ظهر عاشورا بود
وقتی همه رفتن...
امام حسین گفتن "هل من ناصر ینصرنی؟!💔"
آیا کسی هست مرا یاری کند؟😭😭
عــههه این سوال و یه نفر دیگه هم هرروز داره از ما میپرسه💔
پسرش و میگم...
حجة بن الحسن🙂
جوابشو نمیدی؟!
داره طلب یار میکنه
اونم مثل جدش تنها ، بی کس و غریب مونده😭😭
با من تکرار کن:
[ لبیک یا صاحب الزمان✋🏿بِاَبی انتَ و اُمّی یا وارث الحسین💔😭]
تورو خدا برای تسلای قلب شکسته و داغدارش گناه نکن😭😭😭
به خاطر امام زمانت گناهاتو ترک کن
اگه منو تو گریه میکنیم اون خون گریه میکنه💔
نمک رو زخمش نپاش
امامتو تنها نذار...
#حضرت_عشق
#اللهمعجللولیکالفرج
-روضهنمیخواهدتنیکهسرندارد
-قربانِآنآقاکهانگشترندارد
😭😭😭
مجموعه فرهنگی مشکات الحسین (ع)
ارجعی الی ربک راضیة المرضیّه
قرآن عاشورا
عجیب قرآنی است!
سوره هایکربلا همراه با آیات آن
هرچه به سورههای آخر نزدیکتر میشویم
آیات کوچکتر و عجیبتر میشود!😭
آیه ی عباسبن علی!
بله عباس آن قمر ۹ فلک هم آیه ای کوچک شد! آیهیعلی اصغر، آیهیعبداللهبنحسن..
اما آقای امام حسین(ع)را فقط یک آیه¹خواندند!
🥀
آیه ۲۸فجر
◾بین ساعت ۱۳ تا ۱۴ آقا حضرت علی اکبر ع به میدان رفتن
خدایا بخیر کن😭
بچه که بودم فکر میکردم در روزهای اول محرم يک جنگ در گرفته و هر روز يک نفر به شهادت رسیده و فردا نفر بعدی...
فکر می کردم
حضرت علی اصغر (ع) را روز هفتم کشتهاند
حضرت علی اکبر (ع) را روز هشتم،
حضرت عباس (ع) را روز نهم،
و روز دهم هم حضرت سیدالشهدا (ع) را... 😭
در همان عوالم کودکی فکر میکردم چه مصیبت بزرگی است اینکه هر روز يک عزيز از دست بدهی و فردا هم منتظر داغ جدید باشی... 😔
اما كم كم فهمیدم همه را يک صبح تا عصر کشتهاند، مصیبت بزرگتر شد. 🌱
تصور کن تا می ایی برای یکی اشک بریزی ، دیگری عازم میدان است.. امان نفس کشیدن نمیدهد این داغها. حالا فکر کن اگر قرار بود عاشورا را فقط عاشورا گریه کنی دق میکردی..
◾اینجاست که امام مونسی دلسوز است و نمیگذارد تو با داغش جان بدهی.
برای غمش هم بساط پهن میکند و بزم اشک به راه می اندازد تا تو وسعت این مصیبت را يک جا نچشی و آرام آرام آماده عاشورا شوی🖤
آرام آرام اشك بريزی تا عصر روز دهم خسته باشی و نفهمی چه گذشت.
ما از اول محرم عزاداری میکنیم که عصر #عاشورا نمیریم.😭😭😭
#محرم
#یا_حسین
#امام_حسین
أَلسَّلامُ عَلَى الْمُجَدَّلینَ فِى الْفَلَواتِ
سلام بر آن به خاک افتادگان در بیابان ها
🥀«علامه طبرسی میگفتند:مسیری که حضرت زینب از تِل تا جایی که امام حسین افتاده بود،طی کرد،پنجاه سال طول کشید.پرسیدند چرا پنجاه سال؟فرمودند:وقتی حضرت زینب روی تل ایستاده بود،موهاش سیاه بود،اما وقتی امام حسین رو تو اون حالت دید،تمام موهای سرش سفید شد از عظمتِ مصیبتی که دیده بود..»💔