eitaa logo
مسجد جامع مشکین دشت
774 دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
188 ویدیو
8 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
♨️سی ثانیه نهج‌البلاغه «به خدا سوگند فريب خورده واقعى کسى است که فريب شما را بخورد و کسی که بخواهد به وسيله شما پيروز شود، به خدا قسم، همانند کسى است که در قرعه کشى و بخت آزمايى، برگ بازنده‌ای نصيبش شود، و کسى که بخواهد به وسیله‌ی شما تيرى به سوى دشمن پرتاب کند، مانند کسى است که با تيرِ سر و ته شکسته‌ای تيراندازى می‌کند. به خدا سوگند! به آنجا رسيدم که گفتارتان را تصديق نمى کنم و به يارى شما اميدى ندارم و دشمن را به وسيله شما تهديد نخواهم کرد. درد شما چيست!؟! داروى شما کدام است!؟! طبابت و درمانتان از چه طریقی ممکن است!؟! اين گروه (شامی‌ها) مردانى مانند شما هستند (چرا آنها اين گونه متّحدند و گوش به فرمان معاویه هستند، ولى شما اين گونه پراکنده و عصيانگريد!؟) آيا سخن بدون آگاهى (مشکلى را حل مى کند!؟)، و غفلتِ آميخته با بی‌تقوایی و اميد به پيروزى، در حالى که شايستگى آن را نداريد، (شما را به جايى نمی‌رساند)» (نهج‌البلاغه، خطبه ۲۹) شرح: اين سخنان، در عين اين که وضع مردم کوفه را مشخص مى کند، مشکلات طاقت فرساى امیرالمؤمنین (عليه السلام) را نیز در آن مقطع تاريخى نشان می‌دهد. حقیقتاً خواندن این عبارات دل انسان را به درد می‌آورد، و دردناک‌تر از آن این است که نکند ما نیز با ولی زمانمان همانند کوفیان بی‌وفا رفتار کنیم. امام علی (ع) در این سخنان با شدت مردمانِ آن زمان را به خاطر فریب‌کاری، سستی و بی‌تفاوتی مورد مؤاخذه قرار می‌دهد. چرا که یک دغل‌کار ممکن است دارایی یا لباس و خانه‌ای را از انسان برباید، اما آن مردم، با ریاکاریِ خود، تمام آرمان‌ها و اساس دین را نابود کردند؛ عدل، پاکی، تقوا، عزت و حقوق مستضعفان، هیچ‌کدام برایشان ارزشی نداشت. امام بر این نکته تأکید دارد که کوفیان فاقد نیروهای اصلی مانند ایمان، شجاعت، وفاداری و تقوا هستند و چنان در زندگی روزمره‌ی زرق و برق‌دار خود غرق شده‌اند که همه ارزش‌ها را به فراموشی سپرده‌اند. در پایان این بیانات - که از جمله سخنان پرغصه و دردناکی است که از امام شنیده شده -، حضرت همچنان کوفیان را سرزنش می‌کند. ایشان امیدوار است این ملامت‌ها باعث شود تا مردم از خواب غفلت برخیزند و با توجه به امکانات وسیعی که دارند، قدرت شیطانی دشمن را درهم بشکنند. بر اساس دیدگاه مدیریتی امیرالمؤمنین (ع)، سه عامل «گفتار بدون عمل، جهل همراه با بی‌تقوایی و امید به پیروزی بدون فراهم‌سازیِ اسباب آن»، هر جامعه‌ای را به سوی بدبختی و شکست می‌کشاند. این عوامل در جامعه‌ای که فراهم شوند، سرآغاز زوال و افول آن قوم خواهد بود. امام برای بیداری مردم کوفه این واقعیت‌ها را مطرح می‌کند تا شاید بتوانند راه درست را بیابند و به آن بازگردند. مسجدجامع مشکین دشت meshkindasht_masjedjame
«غسل و نماز توبه یکشنبه‌های ماه ذی‌القعده» براى روز یکشنبه این ماه نمازى با فضیلت بسیار از رسول خدا صلى‌الله‌علیه‌وآله‏ روایت شده است که هر که این نماز را به‌جا آورد، توبه‌هایش پذیرفته و گناهش آمرزیده می‌شود، طلبکاران او در قیامت از وى راضى می‌گردند، باایمان از دنیا خواهد رفت ، ایمانش از او گرفته نشود، قبرش وسیع و نورانى می‌گردد و والدینش از او راضى می‌شوند ... نماز به این گونه اقامه می‌شود : 🔻 غسل کنید (نیت توبه)، 🔻 وضو بگیرید، 🔻 ۲ تا دو رکعت نماز مانند نماز صبح به جا آورید که در هر نماز، در هر رکعت سوره «حمد» را یک مرتبه، سوره «توحید» را سه مرتبه، سوره «فلق» را یک مرتبه و سوره‏ «ناس» را یک مرتبه بخوانید. 🔻 پس از نماز هفتاد مرتبه استغفار کنید:«استغفرالله ربی و اتوب الیه». 🔻بعد از ۷۰ بار استغفار یکبار بگویید : «لا حَوْلَ وَ لا قُوَّةَ اِلّا بِاللهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ». 🔻 سپس یکبار بگویید:(یا عَزِیزُ یا غَفَّارُ اغْفِرْ لِی ذُنُوبِی وَ ذُنُوبَ جَمِیعِ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِنَات فَإِنَّهُ لایَغْفِرُ الذُّنُوبَ الا انت) مسجدجامع مشکین دشت meshkindasht_masjedjame
2.91M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مسجدجامع مشکین دشت meshkindasht_masjedjame
♨️ «اى مردم! ما در روزگارى کينه توز و زمانى پر از ناسپاسی و کُفران نعمت، واقع شده‌ایم که در آن نيکوکار، بدکردار شمرده مى شود و پيوسته ستمگر بر تجاوز و سركشى خود می‌افزاید. نه از آنچه می‌دانیم بهره می‌گیریم، و نه از آنچه نمی‌دانیم، سؤال می‌کنیم!! و از حوادث کوبنده تا بر ما فرود نيايد، نمی‌ترسیم» ( نهج‌البلاغه، خطبه ۳۲) شرح: حضرت در این خطبه، وضعیت ناگوار جامعه‌ی زمانِ خود را توصیف می‌کنند و به موانعی اشاره می‌کنند که پیش‌روی نیکوکاران قرار داشته است. باید توجه داشت که زمان به‌خودی‌خود، مفهومی کاملاً طبیعی دارد و این انسان‌ها هستند که با اعمال خود، به زمان زشتی یا زیبایی می‌بخشند. امام در دورانی زندگی می‌کردند که تنها عده‌ای اندک از مردم، به ارزش‌های انسانی و امکانِ اصلاحِ محیط واقف بودند. در آن زمان، نظام ارزشی جامعه به‌گونه‌ای تغییر یافته بود که نیکوکاران، متهم و ستمگران، مورد تشویق قرار می‌گرفتند. شکل جامعه دگرگون شده بود؛ به‌طوری‌که ضدارزش‌ها، جایگزین ارزش‌ها شده و ظالمان بر خودکامگی خود می‌افزودند. این شرایط باعث می‌شد نیکوکاران از نقاطِ حساسِ جامعه دور شوند. نتیجه این وضعیت ناگوار، غفلت مردم از علم و دانش بود؛ به‌نحوی‌که آنچه را نمی‌دانستند، از کسی نمی‌پرسیدند و بهره‌ای از دانسته‌های خود برای حلِ مشکلات نمی‌گرفتند. این حالت موجب غوطه‌ور شدن در جهل و بزهکاری می‌شود. این وضعیت، حال افرادی است که در برابر مفاسد جامعه بی‌تفاوت هستند و هیچ حس مسئولیتی نسبت به تغییر آن از خود نشان نمی‌دهند، چه از روی یأس و نومیدی از اصلاح و چه به‌خاطر انس گرفتن به فساد و سنگدلی. نتیجه چنین تفکری آن است که جامعه را به سوی تباهی می‌کشاند. مسجدجامع مشکین پشت @meshkindasht_masjedjame
