eitaa logo
فرزندی مثل مصطفی
825 دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
2.7هزار ویدیو
34 فایل
بسم رب الشهدا والصدیقین این کانال جهت باز نشر خاطرات شهید مصطفی صدرزاده راه اندازی شده است مستقیم زیر نظر خانواده محترم شهید صدرزاده اداره میشه #شهید_مصطفی_صدرزاده
مشاهده در ایتا
دانلود
. ﷽ 👇 🌾🌾🌾🌾🌾 🟢 مرتضی عطایی روایت می‌کند: یک بار در ماشین نشسته بودیم و من داشتم از سید ابراهیم (نام جهادی ) فیلم می‌گرفتم. آنجا به هم قول دادیم هر کدام از ما که زودتر شهید شد، نه تنها آن دیگری را شفاعت کند، بلکه به قول سید ابراهیم: «برود پای امام حسین (ع) بست بنشیند، تا امضای شهادت آن یکی را هم بگیرد. هرکس این کار را نکرد شهید پستی است!» من خندیدم و گفتم: «ولی تو زودتر از من می‌پری.» یک‌دفعه سیدابراهیم گفت: «ما به هم قول شرف دادیم.» سرانجام سید ابراهیم گوی سبقت را از مرتضی عطایی ربود و زودتر شهید شد. شهید عطایی چند روز قبل از ، با انتشار متن زیر خطاب به سید ابراهیم، از او می‌خواهد تا به وعده‌اش عمل کند و او نیز به خیل شهیدان ملحق شود: «صدرزاده، صدرنشین خیمه‌ی اربابی. صدرزاده بودی که به صدر نشستی، شدی صدرنشین مجلس عشق‌بازان. ما که دستمان از ذیل مجلس هم کوتاه است. اصلاً ما را چه به مجلس عشق‌بازی! بیا و معرفت نثارمان کن. دعایی کن، شاید به روضه‌های باقر آل‌عبا سبک شدیم، اهل پرواز شدیم، پرنده شدیم. دمت گرم. هر وقت از جام سقا مست فیض شدی، نام ما را هم ببر. یادت که نرفته؟ قول داده بودی. شاید به دعای ندبه‌ی فردا صبحی، دست باکرامتی، زیر برات شهادت ما را هم امضا کرد. سلام سید ابراهیم. الوعده وفا.» استجابت این خواسته‌ی او مدت زیادی به طول نینجامید و در روز عرفه، ساعت یک‌ونیم ظهر، قسمت او نیز رقم خورد. او در لاذقیه با اصابت گلوله به گلویش به شهادت رسید و ی که برای خود سروده بود، محقق شد: کاش اسم تو آخرین کلامم باشد پروانه شدن حسن‌ختامم باشد مانند کبوتران در خون خفته عنوان "شهید" قبل نامم باشد. @meslemostafaa https://eitaa.com/joinchat/2871395004C08509d8ff1
توصیه_شهید آدم نباید توی هیئت گیر کنه و فکر کنه همه چیز فقط به روضه رفتنه! مهم اینه که رفتار و اعمالمون مثل امام حسین و حضرت عباس باشه، وگرنه توی اسم امام حسین گیر می‌کنیم و رشد نمی‌کنیم!🖐🏻 @meslemostafaa https://eitaa.com/joinchat/2871395004C08509d8ff1
همیشه از من می‌خواست دعا کنم که شهید شود..‌. حتی وقتی دانشگاه بود پیامک می‌فرستاد که مامان یادت نرود دعا کنی شهید شوم... هربار در جواب می‌گفتم که نیتت را خالص کن تا شهید شوی! نیتش را خالص کرد... مادرشهیدمحمدرضادهقان‌امیری ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @meslemostafaa https://eitaa.com/joinchat/2871395004C08509d8ff1
🍃🌸🍃 اتاقش یک قفسه کتابی داشت که دیگر جوابگوی حجم کتاب‌هایش نبود. پیشنهاد دادم که در اتاقش یک کمد دیواری درست کند تا بزرگتر باشد، به همین منظور قفسه کتاب را خالی کرد و کتاب‌ها چند ماهی در گوشه اتاق جمع‌آوری شده بود. من یک روز به شوخی به او گفتم که اگر برایت اتفاقی بیفتد، اینجا می‌خواهیم مراسم برگزار کنیم، اینطوری که نمی‌شود؛ کمد را درست کن و این کتاب‌ها را از روی زمین جمع کن. همان روز رفت و سفارش طبقات کمد را داد و تا صبح در حال اندازه‌گیری و نصب طبقات آن بود. فرش اتاقش را هم شسته بود. پسرم مهیای رفتن بود. 🍃راوی: به نقل از مادربزرگوار شهید🍃 @meslemostafaa https://eitaa.com/joinchat/2871395004C08509d8ff1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا