1⃣ تمدن مدرن، جائرانه است، نه بهمعناي اينکه تماماً ظلم است؛ جور يعني ظلمِ آميخته با عدل؛ اتفاقاً همین آمیختگی کار را دشوار ساخته است.
2⃣ در مقابلِ جور مدرنیته، باید عصر جدیدی ايجاد میشد تا انسان دوباره با عالم غيب مرتبط شود و از بستر ارتباط با حضرت حق، مفاهیمی مثل سعادت، آزادي، عدالت و کرامت محقق شود.
3⃣ انقلاب اسلامي يک حرکت عدالتخواهانه در مقابل نظام جائرانۀ مدرن است که بايد پنج مرحله را طي کند؛ ۱. انقلاب اسلامی؛ ۲. نظام اسلامی؛ ۳. دولت (حکمراني اسلامی)؛ ۴. جامعه اسلامی: ۵. تمدن اسلامی.
4⃣ تحقق عدالت در امروز، با کمک به تحقق حکمرانی اسلامی ممکن است.
💠 استاد سید محمدمهدی میرباقری:
«اگر بخواهیم عدالت را در مقياس اجتماعي در نظر بگيريم، مقياس اجتماعی آن انقلاب اسلامي است. انقلاب اسلامي يک حرکت عدالتخواهانه، در مقياس جامعۀ جهاني و در مقابل نظام جائرانۀ مدرن است که بهاصطلاحِ خودشان بعد از دورۀ روشنگري، شکل گرفته است. بزرگترین جور در دورۀ روشنگري اين است که رابطۀ انسان را با غيب عالم بریدند و او را زمینی و محبوس کردند؛ بهجای اينکه انسان مبتني بر ارادۀ حق و تعالیم قدسی در عالم زندگي کند، به او گفتند مبتني بر نفسانيت خودت زندگي کن و به عقلانيت خودبنياد خودت تکيه کن. این بزرگترين جوری است که اتفاق افتاده است؛ يعني ايدئولوژي مدرن که زيرساختيترين لايۀ تمدن مدرن است، بنيان جور جدید در عالم است.
البته اين جور، به اسم عدل در عالم واقع میشود. مکتب مارکسيسم و سرمايهداری، هر دو مدعي عدالت هستند، یعنی عدالت مکتب رفاه و عدالت مارکسيستي. گرچه این دو مکتب، وقتي با هم ميجنگيدند، يکي از آنها
شعار آزادي ميداد و دیگری شعار عدالت؛ ولي هر دو، هم مدعي آزادي هستند و هم مدعي عدالت؛ اما هر دو میخواهند عدالت و آزادي را در بستر انانيت انسان محقق کنند؛ در حالی که اين بستر، از بنيان، خلاف عدالت و آزادي است؛ یعنی مبتني بر پرستش نفس، نه عدالت محقق ميشود و نه آزادي.
تمدن مدرن از این ايدهها شروع شد و در ادامه به یک انقلاب فلسفي تبدیل شد و حول آن، انديشههاي فلسفي شکل گرفت و فيلسوفان مدرنِ دوران روشنگري، يکي پس از ديگري آمدند و بعد، انديشههاي اجتماعي، و دانش و انقلاب علمي، و انقلاب صنعتي، و بعد هم ساختارهاي جهاني، و سبکزندگي جهاني، شکل گرفت. اين تمدن، جور است؛ نه بهمعناي اينکه تماماً ظلم است، جور يعني ظلمِ آميخته با عدل. اتفاقاً همین آمیختگی کار را دشوار ساخته است؛ استیلای شیطان همان جاست که حق و باطل، و عدل و ظلم، با هم آمیخته ميشوند؛ «فَهُنَالِكَ يَسْتَوْلِي الشَّيْطَانُ عَلَى أَوْلِيَائِهِ».
