eitaa logo
مرکز فقهی امام محمدباقر علیه‌السلام
533 دنبال‌کننده
436 عکس
52 ویدیو
4 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
NES01_4021006_SMJShobeiri.MP3
18.06M
🔰 #️⃣ شماره 1 💠 نشست علمی با موضوع: در جستجوی صحیح ترین نسخه فرائد الاصول 🎤 ارائه توسط استاد آیت الله سید محمد جواد شبیری زنجانی (حفظه الله) 📆 زمان: چهارشنبه 6 دی ماه 1402 🔷 مکان: مدرسه فقهی امام محمد باقر علیه السلام 🆔 @neshast_mfemb
Gozaresh Elmi Sath02_14021020_Vahedi.mp3
23.18M
💠 # صوت گزارش_علمی_مقطع_سطح ✅ شماره 2️⃣ 💠 چینش نوین مباحث علم اصول با محوریت مراتب حکم شرعی در نظر امامیه 👤ارائه دهنده: حجت الاسلام محمد واحدی 👤استاد ناظر :حجت الاسلام والمسلمین محمد جواد تاکی 👤داور: حجت الاسلام و المسلمین حسین سنایی 🌐کانال نشست و گزارش علمی مدرسه فقهی در ایتا 🆔 @neshast_mfemb
🔅الحمدللهِ الذی جعلَنا مِنَ الْمُتَمَسِّكينَ بولایةِ أمیرِالمومنینَ و الأئمة علَیهِمُ السلام 🔸پیامبر اکرم صلی‌الله علیه وآله: «مَعَاشِرَ النَّاسِ إِنَّهُ إِمَامٌ مِنَ اللَّهِ وَ لَنْ يَتُوبَ اللَّهُ عَلَى أَحَدٍ أَنْكَرَ وَلَايَتَهُ وَ لَنْ يَغْفِرَ اللَّهُ لَهُ؛ اى مردم! علی از جانب خداوند، امام و رهبر است، و خداوند توبهٔ منكر ولايت او را نمی‌پذیرد و هرگز او را نمی‌آمرزد. □ الإحتجاج للطبرسي ؛ ج‏۱ ؛ ص۶۰ ▫️سالروز اکمال دین و اتمام نعمت، عید بزرگ الهی و عید همه انبیا و اولیا، عید سعید غدیر را به ساحت مقدس حضرت ولی عصر "عجل الله فرجه" و همه پیروان مذهب حق، تبریک و تهنیت می‌گوییم. @zanjani_net
هدایت شده از درس اصول استاد سید شبیری
💠 نقد نظریّه اصول متلقّاة 👤 مرحوم آیت الله بروجردی بیان کرده‌اند که فتاوای فقهای در کتب فقه ، همگی با الفاظ روایات است، و گویا این فتاوی ناشی از روایات مسلّمی است که از گذشتگان به ایشان رسیده است. آیت الله بروجردی از عبارات مقدمه کتاب این مطلب را برداشت کرده‌اند. به‌نظر می‌رسد نظریه ایشان تمام نیست. فتوایی که در کتب فقه ماثور ذکر شده، با تعابیر روایات بیان شده است، ولی لزوما آن‌گونه نیست که فتوایی که در یک کتاب آمده، از روایتی اخذ شده که مورد قبول تمامی فقها بوده است. به‌عنوان مثال اگر شیخ یک روایت را صحیح بداند، آیا تنها در صورتی بر طبق آن فتوا می‌دهد که جمیع فقها نیز آن روایت را پذیرفته باشند؟ اینطور به نظر نمی‌رسد. آنچه از عبارت شیخ استفاده می‌شود آن است که در این کتب، فتوایی وجود ندارد مگر آنکه ماثور باشد. به نظر ما قرائنی وجود دارد که نشان می‌دهد عبارت شیخ در مقدّمه مبسوط، ناظر به روش تمامی فقهای امامیه تا پیش از زمان شیخ طوسی نیست. از این به‌دست می‌آید عبارت شیخ طوسی ناظر به دوره‌ای خاص بوده است. 📚 درس خارج فقه، ۵ و ۸ اردیبهشت ۱۴۰۳ 🔗 ادامه مطلب و مباحثه، در این لینک. http://mobahathah.ir/showthread.php?tid=3445 ┄══•ஜ۩🌹۩ஜ•══┄ کانال درس اصول سید محمد جواد سید شبیری http://eitaa.com/joinchat/3272605701C0771af71b5
- کاربرد توثیق خاص در منابع عامه، برای شیعیان چیست؟ اگر عامه یک راوی را توثیق کنند، چه‌بسا بتوان برداشت کرد که آن راوی از نظر آنان امامی نبوده است؛ زیرا به نظرِ شرح‌حال‌نگاران و رجالیان عامه، «شیعه‌بودن» مجوّز کافی برای نسبت‌دادنِ ضعف و جعل به راوی شمرده می‌شود؛ البته برخی از رجالیان عامه برای نسبت‌دادنِ ضعف و جعل به راوی، افزون بر شیعه‌بودنِ وی، لازم می‌دانند که آن راوی، صحابه و خلفا را مذمت کرده باشد. اما اگر شیعیان غیر امامی که معمولاً با افراد امامی ارتباط داشته و ازاین‌رو، مطالب خویش را برای امامیه بیان می‌کرده‌اند، لفظ «ثقه» را به‌طور مطلق دربارۀ یک راوی به‌کار ببرند، چنین توثیقی ناظر به مذهب راوی نیست؛ بنابراین توثیقات ابن عقده(که کتابش را برای استفادۀ امامیه نوشته) و ابن فضّال(که توثیقاتش را برای عیاشی بازگور کرده است) بر غیر امامی بودنِ راویان، دلالت نمی‌کنند. به دیگر سخن، می‌توان گفت کاربرد لفظ «ثقه» بر قدر مشترک ذهنی میان گوینده و شنونده (یعنی صادق و ضابط بودن) دلالت دارد؛ اما از آن، امامی یا غیر امامی بودنِ راوی، فهمیده نمی‌شود. منبع: استناد در روش شناخت رجال اسناد، ص349. --- 🌐مرکز فقهی امام محمد باقر علیه السلام @mfeqh
✨سالروز ولادت با سعادت باب الحوائج حضرت امام کاظم علیه السلام مبارک باد. 🔸آیت الله العظمی شبیری زنجانی: خطیب بغدادی از سنّی‌های خیلی متعصّب و مخالف شیعه است. او به قدری با شیعه مخالف است که علمای شیعه را با تعابیر تند و ناروا یاد می‌کند. وی با این همه تعصّب و کینه، وقتی به سرگذشت حضرت امام کاظم علیه السلام می‌رسد، مفصّلاً به ذکر فضائل آن حضرت می‌پردازد. از جمله می‌نویسد: «موسی بن جعفر علیهماالسّلام به علت عبادات و اجتهادش، عبد صالح خوانده می‌شد. و بسیار کریم و بخشنده بود.» @zanjani_net
تنزیل در بیانات شرعی استاد معظم حاج سید محمدجواد شبیری زنجانی: 🔸فرض کنید عقل انسان حکم به لزوم احترام والدین نموده و شارع مقدس می‌فرماید «الخال کالأم» یا «الخاله کالأم» که در اینجا شارع مقدس یک لزوم احترام شرعی که با لزوم احترام عقلی برای والدین مماثل است، برای دایی یا خاله جعل نموده است. 🔹تنزیل در امور تکوینی نیز به همین شکل است با این تفاوت که امور تکوینی از سنخ حکم نیستند به این صورت که مماثل با آن امر تکوینی که خودش حکم نیست، یک حکم شرعی جعل می‌شود. فرض کنید شارع مقدس می‌گوید شراب همانند گرگ است؛ یعنی همان‌طور که تکویناً از گرگ فرار می‌کنید، تشریعاً باید از شراب فرار کنید. پس شراب و خمر از این جهت که هر دو فرار کردنی هستند و دارای یک نقطۀ مشترک و مماثل هستند و شارع مقدس همان مماثل با فرار کردنِ تکوینی از گرگ را در عالم تشریع برای خمر جعل می‌کند. البته در مورد گرگ ممکن است عقل نیز حکم به لزوم فرار نماید که از سنخ باید و نباید و اثر عقلی باشد. 🔸اما حتی اگر چنین اثر عقلی‌ای را در نظر نگیریم، در مورد همان آثار تکوینی نیز می‌توان با استفاده از تنزیل جعل مماثل کرد. لذا در روایتی که از طریق فضیل بن یسار نقل شده است بیان شده شخصی که امام نداشته باشد، به منزلۀ گوسفندی است که از گله جدا شده و شب توسط گرگ خورده خواهد شد. این روایت به صدد بیان آن است که اشخاص موظف به تولی نسبت به امام می‌باشند و بدون تولی امام معصوم علیه السلام خطرات متوجه انسان شده و او را همچون گوسفند از گله رها شده به هلاکت می‌رساند. پس در این روایت به نکتۀ جعل نیز اشاره شده مبنی بر این که اگر شما نسبت به امام زمان علیه السلام تولی نداشته باشید مفسدۀ عدم تولی امام همچون مفسدۀ هلاکتی است که گوسفند از گله جدا شده را تهدید می‌کند. 👈 پس در این روایت یک نکتۀ تکوینی وجود دارد مبنی بر اینکه هر کس از امام علیه السلام جدا شود خطر هلاکت او را تهدید می‌کند و مقارن با این نکتۀ تکوینی یک جعل شرعی نیز صورت گرفته است که بر اشخاص لازم است شرعاً نسبت به امام تولی داشته باشند و ملاک این جعل شرعی همان نکتۀ تکوینی می‌باشد به این نحو که لازم است نسبت به امام تولی داشته باشید؛ چون اگر کسی نسبت به امامش تولی نداشته باشد همانند گوسفندی که از گله جدا شده و در معرض هلاکت است، هلاک خواهد شد. پس در تنزیل ممکن است یک موضوع به جهت مماثلت و نقطۀ مشترکی که با یک نکتۀ تکوینی دارد، نازل منزلۀ آن امر تکوینی بشود و با این تنزیل یک حکم شرعی جعل می‌شود پس در روایت مذکور گفته شده رعیت بدون امام مبغوض است زیرا رعیت بدون امام با گوسفند از گله جدا شده یک نکتۀ مشترک دارند و آن نکته هلاکت است. هلاکت یک موقع موضوعی است که باعث می‌شود اشخاص از آن فرار کنند و در امور تکوینی هلاکت مناط حکم است یعنی اینکه رعیت بدون امام توسط دشمنان هلاک می‌شود ملاک جعل حکم لزوم تولی امام می‌باشد. 🔆بر این اساس آیت الله والد به شکل تفصیلی به این بحث پرداخته و فرموده‌اند تنزیلات لزوماً ناظر به احکام شرعی نبوده و می‌توانند ناظر به احکام عقلی یا آثار تکوینی باشند. ایشان به تناسب روایت « َأَنَّ الْجَارَ كَالنَّفْسِ غَيْرَ مُضَارٍّ وَ لَا آثِم‌« به این نکته اشاره می‌کردند. درس خارج اصول؛ 1401/10/13 --- 🌐مرکز فقهی امام محمد باقر علیه السلام @mfeqh
🗓 22 ذی الحجه سالروز وفات مرحوم حاج شیخ عباس قمی 💠 دقّت و اخلاص در تألیف کتاب آیت‌الله‌العظمی شبیری زنجانی: این قضیه را از آقای واله، از منبری‌های متّقی مشهد، شنیدم که می‌گفت: بعضی از کتاب‌فروش‌ها با مرحوم حاج میرزا علی محدّث‌زاده قرار گذاشته بودند که بعضی از نواقص مفاتیح الجنان را رفع کنند. برای مثال اگر شعری نوشته شده، ولی اسم شاعرش ذکر نشده است، اسم شاعر ذکر شود یا اگر در جایی گفته: «برای این مطلب به اقبال رجوع شود»، همان جا دعا نقل شود تا نیازی به مراجعه نباشد؛ چون همه اشخاص به این کتاب‌ها دسترسی ندارند. آقای حاج میرزا علی هم قبول کرد. حاج میرزا علی شب در رؤیا پدرش را می‌بیند که به وی می‌گوید: این کار را نکن. من عمداً این کار را کرده‌ام. این که من اسم فلان شاعر را ذکر نکردم و فقط به نقل شعر بسنده کردم، بدان جهت بود که شعرش خوب بود، ولی شاعر، درویش و صوفی یا منحرف بود. 👈 خوب بودن شعر، مصحّح این نیست که شاعر را ترویج کنم؛ لذا عمداً نخواستم اسم شاعر ذکر شود. علت عدم نقل کامل آن دعا‌ها این است که صاحبان کتب دعا، برگردن ما حق دارند و باید حقوق آن‌ها محفوظ بماند. من حسّ کردم اگر این کتاب منتشر شود، ممکن است آن کتب ادعیه کم کم منسوخ شوند. لذا عمداً این کار را کردم تا اگر کسی دسترسی داشت، به آن کتب مراجعه کند. شاید علت این که کتاب‌های حاج شیخ عباس شیوع پیدا کرده است، اخلاص ایشان و مراعات کردن این نکات است. 📚جرعه‌ای از دریا، ج 2، ص513 @madras_emb
