eitaa logo
طرح امین دبیرستان شهید میثمی۲
261 دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
320 ویدیو
42 فایل
این کانال برای اطلاع رسانی برنامه های مجری طرح امین و اخبار مدرسه ایجاد شده است.
مشاهده در ایتا
دانلود
طرح امین دبیرستان شهید میثمی۲
🌸 #سرگذشت_ارواح در عالم برزخ #قسمت_دوازده ⛔️اما ناگهان دست سیاه بزرگی، جلو دهان و چشم‌هایم را گرف
🌸 در عالم برزخ ♻️هنوز چیزی نگذشته بود که صدای پای عابری مرا به خود آورد. 👂 گوش‌هایم را تیز کردم شاید بفهمم صدای پا از کدام سو است. عطر دل نواز نیک قلبم را روشن کرد. و این بار اشک شوق در چشمانم حلقه زد. 💫آغوش گشودم و با خوشحالی تمام او را در آغوش فشردم و تمام ماجرا را برایش بازگو کردم، تا مبادا از من رنجیده خاطر گردیده باشد. 🔆 نیک گفت: من نیز چون تو را در عقب خود نیافتم، از همان راه بازگشتم، به واسطه بوی بدی که در سمت چپ، جای مانده بود، از جریان آگاه شدم و در آن مسیر حرکت کردم. اما هر چه گشتم تو را ندیدم. 🕯تا اینکه به نزدیک غار رسیدم. گناه را دیدم که از غار بیرون می‌آمد و چون مرا دید به سرعت دور شد دانستم که تو را گرفتار کرده است، و چون داخل غار شدم صدای ناله را از دور شنیدم، خوشحال شدم و به سرعت به سمت تو آمدم. 🌺پس از لحظه ای سکوت نیک ادامه داد: البته این راهی که آمدی، قبلا برای تو در نظر گرفته شده بود. اما به واسطه توبه ای که کردی این راه از تو برداشته شد هر چند گناه سعی داشت تو را به این راه باز گرداند... هر طور بود بقیه راه را پیمودیم تا اینکه به محیط باز و وسیعی رسیدیم که باتلاق مانند بود و چون قدم در آن نهادم، تا زانو در آن زمین لجن زار فرو رفتم. ❎دیگر تا دهان در باتلاق فرو رفته بودم و توان فریاد کشیدن و کمک طلبیدن نداشتم، ✨که به ناگاه فرشته الهی پدیدار شد و طنابی را به نیک داد و گفت: این طناب را خودش پیشاپیش فرستاده، کمکش کن تا نجات یابد. 🌻فرشته رفت و نیک بلافاصله طناب را به سمت من انداخت. وقتی باتلاق را پشت سر نهادیم از نیک پرسیدم: مقصود فرشته از اینکه گفت: طناب را خودش فرستاده، چه بود؟ 🍀نیک گفت: اگر به یاد داشته باشی، ده سال پیش از مرگت، مدرسه ای ساختی که اینک کودکان و نوجوانان در آن به تعلیم و تربیت مشغول اند،خیرات آن مدرسه بود که در چنین لحظه ای به کمکت آمد. 💠پس از تصدیق حرف نیک با قیافه ای حق به جانب، گفتم: من پنج سال قبل از آن نیز مسجدی ساختم، پس خیرات آن چه شد؟ ✨نیک گفت: آن مسجد را چون از روی ریا و کسب شهرت ساختی و نه برای خدا مزدش را هم از مردم گرفتی. گفتم: کدام مزد؟! گفت: تعریف و تمجیدهای مردم، به یاد بیاور که در دلت چه می گذشت وقتی مردم از تو تعریف می کردند! تو خوشبختی آنان را بر خوشحالی پروردگارت مقدم داشتی. 🌻باید بدانی که خداوند اعمالی را می پذیرد که تنها برای او انجام گرفته باشد. 🍁حسرت وجودم را فراگرفت و به خود نهیب زدم: دیدی چگونه برای ریا و خودپسندی، اعمال خودت را که می توانست در چنین روزی دستگیر تو باشد، تباه کردی... ادامه دارد... ♡••࿐ •┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈• ✍                
ملتی که کتاب نمی‌خواند، باید تمام تاریخ را تجربه کند...! Nations who don't read have to experience the whole history anew! ....๑ღ🌸@Fadaii🌸ღ๑.... ✍                
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💫الهى الْبَسَتْنِى الْخَطايا ثَوْبَ مَذَلَّتى.اِلهى‏ اَلْبَسَتْنِى الْخَطایا ثَوْبَ مَذَلَّتى‏، وَجَلَّلَنِى التَّباعُدُ مِنْکَ لِباسَ‏  مَسْکَنَتى‏،💫 خدایا خطاها و لباس خوارى بر تنم کرده و دورى از تو جامه‏ بیچارگى 😭 🌟پروردگارا ! خطایا لباس خواری و مذلّت را برمن پوشانده ودوری از تو لباس فقر و ناتوانی را بر من پوشانده است. ═✧❁🌷یازهرا🌷❁✧┄ ✍                
سلام دخترای گلم.🌹 خوبید. صبحتون بخیر.🌞 یادتونه هفته پیش گفتیم عکس بگیرید با پرچم توی راهپیمایی و......جایزه بگیرید... حالا اسامی اون دخترای قشنگی که ارسال کردند و برنده شدند ☀️دختر قشنگم محدثه مهدوی خواه ☀️گل دخترم فاطمه محمدی ☀️عزیز دلم زینب خانم نوذری ودختر زیبا ودوست داشتنی ☀️ حسنی سادات موسوی ☀️نازنینم معصومه سادات صدری ☀️دختر گلم فاطمه خانم قاسملو البته بعضی با خانواده عکس گرفته بودن وتوی راهپیمایی شرکت کرده بودند...آفرین به این خانواده ها. ان شاء الله جوایز این دخترای قشنگ رو روز ☀️☀️میلاد خانم حضرت زینب سلام الله علیها☀️ تقدیم میکنیم. دوست دار همتون....
