✳️ به یاد سه دلاور محور عملیاتی محرم
در عملیات بیت المقدس
از چپ :
شهید حسین تقوی منش، جانشین محور
شهید جانباز حسین خالقی ( که بعد از شهادت وزوایی و تقوی منش، مسئولیت محور محرم به او واگذار شد)
شهید محسن وزوایی, فرمانده محور در عملیات بیت المقدس
❇️ کانال خبری / تحلیلی «میثاق» منطقه خوزستان
═━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━═
┏━━━━━━┓
🆔 @misagh_kh_ioptc
┗━━━━━━┛
═━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━═
✳️ میلاد :۵ مردادماه
🔶"ما در این جبهه ها می بینیم که چگونه خداوند به رزمندگان اسلام، کمک می کند و آن ها را نصرت می دهد و به مصداق آیه شریفه( کم من فئة قلیله غلبت فئة کثیرة)، می بینیم که تعداد محدود لشکریان سپاه اعم از سپاه و ارتش و نیروهای مردمی، موفق به شکست تعداد کثیری از نیروهای دشمن می شوند .."
به یاد فاتح بازی دراز
سردار شهید محسن وزوایی
رتبه اول شیمی
دانشگاه صنعتی شریف
موسس لشکر ۱۰
حضرت سید الشهدا (ع)
فرمانده گردان نهم سپاه
فرمانده گردان حبیب
در عملیات فتح المبین
فرمانده محور محرم در عملیات بیت المقدس
لشکر ۲۷ محمد رسول الله (ص)
از شهدای محله نظام آباد ( . . . و قلهک)
شهادت: ۱۰ اردیبهشت
عملیات بیت المقدس
❇️ کانال خبری / تحلیلی «میثاق» منطقه خوزستان
═━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━═
┏━━━━━━┓
🆔 @misagh_kh_ioptc
┗━━━━━━┛
═━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━═
#قاب_ماندگار
✳️دو رفیق و هم رزم در تلاشند تا موهای سر فرماندهی "گردان حبیب ابن مظاهر" را اصلاح کنند. "محسن وزوایی" که خیلی به برهنه نبودن بدنش حساس بود ، وقتی دید رفیق دیگری لنز دوربین را به سمتش گرفته ، به تکاپو افتاد که عکاس را ناکام بگذارد اما رفقا مانع شدند و آخرش این نما به یادگار ماند.
از راست "عابدین وحیدزاده" "شهید محسن وزوایی" فرمانده ی "گردان حبیب ابن مظاهر" و "مرحوم حسین خالقی".
❇️ کانال خبری / تحلیلی «میثاق» منطقه خوزستان
═━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━═
┏━━━━━━┓
🆔 @misagh_kh_ioptc
┗━━━━━━┛
═━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━═
✳️ خاطره ای از عملیات فتح المبین
(راوی: عابدین وحید زاده)
در شروع عملیات به دلیل آسیب دیدگی، با عصا راه می رفتم. فردای آن روز،
دم دمای صبح هر طوری بود رفتم به طرف خط. در بین راه، مرتضی مسعودی، جانشین شهید #وزوایی در گردان حبیب را پیدا کردم. او یک وانت دستش بود با یک راننده. ما توی این دشت افتادیم دنبال آن ها.مرتضی مسعودی فقط یک کلاش دستش بود.او پیاده شدو یک نگاهی اینورو آنور کرد دید یک سری آن پشت هستند متوجه شدند ماها ایرانی هستیم، دست هایشان را بالا گرفتند و آمدند. اصلا همین جور وا رفته بودیم! خیلی هیجان داشتیم از طرفی ادم وحشت برش می دارد. همه عراقی ها خودشان تسلیم شدند.
مرتضی مسعودی یک مسیری را به آن ها یاد داد و گفت این جا را بگیرید و صاف بروید، خودتان بروید. نیروها دارند می آیند ها! ما سوار ماشین مرتضی شدیم تازه فهمیدیم کجا هستیم. آنقدر چرخیدیم تا بالاخره وزوایی را پیدا کردیم. آن ها رسیده بودند و توپخانه عراقی ها را گرفته بودند. یعنی وقتی می گویند آدم خدا را می دید، آنجا قشنگ همه چیز ملموس بود. توپ های گریس خورده آماده بود.همه چیز داشت. یعنی گردان وزوایی تا کیلومترها به عمق خاک دشمن نفوذ کرده و به توپخانه و به آنها رسیدند و همه را به غنیمت خود درآوردند. کاری عجیب که بهت همه را برانگیخت.
در بین مسیر هم که گردان حبیب گم شد و این وزوایی بود که با توکل، توسل و تضرع ب درگاه الهی توانست مسیر صحیح را ب نیروها نشان دهد!
به نظرم در جنگ، پرده ها می رفت کنار و بعضی ها چیزهای دیگری می دیدند!! من اعتقادم این است که آنجا برای محسن وزوایی پرده کنار رفته بود.
🆔 @misagh_kh_ioptc 🇮🇷
✳️ فاتح بازی دراز
شهید #محسن_وزوایی اواخر اسفند ۱۳۶۰ فرمانده گردان حبیب بن مظاهر و تیپ تازه تأسیس محمد رسولالله (ص) شد که در عملیات «فتحالمبین»، این گردان نوک عملیات بود. اوج هنرنمایی وزوایی در این عملیات سرنوشتساز است.
🔶حاج احمد متوسلیان برای این عملیات از همان اول به محسن تأکید کرده بود که گردانهای چپ و راست شما عمل میکنند و تو نباید وارد درگیری بشوی و فقط باید عبور کنی. چون اگر نیروها موفق میشدند توپخانه دشمن را بگیرند و راه آتش را میبستند، نیروهای عراقی خلع سلاح میشدند.
🔶نیروها در تاریکی نیمه شب مسیر را گم میکنند. جز سیاهی شب چیزی معلوم نیست و در این لحظه حساس همه نگاهها به تصمیم فرمانده است. شهید وزوایی به جای هراسان شدن, به جلوی تک رفت، تک و تنها قامت نماز بست و به خدا توسل کرد. پس از پایان یافتن نماز، محسن وزوایی بلند شد و راه افتاد و به نیروهایش گفت دنبال من بیایید. نیم ساعت یا ۴۰ دقیقه بعد به همراه نیروهایش به توپخانه عراقیها رسیدند و ۹۴ قبضه توپ عراقی به دست رزمندگان افتاد. این فتحالفتوح یکی از کلیدهای مهم در سرنوشت عملیات فتحالمبین بود. پس از این اتفاق بعثیها دیگر از نام گردان حبیب و شهید وزوایی میترسیدند.
┏━━━━━━┓
🆔 @misagh_kh_ioptc
┗━━━━━━┛
💠 ۵ مردادماه سالروز شهادت شهید سید باقر طباطبائی نژاد
🔶 گزیدهای از سخنرانی شهید طباطبایی نژاد
🔹 ... وای بر ما اگر این نعمت الهی (جمهوری اسلامی) را شکرگزار نبوده و لیاقت استقرار حکومت جهانی اسلام را نیابیم.
شما در برابر خون پرجوش و خروش شهیدان مدیون و مسئولید. وای بر ما! چگونه میخواهیم فردای قیامت در جلو رسولالله (ص) حاضر شویم.
... بکوشید قلم و قدم و تلاش و کلام و همه اعمالمان در جهت رضای خدا و استحکام جمهوری اسلامی و پیشرفت انقلاب اسلامی باشد.
🔶شهید سید باقر طباطبایی نژاد، فرمانده قرارگاه تاکتیکی نصر رمضان
🔸از فرماندهان و مسئولین گمنام و کمتر شناخته شده دوران دفاع مقدس
➖سایر مسئولیتها: مسئول پرسنلی ستاد غرب، فرمانده سپاه سقز، فرمانده سپاه پاوه، فرمانده سپاه باختران(کرمانشاه) . . .
❇️ کانال خبری / تحلیلی «میثاق» منطقه خوزستان
═━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━═
┏━━━━━━┓
🆔 @misagh_kh_ioptc
┗━━━━━━┛
═━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━═
🌷شهید سید باقر طباطبایینژاد
🌿 فرمانده گمنام و کمتر شناخته شده جبهه ها:
تولد و کودکی
به سال 1341 در یکی از محله های جنوب شهر تهران در خانواده ای روحانی متولد شد. پدرش حاج سید عباس طباطبایی نژاد و اجداد بزرگوارش از طرف پدر، مرحوم حجت الاسلام حاج میرزا علی طباطبایی و از طرف مادر مرحوم حجت الاسلام حاج شیخ علی مهدوی ظفرقندی، هر دو از علما و فضلای بنام منطقه اردستان و زواره می باشند.
او که الفبای عشق حسین (ع) و ائمه اطهار (ع) را از کودکی در چنین مدرسی آموخته بود و ترنم این درس با گوشت و خونش قرین و آمیخته بود، تحصیل علوم را آغاز کرد. سنین نوجوانی او مقارن با اوج فساد در ایران بود، ولی تقوا وترس از گناه و اصالت خانوادگیش عواملی بودند که باعث شد از این پیکار اخلاقی روسفید بیرون آید. در کنار کوششی که در فراگیری علم در مدرسه داشت با شرکت و عضویت در مجامع تعلیم و تفسیر قرآن – که در حوالی میدان خراسان دایر بود – با مفاهیم این کتاب آسمانی و احادیث ائمه اطهار (ع) و مباحث اعتقادی و فلسفی آشنا شد. هفت یا هشت سال این کلاسها ادامه داشت. او که از بینش عمیق سیاسی – اعتقادی و قدرت بیان و قلم بالایی برخوردار بود، به دلیل برخورداری از غنای فکری و فرهنگی، به سهم خود در بسط ارزشهای اسلامی کوشش می کرد.
💠 دوران انقلاب
سید باقر در سال آخر دبیرستان با اوجگیری نهضت، درس خود را رها کرد و همپای امت اسلامی در صحنه های مختلف انقلاب حضور یافت. او که در این زمان به سن تکلیف رسیده بود، در کنار فعالیتهای مذهبی و پخش اعلامیه، نوار، عکس و رساله حضرت امام خمینی (ره) در نبردهای مسلحانه خیابانی شرکت میکرد و در این راه از هیچ خطر و رنجی نمیهراسید.
پدرش نقل مینماید: در سال 1357، نیمه شبی که سید باقر خسته و کوفته از تظاهرات برگشته و از فرط خستگی تاب نداشت، دراز کشید و همانطور خوابش برد. مدتی بعد به آرامی بلند شدم و خواستم زیر سرش بالش بگذارم که یک مرتبه بلند شد و بالش را به کنار گذاشت. وقتی دلیل آن را پرسیدم گفت: این راهی که ما آن را شروع کردهایم از این سختیها زیاد دارد؛ باید از حالا به این چیزها عادت کنیم.
شهید طباطبایینژاد که خود را وقف انقلاب اسلامی کرده بود، با پیروزی انقلاب و تاسیس کمیته انقلاب اسلامی، عضو این نهاد شد. ایشان در کنار کارهای نظامی، کلاسهای عقیدتی و تفسیر قرآن برگزار میکرد. وجود او در بین شیفتگان انقلاب و پاسداران جان بر کف که برای حفظ و حراست انقلاب، شب و روز در تلاش و فعالیت بودند، غنیمتی بود که علاوه بر بعد نظامی، باعث ترویج معنویات و اشاعه و روحیه برادری، محبت و صفا و صمیمیت میشد.
💠حرکت به سوی کردستان
با صدای اولین گلولههای دشمن بعثی که سکوت مرزها را در هم شکست و ضدانقلاب کوردل جدیتر از همیشه در خاک مقدس کردستان، ندای «هل من مبارز» سر میداد، آن بزرگوار (که یک ماه پیش از این حادثه، به عضویت سپاه در آمده بود)، پس از گذشت یک هفته از جنگ تحمیلی، همراه با عدهای از دلاورمردان سپاه عازم کردستان شدند تا به وظیفه خود عمل نموده و مردم مظلوم این منطقه را از لوث وجود این یاغیان پلید، پاک سازند.
به راستی قلم و زبان از بیان ایثارها و مبارزات ایشان ناتوان است. سزاوار است تا صخرههای هولناک، درههای مرگبار کردستان و ارتفاعات سر به فلک کشیده و صعبالعبور غرب، زبان گشوده، روایت شیرین سردار سرفراز و همرزمان دیگرش را نقل نمایند و سرود حماسهها و ایثارشان را بسرایند.
ایشان در مدت هشت سال مبارزه خستگیناپذیر در محورهای غرب کشور، با مسئولیتهای متفاوت نظیر: مسئولیت پرسنلی ستاد غرب، فرماندهی سپاه سقز، فرماندهی سپاه باختران، فرماندهی سپاه پاوه و فرماندهی قرارگاه نصر رمضان، به دفاع از آرمانهای والای جمهوری اسلامی ایران پرداخت.
✳️ خاطره ای از شهید طباطبایی نژاد
🔶سال های آخر دبیرستان بود که نهضت امام به اوج خود رسیدو سید باقر[۱] هم مانند بسیاری از هم سن و سال هایش درس و بحث را رها کرد و به مردم کوچه و محل پیوست.
سید هر کاری که از دستش برمی آمد مانند پخش اعلامیه، نوار، عکس و رساله امام تا ساخت کوکتل مولوتف انجام می داد. یک شب که خسته و کوفته وارد خانه شد. از خستگی بسیار دراز کشید و به همان شکل خوابش برد که پدر، آرام سرش را بلند کرد تا بالشی برایش بگذارد که سید بالش را به کناری گذاشت و گفت: این راهی که من انتخاب کرده ام مشقت و سختی زیادی دارد و نباید خودم را بدعادت کنم.
1.سید باقر طباطبایی نژاد که بعدها در زمان دفاع مقدس، فرماندهی قرارگاه تاکتیکی نصر را به عهده گرفت و
در تاریخ پنجم مرداد ماه سال ۶۷ به شهادت رسید.
❇️ کانال خبری / تحلیلی «میثاق» منطقه خوزستان
═━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━═
┏━━━━━━┓
🆔 @misagh_kh_ioptc
┗━━━━━━┛
═━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━═
✳️ ویژگیهای اخلاقی شهید سید باقر
طباطبایینژاد
تواضع و فروتنی خاصی در کنار اخلاص و ایثارش داشت. شهامت و شجاعت، به کار بستن عقل سلیم و تجارب به دست آمده در انجام امور، علاقه شدید همسنگران و همرزمانش به ایشان و برخورد خوب و مردمداری او باعث شده بود که مردم منطقه نیز شیفته و شیدای او شوند. چیزی که آن شهید بزرگوار را به کارش دلگرم و علاقمند کرده بود، عشق و ایمانی بود که نسبت به کار در کردستان داشت. همیشه از مظلومیت اکراد و فقر فرهنگی که به آنان روا داشتهاند، سخن میگفت و بر احوال ایشان خون دل میخورد. هنوز خاطره زیبای آن تبسمهای شیرین و دلنشین که نشان از قلب رئوف و مهربانش داشت، در اذهان همکاران و آشنایانش باقی است.
او با قرآن مانوس بود و علاقه فراوانی به مطالعه کتابهای اعتقادی، بهویژه نهجالبلاغه داشت و در گفتار و کردارش، از احادیث و آیات، بسیار بهره میبرد. التزام عملی و تقید او به احکام اسلام باعث شده بود که کلامش بر دلها بنشیند و در نصایح خود ارزشهای متعالی اسلام را گوشزد کند. او با حساس تعهد و مسئولیتی که داشت، برادران پاسدار را در جهت خالص کردن نیتها برای خدا و تبعیت از حضرت امام خمینی (ره) و ولایت فقیه و دوری از مظاهر فریبنده دنیوی، سفارش میکرد.
دائماً به نیروها تاکید و توصیه داشت که آموزش نظامی را خوب بیاموزیند؛ زیرا که جنگ ما با دشمنان اسلام هر روز پیچیدهتر میشود؛ بنابراین تقویت بنیه دفاعی کشور اسلامی برای پاسداری از ارزشهای انقلاب، را عاملی مهم میدانست. او کلامی شیرین داشت. دیده یا شنیده نشد که کسی را برنجاند و بیازارد. هرگز دیده نشد که غیبت کند، یا دروغ گوید و یا حرف لغوی بزند.
شهید طباطبایینژاد عشق و علاقه عجیبی به حضرت امام خمینی (ره) داشت و برای روحانیت احترام ویژهای قایل بود. با وجود اینکه مقداری از دروس طلبگی را خوانده بود، بهخاطر نیاز سپاه به نیروهای متعهد و مخلص، ناچار موفق به ادامه تحصیل علوم حوزوی نشد؛ لذا وصیت اکید نمود که پسر بزرگش، آرزوی او را جامه عمل پوشانده و به لباس مقدس روحانیت در آید.
او در طول مسئولیتهایش همواره بر حفظ بیتالمال که از حاصل تلاش این ملت محروم و ایثارگر فراهم میشد، تاکید داشت و در هر فرصتی، همکاران خود را به پرهیز از تجملات و تشریفات توصیه میکرد و به مسئولین نیز وصیت داشت که «عهدنامه مالک اشتر» را دقیقاً مورد مطالعه قرار داده و به کار بندند.
وی از روحیه شجاعت و شهامت بالایی برخوردار بود و در بیان حق زمان و مکان را نمیشناخت و خیلی صریح و قاطع برخورد میکرد.
◼️ تشرف به خانه خدا
در سال 1361 که جهت زیارت خانه خدا به مکه مشرف شده بود، با وجود برخورد شدید رژیم منحوس آل سعود با راهپیماییها و تظاهراتها، اکثر شبها تا صبح، بر روی دیوار و کف خیابانها شعارهای انقلابی و ضدآمریکایی مینوشت.
نقل میکنند که او تمثال بزرگی از حضرت امام خمینی (ره) بالای ساختمانی که کاروان آنها در آنجا اسکان داشتند، نصب کرده بود. تعدادی از عوامل مزدور رژیم سعودی سرزده وارد ساختمان شدند. افسر سعودی در حین عبور، چنگ انداخت و پوستری از حضرت امام خمینی (ره) را از روی دیوار کَند. آن بزرگوار بیدرنگ عکس را از مشت او در آورد و یقهاش را گرفت و او را وادار کرد که عکس را چندبار ببوسد.
🕊 نحوه شهادت
سید باقر با وجود آن همه مجاهدت خالصانه و مستمر، دلش در عالم دیگری بود و ناراحت از اینکه چرا پس از هشت سال حضور در صحنه های ایثار و شهادت و مصاحبت با ابرار، هنوز در این دنیای خاکی باقی و به فیض شهادت نایل نیامده است؛ لذا با ابتهال و تضرع به آستان ربوبی طالب «شهادت» بود، تا اینکه لطف حق شامل حالش شد و در پنجم مرداد سال 1367 در حالی که عازم عمق خاک عراق بود، با عدهای دیگر از همرزمانش، در کمین بعثیان ملحد گرفتار و پس از نبردی سخت به درجه رفیع شهادت نایل آمد و در جوار حق ماوا گزید.
اعتقاد قلبی او و پیام همیشگیاش برای رزمندگان این جمله بود: «به تبعیت از فرمان امام در صحنه بوده و همیشه تابع و مطیع فرمان ولایت فقیه باشید تا از لغزشها و ضربات و لطمات مصون بمانید».
🎤 گزیدهای از سخنرانی شهید:
... وای بر ما اگر این نعمت الهی (جمهوری اسلامی) را شکرگزار نبوده و لیاقت استقرار حکومت جهانی اسلام را نیابیم.
شما در برابر خون پرجوش و خروش شهیدان مدیون و مسئولید. وای بر ما! چگونه میخواهیم فردای قیامت در جلو رسولالله (ص) حاضر شویم.
... بکوشید قلم و قدم و تلاش و کلام و همه اعمالمان در جهت رضای خدا و استحکام جمهوری اسلامی و پیشرفت انقلاب اسلامی باشد.
🆔 @misagh_kh_ioptc 🇮🇷