عدالتخواهان بايد به این نکته توجه کنند که نظام جائرانهاي بر جهان حکومت ميکند که ايدئولوژي و فلسفه دارد، و دانش و فناوریهای متناسب با ایدئولوژی و فلسفهاش را ایجاد کرده و ساختارهاي اجتماعي و نظام جهاني متناسب با خودش را شکل داده و هر روز هم میخواهد سيطرهاش را بر جهان گسترش دهد.
پس از یک سو، آنچه در این تمدن محقق ميشود، در همه زوايايش جور است و از سوی دیگر، اين جور مبتني بر انديشههاي فلسفي و علمي است؛ يعني یک نظام علمي، مبتني بر دانشهاي اجتماعي، ایجاد کرده است.
با این جور، که چنین وسعت و پیچیدگیای دارد، چگونه باید مقابله کرد؟ طبيعتاً بايد در مقابل عصر مدرنیته، دوران و عصر دیگری ايجاد میشد تا انسان دوباره با عالم غيب و عالم الهي مرتبط شود و از بستر ارتباط با حضرت حق، مفاهیمی مثل سعادت، آزادي، عدالت و کرامت اجتماعي، محقق شود. اين اتفاق، نياز به يک انقلاب بزرگ جهاني داشت که حضرت امام (ره)، چنین انقلابی را ایجاد کردند. اين انقلاب، بهتعبير رهبر بزرگوار انقلاب اسلامي (حفظه الله) بايد #پنج_مرحله را طي کند؛ مرحلۀ اول و دوم، یعنی انقلاب اسلامی و نظام اسلامی، محقق شده و در مرحلۀ سوم، باید دولت اسلامی ـ يعني حکمراني اسلامي ـ محقق شود. اين مرحلهبندی بهمعنای تئوريزه کردنِ حرکت انقلاب اسلامي است و تحقق عدالت، با کمک به تحقق #حکمراني_اسلامي ممکن است. عدالتخواهي اگر در اين مسير قرار نگیرد و به اين وسعت نرسد، یک عدالتخواهي کور است و به نتيجه هم نخواهد رسيد. در مراحل بعدی هم بايد جامعۀ اسلامي و تمدن اسلامي ایجاد شود. اما آیا اين تمام عدالت است؟ قطعاً اینگونه نیست. تمدن اسلامی، تنها بخشي از آن طرح بزرگي است که نبياکرم(ص) براي عالم دارند و ذيل طرح نبياکرم(ص) و ذيل پرچمداري امام زمان (عج) محقق خواهد شد.»
☑️ @mirbaqeri_ir
10.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⚡️ عدالتخواهی یک جریان بزرگ تاریخی است.
⚡️ ما محور تحقق #عدالت_تاریخی نیستیم، بلکه در ذیل آن حرکت میکنیم.
#طول_و_عرض_عدالت
#استاد_میرباقری
🔗 https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3239
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚡️ #عدالتخواهی اگر در مسیر تحقق #حکمرانی_اسلامی نباشد، عدالتخواهی کور است.
#طول_و_عرض_عدالت
#استاد_میرباقری
🔗 https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3239
⚡️ انسان نمیتواند بگوید میخواهم عدالت را محقق کنم، ولی با خدا و امام زمان(عج) کاری ندارم.
⚡️اين یک شوخی است که کسی خيال کند بیرون از انقلاب اسلامي، یا با تضعیف محورِ نظام اسلامی (يعنی ولايت فقيه)، عدالت محقق میشود.
💠 استاد سید محمدمهدی میرباقری:
«نظام سیاسیِ تحقق عدالت، نظام خلافت الهي بر محور معصوم است. اصليترين رکن اين عدالت در مقیاس کل تاریخ، خود معصوم است؛ خود او، کلمۀ عدل است.
در مقیاس نظام اجتماعي، نظام سياسيِ عادلانه در مقابل تمدن جور، نظام ولايت فقيه است. رکن اصلي در این نظام، خود فقيه عادل جامعالشرايط است. لذا اگر کسي خيال کند دنبال عدالت است، ولی بخواهد خارج از دایرۀ ولایت امام زمان(عج) اقدام کند، همۀ اقداماتش جائرانه است؛ کمااینکه انسان نمیتواند بگوید ميخواهم عدالت را محقق کنم، ولی با خدا کاری ندارم؛ این انسان حتماً ظلم ميکند؛ عدالت بدون توحید، ممکن نيست. وقتي انسان از مدار بندگي بیرون رفت، خودش يک ابليس میشود.
