📎بازی با سنّت ثابت نبوی صلوات الله عليه
💢 ابو عبد الله محمد بن قاسم الرصّاع، عالم تونسی قرن نهم هجری (۸۹۴ هـ. ق) تصنیفی با عنوان "تذکرة المحبين في أسماء سيد المرسلين" دارد.
🔷تصنیف مذکور دربارهی شرح اسامی رسول خدا صلّی الله علیه وآله وسلّم و سیرهی ایشان است. یکی از اسامی رسول خدا که مؤلف به شرحش میپردازد نام "ولي و مولا" است. مؤلف در اقدامی عجیب و غریب ابتدا معنای لغوی "ولی و مولا" را منحصر در معنای "ناصر" کرده سپس حدیث متواتر لفظیِ "من کنت مولاه فعلي مولاه" را به "من كنتُ ناصرَه فعليّ ناصره" تغییر داده است ! پس از آن میسراید:
[این فضیلت به جهتِ این بود که] علی تابع رسول خدا در نصرت بود و هر کسی که تابع رسول خدا باشد باید یاری و اکرامش کرد ! (تذكرة المحبين، ص ٧٢٠) 🤔😳
محقق بیچاره هم در پاورقی میگوید : "چنین حدیثی نیافتم" !
♦️این چنین برخی علما و نویسندگان عامه با این وقاحت مثال زدنی نه تنها معنای "مولا" را از معنای "صاحب اختیار بودن" به معانی دیگر تأویل میکنند، بلکه به خود جرأت داده و لفظ حدیث را هرگونه که میخواهند تغییر میدهند. آن هم چه حدیثی! حدیثی که علاوه بر تواتر معنوی دارای "تواترِ لفظی" است و خود مؤلف چند صفحه قبل آن را به طور صحیح ذکر کرد ! (همان،ص ٧١٥)
🔆 افراد زیادی از نحلههای مختلف عامه ناچار به تلاعب با این سنت قطعیه نبوی بوده و هستند؛
_گروهی با تضعیف سند همچون ابن حزم، فخر رازی، زیلعی، ابن تیمیه و ...
_دیگری با تحریف لفظ همچون مثال بالا
_و بسیاری با تأويل دلالت واضحهی "مولا"
أعاذنا الله من شرور أنفسنا
@mir_hamedhoseyn_110
هدایت شده از حامد کاشانی
#ویژه_محققان
ذوق جالب "الهادي بن إبراهيم بن علي الوزير الصنعاني" در خطبهی کتاب "التفصيل في التفضيل" در به کارگیری آیات قرآن کریم در مدح امیر المؤمنین صلوات الله علیه
الحَمدُ لله الَّذی فَضَّل عَلی أصحابِ النبیِّ الأمينِ أميرَ المؤمنينَ عَليّاً ، وأحلَّه من قُلوبِ المسلمين وأولياءِه المكرَمينَ مكاناً عَليّاً ، وطَهَّرَه من أوضارِ المشركينَ واختارَه لعبادِه المؤمنينَ وليّاً ، وَجَعَلَه لسيِّدِ المرسلينَ أخاً وَصِهراً وَناصراً وَوَصيّاً ، ونادى فيه لسانَ الحالِ من نبيِّه عليه السلام ﴿رَبَّهُ نِداءً خَفيّاً قالَ رَبِّ إنِّي وَهَنَ العَظْمُ مِنّي وَاشْتَعَلَ الرَّأسُ شَيْباً وَلَمْ أَكُن بِدُعائِكَ رَبِّ شَقيّاً وَإِنِّي خِفْتُ المَوالِيَ مِن وَرائِي وَكانَتِ امْرَأَتِي عَاقِراً فَهَبْ لِي مِن لَدُنكَ وَلِيّاً يَرِثُني وَيَرِثُ مِنْ آلِ يَعقوبَ وَاجْعَلْهُ رَبِّ رَضيّاً﴾
فجَعل اللهُ له مِن ظَهرِ أبيه عبد المطّلب أخاً زكيّاً مباركاً مرضيّاً ،ورِثَه وَوَرِثَ عِلمَه ومقامَه ، وآتاهُ اللهُ ﴿الْحُكْمَ صَبيّاً وَحَناناً مِن لَدُنَّا وَزَكوةً وَكانَ تَقيّاً وَبَرًّا بِوَالِدَيْهِ وَلَمْ يَكُنْ جَبَّارًا عَصِيّاً وَسَلامٌ عَلَيْهِ يَوْمَ وُلِدَ وَيَوْمَ يَمُوتُ وَيَوْمَ يُبْعَثُ حَيّاً﴾
انتَبذَ من عِبادَةِ الأوثانِ ﴿مَكَاناً شَرقِيّاً﴾ واعتَصَم بِحَياةِ مُحمَّد صلّی الله علیه وآله وسلّم﴿بُكرَةً وعشيّاً﴾
وكَفَّله أبو القاسِمِ وربّاه فنَشَأ ببَرَكَتِه كريماً سَنيّاً وأشَمَّه مِن عَبَقَةِ التنزيلِ وربّاه مِسكاً زَكيّاً ذَكيّاً وألبَسَه من سُندُسِ الوَحيِ واستَبرَقَه ثَوباً نَفيساً عَبقَرِيّاً حينَ أرسَلَ اللهُ إلَيه روحَه ﴿فَتَمَثَّلَ لَهَا بَشَراً سَوِيّاً﴾
﴿قَالَ رَبِّ اشْرَحْ لِي صَدْرِي وَيَسِّرْ لِي أَمْرِي...وَاجْعَلْ لِي وَزِيرًا مِنْ أَهْلِي﴾ عليّا أخي يَكونُ لي رُكناً قَويّاً ﴿قَالَ سَنَشُدُّ عَضُدَكَ بِأَخِيكَ﴾﴿وَلِنَجْعَلَهُ آيَةً لِلنَّاسِ وَرَحْمَةً مِنَّا وَكَانَ أَمْراً مَقْضِيّاً﴾
﴿وَوَهَبْنَا لَهُمْ مِنْ رَحْمَتِنَا وَجَعَلْنَا لَهُمْ لِسَانَ صِدْقٍ عَلِيّاً﴾
پ.ن : کتاب ارزشمند "التفصيل في التفضيل" در افضلیت امیر مؤمنان صلوات الله علیه و ردیهایست بر مطالب سخیف ابن العربی مالکی در اثبات افضلیت ابی بکر، در سال ۱۴۳۵ ه.ق توسط العتبة العلوية المقدسة با تحقیق شیخ محمد اسلامی یزدی حائری چاپ شده است.
تصویر ذیل این پست، تصویر نسخه خطی کتاب، نگهداری شده در الجامع الكبير _ صنعاء به شماره (۱۴۷۶/ف) میباشد تاریخ کتابت نسخه: ۲۳ رمضان ۱۰۶۳ ه.ق
@kashani1395
هدایت شده از حامد کاشانی
تصویر نسخه خطی کتاب ارزشمند "التفصيل في التفضيل" نگهداری شده در الجامع الكبير _ صنعاء به شماره (۱۴۷۶/ف) میباشد تاریخ کتابت نسخه: ۲۳ رمضان ۱۰۶۳ ه.ق
طعن جالب مرحوم قاضی نور الله شوشتری (۱۰۱۹ ق) به ابن حجر هیتمی مکی (۹۷۴ ق) صاحب کتاب "الصواعق المحرقة" که حقیقتا در تعصب و جمود فکر فرزند حَجَر (سنگ) بوده:
...أنّ هذا الشيخَ الجامِدَ المتولِّدَ مِنَ الحَجَر...
📜الصوارم المهرقة في ردّ الصواعق المحرقة_ قاضي نور الله _ نسخه کتابخانه مجلس شورای اسلامی
@mir_hamedhoseyn_110
هدایت شده از بر ساحل عبقات
🔆 مرحوم صاحب عبقات تحمل شنیدن مصائب جدّ غریبش را نداشت...
💢 میدانستم که نباید نزد علّامه میر حامد حسین روضه بخوانم؛ چرا که او تحمّل شنیدن مصائب اندوه بارِ جدّش را ندارد؛ به همین جهت معمولا خطبا و روضهخوانان نزد او روضه نمیخواندند.
روزی من متوجّه حضور ایشان نشدم و مشغول ذکر مصیبت خواندن بودم که ناگهان دیدم سر و صدا مجلس را فرا گرفت و جمعیت به من گفتند: دیگر نخوان !
علّامه میر حامد حسین از هوش رفته است ...
🔶 به نقل از خطیب حائری مرحوم سيد حسین یزدی
♦️ عن السيِّد حُسين اليزديّ الخطيبِ الحائريّ أنّه قال كنتُ مَسبوقاً بأنّ السيّد حامِد حُسَين لا يُطيقُ سماعَ المصائبِ المُشجِيَةِ الّتي جَرَت علی جَدّه الحُسينِ وأهلِ بيته عَلَيهِم السَّلامُ ولِذا لا تُقرَأ في مَحضَرِه، فاتَّفق يَوماً أنّه دَخَل الحُسَينِيّةَ في لَكَهنُو حين قِراءتي وَلَم أشعُر به وقَرأتُ بعضَ المَصائبِ وإذا بِالأصواتِ قَد ارتفَعَت والكُلُّ يَأمُرُني بِالتَّوقُّفِ عنِ القِراءَةِ وَبَعدَ حِينٍ ظَهَرَ لي أنَّ السَيِّد قَد غُشِيَ عَلَيه...
📜 طبقات أعلام الشيعة، الشيخ آغا بزرگ الطهراني، ج ١٣، ص ٣٤٩ _ ٣٥٠
@mir_hamedhoseyn_110
هدایت شده از حامد کاشانی
🔷 علامه مرحوم میر حامد حسین و داغ فرزند شیرخوارش
🔶 علامه نحریر میر حامد حسین در خاطرات سفر حج و عتبات هنگامی که در کاظمین اقامت داشت، چنین مینویسد:
"در تاریخ ۱۸ ربیع الثانی سال ۱۲۸۳ ق نامهای از لکنو به من رسید که در آن خبر درگذشتِ فرزند خردسالم بود که تنها دو سال داشت...خیلی غمگین شدم و خدا را شکر کردم که این واقعهی تلخ در حضور من رخ نداد که در این صورت غم و اندوهم زیادهتر میگشت...خداوند به مادرش صبر و تحمل و ترک جزع و بیتابی عنایت کند."
التاريخ الثامن عشر من ربيع الثاني [سنة ١٢٨٣ ق] وصل فيه إليّ مكتوب من لكهنو بانَ منه أنّ ولدي السيّد حسين، وله نحو سنتين من العمر قد توفّي في سابع ذي الحجة سنة ١٢٨٢ ق وهو اليوم الذي قد كنتُ وصلتُ فيه إلى جدة من مكّة المعظمة، فَحَزِنتُ بِذلكَ وَشَكرتُ اللهَ تعالى عَلى أن لم يَكُن ذلكَ بِمَحضَر منّي فيَزيدُ قَلَقي وَشَجَني...وَيُوفِّقُ اللهُ تعالى والدتَه بالصَّبرِ والتَجَلُّدِ وتَركِ الجَزَعِ والهَلَع...
📖 رحلات الكرام إلى بيت الله الحرام، الجزء الأول، صص ٥٧٥_٥٧٦
پ.ن: صلّی الله عليك يا أبا عبد الله 😞
____
📎 و چقدر جانسوز مرحوم "سید حیدر حلی" لحظهی پرپر شدن شیرخوارهی سید الشهدا علیهما السلام را به تصویر کشیده است:
ومُنعَطِفٍ أهوَى لِتقبِيلِ طِفلِه
فقبَّـل مِنهُ قَبلَه السَّهمُ مَنحَرا
خم شد...خواست طفلش را ببوسد ولی قبل از او تیر گلوگاه طفل را بوسه زد...
📜 دیوان سید حیدر حلی (۱۳۰۴هـ.ق)، چاپ سنگی_بمبئی، ۱۳۱۲ هـ.ق، ص ۲۱۶
@kashani1395
هدایت شده از بر ساحل عبقات
🔶 شاعر شهیر مرحوم سید حیدر حلّی رضوان الله علیه (۱۲۴۶ _ ۱۳۰۴ هـ.ق) در ذمّ بنیامیه چنین میسراید:
ويُسقـى بِمـاءٍ حَـرثُكم غَيـرِ واحِدٍ
فَكَيـفَ لَكُم تُـرجَى طَـهـارَةُ مَولِـدٍ
📜 ديوان السيد حيدر الحلي، (ط الأعلمي)، ص ۸۰
@mir_hamedhoseyn_110
بر ساحل عبقات
"ابو تمام طائی" شاعر شهیر شیعی امامی قرن سوم (متوفای ۲۳۱ ق) یک قصیدهی ۱۳ بیتی بسیار تند در ذمّ بنی امیه سروده است:
دو بیت آخر آن چنین است:
وَما إن عَـرَفنا لَـهُم رايَةً
لِنُـصرَةِ ديـنٍ وَلا هِجـرَة
سِوى رايَةٍ نَصَبَت أمُّهُم
بِـوَجّ سُـمَـيَّـةُ لِـلـعَـهـرَة
و برای بنیامیه هیچ پرچم و علامتی را برای یاری دین یا هجرت از دیار کفر نمیشناسیم، مگر پرچم و علامتی که مادرشان سمیه در زمان جاهلیت در وادی "وجّ" در طائف به نشانهی فحشا بر سر در خانهی خود نصب کرده بود.
گفتنی است در میان نسخ متعدد دیوان ابوتمام، تنها نسخه کتابخانه سلطان محمد فاتح ترکیه _ شماره ۳۷۷۲ واجد این قصیده میباشد و احتمالا به جهت مضامین تند برائتی است که سایر نسخ فاقد آن است.
تاریخ کتابت این نسخه نفیس حدودا به قرن ششم برمیگردد.
محقق و صدیق ارجمند جناب آقای دکتر حبیب راثی در اثر گرانسنگ "سه چکامه ولائی از ابوتمام طائی" همراه دو قصیدهی دیگر به تفصیل به این قصیده نیز پرداخته و آن را شرح نمودهاند.
این تحقیق ارزشمند توسط بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی در سال ۱۳۹۹ به چاپ رسیده است.
@mir_hamedhoseyn_110