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سخت دلتنگ تـ❤️ـوام صبر ندارم چه کنم حیف وصد حیف که بین من و تو فاصله هاست گرچه دانم که به دامانِ تـ❤️ـو دستم نرسد باز هم در دل من حسرت کم حوصله هاست سلام حضرت دلبـ❤️ـر ....
💢 چشم نداشتن به مال مردم 💠 امام علی علیه السلام فرمودند: 💫الْغِنَى الاَْكْبَرُ، الْيَأْسُ عَمَّا فِي أَيْدِي النَّاسِ.💫 🔹بزرگترين توانگرى، مأيوس شدن است از آنچه در دست مردم است. 📚 حکمت ۳۴۲ نهج البلاغه ....๑ღ🌸@Fadaii🌸ღ๑.... ✍                
⭕️ اداره هیچ کشوری در دنیا دشوارتر و پیچیده تر از رهبری بر ایران نیست. چون ...👆👆👆 پایدار و سلامت باد رهبرم که مانند کوهی استوار در مقابل دشمنی و حملات دشمنان با صلابت ایستاده است. ....๑ღ🌸@Fadaii🌸ღ๑.... ✍                
✍دلنوشته مهدوے... صدای آمدنت می‌آید؛ این را از بارانی که سر و صورت پنجره را خیس کرده فهمیدم از ابرهایی که بر طبل شادمانه‌ی آمدنت می‌کوبند... از جوانه‌های امید و انتظار که در دلم روییده است...
طرح امین دبیرستان شهید میثمی۲
🌸 #سرگذشت_ارواح در عالم برزخ #قسمت_سیزده ♻️هنوز چیزی نگذشته بود که صدای پای عابری مرا به خود آورد.
💠🌸 در عالم برزخ... ♻️همچنان حرکت خود را در دل یک دشت بی‌انتها ادامه می‌دادیم؛ در حالی که گرمای طاقت‌فرسای آسمان برای لحظه‌ای قطع نمی‌شد. خستگیِ راه امانم را بریده بود، دیگر در تنم توان نمانده بود. . در این هنگام صدایی را از دور شنیدم. سرم را به سمت راست دشت چرخاندم، با صحنه عجیبی مواجه شدم. صفی از افراد را دیدم که با سرعت غیر قابل تصور پهنه دشت را شکافتند و رفتند. تنها غباری از مسیر آن‌ها باقی ماند. . ◾️ از تعجب ایستادم و لحظاتی به مسیر غبار برخاسته، نگاه کردم و گفتم: این‌ها چه کسانی بودند⁉️ نیک گفت: این‌ها گروهی از 🥀شهیدان بودند. با شگفتی تکرار کردم: 🥀شهیدان ؟!!! گفت: آری، 🥀شهیدان. گفتم: مقصدشان کجاست؟ گفت: وادی السلام. با تعجب سرم را به سمت نیک چرخاندم و پرسیدم: وادی السلام ⁉️ گفت: آری. . 💥 گفتم: ما مدت‌هاست که این مسافت طولانی و پررنج و محنت را بر خود هموار کرده‌ایم، تا روزی به وادی السلام برسیم؛ آنگاه تو می‌گویی، آنان با اینچنین سرعتی به سمت وادی السلام در حرکتند؟ مگر میان ما و آنان چه تفاوت است؟ . نیک در حالی که لبخند بر لبانش نقش بسته بود، گفت: تو در دنیا افتان و خیزان خدا را عبادت می‌کردی و حالا نیز بایستی با سختی راه را طی کنی. تو کجا و 🥀شهیدان کجا که اولین قطره‌ای که از خونشان بر زمین می‌نشیند، تمام گناهانشان را از میان بر می‌دارد. و راه را بر ایشان هموار می‌سازد. . در روز رستاخیز نیز 🥀شهیدان، جزو اولین کسانی خواهند بود که به بهشت وارد می‌شوند آن‌ها راه صد ساله دنیا را یک شبه پیمودند، حالا هم وادی بزرگ برهوت را در یک چشم بر هم زدن طی می‌کنند. . به مقام 🥀شهیدان غبطه بسیار خوردم و زیر لب زمزمه کردم: طوبی لَهُما وَ حُسنُ مَآب... از کثرت اندوه و حسرتی که بر وجودم نشسته بود، بر جای نشستم و با خود گفتم: چه مقامی! چه منزلتی! در حالیکه من مدت‌هاست در این بیابان سرگردانم و با تمام موانع و مشکلات دست به گریبانم، هنوز هم به جایی نرسیده‌ام، اما 🥀شهیدان با این سرعت خود را به مقصد می‌رسانند. براستی خوشا به حال آنان که به شهادت رفتند... . 😢اشک بر گونه‌هایم سرازیر شد و بغض گلویم را چنگ زد. چندان بلند بلند گریستم 😭که نیک آرام به سمتم آمد، مرا دلجویی داد و تشویق به ادامه راهی کرد که بس طولانی و طاقت سوز بود... . ✍ادامه دارد.. ♡••࿐ •┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈• ✍