eitaa logo
فرزندی مثل مصطفی
817 دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
2.5هزار ویدیو
34 فایل
بسم رب الشهدا والصدیقین این کانال جهت باز نشر خاطرات شهید مصطفی صدرزاده راه اندازی شده است مستقیم زیر نظر خانواده محترم شهید صدرزاده اداره میشه #شهید_مصطفی_صدرزاده
مشاهده در ایتا
دانلود
آرزومه راهی مشایه شم کربلایی شم باهات همسایه شم:) 💔
این روزای من با مداحی و یاد زائرایی که دارن قدم به قدم میان تا برسن به تو شروع و به حسرت و دلتنگی ختم میشه:)
دارم میرسم به اونجا که سید مجید بنی‌فاطمه میخونه : ‌ دم غروب میگیره دلم نگو حرم که میره دلم همه رفیقام رفتن من موندم و آه... :)💔
شرط عشق جنون است ... ما که ماندیم ، مجنون نبودیم 💔
آه کربلا ...
14.86M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹✨🌹🍃✨🍃🌹✨🌹 ✨🍃 🌹 خاطره شهید مصطفی صدرزاده زمستان79 بسیار سرد بود و سنگینی آمده بود. بچه ها برای فوتبال بیرون رفتند. زمان برگشتن به خانه چند توله با وضعیت جسمی بد دیدند. دلشان به حال زبان بسته ها سوخت و آن ها را با خودشان به خانه آوردند.👏 وقتی وارد خانه شدند، مصطفی برای اینکه رضایت مرا بگیرد، مدام می گفت: مامان اینا میخورن، مادرشون با تیر زدن. دارن از گرسنگی میمیرن ، قول میدیم بدون بهشون دست نزنیم. از آنجایی که کاملا باروحیه من آشنا بود وقتی توانست رضایتم را بگیرد ،در پوست خودش نمی گنجید. حدود برای این زبان بسته ها بالای پشت بام جای گرم با درست کردیم تا جان بگیرند و بتوانند از خودشان دفاع کنند. مصطفی از همان بچگی با تمام بود، حتی موقع راه رفتن مواظب بود جایی که ها هستند پا نگذارد. 👏💕 تا جای که وقتی در خانه میدید حاضر نبود آن ها را با دمپای بزند. او را بیرون می برد و می گفت باید بگذاریم زندگی کنند....🌹 . یک روز باغ رفتیم زمانی که داشتیم برای نشستن جایی پیدا می کردیم. یک دیدیم، مصطفی گفت: کاری باهاش نداشته باشید ، شما تو حریمش اومدین و براش مزاحمت ایجاد کردین.☺️ 🌹 ✨🍃 🌹✨🌹✨🍃✨🍃🌹✨🌹 ╭━━⊰⊰⊰⊰⊰🕊🌷⊱⊱⊱⊱⊱━╮ https://eitaa.com/joinchat/2871395004C08509d8ff1
🌹بســــــــــم الله الرحــمن الرحیـــــــم🌹 🌺 فردا روز جمعه است برای سلامتی و تعجیل در ظهور آقا امام زمان عج 🎁هدیه به روح مطهر امام ره و شهدا سلامتی رهبر عزیزمون و هدیه به تمامی شهدا و شهدای گمنام حاجت روایی عزیزان و هدیه به تمامی اموات عالم و پدران و مادران شهدا و اموات کانال و هدیه به روح پدر بزرگوارم و به نیت ازدواج جوانان و فرزند دار شدن پدر و مادر ها 🍀 هدیه به امام حسین ع و شهدای کربلا و امام حسن ع و سالگرد شهادت شهیدانی که در این ماه به شهادت رسیدند. 🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻 🕊سالروز شهادت شهید مدافع حرم‌امیرالمؤمنین داود اسماعیلی محل شهادت نجف اشرف در مبارزه با نیروهای آمریکایی متجاوز سرلشکر شهید خلبان حسین لشگری شهید مدافع حرم سجاد باوی شهید مدافع حرم حسین دارابی 🌻🍀🌻🍀🌻🍀🌻🍀 مهلت قرائت تا جمعه هفته آینده. 🌼🍀🌼🍀🌼🍀 برای گرفتن جز مورد نظر به آیدی خادم کانال پیام بدهید . 