1397/11/30 معراج شهدای تهران 🕊 @mirsayar 🕊

گویند که هنگام اذان است دست به دامان خدا باش

جایگاه افراد سالمند در بین ما 🕊️ @mirsayar 🕊️

#شهدا_گاهی_نگاهی #شهدا_شرمنده_ایم #شهید_علی_احمد_نژاد 🕊️ @mirsayar 🕊️

#دعای_روز_دوم_ماه_مبارک_رمضان #التماس_دعا 🕊️ @mirsayar 🕊️

نکاتی درباره تغذیه در ماه مبارک رمضان 🕊️ @mirsayar 🕊️

#اللهم_عجل_لولیک_الفرج 🕊️ @mirsayar 🕊️

گفتم که روی خوبت از من چرا نهان است گفتا تو خود حجابی ورنه رخم عیان است گفتم که از که پرسم جانا نشان کویت گفتا نشان چه پرسی آن کوی بی نشان است گفتم مرا غم تو خوشتر ز شادمانی گفتا که در ره ما غم نیز شادمان است گفتم که سوخت جانم از آتش نهانم گفت آن که سوخت او را کی ناله یا فغان است گفتم فراق تا کی گفتا که تا تو هستی گفتم نفس همین است گفتا سخن همان است گفتم که حاجتی هست گفتا بخواه از ما گفتم غمم بیفزا گفتا که رایگان است گفتم ز فیض بپذیر این نیم جان که دارد گفتا نگاه دارش غمخانهٔ تو جان است #اللهم_عجل_لولیک_الفرج #یا_بن_الحسن_کجایی 🕊 @mirsayar 🕊️

#عاشقانه_های_شهدا مرد خستگی ناپذیر نزدیک "عملیات خیبر" بود. زمستان بود و ما در اسلام آباد غرب بودیم. از تهران آمد خانه. چشم های سرخ و خسته اش داد می زد چند شب است نخوابیده. تا آمدم بلند شوم، نگذاشت. دستم را گرفت و نشاندم. گفت: "امشب نوبت من است که از خجالت تو بیرون بیایم" گفتم: " ولی تو، بعد از این همه وقت ، خسته و کوفته آمدی و ..." نگذاشت حرفم تمام شود. رفت خودش سفره را انداخت. غذا را کشید و آورد. بعد هم غذای مهدی را با حوصله داد و سفره را جمع کرد. چای ریخت و آورد داد دستم و گفت : "بفرما بخور. " به روایت همسر شهید #محمد_ابراهیم_همت 🕊️ @mirsayar 🕊️

عاشقان وقت نماز است اذان می گویند #حی_علی_الصلاة 🕊️ @mirsayar 🕊️