از امام صادق (ع)پرسیدند،بهترین لذت برای یك پدرچیه؟ گفت:وقتی ببینه بچه اش خوش قد و بالا شده،جلوش راه می ره...💔
مقتل می گه وقتی،علی اكبر(ع) اومد اجازه ی میدان بگیره،اِستأذن، بلافاصله گفته اباعبدالله فأذن،تا گفت:بابا برم،گفت:برو،اما قبلش
سر راهت دم آن خیمه كمی راه برو
چرا؟
تا كه آرام بگیرند کمی خواهرها
امشب تو روضه درد بی مادری ما
درد لگد
و سیلی و کوچه حال مونو زار کرد 😭
میگفت: اون قدر تیکه تیکه و اربا اربا کردن جوان امام حسین (ع) رو
هرکس با هرچی دستش بود یه تیکه از بدن علی اکبر(ع) رو جدا کرد، اون لحظه
یاد اون مادری افتادم... نانجیب میگفت هرچی کینه از علی (ع)داشتم رو تو پام جمع کردم... لگدی زدم...😭
+میگن وقتی رسید کنارِ بدن علی اکبر(ع)... همتون دیگه دو سه کلمه رو بلدید لااقل عربی...👇
هیچ مقتلی خصوصاً این دو مقتل ننوشتن “فَنَزَلَ مِنَ الفَرَس”
اگه میخواست بگه کنار بدن از اسب پایین اومد این عبارتُ میگفت💔
نمیدونم طاقت داری بشنوی یانه؟
نوشتن تا نگاهش به علی اکبر افتاد
“فَسَقَطَ مِنَ الفَرَس”
با صورت افتاد رو خاک .. 😭
كارش به التماس كشيده ولي چه سود
بايد حسين (ع)چند عبا دست و پا كند...
خمیده خمیده رسیدم به تو
شکستم شکستم دم جسم تو😭
عزیزم عزیزم شبیه تنت
بریده بریده میگم اسمتو🥀
29.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
لا لا لا لا علی اکبر(ع)من...
خونِ دل خوردم علی!
تا که تو آقا شدهای،
پدرت پیر شده
تا که تو رعنا شدهای،
لشگر امروز،
به قَدِّ خَمِ من میخندد،
مَردَکی داد زد و گفت:
حسین! تا شدهای...
#محرم
+میگه تو عالم رویا ارباب رو دیدم
دیدم بدن آقا پر زخمه 😭
گفتم آقا این زخمای تن شما درمونش چیه ؟
آقا فرمودند: هر گریه کنی که بر مصیبت من اشک بریزه زخمم خوب میشه💔
میگه رفتم رفقامو جمع کردم گفتم بیایید روضه بشینیم گریه کنیم زخمای بدن آقامون خوب بشه
میگه دوباره که حضرت رو دیدم
دیدم همه ی زحمت خوب شده
جز یه زخم
گفتم آقا این چیه؟