*پیام رسای یک فرمانده ارتشی بصیر به صحبت های عجیب دکتر روحانی در روز ارتش*
*در پاسخ به صحبت ها و کنایه شیطنت آمیز و غیر قابل تصور آقای روحانی در روز ارتش و گرای کودتا دادن، یک فرمانده بصیر ارتشی غیور این چنین به ایشان نهیب دادند:*
جناب آقای فریدون، مستحضر باشید که اگر در مدت این هفت سال و هشت ماه تمام کجروی ها و هنجارشکنی های جنابتان را تحمل کردیم و با وجود علم به نیات شوم و براندازانه شما و همفکران رسانه ای تان دم برنیاوردیم، تنها بخاطر این بود که می دیدیم رهبر فهیم و صبورمان بخاطر آرای اکثریت مردم به شما، در هر شرایطی سعی نمودند جانب انصاف و نظر اکثریت را تامین نمایند و لذا شما و رفتارهای موذیانه و گفتارهای کینه توزانه تان را تحمل نمودند تا مبادا بدخواهان بگویند رهبر جامعه نظر اکثریت را برنمی تابد.
ما نیز به تاسی از ایشان سعی نمودیم سربازوار گوش بفرمان فرمانده میدان باشیم و چون خار در چشم و استخوان در گلو نظاره گر هرزگی هایتان باشیم.
بحمدلله امروز که همان رای دهندگان و مردم پاک نهاد، که ندانسته بدام شما و جریان رسانه ای کذاب شما افتادند و ۸ سال از عمرشان را در دوران سیاه و نکبت بار شما هدر دادند، بارها شاهد وطن فروشی، خودفروشی و گرا دادن های مکررتان به دشمن بودند، امروز بخوبی ماهیت منافقانه و براندازانه شما را شناخته اند و مواضع صد من یک غازتان را به پشیزی نمی خرند.
و اگر نبود صبر انقلابی همین مردم و عدم تمایلشان در شاد کردن دل دشمنان داخلی و خارجی و شرم از نگاه های معنادار رهبری عزیز که همه را به صبر و شکیبایی دعوت می کند، امروز بخاطر ۸ سال پا کشیدن بر خون همرزمان شهیدمان و به انتقام بر باد دادن بخشی از دستاوردهای مادی و معنوی همین مردم رشید و رنج کشیده، حساب مان را با جنابتان یکسره می کردیم تا پس از این خیال خیانت و توطئه به مخیله هیچیک از خواص بی بصیرت و وطن فروش خطور نکند.
جناب حسن فریدون، اگر تا امروز تنها نظاره گر سیاست های دوگانه و تصمیمات خلق الساعه در تضییع حقوق مردم بودیم، یادتان باشد دست شما و همفکرانتان را از همان ماه های اول دولت تان بخوبی خوانده بودیم که با در پیش گرفتن سیاست ناراضی تراشی و سعی در شوراندن مردمِ بستوه آمده از فقر و گرانی بودید تا شاید در براندازی توفیقی کسب کنید.
با این وجود باحترام رای و نظر همین مردم که پی به ماهیت واقعی تان برده اند سعی نمودیم امنیت و آرامش جامعه را بانتقام و زیر کشیدن تان ترجیح دهیم.
لطفا از این پس سعی نکنید با چنین جملات لغو و موهن به شعور ما ارتشیان و دلدادگان نظام برآمده از یک قرن مجاهدت، ایثار و شهادت توهین نموده و دست از یاوه سرایی های بلاوجه بردارید و منتظر بمانید که روز محاسبه نزدیک است.
مشت و سلاح ارتش و دیگر قوای مسلح کشور تنها به اشاره ولی امر و زعیم جامعه اسلامی آماده در هم دریدن سینه سیاه نابکاران داخلی و دشمنان عنود خارجی خواهد بود...
والسلام علی من التبع الهدی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🗣پزشکان و بهبود یافتگان کرونا از تاثیر فوق العاده آلرگارد (استاپ سیویر) داروی درمان کرونا می گویند
👈 نشر حداکثری جهت کمک به بهبود بیمارن کرونایی و ریشه کن شدن کرونا درکشور
👌سوالی که کمیته علمی ستاد کرونا باید پاسخ دهد چرا در حالی که بسیاری از داروی های خارجی در پروتکل درمانی گنجانده شده است این داروی ایرانی مؤثر و مجرب در پروتکل درمانی بیماران کرونایی جایی ندارد؟!
