7.01M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#استوری
شنیدم نیومده بر میگردید
بایدم این کارو میکردید😂:)
#فرار_از_تندیس_حاج_قاسم
#حاج_قاسم #میلاد_پیامبر_اکرم🌱
مجموعه فرهنگی مشکات الحسین (ع)
💔🌱
خدا حتما یه راهی میسازه....
.👌
همیشه لازم نیست جواب همه رو بدی
بعضیارو نادیده بگیر،
انرژیتم نگه دار برای اتفاقای خوب♥️
#خدا
✅ روی دست خودتان که نمانده اید!
روزی هزار بار برای خودتان بنویسید «عزت نفس»: روی آینه، کف دست، گوشه کتاب، روی یخچال، آلارم موبایل. با خط قرمز هم بنویسید ترجیحأ. که هی جلوی چشمتان باشد که باباجان! خط قرمزِ هر رابطهای، کاری و عشقی و عاطفی و رفاقتی و خانوادگی «عزت نفس» است. که هِی حواستان باشد اگر دارید به خیال خودتان رابطهای را نجات میدهید، توی عملیات نجات، 🌱کرامت انسانی خودتان را فدا نکنید. توی اتاق عملش هم اگر لازم باشد، دست و سر و گوش و چشم و مری و معده را دور میاندازند که قلب و مغز زنده بماند.
آقاجان! از خودتان هم اگر گذشتید از «خود»تان نگذرید؛ ها؟
«خود»تان را که از سر راه نیاوردهاید. آوردهاید؟
مجموعه فرهنگی مشکات الحسین (ع)
✅ روی دست خودتان که نمانده اید! روزی هزار بار برای خودتان بنویسید «عزت نفس»: روی آینه، کف دست، گوشه
✌️روی دست خودتان که نماندهاید.
ماندهاید؟!😑
22.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
:
اثرات مخرّب کلمات منفی❌❌❌
#یڪروایتعاشقانہ 🪄'
همسرم ، خیلی با محبت بود!
مثل یه مادری که از بچه اش مراقبت میکنه
از من مراقبت میکرد .
یادمه تابستون بود و هوا خیلی گرم بود
خسته بودم ، رفتم پنکه رو روشن کردم و
خوابیدم « من به گرما خیلی حساسم »
خواب بودم واحساس کردم هوا خیلی گرم
شده و متوجه شدم برق رفته ؛ بعد از چند
ثانیه احساس خیلی خنکی کردم و بزور چشمم
رو باز کردم تا مطمئن بشم برق اومده یا نه!
دیدم کمیل بالای سرم یه ملحفه رو گرفته و
مثل پنکه بالای سرم میچرخونه تا خنک بشم ،
و دوباره چشمم بسته شد از فرط خستگی .
شاید بعد نیم ساعت تا ۱ساعت خواب بودم و
وقتی بیدار شدم دیدم کمیل هنوز داره اون
ملحفه رو مثل پنکه روی سرم میچرخونه تا
خنک بشم ، پاشدم گفتم کمیل تو هنوز داری
میچرخونی ؟ خسته شدی!
گفت : خواب بودی و برق رفت و تو چون به
گرما حساسی میترسیدم از گرمای زیاد از خواب
بیدار بشی ، دلم نیومد :]
• راوي : همسـر شهید کمیل صفري تبار •