♨️ امیرالمومنین علیه السلام بعد از آنکه وضعیت ناگوار جامعه زمانشان را توصیف کردند و به موانعی که پیش روی نیکوکاران وجود دارد، اشاره فرمودند، در ادامه به بیان تقسیم‌بندی چهارگانه انسان‌های فاسد و مُفسِد می‌پردازند، و می‌فرمایند؛ «مردمِ (فاسد) چهار گروه‌اند؛ ۱. کسانى که اگر دست به فساد نمى زنند، به خاطر اين است که روحشان ناتوان و شمشيرشان کُند و مالشان اندک است (در ايجاد فساد، شناگران ماهرى هستند، ولى آب پيدا نمى کنند). ۲. کسانى که شمشير کشيده و شرارت و فسادِ خويش را آشکار ساخته و لشکر سواره و پياده خود را (براى اين منظور گردآورى کرده اند). آنها، باطن خود را براى ظلم و فساد آماده ساخته و دين خود را تباه کرده اند. هدفشان آن است که چيزى از متاع دنيا را به چنگ آورند، يا فرماندهى بر گروهى را براى خود فراهم سازند، يا بر منبرى صعود کنند (و لباس پيشوايى مردم را بر تن کنند و براى آنها، خطبه هاى دروغين بخوانند). چه بد تجارتى است که تو (اى انسانِ فاسد و طغيانگر) براى خود فراهم ساخته اى: دنيای (پَست) را بهاىِ خويشتن می‌بینی و آن را با پاداشهايى که نزد خدا است معاوضه مى کنى! ۳. کسانى که دنيا را با کارهاى آخرت طلب مى کنند، نه اين که آخرت را با عمل دنيا طلب کنند. (آنها با رياکارى دين خود را به دنيا مى فروشند و آنچه را نتوانستند با ظلم و زور به دست آورند، با تزوير می‌طلبند و براى وصول به اين هدف)، خود را متواضع جلوه مى دهند. گام‌ها را کوتاه برمى دارند و دامنِ خود را جمع می‌کنند (خود را مبرای از آلودگی‌های دنیوی شان می‌دهند) و خويشتن را به زيور امانتداران مى آرايند، (و در يک جمله) پوشش خدايى را وسيله معصيت قرار می‌دهند. ۴. کسانى که حقارت و ناتوانى و نداشتنِ وسیله‌ی کافى، آنان را از رسيدن به جاه و مقام بازداشته و دستشان را از همه جا کوتاه کرده است، (در حالى که از ديگر فاسدان و مُفسِدان چيزى کم ندارند، ولى به اين حقيقت هرگز اعتراف نمی‌کنند، بلکه) خود را به زيورِ قناعت آراسته کرده و به لباس زاهدان درآمده اند، در حالى که در هيچ زمان - نه به هنگام شب و نه روز - در سِلک افرادِ زاهدِ واقعی نبوده‌اند. (اين چهار گروه همه فاسد و خطرناکند، هرچند در چهره‌های مختلف ظاهر می‌شوند).» (نهج‌البلاغه، خطبه ۳۲) مسجدجامع مشکین دشت @meshkindasht_masjedjame
. ✨️جشن باشکوه دهه کرامت✨️ اجتماع بزرگ رضویون شهر مشکین دشت «بــا حـضـــــــور» 😂آقـــای طنـــز ایــــــران حسن ریــــونــدی 💕گروه سرود بین المللی نجم الثاقب 👤کارشناس مذهبی 🔸حجت الاسلام حاج رضا قدوسی 🎙️مجری و مداح 🔸حاج محمد خمبری با حضور پرچم و خادمین حرم حضرت رضا علیه السلام و حضرت معصومه (سلام اللّٰه علیه) 💚🌹 🗓چهارشنبه ۱۷ اردیبهشت ساعت ۱۶:۰۰ 📍کـــــرج، مشکیـن دشــــت، پـــارک فــــدک 🌸 منتظر حضورتان هستیم 🌸 💠ستاد برگزاری مراسمات دهه کرامت مشکین دشت💠 مسجدجامع مشکین دشت @meshkindasht_masjedjame
8.92M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❌ اگه آمادگی نداری؛ به کسی تعارف نکن! اگر هم تعارفت نکردن، ناراحت نشو! در غیراینصورت = مریضی! مبحث انسان شناسی مسجدجامع مشکین دشت @meshkindasht_masjedjame
اکران مردمی فیلم موسی کلیم‌الله بمناسبت جمعه ۱۲ اردیبهشت ماه ساعت ۲۰ مسجد جامع مشکین دشت @meshkindasht_masjedjame