🔸جوان ورامین
@Yjcvrn
الیاهو بن شائول کوهین، جاسوس رژیم صهیونیستی با نفوذ در دولت سوریه توانست تا منصب مشاور عالی وزیر دفاع این کشور ترقی کند. او متولد 1303 در اسکندریه مصر بود که بعد از آشکار شدن نفوذی بودنش در بدنه دولت سوریه به اعدام محکوم و در 1344 در میدان «مرجه» دمشق به دار آویخته شد.
ایلیکوهین را در سوریه با نام «کامل امین» میشناختند. او بسیار تندرو و در ابراز مخالفت با اسرائیل پیشرو بود. البته این ظاهر ایلیکوهین بود ولی در باطن، او جاسوس و مأمور مخفی رژیم صهیونیستی بود و با بالا رفتن از پلههای ترقی و در اختیار گرفتن مناصب حکومتی توانسته بود تا یک قدمی در اختیار گرفتن منصب نخستوزیری سوریه به پیش برود.
ایلیکوهین، در مجلس ملی سوریه با فریادهایش اسرائیل را به بدترین اقدامات متهم میکرد ولی هنگامی که شب در خانه خود تنها میشد اطلاعات محرمانه سوریه را برای اسرائیل مخابره میکرد. دستور موساد به او این بود که تا میتوانی علیه اسرائیل بگو و بنویس تا وانمود کنی دشمن شماره یک اسرائیل هستی. در نهایت، او در اثر شنود تصادفی پیامهایش به اسرائیل، شناخته و دستگیر و محاکمه و اعدام شد.
نکته مهمی که در پرونده «ایلیکوهین» دارای برجستگی خاص است اینست که تمام گفتهها، نوشتهها و اقداماتش به نفع رژیم صهیونیستی تمام میشد و علیرغم فریادهائی که علیه این رژیم میزد، کمک بزرگی به صهیونیستها برای پیشبرد اهدافشان در سوریه و در منطقه میکرد. آنچه قابل تأمل است اینست که موساد به ایلیکوهین دستور داده بود تا میتواند تندتر و افراطیتر علیه اسرائیل بنویسد و بگوید و فریاد بزند تا مسئولان دولت سوریه پی به جاسوس بودن او نبرند و مردم سوریه نیز مجذوب او شوند.
شبنم:
🌹نماز شب نهم ماه مبارک رمضان
🔷شش رکعت ( سه تا دو رکعتی)، بین نماز مغرب و عشاء در هر رکعت بعد از حمد هفت مرتبه آیة الکرسی و بعد از نماز پنجاه مرتبه صلوات.
♦️حضرت علی (ع) فرمود: ملائکه عمل او را بالا می برند، مثل عمل راستگویان و شهداء و صالحین.
📗بحارالأنوار، ج97، ص382- 383 به نقل از اربعین شهید
╭┄┅─✿🌟✿─┅┄╮
#دعای_ماه_رمضان
🔰 دعای روز نهم ماه مبارک رمضان
🌹 #بسم_الله_الرحمن_الرحیم
🔸 االلهمّ اجْعَلْ لی فیهِ نصیباً من رَحْمَتِکَ الواسِعَةِ واهْدِنی فیهِ لِبراهِینِکَ السّاطِعَةِ وخُذْ بناصیتی الی مَرْضاتِکَ الجامِعَةِ بِمَحَبّتِکَ یا أمَلَ المُشْتاقین.
🔸 خدایا، برای من در این ماه بهره ای از رحمت گسترده ات قرار ده و به برهان و راههای درخشانت راهنمایی کن و به سوی خشنودی فراگیرت متوجه کن، به مهرت ای آرزوی مشتاقان.
🌸🍃
#شهدای_سپاهی(4)
📣بمناسبت فرا رسیدن دوم اردیبهشت, روز تأسیس سپاه پاسداران چند روزی میهمان شهدای سپاهی هستیم👇
🌹 محمود کاوه، ١٨ سال بیشتر نداشت که فرمانده حفاظت از بیت امام (ره) در جماران شد و حیرت بزرگان ارتش را در آن زمان به خود واداشت. به گونه ای که به سرهنگ صیاد شیرازی گفتند: یک نوجوان ١٨ ساله در جبهه کردستان پیدا شده که وقتی در اتاق جنگ شرح عملیات میدهد، آدم مات و مبهوت می ماند و سرا پا گوش است. همان که در ١٩ سالگی وقتی فرمانده لشگر شهدای کردستان شد, برای زنده یا مرده سرش دو میلیون جایزه گذاشتند و تا سال ٦٥ موقع شهادتش قیمت سرش به رکورد دست نیافتنی هفت میلیون رسید!...