👇👇👇👇👇 @Zsh313 ﷽📖جزء۱ ﷽📖جزء۲. ﷽📖جزء3. ﷽📖جزء4. ﷽📖جزء5⇦ ﷽📖جزء6. ﷽📖جز7 ﷽📖جزء8⇦ ﷽📖جزء9⇦ ﷽📖جزء10⇦ ﷽📖جزء11 ✅ ﷽📖جزء12 ✅ ﷽📖جزء13 ✅ ﷽📖جزء14✅ ﷽📖جزء15 ✅ ﷽📖جزء16⇦ ✅ ﷽📖جزء17. ✅ ﷽📖جزء18⇦ ✅ ﷽📖جزء19✅ ﷽📖جزء20 ✅ ﷽📖جزء21 ﷽📖جزء22⇦ ﷽📖جزء23⇦🌼 ﷽📖جزء24⇦ ﷽📖جزء25 ﷽📖جزء26 ﷽📖جزء27⇦ ﷽📖جزء28⇦ ﷽📖جزء29⇦ ﷽📖جزء30 اجر همه شما بزرگواران با حضرت سیدالشهدا علیه‌السلام جهت اطلاع از جزء های باقي مانده به کانال شهید بقایی مراجعه کنید 👇👇👇👇 @farmandemajid ⤵️⤵️⤵️ https://eitaa.com/joinchat/2782331172C961681c03d
پخش زنده
فعلا قابلیت پخش زنده در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پخش زنده
فعلا قابلیت پخش زنده در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مزار یاد بود شهید گمنام ابراهیم هادی
رفت بپرسه که بانیروهای فاطمیون چیکار کنیم؟ به محض رفتن محمدتقی دشمن اومد طرف راست ما که دورمون بزنه.. به محمدتقی با بیسیم تماس گرفتم وگفتم تکلیف چیه؟ گفت بابچه های خط شکن بیا.. منم دستور حرکت دادم و هنوز چند قدم نرفته بودیم که دشمن رسید پشت خاکریز وشروع کرد به تیراندازی.. خودم وپرت کردم پشت سنگر ..اسلحه م یک طرف افتاده بود..بیسیمم یه طرف وخودم هم یه طرف.. اما دشمن حسابی تیراندازی میکرد و درگیرشده بودیم..به تیربارچی و تک تیراندازمون گفتم پیداش کنین دشمن و..وبزنین .. حدود 45 دقیقه زمین گیر شده بودیم... محمدتقی طبق دستوری که داشت با نیروهاش رفته بود به سمت روستای قراصی و من و نیروهام مونده بودیم توی محاصره.. بعد حرکت کردیم ..محمدتقی ازیه سمت رفته بود و ما ازیه سمت دیگه.. رفتیم پشت دیوار؛ نمی دونستیم ازکدوم سمت باید بریم ..توی همین اوضاع بودیم که دشمن میخواست ازسمت ما روستا رو دوربزنه و محمدتقی و بچه های دیگه رو محاصره کنه..🌷 بچه های ماهم درگیرشدن وچن تاشون وبه هلاکت هم رسوندن.. یه وقت متوجه شدیم محاصره شدیم دشمن از دو طرف میزد و از جناح پشت هم نیروهای خودی به اشتباه ما رو میزدن..تا ساعت 4 تحت محاصره بودیم... بابیسیم به محمدتقی که خودشم وسط درگیری بود گفتم: نیروی خودی مون داره به اشتباه مارو میزنه..(البته باگویش شمالی و باهیجان وعصبانیت که بعد ازعملیات محمدتقی بشوخی مدام اون جمله م وتکرارمیکرد ومی خندیدیم) محمدتقی به مصطفی گفت جریان و..ومصطفی تماس گرفت که کجایی؟ گفتم: جایی که هستیم نمیتونیم رهاش کنیم چون دور میخورین.. اون روز اول آبان 94 و روز تاسوعا شهادت حضرت ابوالفضل هم بود... بین ساعت یازده تا دوازده هم به شهادت میرسه وارتباط ما قطع میشه..🍃🌷 در همین زمان یهو یه تانک خودی زد جایی که من بودم و من داد میزدم پشت بیسیم که..یاحسین! ممدتقی این نیروی خودی داره اشتباه میزنه به ما.. وبه هرزحمتی که بود فهموندیم ماخودی هستیم.. تقریبا حدود ساعت 4 بعدازظهر محمدتقی به من گفت؛ برین داخل ساختمون های بالا..نیروهامون مهمات تموم کرده بودن..شرایط بدی داشتیم..جنازه های دشمن و میدیدیم که افتاده بود..از طرفی عملیات الحمره هم شکست خورده بود ..بخاطر همین دستورگرفتیم برگردیم توی ساختمون جناح راست.. نیروها دویدن سمت ساختمون.. -ادامه دارد.... ( قسمت دوم) https://eitaa.com/joinchat/2871395004C08509d8ff1