♨️ کرامتی از حضرت سلطان؛ علی بن موسی الرضا (علیه‌السلام)، در بیان علامه مصباح یزدی «ره» ♨️ در مشهد، به خدمت مقام معظم رهبری شرفیاب شدم. صحبت از کرامات حضرت رضا (علیه‌السلام) شد. آقا فرمودند: من بچه بودم که به مسجد پدرم در بازار می‌رفتیم. در مسجد، مُکَبِّری بود به نام کربلایی رضا که نابینا بود و حتی به او کربلایی رضای عاجز می‌گفتند. (آقا فرمودند که مشهدی‌ها به نابینا، عاجز می‌گویند) کربلایی رضای عاجز به مسجد می‌آمد و تکبیر می‌گفت. ما بچه بودیم و سال‌ها بود که او را می‌شناختیم و کوری او را دیده بودیم. روزی من پیش پدرم بودم که این کربلایی رضا آمد، اما بینا شده بود. پدرم از او پرسید: کربلایی رضا، من را می‌بینی؟ گفت: بله آقا و سپس قیافه پدرم را شرح داد. پدرم شنیده بودند که کربلایی شفا گرفته است و می‌خواستند خودشان ببینند. من هم آن‌جا بودم و دیدم همان کربلایی رضایی که هر روز کور می‌آمد، امروز بینا شده بود. این کربلایی دختری داشت که در وقت کوری، دست کربلایی را می‌گرفت و پدر نابینایش را به مسجد می‌آورد. بعد از اینکه در مسجد مستقرّ می‌شد، دیگر به کسی نیاز نداشت. ما جستجو کردیم که چرا شفا داده‌اند. گفتند: سال‌ها بود که این دختر بچه دست کربلایی را می‌گرفت و به مسجد می‌آورد. کم‌کم دختر بزرگ شد و به‌اصطلاح آب و رنگی پیدا کرده بود. روزی بعضی از بچه‌های بازار متلکی گفته بودند و کربلایی هم شنیده بود. او نتوانسته بود تحمل کند و به دخترش گفته بود: دست من را بگیر و مرا به حرم ببر. در حرم، کربلایی به دخترش می‌گوید تو برو خانه من این‌جا می‌مانم. او به امام رضا (علیه‌السلام) عرض کرده بود: آقا! من سال‌هاست که نابینا هستم و حتی یک‌بار هم گله نکردم، زندگی من با فقر گذشته است، اما یک‌بار هم گله نکردم و گفتم تقدیر خداست و من هم راضی هستم به رضای خدا، اما تعرض به ناموسم را تحمل نمی‌کنم؛ یا من را شفا بدهید یا همین‌جا مرگم را برسانید. من دیگر طاقت ندارم متلک‌های مردم را به ناموس خودم تحمل کنم. کربلایی به حضرت متوسل می‌شود و بعد از مدتی خوابش می‌برد. در خواب، حضرت رضا (علیه‌السلام) او را شفا می‌دهند. مقام معظم رهبری خودشان این داستان را نقل کردند و فرمودند من خودم این جریان را دیده‌ام. مسجدجامع مشکین دشت @meshkindasht_masjedjame
♨️ امیرالمؤمنین (عليه السلام) بعد از ذکر گروههاى چهارگانه‌ی دنياپرست و گنهکار، به سراغ گروه پنجمى مى رود که اولياءالله هستند، و درباره‌ی آن‌ها می‌فرماید: «(در اين ميان)، گروهى باقى مانده‌اند که ياد قيامت، چشمهايشان را فرو افکنده و ترس دادگاه محشر اشکهايشان را جارى ساخته است. آنان (به خاطر حق گويى و حق جويى) يا از جامعه رانده و آواره شده‌اند و يا ترسان، به گوشه‌ی تنهايى خزيده، و يا خاموشند و مُهر سکوت، بر دهان زده‌اند (چرا که گوش شنوا و دل بيدارى که حق را درک کند نمى يابند)، يا مخلصانه (به اميد تأثير در بعضى از دل ها) به سوى خدا دعوت مى کنند و يا با چشمى گريان و دلى پردرد (به صحنه هاى پرفسادى که قادر بر تغيير آن نيستند) می‌نگرند. تقيّه، آنان را منزوى ساخته و به فراموشى سپرده، (به خاطر نبودن يار و ياور) ناتوانى و ذلّت وجودشان را فرا گرفته است. آنها به کسانى می‌مانند که در درياى نمک فرورفته‌اند (که هرگونه حرکتى براى آن‌ها سبب سوزش بيشتر است)؛ دهانشان بسته و قلوبشان مجروح است؛ آن قدر نصحيت کرده‌اند که خسته شده‌اند، و به قدرى تحت فشار قرار گرفته اند که ناتوان گشته‌اند، و آن قدر (در ميدان مبارزه) کُشته داده‌اند که به از تعدادشان کم شده است.» (نهج‌البلاغه، خطبه ۳۲) مسجدجامع مشکین دشت @meshkindasht_masjedjame