تحقق عدالت در مقياس تاريخ و جامعه، قواعدي دارد؛ کمااينکه دستگاه شيطان، وقتی يک تمدن جائرانه ایجاد ميکند و بهدنبال طرح توسعۀ پايدار در مقياس جامعه جهاني است، همه الزامات آن را هم ايجاد ميکند و براي همۀ جامعۀ جهاني، طرح دارد، اَسناد بينالمللي تصويب ميکند و بعد اِعمال ميکند. بنابراین، يک ساختار جهانيِ هماهنگ وجود دارد که مبتني بر یک ايدئولوژي جائرانه شکل گرفته و فلسفهها و دانشهایش هم جائرانه است. در مقابل چنین نظامی، چه اقدامی باید انجام بدهیم؟ اقدام ما باید بزرگ باشد؛ انقلاب اسلامی، اقدام بزرگ جامعۀ مؤمنين در عصر غیبت است که بر محور امام زمان (عج) شکل گرفته تا مقدمۀ ظهور باشد. امتي بر محور وليّ فقيه و نيابت عامۀ امام زمان (عج) قيام کرده و اين قيام به يک نظام تبدیل شده و در مرحلۀ بعد، اين نظام باید به #حکمراني_اسلامي تبدیل شود. بنابراين عدالتخواهي يعني تلاش براي تحقق مراحل بعدیِ انقلاب اسلامي.
اين یک شوخی است که کسی خيال کند بیرون از انقلاب اسلامي، یا با تضعیف محور نظام اسلامي ـ يعني ولايت فقيه ـ عدالت محقق ميشود؛ عدالت، تعریف دارد و ساختار کلان میخواهد. کمااینکه در يک قدم بالاتر، کسي نمیتواند بگويد با امام زمان(عج) کاری ندارم اما میخواهم عدالت را محقق کنم! جواب او این است که عِرض خود ميبري و زحمت ما ميداري. این نگاه، انسان را در دام شيطان میاندازد و او را جزو قواي شيطان قرار میدهد، تا آنجا که شيطان بهوسيلۀ او، جور خودش را محقق ميکند؛ این یک توهم است که انسان خيال کند من به امام کار ندارم و خودم محور عدالت در عالم هستم.
عدالتِ نازل شده در حيات تاريخي و اجتماعي انسانها، بر محور انسان عادل شکل ميگيرد؛ کمااینکه کسی نمیتواند عدالت را در عرض توحيد قرار دهد، چون عدالت از صفات فعل حضرت حق است. اگر جهان بر مدار عدل ميچرخد، به این دلیل است که اله عالم، عادل است. پس عدالت در عرض توحید نیست و در عرض خلیفةالله هم نیست، بلکه خليفة الله ـ که مقام عصمت دارد و محل مشيت الهی است ـ خودش کلمۀ عدل است؛ لذا آیۀ شریفۀ ««وَ تَمَّتْ كَلِمَةُ رَبِّكَ صِدْقاً وَ عَدْلاً»، به امام تأويل ميشود. لذا همانطور که عبوديت در عالم، با امام محقق ميشود (بِنَا عُبِدَ اللَّهُ وَ بِنَا عُرِفَ اللَّهُ)، عدالت هم با امام محقق ميشود و اگر ما منتظر عدالت هستيم، منتظر ظهور فعل امام هستيم.