🗓 22 ذی الحجه سالروز وفات مرحوم حاج شیخ عباس قمی حق الناس آیت‌الله العظمی شبیری زنجانی: 📌از آقای حاج سید صدرالدین جزایری شنیدم و او هم از آقای حاج میرزا علی محدّث‌زاده نقل می‌کرد که حاج میرزا علی گفت: «من در قم منبر می‌رفتم؛ ولی منبرم از نظر مطلب، کم‌مایه بود و صرفاً تحویل منبر بود. شبی پدرم، مرحوم حاج شیخ عباس را در خواب دیدم. ✳️ایشان به من گفت: آقا! این مردم عمرشان را پای منبر شما گذاشته‌اند. عمر است، پول که نیست که قابل تدارک باشد. شما چرا همین‌طوری (بی مطالعه) منبر می‌روی؟ 👈روایات معصومین(علیهم‌السلام) را از بحارالانوار بخوان تا لااقل آنها مطلبی یاد بگیرند. اینها نور است.» منبع: جرعه‌ای از دریا، ج2، ص510. --- 🌐مرکز فقهی امام محمد باقر علیه السلام @mfeqh
🔸 اتمام حجت امام کاظم علیه‌السلام با مباهله حضرت امام موسی بن جعفر علیه‌السلام فرمودند: هارون‌الرشید دستور داد مرا از مدینه نزد او بیاورند. در مجلسی از من پرسید چرا شیعیان خود را منع نمی‌کنید از اینکه به شما «یابن رسول الله» بگویند و شما را فرزند پیامبر خطاب کنند؟ در حالی‌که شما فرزندان علی هستید و فاطمه ظرف تولد شما بود و فرزند به پدر نسبت داده می‌شود نه مادر!! حضرت در پاسخ او، آیۀ «وَ وَهَبْنا لَهُ إِسْحاقَ وَ يَعْقُوبَ كُلًّا هَدَيْنا وَ نُوحاً هَدَيْنا مِنْ قَبْلُ وَ مِنْ ذُرِّيَّتِهِ داوُدَ وَ سُلَيْمانَ ... وَ زَكَرِيَّا وَ يَحْيى‏ وَ عِيسى‏» (انعام/84) را خواندند و فرمودند: پدر عیسی کیست؟ هارون گفت: او پدر ندارد و از کلام خدا و روح‌القدس خلق شده است. امام کاظم علیه السلام فرمودند: عیسی از طرف مریم از فرزندان انبیا به شمار آمده و ماهم از طرف فاطمه به فرزندان انبیا ملحق شده‌ایم . هارون گفت: أحسنت؛ و درخواست کرد که دلیل دیگری هم برایم بگو! حضرت فرمودند: همۀ امت از نیک و بد متفق‌اند که وقتی پیامبر (صلی الله علیه وآله) نجرانیان را به مباهله فراخواند در زیر عبا (که سایبان بین دو درخت بود) جز پیامبر و علی و فاطمه و حسن و حسین (علیهم السلام) شخص دیگری نبود و خداوند در این‌باره فرمود: «فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِنْ بَعْدِ ما جاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَكُمْ وَ نِساءَنا وَ نِساءَكُمْ وَ أَنْفُسَنا وَ أَنْفُسَكُم‏» (آل عمران/55) پس تأویل «ابنائنا» حسن و حسین و «نسائنا» فاطمه و «أنفسنا» علی بن أبي‌طالب (علیهم السلام) است. هارون با درماندگی از اینکه پاسخی ندارد گفت: أحسنت. 🔺 الإختصاص (للمفید)، ص: 56 @zanjani_net