51.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
‌ 🍁زمین و آسمون تو دستته دنیای بی کران تو دستته 🍁خونه‌ات آباد آقا اختیار سر و دلمون تو دستته ♻️ امروز جمعه ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴ هجری شمسی ۱۱ ذی القعده ۱۴۴۶ هجری قمری ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ذکر مخصوص روز جمعه «اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم» ۱۰۰ مرتبه ▫️فرارسیدن سالروز ولادت باسعادت ثامن‌الحجج، امام رضا(ع) را به محضر مولایمان ارواحنا فداه و منتظران حضرتش تبریک می‌گوییم... 🌷 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌مسجدجامع مشکین دشت @meshkindasht_masjedjame
♨️ حضرت اين خطبه را در شرايطى كه ياران خود را براى خاموش كردن آتش فتنه‌ی «طلحه و زبير» بسيج كرده بود، ايراد کرده‌است. ابن عباس می‌گوید: در «ذى قار» (محلی نزديک بصره) خدمت امیرالمؤمنین (ع) رسیدم. ایشان در حالى كه مشغول وصله كردن كفش خود بود رو به من كرد و فرمود: ارزش اين كفش چه قدر است؟ گفتم: ارزش خاصی ندارد. فرمود: به خدا سوگند! همين كفش بی‌ارزش، براى من، از حكومت بر شما بهتر است؛ مگر اين كه با اين حكومت، حقّى را به پا دارم، يا باطلى را دفع كنم. سپس حضرت (از خيمه) بيرون آمد و مردم را مورد خطاب قرار داد و فرمود: «خداوند، محمّد(صلى الله عليه وآله وسلم) را هنگامى مبعوث کرد که هيچ کس از عرب کتاب آسمانى نمى خواند و ادّعاى نبوّتى نداشت (از دعوت انبيا دور مانده بودند و از کتب آسمانى، محروم) او مردم را تا سر منزل سعادتشان سوق داد و به محيط رستگارى و نجات رساند. نيزه هاى آنها صاف و (در مسير صحيح) پابرجا، و جاى پاى آنها محکم شد (قدرتشان تثبيت گشت و دشمن در برابر آنها تسليم شد.) خداوند، محمّد(ص) را هنگامى مبعوث کرد که هيچ عربی کتاب آسمانى نمی‌خواند و ادّعاى نبوّتى نداشت (از دعوت انبيا دور مانده بودند و از کتب آسمانى، محروم). او مردم را تا سر منزل سعادتشان سوق داد، و به محيط رستگارى و نجات رساند. پس حال و روزِ آن‌ها مانندِ نیزه‌هایشان صاف و پابرجا، و جاى پاى آنها محکم شد (قدرتشان تثبيت، و دشمن در برابر آنها تسليم شد). به خدا قسم! من در اين لشکر بودم و آنها را به پيشروى وامى داشتم تا طرفداران باطل، به طور کامل عقب نشينى کردند (و حقْ پيروز گشت). من در انجام اين وظيفه هرگز ناتوان نشدم و ترس به خود راه ندادم و هم اکنون نيز مسيرِ من (در حرکت به سوى جنگ جمل) به سوى همان هدف است. به خدا سوگند! من پرده باطل را مى شکافم! تا حق از پهلوى آن خارج گردد ( یعنی هرگاه تعليمات گمراه کننده و عارضیِ جریان باطل از ميان برداشته شود، نور حق پرتوافکن و فطرت انسانى شکوفا می‌گردد).» (نهج‌البلاغه، خطبه ۳۳) مسجدجامع مشکین دشت @meshkindasht_masjedjame