اگرچه عدالت بهوسيله حضرت حق محقق ميشود، و منتظر عدالت، در انتظار ظهور فعل الهي است و ميخواهد خداي متعال عالم را پر از عدل کند (اللَّهُمَّ امْلَأْ بِهِ الْأَرْضَ عَدْلًا وَ قِسْطاً)، اما آن دست الهی که حضرت حق، عدالت را با آن محقق ميکند، خود امام است. عدالت، جداي از امام نیست، بلکه ظهور فعل خود امام است؛ لذا ما دنبال تجلیِ خود امام هستيم؛ حتی عادل شدن انسان، بر محور امام ممکن است. گاهي در فلسفه اخلاق ميگويند عدالت، حاکميت قوۀ عاقله بر قواي ديگر است؛ اين تعريف، ناقص است. عدالت یعنی انسان بر محور معصوم حرکت کند. اگر تمام قواي انسان، ذيل معصوم بود و ارادۀ معصوم در قوای انسان ظاهر شد، انسان، عادل است؛ مثلاً سلمان، انسان عادل است. اما اگر انسان بر مدار نفس خودش حرکت کرد، جائر است. حرکت کردن بر مدار خدا، به حرکت بر مدار امام بر ميگردد؛ یعنی پرستش خدا، که پايگاه اساسي عدل است، بر محور تولي به امام واقع ميشود. امام همان عبد حقيقی است که با او، هم عبادت در عالم جاري ميشود و هم عدالت».
🔗 https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3239
☑️ @mirbaqeri_ir
⚡️ امام سجاد(ع) دو اقدام را به انجام رساندند: یکی ایجاد یک معنویت حقیقی در تاریخ اسلام، و دیگری، احیای گرایش به اهل بیت(ع) بر محور سید الشهداء(ع).
⚡️ تربیت انسان به این است که یک عمر برای امام حسین(ع) گریه کرده باشد.
«امام سجاد(ع) دو اقدام را به انجام رساندند: یکی ایجاد یک معنویت حقیقی در تاریخ اسلام، و دیگری، احیای گرایش به اهل بیت(ع) بر محور سید الشهداء(ع).
یکی از کارهای ایشان که جزء عبادات علنی امام سجاد(ع) بود بکاء بر سیدالشهداء(ع) است. گاهی به نظر میرسد که این چه مبارزهای است؟ گریه، مبارزه مسنها و پیرمردها و پیرزنها است!
درحالیکه اینگونه نیست. این درک از کار حضرت سجاد(ع) غلط است. برخی از انقلابیهای قبل انقلاب اسلامی، میگفتند «چرا از مردم اشک میگیرید، اسلحه به دستشان بدهید!». متوجه نبودند که اسلحه را مارکسیستها هم میدهند! کشته دنیا که به دردی نمیخورد.
اگر بخواهید آدمی تربیت کنید که هستیاش را برای امام و در راه ولایت بدهد باید یک عمر برای امام حسین(ع) گریه کرده باشد، صاف شده باشد و حق و باطل را شناخته باشد، انگیزه جهادش درست شده باشد. زیارت عاشورا همین است، انگیزه درگیری بین حق و باطل را بر محور عاشورا ایجاد میکند.»
#استاد_میرباقری
☑️ @mirbaqeri_ir
در محضر آیتالله میرباقری
⚡️ انسان نمیتواند بگوید میخواهم عدالت را محقق کنم، ولی با خدا و امام زمان(عج) کاری ندارم. ⚡️اين ی
⚡️بنياميه جلوی معرفی #شرک را گرفتند تا بتوانند شرک را به اسم #توحيد به مردم تحمیل کنند.
⚡️ اگر انسان، دستگاه #جُور را نشناسد، نمیتواند #عدل را به پا کند؛ چون ممکن است جور را با عدل اشتباه بگیرد.
⚡️ #شفافيت و #نقد _ اگر در ذیل اندیشه اسلامی انجام شود، نه ذیل ادبیات مارکسیستی و غربی _ به تحقق عدالت کمک میکند.
💠 استاد سید محمدمهدی میرباقری:
«ما که ميخواهيم عدالت به پا کنيم، بايد بفهميم جور و ظلم چيست؟ اگر ظلم و جور را نشناسيم، نميتوانيم دنبال عدالت باشيم. امام صادق(ع) در روایتی فرمودند بنياميه مانع معرفي توحيد نشدند، بلکه جلوی معرفي شرک را گرفتند تا مردم شرک را نشاسند. نظامي که بنیامیه به پا ميکند، مشرکانه است و خودش محور شرک است؛ این نظام را به اسم توحيد، به مردم قالب میکنند.