🔰یادداشت محقق ✅ محدودۀ اطاعت از شوهر در خارج نشدن از منزل(1) راجع به خروج زن از منزل بی اجازه شوهر، روایت معتبری وارد شده که می‌گوید زن حتی بدون اجازه شوهرش جایز نیست برای عیادت و تشییع پدرش از منزل خارج شود. به نظر می رسد ظاهر این روایت با ادلۀ حرمت قطع صله رحم و ارتکاز عرف در انصراف از این‌گونه موارد، در تنافی است. در این نوشتار درصدد این تنافی هستیم. 🔸بررسی روایت مرحوم کلینی و صدوق به سندی صحیح و متفاوت از عبدالله بن سنان از امام صادق ع نقل کردند که: قَالَ إِنَّ رَجُلًا مِنَ الْأَنْصَارِ عَلَى عَهْدِ رَسُولِ اللَّهِ ص خَرَجَ فِي بَعْضِ حَوَائِجِهِ فَعَهِدَ إِلَى امْرَأَتِهِ عَهْداً أَلَّا تَخْرُجَ مِنْ بَيْتِهَا حَتَّى يَقْدَمَ قَالَ وَ إِنَّ أَبَاهَا مَرِضَ فَبَعَثَتِ الْمَرْأَةُ إِلَى النَّبِيِّ ص فَقَالَتْ إِنَّ زَوْجِي خَرَجَ وَ عَهِدَ إِلَيَّ أَنْ لَا أَخْرُجَ مِنْ بَيْتِي حَتَّى يَقْدَمَ وَ إِنَّ أَبِي قَدْ مَرِضَ فَتَأْمُرُنِي أَنْ أَعُودَهُ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص لَا اجْلِسِي فِي بَيْتِكِ وَ أَطِيعِي زَوْجَكِ قَالَ فَثَقُلَ فَأَرْسَلَتْ إِلَيْهِ ثَانِياً بِذَلِكَ فَقَالَتْ فَتَأْمُرُنِي أَنْ أَعُودَهُ فَقَالَ اجْلِسِي فِي بَيْتِكِ وَ أَطِيعِي زَوْجَكِ قَالَ فَمَاتَ أَبُوهَا فَبَعَثَتْ إِلَيْهِ إِنَّ أَبِي قَدْ مَاتَ فَتَأْمُرُنِي أَنْ أُصَلِّيَ عَلَيْهِ فَقَالَ لَا اجْلِسِي فِي بَيْتِكِ وَ أَطِيعِي زَوْجَكِ قَالَ فَدُفِنَ الرَّجُلُ فَبَعَثَ إِلَيْهَا رَسُولُ اللَّهِ ص أَنَّ اللَّهَ قَدْ غَفَرَ لَكِ وَ لِأَبِيكِ بِطَاعَتِكِ لِزَوْجِكِ‌. حضرت فرموده که مردی مسافرت می کند و به زنش می گوید تا من برنگشتم از خانه خارج نشو. در این هنگام پدر آن زن مریض می شود و کسی را خدمت پیامبر می فرستد که شوهرم چنین چیزی گفته و پدرم مریض است، در این مسئله چه می فرمایید؟ حضرت می فرماید در منزل خودت بنشین و از شوهرت اطاعت کن. مدتی می گذرد و کسالت پدر سنگین می شود، دوباره کسی را خدمت پیامبر می فرستد، باز حضرت می گوید می گوید بنشین در منزل و حرف شوهرت را اطاعت کن. مقداری می گذرد و پدر فوت می کند. دوباره می فرستد و سوال می کند که پدرم فوت کرده آیا برای نمازش بروم؟ حضرت می فرماید نه، بنشین در منزل و حرف شوهرت را اطاعت کن. پدر او را دفن می کنند و پیامبر کسی را به سوی زن می فرستد که خداوند تو و پدرت را بخاطر اطاعتت از شوهرت آمرزید. 👈 پیرامون این روایت در دو مقام باید بحث شود؛ مقام اول از جهت تنافی آن با ارتکاز عرف بر انصراف اطلاقات از مواردی که مورد قصد متکلم نیست. مقام دوم از جهت تنافی آن با ادله حرمت قطع صله رحم. 📌قسمت نخست بحث را اینجا بخوانید: B2n.ir/n49431 --- 🌐مرکز فقهی امام محمد باقر علیه السلام @mfeqh
«زندگی پسندیده همسران (قاعدۀ وجوب معاشرت به معروف)» منتشر شد این اثر در شش فصل به بررسی شکل ارتباط درست و مؤمنانۀ زوجین با یکدیگر، بر اساس قاعدۀ وجوب معاشرت به معروف می‌پردازد. اطلاعات بیشتر را اینجا بخوانید: B2n.ir/n10526 --- 🌐مرکز فقهی امام محمد باقر علیه السلام @mfeqh