمریکایی‌ها به عواطف انسانی رسید و در اثر عشق به زن (که نقش او را سلما بلیر یهودی بازی می‌کند) حاضر نمی‌شود شیطان را به این جهان بیاورد و با فداکاری، شیطان را در آخرین لحظه‌ى پایان جهان نابود می‌کند... و «ماتریکس» و در برخی موارد نوعدوستی و یا ملی‌گرایی یا قوم‌گرایی یا میراث اجدادی یا خانواده یا سرزمین، بت‌هایی می‌شوند که قهرمان به خاطر آن‌ها در مقابل ضد قهرمان ایستادگی و مقاومت می‌کند؛ مانند فیلم «هری پاتر» که خانواده و حفظ میراث اجدادی و سرزمین‌ هاگوارتز در آن اصالت دارد.
نکته‌ى مهم این است که اساطیر صهیونیستی هم در نوع دینی و هم در نوع غیر دینی به شدّت یافت می‌شوند. انواعی از آخرالزمان غیر دینی آنچنان انحرافی و عجیب هستند، که بعضاً ضد دینی می‌شوند؛ مانند قسمت چهارم «طالع نحس»، که در آن شیطان تمام موانع پیش روی خود را برمی‌دارد و دخترک مورد حمایت خود و برادر کوچکترش «الکساندر» را محافظت می‌کند تا بتوانند حلقه‌ى شیطان پرستان را تشکیل و گسترش دهند. دخترکی که به شدّت از علائم مسیحی و کلیسا و کشیش و هر نوع متافیزیکی متنفّر است. قابل ذکر است که پس از ساخته شدن قسمت اول طالع نحس، اسرائیل نقش مهمی در تولید قسمت‌های بعدی این فیلم ایفا کرد.
برخی منتقدین مسیحی، «هری پاتر» را هم در این راستا ارزیابی کردند و شیوع خرافه و جادو و کارهای خلافی چون دزدی، پنهان‌کاری، جادوگری و قانون‌شکنی توسط قهرمان داستان را علیه مسیحیت ارزیابی کردند. نکته قابل توجه این است که در هالیوود ضد دینی، فیلم همیشه ضد مسیحی است و فیلم ضد یهودی واقعی در هالیوود هرگز ساخته نمی‌شود.
طالع نحس
مبانی و پیش‌زمینه‌های آثار آخرالزمانی سینمای غرب : پرداختن به این بحث در سیاست‌های استعماری غرب نوین، قبل از اختراع سینما هم سابقه دیرینه‌ای داشته است. برخی مبانی و پیش‌زمینه‌های این قبیل آثار آخرالزمانی بدین قرار هستند:
💠 کابالیسم (تصوّف یهودی): کابالا تلفظ انگلیسی کلمه‌ى «کباله» عبری است. این کلمه به معنی قدیمی و کهن است و اصطلاحاً به معنای تصوف یهودی به کار می‌رود. پیروان آن، این مکتب را دانش سرّی و پنهان خاخام‌های یهودی می‌خوانند و برای آن پیشینه‌ای تا حدود قرن دوم میلادی قائلند؛ امّا محققان شروع آن را به قرن سیزدهم میلادی می‌رسانند که با «شیطان‌شناسی» و «پیام مسیحایی» قوی خود در جنوب فرانسه، توسط اسحاق کُر (۱۱۶۰ _ ۱۲۳۵) پایه‌گذاری شد. این دوران مصادف با سلطنت جیمز اول (۱۲۱۳ _ ۱۲۷۶)‌، شاه آراگون (واقع در شمال اسپانیا) ا‌ست. جیمز از سال ۶۲۷ هجری (۱۲۲۹م.) به دولت‌های اسلامی اندلس هجوم برد و موجی از جنگ‌های صلیبی را علیه اسپانیای اسلامی راه انداخت.
همچنین همین ایام بود که جنگ صلیبی پنجم در شرق اروپا با جهان اسلام انجام می‌شد و سلطنت عباسی بغداد به وسیله‌ى ‌بودائیان هم پیمان هلاکوخان مغول (۶۵۶ قمری / ۱۲۸۵ میلادی) در هم شکست و دولت مقتدر ممالیک ترک در مصر ایجاد شد و به اصلی‌ترین رقیب زرسالاران یهودی و صلیبیون مسیحی اروپا تبدیل شد.
زرسالاران یهودی در این ایام احساس کردند که به یک حرکت و شور مسیحایی قوی نیاز دارند تا توده‌های مسیحی و خواص یهودی را با خود همراه کنند. ایجاد کابالیسم در همین ایام، برای انداختن شور آخرالزمانی گسترده‌ای بین عوام اروپا برای مقابله با مسلمانان بود و از طرفی با اتحاد راهبردی بودائیان مغول و یهودیان و صلیبیون اروپا، فشار بر دولت ممالک مصر و عبّاسیانی که مرکز خود را به قاهره منتقل کرده بودند، بیشتر شد و برای زرسالاران جنگ‌طلب اروپا نیاز بود که شیطان و یاران او را در میان مسلمانان جستجو کنند تا مردم اروپا علیه مسلمانان بسیج شوند و در جنگ‌های صلیبی باقیمانده، از جنگ‌طلبان حمایت کنند.
در کابالیسم، همان اسطوره سیاسی یهودی «پادشاهی خاندان داوودی» در آخرالزمان، جنبه‌ای ملکوتی و رازآمیز عرفانی می‌گیرد و در قالبی جدید چنین طرح می‌شود که نخستین تجلّی نور در کوه طور بر موسی (ع) بود و سپس داوود (ع) نماد نور الهی و عامل آن در دنیای زمینی بدل می‌شود و «شخینا»، تجلی روحانی داوود (ع) به حامل آن نور الهی در دنیای ماوراء زمینی مبدل می‌گردد. این نور در بین یهودیان می‌ماند تا در زمان آخر در سرزمین موعود بر مسیح از نسل داوود (ع)، نازل شود و حکومت جهانی یهود تشکیل گردد.
این مفاهیم که در بین مسیحیان هم به دلیل آشنایی با داوود نبی مرسوم بود، به زودی جا افتاد و با چاپ متعدد رساله‌های کابالی، تا چند قرن، شور مسیحایی و شعف آخرالزمانی را در بین مسیحیان اروپا هم راه انداخت و باعث انسجام و اتحاد سربازان اُلیگارشی زرسالار یهودی _ مسیحی اروپا شد؛ تا اینکه در نیمة‌اول قرن ۱۷م. آمستردام به کانون فرهنگی فعال الیگارشی یهودی بدل شد و هم‌پای آن، ترویج آرمان‌های مسیحایی به عنوان ایدئولوژی استعمار زمانه آغاز گشت و همین آرمان‌های آخرالزمانی بهانه‌ى غاصبانِ آمریکا برای رفتن به «سرزمین جدید» و قتل عام سرخ‌پوستان شد. تعداد کشته‌های سرخپوستان را تا صد میلیون نفر در طول سه قرن ۱۶و ۱۷ و ۱۸ گفته‌اند.