اگر انسان، جور را نشناسد، نمیتواند عدل را به پا کند. اگر کسي خيال کرد عدالت سوسياليستي، عدالت است، ديگر چه ظلمي بدتر از اين ميتواند انجام بدهد؟ یا اگر کسي خيال کند میتواند ذيل نظريۀ اجتماعي غرب و ذیل نظریۀ بازار، عدالت ایجاد کند و بعد بخواهد با ایجاد شفافيت ذیل این نظریات، عدالت درست کند، مبتلا به ظلم میشود. مقصود این نیست که شفافيت را دنبال نکنيم؛ شفافيت به عدالت کمک ميکند؛ اما شفافيتی که در دستگاه نبياکرم (ص) واقع میشود، اقتضائات و مناسک و شريعت خودش را دارد. برخی خيال ميکنند صرف نقد به عدالت منتهی میشود؛ البته در ادبيات مارکسيستي اینگونه است، کسی که نقد میکند، آنتيتزي است که جبراً به يک سنتز ميرسد، یعنی نقد، به تحقق سنتز کمک ميکند. ولي در دستگاه نبياکرم (ص) که اینچنین نیست؛ اگر جهتگيري انسان در نقد، جهتگيري حقی نباشد، يعني اگر انسان در جهت پرستش خدای متعال نقد نکند، خودش به عامل ضد عدالت تبدیل میشود.
الگوهاي توسعۀ مدرن، محور جور در عالم هستند و عالم را از جور پر کردهاند ـ «كَمَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً» ـ بهخصوص که این الگوها در شکل اخير، توسعۀ پايدار را در مقياس جهاني دنبال میکنند و باز بهخصوص که نظام سلطه در حال تبدیل توسعه به حکمراني مجازي است. لذا اين توسعه، ضد عدالت است. ساختارهايي که ذيل این توسعه برای تحقق عدالت شکل گرفتهاند، اصل در جور هستند و جور را محقق میکنند، چون ساختارهای تکامل نفسانيت هستند؛ يعني ترازوها، جائرانه هستند. در این نظام، آن نفسهايي که غليظترند، بقيه را تحت سلطۀ خودشان درميآورند؛ کمااينکه این اتفاق افتاده است و مردم را اینگونه فریب دادهاند که نظام سلطه، نظام طولي بود، اما نظام بازار، نظام عرضي است؛ در حالی که در نظام بازار، تسلط نفوس خبيثه از نظام سلطۀ قديم بیشتر است؛ يعني بردهداري مدرن پيچيدهتر از بردهداري قديم است. امروزه تسلط نظام سلطه و نفوس خبیثه ـ از ثروتمندان و قدرتمندان بزرگ روي صحنه تا ثروتمندان و امپراطوريهاي بزرگ پشت صحنه ـ سلطهشان بر جهان بيشتر از بردهدارهاي قديم است و بيش از گذشته مردم را ميدوشند! اينها داراييهاي انسان را به فعلیت رسانده و آن را تبدیل به ثروت کرده و مصادره ميکنند؛ حتی عواطف انسان یا جاذبههاي وجودی بانوان را به فعليت رسانده، و به اسم کرامت، عدالت و آزادي، مصادره میکنند.
