بخشی از یک موشک در حیفا احتمالا از موشکهای رهگیره @mhrezaa2 / کانال أ‌خٌ‌في‌الله

ژنرال اسحاق بریک نیروهای عرررتش اسقاطیل که شمال نوار غزه را ترک کردند تا سرحال شوند، فضایی را برای حماسیها که به داخل بازگشتند، باقی گذاشتند. امروز سرنگونی حماس بسیار دشوارتر است. بازگرداندن اسرا آسان‌تر است، اگر کار درست را انجام دهیم، برای آزادی آنها با حماس به توافق میرسیم. این توافق باید شامل خروج نیروهای ارتش اسقاطیل از نوار غزه باشد. به هر حال به مرزهای اسقاطیل برمی گردیم زیرا نیروی کافی نداریم. اگر بخواهیم در شمال بجنگیم. ما باید آنها را از غزه بیرون بیاوریم. اگر به چنین توافقی نرسیم، شرایط بسیار دشوارتری خواهیم داشت. باخت های بیشتر، هرج و مرج و ترس بسیار بیشتر وجود خواهد داشت. همه به این دلیل است که شما (رهبران) می خواستید بدون اینکه بگویید چگونه برنده شوید، پیروز شوید شما می دانستید که چگونه بگویید که ما وارد غزه و خان یونس می شویم، بگویید چگونه وارد رفح می شوید و اگر راهی برای انجام آن ندارید، مفهوم را تغییر دهید. شما هر دو روز یک بار اعلام می کنید که ما حماس را نابود می کنیم و اسرا را برمی گردانیم ، به من بگویید چگونه می خواهید این کار را انجام دهید. من به اظهارات نتانیابو و دیگران گوش می دهم و بسیار آشفته هستم. کسی که مسئول این شکست بزرگ است ،جنگ رو مدیریت میکنه @mhrezaa2 / کانال أ‌خٌ‌في‌الله

اسقاطیلیا به اتفاق حیفا مشکوکن اما عرررتش اسقاطیل همون روایت اژیر به علت پرتاب رهگیر رو اعلام مرد و گفت ماحرا تموم شده @mhrezaa2 / کانال أ‌خٌ‌في‌الله

ویدیوی گردانهای ناصر صلاح الدین کار خودش رو کرد خانواده های اسرا دارن میرن سمت لونه غصبی نتانیابو و بقیه رو هم دعوت میکنن بیان میگن حتما ویدیوی امشب رو دیدید، دیگه نمیشه صبر داد، اتلاف وقت یعنی کشته شدن اسرا، بیاید به ما بپیوندید @mhrezaa2 / کانال أ‌خٌ‌في‌الله

راه ها رو به سمت محل اقامت نتانیابو بستن @mhrezaa2 / کانال أ‌خٌ‌في‌الله

روزنامه اسقاطیلی: معلوم نیست چی رو هدف قراردادن

ملیحه شهرکی بود در حومهٔ جنوب شرقی دمشق. وقتی به ملیحه رسیدم، عملیات فرسایشی برای آزادسازی ملیحه به ماه سومش رسیده بود. شهرکی متراکم از ساختمان‌های آپارتمانی که جنگ شهری کوچه به کوچه و ساختمان به ساختمان و اتاق به اتاق چهره‌اش را دگرگون کرده بود. رزمندگان برای در امان ماندن از آتش قناصه‌ها، بین ساختمان‌ها را پرده کشیده بودند تا کوچه و ترددشان پنهان باشد. رفته بودم پیش نیروهای مستقر در یکی از دیدگاه‌های خط درگیری. یکی از رزمندگان درخواست داشت تعداد غذاهایی که برایشان می‌فرستند را بیشتر شود. گفت یک خانواده در پایین آن کوچه زندگی می‌کنند و غذایی که می‌آید را با آن‌ها تقسیم می‌کنیم! ملیحه خالی از سکنه بود و حرفش خیلی عجیب بود. باورم نمی‌شد. چطور ممکن است خانواده‌ای در چنین موقعیت خطرناکی زندگی کنند؟ با آن برادر رزمنده رفتیم تا آن خانواده را ببینیم. پیرمردی تکیده روی صندلیِ از خودش تکیده‌تری نشسته بود و به عصایش تکیه داده بود. کمی آن‌طرف‌تر، دو دختربچه لای خاک‌ها بازی می‌کردند. سلام و علیکی کردم و بی‌درنگ و با عتاب پرسیدم: اینجا برای بازی بچه‌ها مناسب است؟ منطقه جنگی و خطر قناصه. نمی‌ترسی بلایی سرشان بیاید؟ با لحنی خیلی سرد و خالی از هر احساساتی گفت: اتفاقا چند روز پیش دختر هفت‌ساله‌ام را در همین کوچه قناص زد و کشته شد. همانجا جلوی در خانه دفنش کردم. شکه شدم. برآشفته شدم. حتی نتوانستم تسلیت بگویم. فقط پرسیدم که اینجا چه می‌کنید اصلا؟ چرا با بقیه‌ی مردم نرفته‌اید؟ جوابش کوتاه بود: ما فلسطینی هستیم. جایی برای رفتن نداریم. همین‌جا می‌مانیم!

تجمع خانواده های اسرا در نزدیکی محل اقامت نتانیابو @mhrezaa2 / کانال أ‌خٌ‌في‌الله