کتاب زندگی به سبک شهدا, ناصر کاوه
خاطره ای از سرتیپ پاسدار, شهید محمود کاوه, فرمانده لشگر ویژه شهدای کردستان
🌹روزِ آماده شدن حلقههای ازدواجمون،
گفت: باید کمی منتظر بمونیم تا آمـاده بشه! گفتم: آمـاده است دیگه، منتظر موندن نـداره! "حلقههـا رو داده بود,تا ۲ حرف روش حک بشه "Z&A"... اول اسم هردومون روی هر دو حلقه حک شد! خیلی اهل ذوق بود؛ سپرده بود که به حالت شکسته حک بشه نه سـاده؛واقعاً از من هم که یه خانومم بیشتر ذوق داشت.
زندگی به سبک شهدا, ناصر کاوه
برشی از زندگی شهید مدافع حرم, امین کریمی
🌹 سربازیش را باید داخل خانه جناب سرهنگ ارتش شاه می گذراند... وارد خانه شد و چشمش به زن نیمه عریان سرهنگ افتاد، بدون معطلی پا به فرار گذاشت و خودش را برای جریمه ای که انتظارش را می کشید، آماده کرد.... جریمه اش تمیز کردن تمام دستشویی های پادگان بود. هیجده دستشویی که در هر نوبت، چهار نفر مامور نظافت شان بودند!...هفت روز از این جریمه سنگین می گذشت که سرهنگ برای بازرسی آمد و گفت: بچه دهاتی! سر عقل اومدی؟... عبدالحسین گفت: این هیجده توالت که سهله، اگه تا آخر سربازی هم کارم همین باشه؛ با کمال میل قبول می کنم؛ ولی دیگه توی اون خونه پا نمیذارم...
کتاب زندگی به سبک شهدا, ناصر کاوه
خاطره ای از سرتیپ پاسدار شهید, عبدالحسین برونسی فرمانده تیپ جواد الائمه(ع)
🌹ناهار خونه پدرش بودیم. همه دور تا دور سفره نشسته بودن و مشغول غذا خوردن. رفتم تا از آشپزخونه چیزی برای سفره بیارم.چند دقیقه طول کشید... تا برگشتم نگاه کردم دیدم آقا مهدی دست به غذا نزده تا من برگردم و با هم شروع کنیم. این قدر کارش برام زیبا بود که تا الان تو ذهنم مونده... نزدیك عملیات بود می دانستم دختردار شده. یك روز دیدم سر پاكت نامه از جیبش زده بیرون.گفتم: این چیه؟گفت: عكس دخترمه...گفتم: بده ببینمش... گفت: خودم هنوز ندیدمش! گفتم: چرا؟ گفت: "الآن موقع عملیاته,می ترسم مهر پدر و فرزندی كار دستم بده. باشه بعد" کتاب زندگی به سبک شهدا, ناصر کاوه
خاطره ای از شهید مهدی زین الدین, فرمانده لشگر علی ابن ابی طالب(ع)
🌹نجف آباد اصفهان که بودیم یه پیرزن سراغ حاج احمد رو می گرفت. وقتی حاجی برا سر کشی اومد، پیرزن رفت ملاقاتش و بعد از چند دقیقه گفتگو رفت... یک هفته بعد پسر پیرزن اومده بود برای تشکر و می گفت: حاج احمد مشکلم رو حل کرده... بعد فهمیدیم پسر پیرزن به خاطر نداشتن دیه قرار بوده بره زندان... اما حاج احمد بخشی از ارثیه ای که از پدر و مادرش بهش رسیده رو میده تا ديه رو پرداخت کنن. و این جوری پسر پیرزن آزاد شده بود...
کتاب زندگی به سبک شهدا, ناصر کاوه
خاطره ای از زندگی سرلشگر شهید, حاج احمد کاظمی فرمانده لشگر نجف اشرف