بنابراین ما برای برپایی عدالت، بايد جور را بشناسيم، بهخصوص جورِ تاريخي و اجتماعي. جور، يک نظام تاريخي دارد که بر محور اولياء طاغوت و مستکبرين است. اين فراعنه، يک نظام تاريخيِ استکبار برپا کردهاند. ما باید این نظام جائرانۀ تاريخي را بشناسيم. همچنین باید نظام اجتماعي جور و اضلاع مختلفش را در مقياس جهاني بشناسيم. اين نظام جائرانۀ جهانی، هم بُعد فرهنگي دارد، هم بُعد اقتصادي و هم بُعد سياسي. همۀ این ابعاد، جائرانه است. محور این ظلم، استکبار بر خداي متعال است؛ هروقت استکبار بر خداي متعال شکل گرفت، ظلم به مخلوقات هم شکل ميگيرد. نمیتوان بر خدا استکبار کرد و در عین حال به مخلوق او، محبت کرد؛ کسي که زير بار خدا نميرود، زير بار مخلوقات هم نميرود؛ کسي که حاضر نيست ذيل خدای متعال که واجد همۀ اسماء حسناست، قرار بگيرد، ذيل مخلوق هم قرار نمیگیرد؛ این یک توهم است که گمان کنیم انسانی که بر خدا استکبار میکند، به دیگران فکر میکند. ما باید اين جورِ گسترده را که يک دستگاه جهانی است و شکل جديد آن، شامل کل تمدن جديد غرب میشود، بشناسیم. جور يعني عدل و ظلمِ به هم آميخته؛ و همين آمیختگی، کار را سخت ميکند؛ «فَلَوْ أَنَّ الْبَاطِلَ خَلَصَ مِنْ مِزَاجِ الْحَقِ لَمْ يَخْفَ عَلَى الْمُرْتَادِينَ»؛ اگر باطل از آميختگي با حق جدا شود و شفاف عرضه شود، کساني که دنبال حق هستند ترديد نميکنند. وقتي حق و باطل آمیخته ميشود، کار، دشوار ميشود. اين نظام جائرانۀ جهانی، اصليترين حجاب عدالت است؛ بنابراین بايد آن را کنار بزنيم.»
🔗 https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3239
☑️ @mirbaqeri_ir
⚡️ اگر نظامی، صفات رذيله را محور قرار دهد _ چه نظام سلطۀ قديم باشد، چه نظامِ بازار و چه حکمرانی مجازی _ نمیتواند #عدالت را محقق کند.
⚡️ انسانها و قدرتهای سلطهطلب نمیتوانند به عدالت فکر کنند و بهدنبال حفظ کرامت دیگران باشند.
💠 استاد سید محمدمهدی میرباقری:
«در بحث #نظريۀ_اجتماعي، گاهی عدالت را اینگونه توضيح میدهند که در گذشته سلسله نظامهايی وجود داشته که روابط در آنها طولي بوده، يک نفر بردهدار بوده و دیگری برده، یعنی رابطهها از بالا به پايين تعریف میشده؛ طبیعتاً در اين نظامها، ظلم تحقق پیدا میکرده است. اما نظام دیگری وجود دارد که روابط در آنها، برابر است؛ در #نظام_بازار، که نظام عرضه و تقاضاست، هرکس مقدورات و تواناييهاي خودش را بالفعل کرده و عرضه ميکند و در نتیجه مبادله اتفاق میافتد، یعنی همه همعرض هستند. مدعیاند که در اين نظام، عدل محقق ميشود.
اما انسانهايي که در این نظام با هم مبادله ميکنند، چگونه انسانهايي هستند؟ آیا در اين مبادلهها به هم محبت دارند، نسبت به یکدیگر عشق ميورزند و براي همديگر ایثار میکنند؟ اصلاً اينگونه نيست.
◀️ يکي از فيلسوفان عصر روشنگري، که شاید بزرگترين فيلسوف عصر روشنگري هم باشد، در مقالهای با عنوان «اجتماعي شدنِ انسانِ غيراجتماعي» ميگويد ما اشتباه ميکرديم که خيال ميکرديم جامعه را بايد با صفات حميده درست کرد؛ از دل صفاتی مثل عشق و محبت و نوعدوستي و فداکاري، جامعۀ شباني به دست میآید، در چنین جامعهای نوآوري و ابتکار شکل نميگيرد؛ انسان اگر دنبال ايثار و فداکاري و محبت باشد و بخواهد بر این صفات تکیه کند، در دورۀ نطفگي ميماند. طبیعت، صفاتی مثل حرص، حسد و سلطهطلبی را در ما قرار داده و اخلاقی را در ما ایجاد کرده است؛ لذا ما طبیعتاً سلطهطلب هستيم؛ بنابراین دلیلی ندارد صفتي را که طبيعت در ما قرار داده، نابود کنيم؛ اصلاً بر محور اين صفات، رشد و نوآوری واقع ميشود.
اين صفات در جامعۀ بازار، نوآوري و ابتکار ایجاد میکند. بهعنوان مثال برای اینکه کالاي یک فروشنده، خريده شود، بايد دائماً نوآوري داشته باشد. در این جامعه براي اينکه مقدورات انسان بيشتر مورد توجه قرار بگيرد، انسان بايد مقدوراتش را ظهور بدهد؛ لذا زن بايد جاذبههاي زنانۀ خودش را ظهور بدهد. این اقتضای بازار است. قوانین جبری طبیعت، دست پنهانی است که در این بازار وجود دارد و منفعت عمومي و عدالت را محقق میکند. این نگاهی است که در غرب وجود دارد.
اما واقعیت این است که این #دست_پنهان، ارادههاي مسلط و منفعتطلبی هستند که ساختارها را شکل ميدهند و با اين ساختارها، توازن را برقرار میکنند. بنابراین ترازو را بهگونهای تنظیم ميکنند که منافع خودشان تأمين شود؛ لذا این ساختارها جائرانه است. فرعونها در تاريخ، همين کار را ميکردند؛ یعنی ساختارها و مناسبات اجتماعيای درست ميکردند که دست پنهان بوده است؛ کمااینکه بعد از جنگ دوم جهاني، قدرتهاي برنده، ساختارهايي را بر جهان حاکم کردند که امروزه بهمنزله همان دست پنهان جامعۀ جهانی است.
در اين دستگاه ميگويند انسانها بايد در روابط برابر قرار بگيرند ـ نه در یک نظام طولی ـ ولي انسانهاي منفعتطلب و سوداگر و بهتعبیری گرگصفت. ميگويند اين صفت را طبیعت در ما ايجاد کرده، لذا صفت بدی نیست، بلکه محترم است و ما بايد به آن دامن بزنيم. لذا دستگاه تمدن مادی دائماً به گسترش صفات رذيله براي تحقق توسعه دامن ميزند. سوخت ماشين توسعه، صفات رذيله است، مثل حسد، بخل، سلطهطلبي، استکبار. در این دستگاه، اگر براي رسيدن به توسعه، اين صفات را ايجاد کرديد، مدعیاند که ميتوانيد بر محور آن، عدالت را هم ايجاد کنيد؛ یعنی يک دست پنهان، عدالت را ایجاد ميکند. البته از نظر ما آن دست پنهان انساني است که دنبال صددرصدِ منافع خودش است و اگر بتواند تمام منافع ديگران را قرباني منفعت خودش ميکند؛ چرا چنین انسانی به عدالت رو آورد؟ چنین انسانی موازنه را به نفع خودش تغيير میدهد و ترازو را عوض میکند؛ کمااينکه اين کار را کردند؛ در این صورت، آن دست پنهان، همان ترازويي است که نظام سلطه ايجاد ميکند.
بنابراین اگر نظامی، #صفات_رذيله را محور قرار دهد، چه نظامِ طولي باشد مثل نظام سلطۀ قديم، و چه نظامِ همعرض باشد مثل بازار ـ که اسم آن را نظام برابر میگذارند ـ و چه به فضاي حکمراني مجازي برسد، در هر صورت آن نظام، نظام سلطه و نظام ظلم است؛ از منظر این نظامها، سلطهطلبی جزو خوئی است که طبيعت در ما قرار داده، لذا خوي مطلوبی است. اما از منظر دیگر، قطعاً انسانهای سلطهطلب نميتوانند به عدالت فکر کنند یا بهدنبال کرامت ديگران باشند؛ بنابراین نه فقط دنياي مدرن، بلکه کل دستگاه شيطان که صفات رذيله را رشد ميدهد، نمیتواند عدالت را تأمین کند.»
🔗 https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3239
☑️ @mirbaqeri_ir
🔺استاد سید محمدمهدی میرباقری🔻
«در جنگهای جهانی، دستهایی #امنیت_بشر را گروگان گرفتند و ملتها را زیر چتر نظم سازمان ملل بردند.
امروز هم دستهایی در جهان، با سوءاستفاده از خطر ویروس منحوس کرونا، #سلامت_بشر را گروگان گرفتهاند تا جامعه حقیقی را به نفع جامعه مجازی، لاغر کنند و بشر را زیر چتر حکمرانی مجازی و سایبری، که مدیریتپذیرتر است، ببرند.»
#کرونا
#حکمرانی_مجازی
☑️ @mirbaqeri_ir
💥 جوانان عدالتخواه از سرمايههای انقلاب اسلامی هستند.
💥 در دنيايی که نظام استکباری بهدنبال ايجاد غفلت، دنياطلبی، چشمپوشی از همه حقایق، و اشتغال به نفس است، عدهای از انسانهای دغدغهمند، فرهيخته، مجاهد، جهادی، ايثارگر، فداکار، اهل دانش و علم، اهل فهم و بصيرت، و اهل همت، میخواهند در مسیر عدالتخواهی تلاش کنند. این، سرمایۀ بزرگی است.
💠 استاد سید محمدمهدی میرباقری:
الحمدلله انقلاب اسلامی در حوزههای مختلف، سرمايههاي خوبي ايجاد کرده است. همين #جوانان_عدالتخواه هم واقعاً سرمايههاي انقلاب اسلامی هستند. در دنيايی که نظام استکباري بهدنبال ايجاد غفلت، دنياطلبی، چشمپوشی از همه حقایق، و اشتغال به نفس است، عدهای از انسانهای #دغدغهمند، فرهيخته، مجاهد، جهادی، #ايثارگر، فداکار، اهل دانش و علم، اهل فهم و بصيرت، و اهل همت، میخواهند در این مسیر اقدام و تلاش کنند.
باید عنایت کرد که ارتقاء مقیاس عدالتخواهی و رسيدن به عدالت در مقیاس انقلاب اسلامی و حرکت بهسمت ظهور هزينههای خودش را میبرد. عدالت بايد در مقياس جهاني محقق شود و ما تا آن را دنبال نکنیم، نمیتوانیم عدالتِ در #مقياس_ملي را هم محقق کنيم. تغییر موازنۀ قدرت در جهان به نفع پرچم اسلام و به نفع کلمۀ حق، معناي حقيقي عدالت و عدالتِ محوری است. اين، عدالتخواهيِ اصلي است. تا اين رشد ایجاد نشود، ما در داخل هم نميتوانيم عدالت را محقق کنيم. مقصود این نیست که اينها امور متوالي هستند؛ ممکن است متوازی و همزمان برنامهريزی شوند؛ ولي باید برنامۀ اصلي، تغيير موازنه به نفع اسلام باشد؛ ذيل این تغییر موازنه، عدالت محقق ميشود. عدالت در مقياس ملي، وابسته به تحقق عدالت در مقياس جامعۀ جهاني است و تغيير موازنۀ قدرت در مقياس جامعۀ جهاني، امکان تحقق عدالت در مقیاس ملی را هم فراهم ميکند. اگر این امکان فراهم شد، بايد سعي کنيم متناسب با موازنۀ قدرت، دولتسازی کنيم؛ یعنی حکمراني را اسلامی کنيم. البته اسلاميت حکمراني بيش از هر چیز، محتاج به نرمافزارهاست؛ انسانهای صالحی که پیگیر عدالتاند و از انگيزۀ تمامی برخوردارند، بايد دنبال طي اين فرايند باشند تا انشاءالله به عدالت مطلوب برسیم».
https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3239
☑️ @mirbaqeri_ir